خب دوست گرامی، اگر ویر مرا به مغز خود کپی کنید هم تنها از دید منش و ویر،
مزدک بامداد هستید ولی ژن های شما همچنان دست نخورده و چیزی دیگر است
و شما همچنان در پی فرازیست ژنهای خودتان میجنگید و کار میکنید، اگر فرزندی
پدید بیاورید، از ژنهای شماست و فرزند من نیست. اگر من از شما باهوش تر بوده
باشم، تازه برای ژنهای شما هم بهتر خواهد بود چون به پیشرفت بهتری دست پیدا
میکنید. پی میبینید که اگر ژنهای شما /شما ، دست به چنین کاری بزنند، مانند
این است که آچار فرانسه ی کهنه ای را با آچار فرانسه ی نوینی جایگزین میکنند
ولی آماجشان بازهم همان فرازیست خودشان است! اگر هم ما2x سر یک رشته
بنمایه ها با هم جنگ بکنیم، برنده شدن شما ، به مانند فرازیست (ژنهای)
مزدک بامداد که نیست، برابر فرازیست ژنهای شما است!
---
به چه انگیزه تفنگ به سر خود نمیگیرید پس؟ چون ژنها شمارا از انیکار
بازداشته اند!!. برای همین، رسیدن به جایگاه خودکشی مانند رسیدن
به چکاد یک کوه، دشوار است و تنها اگر کسی دچار آسیب های پیکری/روانی
شده و دیگر هیچ خوشی در زندگی امید نداشته باشد، از این مرز میگذرد.
این همان گزینش گیتیگ ( انتخاب طبیعی) است که گاه یکی را با آسیب
زدن به او نابود میکند و نه درخواست ژنها!
---
کودن شدن آدمها هم کمکی به هوشواره ها نمیکند چون دیگر کسی
این هوش و دانش را ندارد که آنهارا بسازد. !!مانند همان جمهوری
اسلامی که سوزن هم نمیتواند بسازد! تازه من گفتم، طبیعت و
ژنها آنگاه به سوی کودنی پیش میروند که این بسود فرازیست آنها
باشد و نه بزیان آن!
---
در پیام پیش به درستی گفتید که دانش برای این است که ما
( هتّا که آنگاه روبات شده ایم،)، برتری و انرژی خود را نگه داریم،
پس اینجا دانش یک ابزار برای آماجی دیگر جز خود دانش است و
شما نیز نمیتوانید "خود" را برابر "دانش" بدانید. تازه، " خود" هم
خودش تنها یک ابزار برای کامیابی در همان گسارش انرژی و
برتری بر دیگران در این راه است!
•

















































پاسخ با گفتآورد