• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 42

    جُستار: پارسیکیدن زبانزدهای ایرانی و انیرانی

    Hybrid View

    1. #1
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی SAMKING نمایش پست ها
      خدا گر ز دانش ببندد دری / ز بخشش گشاید در دیگری

      پارسیکیده ی:"خدا گر ز حکمت ببندد دری / ز رحمت گشاید در دیگری"

      samking جان واژگان باری‌ای نگزیدی، حکمت نمیشود دانش:

      حکمت = فرزان، فرزانگی = wisdom / حکیم = فرزانه = wise

      همچنین، ما دو کارواژه بخشودن و بخشیدن داریم که چم دگرسانی دارند ولی در زبان گفتاری یکی را بجای دیگری بکار میبریم:


      بخشودن (بخشای) = گذشت کردن
      بخشیدن (بخش) = چیزی را بخش کردن = to divide؛ من گزاره‌ام را به دو بند بخشیدم = من جمله‌ام را به دو پاراگراف بخش کردم.

      پس ترزبان درست میشود:

      خدا گر ز حکمت ببندد دری - ز رحمت گشاید در دیگری ->

      خدا گر ز فرزان ببندد دری - ز بخشایش گشاید در دیگری


      که هم‌اوایی (قافیه) = 0


      بجای بخشایش همان بخشش بگوییم بهتر میشود، ولی بسنده نمیکند.

      شاید بتوان گفت:
      خدا گر ز فرزان ببندد دری - ز مهران گشاید در دیگری

      مهران = مهر+ان =

      1- به مانند خدای مهر! مهربان
      2- فرزند مهر

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    2. 5 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Alice (12-17-2012),Anarchy (12-18-2012),Pazhuhande (12-19-2012),SAMKING (12-18-2012),sonixax (12-17-2012)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    کلیدواژگان این جُستار

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •