
نوشته اصلی از سوی
Fox
سخن این است که ما امروز میدانیم که جهان چیزیست که آنرا میتوان کاملا منطبق بر تعریفِ سیستم دانست . سیستم هم ویژگیهای خود را دارد (از جمله توانایی شبیهسازیشده و تکثیر) و مفاهیمی چون عدل و دیگر خصوصیاتِ ذهنی ساختهی انسانها در آن راهی ندارد . در نهایت شما میتوانید عدل را به نوعی درونِ همان سیستم و با توجه به ویژگیهای ذاتیاش بازتعریف کنید و نسخهای جدید ازش ارائه دهید. مثلا در همان ویندوز که گفتم میتوان عدل را به دادنِ زمانِ پردازنده به تمامِ پردازهها به طور مساوی تعریف کرد و آنگاه گفت که این عادل است! اما ما همچنان چیزی به آن نیافزودهایم بلکی یک نوع تلقی از آن ایجاد کردهایم که الزاما ارتباطی با آنچه هست ندارد. شما باید بدانید که از این صفات میتوان میلیونها ساخت و سپس رفت گشت پیدا کرد که کدامیک از پدیدههای موجود در گیتی آنها را دارند اما نمیتوانید عدلِ نادانسته و تعریف نشده را به صورت عینی استخراج کنید!!!