• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 19

    جُستار: پروسلوگیون

    Threaded View

    1. #6
      دفترچه نویس
      Points: 186,080, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.9%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Activity Award
      آغازگر جُستار
      A Believer
       
      Empty
       
      Ouroboros آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      3,484
      جُستارها
      55
      امتیازها
      186,080
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,212
      از ایشان 10,931 بار در 3,331 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      53 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی فیلیپ نمایش پست ها
      امیر ارجمند،
      به مهر، نگاه دیگری به ایرادتان بیندازید:

      عرض جنابعالی در این نقل قول این است: از آنجایی که کفیات (در این مبحث: کمال) بر وجود متاخر هستند(1)، پس وجود را نمیتوان در قالب یک کفیت اثبات کرد(2).
      بنده متوجه نمی شوم در این پست آخرتان چه شد که یک دفعه گزاره ی اول را بکل انکار کردید!

      به هر جهت بنده پاسخ هر دو گزاره را داده بودم.
      در خصوص گزاره ی 1:

      در خصوص گزاره ی 2:

      برهان وجود شناسی صرفا با استفاده از مفهوم «کمال» و یک ریداکتیو، «وجود کمال» را استنتاج کرده. حال شما از کجا کشف کردید که ایجا «وجود کمال» در قالب یک کفیت (ثانویه) اثبات شده؟ برهان، کجا فرض گرفته/اشاره داشته که «وجود» استنتاج شده، بایستی یک کفیت(ثانویه) باشد؟
      عرض کرده اید:
      چرا استنتاج وجود از کمال، باعث می شود وجود در قالب یک کفیت(ثانویه) ثابت شود؟
      در زبان برایان لفتو، چرا فاکتورهای کمال-ساز بایستی به کفیات(ثانویه) محدود باشند؟
      One version of [the ontological] argument uses the premise that existence is a perfection, but the having of a perfection could be expressed other than by what Kant would call a “real predicate.”l


      مفاهیم (concepts) واحدهای تفکر (constituents of thoughts)، و مسلما اجزایی انتزاعی هستند. (به این مدخل از دانشنامه ی فلسفه ی استنفورد ر.ک.)
      وقتی که می گوییم «وجود واقعی» یک مفهوم ثابت شده، یعنی اینکه این مفهوم از، به اصطلاح، "بهشت افلاطون" به جهان واقعی نازل شده است! (از حالت انتزاعی (abstract realm) به حالت واقعی (actual/concrete realm) منتقل داده شده).

      با سپاس از توجهتان.
      فیلیپ عزیز شما در اولین پست خود به این بخش از نوشته‌ی من پاسخ دادید:

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
      یکی از ایرادات ِ وارد به برهان ِ هستی شناسی اینست که وجود را در قالب ِ یک کیفیت اثبات می‌کند،
      (پست ِ شما)

      و من تصور می‌کردم که ما درحال گفتگو پیرامون این ایراد ِ مقدماتی هستیم نه نتیجه‌ی آن، یعنی حرف شما اینست که وجود در این برهان در قالب یک ویژگی اثبات نمی‌شود، نه اینکه وجود به کمال متقدم است یا نه، و حالا مرا به خودابطال‌گری متهم می‌کنید!

      به هرحال برای ِ من فرقی نمی‌کند، در هر دو صورت، بخش ِ مقدماتی ایراد اینست که در برهان انسلمی وجود یک صفت است("کامل کسی‌ست که وجود داشته باشد"، این اصلا تعریف ِ صفت است!)، درحالی‌که اولا مقدمه به نتیجه بی‌ربط است و ثانیا وجود صفت نیست بلکه بستر ِ تعلق صفت است. پاسخ شما اینست که «چرا استنتاج وجود از کمال، باعث می شود وجود در قالب یک کفیت(ثانویه) ثابت شود؟»، و من واقعا نمی‌فهمم که این سوال چه معنایی دارد، چون تفاوت میان «کیفیت» و «ویژگی» برای من بسیار زیاد است. نزد من هر وجه از چگونگی یک کیفیت است(حتی عدم وجود)و ویژگی معادل فارسی صفت، یعنی چیزی که به نهاد تعلق می‌گیرد است. اگر اینها به نظر شما یکی هستند یا فکر می‌کنید ایراد من فقط متوجه ثانویه بودن ِ وجود در این برهان است باید چندین پله عقب برویم.

      برهان، کجا فرض گرفته/اشاره داشته که «وجود» استنتاج شده، بایستی یک کفیت(ثانویه) باشد؟
      این نتیجه‌ی ِ طبیعی و ایراد ِ برهان است نه بخشی از مفروضات آن، اینکه «برای کامل بودن» باید وجود داشت، یعنی وجود داشتن یک ویژگی ِ ثانویه است برای امکان‌پذیری کامل بودن.

      ---------- ارسال جدید اضافه شده در 01:31 PM ---------- ارسال قبلی در 01:24 PM ----------

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی kourosh_bikhoda نمایش پست ها
      ایرادی که دوستمون میگیرن مربوط به صدق یا کذب بودن موضوع هست. اگر گزاره «خداوند کامل است» بخواد صادق باشه، خداوند بایستی پیش از کمال داشتن، وجود داشته باشه. چه این کمال انتزاعی باشه چه واقعی. اگرچه مفهوم این گزاره قابل درک هم باشه، ولی چنانچه خداوند موجود نباشه، ارزش گزاره موجود صفر و در نتیجه کاذب هست.
      بله، این صورت اساسی برهان است. وانگهی حرف من اینست که چنین رویکردی بسیار کمتر از آنچه به نظر می‌رسد منطقی‌ست، و اگر هم باشد، علاوه بر مفهوم کمال، مفهوم وجود هم مفهومی انتزاعی می‌شود(مثل برهان نظم و برخلاف برهان علیت). برهانی که وجود ِ ذهنی ِ یک مفهوم ِ ذهنی را از طریق یک فرض ِ ذهنی اثبات می‌کند، خیلی کمتر از اینها قابل دفاع خواهد بود!
      زنده باد زندگی!

    2. 3 کاربر برای این پست سودمند از Ouroboros گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (05-11-2011),Russell (05-06-2011),sonixax (05-06-2011)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. فهم فلسفه یونان باستان
      از سوی Philo در تالار فلسفه و منطق
      پاسخ: 20
      واپسین پیک: 12-10-2015, 05:22 PM
    2. شیوه گفتگو
      از سوی بهمنیار در تالار گفتگوی آزاد
      پاسخ: 2
      واپسین پیک: 02-28-2013, 11:00 AM
    3. فرق یهود و صهیونیست
      از سوی SOphie در تالار دین
      پاسخ: 1
      واپسین پیک: 02-08-2013, 09:00 AM
    4. دروغگویی را از مذهبیون آموختم!
      از سوی folaani در تالار هماندیشی
      پاسخ: 4
      واپسین پیک: 01-25-2013, 08:38 PM
    5. شیوه ی نوشتار در تالارهای گفتمان
      از سوی Nocturne در تالار گفتگوی آزاد
      پاسخ: 24
      واپسین پیک: 10-06-2012, 05:15 PM

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •