• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    برگ 1 از 3 123 واپسینواپسین
    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 417

    جُستار: پیشرفت روزافزون فندآوری: به کجا می‌رویم؟

    Hybrid View

    1. #1
      سخنور یکم
      Points: 22,727, Level: 93
      Level completed: 38%, Points required for next Level: 623
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      خنک آن روز که...
       
      خجالتی
       
      SAMKING آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Aug 2012
      نوشته ها
      771
      جُستارها
      10
      امتیازها
      22,727
      رنک
      93
      Post Thanks / Like
      سپاس
      1,926
      از ایشان 2,157 بار در 703 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی مزدك بامداد نمایش پست ها
      نه، من گفته ام: مزدک = ژنهایش + ویرش، هرکدام را بگیرید، مزدک از میان رفته است.
      پس با این حساب اگر روزی بدنتان فرسوده شد.. هرگز حاضر به تعویض آن با یک بدن رباتی و انتقال ویرتان به رایانه نخواهید بود؟درسته؟
      چون دیگر مزدک از میان میرود بر پایه سخن شما...

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی مزدك بامداد نمایش پست ها
      اگر شما بیایید مرا بزنید و پول مرا بگیرید هم پلیس شما را میگیرد و گوشمالی
      میدهد و اینهم دست خودشان نیست، فرمان ژنتیک انهاست که از سوی استخر ژنتیک،
      این خویشکاری به انها سپرده شده است، درست مانند مورچه های سرباز که از مورچه های
      کارگر پدافند میکنند! در دادگاه هم ان دادور(قاضی) که شمارا به زندان می اندازد، دست
      خودش نیست، فرمان ژنهارا که در میلیونها سال کریستالیزه شده است، انجام میدهد!
      اگر شما در انتهای پیکتان هم نقطه قرمز میگذارید و من نمیگذارم
      این فرمان ژنتان است؟
      و ژن شما اینگونه تکامل یافته که نقطه قرمز بگذارید؟
      یا خودتان بر اساس اندیشه و ویر خود انتخاب میکنید که از نقطه قرمز بهره ببرید؟

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی مزدك بامداد نمایش پست ها
      اگر همه ی داده هارا که به گوشت ما پیوند دارد، پاک کنیم ، میشود همان داستان شیر بی یال ودم،
      که دیگر همان شیر نیست،
      دقیقن همان که گفتم، "خود"ِ امروز ما تبدیل خواهد شد به "خود"ِ آینده ما.
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی مزدك بامداد نمایش پست ها
      ویر من از ژنها ودر راستای ژن ها و برای گوشت پدید آمده است!
      دانش هم تنها یک ابزار است برای پدافند از این گوشت و این زندگی. پس ابزار هرگز جای
      با همین تغییر در "خود" که گفتم، خود آینده ما دیگر نیاز به ویرِ بجا مانده از دوران انسان بودن ندارد
      بلکه این "خود=دانش" جدید بدنبال علایق خویش که همان دانش است میباشد. و هدف تبدیل به دانش میشود.

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی مزدك بامداد نمایش پست ها
      پس ابزار هرگز جای
      آماج را که زندگی است نخواهد گرفت و میلیارد ها سال است که نگرفته است !
      این قانون نیست.
      از سخنان قدسی الله هم نیست.
      خورشید هم چند میلیون سال است که پا برجاست، همیشه اینگونه نخواهد بود.

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی مزدك بامداد نمایش پست ها
      شیر بی یال و دُم و اشکم که دید؟
      این چنین شیری، خدا هم نافرید!
      ما بخدا اعتقاد نداریم
      خودمون خواهیم آفرید.
      آمد شدن تو اندرین گیتی چیست؟
      آمد مگسی پدید و ناپیدا شد!

    2. 2 کاربر برای این پست سودمند از SAMKING گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (09-12-2013),مزدك بامداد (09-13-2013)

    3. #2
      سرنویسنده سوم
      Points: 51,229, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      بدون وضعیت
       
      ریلکس
       
      مزدك بامداد آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      ماندگاه
      هندوستان
      نوشته ها
      2,394
      جُستارها
      4
      امتیازها
      51,229
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      1,264
      از ایشان 5,538 بار در 2,053 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      40 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی SAMKING نمایش پست ها
      پس با این حساب اگر روزی بدنتان فرسوده شد.. هرگز حاضر به تعویض آن با یک بدن رباتی و انتقال ویرتان به رایانه نخواهید بود؟درسته؟
      چون دیگر مزدک از میان میرود بر پایه سخن شما...


      اگر شما در انتهای پیکتان هم نقطه قرمز میگذارید و من نمیگذارم
      این فرمان ژنتان است؟
      و ژن شما اینگونه تکامل یافته که نقطه قرمز بگذارید؟
      یا خودتان بر اساس اندیشه و ویر خود انتخاب میکنید که از نقطه قرمز بهره ببرید؟


      دقیقن همان که گفتم، "خود"ِ امروز ما تبدیل خواهد شد به "خود"ِ آینده ما.

      با همین تغییر در "خود" که گفتم، خود آینده ما دیگر نیاز به ویرِ بجا مانده از دوران انسان بودن ندارد
      بلکه این "خود=دانش" جدید بدنبال علایق خویش که همان دانش است میباشد. و هدف تبدیل به دانش میشود.


      این قانون نیست.
      از سخنان قدسی الله هم نیست.
      خورشید هم چند میلیون سال است که پا برجاست، همیشه اینگونه نخواهد بود.


      ما بخدا اعتقاد نداریم
      خودمون خواهیم آفرید.
      چرا، از دست دادن بخشی از مزدک، از مردن و از دست دادن همه ی
      مزدک بهتر است ولی آن دیگر مزدک نخواهد بود و شاید دیرتر مانند آن
      یارویی که در فیلم روبوکوپ Robocop ، سراسر رایانه شده بود، دیوانه
      شوم و خودم را بکشم!، به وارونه، اگر مغز شما آسیب ببیند و پیکر شما
      بجای بماند و با دستگاه زنده نگاه داری شود، هنوز میتواند یک فرزند دیگر پدید بیاورد !
      ---
      آری، مغز من چنان ساخته و در بستر فرهنگی که استخر ژنتیک
      هم درآن کارگر بوده است، چنان پرداخته شده است که ماست
      موسیر دوست دارد و خال قرمز در پایان سخننانش میگذارد و یک
      آلمانی هم خورشت بادنجان دوست ندارد و بجایش سوسیس
      با کچاپ دوست دارد ! اندیشه ی من که در "هوا" نیست، برروی
      پایه های بنام "مهاد فرازیست ژن" در میلیونها سال فرگشت پدید
      آمده و ابزاری است که آماج آن، نگهداشت و فرازیست ژن است
      و آماجی جز این هم برایش نمیتوان تراشید!
      ---
      خب، ّپس ان خود، ما نیستیم، چیزی دیگر است و برای همین،
      ما هیچ انگیزه ای نداریم که کاری را که شما میگویید، برای از میان
      بردن خود انجام دهیم، چون فرمان ژن ما به وارون این است!
      ----
      اگر ما نام پرتقال را سیب بگذرایم، پرتقال سیب میشود؟
      نه ، تنها نامش سیب میشود ولی همان پرتقال است.
      دانش هم در همان روباتها، برای انجام یک کار دیگر است،
      همان که گفتید، پیدا کردن انرژی و برتری بر روبات های دیگر.
      در باستان، این ابزار بیشتر زور بازو بود، اکنون هوش و دانش
      و فند شده. خودآگاه ما هم در برگیرنده ی هوش و آگاهی
      و دانش و مهر و بیزاری و خشم و هنر و چامه سرایی و موزیک و ...
      .. همه این ابزار است و دانش تنها یک بخش ان است. ==>
      همانگونه که گفتیم، این ابزار ها نمیتوانند جای آماج (=زندگی) را بگیرند.
      -----
      خورشید هم با تابندگی خود کران‌نمایی میشود و زمانی که نتابد،
      دیگر خورشید نیست، سیاهچاله و یا چیزی دیگر است!
      -----
      آفرینش ( پدید اوردن چیزی از هیچ) شدنی نیست.
      همان شیر هم از فرگشت در جنگل پدید امده !

      خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
      خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
      چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
      بــه دانــش روان را هــمی پــرورد

    4. 2 کاربر برای این پست سودمند از مزدك بامداد گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Mehrbod (09-13-2013),sonixax (09-12-2013)

    5. #3
      مدیر تالار
      Points: 424,596, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      گاز نگیر!
       
      متعجب
       
      sonixax آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      کره ی زمین
      نوشته ها
      9,105
      جُستارها
      110
      امتیازها
      424,596
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      47,087
      از ایشان 15,109 بار در 7,094 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      89 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی مزدك بامداد نمایش پست ها
      شاید دیرتر مانند آن
      یارویی که در فیلم روبوکوپ Robocop ، سراسر رایانه شده بود، دیوانه
      شوم و خودم را بکشم!،
      مگه آخرش طرف خودکشی میکنه ؟!
      همیشه قبل خواب دو تا شات بزن راحت بخواب!
      دکتر ساسی

    6. #4
      سرنویسنده سوم
      Points: 51,229, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      بدون وضعیت
       
      ریلکس
       
      مزدك بامداد آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      ماندگاه
      هندوستان
      نوشته ها
      2,394
      جُستارها
      4
      امتیازها
      51,229
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      1,264
      از ایشان 5,538 بار در 2,053 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      40 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی sonixax نمایش پست ها
      مگه آخرش طرف خودکشی میکنه ؟!
      خود روبوکوپ نه، یک یارو/روبات آزمایشی بود که دیوانه شد خودشو کشت، اگر درست یادم مانده باشد!
      sonixax این را پسندید.
      خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
      خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
      چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
      بــه دانــش روان را هــمی پــرورد

    7. یک کاربر برای این پست سودمند از مزدك بامداد گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (09-13-2013)

    8. #5
      سخنور یکم
      Points: 22,727, Level: 93
      Level completed: 38%, Points required for next Level: 623
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      خنک آن روز که...
       
      خجالتی
       
      SAMKING آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Aug 2012
      نوشته ها
      771
      جُستارها
      10
      امتیازها
      22,727
      رنک
      93
      Post Thanks / Like
      سپاس
      1,926
      از ایشان 2,157 بار در 703 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی مزدك بامداد نمایش پست ها
      چرا، از دست دادن بخشی از مزدک، از مردن و از دست دادن همه ی
      مزدک بهتر است ولی آن دیگر مزدک نخواهد بود
      درود بر شما، این همان سخن من از ابتدا بود،
      مزدکِ 10 ساله با مزدک 20 ساله تفاوت دارد...
      مزدک قبل در بدن گوشتی با مزدک در بدن آهنی هم تفاوت دارد...
      و چنانکه گفتیم هر دو از نوع تغییرات در "خود" در گذر زمان هستند.
      و شما هم با تایید این حرف ما گفتید:
      از دست دادن بخشی از مزدک، از مردن و از دست دادن همه مزدک بهتر است.
      چنانکه
      تغییر در تعریف"خود" از مزدک 10 ساله به مزدک 20 ساله برای شما خوشایند است. و احساس نمیکنید مزدک نابود شده!
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی مزدك بامداد نمایش پست ها
      آری، مغز من چنان ساخته و در بستر فرهنگی که استخر ژنتیک
      هم درآن کارگر بوده است، چنان پرداخته شده است که ماست
      موسیر دوست دارد و خال قرمز در پایان سخننانش میگذارد و یک
      آلمانی هم خورشت بادنجان دوست ندارد و بجایش سوسیس
      با کچاپ دوست دارد ! اندیشه ی من که در "هوا" نیست، برروی
      پایه های بنام "مهاد فرازیست ژن" در میلیونها سال فرگشت پدید
      آمده و ابزاری است که آماج آن، نگهداشت و فرازیست ژن است
      و آماجی جز این هم برایش نمیتوان تراشید!
      خوب چنان که دیدید من پایان
      پیکهایم خال قرمز نمیگذارم، پس به گفته شما مغز من چنان ساخته شده و در بستر فرهنگی که استخر ژنتیک هم در آن کارگر بوده، چنان پرداخته شده که دوست ندارد خال قرمز پایان پیک بگذارد...
      خب برای پوچ کردن این گزاره و انقلاب بر حکومت شیطانی ژن ها من پایان این پیک یک خال قرمز میگذارم!
      (فراموش نکنید که اگر بچه همان آلمانی را بدزدیم و به ایران بیاوریم و خورشت بادنجان به خوردش بدیم وقتی بزرگ شد دوست خواهد داشت، ژن ها چه کاره هستند؟
      آیا ژن ها تعیین میکنند که در مسابقه رئال و بارسا مسی در دقیقه چندم گل بزند؟!! از نگر من این قدری مضحک است.)

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی مزدك بامداد نمایش پست ها
      خب، ّپس ان خود، ما نیستیم، چیزی دیگر است و برای همین،
      ما هیچ انگیزه ای نداریم که کاری را که شما میگویید، برای از میان
      بردن خود انجام دهیم، چون فرمان ژن ما به وارون این است!
      یک کودک 10 ساله هم اگر از بیرون به "خود"ِ هفتاد ساله اش بنگرد وی را بیگانه خواهد پنداشت و انگیزه ای برای هفتاد ساله شدن نخواهد داشت...
      ولی چنان که دیدید و دیدیم 10 سالگی را پشت سر میگذارد و از 70 هم میگذرد.
      پس میشود!
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی مزدك بامداد نمایش پست ها
      اگر ما نام پرتقال را سیب بگذرایم، پرتقال سیب میشود؟
      نه ، تنها نامش سیب میشود ولی همان پرتقال است.
      اگر ایتدا نیمی از پرتقال برده و نیمی از سیب را جایگزین کنیم
      سپس نیمی از نیم دیگر و... به همین ترتیب...
      در ابتدا پرتقال و در انتها سیب خواهیم داشت.
      پس این هم میشود!
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی مزدك بامداد نمایش پست ها
      همانگونه که گفتیم، این ابزار ها نمیتوانند جای آماج (=زندگی) را بگیرند.
      (یکبار دیگر تعریف خود از "زندگی" رو بیان کنید تعریفتان از "زندگی" به گمانم قدری تغییر کرده تا اینجا.)

