Ouroboros (04-10-2013)
هر نوع مخالفتی با هژمونی عقیدتی فمینیستی یا زنمحوری بیولوژیکی که در مان جریان دارد، در آغاز به نگر بزرگنمایی میآید. برای مثال اگر من به شما بگویم آمار جدایی زوجهای لزبین بیشتر از مردان گی است شاید تعجب بکنید و شگفتزده بشوید چراکه تصویر و مدل سنتی این بوده که «مردان از تعهد میترسند» و «مردان خائن هستند» و «طلاق همیشه تقصیر مرد است» و ... حالا شاید برای شما تعجببرانگیز نباشد چون مسلمان و سنتی هستید و شاید اینرا بگذارید پای همجنسگرایی آنها و اینکه چه میدانم، «بی بند و بار» هستند و اینها، اما اصل استدلال سر جای خود است: همه چیز در آغاز غلط به نظر میرسد.
مرد قربانی خشونت یک زن بجای حمایت توسط جامعه تحقیر میشود، اگر این مزیت زنی نیست پس چیست؟ از سوی دیگر، اگر به راستی زنان با مردان برابر هستند و به اندازهی ما میتوانند باهوش، دلیر و با همت باشند، پس به اندازهی ما میتوانند عوضی و دگرآزار و مریض هم باشند، و از این که یک زن میتواند با خیال آسوده به صورت یک مرد سیلی بزند، یا در خیابان هرچه دلش خواست به او دشنام بدهد، بی آنکه مرد قادر به دفاع از خود باشد باعث میشود آن زنان عوضی و دگرآزار و مریض از این شرایط سوء استفاده بکنند.
آمار، در کشورهایی که آمار میگیرند، نشان میدهد که خشونت خانگی را زن و مرد به یک اندازه شروع میکنند، و حتی در روابطی که هیچ مردی حضور ندارد(مثل روابط زنان لزبین)میزان آن «بیشتر» از روابطیست که مرد در آنها حضور دارد.
sonixax (04-10-2013)
نه بخاطر مسلمان بودن وسنتی بودن ِ من (که غیر این هم هستند کسانی که هم نظر باشند با من)، کلا با همجنس گرایی مخالفم و حس بدی به من دست میده وقتی رابطه ای به این شکل صورت میگیره
چه بسا نزدیکترین دوستان من همجنس گرا باشند و این رو مخفی کنند
ولی شخصا کارشون رو درست نمیدونم و علت طلاقشون هم بخاطر بند قرمز شده ی شماست از دید ِ من
شما میگی دو مرد راحتتر میتونن با هم کنار بیان؟
شاید همینطور باشه چون اطلاعاتی ندارم نمیتونم جبهه بگیرم یا تایید کنم
و با این قسمت صحبتتون کاملا موافقم
مرد قربانی خشونت یک زن بجای حمایت توسط جامعه تحقیر میشود، اگر این مزیت زنی نیست پس چیست؟ از سوی دیگر، اگر به راستی زنان با مردان برابر هستند و به اندازهی ما میتوانند باهوش، دلیر و با همت باشند، پس به اندازهی ما میتوانند عوضی و دگرآزار و مریض هم باشند، و از این که یک زن میتواند با خیال آسوده به صورت یک مرد سیلی بزند، یا در خیابان هرچه دلش خواست به او دشنام بدهد، بی آنکه مرد قادر به دفاع از خود باشد باعث میشود آن زنان عوضی و دگرآزار و مریض از این شرایط سوء استفاده بکنند.
آمار، در کشورهایی که آمار میگیرند، نشان میدهد که خشونت خانگی را زن و مرد به یک اندازه شروع میکنند، و حتی در روابطی که هیچ مردی حضور ندارد(مثل روابط زنان لزبین)میزان آن «بیشتر» از روابطیست که مرد در آنها حضور دارد.
مخصوصا کتک خوردن پسر بچه ها
همیشه مظلومتر از دختران در این زمینه
من چون خودم هر دوش رو دارم بهتر میتونم درک کنم
البته ما اهل کتک کاری نیستیم ولی میبینم دخترم با چرب زبونی پدرش رو تسخیر میکنه و باعث میشه برادرشو گناهکار جلوه بده در دعوای بچه گانه ای که بین همه ی بچه ها هست
حتی با وجود اینکه چند سال از برادرش کوچکتره
من تحت تاثیر شیرین زبونیش قرار نمیگیرم در این مواقع
ولی همسرم نه !
و گاهی بحثمون میشه که چرا حق رو به دخترمون میدی
ببینید خود ِ مردها از همون کودکی حق رو دو دستی به زنها میدن
چون یکی از شگردهای زنانه ،زبون اونهاست
عادلانه رفتار کردن حتی بین فرزند خود ، سخت هست کما اینکه حق با دیگری باشه
البته در خانواده ی ما این از سمت همسرم بیشتر هست چون شدیدا به دختر علاقه داره و همیشه اصرار بر داشتن فرزند دوم رو بخاطر دختر بودن میکرد
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)