داریوش گرامی پیشتر اینجا توضیح داده بودند: زن/مرد ایده آل شما باید دارای چه معیارهایی باشد - صفحه 2
مرا ولی متقاعد نکرد.
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
اگر این تبصره را بپذیریم که در هر شوخی ای ذره ای چاشنی حقیقت نیز هست، آنوقت میگویم که این حرفم صرفا شوخی بود.
اما به تجربه شخصی خود دریافته ام که روشنفکری زنان چیزی نیست جز عشوه گری و طنازی و خودشیرینی و در نهایت تظاهر به آنچه از آن سر در نمی آورد!سخنی از روسو:زنان عموما هیچ عشق و علاقه ای به هنر ندارند و از فضل و معرفت و استعداد و نبوغ هم بی بهره اند!شوپنهاور با ادبیاتی طنز آمیز در موردشان چنین میگوید:
فقط کافی است توجه و علاقه زنان به یک کنسرت، یک اپرا، یا یک تئاتر را مشاهده کنید-به هنگام اجرای بهترین قطعات و بزرگترین شاهکارهای هنری با بلاهتی کودکانه مشغول پچ پچ و ورور میشودند.اگر صحت داشته باشد که یونانیان زنان را از حضور در سالن تئاتر منع میکردند،باید گفت که کاملا حق داشتند؛حداقل میشد فهمید بازیگران روی اسکنه چه میگویند.
رویش را ندارم که همه ی مقاله شوپنهاور را نقل کنم. و صد البته اعتقادی هم به همه ش ندارم.
اما این به این معنا نیست که زن روشنفکر وجود ندارد.اتفاقا وجود هم دارد(البته خیلی به ندرت) و خیلی هم خوب است.اما تظاهر به روشنفکری چیزی ست که من بیشتر میبینم!و وقتی زنی روشنفکر نمایی کند، در واقع در حال گرم کردن جهنم برای مرد است.
Anarchy (11-24-2012),Rationalist (11-26-2012),sonixax (11-24-2012)
البته دوست عزیز من و بسیاری از زنان خیلی پیشتر متوجه شده بودیم که اکثر مردان ما نقش یک روشنفکر را بازی میکنند و در واقع اگر دقت شود در عمق ذهن خود مردان متعصب ،سنتی و ضد زن هستند.مردانی که هنوز فکر میکنند با توهین کردن به زنان ،مردانگی شان نه تنها زیر سوال نمی رود بلکه میتوانند بهتر و بالاتر سر خود را در جمع نگه دارند.همانهایی که هرجا بحثی پیش بیاید برای ثقیل تر کردن وزن گفته هایشان از فلان فیلسوف اروپایی نقل قول میکنند اما در عمل پایبند به گفته های حضرات و آیات عظام داخلی هستند.
در مورد روشنفکربازی، چه در مرد و چه در زن، آنرا غیرقابل تحمل میدانم.اما اگر این کار در زنان یک رفتار کودکانه و خنده آور است، در مردان تهوع آور و منزجر کننده است.اما تقریبا هر دوی اینها نه به سبب هدف مشترکی که دارند(جلب توجه جنس مقابل یا چیزهایی مثل این)،بلکه به سبب خرفتی های مشترکشان، در یک دسته قرار میگیرند که البته در همان دسته، روشنفکرنماییِ مردان قبیح تر و شرم آورتر از روشنفکرنمایی زنان است(به دلایلی که اگر خواستید خواهم گفت).البته اینکه مرا تلویحا ضد زن شناختید را نمیدانم چگونه باید ارزیابی کنم، اما خود به شخصه،توان به کار بردن واژه "مرد" برای مردِ ضدزن را ندارم.و ضدزن، آنهم از نوع اسلامی و "حضرات آیاتی" اش، اگر یک جنون نباشد، حتما یک بیماری حاد روانی و پس از آن اجتماعی است که باید در اولین فرصت قرنطینه اش کرد، چرا که احتمال درمانش اندک است!
اما سخن این است که اگر تا دیروز مردان سنگی جلوی پای زنان بودند، امروز اینطور نیست و باید خود زنان استین بالا زده و خود کاری برای خودشان بکنند.منظورم این است که جایگاهی که زن شایسته اش است را خود زنان باید کسب کنند، نه اینکه منتظر باشند مردان به آنها بدهند.
و تا زمانی که زنان از همان موضعی با مردان برخورد میکنند که مردان با زنان، این مشکل رفع نخواهد شد.همیشه دیده ام که زنان دوست دارند به همان شکلی با مردان برخورد کنند که مردان تا دیروز با آنها برخورد میکردند!
حداقل در جامعه ایرانی، زنان تمایل به تقلید از مردان دارند، و خیلی اوقات تا آنجا پیش میروند که اساسا زن بودن خودشان را فراموش میکنند و کسی باید پیدا شود و لطف کند این حدیث معروف را برایشان بازگو کند:"زن باید زن باشد، زنی که زن نباشد زن نیست"!
البته در جامعه ایران، نمودهایی از زنانی دیده ام که اگر اسطوره نیستند، یک ابرزن هستند و این حقیقتا امیدوار کننده است.اما تا آنجا که زنان بتوانند به جایگاه حقیقی خود برسند، هنوز فاصله زیادی داریم و زنان اینچنینیِ بیشتری نیاز است.
آن چیزهایی که از "فیلسوفان غربی" نقل کردم را زیاد جدی نگیرید!بیشتر شوخی بود!
مخلص!
Anarchy (11-25-2012),mahtab71 (11-25-2012),Mehrbod (11-25-2012),Rationalist (11-26-2012),sonixax (11-25-2012)
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)