
نوشته اصلی از سوی
mmns2001
دوم اینکه این مطالبی که شما اوردید در تاریخ اسلام و قران هست و اینها مناظرات پیامبر با مشرکین بوده ولی دلیل بر دانایی ابوجهل نیست
بنده چند خط را از همان مرجعی که شما معتبر میدانید یعنی سیرت رسول الله می اورم در رفتار این شخص که البته بیش از 100 صفحه در نادانی این شخص از مراجع تاریخ اسلام می توان اورد
سید روزی به کوه صفا ایستاده بود.(ابوجهل)چون دید سید بدانجا ایستاده سفاهت بسیار نمود و دشنام چند بداد.چنان که سید به غایت برنجید...(حمزه می گوید به ابوجهل پس از این ماجرا):تویی که به برادرزاده من دشنام دادی؟جماعتی از قبیله بنی محزون که خویشان ابوجهل بودند بر پای خواستند تا با حمزه جنگ کنند.ابوجهل ایشان را نگذاشت و گفت جرم از من بوده(ص 132)
سید بیامد و میان رکن یمانی و حجرالسود بر قائده خود بایستاد و قوم قریش بیامدند و باز ایستاغدند و انتظار همی کردند که ابوجهل چه خواهد کرد.چون سید در سجود شد ابوجهل سنگی برداشت و در امد تا بر سر وی بکوبد(ص 139)
(ابوجهل می گوید):بنی عبد مناف که قبیله محمد هستند به قریش حسد می کنند و محمد با دعوی پیامبری می خواهد در مقابل ما بایستد...و اکنون به خدای که من هرگز به او ایمان نمی اورم حتی اگر سرم ببرند.چون ابوجهل چنین گفت ابو سفیان و اخنس برخاستند و هیچ نگفتند و برفتند و دانستند که از روی حسد است گفتارش(ص 145)
...و ابوجهل از همه اینها بدتر بود و پیوسته به هر قبیله ای از قریش دویدی و ایشان را اغرا کردی تا جماعتی از ضعیفان که مسلمان شده بودند را عذاب کردندی...واگر کسی بود که در قبیله منزلتی داشت ابوجهل به سرزنش و ملامت وی در امد(ص 149)