گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
کاریدن پیشتر گرفته شده: کاشتن —> کار.

یک کارواژه برای to work می‌نیازیم (:

باریکبینی (=دقت) نداری دیگر، برایت واژه «مانند» را آبی کرده‌ام دیگر ستوده! واژه "یکسان" که چم برابری با "مانند" ندارد!

بوی گل و سوسن یاسمن چیه دیگر؟ بهار را میگویی؟

من که اینجا امروز چند ساعتی بیرون بودم، برف و کوران و تندباد و اینها بود و انگار نمیخواد کوتاهم بیاد!!
اتفاقا با آگاهی سره (کامل)، کارواژه ی "کاریدن" را بهریدم (بهره بردم). در بسیاری از زبان ها، کارواژه هایی داریم که دو (هتا بیشتر!) چم مانند هم (هتا دگرسان با هم) دارند!!!
نمونه ی خوب آن واژه ی sound که از آن کارواژه ی to sound هم ساخته شده:
:to sound

چم اول: به نگر رسیدن
چم دوم: سداییدن (سدا دادن)
چم سوم: واگوییدن، واگفتن، واخواندن (pronounce)
چم چهارم: سدا ساختن
و...
خود من تا چندسال پیش می گمانیدم !sounds great به چم "سداهای خوبیه"! است ولی پس از اندک زمانی دریافتم این گزاره، کوتاه شده ی It sounds great می باشد به چم "(چیز، انگاره،ایده) (بسیار) خوبی به نگر می آید" می باشد.
به گفته ی خودت چه دشواری ای دارد؟!! از خود گزاره و فرداشت (مفهوم؟) آن می توان دریافت که نویسنده/گوینده کدام چم را درنگریده است!! داستان، همان داستان "شیر" است که پبشتر درباره ی آن سخنیدیم!
شگفت است!! شما بوی گل و سوسن و یاسن را نمی سهید؟!!!