کارا Wirksam effective (کاری)
کارایی Wirksamkeit {f} effectuality; effectivity
کارآمد --- wirkungsvoll, Leistungsfähig -skilled, efficient
کارآمدی skill, efficiency (كفایت ، عرضه)
کارآمد | لغت نامه دهخدا
آنکه کارها را به نیکوئی انجام دهد. آنکه کار داند، گوئیم : مردی یا زنی کارآمد است
:
بجز فرهاد کورا تیشه ٔ آخر بکار آمد
به این فرزانه ده یک مرد کارآمد نمی آید.
راندمان -->راندمان خودش فرانسه است و همان بازده در پارسی output, [machinery.] efficiency
کژکار : misdeed ( سوء عمل) + (Missetat + Missetäter) a wrongdoer