نظر شما کاملا متین و محترمه
اما دیدی که من نسبت به رمان دارم اینه که نیمی از رمان یک قصه ی عوامانه و بی سر و ته هست که بطور معمول اگر برای فردی بازگو بشه فرد میگه: "خوب دیگه قصه بسه کار دارم!"
ولی نویسنده ی رمان میاد یک رنگ و لعاب تاریخی هم بهش میده و چند تا وقایع مهم تاریخی و شخصیت های واقعی هم لابلای این داستان بهش میچسبونه تا اثر واقعی و جذاب به نظر بیاد و اینطوریه که یک رمان مخاطب پیدا میکنه.
به بیان دیگه نویسنده ی رمان, مخاطب رو گول میزنه.
اما در هر صورت داستان رمان یک اتفاق رئال نیست و در دنیای خیال اتفاق می افته و نمیشه در دنیای واقعی پیاده سازیش کرد یا ازش چیزی یاد گرفت.
شاید بشه فقط ازش چیزی الهام گرفت. اون هم شاید...
اکثر افرادی که رمان میخوانند بدنبال الهام گرفتن چیزی از رمان هستند اما در واقعیت با رمان خواندن فقط خیالاتی مشوند.