• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    برگ 3 از 5 نخستیننخستین 12345 واپسینواپسین
    نمایش پیکها: از 21 به 30 از 54

    جُستار: در تونس هم انقلاب شد!

    Hybrid View

    1. #1
      مدیر تالار
      Points: 424,596, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      گاز نگیر!
       
      متعجب
       
      sonixax آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      کره ی زمین
      نوشته ها
      9,105
      جُستارها
      110
      امتیازها
      424,596
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      47,087
      از ایشان 15,109 بار در 7,094 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      89 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی reactor نمایش پست ها
      ولی مصرف مواد در هر صورتی خیلی وجه مثبت سیاستمدار رو خدشه دار میکنه! فردی که مواد مصرف کنه اگر بخواهیم فقط در جایگاه یک انسان بهش نگاه کنیم همین مصرف مواد خیلی روی تصمیم گیری هاش تاثیر گذاره! ساده ترین شکلش مصرف گراس و حشیشه! من دوست هایی دارم که بخاطر مصرف گراس تقریبا نیمه *سخل هستند. از مواد سنگین و صنعتی که دیگه ننویسم بهتره!
      بله درسته ، ولی مصرف مواد مخدر بین سیاستمداران و هنرپیشگان یک جورهایی تبدیل به سنت شده .

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی reactor نمایش پست ها
      در مورد عموم مردم با شما هم عقیده ام. چند وقتیه شروع کردم تاریخ رنسانس اروپا رو میخونم و به این نتیجه رسیدم که الاغ بودن عامه مردم در تمام ملل ارثیه و کاری نمیشه باهاش کرد و باید با یک اهرم زوری حکومت بدست نخبگان بیوفته و اون ها قدرت رو بدست بگیرن و بقیه مردم رو زوری در راه پیشرفت و آگاهی قرار بدن وگرنه واقعیت اینه که عامه مردم الاغ هایی هستند که قدرت اگر هر چقدر چوبشون بزنه و حمالی ازشون بکشه دم نمیزنند. فقط با آگاهی دادن میشه عامه ایران رو مثل اروپا به قشر فرهیخته تبدیل کرد که اون هم وقتی حاصل میشه که قدرت دست نخبه ها باشه! در هر دو صورت هیچ فرقی بین مردم ایران و اروپا و هیچ جای دیگر دنیا وجود نداره!
      درسته ، عامه مردم در هر کشوری معمولن یا بیسواد هستند یا در زمینه روابط بین الملل و امور سیاسی بی شعور و هرگز توانایی درک مسائل درست از غلط رو ندارند و نمیتونند حرکت های طرف مقابل رو پیشبینی کنند ، همان طور که هرگز پیشبینی نمیکردند که کشور های دیگر ریاست جمهوری ا.ن را به رسمیت بشناسند .

      این که بیایم بگوییم مردم در زمینه سیاسی و روابط خارجی قدر الاغ هم نمیفهمند حرف توهین آمیزی نیست ، همان طوری که مثلن من در مورد صنعت نساجی قدر الاغ نمیفهمم و شاید خود شما مثلن در مورد فلان داستان آگاهی نداشته باشید و چیزی ندونید .

      در رابطه با مسایل سیاسی که تاثیر مستقیم بر روی زندگی مردم داره و از طرفی باید با سیاستمداران و نخبگانی طرف شد که معمولن بهره هوشی بالای 140 دارند و یکی دو نفر هم نیستند اگر فهم و شعور وجود نداشته باشد و شخص سیاستمدار یا رهبر اون جامعه از بهره هوشی کمتری برخودار باشه و عامی فکر کنه - مثل خمینی و موسوی و ا.ن و کروبی و رهنورد و ... یک کشور رو به باد فنا میدهند و به هیچ عنوان نمیتونند در رقابت با سیاستمداران کشور های دیگه پیروز بشند و در نتیجه کشوری مثل ایران از جایگاهی که در دوران پهلوی داشت به جایگاهی که در جمهوری اسلامی دارد تنزل پیدا میکنه و اگر همین وضع موجود حفظ شود به جایگاه کشور هایی مثل افغانستان و کومور و اوگاندا و ... و دست آخر به جز یک اسم آن هم در کتب تاریخی چیزی ازش باقی نخواهد ماند .

      برای همین من با شعار ها و قوانینی مثل این که هر کسی حق دارد کاندیدای ریاست جمهوری شود و حکومت موظف است هزینه تبلیغاتش را تامین کند به شدت مخالفم و البته جمهوری اسلامی هم با سوء استفاده از همین داستان مستند هایی میسازه و نشون میده که یک مشت ابله کاندیدای ریاست جمهوری شدند و در نتیجه وجود نهاد هایی مثل شورای نگهبان توجیه پذیر میشود .

      در صورتی که باید قوانینی موجود باشد که بگوید هر کسی که تحصیلات کافی در زمینه علوم سیاسی داره و تونسته پله های ترقی رو بالا بره و به مقام هایی مثل سناتوری در سنا و ... برسه میتونه برای ریاست جمهوری خودش رو کاندید کنه ، چون ثابت کرده که هم تواناییش رو داره و هم استعدادش رو و هم شعورش رو و البته تجربش رو، تنها نقش مردم این وسط باید مشخص کردن این موضوع باشه که آیا این فرد یا افراد توانسته اند خواسته هایشان را برآورد کنند به گونه ای که کشور را به باد فنا نداده باشند یا خیر و اگر نتوانسته اند فرد دیگری که واجد شرایط باشد را جایگزین کنند .

