• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 2183

    جُستار: گفتگو پیرامون کمونیسم و سوسیالیسم

    Threaded View

    1. #11
      دفترچه نویس
      Points: 186,080, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.9%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Activity Award
      A Believer
       
      Empty
       
      Ouroboros آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      3,484
      جُستارها
      55
      امتیازها
      186,080
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,212
      از ایشان 10,931 بار در 3,331 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      53 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      شما اینجا تنها دارید هومنان[1] بسیار بسیار خوشبخت را میبینید (در همسنجی[2] با چپیره‌یِ[3] ٧ میلیاردی هومنی[4]).

      اگر کسی دسترسی به رایانه, اینترنت و همچنین «زمان آسودگی» دارد که بیاید اینجا گفتمان
      کند خود به خود وی را شاید در رده‌یِ[5] ٢٠% خوشبخت بالای همبود[6] در جهان ببرد, پس این را نباید هرگز سنجه[7] بگیرید امیر گرامی.

      سپس اینکه این بدبینی بسیار شما به دولت هم برآمده‌یِ زندگی در دولت‌هایِ بد است. گرچه دولت چیزی بیشتر از یک ابرسازواره[8] نیست که از تک تک مردم ساخته شده.
      من هم بمانند شما و دوستمان @Dariush کوچکترین دلخوشی‌ای به هیچ دولتی نداشته‌ام, ولی باید دید این ریشه در واقعیت دارد, یا اینکه نه, برآمده از آروین[9] زندگی کوتاه ما است؟
      کل تلاش من از یادآوری جنایات کمونیسم در قرن بیستم آنست که نشان بدهم سرکوب دولتی امتداد و برآمده از سرکوب سرمایه‌داری نیست، چیزی‌ست تماما یا دستکم قسمتا مستقل که در نبود آن نیز امکان تداوم خواهد داشت. حتی در جامعه‌ای بی‌طبقه، هنوز قانون‌گزار (!) بر سوژه‌ی تحت قانون قدرتی دارد که ما می‌دانیم دارای ذاتی فسادآور است.

      اینهم حرف درستی نیست که چون من مرفه‌تر از فقرای بورکینافاسو هستم الزاما لایه‌های پنهان بهره‌کشی را نادیده گرفته‌ام و تنها به وجوهی مطلعم که شخصا مرا تحت تاثیر قرار داده. ما قوه‌ی تخیل داریم و می‌توانیم بفهمیم رنج اعدام شدن بدست مزدوران جمهوری اسلامی کمتر از رنج از قحطی مردن نیست، اما شما به دلایلی دوست دارید مخالفت با دولت را به مخالفت با آزادی حشیش کشیدن ما تقلیل بدهید و سفسطه‌ی آدم پوشالین بکنید. منهم بهره‌کشی سرمایه‌داری را می‌بینم و از آن بیزارم، اما سوالی که می‌پرسم آنست که آیا با وجود دولت می‌توانیم بدون پرداخت بهایی گران‌تر از تحملش آنرا ساقط بکنیم یا نه، و در صورت پیروزی آیا نظام جدیدی که آفریده‌ایم قادر به حذف یا دستکم حداقلی کردن دیگر انواع سلطه‌ورزی نیز خواهد بود یا خود به نوعی سلطه‌ورز جدید مبدل می‌شود.

      اگر ما را هم به لیبرال بودن و نازک‌دلی و ... متهم نمی‌کنید بد ندیدم یک اشاره‌ای هم بکنم به اینکه برای بسیاری زندگی تحت سلطه‌ی سرمایه‌داری و دولت هر دو، چشم‌انداز بسیار مطلوب‌تری‌ست تا انقلاب برای رسیدن به شرایطی که چیزی درآن قابل پیش‌بینی نیست. سوژه‌ی تحت سرمایه‌داری هزاران بار بیشتر ترجیح می‌دهد که شریک آن باشد تا نابودی کامل نظم اجتماعی که تمام زندگی برای پیدا کردن جایگاهی در آن زحمت کشیده. اینرا رفقا به سندروم توستر تعبیر کرده‌اند که کارگر غربی بورژوازی زده شده و خریدن توستر را به انقلاب پرولتری ترجیح می‌دهد و اینها فساد بازیچه‌های سرمایه‌داری‌ست و ... شما هم لابد با این عقاید پر شور تازه‌یافته آنرا می‌گذارید پای بهره‌کش شدن اینها و دلیل بیشتر برای تقبیح‌شان، ولی واقعیت قابل اندازه‌گیری آنست که این یک تعلق ایدئولوژیک بسیار عمیق است و دگرگونی آن مستلزم تغییر خود عینیتی که آنرا بوجود آورده.

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      گرچه دولت چیزی بیشتر از یک ابرسازواره[8] نیست که از تک تک مردم ساخته شده.
      این تک‌تک مردمی که آنرا ساخته‌اند تحت تاثیر محیطی که بر افراد خارج از آن قدرتی دارند غیرقابل کنترل یا به نحوی محدود قابل کنترل دچار تغییر و دگرگونی شخصیتی می‌شوند. همان آزمایشی که در جستار دیگر لینک کرده بودم، نشان داد که چطور آدمهای محجوب و مهربان و آرام وقتی بر همتایان خود قدرت و برتری یافتند تبدیل به سادیست‌هایی دگرآزار شدند. نهاد دولت فسادآور است، پیوند چندانی به عناصر سازنده‌ی آن ندارد. مگر آنکه گمان بکنید پلیسها همگی ذاتا سادیستهای بیماری هستند که از تحقیر شما لذت می‌برند.
      زنده باد زندگی!

    2. 2 کاربر برای این پست سودمند از Ouroboros گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (10-22-2013),undead_knight (10-22-2013)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 2 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 2 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. گفتگو پیرامون فمینیسم
      از سوی shirin در تالار زنامرد
      پاسخ: 516
      واپسین پیک: 03-29-2020, 07:36 PM
    2. گفتگو پیرامون فمینیسم
      از سوی shirin در تالار هماندیشی
      پاسخ: 161
      واپسین پیک: 03-15-2013, 08:51 PM
    3. مازوخیسم / سادیسم / لذت‌جویی و ...
      از سوی yasy در تالار گفتگوی آزاد
      پاسخ: 6
      واپسین پیک: 01-20-2013, 08:03 PM
    4. جایگاه فرهنگی ملت ایران در مقایسه با ملل دیگر
      از سوی Nocturne در تالار تاریخ، فرهنگ، همبود
      پاسخ: 8
      واپسین پیک: 09-12-2012, 11:17 PM
    5. سکولاریسم و روشنفکر دینی
      از سوی Russell در تالار سیاست و اقتصاد
      پاسخ: 27
      واپسین پیک: 09-12-2012, 07:00 PM

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •