فرامسونری و جوامع مخفی‌

[Mehrbod]

در مورد بیلدربرگ ، دلقک بازی نیست ، پادشاه‌ها ، نخست وزیر‌ها ، رئیس جمهور‌ها و قول‌های اقتصادی کنار هم جمع نمیشوند که دلقک بازی در بیاورند! هر سال که در اجلاس بیلدربرگ این افراد جمع میشوند ، سیاست اداره جهان را در سال آینده تدوین میکنند. مافیا پشت اداره جهان است ، شما مثلا در آمریکا ببینید ، یک سناتور برای انتخاب شدن میلیون‌ها دلار خرج می‌کند که مثلا حقوق ماهی‌ چند ده هزار دلاری بگیرد؟ نه! بوش و چنی ۲۶۰ میلیون دلار خرجشان شد تا به کاخ سفید رسیدند!

ساختار جهان پیچیده‌تر از آن است که یک گروه بتوانند «آگاهانه» تاثیر چندانی بگذارند.

[Theodor Herzl]

ساختار جهان پیچیده‌تر از آن است که یک گروه بتوانند «آگاهانه» تاثیر چندانی بگذارند.

میشود این را توضیح بدهید که چگونه پیچیدگی‌ ساختار جهان مانع از این میشود که افرادی که روسای جمهور ، پادشاه ، و قول‌های اقتصادی هستند بتوانند آن را در جهت منافع شخصی‌ خودشان کنترل کنند؟ استدلال شما در این جریان چیست؟

[Mehrbod]

میشود این را توضیح بدهید که چگونه پیچیدگی‌ ساختار جهان مانع از این میشود که افرادی که روسای جمهور ، پادشاه ، و قول‌های اقتصادی هستند بتوانند آن را در جهت منافع شخصی‌ خودشان کنترل کنند؟ استدلال شما در این جریان چیست؟

ببینید، برنامه‌ریزی کردن آینده (پیش‌بینی کردن) کاری نیست که هیچ شمار آدمی (هر
اندازه بگوییم باهوش) بتوانند انجام دهند. به بیان دیگر، یک مرز کاملا مشخص و روشن
میان کارهایی که یک دسته آدم می‌توانند انجام دهند و نمی‌توانند وجود دارد.

برای نمونه، یک دسته آدم می‌توانند با یکدیگر تبانی کرده و با Price fixing بهای کالای خود را بالا ببرند و در
راستای منافع شخصی خود کار کنند، ولی هیچگونه تضمینی در اینکه در کار خود موفق شوند و براستی سود کنند وجود ندارد.

اکنون، این یک کار کاملا پیش‌پا‌افتاده و ساده است که تنها نیاز به موافقت و همراهی چند بازرگان
با یکدیگر دارد، ولی اگر بخواهیم درباره چیزی مانند آینده سیاسی یک کشور سخن بگوییم، عملا
هیچکس و هیچ‌گروهی نمی‌تواند سرنوشت‌ساز باشد. دقت کنید که هر کس می‌تواند
تاثیر‌گذار باشد، ولی اینکه بتواند تاثیر را آنگونه که در راستای منافع شخصی خود باشد بگذارد، خیر.

[Theodor Herzl]

ببینید، برنامه‌ریزی کردن آینده (پیش‌بینی کردن) کاری نیست که هیچ شمار آدمی (هر
اندازه بگوییم باهوش) بتوانند انجام دهند. به بیان دیگر، یک مرز کاملا مشخص و روشن
میان کارهایی که یک دسته آدم می‌توانند انجام دهند و نمی‌توانند وجود دارد.

چرا نمیتوانند؟ شما چطور برای زندگی‌ شخصی‌ خود برنامه ریزی می‌کنید ، آنها هم با قدرت اقتصادی و سیاسی که دارند می‌‌توانند هر جور که دنیا را خواستند به پیش ببرند ، خوب البته که عوامل دیگر هم تاثیر گذار هست ، ولی‌ در اکثریت مواقع آنها به اهداف خود میرسند ، مثلا قیمت نفت را بالا و پایین میکنند ، کشور‌ها را اشغال نظامی میکنند تا تجارت مواد مخدر بیلیون دلاری آنجا را به دست آورند و .........

[sonixax]

چرا نمیتوانند؟ شما چطور برای زندگی‌ شخصی‌ خود برنامه ریزی می‌کنید ، آنها هم با قدرت اقتصادی و سیاسی که دارند می‌‌توانند هر جور که دنیا را خواستند به پیش ببرند ، خوب البته که عوامل دیگر هم تاثیر گذار هست ، ولی‌ در اکثریت مواقع آنها به اهداف خود میرسند ، مثلا قیمت نفت را بالا و پایین میکنند ، کشور‌ها را اشغال نظامی میکنند تا تجارت مواد مخدر بیلیون دلاری آنجا را به دست آورند و .........

خیلی وقتها هم شورش میشود ، یک کشوری به نام آمریکا بوجود می آید پوست این کله گنده های پیشین را میکند !

[Mehrbod]

چرا نمیتوانند؟ شما چطور برای زندگی‌ شخصی‌ خود برنامه ریزی می‌کنید ،

پیش‌بینی‌های زندگی شخصی هم بیشتر زمانها اشتباه از آب در می‌آیند.

آدمی یک ابزاری به نام خودفریفتن دارد که به او کمک می‌کند با پیش‌بینی‌ناپذیری
زندگی روبرو شده و خود‌باوری‌اش را از دست ندهد، همان rationalization که اینور آب می‌گوییم.

آنها هم با قدرت اقتصادی و سیاسی که دارند می‌‌توانند هر جور که دنیا را خواستند به پیش ببرند ، خوب البته که عوامل دیگر هم تاثیر گذار هست ، ولی‌ در اکثریت مواقع آنها به اهداف خود میرسند ، مثلا قیمت نفت را بالا و پایین میکنند ، کشور‌ها را اشغال نظامی میکنند تا تجارت مواد مخدر بیلیون دلاری آنجا را به دست آورند و .........

همه اینها در یک بازه زمانی بسیار کوتاه و کوچک شدنی هستند. درست مانند پیش‌بینی آب و هوا
که تا چند ساعت آن (به سختی) شدنی است، ولی فراتر از آن از روی تنگناهای فیزیکی/محاسباتی ناشدنی می‌شود.