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی مزدك بامداد نمایش پست ها
      خورشید هم با تابندگی خود کران‌نمایی میشود و زمانی که نتابد،
      دیگر خورشید نیست، سیاهچاله و یا چیزی دیگر است!
      ما هم چیزی جز این نگفتیم،
      فردید این بود که هیچ کس و هیچ چیز تضمین نکرده که ژن نابود نمیشود.(مانند خورشید که حالا هست و روزی دیگر نه!)

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی مزدك بامداد نمایش پست ها
      آفرینش ( پدید اوردن چیزی از هیچ) شدنی نیست.
      بله ادر کلاه شعبده بازی نمیتوان خرگوش آفرید و از هیچ ان را آورد.
      ولی میشود حقه کلک یا نمایش شعبده ای خلق کرد که در آن خرگوش را از کلاه بیرون آورد.
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی مزدك بامداد نمایش پست ها
      همان شیر هم از فرگشت در جنگل پدید امده !
      و همان شیر هم چنان که شیر ایرانی منقرض شد، روزی منقرض میشود و از دست ژن هایش هیچ کاری ساخته نیست!
      ژن انسان هم چیز ویژه ای نیست و از بین میرود!
      .
      آمد شدن تو اندرین گیتی چیست؟
      آمد مگسی پدید و ناپیدا شد!

    9. یک کاربر برای این پست سودمند از SAMKING گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (09-14-2013)

    10. #6
      مدیر تالار
      Points: 424,596, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      گاز نگیر!
       
      متعجب
       
      sonixax آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      کره ی زمین
      نوشته ها
      9,105
      جُستارها
      110
      امتیازها
      424,596
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      47,087
      از ایشان 15,109 بار در 7,094 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      89 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی SAMKING نمایش پست ها
      مزدکِ 10 ساله با مزدک 20 ساله تفاوت دارد...
      ولی به نگر من :
      مزدک 1 ساله + مزدک 2 ساله + مزدک 3 ساله + ... + مزدک N ساله = مزدک فعلی

      طبیعتن مزدک 1 ساله برابر با مزدک 2 ساله نیست ولی مزدک 2 ساله تمام مزدک 1 ساله را در خود دارد و الا آخر .
      همیشه قبل خواب دو تا شات بزن راحت بخواب!
      دکتر ساسی

    11. 3 کاربر برای این پست سودمند از sonixax گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Mehrbod (09-14-2013),SAMKING (09-14-2013),مزدك بامداد (09-14-2013)

    12. #7
      سخنور یکم
      Points: 22,727, Level: 93
      Level completed: 38%, Points required for next Level: 623
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      خنک آن روز که...
       
      خجالتی
       
      SAMKING آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Aug 2012
      نوشته ها
      771
      جُستارها
      10
      امتیازها
      22,727
      رنک
      93
      Post Thanks / Like
      سپاس
      1,926
      از ایشان 2,157 بار در 703 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی sonixax نمایش پست ها
      ولی به نگر من :
      مزدک 1 ساله + مزدک 2 ساله + مزدک 3 ساله + ... + مزدک N ساله = مزدک فعلی

      طبیعتن مزدک 1 ساله برابر با مزدک 2 ساله نیست ولی مزدک 2 ساله تمام مزدک 1 ساله را در خود دارد و الا آخر .
      احسنت گرامی!
      همان که گفتیم!
      اگر ویرمان را به ربات انتقال دهند هم دقیقن به همین دلیل احساس نمیکنیم که نابود شدیم.
      ویر پس از 1 سال رباتی بودن=ویر زمان انسان بودن+ویر در طول یک سال رباتی بودن.
      آنجا هم فردیدمان این بود که با چنین تغییراتی در "خود" و گسترش آن نابود نشده ایم و نمیشویم
      آمد شدن تو اندرین گیتی چیست؟
      آمد مگسی پدید و ناپیدا شد!

    13. یک کاربر برای این پست سودمند از SAMKING گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (09-14-2013)

    14. #8
      سرنویسنده سوم
      Points: 51,229, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      بدون وضعیت
       
      ریلکس
       
      مزدك بامداد آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      ماندگاه
      هندوستان
      نوشته ها
      2,394
      جُستارها
      4
      امتیازها
      51,229
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      1,264
      از ایشان 5,538 بار در 2,053 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      40 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی SAMKING نمایش پست ها
      درود بر شما، این همان سخن من از ابتدا بود،
      مزدکِ 10 ساله با مزدک 20 ساله تفاوت دارد...
      مزدک قبل در بدن گوشتی با مزدک در بدن آهنی هم تفاوت دارد...
      و چنانکه گفتیم هر دو از نوع تغییرات در "خود" در گذر زمان هستند.
      و شما هم با تایید این حرف ما گفتید:
      از دست دادن بخشی از مزدک، از مردن و از دست دادن همه مزدک بهتر است.
      چنانکه
      تغییر در تعریف"خود" از مزدک 10 ساله به مزدک 20 ساله برای شما خوشایند است. و احساس نمیکنید مزدک نابود شده!
      نادرست است زیرا:

      مزدک ده ساله. هم آروین ها و دانسته های مزدک ۵ ساله را در خود دارد و هم ژنهای اورا ،
      همچنین ٢۰ ساله به ١۰ ساله ولی شما نمیتوانید این زنجیره را ناگهان از گوشت به آهن
      بدهید، چرا که گوشت دیگر ژن های مزدک را که همه چیز او را ساخته بودند را در بر ندارد.
      بر این پایه، شما انگیزه ی هستی مزدک را از میان برده اید که همان فرازیست ژن ها بوده.
      ژن ها ویر ها یک "غریزه" پدید اورده اند که آن هم همان خودنگهداری ( صیانت نفس) است .
      این غریزه است که به من میگوید که اگر ویر مزدک هم ناچار بجا بماند، بهتر از این است که
      همه ی مزدک از میان برود، چرا که برای نمونه من میتوانم هنوز به فرزندانم و به مردم ام
      یاری کنم تا زندگی بهتری داشته باشند ولی خودم دیگر هیچ خوشی و سهش دیگری در
      کالبد آهنین ندارم، از چلو کباب هم نمیتوانم خوشی ببرم و ....

      خب، این غریزه خودش کور است و نمیداند که برای نگهداشت ژن پدید امده و نمیداند که
      او به تنهایی یک ابزار است و در پیشکاری ژن میباشد. تا چندی پیش که دانشمندان به
      انگیزه ی پیدایش غریزه پی بردند ... اکنون کمابیش هنوز همه ی جانوران نیز نه از آگاهی
      و اندیشه، بساکه تنها و تنها از غریزه پیروی میکنند.
      .
      خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
      خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
      چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
      بــه دانــش روان را هــمی پــرورد

    15. 2 کاربر برای این پست سودمند از مزدك بامداد گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Mehrbod (09-14-2013),sonixax (09-14-2013)

    16. #9
      سخنور یکم
      Points: 22,727, Level: 93
      Level completed: 38%, Points required for next Level: 623
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      خنک آن روز که...
       
      خجالتی
       
      SAMKING آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Aug 2012
      نوشته ها
      771
      جُستارها
      10
      امتیازها
      22,727
      رنک
      93
      Post Thanks / Like
      سپاس
      1,926
      از ایشان 2,157 بار در 703 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی مزدك بامداد نمایش پست ها
      نادرست است زیرا:

      مزدک ده ساله. هم آروین ها و دانسته های مزدک ۵ ساله را در خود دارد و هم ژنهای اورا ،
      همچنین ٢۰ ساله به ١۰ ساله ولی شما نمیتوانید این زنجیره را ناگهان از گوشت به آهن
      بدهید، چرا که گوشت دیگر ژن های مزدک را که همه چیز او را ساخته بودند را در بر ندارد.
      بر این پایه، شما انگیزه ی هستی مزدک را از میان برده اید که همان فرازیست ژن ها بوده.
      ژن ها ویر ها یک "غریزه" پدید اورده اند که آن هم همان خودنگهداری ( صیانت نفس) است .
      این غریزه است که به من میگوید که اگر ویر مزدک هم ناچار بجا بماند، بهتر از این است که
      همه ی مزدک از میان برود، چرا که برای نمونه من میتوانم هنوز به فرزندانم و به مردم ام
      یاری کنم تا زندگی بهتری داشته باشند ولی خودم دیگر هیچ خوشی و سهش دیگری در
      کالبد آهنین ندارم، از چلو کباب هم نمیتوانم خوشی ببرم و ....

      خب، این غریزه خودش کور است و نمیداند که برای نگهداشت ژن پدید امده و نمیداند که
      او به تنهایی یک ابزار است و در پیشکاری ژن میباشد. تا چندی پیش که دانشمندان به
      انگیزه ی پیدایش غریزه پی بردند ... اکنون کمابیش هنوز همه ی جانوران نیز نه از آگاهی
      و اندیشه، بساکه تنها و تنها از غریزه پیروی میکنند.
      این ژن که انسان را برای خودنگهداری پدید آورده، خود او را چه چیزی پدید آورده؟
      اسید های آمینه خود از چه و برای خودنگهداریِ چه چیزی پدید آمدند؟
      ---
      اگر ما بگوییم که ژن میخواهد خودنگهداری کند،
      فردید شما از ژن، کدام مرحله از سیر تکامل ژن است؟
      شما میگویید ژن انسان،
      ولی مگر همین ژن انسان ژن میمون را هم در خود ندارد؟ مگر از یک ریشه نیستند؟
      پس چرا ژن ما به گفته شما ما را ناتوان از نابود کردن میمون ها نکرده و نمیکند؟
      پس میبینید که اینجا ژنِ تکامل یافته تر(دارای آگاهی قدرتمندتر) برای ماندن خود ژن ناتوان تر(آگاهی کمتر) را از بین میبرد.

      و اما "انگیزه" زمانی معنا به خود میگیرد که ما به آگاهی یا دانش برسیم.
      یعنی ژن های ما که از اسید های آمینه پدید آمدند و تا اینجا بر اثر تصادف و شانس پیش آمدند،
      هیچ انگیزه ای برای خودنگهداری ندارند، انگیزه اینجا بیمعناست ولی یکجایی از تکامل خواهد رسید که آگاهی پدید میاد،
      اینجاست که آگاهی به وجود غریزه پی میبره و میتونه در برابرش بایسته.
      نمونش هم در حیوانات دیده نمیشه که آهو بره پیش شیر و سرش رو توی دهان شیر فرو کنه
      چون فعل و انفعالات مغز و واکنش ها هنوز به مرحله "پدید آمدن آگاهی از وجود غریزه" ولی در یک انسان میبینیم که آگاهانه و بر خلاف غریزش میتونه عمل کنه.
      از این زمان هست که آگاهی با گسترش خودش روند تکامل اون موجود رو بدست میگیره
      یک روز برای فرار از دست میمون های قوی و کشته نشدن ژن ها رو مجبور میکنه به بیرون جنگل برن و اونجا تکامل پیدا کنن
      یک روز برای کمک به میمون آتش رو کشف میکنه
      یک روز....
      همینطور دانش رو افزایش میده و فندآوری گسترده میشه
      و سپس یک روز برای باقی موندن ژن ها رو کنار میگذاره و وارد رایانه میشه
      بله ژن باز هم به وجود میاد و از بین میره...
      اینجا آگاهی هست که آگاهانه میخواد خودشو نگه داره.
      و این سخن من بود.

      اگر ما از بیرون نگاه کنیم تا قبل از پدید آمدن آگاهی که از وجود غریزه باخبر بشه، ژن از خودنگهداری میکنه!!، که البته این تنها و تنها تصادف و شانس است.
      بعد که آگاهی پدید اومد آگاهی شانس رو کنار میگذاره و خودش ژن ها رو برای بهتر تکامل یافتن رهبری میکنه
      از این مرحله هست که کم کم انگیزه ما(=آگاهیِ ما=دانشِ ما) نگهداری از آگاهی(=خودش) خواهد شد و نگهداری از ژن به حاشیه میرود.
      بله این آگاهی هم از بستر همان ژن ها پدید آمده،

      ولی دانه سیب برابر نیست با درخت سیب!

      و مثلن اگر مزدک یک مدرسه بسازد کسی نمیگوید پدر مزدک مدرسه ساخت، میگویند مزدک ساخت!
      اگر ژن ما امروز به این شکل درآمده و با میمون تفاوت دارد این کار آگاهی ماست هرچند خود آگاهی را ژن ها درست کردند.
      از مرحله پدیدار شدن آگاهی هم تکامل ژن ها را آگاهی کنترل کرده و بهش شکل داده.
      و یکروز هم که دیگر ژن بدرد نخورد آگاهی نوعی فندآوری میسازد که خود را از بند ژن رها کند و همچنان بماند.

      یک نمونه:
      من تلفنی با مزدک سخن میگویم
      مزدک در این حالت و از دید سام اطلاعات را میگیرد پردازش میکند و پاسخ میدهد
      اینجا هتا اگر من چلو کباب خوردن شما و خوشی بردنتان را هم نبینم(آگاهی من نبیندو نفهمد) باز هم از نگر من شما زنده هستید.
      هتا اگر ندانم که رباتی شدید.
      و اما از دید خودتون:
      اگر در کالبد رایانه ای فرو رفتید به دلیل وجود آگاهی از وارد شدن داده ها و پردازش اونها و پاسخ دادنتون با خبر میشید و میفهمید که هنوز هستید.

      پس یکروز که کالبد رایانه ای داشتیم هم میتوانیم خود را زنده بدانیم، هرچند چلوکباب نخوریم و ژن نداشته باشیم.
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی مزدك بامداد نمایش پست ها
      آری همه ی فرهنگ ما روساختی است که برروی زیر ساخت ژنتیک ساخته شده است.
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی مزدك بامداد نمایش پست ها
      اینکه اکنون شما خال سرخ میگذارید برای این است که رفتار من با رفتار شما همکنشی
      (تعامل) داشته و شما این رفتار را از من پذیرفته (آداپته) کرده اید

      پس اینکه من خال قرمز را استفاده کردم این "من" یعنی همان آگاهی من.
      چنان که شما میگویید سام نقطه قرمز بکار برد و نمیگویید:
      ژن های یک انسان به نام سامکینگ نقطه قرمز بکار بردند
      یا
      ژن های یک میمون نقطه قرمز بکار برد
      یا
      ژن های یک تک سلولی نقطه قرمز بکار برد
      یا
      اسید های آمینه نقطه قرمز بکار بردند
      یا
      اتم های کربن نقطه قرمز بکار بردند!
      این "من" یعنی سام کینگ زمانی معنا میگیرد که من آگاهی داشته باشم.

      چنانکه اگر با ماشین به خانه بروید نمیگویید من با آهن به خانه رفتم!
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی مزدك بامداد نمایش پست ها
      نادرست است، شیر ها برافتادند چرا که آدمیان جا و جان آنهارا گرفتند.
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی مزدك بامداد نمایش پست ها
      پس آنها در هماوردی با ژنی برتر کنار رفتند. در میان آدمیان هم این
      هماوردی هست، شمایی که در کنکور بهتر از بهمان کس نمره میاورید،
      جایگاه بهتر و پیشه ی پول آور تر و برتری بر او پیدا میکنید ، به زبان دیگر،
      ژن شما که خوبی خود را اینگونه نشان داده، بخت بیشتری برای فرازیست
      پیدا میکند چرا که اگر شما دو تن ( به انگار اینکه هر چیز دیگرتان یکی باشد)
      به خواستگاری یک دختر خوشگل و پولدار بروید، جایگاه همبودین (اجتماعی)
      شما که از پذیرش در کنکور پدید امده، شانس شمارا بالا میبرد و آنکس باید با
      دختر کمتر پولدار و کمتر زیبایی جفت گیری نماید و به لایه های فرودست فروافتد.

      خیر این بیشتر نقش آگاهی و دانش و شانس و تصادف است تا نقش ژن.
      نمونه:
      2 تن که دوقلوی همسان هستند، یکیشان معتاد میشود یکی مهندس!
      ژن ها یکیست ولی بر اثر تصادفو شانس یا هرچیز دیگر که بر میزان دانش و آگاهی فرد اثر میگذارد،
      اینها انتخاب هایی آگاهانه میکنند و نتیجه یکی معتاد و یکی مهندس میشود
      پس اینجا دانش و آگاهیست که شانس ژن را در رسیدن به دختر زیبا افزایش میدهد نه اینکه صرفن ژن باهوشتر سبب دستیابی به دختر زیبا شود.
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی مزدك بامداد نمایش پست ها
      پس سخن ما این است که این فرایند از گوشت به آهن، با خواسته ی ژنها سازگار نیست
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی مزدك بامداد نمایش پست ها
      و برای همین ما داوخواهانه، فرمانروایی خود را به روباتها واگذار نمیکنیم و یامغز و ویر خو
      د را داوخواهانه به رایانه نمیسپاریم و آنهارا همچو فرزند نخواهیم دانست.

      بله ترک ژن با خواست غریزه یکی نیست ولی چنان که گفتیم مدتهاست که آگاهی انسان توان مقابله و کنار زدن غریزه را دارد.

      ژن ها نمیخواهند که اگاهی را که پدید آورده اند تا آنها را بهتر تکامل بخشد، را ازدست بدهند. ولی اونها دیگه یه بازنده هستن.
      در کنار این روزی میرسه که دانش و آگاهی(فرزند نا خلف) ژن ها را ترک میکند و برای ماندن خودش داوخواهانه وارد رایانه میشود.
      و چنان که گفتیم مدتهاست که آگاهی توان چیره شدن بر غریزه را دارد، پس چنین خواهد شد.
      آمد شدن تو اندرین گیتی چیست؟
      آمد مگسی پدید و ناپیدا شد!

    17. 2 کاربر برای این پست سودمند از SAMKING گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Mehrbod (09-15-2013),sonixax (09-15-2013)

    18. #10
      سرنویسنده سوم
      Points: 51,229, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      بدون وضعیت
       
      ریلکس
       
      مزدك بامداد آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      ماندگاه
      هندوستان
      نوشته ها
      2,394
      جُستارها
      4
      امتیازها
      51,229
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      1,264
      از ایشان 5,538 بار در 2,053 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      40 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی SAMKING نمایش پست ها
      ولی مگر همین ژن انسان ژن میمون را هم در خود ندارد؟ مگر از یک ریشه نیستند؟
      پس چرا ژن ما به گفته شما ما را ناتوان از نابود کردن میمون ها نکرده و نمیکند؟
      پس میبینید که اینجا ژنِ تکامل یافته تر(دارای آگاهی قدرتمندتر) برای ماندن خود ژن ناتوان تر(آگاهی کمتر) را از بین میبرد
      ژن همساز تر ( fitter) ژن ناهمساز تر را از میان میبرد، درست:
      ولی هنوز ژن و هنوز اسیه های امینه است، آهن نیست.
      برتری ژن هم همواره به آگاهی نیست! برای نمونه برتری
      ژن در شهباز (eagle)، توان بینایی چشم او از بلندای دور است.
      آگاهی و دانش هم بی داشتن هوش و توان خردورزی ارزش ندارد.
      همه ی اینها باید باهم باشد تا در زمانه ی کنونی ن کسی برتری یابد.
      تازه نه همه جا، در جمهوری اسلامی اگر فامیل رهبر باشید نیاز به
      هوش و آگاهی چندانی هم ندارید، خود بخود به برتری میرسید.
      در گذشته ی نه چندان دور هم زور بازو کارساز تر از هوش و دانش بود.
      پس میبینیم که نمیتوان روند فرگشت را تنها به دانش کاهش داد.
      و آری، این اتمهای کربن و هیدروژن و نیتروژن و فسفر و .. بودند که
      اسید های امینه را ساختند تا ژنهارا بسازند تا ما را بسازند تا خال سرخ
      بر نوشته مان بنهیم یا ننهیم، بسته به اینکه به سود* همان چینش
      اتمی
      باشد یا نباشد. از اینرو، ناخودآگاه نیرومند ما که از سوی همین
      اتمها کنترل میشود، نمیگذارد که آگاهی ما بز زیان او کار کند و برای
      همین هم کم کم یک شار (جریان ) دارد پدید میاید که با بدبینی به
      فندآوری مینگرد. یا برای همین هتّا در داستان های پندارین دانشیک،
      اسحاق عاصموف از چهار قانون هوشواره ای سخن میگوید.
      تا کنون دیده نشده که یک سامانه کهن، جای خود را به آسانی به یک
      سامانه ی نوین بدهد، سامانه های نوین هتّا گاه از سوی سامانه های
      کهن ، دیرزمانی به پس رانده شده و سپس بازگشته اند یا به آماج خود
      نرسیده اند، روند فرگشت هم رجگون(linear) نیست و بیگمان اگر آن
      سنگ آسمانی نمیافتاد، شاید هنوز دیناسور ها بر جهان فرمان میراندند.






      *در این جهان ، روندی پیشی میگیرد که شتاب بیشتری در افزایش آنتروپی داشته باشد
      خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
      خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
      چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
      بــه دانــش روان را هــمی پــرورد

    19. 3 کاربر برای این پست سودمند از مزدك بامداد گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Mehrbod (09-15-2013),sonixax (09-22-2013),undead_knight (09-15-2013)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. گزین‌گویه‌ها
      از سوی Theodor Herzl در تالار هماندیشی
      پاسخ: 691
      واپسین پیک: 05-11-2015, 03:20 PM
    2. پاسخ: 18
      واپسین پیک: 09-01-2012, 04:16 PM
    3. اندر نکات امنیتی در ساخت ویلاگ
      از سوی Russell در تالار رایانه، اینترنت، تلفن‌های همراه
      پاسخ: 12
      واپسین پیک: 01-09-2012, 01:11 PM
    4. سفری به پناهگاه جیمز باندی ویکی‌لیکس!
      از سوی Dariush Rahazad در تالار دانش و فندآوری
      پاسخ: 2
      واپسین پیک: 12-17-2010, 08:27 AM

    کلیدواژگان این جُستار

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •