sorry but im going to crumble your view :))
ما در انگلیسی یک واژه هم حتی براش داریم!:)) "toy boy"
اصولا پول نه فقط میتونه کمبود ها رو پوشش بده و نه فقط میتونه هر چیزی رو بخره بلکه میتونه "آدم ها" رو هم برای شما بخره:))بنابراین نسبت دادن این معیار به زنان در اون قسمت بولد شده ناجوانمردانست.
یک مشکل دیگه هم که با دیدگاه شما دارم اینه که من نمیفهمش!ببین من نه میلیونر هستم نه مدل زیبایی:)) و نه جایگاه اجتماعی خیلی بالایی دارم ولی هیچ وقت چیزی به نام "گزینش مردان" رو به شکل جدی حس نکردم.حداقل اینکه فکر میکنم هر کسی در روابط تا حدی زیادی گزینش گر هست شاید بسته به اپشن هاش قدرت گزینش گری بالا و پایین داشته باشه ولی چیزی به شکل گزینش زنانه و نه گزینش دوطرفه به نظر من یک توهمه.
اگر گزینش دوطرفه نبود اصلا نیازی نبود که مثلا زنی جراحی زیبایی بکنه، یا آرایش بکنه یا درس بخونه و...(تازه در صورتی که اینها رو صدردصد نتیجه انگیزه های جنسی بدونیم که من مخالفشم)
جدا اینجا یک خسته نباشید طلبکاری،دیگه دارم به سابقه دختربازیت مشکوک میشما:))بله؛ هر دختری با هر سطحِ زیبایی، سواد، پول، تیپ و... کافیست در خیابان به یکی از پسرانی که به او توجه میکنند، اشارهای کند(معکوسِ این رابطه درست نیست).
اگر "توجه" در کار باشه که مشکلی وجود نداره!مشکل اصلی در همین جلب "توجه" هست که بسته به معیارهاست،مگرنه وقتی کسی فاقد معیار مناسب باشه چه کسی بهش توجه میکنه!؟
بزار برای اینکه راحت تر بفهمید یک جور دیگه توضیح بدم:گزینشگرِ جنسی زنان هستند، اما این بدان معنا نیست که رقابت میانِ آنها برای ربودنِ مردان وجود نداشته باشد. در یک مدلِ کوچک تصور کنید 100 مرد و 100 زن هستند و همهی این صد مرد برای کسبِ 50 نفر از آن زنان میجنگند و این 50 زن از میانِ این 50 مرد هرکدام یکی را انتخاب میکنند، 50 زنِ باقیمانده برای انکه جزئی از بازی شوند و مردانی هم باشند که بدان توجه کنند و برای کسبِ آنها رقابت کنند تا آنها بتوانند انتخاب کنند، ناچارند مدلِ 50 زنِ برتر را تقلید کنند. اینان راضی به این که از میانِ مردان انتخاب نشده (یا بازنده!) کسی آنها را انتخاب کند، نمیشوند، بلکه هایپرگمیِ آنها تماما معطوف به مردانیست که در راسِ هرمِ توجهِ زنان است.
شما اول فرض میگیرید که گزینشگر جنسی زنان هستند،بدون اینکه فرض اول رو اثبات کنید.اصلا بزار رادیکال ترین مثال ممکن رو بزنم فرض کن تو در جستجوی یک شغلی هستی و این کارفرمایان هستند که تو رو انتخاب میکنند، حالا اگر تو بین 10 تا شغل که برای همشون مناسب هستی یکی رو انتخاب کنی همچنان کارفرمایانت گزینش گر صددرصد هستند!؟
این رادیکال ترین مثال ممکن بود چون هر قدر هم که تو مایل به شغلی باشی باز هم کارفرما تعیین کنندست ولی وقتی مسئله "شمار بالا" مطرح میشه دیگه کارفرما به تنهایی گزینش گر نیست.
در مورد روابط زنان مردان هم که با توضیحات قبلی نشون دادم این روابط اینقدرا هم رادیکال نیست.
حتی اگر به مثال خودت رجوع کنیم باز هم مردها مثل عروسک اسباب بازی نیستند که هرکدوم از اون 50 زن بخواد یکیشون رو به دلخواه انتخاب بکنه.ممکنه هر 50 نفرشون از 10 نفر خوششون بیاد ولی اون ده نفر هستند که تصمیم میگیرند با کدومشون باشند.
راستش اگر مدل تو واقعا هم درست بود باید بگم روش باقی مونده زنان از دید من درست چون به دنبال "بهتر" هستند و بین هفت گناه بزرگ "آز" رو من دوست میدارم:))
نکته:چون مدل تو فرضی هست استفاده از واژه "هایپرگمی"درست نیست،چون اینجا معیارهای ما هم فرضی هستند نه فقط مقام اجتماعی و پول بیشتر.
فراموش هم نباید بکنیم که چون اینجا سروکار ما با رفتار هست و نه مفاهیم تماما انتزاعی، برای نتیجه گیری درست و واقعی نیاز به آمارهای دقیق و قابل اعتماد داریم.