• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 44

    جُستار: تعریف دوستی

    Hybrid View

    1. #1
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      آغازگر جُستار
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Russell نمایش پست ها
      خوب این همان Psychological Egosim هست دیگر که گفتیم.بحث سر اینست که این چیزی بدیهی نیست اولا و ایرادات اساسی به آن وارد است در توصیف واقعیت لینک هم دادیم که کوتاه است کار ندارد یک نگاه کردن به آن.
      دوم اینکه این مانند اینست که ما تاپیک بزنیم "مفهوم فدارکاری" بعد بیایی بگویی ما از نظر روانی خودخواه هستیم و "مفهوم فداکاری" از بیخ نداریم و این هم سود دوسویه است و خطای محاسبه است و چه و چه در حالی که با این انکار اصلا یعنی قبول نمیکنی مفهوم وجود دارد و معنی دارد که بعد برسد به بحث و استدلال با آن.

      فداکاری = خودخواهی ژن

      ولی دوستی چیست؟ خودخواهی ژن؟ خودخواهی روان؟ کارکرد آن چیست؟ ما کارکرد فداکاری را میدانیم، کارکرد دوستی که تنها و تنها برای خودش او را میخواهیم چیست؟
      چگونه چنین چیزی فرگشته؟ چرا پس من مانند شما نمیتوانم آنرا "حس" کنم؟ هزار یک و پرسش دیگر اینجا داریم که این تعریف را ناپذیرفتنی‌ترین تعریف میکند.

      نکته هم در «خود» داشتن در همه اینهاست. من میگویم همه کنش‌های ما، از ریز تا درشت در راستای آماج‌ها و سود خودمان هستند.

      درباره فداکاری هم ما بازنمود بیرونی از رفتار داریم که کسی انجام داده، ولی درباره دوستی چه نمونه‌ای داریم که "کسی دیگری را برای خودش خواسته باشد"؟

      با در دست بودن بازنمود زنده بیرونی، روشنه که من پنداره «فداکاری» را (اگرچه ریشه در ژن خودخواه) داشته باشد میپذیریم، ولی
      درباره دوستی تنها و تنها میتوانم روی سخن تو تکیه کنم، چون هیچ همچو چیزی در زندگی خودم ندیده‌ام و برایم دریافت آن شدنی نیست.


      در کنار اینها، تعریف تو راسل جان "بدیهی" نیست، هنگامیکه تعریف من «دوست = کسی که ما او را برای خوشی/لذت/سود/.. خودمان
      میخواهیم» اگر بدیهی نباشد، دستکم دریافتنی است و در راستای دیگر نگره‌های ما، از ژن خودخواه گرفته تا فرازیست و .. میرود.

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    2. یک کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (12-06-2012)

    3. #2
      دفترچه نویس
      Points: 166,927, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Community Award
      بدون وضعیت
       
      Empty
       
      Russell آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      نوشته ها
      6,147
      جُستارها
      65
      امتیازها
      166,927
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      19,613
      از ایشان 15,276 بار در 5,851 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      67 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      فداکاری = خودخواهی ژن

      ولی دوستی چیست؟ خودخواهی ژن؟ خودخواهی روان؟ کارکرد آن چیست؟ ما کارکرد فداکاری را میدانیم، کارکرد دوستی که تنها و تنها برای خودش او را میخواهیم چیست؟
      چگونه چنین چیزی فرگشته؟ چرا پس من مانند شما نمیتوانم آنرا "حس" کنم؟ هزار یک و پرسش دیگر اینجا داریم که این تعریف را ناپذیرفتنی‌ترین تعریف میکند.

      نکته هم در «خود» داشتن در همه اینهاست. من میگویم همه کنش‌های ما، از ریز تا درشت در راستای آماج‌ها و سود خودمان هستند.

      درباره فداکاری هم ما نمونه داریم که کسی انجام داده، ولی درباره دوستی چه نمونه‌ای داریم که "کسی دیگری را برای خودش خواسته باشد"؟

      با در دست بودن نمونه زنده روشنه که من پنداره «فداکاری» را (اگرچه ریشه در ژن خودخواه) داشته باشد میپذیریم، ولی
      درباره دوستی تنها و تنها میتوانم روی سخن تو تکیه کنم، چون هیچ همچو چیزی در زندگی خودم ندیده‌ام و برایم دریافت آن شدنی نیست.


      در کنار اینها، تعریف تو راسل جان بدیهی نیست، هنگامیکه تعریف من «دوست = کسی که ما او را برای خوشی/لذت/سود/.. خودمان
      میخواهیم» اگر بدیهی نباشد، دستکم دریافتنی است و در راستای دیگر نگره‌های ما، از ژن خودخواه گرفته تا فرازیست و .. میرود.
      من نمیدانم،پس اول باید بپرسیم چرا یک چیزی فرگشته و باید تز خودخواهی روانی شما را برآورده کند یک چیز که بعد اجازه دهید تا مفهومش وجود داشته باشد.
      مفهوم خدا هست یا نه؟ و تعریف دارد یا نه؟
      اگر خود خدای فیزیکی را نمیتوانی بمن نشان دهی مهربد جان پس "مفهوم خدا" وجود ندارد و کسی که میگوید بخدا باور دارد درباره وضعیت ذهنی خود ... شعر میگود.باید پیشتر کارکرد خودخواهانه آنرا و چگونگی فرگشت آنرا اثبات کند بعد اجازه دارد که خدا را تعریف کند وگرنه تعریف را از شکم خودش درآورده !!!!!!!!!!!!!

      "Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound



    4. یک کاربر برای این پست سودمند از Russell گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (12-06-2012)

    5. #3
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      آغازگر جُستار
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Russell نمایش پست ها
      من نمیدانم،پس اول باید بپرسیم چرا یک چیزی فرگشته و باید تز خودخواهی روانی شما را برآورده کند یک چیز که بعد اجازه دهید تا مفهومش وجود داشته باشد.
      مفهوم خدا هست یا نه؟ و تعریف دارد یا نه؟
      اگر خود خدای فیزیکی را نمیتوانی بمن نشان دهی مهربد جان پس "مفهوم خدا" وجود ندارد و کسی که میگوید بخدا باور دارد درباره وضعیت ذهنی خود ... شعر میگود.باید پیشتر کارکرد خودخواهانه آنرا و چگونگی فرگشت آنرا اثبات کند بعد اجازه دارد که خدا را تعریف کند وگرنه تعریف را از شکم خودش درآورده !!!!!!!!!!!!!
      ما درباره خدا داریم میگوییم «نیست»، برای نشان دادن نبود یک چیز هم نبود آن چیز را نشان میدهند!
      شما داری میگویی دوستی بهمان «هست»، پس داری یک شماری زاب (صفت) به دوستی میچسبانی.

      نباید از شما بپرسیم اینهایی که میگویی «هست»، از کجا آمده‌اند، چجوری هستند، چگونه میتوان دید؟

      مفهوم اژدهاگ هم یک پرنده است که از دهانش آتش میافکند، بسیار
      خوب، مفهوم را تعریف کردیم. اکنون این اژدها، این پرنده ریشه در واقعیت هم دارد، یا ندارد؟

      مفهوم شما را هم برای بار چهارم گرفتیم. دشواری من با «مفهوم» شما نیست راسل جان، با «تعریف»
      شما از مفهوم دوستی هم نیست، با «ریشه در واقعیت داشتن/نداشتن» تعریف شما از مفهوم دوستی است!

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    6. 2 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (12-06-2012),undead_knight (12-06-2012)

    7. #4
      بازداشت همیشگی
      Points: 47,012, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      بدون وضعیت
       
      هیچ
       
      Alice آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Sep 2012
      نوشته ها
      1,716
      جُستارها
      8
      امتیازها
      47,012
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      2,739
      از ایشان 4,155 بار در 1,601 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      75 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      ما درباره خدا داریم میگوییم «نیست»، برای نشان دادن نبود یک چیز هم نبود آن چیز را نشان میدهند!
      من تا اینجا در جریان گفتمان تان نبودم ؛ اکنون داشتم سرسری
      این جُستار را نگاه می کردم که این گفتار شما چشمم را گرفت !
      شما چه جوری پایوَر (ثابت) کردی که خدا نیست مهربُد جان ؟

    8. یک کاربر برای این پست سودمند از Alice گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (12-06-2012)

    9. #5
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      آغازگر جُستار
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Alice نمایش پست ها
      من تا اینجا در جریان گفتمان تان نبودم ؛ اکنون داشتم سرسری
      این جُستار را نگاه می کردم که این گفتار شما چشمم را گرفت !
      شما چه جوری پایوَر (ثابت) کردی که خدا نیست مهربُد جان ؟
      نبود چیزی را پایور نکردیم، کسی که میگوید "خدا" هست باید پایور کند: بار ادعا بر دوش مدعی.

      نکته سخن من همین بود که اینجا دوستمان راسل میگوید دوستی بهمان است، پس باید ادعای خود را اگر نیاز بود ثابت کند.

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    10. یک کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (12-06-2012)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. پاسخ: 7
      واپسین پیک: 08-23-2013, 09:38 PM
    2. تناقض در تعاریف موجود از خدا
      از سوی Theodor Herzl در تالار فلسفه و منطق
      پاسخ: 23
      واپسین پیک: 01-16-2013, 07:05 AM
    3. مفهوم دوستی
      از سوی iranbanoo در تالار هماندیشی
      پاسخ: 31
      واپسین پیک: 12-07-2012, 08:59 PM
    4. پاسخ: 43
      واپسین پیک: 09-10-2012, 10:38 AM
    5. دوستی با مسلمانان و پیروان دیگر مذاهب
      از سوی Russell در تالار گفتگوی آزاد
      پاسخ: 11
      واپسین پیک: 02-17-2011, 11:09 PM

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •