• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 73

    جُستار: بررسی سیستم‌های فرمانگری (آنارشی/دیکتاتوری/دموکراسی/…)

    Hybrid View

    1. #1
      شناس
      Points: 2,580, Level: 30
      Level completed: 87%, Points required for next Level: 20
      Overall activity: 0%
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      سر به زیر
       
      doubt آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      75
      جُستارها
      2
      امتیازها
      2,580
      رنک
      30
      Post Thanks / Like
      سپاس
      509
      از ایشان 179 بار در 70 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      1 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
      دیکتاتوری فاقد مشروعیت، مستعد ِ فساد بسیار(بدلیل عدم پاسخگویی)، مستعد ِ ارتجاع، مستعد سرکوب و چیزی ذاتا شر است. طرفداران ِ دیکتاتوری اغلب فاشیستهای نژادپرست یا کمونیستهای ِ به اصطلاح انقلابی هستند. دموکراسی هم تنها آزادی ِ فرد در ارتباط با سیاست را، آنهم به نحوی بسیار محدود تضمین می کند و دیکتاتوری فرد در برابر فرد، جامعه در برابر فرد، اکثریت بر اقلیت، و همچنین سرکوب ِ و بی عدالتی و «دیکتاتوری» جاری در اقتصاد، فرهنگ و باقی ِ ارکان جامعه را دست نخورده باقی می گذارد. هرچند «دموکراسی ِ مستقیم» برخی از این ایرادات را برطرف می کند، اما باز هم چنگی به دل نمی زند.



      سرفرازی ِ ملی دیگر چه صیغه ای ست؟

      -حال که دموکراسی و دیکتاتوری هر دو چنگی به دل نمیزنند،نظر شما در این باره چیست؟


      -صیغه که برای افعال و آخونداست ،اسم ها را نمیدانم!

      سرفراز ؛ مقابل سرافکنده . باافتخار.
      - سرفرازی ؛ سرفراز بودن . افتخار. خودستایی . تفاخر

      ملی ؛ گاهی توسعاً در زبان فارسی «دولتی» را نیز به سبب وابستگی دولت به ملت ، ملی گویند.
      «لغت نامه دهخدا»
      ویرایش از سوی doubt : 01-21-2011 در ساعت 10:47 PM

    2. #2
      مدیر تالار
      Points: 424,596, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      گاز نگیر!
       
      متعجب
       
      sonixax آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      کره ی زمین
      نوشته ها
      9,105
      جُستارها
      110
      امتیازها
      424,596
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      47,087
      از ایشان 15,109 بار در 7,094 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      89 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی doubt نمایش پست ها
      -حال که دموکراسی و دیکتاتوری هر دو چنگی به دل نمیزنند،نظر شما در این باره چیست؟
      نه مردم سالاری مطلق و نه دیکتاتوری ارزشی ندارند و هر دو مفتشان گران است ، بهترین حکومتی که میشود بنا کرد نمونه برداری از حکومت ها و جوامع موفق و بومی سازی آن بنا به فرهنگ و موقعیت کشور است ، یعنی از هر سیستمی آنچه که به درد جامعه میخورد را گرفت و پیاده سازی کرد به طوری که این بخش ها در تضاد با یکدیگر نباشند و کار یکدیگر را مختل نکنند .

      با توجه به تنوع فرهنگی عجیب و غریب ایران و فرهنگ عمومی در پیتی که در ایران در جریان است به نظر من بهترین گزینه برای کشور ما فدرالیسم هستش ، چرا که هر ایالت بسته به توانایی ها و فرهنگ مردمِ محدوده اش قوانین مختص به خودش را وضع میکند و دولت و حکومت خودش را دارد و همگی اینها از طریق یک حکومت مرکزی و قوانینی عمومی که مورد توافق همه ایالت هاست با هم هماهنگ میشوند و اتحادشان برقرار .

      البته کنفدرالیسم هم به نظر ایده ی خوبی میاد ولی تا به حال به صورت عملی در جایی پیاده سازی نشده و فکر نمیکنم ایران برای تجربه و آزمایش خوب یا بد بودنش توانی و ظرفیتی داشته باشد .
      همیشه قبل خواب دو تا شات بزن راحت بخواب!
      دکتر ساسی

    3. یک کاربر برای این پست سودمند از sonixax گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      doubt (01-22-2011)

    4. #3
      دفترچه نویس
      Points: 186,080, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.9%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Activity Award
      A Believer
       
      Empty
       
      Ouroboros آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      3,484
      جُستارها
      55
      امتیازها
      186,080
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,212
      از ایشان 10,931 بار در 3,331 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      53 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی doubt نمایش پست ها
      -حال که دموکراسی و دیکتاتوری هر دو چنگی به دل نمیزنند،نظر شما در این باره چیست؟
      من تصور می کنم آنارشیسم بهترین گزینه ی ِ باقی مانده پیش ِ روی بشر است، چراکه بیشتر میزان ِ آزادی(در تمام ِ جوانب)را برای بیشتر تعداد ِ ممکن به ارمغان می آورد و هیچیک از ایرادات ِ اساسی ِ سیستمهای سیاسی ِ دیگر را با خود ندارد. در تجربه هم ما انقلاب ِ اسپانیا را داریم که از معدود انقلابات ِ سربلند ِ تاریخ بشر است و در طی ِ آن بیش از هشت ملیون نفر بطور مستقیم در اداره ی ِ کشور ایفای ِ نقش کردند(منبع بسیار جالبی برای مطالعه در اینباره به زبان انگلیسی).
      زنده باد زندگی!

    5. 4 کاربر برای این پست سودمند از Ouroboros گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      doubt (01-23-2011),Mehrbod (01-22-2011),Soheil (04-27-2013),sonixax (01-22-2011)

    6. #4
      نویسنده سوم
      Points: 2,186, Level: 28
      Level completed: 24%, Points required for next Level: 114
      Overall activity: 0%
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      kheradgera آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      106
      جُستارها
      6
      امتیازها
      2,186
      رنک
      28
      Post Thanks / Like
      سپاس
      50
      از ایشان 324 بار در 112 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
      من تصور می کنم آنارشیسم بهترین گزینه ی ِ باقی مانده پیش ِ روی بشر است، چراکه بیشتر میزان ِ آزادی(در تمام ِ جوانب)را برای بیشتر تعداد ِ ممکن به ارمغان می آورد و هیچیک از ایرادات ِ اساسی ِ سیستمهای سیاسی ِ دیگر را با خود ندارد. در تجربه هم ما انقلاب ِ اسپانیا را داریم که از معدود انقلابات ِ سربلند ِ تاریخ بشر است و در طی ِ آن بیش از هشت ملیون نفر بطور مستقیم در اداره ی ِ کشور ایفای ِ نقش کردند(منبع بسیار جالبی برای مطالعه در اینباره به زبان انگلیسی).
      هم میهن عزیز منظورت کدام انقلاب اسپانیاست؟ سقوط فرانکو اگر منظورت باشد آن اصولا انقلاب نبود. اگر دوران جمهوریت اسپانیا مد نظر شماست آن هم جنایت بار ترین دوره تاریخ اسپانیاست.
      بر من قلم قضا چو بی من رانند / پس نیک و بدش ز من چرا می دانند

      دی بی من و امروز چو دی بی من و تو / فردا به چه حجتم به داور خوانند



      هر چیز را با خرد خود بسنجید

      به یاد رضا فاضلی


    7. 3 کاربر برای این پست سودمند از kheradgera گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      doubt (01-23-2011),Ouroboros (01-23-2011),sonixax (01-22-2011)

    8. #5
      دفترچه نویس
      Points: 186,080, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.9%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Activity Award
      A Believer
       
      Empty
       
      Ouroboros آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      3,484
      جُستارها
      55
      امتیازها
      186,080
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,212
      از ایشان 10,931 بار در 3,331 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      53 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی kheradgera نمایش پست ها
      هم میهن عزیز منظورت کدام انقلاب اسپانیاست؟ سقوط فرانکو اگر منظورت باشد آن اصولا انقلاب نبود. اگر دوران جمهوریت اسپانیا مد نظر شماست آن هم جنایت بار ترین دوره تاریخ اسپانیاست.
      انقلاب ِ آنارشیستی اسپانیا، که فالانژها با حمایت ِ آلمان نازی، شوروی کمونیستی، و غرب لیبرال آن را سرکوب کردند(برای مطالعه بیشتر : 1 و 2).
      زنده باد زندگی!

    9. 4 کاربر برای این پست سودمند از Ouroboros گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      doubt (01-23-2011),Mehrbod (06-29-2012),Soheil (04-27-2013),sonixax (01-23-2011)

    10. #6
      نویسنده سوم
      Points: 2,186, Level: 28
      Level completed: 24%, Points required for next Level: 114
      Overall activity: 0%
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      kheradgera آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      106
      جُستارها
      6
      امتیازها
      2,186
      رنک
      28
      Post Thanks / Like
      سپاس
      50
      از ایشان 324 بار در 112 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
      انقلاب ِ آنارشیستی اسپانیا، که فالانژها با حمایت ِ آلمان نازی، شوروی کمونیستی، و غرب لیبرال آن را سرکوب کردند(برای مطالعه بیشتر : 1 و 2).
      خب این همان دوران جمهوریت اسپانیاست که جنایات ژنرال فرانکو پیش جنایاتی که در این دوران شد هیچی نیست.
      بر من قلم قضا چو بی من رانند / پس نیک و بدش ز من چرا می دانند

      دی بی من و امروز چو دی بی من و تو / فردا به چه حجتم به داور خوانند



      هر چیز را با خرد خود بسنجید

      به یاد رضا فاضلی


    11. 2 کاربر برای این پست سودمند از kheradgera گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      doubt (01-23-2011),sonixax (01-23-2011)

    12. #7
      دفترچه نویس
      Points: 186,080, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.9%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Activity Award
      A Believer
       
      Empty
       
      Ouroboros آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      3,484
      جُستارها
      55
      امتیازها
      186,080
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,212
      از ایشان 10,931 بار در 3,331 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      53 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی kheradgera نمایش پست ها
      خب این همان دوران جمهوریت اسپانیاست که جنایات ژنرال فرانکو پیش جنایاتی که در این دوران شد هیچی نیست.
      مدرک؟ البته جنگ داخلی را فاکتور بگیرید، که هر دو طرف جنایاتی مرتکب شدند و ربطی به اداره کشور ندارد.
      زنده باد زندگی!

    13. 2 کاربر برای این پست سودمند از Ouroboros گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      doubt (01-23-2011),sonixax (01-23-2011)

    14. #8
      نویسنده سوم
      Points: 2,186, Level: 28
      Level completed: 24%, Points required for next Level: 114
      Overall activity: 0%
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      kheradgera آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      106
      جُستارها
      6
      امتیازها
      2,186
      رنک
      28
      Post Thanks / Like
      سپاس
      50
      از ایشان 324 بار در 112 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
      مدرک؟ البته جنگ داخلی را فاکتور بگیرید، که هر دو طرف جنایاتی مرتکب شدند و ربطی به اداره کشور ندارد.
      چرا باید جنگ داخلی را فاکتور گرفت؟ جنایاتی که جمهوریخواهان یا به قول شما آنارشیست ها انجام می دادند روی فرانکوی جنایتکارو سفید کرد و اصولا این افراد به جز چند سال حکومت و این جنگ داخلی سه ساله کارنامه ای ندارند که اینچنین انقلاب موفق می نامیدشان. من چند سال کتابهایی درباره تاریخ معاصر اسپانیا خواندم و تلاش آنها را بیابم و نام آنها را بگویم.
      اما سوسیالیست های اسپانیا که میراث داران همان جمهوریخواهان بودند در سالهای پایانی حکومت فرانکو دانش سیاسی و آینده بینی از خود نشان دادند و اسپانیا را به دموکراسی رساندند.
      بر من قلم قضا چو بی من رانند / پس نیک و بدش ز من چرا می دانند

      دی بی من و امروز چو دی بی من و تو / فردا به چه حجتم به داور خوانند



      هر چیز را با خرد خود بسنجید

      به یاد رضا فاضلی


    15. 2 کاربر برای این پست سودمند از kheradgera گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      doubt (01-23-2011),sonixax (01-23-2011)

    16. #9
      شناس
      Points: 2,580, Level: 30
      Level completed: 87%, Points required for next Level: 20
      Overall activity: 0%
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      سر به زیر
       
      doubt آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      75
      جُستارها
      2
      امتیازها
      2,580
      رنک
      30
      Post Thanks / Like
      سپاس
      509
      از ایشان 179 بار در 70 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      1 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
      من تصور می کنم آنارشیسم بهترین گزینه ی ِ باقی مانده پیش ِ روی بشر است، چراکه بیشتر میزان ِ آزادی(در تمام ِ جوانب)را برای بیشتر تعداد ِ ممکن به ارمغان می آورد و هیچیک از ایرادات ِ اساسی ِ سیستمهای سیاسی ِ دیگر را با خود ندارد. در تجربه هم ما انقلاب ِ اسپانیا را داریم که از معدود انقلابات ِ سربلند ِ تاریخ بشر است و در طی ِ آن بیش از هشت ملیون نفر بطور مستقیم در اداره ی ِ کشور ایفای ِ نقش کردند(منبع بسیار جالبی برای مطالعه در اینباره به زبان انگلیسی).
      تصور جامعه ای بدون گاورمنت(حکومت) برای من دشوار است ،زیرا حتی اگر وحدت رویه برای رسیدن به هدفی مشخص را نیز در نظر نگیریم ،اداره این جامعه چگونه امکان پذیر میباشد،همانطور که در متن هم آمده بود اولین چیزی که به ذهن من نیز رسید بی نظمی و هرج و مرج بود ،حال اگر اندکی بیشتر توضیح دهید لطف کرده اید ،زیرا خواندن تمام متون به زبان انگلیسی تا حدودی برای ما مشکل و وقت گیر است.

    17. یک کاربر برای این پست سودمند از doubt گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (01-23-2011)

    18. #10
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی doubt نمایش پست ها
      تصور جامعه ای بدون گاورمنت(حکومت) برای من دشوار است ،زیرا حتی اگر وحدت رویه برای رسیدن به هدفی مشخص را نیز در نظر نگیریم ،اداره این جامعه چگونه امکان پذیر میباشد،همانطور که در متن هم آمده بود اولین چیزی که به ذهن من نیز رسید بی نظمی و هرج و مرج بود ،حال اگر اندکی بیشتر توضیح دهید لطف کرده اید ،زیرا خواندن تمام متون به زبان انگلیسی تا حدودی برای ما مشکل و وقت گیر است.

      آنچه در نوشته به کوتاهی به آن اشاره شده است این است که هر دولتی، مهم نیست چه نامی
      داشته باشد همیشه و همواره در پی محدود کردن، کنترل کردن و مهار کردن شهروندان خود می‌باشد:

      Stirner expressed it thus: "We two are enemies, the State and I." "Every State is a tyranny, be it the tyranny of a single man or a group." Every State is necessarily what we now call totalitarian: "The State has always one purpose: to limit, control, subordinate the individual and subject him to the general purpose.... Through its censorship, its supervision, and its police the State tries to obstruct all free activity and sees this repression as its duty, because the instinct of self-preservation demands it." "The State does not permit me to use my thoughts to their full value and communicate them to other men . . . unless they are its own.... Otherwise it shuts me up."
      تا اینجا من اشکالی در گفته نمی‌بینم و فکر می‌کنم به واقعیت امر اشاره شده است.

      در بخش دوم کتاب که In Search of a New Society نامگذاری شده است، در آغاز به این
      اشاره شده است که در پایه‌ریزی حکومت‌های کنونی و در پی انقلاب صنعتی (Industrial Revolution)
      ما با حکومت‌هایی روبرو شده‌ایم که در حقیقت بدست مردم و یا گروه‌های متمرکز شده مردم
      که کمپانی‌ها و شرکت‌های بزرگ باشند و در پی اهداف شخصی و انگیزه‌های مالی ایشان کنترل می‌شود.

      در دنباله این ادعا (از سوی Proudhon) آمده است که آنارشیسم به خودی خود پیوندی با بی‌نظمی (disorganization)
      نداشته و بلکه، به بیانی خود برای نظم دادن راستین در برابر نظم ساختگی که از دولت مرکزی برگرفته شده باشد، آمده است.

      شاید در اینجا ما با بهترین توصیف آنارشیسم روبرو باشیم که می‌گوید:

      Such a society "thinks, speaks, and acts like a man, precisely because it is no longer represented by a man, no longer recognizes personal authorities; because, like every organized living being, like the infinite of Pascal, it has its center everywhere and its circumference nowhere." Anarchy is "organized, living society," "the highest degree of liberty and order to which humanity can aspire."
      در اینجا در پاسخ به هرج و مرجی که نام بردید توضیح داده شده است:


      The twentieth-century anarchist Voline developed and clarified this idea:

      "A mistaken - or, more often, deliberately inaccurate - interpretation alleges that the libertarian concept means the absence of all organization. This is entirely false: it is not a matter of "organization" or "nonorganization," but of two different principles of organization .... Of course, say the anarchists, society must be organized. However, the new organization . . . must be established freely, socially, and, above all, from below. The principle of organization must not issue from a center created in advance to capture the whole and impose itself upon it but, on the contrary, it must come from all sides to create nodes of coordination, natural centers to serve all these points .... On the other hand, the other kind of "organization," copied from that of the old oppressive and exploitative society, . . . would exaggerate all the blemishes of the old society . . . . It could then only be maintained by means of a new artifice."
      به کوتاهی اینکه در آنارشیسم ما با یک همبود (اجتماع) هرج و مرج بی‌نظم روبرو نیستیم،
      بلکه با همبودی روبرو هستیم که نظم خود را نه از یک هسته مرکزی (دولت)،
      که از کنش و واکنش منظم خود مردم و از پایین و بدون هیچ مرکزیتی بدست می‌آورد.


      بخش سوم کتاب نیز به رویداد‌های تاریخی از آنارشیسم در روسیه، ایتالیا و در نهایت اسپانیا می‌پردازد.



      گمان می‌کنم این برای داشتن یک پیش‌زمینه نخستینی از آنارشیسم
      بسنده کند، از آنجاییکه دانش من درباره آنارشیسم نیز بسیار خرد است،
      از امیر گرامی خواهش می‌کنم که اگر برداشت نادرستی کرده‌ام، گوشزد کنند.


    19. 3 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      doubt (01-23-2011),Ouroboros (01-24-2011),Soheil (04-27-2013)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. فرتورهای دینی/سیاسی
      از سوی sonixax در تالار سیاست و اقتصاد
      پاسخ: 56
      واپسین پیک: 01-16-2014, 03:18 AM
    2. پاسخ: 5
      واپسین پیک: 11-11-2013, 07:50 PM
    3. چه زمانی می توانیم، کسی را متهم به نژادپرستی و یهودی ستیزی کنیم؟
      از سوی بهمنیار در تالار تاریخ، فرهنگ، همبود
      پاسخ: 3
      واپسین پیک: 05-05-2013, 03:21 PM
    4. اندیشه شناسی
      از سوی chera در تالار فلسفه و منطق
      پاسخ: 8
      واپسین پیک: 02-21-2013, 08:47 PM
    5. الفبای پارسی
      از سوی sonixax در تالار ادبسار
      پاسخ: 42
      واپسین پیک: 01-30-2013, 12:31 AM

    کلیدواژگان این جُستار

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •