ویرایش از سوی مزدك بامداد : 12-07-2013 در ساعت 11:41 AM
خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد
Anarchy (12-07-2013),kourosh_bikhoda (12-08-2013),solo (08-14-2016),sonixax (12-07-2013)
اگر این دنیا شر است چرا ناباوران اینگونه خود را برای دست یافتن به آن جر می دهند !
و همچون کفتار برای کوتاه کردن دست دیگران از آن، آنها را می درند؟
چرا با یک متر طناب خود را از این شر عظیم خلاص نمی کنید؟!!؟
برای ما هر چه آن خسرو کند شیرین بود
پس رها کنید این شر را و آن را به ما وا نهید و اگر جرأت خلاص کردن خود را ندارید به گوشه ای خزیده و از دور به حماقت ما آویختگان به شر بخندید !
kourosh_bikhoda (12-08-2013)
sonixax (12-08-2013),مزدك بامداد (12-07-2013)
اینهم بیخود است.
پرسش در باره ی دین و الله شماست و پیوندی به این ندارد که جهان در
نگر ما بد یا خوب است، ما دید خودمان را از بدی و خوبی داریم، برای
نمونه زمین لرزه از دید ما از نیروهای تکتونی درون زمین سرچشمه
میگیرد و مانند هر پدیده ی دیگر پیوندی به خدا ندارد چون خدایی درکار
نیست. پس بجای اینکه توپ را به زمین ما بیندازید، به پرسشهایی که
در آن درمانده اید، بپردازید، چرا که یکی از راه های نبرد ما با بدی,
به میان انداختن همین پرسش ها و اندیشه ها و بیچاره کردن شماهاست!
•
خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد
Anarchy (12-07-2013),kourosh_bikhoda (12-08-2013)
خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد
Anarchy (12-09-2013),folaani (12-09-2013),kourosh_bikhoda (12-10-2013),sonixax (12-09-2013)
این اگر خیلی نکته درش هست. اونم اینکه نشون میده در استدلال چیزی باقی نمونده.
دوست گرامی شما به نظر انسان باهوشی میرسید. اینجور استدلال کردن از شما یک مقدار بعید هست.
مفهوم این سخن شما در نهایت اینه که دنیا شر نیست چرا که بیخدایان از زندگی خود لذت میبرند. اگر در دنیا شر بود پس بیخدایان باید اول از همه خودشون رو از شر این شر خلاص میکردند. در حالیکه این سخن به نظر درست میرسه، باید گفت از نظر ما دنیا از این بهتر هم میتونست باشه اگر به دست یک ذهن متفکر بی نقص ساخته میشد. یعنی این دنیا دارای کاستی ها و شروری ست که نشان دهنده ی این هست که خدای ادیان ابراهیمی در پیدایشش نقشی نداشته و در نتیجه وجود نداره.
چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
«توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»
خردگرایی و ایمان ستیزی
Anarchy (12-08-2013),sonixax (12-08-2013),مزدك بامداد (12-09-2013)
اولا که این نوعی جدل است نه استدلال، استدلال آوردن برای کسی مثل مزدک آب در هاون کوبیدن است !
ثانیا این حرف شما زمانی تمام است که مدعای دینداران این باشد که ساخت دنیا به شکل فعلی آن نهایت زور خدا در آفرینش بوده و قدرت بر ساخت بهتر از این ندارد.
در حالیکه اینچنین نیست و هیچ دینداری چنین ادعایی نکرده است و دنیای موجود را برای هدفی که آفریده شده متقن ترین می داند.
خب فرقی نمیکنه باز هم نشان دهنده ی اینه که در استدلال به راهی نرسیدید.
ضمنن من فکر نمیکنم در جدل هم از پسِ آقای بامداد بر بیاید. ایشون یک انسان پیر هستند و سابقه ی جدل هاشون حتا در نزد امام صادق هم موجوده
شما مشخصه از استدلال چیزی سر در نمیاوردید. خب اگر ادعای دیندار این بود که نتیجه در مقدمه ثابت میشد!
ما مدعای دیندار رو بوسیله مشاهده و حتا بوسیله ی باورهای خود او (که بسیار از مشاهده قویتر هست) رد میکنیم.
سکوت شما در مورد شرهای قرآن و اشاره ی این کتاب به وجود شر در دنیا نشاندهنده ی اینه که جز پذیرش شکست راهی ندارید و این قبیل بازی با کلمات و فرار به جلوها راهی براتون باز نمیکنه. دستکم قرآن رو که قبول دارید. پس اعترافش به وجود شر رو هم باید قبول داشته باشید. لذا به حول قوه قلمی راهی برای انکار شر باقی نمیمونه.
چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
«توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»
خردگرایی و ایمان ستیزی
استدلال از آن شما بود
من باید نشان می دادم که ناکارآمد است و این کار را انجام دادم.
ایشان بیشتر مریض اند دست خودشان نیست و من هم چندان تعجب نمی کنم.ضمنن من فکر نمیکنم در جدل هم از پسِ آقای بامداد بر بیاید. ایشون یک انسان پیر هستند و سابقه ی جدل هاشون حتا در نزد امام صادق هم موجوده![]()
اینکه شما یا دیگران دائما تکرار کنید که من چیزی نمی فهمم یا از منطق و استدلال چیزی نمی دانمشما مشخصه از استدلال چیزی سر در نمیاوردید. خب اگر ادعای دیندار این بود که نتیجه در مقدمه ثابت میشد!
ما مدعای دیندار رو بوسیله مشاهده و حتا بوسیله ی باورهای خود او (که بسیار از مشاهده قویتر هست) رد میکنیم.
چیزی را به نفع شما نمی کند.
دیندار اگر وجود بعضی از ناملایمات را می پذیرد توجیه و تفسیر آن را هم بیان می کند لذا از این آتش آبی برای شما گرم نمی شود.
اگر بنا را بر آیات قرآن بگذاریم آیات دیگر آن را نیز باید ملاک قرار دهیمسکوت شما در مورد شرهای قرآن و اشاره ی این کتاب به وجود شر در دنیا نشاندهنده ی اینه که جز پذیرش شکست راهی ندارید و این قبیل بازی با کلمات و فرار به جلوها راهی براتون باز نمیکنه. دستکم قرآن رو که قبول دارید. پس اعترافش به وجود شر رو هم باید قبول داشته باشید. لذا به حول قوه قلمی راهی برای انکار شر باقی نمیمونه
و آیات قرآن این نوع به قول شما شرور را کاری حکیمانه می داند:
كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ وَ نَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَیْرِ فِتْنَةً وَ إِلَیْنا تُرْجَعُونَ
هر انسانى طعم مرگ را مىچشد! و شما را با بدیها و خوبیها آزمایش مىكنیم و سرانجام بسوى ما بازگردانده مىشوید!
انبیاء 35
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)