Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958
جهانبینیِ زندگی
  • Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 43

    جُستار: جهانبینیِ زندگی

    Threaded View

    1. #25
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی iranbanoo نمایش پست ها
      مهربد جان تورو به اسپاگتی سوگند یکم روانتر بنویس.اول باید معنی لغات رو بفهمم بعد ببینم منظورت چی بوده بعد ببینم جوابش چیه .....
      نه منظورم من از فطری بودن روح نبود.البته عده ای به همین روح هم معتقدند که اصلا با آن کاری نداریم.
      منظور این بود که یک سری اصول هستند که استعداد درک این اصول امری فطریست.اما افراد معمولا بعد از به کار بردن عقل از این اصول استفاده میکنند.
      بانو چیز سختی نبود، گفتید برخی بنام آروین‌گرایی (Empiricism، آروین = تجربه) میگویند که برخی چیزها پیش از زایش (متولد شدن؟) در ما نهادینه شده.
      من هم گفتم چنین چیزی بسادگی آروین‌گرایی نیست، چون آروینیدن (تجربه کردن) نیاز به یک کالبد مادی و هستِش (existence) دارد، اگر نه که دیگر آروین نیست، وحی و الهام و ایناست.

      ولی آیا پس از زایش (متولد شدن) آیا در همه ما اصولی فطری نهادینه شده؟ آری. به آن میگویند "غریزه" و همه جانوران
      ژنتیکی "غریزه" دارند که دربرگیرنده رهنمودها (directives)، رانه‌ها (drives)، انگیزش‌ها (motivations) و ... است.

      یک نوزاد شیرخواره زمانیکه پستان را خودبه‌خود میمکد یک برنامه غریزی (سرشتین، درونی) را دنبال میکند. همین غریزه‌ها
      را در فرآیند اندیشیدن هم داریم و برخی چیزها را آسانتر میاندیشیم یا برایمان دریافتنی‌تر هستند تا چیزهای دیگر.
      یکی از چیزهایی که غریزی نگره‌پردازی (theorize) میشود که بیشتر ما آدمها داریم، گرایش به دین یا خداپرستی است.

      پس دینداران میتوانند برای نمونه درست بگویند که ما سرشت‌وار (فطرتا) به خداپرستی گرایش داریم، ولی ما سرشت‌وار به
      چیزهای نامنطقی دیگری هم گرایش داریم و این سرشت و غریزه در آنجا نمایانگر درستی یا واقعیت داشتن یک چیز نیست.



      ***


      اگر سخن اکنون درباره چیز دیگریست، برای نمونه بگوییم دانش‌هایی هست که ما نمیتوانیم با خرد به آنها دستیابیم،
      ولی با یک چیز درونی، بگوییم یک حس آروینیک (تجربی) درونی میتوانیم، آنگاه آری، شایَند (امکان) آن هست
      ولی درستی آنرا دیگر نمیتوانیم دربیاوریم، چون «درستیِ چیزها» را منطق (=فرنود) در میاورد و منطق یا فرنود، نیاز به خرد دارد.

      نمونه خوب آن «شامانیسمِ» سرخپوستان یاکی است که شناخت (معرفت) را
      از سرچشمه‌های بیرون از خرد هم میدانند. اگر کتاب‌های کاستندا را بخوانید در یک جایی بروشنی فرنود (منطق) را مرزبندی
      کرده و شناخت بیرون از فرنود را شدنی میبیند (شوربختانه نگاره آنرا پیدا نکردم).

      این شناخت را شما تنها میتوانید با انجام یک شماری کارهای گنگ و رازآلود که همان آموزه‌های دون خوآن به نویسنده باشند فراگرفته
      و نگرش خودتان به جهان را بدگرانید.
      این دگراندن نگرش به جهان به این معنی نیست که جهان را جور دیگری هم میبینید، به این چم است که جهان را بریخت دیگری
      دریافت میکنید و به سخن دیگر، به یک جهان دیگر میروید؛ مانند یک گیرنده ماهواره (دریافت‌تان) که با چرخاندن آن یک ماهواره (جهان) دیگر را میگیرید.

      اگرچه به گِرایند (احتمال) بس بالا این آموزه‌ها و نوشته‌های کتاب چرندیاتی پندارین (تخیلی) بیش نیستند، ولی نکته در
      این است که ما این "چرند بودن" آنها را بیاری "خرد و فرنود (منطق)" درمیاوریم، اگرنه بی کاربرد فرنود نمیتوان آنها را چرند دانست.

      جدای این، خواندنشان برای برزش اندیشه و جهان‌بینی هم خوب است.
      فایل های پیوست شده فایل های پیوست شده
      Anarchy and iranbanoo like this.

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    2. 6 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (12-23-2012),Angela (12-24-2012),iranbanoo (12-25-2012),mahtab71 (12-24-2012),Russell (12-23-2012),sonixax (12-23-2012)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •