• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 390

    جُستار: ساختارشناسی زبان پارسیک

    Hybrid View

    1. #1
      دفترچه نویس
      Points: 90,825, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      The last militant
      judgmentalist
       
      Empty
       
      undead_knight آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      ماندگاه
      Hell inc
      نوشته ها
      3,623
      جُستارها
      14
      امتیازها
      90,825
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      9,174
      از ایشان 7,829 بار در 3,090 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      36 Post(s)
      Tagged
      2 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Dariush نمایش پست ها
      حقیقتش، شاید این از ناتوانی من در شناخت زبانها و ریشه هایشان باشد که نمیتوانم درک کنم که چرا باید یک زبان برای حفظ خودش تلاش کند!
      موضوع این است که حدود یک سال پیش من قصد داشتم یک مقاله فلسفی را ترجمه کنم که در آن مقاله به واژه هایی برخورد میکردم که معادل عربیشان به نظرم خیلی بهتر از معادل فارسیشان می آمدند!یعنی آن استحکامی که واژه های عربی مورد نظر داشتند، در معادلهای پارسی شان نیافتم.پس از اینکه مدتی زیاد در فرهنگ نامه های پارسی به دنبال برگردان آن واژه ها گشتم، در نهایت به این فکر کردم که چه عیبی دارد از همان واژه های عربی استفاده کنم؟حتما میدانید که ترجمه واژه های فلسفی و یافتن واژه ای که حامل دقیقا همان بار معنایی واژه برگزیده توسط نویسنده اصلی باشد، چه کار جانکاهی ست(و گاها غیر ممکن است)!
      مثلا واژه ی "تصور"
      شما چه واژه ای برای جایگزینی پیشنهاد میکنید؟
      با توجه به این چیزهایی که شما فرمودید تا اندازه ای برام توجیه شد که چرا باید سعی کرد از واژه های پارسی استفاده کرد!در واقع از نظر شما این یک تعصب نیست بلکه راه درست و اصولیِ سخن گفتن است!اما با توجه به اینکه زبان بخشی از یک فرهنگ است و از آنجا که فرهنگ عربی و فرهنگ پارسی به شکلهای مختلف، بیش از یک هزاره در تعامل بوده اند آیا نباید پذیرفت که بخشی از این تعامل باید تعامل بین زبانهای ما باشد؟
      بعد اینکه آیا زبان عربی هم به همین اندازه از زبان پارسی تاثیر گرفته است؟من مطلب درخور توجهی در این مورد نیافته ام تا کنون!
      البته به نظر من تاثیر زبان روی تفکر انکار نشدنیه.
      برای مثال این جمله رو در نظر بگیرید"آب مایع است"است در اینجا یک فعل بی زمانه که یکی از کاربردهاش زمانی هست که شما میخواید در مورد ماهیت یک چیز نظر بدید وبرای نمونه عربی چنین فعلی رو نداره(و به همین خاطر برای بیان دقیق همچین چیزی مشکل دارند) ولی معادل های فرانسوی و انگلیسی "est" و "is" هستند(کلا عربی برای شعر گفتن و ادبیات مناسب تره تا فلسفه ورزی،دلیل اینکه لغات فلسفی عربی هم بیشتره یا به ذهن نزدیک تره به خاطر سالها فلسفه ورزی به زبان عربی و آشنایی نسبی ما فارسی زبان ها با اونه)

      نادرست است.

      در زبان انگلیسی واژگان کمابیش همگی از زبان‌های همخانواده انگلیسی - که با ما نیز همریشه و همخانواده هستند - گرفته شده‌اند:
      بعضی اسامی خاص مثل غذاها،سنت ها،مکان ها و...(که فکر میکنم مشخصه نیازی به ترجمه ندارند و در همین انگلیسی هم نمونه هاشون زیاده) بعضی کلمات هم صفت یا اسم های غیر خاص هستند ولی ریشه متفاوت دارند.
      براتون از کلمات انگلسی فعلی نمونه میارم:
      coach ریشه مجار داره،silk,tea,catsuo,tycoon ریشه چینی دارند،lama ریشه تبتی داره،tomato,chocolate ریشه در زبون آزتک ها دارند،bizarre از زبون باسک گرفته شده،samurai,kimono ژاپنی هستند، admiral,Algorithm, Alcohol,mattress,orange,assassin ریشه عربی دارند ( و نه ریشه هندو اروپایی!) و البته لغات با ریشه عربی در انگلیسی کم نیستند(و اتفاقا لغات پرکاربردی هستند)

      در حالت کلی من با شما موافقم که زبان ما در حال حاضر بیش از اندازه وازگان عربی داره،ولی پالایش واژه ها نباید به صورت یک جنگ صلیبی دربیاد که هر لغت عربی رو در دم نابود کنیم! به نظرم باید معیارهایی جز ریشه هم در پالایش باشه تا منطقی ترش کنه.

      پیشاپیش بگم ممکنه در مورد ریشه بعضی اختلاف باشه ولی برای نمونه آورده شدند نه اینکه ریشه ها صد درصد درست باشه :)
      To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
      Tacitus-

    2. 5 کاربر برای این پست سودمند از undead_knight گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (11-30-2012),Dariush (12-01-2012),mahtab71 (12-01-2012),Mehrbod (12-01-2012),sonixax (11-30-2012)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. جداییده: ساختارشناسی زبان پارسیک
      از سوی محمد در تالار ادبسار
      پاسخ: 34
      واپسین پیک: 08-11-2016, 08:11 PM
    2. پاسخ: 22
      واپسین پیک: 04-17-2014, 03:53 PM
    3. پاسخ: 5
      واپسین پیک: 11-11-2013, 07:50 PM
    4. پاسخ: 72
      واپسین پیک: 10-26-2013, 02:02 PM

    کلیدواژگان این جُستار

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •