• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    برگ 1 از 2 12 واپسینواپسین
    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 429

    جُستار: همجنسگرایی

    Hybrid View

    1. #1
      دفترچه نویس
      Points: 186,080, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.9%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Activity Award
      آغازگر جُستار
      A Believer
       
      Empty
       
      Ouroboros آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      3,484
      جُستارها
      55
      امتیازها
      186,080
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,212
      از ایشان 10,931 بار در 3,331 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      53 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      نظر من اینست که تنها اخلاقیات حاکم بر سکس رضایت طرفین درگیر است. جدا از این، دو نکته‌ی دیگر به نظرم می‌رسد، اول: کسانی که دفاع خود از حقوق همجنسگرایان را به یک «البته من خودم گی نیستم، اما...» مزین می‌کنند پیشاپیش به منطق همجنسگراستیزی اعتبار و رسمیت بخشیده‌اند، گویا از همجنسگرا تصور شدن می‌هراسند. اجازه بدهید مخاطب شما هرچه می‌خواهد فکر بکند. دوم: «حق انتخاب نداشته‌اند» نیز بازی کردن با قواعد حریف است، و برآمده از منطقی شدیدا مذهبی. اینکه خواست خدا بوده، و دگم طبیعت است و رهایی از ژن‌ها که میسر نیست و خودشان انتخابی نداشته‌اند و.... چرندی بیش نیست، من به همجنسگرایی انتخاب‌شده‌ی خودآگاه فقط بخاطر لذت محض به مراتب بیشتر احترام می‌گذارم تا به جانور عجیب‌الخلقه‌ای که‌ ژن‌های معیوب دارد. اصالت انتخاب آزادانه‌ به مراتب بیشتر از جبرگرایی بیولوژیک است!
      sonixax, Mehrbod, Russell and 1 others like this.
      زنده باد زندگی!

    2. 4 کاربر برای این پست سودمند از Ouroboros گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Fiona (01-29-2013),mahtab71 (01-29-2013),sonixax (01-29-2013),undead_knight (01-29-2013)

    3. #2
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
      نظر من اینست که تنها اخلاقیات حاکم بر سکس رضایت طرفین درگیر است. جدا از این، دو نکته‌ی دیگر به نظرم می‌رسد، اول: کسانی که دفاع خود از حقوق همجنسگرایان را به یک «البته من خودم گی نیستم، اما...» مزین می‌کنند پیشاپیش به منطق همجنسگراستیزی اعتبار و رسمیت بخشیده‌اند، گویا از همجنسگرا تصور شدن می‌هراسند. اجازه بدهید مخاطب شما هرچه می‌خواهد فکر بکند. دوم: «حق انتخاب نداشته‌اند» نیز بازی کردن با قواعد حریف است، و برآمده از منطقی شدیدا مذهبی. اینکه خواست خدا بوده، و دگم طبیعت است و رهایی از ژن‌ها که میسر نیست و خودشان انتخابی نداشته‌اند و.... چرندی بیش نیست، من به همجنسگرایی انتخاب‌شده‌ی خودآگاه فقط بخاطر لذت محض به مراتب بیشتر احترام می‌گذارم تا به جانور عجیب‌الخلقه‌ای که‌ ژن‌های معیوب دارد. اصالت انتخاب آزادانه‌ به مراتب بیشتر از جبرگرایی بیولوژیک است!
      به نگرم اینکه من میگویم همنجنس‌گراها آدم‌های سرخوش و gay و بیشتر زمانها خوبی هستند
      هم گونه‌ای نکوهش باشد از دیدت امیر جان، ولی پس کجا باید "نگر شخصی" امان را بگوییم؟

      اینجا دوباره یک مرزی میان "پسندیدن" و "پذیرفتن" داریم، آیا کسی که همجنس‌گرایی را برای خودش نمیپسندد، ولی آنرا بآسانی میپذیرد و برای دیگران میپسندد کاری نااخلاقی میکند؟

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    4. 5 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Ouroboros (01-29-2013),Russell (01-29-2013),Soheil (01-29-2013),sonixax (01-29-2013),undead_knight (01-30-2013)

    5. #3
      دفترچه نویس
      Points: 186,080, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.9%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Activity Award
      آغازگر جُستار
      A Believer
       
      Empty
       
      Ouroboros آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      3,484
      جُستارها
      55
      امتیازها
      186,080
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,212
      از ایشان 10,931 بار در 3,331 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      53 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      به نگرم اینکه من میگویم همنجنس‌گراها آدم سرخوش و gay و بیشتر زمانها خوبی هستند هم
      گونه‌ای نکوهش باشد از دیدت امیر جان، ولی پس کجا باید "نگر شخصی" امان را بگوییم؟

      اینجا دوباره یک مرزی میان "پسندیدن" و "پذیرفتن" داریم، آیا کسی که همجنس‌گرایی را برای خودش نمیپسندد، ولی آنرا بآسانی میپذیرد و برای دیگران میپسندد کاری نااخلاقی میکند؟
      بله من آنرا هم دسته‌بندی ِ ناعادلانه‌ای می‌دانم، صرف گرایش جنسی نمی‌تواند و نمی‌باید نشانگان شناسایی کسی باشد، ممکن است همجنسگرایی کثیف و ریشو و فاقد هرگونه فشن‌سنسی باشد، ممکن است لزبینی موهای بلند و رفتاری شدیدا زنانه داشته باشد و .... نرم‌های اجتماعی برآمده از ذهن ِ ساده‌ساز ماست که مایل به دسته‌بندی کردن همه کس برمبنای همه چیز است. البته شما می‌توانید نگر خود را بی‌دلنگرانی بیان بکنید، ولی این الزاما به معنای درست بودن آن نیست.

      بنظرم مرز پررنگ‌تر میان ِ «فعل» و «فاعل» است، شما می‌توانید از عملی احساس بیزاری بکنید، اما از عمال آن کینه‌ای نداشته باشید. خود ِ من از هاکی متنفرم، و چیزی احمقانه‌تر از آن نمی‌شناسم، اما با بازیکنان هاکی مشکلی ندارم و اگر یکی را در خیابان ببینم شروع به اذیت و آزار او نمی‌کنم، احساس هم نمی‌کنم این نفرت را باید گاه و بی‌گاه ابراز بکنم..
      زنده باد زندگی!

    6. 3 کاربر برای این پست سودمند از Ouroboros گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Russell (07-23-2013),Soheil (01-29-2013),sonixax (01-29-2013)

    7. #4
      دفترچه نویس
      Points: 90,825, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      The last militant
      judgmentalist
       
      Empty
       
      undead_knight آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      ماندگاه
      Hell inc
      نوشته ها
      3,623
      جُستارها
      14
      امتیازها
      90,825
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      9,174
      از ایشان 7,829 بار در 3,090 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      36 Post(s)
      Tagged
      2 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
      بله من آنرا هم دسته‌بندی ِ ناعادلانه‌ای می‌دانم، صرف گرایش جنسی نمی‌تواند و نمی‌باید نشانگان شناسایی کسی باشد، ممکن است همجنسگرایی کثیف و ریشو و فاقد هرگونه فشن‌سنسی باشد، ممکن است لزبینی موهای بلند و رفتاری شدیدا زنانه داشته باشد و .... نرم‌های اجتماعی برآمده از ذهن ِ ساده‌ساز ماست که مایل به دسته‌بندی کردن همه کس برمبنای همه چیز است. البته شما می‌توانید نگر خود را بی‌دلنگرانی بیان بکنید، ولی این الزاما به معنای درست بودن آن نیست.

      بنظرم مرز پررنگ‌تر میان ِ «فعل» و «فاعل» است، شما می‌توانید از عملی احساس بیزاری بکنید، اما از عمال آن کینه‌ای نداشته باشید. خود ِ من از هاکی متنفرم، و چیزی احمقانه‌تر از آن نمی‌شناسم، اما با بازیکنان هاکی مشکلی ندارم و اگر یکی را در خیابان ببینم شروع به اذیت و آزار او نمی‌کنم، احساس هم نمی‌کنم این نفرت را باید گاه و بی‌گاه ابراز بکنم..
      چند نکته هست،بعضی چیزها قابل جداکردن از فرد نیست،مثلا باورها جزئی از فرد به حساب نمیاند(حتی اگر با شخصیتش کاملا عجین شده باشند)ولی در مقابل چهره یک بخشی از فرد حساب میشه.
      خب اینجا اگر شخصیت مهم باشه،وقتی ما از باورهای اون فرد متنفریم از شخصیت اون فرد هم متنفر میشیم،اگر هم از چهره فرد متنفر باشیم هرچند باز هم به نوعی از اون فرد متنفریم ولی میتونیم از شخصیتش متنفر نباشیم.
      حالت دیگه ای هم هست که انسانیت فرد رو یک چیز جداگانه از شخصیت و ظاهرش در نظر بگیریم و تنفر از این دو رو معادل تنفر از انسانیت فرد در نظر نگیریم.

      تنفر معادل نپسندیدن نیست،میشه شخصیت،چهره، فیزیک و... یک انسان رو نپسندید ولی ازش متنفر نبود.
      این البته دو حالت داره یا ما از ویژگی های اون شخص متنفریم(مثلا شخصیتش یا ظاهرش)یا اینکه فقط اونها رو نمیپسندیم.حتی در حالت تنفر باز هم میشه از انسانیت شخص متنفر نبود :)
      Mehrbod این را پسندید.
      To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
      Tacitus-

    8. 5 کاربر برای این پست سودمند از undead_knight گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      mahtab71 (01-30-2013),Ouroboros (01-30-2013),Russell (01-30-2013),sonixax (01-31-2013),viviyan (01-30-2013)

    9. #5
      سخنور یکم
      Points: 33,211, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      تهی
       
      ریلکس
       
      viviyan آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Aug 2011
      نوشته ها
      791
      جُستارها
      22
      امتیازها
      33,211
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      1,400
      از ایشان 2,245 بار در 716 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      10 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
      نظر من اینست که تنها اخلاقیات حاکم بر سکس رضایت طرفین درگیر است. جدا از این، دو نکته‌ی دیگر به نظرم می‌رسد، اول: کسانی که دفاع خود از حقوق همجنسگرایان را به یک «البته من خودم گی نیستم، اما...» مزین می‌کنند پیشاپیش به منطق همجنسگراستیزی اعتبار و رسمیت بخشیده‌اند، گویا از همجنسگرا تصور شدن می‌هراسند. اجازه بدهید مخاطب شما هرچه می‌خواهد فکر بکند. دوم: «حق انتخاب نداشته‌اند» نیز بازی کردن با قواعد حریف است، و برآمده از منطقی شدیدا مذهبی. اینکه خواست خدا بوده، و دگم طبیعت است و رهایی از ژن‌ها که میسر نیست و خودشان انتخابی نداشته‌اند و.... چرندی بیش نیست، من به همجنسگرایی انتخاب‌شده‌ی خودآگاه فقط بخاطر لذت محض به مراتب بیشتر احترام می‌گذارم تا به جانور عجیب‌الخلقه‌ای که‌ ژن‌های معیوب دارد. اصالت انتخاب آزادانه‌ به مراتب بیشتر از جبرگرایی بیولوژیک است!
      اینکه عده ای تاکید میکنند بر طبیعی بودن همجنس گرایی برای نشان دادن اینه که همجنس گرایی بیماری نیست. اینکه فردی برای همجنس گرایی حق انتخاب داشته باشد را نام همجنس بازی بر آن میگذارند.

    10. یک کاربر برای این پست سودمند از viviyan گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (01-30-2013)

    11. #6
      دفترچه نویس
      Points: 186,080, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.9%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Activity Award
      آغازگر جُستار
      A Believer
       
      Empty
       
      Ouroboros آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      3,484
      جُستارها
      55
      امتیازها
      186,080
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,212
      از ایشان 10,931 بار در 3,331 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      53 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی viviyan نمایش پست ها
      اینکه عده ای تاکید میکنند بر طبیعی بودن همجنس گرایی برای نشان دادن اینه که همجنس گرایی بیماری نیست. اینکه فردی برای همجنس گرایی حق انتخاب داشته باشد را نام همجنس بازی بر آن میگذارند.
      «بیماری‌» هم طبیعی‌ست بانو، اساسا چیز غیرطبیعی نداریم و چون انسان هم در آخر یک کپی باهوش هست همه‌ی رفتارهای ما نیز طبیعی هستند. تطابق یا عدم تطابق با طبیعت معیار درستی یا نادرستی نیست و همان تسلیم شدن به منطق ادیان ابراهیمی‌ست.
      Russell این را پسندید.
      زنده باد زندگی!

    12. 5 کاربر برای این پست سودمند از Ouroboros گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Fiona (01-29-2013),Mehrbod (01-29-2013),Soheil (01-29-2013),sonixax (01-30-2013),viviyan (01-29-2013)

    13. #7
      سخنور یکم
      Points: 33,211, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      تهی
       
      ریلکس
       
      viviyan آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Aug 2011
      نوشته ها
      791
      جُستارها
      22
      امتیازها
      33,211
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      1,400
      از ایشان 2,245 بار در 716 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      10 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
      «بیماری‌» هم طبیعی‌ست بانو، اساسا چیز غیرطبیعی نداریم و چون انسان هم در آخر یک کپی باهوش هست همه‌ی رفتارهای ما نیز طبیعی هستند. تطابق یا عدم تطابق با طبیعت معیار درستی یا نادرستی نیست و همان تسلیم شدن به منطق ادیان ابراهیمی‌ست.
      چقدر به قول استادای معارف تفسیر به رای میکنید
      معیار درستی و نادرستی نیست، عده ای معتقدند چون همجنس گرایی به علت اختلال در عملکرد هورمونها ایجاد میشود، بیماریست و باید درمان شود.
      ولی علم روانپزشکی میگوید همجنس گرایی بیماری نیست، یک گرایش طبیعیست، فرد در دوران جنینی یا پسر یا دختر و یا همجنس گرا میشود، مثلا پسری با عواطف دخترانه، یا دختری با ویژگی های پسرانه. فکر کنم ویژگی های پسرانه ناشی از هورمون تستسترون باشد، جنین در دوماهگی تبدیل به پسر میشود، در این هنگام ممکن است اندام های نرینگی در ظاهر جنین ایجاد شده باشد ولی هورمون های نرینه سازی ترشح نشوند و در نتیجه جنین عواطفش دختر میماند. یا اندامهای نرینه ایجاد نمیشوند ولی هورمون های نرینه سازی ترشح میشوند و ...

    14. 3 کاربر برای این پست سودمند از viviyan گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      mahtab71 (01-29-2013),Soheil (01-29-2013),sonixax (01-30-2013)

    15. #8
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی viviyan نمایش پست ها
      چقدر به قول استادای معارف تفسیر به رای میکنید
      معیار درستی و نادرستی نیست، عده ای معتقدند چون همجنس گرایی به علت اختلال در عملکرد هورمونها ایجاد میشود، بیماریست و باید درمان شود.
      ولی علم روانپزشکی میگوید همجنس گرایی بیماری نیست، یک گرایش طبیعیست، فرد در دوران جنینی یا پسر یا دختر و یا همجنس گرا میشود، مثلا پسری با عواطف دخترانه، یا دختری با ویژگی های پسرانه. فکر کنم ویژگی های پسرانه ناشی از هورمون تستسترون باشد، جنین در دوماهگی تبدیل به پسر میشود، در این هنگام ممکن است اندام های نرینگی در ظاهر جنین ایجاد شده باشد ولی هورمون های نرینه سازی ترشح نشوند و در نتیجه جنین عواطفش دختر میماند. یا اندامهای نرینه ایجاد نمیشوند ولی هورمون های نرینه سازی ترشح میشوند و ...
      این گرایش فرگشتیک بودن آن هنوز یک خردهای دشواره دریافتش، تنها زاب‌هایی در فرگشت میمانند که
      توانایی جابه‌جایی به زادمان پسین براه «گزینش طبیعی» را داشته باشند، آدم همجنس‌گرا بچه دار نمیشود که ژن همجنس‌گرایی اش بجا بماند.

      در اینباره گویا تنها درآورده‌اند که همجنس‌گرایی به پاسداری از زادمان نزدیکان همجنس‌گرایان میانجامد و از همینرو بجا میماند، یکی شاید این را بهتر روشنگری کند.

      پس از این دید هم "طبیعی بودن" یا بهتر بگوییم، فرگشتیک بودن/نبودن آن چندان سنجه نیست، جدای اینها، مگر گرایش به کشتن طبیعی نیست؟ گرایش به تجاوز مگر طبیعی نیست؟

      از هر دیدی که بنگرید، این "طبیعی خواندن" بیشتر به نکوهش میماند تا برستایش یا چیز دیگر، به نگر من تنها کارکرد این
      فرنود "طبیعی بودن" در پزشکی و تندرستی است که ببینیم چه چیزی طبیعی است و با تن فرگشته‌ی ما سازگاری دارد و چه چیزی نیست.

      اخلاقیات و درستی و نادرستی کارها را باید از دامنه‌ی چیزهای طبیعی بیرون کشید.
      Russell این را پسندید.

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    16. 4 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      mahtab71 (01-29-2013),Ouroboros (01-29-2013),sonixax (01-30-2013),viviyan (01-29-2013)

    17. #9
      دفترچه نویس
      Points: 186,080, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.9%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Activity Award
      آغازگر جُستار
      A Believer
       
      Empty
       
      Ouroboros آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      3,484
      جُستارها
      55
      امتیازها
      186,080
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,212
      از ایشان 10,931 بار در 3,331 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      53 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      در اینباره گویا تنها درآورده‌اند که همجنس‌گرایی به پاسداری از زادمان نزدیکان همجنس‌گرایان میانجامد و از همینرو بجا میماند، یکی شاید این را بهتر روشنگری کند..
      یکی دیگر هم بوده، که قطعا بسیار مهم و حیاتی محسوب می‌شده: تنش‌زدایی میان نرهای یک گروه. یک نظریه هم پلی‌مورفیزم متوازن‌شده است، یعنی این ژن مربوط به همجنسگرایی ممکن است کارکرد دیگری هم داشته باشد که باعث گستردگی آن شده، همچون ژن زاینده‌ی بیماری کم‌خونی داسی‌شکل، که باعث مقاومت دربرابر مالاریا هم می‌شود.
      زنده باد زندگی!

    18. 4 کاربر برای این پست سودمند از Ouroboros گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      mahtab71 (01-29-2013),Mehrbod (01-29-2013),Russell (01-29-2013),sonixax (01-30-2013)

    19. #10
      دفترچه نویس
      Points: 166,927, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Community Award
      بدون وضعیت
       
      Empty
       
      Russell آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      نوشته ها
      6,147
      جُستارها
      65
      امتیازها
      166,927
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      19,613
      از ایشان 15,276 بار در 5,851 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      67 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی viviyan نمایش پست ها
      چقدر به قول استادای معارف تفسیر به رای میکنید
      معیار درستی و نادرستی نیست، عده ای معتقدند چون همجنس گرایی به علت اختلال در عملکرد هورمونها ایجاد میشود، بیماریست و باید درمان شود.
      ولی علم روانپزشکی میگوید همجنس گرایی بیماری نیست، یک گرایش طبیعیست، فرد در دوران جنینی یا پسر یا دختر و یا همجنس گرا میشود، مثلا پسری با عواطف دخترانه، یا دختری با ویژگی های پسرانه. فکر کنم ویژگی های پسرانه ناشی از هورمون تستسترون باشد، جنین در دوماهگی تبدیل به پسر میشود، در این هنگام ممکن است اندام های نرینگی در ظاهر جنین ایجاد شده باشد ولی هورمون های نرینه سازی ترشح نشوند و در نتیجه جنین عواطفش دختر میماند. یا اندامهای نرینه ایجاد نمیشوند ولی هورمون های نرینه سازی ترشح میشوند و ...
      خوب بیماری دانستن آن بنا بر تعریف نرمال و آنرمال است که خود روانشناسان هم میدانند تعریف درستی ندارد.در مورد همجنسگرایی هم هنوز نمیدانند دقیقا چقدر تاثیر ژن است چقدر محیط چقدر عوامل دیگر از جمله شانس فقط در گذشته تمام زورشان را روانشناسان زدند که درمانش(؟) کنند نشد.امروزه هم در سایت همان انجمن روانپزشکی آمریکا بروید علاوه بر اینکه گفته اند بیماری نیست یکجورایی عذر خواهی کرده اند از اینکه اصلا قبلا آنرا بیماری میدانسته اند.

      "Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound



    20. 6 کاربر برای این پست سودمند از Russell گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      mahtab71 (01-29-2013),Mehrbod (01-29-2013),Ouroboros (01-29-2013),Soheil (01-29-2013),sonixax (01-30-2013),undead_knight (01-30-2013)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. پاسخ: 38
      واپسین پیک: 07-10-2015, 04:13 PM

    کلیدواژگان این جُستار

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •