پس زمانی که محمد آدم میفرستد سر شاعری که شعر برخلاف او میگوید را ببرد،منظورش چیز دیگری بوده.
وقتی میخواهند سر سلمان رشدی را بخاطر یک رمال تخیلی که در آن سوی دنیا نوشته ببرند،لابد یک کاری کرده تقصیر خودش بوده دیگر !!
منطق عرفانی به این میگویند !!
اینکه آموزش روشهایِ خر کردن و استراتژی برخورد است که البته خودمان بلد هستیم چه بکنیم.
اینکه یکنفر را برویم گولش بزنیم تا سر ما را بخاطر حرفی که میزنیم نبرد معنیش این نیست که طرف ما چیزی بنام به آزادی و آزادی بیان را قبول دارد.
بدبختی اینجاست که آدمکشی و سرکوب آزادی این معصومین از ج.ا بیشتر است.
اینکه اینها چون سیاست است پس قبول نیست هم بیخود است،نکند قرار است اینجا جن و پری عامل اجرای یک ایدئولوژی باشند تا قبول باشد.همه ایدئولوژیها از جمله اسلام (از روز نخست) در اجتماع زمینی با مکانیزمهایِ زمینی (شامل سیاست و...) عمل کرده و خواهند کرد،خود محمد که اساسا تمام کارش حکومت و جنگ و سیاست و حکومت بوده،نکند 10 تا زن داشته برای نوبت خواب باهاشان آیه میفرستاده دلایل آسمانی داشته،امروز آخوند ولی میرود زنها را صیغه میکند اما شده ناگهان بدلیل دلایل کثیف زمینی؟!!