      متاسفانه یک باور اشتباه همگانی در ایران وجود داره که البته ناشی از همون دلایلی هست که بالاتر گفتم و اون اینه که سیاستمدار باید مردمی باشه و داخل مردم سر برآورده باشه و مردم قبولش داشته باشند و ... و به هیچ عنوان به این قضیه مانند یک حوضه ی تخصصی نگاه نمیکنند ، در صورتی که همان طور که یک راننده تریلی نمیتواند خلبان بوئینگ 747 بشود و برای این کار سوای داشتن دانش لازم بیش از 20 هزار ساعت پروازی لازم است (تجربه) ، یک سبزی فروش یا کشاورز یا رفتگر و یا حتی یک فرد تحصیل کرده در علوم سیاسی ولی بی تجربه هم نمیتواند وارد حوضه سیاست بشود و اگر به چنین افرادی قدرت داده شود ازشان چنگیز خان و خمینی و خامنه ای و احمدی نژاد و پینوشه و هیتلر و ... بیرون می آید .

      اگر همین موسوی که مردم چهار چنگولی آویزانش شده اند (با فرض اینکه گماشته ی حکومت برای کنترل توده ها نیست) قدری شعور سیاسی و قدرت رهبری داشت تا کنون 100 بار اوضاع سیاسی و حکومت ایران را دگرگون کرده بود با آن پشتیبانی و ساپورت عظیم مردمی پشتش .

      اصولن مردمی که برای آب و برق مفتی و روزی 500 تومان پول نفت و بیضه اسلام انقلاب میکنند و همه ساله به جای اینکه به فکر پیشرفت مملکت و تولید کار و آبادانی باشند به فکر آتش کشیدن پرچم این و آن هستند و به مناسبت های صد تا یک غاز تعطیلی چپ و راستی دارند و چیزهایی از این دست ، خودشان با صدای هر چه بیشتر دارند به جهانیان اعلام میکنند که دو دست مان هم همانند دو پایمان بر زمین است و گوشهایمان دراز و آماده برای کولی دادن هستیم ، و طبیعی است که کشور های دیگه این از این فرصت استفاده کرده و شروع به بهره کشی از آن کشور میکنند .

      ولی در شرایطی که (با عرض پوزش فراوان) این صدای عَرعَر همگانی به گوش سایرین نمیرسد ، آنها در رابطه با عملکردشان با این جامعه با دقت برخورد میکنند و به جای کولی گرفتن ازشان رابطه ای دو طرفه را باهاشون برقرار میکنند و در نتیجه کشور و جامعه پیشرفت میکنه - مثل چین ، آلمان ، ژاپن و خیلی های دیگر .

      ---------- ارسال جدید اضافه شده در 09:14 pm ---------- ارسال قبلی در 09:09 pm ----------

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی kourosh_bikhoda نمایش پست ها
      طبیعیه که هر حکومتی در برابر شورش و عصیان شمشیر و تفنگ بلند میکنه. ولی در زندان ها و شکنجه گاه های شاه، دانشجویان و افراد غیر مسلح زیاد بودند.
      بله زیاد بودند ، کما اینکه در زندان های همین آلمان هم زیادند و فقط شکنجه جسمانی نمیشوند و به جایش روزانه 23 ساعت در سلول های انفرادی نگه داری میشوند ! هر حکومتی با کسانی که قصد نابودی اش را کرده اند برخورد میکند .
      و البته در اینکه دوران پهلوی یک دیکتاتوری نیم بند بود هم شکی نیست ، ولی همان دیکتاتوری توانسته بود شرایط خوبی را برای زنگی مردمش فراهم کند و حتی بنا به اعتراف خود وابستگان به جمهوری اسلامی هم در دوران شاه تنها آزادی سیاسی وجود نداشت ، یا بهتر بگویم آزادی سیاسی در ایران خیلی خیلی به دور از استاندارد های آزادی های سیاسی در کشور های دیگه بود و هر اعتراض و نقدی به تلاش برای نابودی حکومت برداشت میشد .
      همیشه قبل خواب دو تا شات بزن راحت بخواب!
      دکتر ساسی

    2. 3 کاربر برای این پست سودمند از sonixax گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (01-22-2011),doubt (01-17-2011),Reactor (01-16-2011)

    3. #2
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی sonixax نمایش پست ها
      برای همین من با شعار ها و قوانینی مثل این که هر کسی حق دارد کاندیدای ریاست جمهوری شود و حکومت موظف است هزینه تبلیغاتش را تامین کند به شدت مخالفم و البته جمهوری اسلامی هم با سوء استفاده از همین داستان مستند هایی میسازه و نشون میده که یک مشت ابله کاندیدای ریاست جمهوری شدند و در نتیجه وجود نهاد هایی مثل شورای نگهبان توجیه پذیر میشود .

      در صورتی که باید قوانینی موجود باشد که بگوید هر کسی که تحصیلات کافی در زمینه علوم سیاسی داره و تونسته پله های ترقی رو بالا بره و به مقام هایی مثل سناتوری در سنا و ... برسه میتونه برای ریاست جمهوری خودش رو کاندید کنه ، چون ثابت کرده که هم تواناییش رو داره و هم استعدادش رو و هم شعورش رو و البته تجربش رو، تنها نقش مردم این وسط باید مشخص کردن این موضوع باشه که آیا این فرد یا افراد توانسته اند خواسته هایشان را برآورد کنند به گونه ای که کشور را به باد فنا نداده باشند یا خیر و اگر نتوانسته اند فرد دیگری که واجد شرایط باشد را جایگزین کنند .

      من گمان نمی‌کنم این شیوه به جایی برسد. دست‌بالا می‌توانیم برای کسانی که می‌خواهند
      خودشان را نامزد کنند یک آزمون اجباری داشته باشیم تا ببینیم از مملکت‌داری چیزی می‌دانند یا نه.

    4. 2 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (04-02-2011),sonixax (01-17-2011)

    5. #3
      سرنویسنده یکم
      Points: 27,797, Level: 98
      Level completed: 45%, Points required for next Level: 553
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      سرگرم
       
      مشغول
       
      Reactor آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      نوشته ها
      1,377
      جُستارها
      9
      امتیازها
      27,797
      رنک
      98
      Post Thanks / Like
      سپاس
      1,641
      از ایشان 2,863 بار در 1,134 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      10 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
      یکی از دلایل ِ نفرت ِ من از ناسیونالیسم(جدا از تمام انتقاداتی که به این ارتجاع ِ فاشیستی وارد است)، اینست که نوع ِ ایرانی ِ آن علاوه بر تمام ِ بلاهت های ِ مدل ِ غربی، یک ویژگی ِ منحصربفرد هم دارد : «ملت» را در جایگاه چیزی انتزاعی و متافیزیکی تقدیس می کند اما از توده ی ِ «مردم» به عنوان بدنه ی ِ حقیقی ِ آن بیزار است و آنها را اجتماعی متشکل از مشتی خر و گاو ِ نابالغ و ناتوان از تعیین سرنوشت ِ خویش می شمارد.
      بهرحال اینم نظر شماست. من هم زیاد از این ناسیونالیسم ایرانی دل خوشی ندارم. شاید بخاطر این هست که هر کس به ما رسید و از این حرف ها بخوردمون داد آخر سر یک کلاه گشاد سرمون گذاشت و مالید درمون!
      ولی باز هم نظر شما رو قبول ندارم!
      تجربه ی من و چیزهایی که تو این دنیای واقعی دیدم برام از هر حرف و سند دیگری مستند تره!
      اون بدنه ای که شما ازش حرف میزنید با عرض معذرت از نظر من الاغ پیششون پورفوسوره!
      نه فقط ایران بلکه همه جای دنیا!
      در جاهای دیگر دنیا به لطف دموکراسی و آزادی اطلاعات و اینترنت و تبادل فرهنگی و سفر مردم به کشورهای دیگر اون الاغ ها عین پینوکیو کم کم دارن آدم میشن ولی الاغ های مملکت ما پیشرفتشون خیلی کنده و هنوز راه زیادی مونده که بشه به شعورشون امید بست!
      اگر توانایی تعیین سرنوشتشون رو داشتند که الان ما اینجا داشتیم راجع به موضاعات دیگری بحث میکردیم

      شاه دیکتاتور بود چراکه برخلاف خواست ِ صریح مردم، قدرت را به نحوی غیردموکراتیک قبضه کرده بود و قصد داشت بصورت مادام العمر و موروثی آن وضع را ادامه بدهد.
      بالا بریم پایین بیایم ==> شاه=دیکتاتور. من هم نگفتم دیکتاتور نبود. اشتباهش همینجا بود که متوجه نبود دوره ی پادشاهی تک محوره تموم شده!
      شاید دوست نداشت مثل پادشاهان کشورهای اروپایی یا آسیای جنوب شرقی قدرتش رو با مردم تقسیم کنه و دیگه دیکتاتور نباشه!

      چیزی هم تحت ِ عنوان ِ دیکتاتوری ِ خوب و دیکتاتوری ِ سازنده و دیکتاتوری ِ پیشتاز وجود ِ خارجی ندارد
      آدم ها سیاه و سفید نیستند! هر صفت بدی میتونه کنار یک صف خوب قرار بگیره و اون صفت رو خاکستری کنه! میتونه روی اون صفت بد تاثیر مثبت بگذاره!
      اگر صفت خوب اونقدر پررنگ باشه و تاثیر گذار باشه میتونیم حتی صفت بد رو ندید بگیریم!
      تمام اون پادشاه هایی که کشورشون رو سلطنت مشروطه کردن حتما در کارنامه ی شاهنشاهیشون کشت و کشتار هم داشتند! اما خدمتی که به کشورشون کردند اونقدر بزرگه که حتی اون کشتار هم قابل بخششه!! به همین علت برای مردمشون خیلی عزیز و بزرگن!
      مثلا یک ژاپنی یا انگلیسی از امپراتور ژاپن یا ملکه انگلیس طلبکار نیست که چرا در سال هزار و نهصد و بوق چند نفر رو در زندان زده کشته و همه اون جور مسائل رو به حساب بیحساب بودن با شاه حساب میکنند چون خدمت و فداکاری شاه به مردمش قبلا از طریق دادن اخنیارات به مردمش ثابت شده!
      فکر نکنید اینکه یک شاه اختیارات خودش رو به مردمش بده کار راحتیه!
      من قبول دارم که محمدرضا شاه نتونست این کار رو بکنه!

      شاه فاسد بود چراکه برای حفظ ِ این قدرت دست به جنایت می زد.
      با حرف شما نصفه نیمه موافقم. بعضی کارها برای یک شاه تعریف شده هست. مثل استفاده از زور و قدرت نمایی!
      در همه جای دنیا شاه ها به همین صورت رفتار میکردند.
      اما این کارها هم دوره داره!
      دوره ی کشت و کشتار هم برای شاه تموم شده بود و شاه خودش هم میدونست که با کشت و کشتار هم نمیتونه مملکت رو نگه داره! برای همین هم در لحظات آخر سلطنت مشروطه رو قبول کرده بود!
      به نظرم شاه قبل از انقلاب و شلوغی ها وسط زمین و هوا گیر کرده بود. نصفش میخواست راه پادشاهان عاقل دنیا رو بره و نصف دیگه اش طماع بود و نمیخواست از قدرتش کم بشه.
      در نهایت واقعیت پیروز شد چه اون دلش میخواست چه دلش نمیخواست.
      انقلاب اسلامی بهایی بود که بخاطر این عدم درایت شاه پرداخت شد و مثل همیشه بیشترین ضرر متوجه مردم شد!

      من هم دلیل مخالفتم با شاه همین هست که نزدیک بین بود و واقعیت رو ندید و پیش بینی آینده رو نکرد!
      یک کشور و مردمی که(هر چند نفهم بودن ولی در قبالشون مسئول بود!) و آیندگان مملکت رو به فنا داد!
      متاسفانه این دلیل اونقدر سنگینه که باهاش میشه حتی خدا رو هم (بر فرض وجود) محاکمه کرد چه برسه به شاه یک کشور!

      بزرگترین جنایت ِ او آماده کردن ِ شرایط کشور از هرجهت برای ِ قدرت گرفتن ِ مذهبیون بود، از طریق ِ سرکوب ِ مخالفان و منتقدان ِ مذهب، از طریق ِ ترویج ِ خرافه و عوامفریبی(مگر همین مردک نبود که گنبد ِ طلا برای رضا ساخت و پسرش را میان ِ زمین و هوا ابوالفضل گرفت؟)، و از طریق ِ ترویج تجدد در قالبی بسیار مبتذل و میمون وار، که بعدتر راه را برای ِ مخالفت با هر نوع ِ آن باز کرد.
      100% قبول

      شما کجای ِ تاریخ این کشور ایستاده اید که اینطور برای ِ زنده و مرده ی ِ آن تکلیف مشخص می کنید؟
      بنده نیاستادم! روی صندلی کامپیوتر نشسته ام! بعد من برای کی تکلیف مشخص کردم؟

      تاریخ ثابت کرد آنچه بعد از انقلاب اتفاق افتاد مسیری طبیعی بود که امروز همه می دانیم «باید» طی می شد. همین عنقلاب ِ تونس، که شما و دوستان حسرت ِ آنرا می خورید،
      اصل همیشه تاریخ و علم و تجربه هست و ما انسان ها باید خودمون رو با اون هماهنگ کنیم ...
      راستی من کی حسرت انقلاب تونس رو خورده ام؟!

      من و شما چه کرده ایم؟
      شما رو نمیدونم!
      من در جایگاه خودم خیلی کارها کرده ام. حالا اگر زنده و سالم نشستم جلوی کامپیوتر که دلیل نمیشه فقط حرف زده باشم!

      پ.ن: درباره تریاکی بودن محمدرضا پهلوی به نوشته های اسدالله علم و نیز مادر فرح مراجعه بکنید.
      خوب اگر مدرکتون استناد به حرفهای این دو نفره که این ادعا غلط از آب دراومده .به جوابی که دوستان دادن میتونید مراجعه کنید
      انسان پیشرو با جامعه همخوانی ندارد هم آهنگی دارد

    6. 3 کاربر برای این پست سودمند از Reactor گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (01-22-2011),doubt (01-16-2011),sonixax (01-16-2011)

    7. #4
      دفترچه نویس
      Points: 186,080, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.9%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Activity Award
      A Believer
       
      Empty
       
      Ouroboros آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      3,484
      جُستارها
      55
      امتیازها
      186,080
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,212
      از ایشان 10,931 بار در 3,331 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      53 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Reactor نمایش پست ها
      بهرحال اینم نظر شماست. من هم زیاد از این ناسیونالیسم ایرانی دل خوشی ندارم. شاید بخاطر این هست که هر کس به ما رسید و از این حرف ها بخوردمون داد آخر سر یک کلاه گشاد سرمون گذاشت و مالید درمون!
      ولی باز هم نظر شما رو قبول ندارم!
      تجربه ی من و چیزهایی که تو این دنیای واقعی دیدم برام از هر حرف و سند دیگری مستند تره!
      اون بدنه ای که شما ازش حرف میزنید با عرض معذرت از نظر من الاغ پیششون پورفوسوره!
      نه فقط ایران بلکه همه جای دنیا!
      در جاهای دیگر دنیا به لطف دموکراسی و آزادی اطلاعات و اینترنت و تبادل فرهنگی و سفر مردم به کشورهای دیگر اون الاغ ها عین پینوکیو کم کم دارن آدم میشن ولی الاغ های مملکت ما پیشرفتشون خیلی کنده و هنوز راه زیادی مونده که بشه به شعورشون امید بست!
      اگر توانایی تعیین سرنوشتشون رو داشتند که الان ما اینجا داشتیم راجع به موضاعات دیگری بحث میکردیم
      در ایران مردمی که سالها به وحشیانه ترین شکل ممکن سرکوب شده اند و از شنیدن هر صدای مخالفی محروم بوده اند مسلم است که به اندازه ی ِ شما بصیرت سیاسی ندارند. این به معنای ِ خریت ِ آنها نیست، این یعنی مردم هم موجوداتی انسانی هستند که کیستی ِ آنها با وقایع ِ اطرافشان ارتباطی مستقیم دارد. آنچه بنظر می رسد شما نادیده می گیرید(یا از آن بی خبرید)این حقیقت است که «سرکوب» یک عمل ِ کور برآمده از جهل، خشم، ایدئولوژی گرایی، اسلامگرایی و غیره ی ِ حکومت نیست، بلکه مکانیزمی بسیار پیچیده و برنامه ریزی شده برای کنترل ِ کنش و واکنش ِ مردم، شاخص ِ آگاهی و جهل ِ آنها و حتی چگونگی و چیستی ِ خواسته ها و تمایلاتشان است. با تمام این اوصاف، ایرانیان اولین کسانی بودند در جهان ِ اسلام، خاورمیانه و چه بسی آسیا که برای «آزادی» و «تجدد» انقلاب کردند(انقلاب مشروطه نه بخاطر «نان» بود نه چیز دیگر)، اولین ملتی بودند که اسلام سیاسی را با یک انقلاب از پائین در کشور حاکم کردند و امروز هم تنها ملتی هستند که ارزشهای دموکراتیک را بر عقاید شخصی ارجح می شمارند. من معتقدم آینده ی ِ این کشور در دست ِ مردم بسیار روشن خواهد بود چراکه در سراسر ِ آسیا، نخستین کشوری خواهیم بود که ارزشهای دموکراتیک و حقوق بشر در آنها از بطن جامعه به صدر ِ آن تحمیل شده و نه بالعکس.

      در خارج از ایران روشهای ِ بسیار متفاوت و گسترده ای برای ِ سرکوب ِ ذهنی ِ شهروندان وجود دارد. سالهاست روشنفکران ِ آمریکایی از خودشان می پرسند چرا مردم ِ طبقه ی ِ متوسط در انتخابات به کسانی رأی می دهند که نفع ِ 2% ِ بالای جامعه را به 98% باقی مانده ترجیح می دهد و با اقداماتی که به سود ِ آنهاست مخالفت می کند. آنجا دستگاهی به مراتب پیچیده تر از ایران، 24 ساعته مشغول ِ تنظیم ِ میزان ِ ترس، علاقمندی، باورمندی، امیدواری و یأس در جامعه است. سال 2006 وقتی کارگران ِ متروی ِ نیویورک تصمیم گرفتند پس از 30 سال برای اولین بار در اعتراض به اخراجهای فله و ساعت ِ کار زیاد اعتراض بکنند «دولت» آنها را تهدید به جریمه ی ِ روزی یک میلیون دلار کرد. از هیچکس صدایی در نیامد، چون از سالها قبل پیرامون ِ خطرات «سوسیالیسم» در «کشور مسیحی ما» هزاران ساعت برنامه، صدها فیلم، کتاب، نشریه و غیره مقدمه چینی کرده بودند. یا همین حالا، جنبشی براه افتاده بنام «تی پارتی»، متشکل از مردم ِ عادی ِ طبقه ی ِ متوسط، که مخالف ِ بیمه ی ِ سلامت ِ عمومی برای همه هستند!

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Reactor نمایش پست ها
      آدم ها سیاه و سفید نیستند! هر صفت بدی میتونه کنار یک صف خوب قرار بگیره و اون صفت رو خاکستری کنه! میتونه روی اون صفت بد تاثیر مثبت بگذاره!
      اگر صفت خوب اونقدر پررنگ باشه و تاثیر گذار باشه میتونیم حتی صفت بد رو ندید بگیریم!
      تمام اون پادشاه هایی که کشورشون رو سلطنت مشروطه کردن حتما در کارنامه ی شاهنشاهیشون کشت و کشتار هم داشتند! اما خدمتی که به کشورشون کردند اونقدر بزرگه که حتی اون کشتار هم قابل بخششه!! به همین علت برای مردمشون خیلی عزیز و بزرگن!
      مثلا یک ژاپنی یا انگلیسی از امپراتور ژاپن یا ملکه انگلیس طلبکار نیست که چرا در سال هزار و نهصد و بوق چند نفر رو در زندان زده کشته و همه اون جور مسائل رو به حساب بیحساب بودن با شاه حساب میکنند چون خدمت و فداکاری شاه به مردمش قبلا از طریق دادن اخنیارات به مردمش ثابت شده!
      فکر نکنید اینکه یک شاه اختیارات خودش رو به مردمش بده کار راحتیه!
      من قبول دارم که محمدرضا شاه نتونست این کار رو بکنه!
      ما راجع به «صفات» حرف نمی زنیم، داریم پیرامون ِ یک نظام ِ سیاسی که اساس ِ آن مبتنی بر سرکوب، مقاومت دربرابر ِ خواست مردم و مغایرت با اصول ِ کشورداری ِ اخلاقی بنا شده. هیچ چیز مقدس تر و ارشمندتر از جان ِ انسانها نیست، بهترین سیستمهای سیاسی هم ادعای ِ اعتلای ِ زندگی ِ بشری را دارند و دلیل «بهتر» شمرده شدن ِ آنها همینست، پذیرفتن «تلفات ِ انسانی» برای رسیدن به یک «نظام سیاسی بهتر» چیزی بجر نابینایی ِ ایدئولوژیک نمی تواند باشد.

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Reactor نمایش پست ها
      با حرف شما نصفه نیمه موافقم. بعضی کارها برای یک شاه تعریف شده هست. مثل استفاده از زور و قدرت نمایی!
      در همه جای دنیا شاه ها به همین صورت رفتار میکردند.
      اما این کارها هم دوره داره!
      دوره ی کشت و کشتار هم برای شاه تموم شده بود و شاه خودش هم میدونست که با کشت و کشتار هم نمیتونه مملکت رو نگه داره! برای همین هم در لحظات آخر سلطنت مشروطه رو قبول کرده بود!
      به نظرم شاه قبل از انقلاب و شلوغی ها وسط زمین و هوا گیر کرده بود. نصفش میخواست راه پادشاهان عاقل دنیا رو بره و نصف دیگه اش طماع بود و نمیخواست از قدرتش کم بشه.
      در نهایت واقعیت پیروز شد چه اون دلش میخواست چه دلش نمیخواست.
      انقلاب اسلامی بهایی بود که بخاطر این عدم درایت شاه پرداخت شد و مثل همیشه بیشترین ضرر متوجه مردم شد!

      من هم دلیل مخالفتم با شاه همین هست که نزدیک بین بود و واقعیت رو ندید و پیش بینی آینده رو نکرد!
      یک کشور و مردمی که(هر چند نفهم بودن ولی در قبالشون مسئول بود!) و آیندگان مملکت رو به فنا داد!
      متاسفانه این دلیل اونقدر سنگینه که باهاش میشه حتی خدا رو هم (بر فرض وجود) محاکمه کرد چه برسه به شاه یک کشور!
      شاه ِ اخر ایران از آنجاکه با یک کودتای خارجی به قدرت رسیده بود هرچه می کرد باز هم سلطنت ِ او مشروعیت نداشت. درست مثل ِ امروز ِ ما، که می گوییم جمهوری اسلامی هرچه بکند، باز تحت ِ این نام و شکل هرگز مشروعیت نخواهد داشت، چراکه جنایت کرده و غیره. مسئله هم این نبود که او نمی دانست دوران ِ سلطنت ِ مطلقه سرآمده، مسئله اینست که او هم مثل ِ شما مردم را گله ای گوسفند می دید که برای رسیدن به دروازه های ِ تمدن نیاز به شبان ِ نیکو و دلسوز دارند.
      زنده باد زندگی!

    8. 3 کاربر برای این پست سودمند از Ouroboros گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (04-02-2011),Mehrbod (01-17-2011),sonixax (01-17-2011)

    9. #5
      نویسنده سوم
      Points: 2,186, Level: 28
      Level completed: 24%, Points required for next Level: 114
      Overall activity: 0%
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      kheradgera آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      106
      جُستارها
      6
      امتیازها
      2,186
      رنک
      28
      Post Thanks / Like
      سپاس
      50
      از ایشان 324 بار در 112 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      دوستان عزیز تنها به عنوان یک برادر کوچکتر پیشنهاد می کنم این اندازه به بحث ها شاخ و برگ ندهید و از موضوع اصلی و متمرکزی که در ابتدا عنوان شده دور نشوید.
      در همین بحث از وضعیت تونس بحث کشیده شده به نقش محمد رضا شاه و دیکتاتور بودن یا نبودن و خوب بودن یا نبودن او و از آنجا دوباره کشیده شده به مبحث نخبه گرایی یا توده گرایی.
      هر کدام اینها در بر گیرنده یک بحث جداگانه است و حداقل دیدگاه من این است که نباید از کانون و تمرکز بحث دور شد و این اندازه شاخ و برگ داد.
      بر من قلم قضا چو بی من رانند / پس نیک و بدش ز من چرا می دانند

      دی بی من و امروز چو دی بی من و تو / فردا به چه حجتم به داور خوانند



      هر چیز را با خرد خود بسنجید

      به یاد رضا فاضلی


    10. 3 کاربر برای این پست سودمند از kheradgera گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (04-02-2011),doubt (01-18-2011),sonixax (01-18-2011)

    11. #6
      نویسنده سوم
      Points: 2,186, Level: 28
      Level completed: 24%, Points required for next Level: 114
      Overall activity: 0%
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      kheradgera آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      106
      جُستارها
      6
      امتیازها
      2,186
      رنک
      28
      Post Thanks / Like
      سپاس
      50
      از ایشان 324 بار در 112 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      یک نکته ای درباره وضعیت تونس بگویم که البته فکر می کنم خیلی ها اینجا خوششان نیاید.
      تونسی ها تازه از چاله به چاه افتادند و تازه گام در راهی گذاشته اند که ما ایرانیان سی و دو سال پیش وارد آن شدیم و اسلام سیاسی در آنجا در حال به قدرت رسیدن است. پس وضعیت تونس حسرت خوردن ندارد.
      بر من قلم قضا چو بی من رانند / پس نیک و بدش ز من چرا می دانند

      دی بی من و امروز چو دی بی من و تو / فردا به چه حجتم به داور خوانند



      هر چیز را با خرد خود بسنجید

      به یاد رضا فاضلی


    12. 3 کاربر برای این پست سودمند از kheradgera گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (04-02-2011),doubt (01-18-2011),sonixax (01-18-2011)

    13. #7
      شناس
      Points: 2,580, Level: 30
      Level completed: 87%, Points required for next Level: 20
      Overall activity: 0%
      بدون وضعیت
       
      سر به زیر
       
      doubt آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      75
      جُستارها
      2
      امتیازها
      2,580
      رنک
      30
      Post Thanks / Like
      سپاس
      509
      از ایشان 179 بار در 70 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      1 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
      «شایسته سالاری» که در آن «شایستگی» را میزان رأی و مقبولیت عوام تعیین بکند زمین تا آسمان تفاوت دارد با آن چیز دیگر.

      گفتگو کردن برای من ناممکن خواهد بود چراکه چنین اشخاصی را مانند طرفداران ج.ا یا نئونازی ها به رسمیت نمی شناسم. شما می گویید مردم خر و گاوند و منهم خودم را جزئی از مردم می دانم، نه شما مرا به رسمیت می شناسید، نه من شما را.
      منظور این بود که «هدف» شایسته سالاریست و اگر برای رسیدن به این هدف اعمال حاکمیت رژیم دموکرات از حالت مستقیم خارج شده تا به این هدف(شایسته سالاری) منجر شود،حداقل از دیدگاه من که مشکلی ندارد و لزوما به اریستوکراسی(نجیب سالاری) منجر نمیشود.

      و اما در مورد به رسمیت شناختن ، من به شخصه و در هر صورت شما را به رسمیت میشناسم حتی اگر احیانا عقاید شما را به رسمیت نشناسم(که در مورد شما این طور نیست)و این حق را برای خود متصورم که تا زمانی که حداقل دلایلم را بیان ننموده ام شما نیز مرا به عنوان یک انسان به رسمیت بشناسید و حق ازادی بیان و گفتگو را برای من نیز متصور شوید.

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی kheradgera نمایش پست ها
      یک نکته ای درباره وضعیت تونس بگویم که البته فکر می کنم خیلی ها اینجا خوششان نیاید.
      تونسی ها تازه از چاله به چاه افتادند و تازه گام در راهی گذاشته اند که ما ایرانیان سی و دو سال پیش وارد آن شدیم و اسلام سیاسی در آنجا در حال به قدرت رسیدن است. پس وضعیت تونس حسرت خوردن ندارد.
      بله متاسفانه و اگر اینها اندکی شعور تاریخی-سیاسی داشتن راهی که ما 30 سال پیش رفتیم و به این وضع افتادیم ،تکرار نمیکردند.

    14. 4 کاربر برای این پست سودمند از doubt گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (04-02-2011),kheradgera (01-18-2011),Russell (01-18-2011),sonixax (01-18-2011)

    15. #8
      مدیر تالار
      Points: 424,596, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      گاز نگیر!
       
      متعجب
       
      sonixax آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      کره ی زمین
      نوشته ها
      9,105
      جُستارها
      110
      امتیازها
      424,596
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      47,087
      از ایشان 15,109 بار در 7,094 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      89 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی kheradgera نمایش پست ها
      یک نکته ای درباره وضعیت تونس بگویم که البته فکر می کنم خیلی ها اینجا خوششان نیاید. تونسی ها تازه از چاله به چاه افتادند و تازه گام در راهی گذاشته اند که ما ایرانیان سی و دو سال پیش وارد آن شدیم و اسلام سیاسی در آنجا در حال به قدرت رسیدن است. پس وضعیت تونس حسرت خوردن ندارد.
      بله من هم موافقم ، از چنگال دیکتاتوری سکولار به چنگال حکومت دینی افتادن درست مثل از چاله به چاه افتادن است .

      ---------- ارسال جدید اضافه شده در 04:15 pm ---------- ارسال قبلی در 04:10 pm ----------

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
      گفتگو کردن برای من ناممکن خواهد بود چراکه چنین اشخاصی را مانند طرفداران ج.ا یا نئونازی ها به رسمیت نمی شناسم. شما می گویید مردم خر و گاوند و منهم خودم را جزئی از مردم می دانم، نه شما مرا به رسمیت می شناسید، نه من شما را.
      خوب این گفته شما نشان میدهد که شما اعتقادی به آزادی بیان ندارید ولی به عکس شما من هم نازی ها و هم طرفداران جمهوری اسلامی را به رسمیت میشناسم چرا که چه خوشم بیاید و چه خوشم نیاید وجود خارجی دارند و گرفتن حق سخن گفتن از هر شخص یا گروهی نتایجش چیزی است که ما آن را با نام دیکتاتوری میشناسیم .

      جاب کسرا هم درست به خاطر اینکه من و برخی دوستان حق سخن گفتن را برای هر کسی محفوظ میدانیم تحمل نکردند و اینجا را ترک کردند و این رفتار نوعی استبداد پنهان در وجود برخی از مردم است .

      در مورد خر و گاو هم که توضیحات لازم داده شده .
      همیشه قبل خواب دو تا شات بزن راحت بخواب!
      دکتر ساسی

    16. 4 کاربر برای این پست سودمند از sonixax گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (04-02-2011),doubt (01-18-2011),kheradgera (01-18-2011),Russell (01-18-2011)

    17. #9
      دفترچه نویس
      Points: 186,080, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.9%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Activity Award
      A Believer
       
      Empty
       
      Ouroboros آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      3,484
      جُستارها
      55
      امتیازها
      186,080
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,212
      از ایشان 10,931 بار در 3,331 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      53 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی sonixax نمایش پست ها
      خوب این گفته شما نشان میدهد که شما اعتقادی به آزادی بیان ندارید ولی به عکس شما من هم نازی ها و هم طرفداران جمهوری اسلامی را به رسمیت میشناسم چرا که چه خوشم بیاید و چه خوشم نیاید وجود خارجی دارند و گرفتن حق سخن گفتن از هر شخص یا گروهی نتایجش چیزی است که ما آن را با نام دیکتاتوری میشناسیم .

      جاب کسرا هم درست به خاطر اینکه من و برخی دوستان حق سخن گفتن را برای هر کسی محفوظ میدانیم تحمل نکردند و اینجا را ترک کردند و این رفتار نوعی استبداد پنهان در وجود برخی از مردم است .

      در مورد خر و گاو هم که توضیحات لازم داده شده .

      خیر،
      برای گفتگو به میزانی اندک و ابتدایی از همدلی نیاز هست(مثلا پیرامون ِ معنای واژگان و زنجیره ی ِ دلالتی و ...)، من این همدلی را با گفتمان ِ نازیسم، جمهوری اسلامی، الیتیسم و ناسیونالیسم ندارم. آنها را به رسمیت نمی شناسم و بنابراین وارد گفتگو با طرفداران ِ آن نمی شوم(به گفتگو نشستن خود نوعی به رسمیت شناختن است). فوکو می گفت «آزادی بیان» حق سکوت را از مردم می گیرد، الان هم کسی حق ِ سخن گفتن را از شما نگرفته، من از حق سکوت ِ خودم استفاده می کنم.
      زنده باد زندگی!

    18. 3 کاربر برای این پست سودمند از Ouroboros گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (04-02-2011),Russell (01-19-2011),sonixax (01-19-2011)

    19. #10
      مدیر تالار
      Points: 424,596, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      گاز نگیر!
       
      متعجب
       
      sonixax آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      کره ی زمین
      نوشته ها
      9,105
      جُستارها
      110
      امتیازها
      424,596
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      47,087
      از ایشان 15,109 بار در 7,094 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      89 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها

      خیر،
      برای گفتگو به میزانی اندک و ابتدایی از همدلی نیاز هست(مثلا پیرامون ِ معنای واژگان و زنجیره ی ِ دلالتی و ...)، من این همدلی را با گفتمان ِ نازیسم، جمهوری اسلامی، الیتیسم و ناسیونالیسم ندارم. آنها را به رسمیت نمی شناسم و بنابراین وارد گفتگو با طرفداران ِ آن نمی شوم(به گفتگو نشستن خود نوعی به رسمیت شناختن است). فوکو می گفت «آزادی بیان» حق سکوت را از مردم می گیرد، الان هم کسی حق ِ سخن گفتن را از شما نگرفته، من از حق سکوت ِ خودم استفاده می کنم.
      شناخت من از شما در حد همین گفتگو هاست ، برای همین تنها از روی چند گفتگو در مورد کسی قضاوت نمیکنم - فقط امیدوارم شما معتقد به خفه کردن همینهایی که میگویید به رسمیت نمیشناسیدشان نباشید .

      ولی در مورد الیتیسم که میفرمایید ، آمریکا نمونه یک جامعه با حکومتی اینچنینی است که دنیا را گرفته و شوروی نمونه یک حکومت 100% مردم سالار است که تجزیه شد ، و ایران هم نمونه ی کشوری است که با مردمسالاری های افراطی و دخالت بیش از حد و بیجای عامه ی مردم حکومتش را به دست افرادی بیلیاقت داد که باز پس گرفتن حکومت از ایشان به واسطه پول نفت و ارتش و پشتیبانی گروه های تروریستی اگر غیر ممکن نباشد کار بسیار دشواری است .

      ولی از آنجایی که شما اعلام کرده اید علاقه ای به ادامه ی این بحث ندارید - من هم این بحث را با شما بیش از این ادامه نمیدهم .

      موفق باشید
      همیشه قبل خواب دو تا شات بزن راحت بخواب!
      دکتر ساسی

    20. 3 کاربر برای این پست سودمند از sonixax گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (04-02-2011),Ouroboros (01-19-2011),Russell (01-19-2011)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. پاسخ: 38
      واپسین پیک: 07-10-2015, 04:13 PM

    کلیدواژگان این جُستار

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •