• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 47

    جُستار: آیا آفرینش یک امر منطقی است ؟

    Hybrid View

    1. #1
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
      «مزدک» نوعی سندروم بود، جاذبه و دافعه ی ِ همزمان. گمان نمی کنم او بتواند در فرومی بدون ِ کاربر مسلمان برای دست انداختن و ریشخند زنده بماند. گفتگو با او آموزنده و گفتگو با شما لذت بخش است
      براستی که جای ایشان پرشدنی نیست


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
      ببینید، من درباره ی ِ «گزاره»ها صحبت می کنم. هرگز نمی توان گفت که گزاره ی ِ «صندلی ِ من آبی ست» منطقی نیست، این یک گزاره است. کیفیت ِ منطقی ِ آن، نظم ِ زبانی ِ آنست. یعنی یک گزاره اگر معنا بدهد منطقی خواهد بود.
      درود،
      من می‌فهمم شما چه می‌گویید، تنها چیزی که می‌گویید را «زیرمجوعه» منطق می‌دانم.

      بگذارید همین نمونه شما را اندکی بیشتر باز کنیم، شما می‌گویید گزاره «صندلی من آبی‌ست»
      هیچ‌گاه نمی‌تواند نامنطقی باشد؟ این امر تا زمانی درست است که شما سخنی از context به میان نیاورده باشد.

      برای نمونه، اگر شما به ما یک صندلی سرخ را نشان بدهید و بگویید:

      • این صندلی مال من است.
      • این صندلی من آبی است.



      آیا همچنان گزاره دوم را منطقی می‌دانید؟

      اندکی پیشتر می‌رویم، می‌گویید که هر چیزی که ما
      منطق می‌دانیم در یک بازی زبانی کوتاه می‌شود،
      بسیار خوب، با یک گزاره منطقی آغاز می‌کنیم:

      • آسمان تاریک و ابری است.



      در بالا ما از دو زاب «تاریک» و «ابری» برای توصیف آسمان سود بردیم،
      از اینرو که نشان دهیم یک چیز می‌تواند همزمان بیشتر از یک زاب داشته باشد.


      در پی آن، می‌توانیم گزاره پایین را داشته باشیم:


      • آسمان فقیر و بیمار است.



      اکنون، شما گزاره بالا را براستی «منطقی» می‌دانید؟


      • اگر آری که خوب من دیگر نمی‌دانم چه بگویم.
      • اگر نه، پس بایستی به این نکته نگاه کنید که ما در گزاره‌های خود خواه ناخواه
        به جهان بیرونی ارجاع می‌دهیم و این در منطقی/نامنطقی بودن گزاره ما تاثیر دارد.

      ما می‌دانیم (پیشتر آروین کرده‌ایم) که آسمان می‌تواند تاریک باشد، ولی نمی‌تواند
      بیمار باشد، چرا که بیماری پیوندی به آسمان نداشته و نبود این پیوند منطقی، گزاره ما را نامنطقی خواهد کرد.



      پ.ن. انگاشت برابر فرض، پیش‌فرض = پیش‌انگاشت

    2. #2
      دفترچه نویس
      Points: 186,080, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.9%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Activity Award
      A Believer
       
      Empty
       
      Ouroboros آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      3,484
      جُستارها
      55
      امتیازها
      186,080
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,212
      از ایشان 10,931 بار در 3,331 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      53 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی مهربد نمایش پست ها
      آسمان فقیر و بیمار است.


      اکنون، شما گزاره بالا را براستی «منطقی» می‌دانید؟

      اگر آری که خوب من دیگر نمی‌دانم چه بگویم.
      اگر نه، پس بایستی به این نکته نگاه کنید که ما در گزاره‌های خود خواه ناخواه
      به جهان بیرونی ارجاع می‌دهیم و این در منطقی/نامنطقی بودن گزاره ما تاثیر دارد.
      ما می‌دانیم (پیشتر آروین کرده‌ایم) که آسمان می‌تواند تاریک باشد، ولی نمی‌تواند
      بیمار باشد، چرا که بیماری پیوندی به آسمان نداشته و نبود این پیوند منطقی، گزاره ما را نامنطقی خواهد کرد.
      مثال بسیار خوبی زدید، این می تواند نوعی استعاره باشد، و بله آن را منطقی می دانم، چراکه معنا می دهد. مثالتان از آن جهت خوب است که یادآوری می کند یکی از جاهایی که گزاره ها به منطقی ترین شکل ممکن در آن بیان می شوند صنایع ادبی است.
      زنده باد زندگی!

    3. یک کاربر برای این پست سودمند از Ouroboros گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      kourosh_bikhoda (12-25-2010)

    4. #3
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
      مثال بسیار خوبی زدید، این می تواند نوعی استعاره باشد، و بله آن را منطقی می دانم، چراکه معنا می دهد. مثالتان از آن جهت خوب است که یادآوری می کند یکی از جاهایی که گزاره ها به منطقی ترین شکل ممکن در آن بیان می شوند صنایع ادبی است.

      درود،

      گرامی این چیزی که شما می‌گویید منطقی نیست.

      نخست آنکه گزاره‌ها صرفا از روی معنی داشتن نداشتن تعریف نمی‌شوند،
      بلکه چَم آنها بایستی به درست یا نادرست برداشت‌پذیر باشد.


      Propositions, we shall say, are the sharable objects of the attitudes and the primary bearers of truth and falsity. This stipulation rules out certain candidates for propositions, including thought- and utterance-tokens, which presumably are not sharable, and concrete events or facts, which presumably cannot be false. These consequences fit well with contemporary usage

      http://plato.stanford.edu/entries/propositions/


      البته می‌توانید گزاره را چیز دیگری نیز تعریف کنید، ولی همین تعریف دیگر شما نیز خود بایستی روی منطق باشد.

      هر آینه, همچنان که پیشتر گفتیم، این چیزی که شما منطق می‌دانید تنها
      زیرگردآیه‌ای از منطق است، چنانکه در همان ریفرنس کاربر کوروش به دانشنامه بریتانیکا نیز آمده است:


      In a still narrower sense, logic is restricted to the study of inferences that depend only on certain logical concepts, those expressed by what are called the “logical constants” (logic in this sense is sometimes called <b>elementary logic). The most important logical constants are quantifiers, propositional connectives, and identity. Quantifiers are the formal counterparts of English phrases such as “there is …” or “there exists …,” as well as “for every …” and “for all …” They are used in formal expressions such as (∃x) (read as “there is an individual, call it x, such that it is true of x that …”) and (∀y) (read as “for every individual, call it y, it is true of y that …”). The basic propositional connectives are approximated in English by “not” (~), “and” (&), “or” (∨ ), and “if … then …” (⊃). Identity, represented by ≡, is usually rendered in English as “… is …” or “… is identical to …” The two example propositions above can then be expressed as (1) and (2), respectively

      http://www.britannica.com/EBchecked/topic/346177/logic



      از همه این‌ها گذشته، اگر شما گزاره «آسمان بیمار است» را منطقی می‌دانید،
      پس با منطقی دانستن گزاره‌های زیر نیز نباید هیچ دشواری‌ای داشته باشید:


      • درخت روشن است.
      • کوکاکولا دلاور است.
      • جهانِ ما سیم‌کشی شده نقره‌فام است.
      • آسمان و زمین در جایگاه کاغذ و تکانش اتمی هستند.




      البته شما می‌توانید منطق خودتان را اینگونه پایه‌گذاری کنید، ولی گمان نمی‌کنم تلاش
      بیشتری از سوی من برای نشان دادن ناکاربردی بودن چنین برداشتی از منطق بایا باشد.
      ویرایش از سوی Mehrbod : 12-27-2010 در ساعت 02:13 AM

    5. یک کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Ouroboros (12-28-2010)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. فهرست جستارهای تالار سیاست و اقتصاد
      از سوی Anarchy در تالار سیاست و اقتصاد
      پاسخ: 0
      واپسین پیک: 08-09-2012, 10:01 PM

    کلیدواژگان این جُستار

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •