Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958

Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958
خودکشی
  • Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 144

    جُستار: خودکشی

    Threaded View

    1. #11
      بازداشت همیشگی
      Points: 47,012, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      بدون وضعیت
       
      هیچ
       
      Alice آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Sep 2012
      نوشته ها
      1,716
      جُستارها
      8
      امتیازها
      47,012
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      2,739
      از ایشان 4,155 بار در 1,601 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      75 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی undead_knight نمایش پست ها
      انسان برای زیستن نیاز به دلیل داره
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی undead_knight نمایش پست ها
      اگر انسانی هم دلیلی برای زندگی نداشت به این خاطره که غریزه زندگی کردن به اندازه ای قوی هست که باعث میشه به زندگی ادامه بده
      ؟
      --
      روی هم رفته زیستن هیچ انگیزه و آماجی نمیخواهد ؛
      چون ما هم مانند دیگر جانوران از زورگوترین برنامه ژنتیک
      که همان خودبانی باشد پیروی میکنیم ؛ برای همین خود
      کشی "غیر طبیعی" ست ! در جاییکه هیچ انگیزه ای هم
      نباشد و روان تندرستی نداشته باشیم ؛ باز هم ناگزیر از
      تن و جان خود پاسداری میکنیم ! سخن شما و مهربُد هم
      از آن رو نادرست است که اینجا گفتمان بر سر فرازیست
      می باشد ؛ درجاییکه انگیزه و آوند و ... به فرازیست بهینه
      پیوند دارد !

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      انگیزه زنده ماندن و فردا هم این نیست که کَس باید برنامه‌ریزی داشته باشد، این یک چیز درونی است مانند انگیزه به برداشتن گرسنگی.
      من هم همین را میگویم ! خب ادامه ...

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      انگیزه زنده ماندن و فردا هم این نیست که کَس باید برنامه‌ریزی داشته باشد، این یک چیز درونی است مانند انگیزه به برداشتن گرسنگی.گرسنگی برای این نیست که شما می‌اندیشید باید گرسنه شوید، برای این است که نیاز آن شما را وادار به خوردن میکند.
      آری این همان داده پردازی های درونی مغزمان است که
      به سامانمندی نیازهای پیکر می پردازد ! خودبانی هم
      زیرگردایه ای از آن است ؛

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      زمانیکه این نیرو به هر فرنودی، عشق، گرسنگی، ناکامی، سیه‌روزی ناتوان شد و پسرفت، آنگاه
      خودکشی کنشی خواستنی است، چون زندگی دیگر آماجی ندارد: نیروی زندگی یا همان انگیزه زندگی در کس نیست.
      این پنداره هایی که بر شمردید را نمی توان یکسان در نگر گرفت !
      برای نافرجامی عشقی و هرکدام دیگر در روانشناسی نوین سفرنگ
      و زندهای گوناگونی می باشد ؛ ولی در یک پرهون اگر بخواهم همه
      را گردآوری کنیم ، می توان اینچنین گفت :
      یکی را بینگار که کور و کچل کژ اندام و نابساوا و ... باشد ، همچنان
      زیست میکند ، کودکی را بینگار که در بدترین سامه های زندگی کار و
      کوشش می کند تا پول و اندوخته و سرمایه ای بدست بیاورد ، اگر هم
      در این راه ناکام بماند باز هم به زندگی ادامه میدهد !
      اکنون از سویی دیگر بهمان راک استار بهترین زندگی را دارد ؛ ناخوشی
      های زندگی او با ناخوشی های زندگی کودک زمین تا ماه دگرسان است !
      ( تاریخچه ی زندگی این راک استار را در گاه نیاز میاورم ) ولی این یکی در
      کنشی ناباورانه خودکشی می کند !
      پس شوند خودکشی نمی تواند پس رفتن نیروی خودبانی باشد !
      به این ترتیب به سخن نخست میرسیم ، یک جاندار در هر سامه هایی ،
      باید زندگی کند ؛ چون برنامه خودبانی آنچنان زورگو هست که هرچه بدبختی
      و واپس ماندگی و ناداری و ... هم که پیش رویش باشد را له میکند !
      پس خودکشی "طبیعی" نیست ؛ نافرجامی های عشقی و ... را که گفتید
      تنها برچسب های خودکشی اند ؛ ریشه ی آن را باید در دانش و آموزه های
      روانشناسی جستجو کرد !

    2. 2 کاربر برای این پست سودمند از Alice گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Mehrbod (12-07-2012),sonixax (12-07-2012)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    کلیدواژگان این جُستار

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •