• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 144

    جُستار: خودکشی

    Hybrid View

    1. #1
      دفترچه نویس
      Points: 90,825, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      The last militant
      judgmentalist
       
      Empty
       
      undead_knight آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      ماندگاه
      Hell inc
      نوشته ها
      3,623
      جُستارها
      14
      امتیازها
      90,825
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      9,174
      از ایشان 7,829 بار در 3,090 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      36 Post(s)
      Tagged
      2 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Alice نمایش پست ها
      ؟
      --
      روی هم رفته زیستن هیچ انگیزه و آماجی نمیخواهد ؛
      چون ما هم مانند دیگر جانوران از زورگوترین برنامه ژنتیک
      که همان خودبانی باشد پیروی میکنیم ؛ برای همین خود
      کشی "غیر طبیعی" ست ! در جاییکه هیچ انگیزه ای هم
      نباشد و روان تندرستی نداشته باشیم ؛ باز هم ناگزیر از
      تن و جان خود پاسداری میکنیم ! سخن شما و مهربُد هم
      از آن رو نادرست است که اینجا گفتمان بر سر فرازیست
      می باشد ؛ درجاییکه انگیزه و آوند و ... به فرازیست بهینه
      پیوند دارد !



      من هم همین را میگویم ! خب ادامه ...



      آری این همان داده پردازی های درونی مغزمان است که
      به سامانمندی نیازهای پیکر می پردازد ! خودبانی هم
      زیرگردایه ای از آن است ؛



      این پنداره هایی که بر شمردید را نمی توان یکسان در نگر گرفت !
      برای نافرجامی عشقی و هرکدام دیگر در روانشناسی نوین سفرنگ
      و زندهای گوناگونی می باشد ؛ ولی در یک پرهون اگر بخواهم همه
      را گردآوری کنیم ، می توان اینچنین گفت :
      یکی را بینگار که کور و کچل کژ اندام و نابساوا و ... باشد ، همچنان
      زیست میکند ، کودکی را بینگار که در بدترین سامه های زندگی کار و
      کوشش می کند تا پول و اندوخته و سرمایه ای بدست بیاورد ، اگر هم
      در این راه ناکام بماند باز هم به زندگی ادامه میدهد !
      اکنون از سویی دیگر بهمان راک استار بهترین زندگی را دارد ؛ ناخوشی
      های زندگی او با ناخوشی های زندگی کودک زمین تا ماه دگرسان است !
      ( تاریخچه ی زندگی این راک استار را در گاه نیاز میاورم ) ولی این یکی در
      کنشی ناباورانه خودکشی می کند !
      پس شوند خودکشی نمی تواند پس رفتن نیروی خودبانی باشد !
      به این ترتیب به سخن نخست میرسیم ، یک جاندار در هر سامه هایی ،
      باید زندگی کند ؛ چون برنامه خودبانی آنچنان زورگو هست که هرچه بدبختی
      و واپس ماندگی و ناداری و ... هم که پیش رویش باشد را له میکند !
      پس خودکشی "طبیعی" نیست ؛ نافرجامی های عشقی و ... را که گفتید
      تنها برچسب های خودکشی اند ؛ ریشه ی آن را باید در دانش و آموزه های
      روانشناسی جستجو کرد !
      خودکشی نتیجه تفکر در مورد معنای زندگیه.
      بله زیستن بدون خودآگاهی دلیل نمیخواد
      ولی زیستن با خودآگاهی دلیل میخواد
      چرا!؟ چون بدون خود آگاهی موجود زنده متوجه نیست که توانایی این رو داره که به زندگی خودش پایان بده!بدون خودآگاهی موجود زنده چیزی جز نیروی زیستن رو حس نمیکنه،هیچ وقت بدون خودآگاهی موجود زنده از خودش سوال نمیکنه،خب من برای چی زنده هستم!

      ولی در یک مورد حق دارید،خودکشی یک عمل غیر طبیعیه!چون منبع غیر طبیعی داره و این منبع خودآگاهیه(هرچند این خودآگاهی مصول خود طبیعته ولی میتونه بر علیهش شورش کنه)
      خب من کمی از حرف هایی که شما خطاب به من هم نگفتید رو جواب میدم.

      خیلی وقت ها "حقایق" ارزش مردن ندارند،مثلا گالیله برای اثبات اینکه زمین به دور خورشید میگرده حاضر به مردن نشد!(به قولی هم حق داشت)
      ولی در مقابل خیلی ها خودکشی میکنند به این دلیل که فکر میکنند زندگی ارزش زنده موندن نداره (و این بزرگترین دلیل و فراگیرترین دلیل خودکشیه) اینکه چطور به این نتیجه میرسند تنوع زیادی داره ولی نتیجه گیری نهایی تقریبا همینه البته به طور پاردوکسیال ما میبینیم که افرادی هم به خاطر باور ها یا توهماتی که به نظر دلیلی برای زندگی میاد کشته میشند(در واقع چیزی که دلیل خوبی برای زندگی باشه دلیل خوبی برای مردن هم هست!)

      در واقع چیزی که من میگم تحلیل خودکشی به عنوان یک پدیده اجتماعی نیست بلکه از زاویه کاملا فردی به موضوع نگاه میکنم،خودکشی به نوعی اعتراف هست،اینکه زندگی از حد تحمل شخص فراتره، اینکه زندگی ارزش درد و رنج و دردسری که همراه خودش هست رو نداره.واقعیت اینه زندگی کردن آسون نیست(این ربطی به غریزه زندگی نداره) و برای زندگی کردن باید متحمل درد و رنج شد و وقتی کسی به این نقطه برسه که این درد و رنج ارزش ادامه دادن نداره خودشو میکشه.در واقع خودکشی به این معناست که شما هیچ دلیلی نمیبینید که اجازه بدید فقط یک غریزه زندگی شما رو ادامه بده نه چیز دیگه و به صورت اختیاری میخواید این غریزه رو از کار بندازید.
      Mehrbod این را پسندید.
      To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
      Tacitus-

    2. یک کاربر برای این پست سودمند از undead_knight گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (12-07-2012)

    3. #2
      بازداشت همیشگی
      Points: 47,012, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      بدون وضعیت
       
      هیچ
       
      Alice آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Sep 2012
      نوشته ها
      1,716
      جُستارها
      8
      امتیازها
      47,012
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      2,739
      از ایشان 4,155 بار در 1,601 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      75 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی undead_knight نمایش پست ها
      در واقع چیزی که من میگم تحلیل خودکشی به عنوان یک پدیده اجتماعی نیست بلکه از زاویه کاملا فردی به موضوع نگاه میکنم،خودکشی به نوعی اعتراف هست،اینکه زندگی از حد تحمل شخص فراتره، اینکه زندگی ارزش درد و رنج و دردسری که همراه خودش هست رو نداره.واقعیت اینه زندگی کردن آسون نیست(این ربطی به غریزه زندگی نداره) و برای زندگی کردن باید متحمل درد و رنج شد و وقتی کسی به این نقطه برسه که این درد و رنج ارزش ادامه دادن نداره خودشو میکشه.در واقع خودکشی به این معناست که شما هیچ دلیلی نمیبینید که اجازه بدید فقط یک غریزه زندگی شما رو ادامه بده نه چیز دیگه و به صورت اختیاری میخواید این غریزه رو از کار بندازید.
      شما پست مرا نخواندید ؛ تراز درد و رنج پیوندی به
      خودکشی ندارد !
      خودبانی = خود + بان + ی ؛ «بان» تکواژ پسین به
      چم "پاسداری" ؛ مانند زندان بان ، دیده بان ، مهربان
      و ... ؛ «ی» = "اسم مصدر ساز"
      خودبانی = Self protection
      زادمان کسانی که خودبان نبوده اند برافتاده است !
      ما هم گزیری جز پیروی از آن نداریم ؛ ولی در جاییکه
      تراز درد و رنج هم پیوندی به خودکشی ندارد ، چرا
      گاهی این نیرو و آوای درونی "زنده بمان" کارگر نیست ؟
      پاسخ در آموزه های روان شناسی نهفته است !

    4. 2 کاربر برای این پست سودمند از Alice گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Mehrbod (12-07-2012),sonixax (12-07-2012)

    5. #3
      دفترچه نویس
      Points: 90,825, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      The last militant
      judgmentalist
       
      Empty
       
      undead_knight آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      ماندگاه
      Hell inc
      نوشته ها
      3,623
      جُستارها
      14
      امتیازها
      90,825
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      9,174
      از ایشان 7,829 بار در 3,090 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      36 Post(s)
      Tagged
      2 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Alice نمایش پست ها
      شما پست مرا نخواندید ؛ تراز درد و رنج پیوندی به
      خودکشی ندارد !
      خودبانی = خود + بان + ی ؛ «بان» تکواژ پسین به
      چم "پاسداری" ؛ مانند زندان بان ، دیده بان ، مهربان
      و ... ؛ «ی» = "اسم مصدر ساز"
      خودبانی = Self protection
      زادمان کسانی که خودبان نبوده اند برافتاده است !
      ما هم گزیری جز پیروی از آن نداریم ؛ ولی در جاییکه
      تراز درد و رنج هم پیوندی به خودکشی ندارد ، چرا
      گاهی این نیرو و آوای درونی "زنده بمان" کارگر نیست ؟
      پاسخ در آموزه های روان شناسی نهفته است !
      اتفاقا چیزی که من دارم میگم از زاویه روانیه نه زیستی ولی فکر کنم یا باز من دارم بد توضیح میدم یا شما متوجه نمیشید :)
      به طور عادی بله،ولی شما اول باید بین یک موجود خودآگاه و و موجود زنده دیگه فرق قائل باشید،چطور ممکنه یه باکتری خودش رو به این دلیل بکشه که فکر میکنه زندگی ارزش زنده موندن نداره؟!!
      بله اگر از دیدگاه زیستی نگاه کنیم در نهایت فقط اونهایی باقی میموند که به گفته شما خود بانی دارند با این حال به جمله قبلی من رجوع کنید تا تفاوتش رو متوجه بشید.

      اتفاقا این جبرگرایی شما خیلی عجیبه برام،درسته که ژن های ما تقریبا مثل یک روبوت برنامه ریزی شده هستند(تقریبا به این خاطر که موجود هوشمندی اونها رو برنامه ریزی نکرده) ولی خودآگاهی(که نتیجه فرگشته)میتونه این برنامه ریزی رو متوقف کنه حتی اگر به بهترین نحو ممکن باشه!

      در واقع من نمیگم:
      درد و رنج====>خودکشی
      بلکه میگم:
      درد و رنج+بی ارزش دونستن زندگی====>خودکشی


      حالا شما بفرمائید این آموزه های روانشناسی چه تضادی با این استدلال داره :)
      Mehrbod این را پسندید.
      To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
      Tacitus-

    6. 2 کاربر برای این پست سودمند از undead_knight گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Russell (12-07-2012),sonixax (12-07-2012)

    7. #4
      بازداشت همیشگی
      Points: 47,012, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      بدون وضعیت
       
      هیچ
       
      Alice آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Sep 2012
      نوشته ها
      1,716
      جُستارها
      8
      امتیازها
      47,012
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      2,739
      از ایشان 4,155 بار در 1,601 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      75 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی undead_knight نمایش پست ها
      ولی شما اول باید بین یک موجود خودآگاه و و موجود زنده دیگه فرق قائل باشید
      حالا شما بفرمائید این آموزه های روانشناسی چه تضادی با این استدلال داره :)
      خودکشی در جانداران دیگر هم دیده شده است ؛ ولی آن خودکشی
      در راستای فرازیست ژن بوده و با این مهاد ستیزنده نیست ؛ درباره
      گفتار شما هم من هرگز نگفتم که خودکشی از "خودآگاهی" سرچشمه
      نمیگیرد (strawman fallacy)
      --
      به نگر من TA بهترین و کارآمدترین نگره برای واکاوی رفتارهای آدمی ست !
      اریک برن سه Ego State را کران نمایی کرده است :
      Parent ؛ Adult ؛ Child
      در این نگره همه رفتار آدمی به روشنی ریشه یابی شده است :
      او دوازده بازدارنده را یافته است ؛ برای نمونه من اگر خشک اندیش
      و ذهن بسته باشم بازدارنده ی Don't think در ناخودآگاهم به من
      گونویسی میشود ! هی میگوید Don't think Alice ، Don't Think
      بیشترینه ی مسلمین هم چنین بازدارنده ای دارند !
      مانند ملانصرالدین : روزی به او گفتند یا ملا اسبت را به ما وام بده ؛ گفت
      نمی دهم ؛ گفتند برای چه ؟ گفت چون اسبم سیاه است ؛ گفتند خب
      این که فرنود و آوند نمی شود ؛ گفت چون نمیخواهم بدهم ، همین آوند
      بسنده میکند !
      کسانی هم که خودکشی میکنند دارای بازدارنده ی Don't be میباشند !
      این بازدارندگان بسته به سامه های گوناگون در ناخودآگاه جا خشک میکنند ؛

    8. 3 کاربر برای این پست سودمند از Alice گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      khayyam (07-17-2013),Mehrbod (12-07-2012),sonixax (12-07-2012)

    9. #5
      دفترچه نویس
      Points: 90,825, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      The last militant
      judgmentalist
       
      Empty
       
      undead_knight آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      ماندگاه
      Hell inc
      نوشته ها
      3,623
      جُستارها
      14
      امتیازها
      90,825
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      9,174
      از ایشان 7,829 بار در 3,090 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      36 Post(s)
      Tagged
      2 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Alice نمایش پست ها
      خودکشی در جانداران دیگر هم دیده شده است ؛ ولی آن خودکشی
      در راستای فرازیست ژن بوده و با این مهاد ستیزنده نیست ؛ درباره
      گفتار شما هم من هرگز نگفتم که خودکشی از "خودآگاهی" سرچشمه
      نمیگیرد (strawman fallacy)
      --
      به نگر من TA بهترین و کارآمدترین نگره برای واکاوی رفتارهای آدمی ست !
      اریک برن سه Ego State را کران نمایی کرده است :
      Parent ؛ Adult ؛ Child
      در این نگره همه رفتار آدمی به روشنی ریشه یابی شده است :
      او دوازده بازدارنده را یافته است ؛ برای نمونه من اگر خشک اندیش
      و ذهن بسته باشم بازدارنده ی Don't think در ناخودآگاهم به من
      گونویسی میشود ! هی میگوید Don't think Alice ، Don't Think
      بیشترینه ی مسلمین هم چنین بازدارنده ای دارند !
      مانند ملانصرالدین : روزی به او گفتند یا ملا اسبت را به ما وام بده ؛ گفت
      نمی دهم ؛ گفتند برای چه ؟ گفت چون اسبم سیاه است ؛ گفتند خب
      این که فرنود و آوند نمی شود ؛ گفت چون نمیخواهم بدهم ، همین آوند
      بسنده میکند !
      کسانی هم که خودکشی میکنند دارای بازدارنده ی Don't be میباشند !
      این بازدارندگان بسته به سامه های گوناگون در ناخودآگاه جا خشک میکنند ؛
      بله به همین خاطر هم موجود خودآگاه رو مثال زدم(که خودکشی های دیگه رو شامل نشه)
      من هم شما رو متهم نکردم که همچین چیزی گفتید بلکه این رو گفتید:
      تراز درد و رنج پیوندی به
      خودکشی ندارد !
      و من گفتم که خودآگاهی+درد و رنج میتونه به این نتیجه برسه زندگی ارزش زنده موندن نداره.

      اوه،فرضیات روان شناسی :)خب بیاید با هم یه نگاه کوچیک بهشون بکنیم:
      این بازدارنده ها بر اساس کدوم تحقیقات علمی ثابت شدند؟

      در واقع اگر چیزی کاربردی بود به معنای درست بودنش نیست:مثل این تئوری
      The pragmatic fallacy is committed when one argues that something is true because it works and where 'works' means something like "I'm satisfied with it," "I feel better," "I find it beneficial, meaningful, or significant," or "It explains things for me."
      ما اگر میگیم بازدارنده های روانی وجود دارند و بعد از اون مدعی میشیم که یک بازدارنده خاص در شخصی هست،باید جداگانه اینها رو اثبات کنیم.

      مسئله ای که من مطرح کردم فلسفی بود(در نتیجه نیاز به آزمایش علمی نداشت هرچند روش علمی همه جا مفیده) ولی چیزی که شما مطرح میکنید مربوط به روان شناسیه و روان شناسیه یک علمه طبیعتا ما نیاز به داده تجربی و اثبات های آزمایشگاهی داریم :)
      To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
      Tacitus-

    10. 3 کاربر برای این پست سودمند از undead_knight گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Mehrbod (12-07-2012),Russell (12-07-2012),sonixax (12-07-2012)

    11. #6
      بازداشت همیشگی
      Points: 47,012, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      بدون وضعیت
       
      هیچ
       
      Alice آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Sep 2012
      نوشته ها
      1,716
      جُستارها
      8
      امتیازها
      47,012
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      2,739
      از ایشان 4,155 بار در 1,601 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      75 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی undead_knight نمایش پست ها
      اوه،فرضیات روان شناسی
      انگاره نه ؛ انگاره از انگاریدن به چم فرض کردن می آید ؛ من گفتم نگره !

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی undead_knight نمایش پست ها
      خب بیاید با هم یه نگاه کوچیک بهشون بکنیم
      خب بفرمایید نگاه بکنیم !

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی undead_knight نمایش پست ها
      این بازدارنده ها بر اساس کدوم تحقیقات علمی ثابت شدند؟
      بر پایه سال ها بررسی و پژوهش های بالینی ِ اریک برن در بزرگترین
      دانشگاه های جهان !
      + بر پایه آروین های پیچیده ای که سر راست بروی کسان انجام داد ؛

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی undead_knight نمایش پست ها
      ما اگر میگیم بازدارنده های روانی وجود دارند و بعد از اون مدعی میشیم که یک بازدارنده خاص در شخصی هست،باید جداگانه اینها رو اثبات کنیم.
      شما می گویید درد و رنج + خودآگاهی = خودکشی !
      پنداره رنج و درد برای کسی که از تندرستی روانی برخوردار است یعنی
      چه ؟ اینجا پنداره «تندرستی روانی» به میان میاید ! برای نمونه شما
      باید به من نشان دهید در نمونه ی پیشین (چند پُست پیشتر) چرا درد
      و رنج های فربودین به خودکشی پایان نیافته اند ولی بهمان کس در
      زندگی اش "بی آوند" در پی رنج و درد می گردد و سامه های ناخوشی
      خودش را فراهم می آورد ؟
      ( در روانشناسی نوین میگویند به سوی بازنوازی پیشنویس میگردد )
      در جاییکه بهترین زندگی را هم دارد ؟

    12. یک کاربر برای این پست سودمند از Alice گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (12-08-2012)

    13. #7
      دفترچه نویس
      Points: 90,825, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      The last militant
      judgmentalist
       
      Empty
       
      undead_knight آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      ماندگاه
      Hell inc
      نوشته ها
      3,623
      جُستارها
      14
      امتیازها
      90,825
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      9,174
      از ایشان 7,829 بار در 3,090 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      36 Post(s)
      Tagged
      2 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Alice نمایش پست ها
      انگاره نه ؛ انگاره از انگاریدن به چم فرض کردن می آید ؛ من گفتم نگره !



      خب بفرمایید نگاه بکنیم !



      بر پایه سال ها بررسی و پژوهش های بالینی ِ اریک برن در بزرگترین
      دانشگاه های جهان !
      + بر پایه آروین های پیچیده ای که سر راست بروی کسان انجام داد ؛



      شما می گویید درد و رنج + خودآگاهی = خودکشی !
      پنداره رنج و درد برای کسی که از تندرستی روانی برخوردار است یعنی
      چه ؟ اینجا پنداره «تندرستی روانی» به میان میاید ! برای نمونه شما
      باید به من نشان دهید در نمونه ی پیشین (چند پُست پیشتر) چرا درد
      و رنج های فربودین به خودکشی پایان نیافته اند ولی بهمان کس در
      زندگی اش "بی آوند" در پی رنج و درد می گردد و سامه های ناخوشی
      خودش را فراهم می آورد ؟
      ( در روانشناسی نوین میگویند به سوی بازنوازی پیشنویس میگردد )
      در جاییکه بهترین زندگی را هم دارد ؟
      دوست عزیز،اگر به من پارسی هم آموزش ندید متوجه منظورتون میشم! :) ( چون هر چیزی علمی فرضیست،حتی محکم ترین و قوی ترینشون و این به استحکام فرض مرتبط نیست)

      چیزی که من راجه به نظریاتشون میدونم بیشتر یک جور pop psychology هست و به نوعی تبدیل super ego ,ego ,id فروید به Parent, Adult, Child با بار جنسیتی کمتر هست.
      یکی از مشکلاتی که من در خیلی از نظریات روانشناسی میبینم(البته راستش اولین بار این مشکل رو خودم ندیدم :) ) اینه که بیش از حد تفسیر پذیر هستند و به نظر میاد همه چیز رو توضیح میدند!
      حتی میتونم این جرات رو به خودم بدم که حتی روانکاوی به قول کارل پوپر "شبه علمی"هست و حتی جای یک خطا هم باقی نمیمونه!(مسئله این که یک چیز علمی باید خطاپذیر باشه مگرنه علمی نیست)
      و خیلی اوقات ما پژوهش های علمی و آزمایش با گروه های کنترل نداریم تا بتونیم خطای احتمالی در فرض رو ردگیری کنیم(برای نمونه در مورد همین transactional analysis به دنبال پزوهش هایی مرتبط گشتم و حتی یک مورد هم پیدا نکردم که شرایط علمی داشته باشند)

      نشونتون میدم دعوام نکنید :)
      مفاهیم درد و خوشی نسبی هستند(و انسان ها سریع به سطح های بالاتر و پایین تر عادت میکنند)برای نمونه زندگی یک ورزشکار حرفه ای ممکنه برای یک پسر نوجوان خیلی ایده آل به نظر برسه ولی هر دوی اینها به درد و خوشی های زندگی خودشون عادت کردند بنابراین از لحاظ سطح خیلی فرقی ندارند(به دلیل تسلسی که رخ میده)مثلا این پسر نوجوان آرزو داره که فوتبالیست بشه،چون مشهور میشه،چون درآمد زیادی پیدا میکنه چون فکر میکنه راحت تر زندگی میکنه و... ولی وقتی مشهور میشه وقتی پولدار میشه و...(به اهدافش میرسه)دو تا وضعیت داره یا اینکه دیگه هدفی پیدا نمیکنه و به پوچی میرسه یا اینکه مجبور میشه برای فرار از پوچی باز هدف گزاری کنه.مسئله اینه که چیزهای که برای پسر نوجوان ارضاکننده هست برای ورزشکار حرفه ای کم ارزش میشه یا کلا ارزش خودش رو از دست میده و مشکلات زندگی ورزشکاری براش مشخص میشه(مثلا برنامه سفت و سخت و تمرینات مداوم،محدودیت ها و عوارض شهرت و...)

      در واقع یکی از چیزهایی که بیشتر مردمان جهان رو زنده نگه میداره امید به رسیدن به اهدافشونه،هر مقدار به اهدافشون نزدیکتر بشند کار پیدان کردن هدف های جدید سخت تر میشه.(البته من شخصا باور دارم امید چیز کاملا ناکارایی هست)
      مثلا خیلی ممکنه به امید جهان دیگه،به خاطر باورهای دینی و... به زندگی ادامه بدند ولی اگر همه اون چیزهایی که بهش امید دارند(مثل جاودانگی)شاید واقعا به خود کشی میل پیدا کنند :))

      البته توضیحات دیگه ای هم ممکنه وجود داشته باشه،ولی برای توضیح دادن چیزی به روش علمی نیاز به شواهد و مدارک داریم و صد البته آزمایشات مکرر داریم.
      Mehrbod این را پسندید.
      To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
      Tacitus-

    14. 3 کاربر برای این پست سودمند از undead_knight گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Alice (12-08-2012),Russell (12-08-2012),sonixax (12-08-2012)

    15. #8
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Alice نمایش پست ها
      گونویسی میشود ! هی میگوید Don't think Alice ، Don't Think
      بیشترینه ی مسلمین هم چنین بازدارنده ای دارند !
      مانند ملانصرالدین : روزی به او گفتند یا ملا اسبت را به ما وام بده ؛ گفت...
      جدا از دانشیک بودن یا نبودن این بازدارنده‌ها، Do Not Thinking خودش میشود اندیشیدن به نیاندیشیدن

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    16. 3 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Alice (12-07-2012),sonixax (12-07-2012),undead_knight (12-07-2012)

    17. #9
      شناس
      Points: 1,344, Level: 20
      Level completed: 44%, Points required for next Level: 56
      Overall activity: 42.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      Spehr آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2013
      نوشته ها
      92
      جُستارها
      4
      امتیازها
      1,344
      رنک
      20
      Post Thanks / Like
      سپاس
      162
      از ایشان 119 بار در 62 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)

    18. 2 کاربر برای این پست سودمند از Spehr گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Alice (01-02-2014),Anarchy (01-02-2014)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    کلیدواژگان این جُستار

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •