گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Rustin نمایش پست ها
بحث این تاپیک رو کلن به انحراف بردید ولی خو اشکالی نداره.

مهربد جان منظور شما از سیستم حکومته یا اجتماع +فرهنگ غالب (ارزش های غالب در اون جامعه)؟ اگه حکومته که من فکر نکن این حکومت ایران اونقدر باهوش باشه که بخاد اینطوری جامعه رو مهندسی کنه و یاغی ها رو کنترل کنه. اگرم منظورتون از سیستم همون دومیه که تو واقعیت مردم اینطوری رفتار نمیکنن، اصولن میزنن از بیخ حذف میکنن یاغی رو.
هیچکدام, منظور «سیستم تکنولوژیک» بود.



گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Rustin نمایش پست ها
تجربه ی شخصی من در برخورد با مردم عادی ایران اینه که شخص متفاوت رو تحمل نمیکنن و سعی میکنن اول همرنگش بکنن اگه نتونستن نابود.
این در کمابیش همه جا به یک گونه است, نکته اینجاست که "همرنگ" شدن
میتواند همان «همرنگ شدن در پذیرفتن دیگران (تا یک آستانه‌ای)» نیز باشد.




گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Rustin نمایش پست ها
از تمام اینا گذشته واقعن مصرف مواد توی ایران یک تابو هست، و برای خیلی از مردم مصرف نکردن و سالم بودن ارزشه.
ماده‌هایِ اعتیادآور و روانگردان از پایه برای این گیرا اند که «ارزش به شمار»
نمیروند, اگر ارزش باشند و پذیرفته که دیگر سرکشی‌ای در خود نخواهند داشت!




گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Rustin نمایش پست ها
در کل من نمیدونم چرا انقد سعی میکنید دست سیستم رو برای ما گمراهان رو کنید؟ چرا فکر میکنید واقعیت توی فرد گرایی معنا پیدا میکنه؟
رو کردن دست سیستم ازینرو خوب است که دارد ما را بسوی نابودی میبرد
و ازینرو, با دانش به سازوکار و ترفند‌های آن میتوان این سرنوشت را جور دیگری رقم زد.

سرکشی از سیستم نیز به معنی آرمانی برشمردن فردیت نیست, بساکه بوارونه, سخن اینجا تاکنون این
بوده که «سیستم تکنولوژیک» بیشترین برگزیدگی را به همین فردیت میدهد, بگونه‌ای که فرد بجای داشتن و
تکیه کردن به گروه و هسته‌یِ کوچک خانواده و نزدیکان خود یک فرد تک و تنها میشود, رویارو با سیستم.





گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Rustin نمایش پست ها
شما که خودتون میگید هیچ واقعیتی وجود نداره و برای هر کسی نسبیه.
به گمانم فَردید شما اینجا "حقیقت" بوده نه واقعیت, زیرا واقعیت یکی‌ست,
حقیقت که همان برداشت‌های ما از واقعیت باشند میتوانند سراسر یکسان نباشند.

در چهره‌یِ دوم, سخنی اینجا از نسبی‌گرایی زده نشده بود, بساکه باز بوارونه, «نسبیگرایی» خود از ارزش‌هایِ سیستم
تکنولوژیک میباشد, به چهره‌ای که کس همواره نزد خود میپندارد چیزهاییکه او درست می‌انگارند میتوانند (شاید!) درست
نباشند و ازینرو بجای «کنش» و «کردار» به "گمانه‌زنی" و "گفتگو" و راه‌هایِ نرم روی میآورد —> بازدارنده‌‌‌ای نیرومند در کنش‌ورزی.



گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Rustin نمایش پست ها
چرا پیش فرضتون اینه که کسی که تحت قدرت یک سیستم داره زندگی میکنه کمتر از شمایی که تابحال به هیچ سیستمی ندادین به واقعیت دست پیدا کرده؟
به هیچ سیستمی که درست نیست, در هر چهره‌ای ما خواه ناخواه داریم در بستر
سیستم‌هایِ گوناگون زندگی میکنیم, برای نمونه در سیستم طبیعت (ecosystem).

تن دادن به «سیستم تکنولوژیک» ولی خواستنی نیست زیرا آینده‌ای دربر ندارد.



گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Rustin نمایش پست ها
اگر هیچ واقعیتی اون بیرون وجود نداره و اگر هر کسی واقعیتش رو خودش میسازه. پس قاعدتن اونایی که دارن به سیستم هم میدن توی یک واقعیت دارن زندگی میکنن و به اندازه ی شما درست زندگی میکنن.
اینکه شما زنده‌اید یا نه یک واقعیت است و یا حقیقت دارد, یا ندارد. شما
نمیتوانید همزمان هم زنده باشید, هم مرده. پس واقعیتی آن بیرون هست.

برداشت‌هایِ ما از این واقعیت اکنون میتوانند نادرست باشند, یا بروز نباشند. برای نمونه شاید زمانیکه شما این
را میخوانید من دیگر زنده نباشم, ولی شما همچنان بر این باور باشید که من زنده ام. پس نزد شما
"حقیقت" و "واقعیت" زمانیکه این را دارید میخوانید هر دو این اند که من زنده‌ام, هر آینه, واقعیت میتواند چیز دیگری شده باشد.

--
برنگرش "سیستم تکنولوژیک" ازینرو در پیوند به این جُستار بوده که مادّه‌هایِ روانگردان, اعتیادآور و نئشه‌کننده
نقشی بسزا در پایداری سیستم تکنولوژیک ایفا میکنند, زیرا مایه‌یِ در خودفرورفتگی, خفتگی و سرد شدن انگیزه‌هایِ
سرکشانه و انقلابی‌جویانه میباشند. این مادّه‌ها برای اینکه این نقش را داشته باشند بایستی در خود فاکتورهایِ قـانون‌شکنی,
هنجارشکنی و "نایکرنگی" با اجتماع را نیز دربر داشته باشند و خوشی هتّا میتوان گفت بیشتر آنها در همین است که کاربر (user) نزد خود دچار
این پندار است که دارد با کار خود با یک چیزی هم می‌ستیزد, که اکنون این یک چیزی میتواند نزد وی اجتماع, قانون‌هایِ جامعه, دولت و یا هر چیز دیگری باشند.

چکیده‌یِ سخن:

١- نیاز به ستیز با یک چیزی, (نیاز به سرکشی و نافرمانی) در بستر "سیستم تکنولوژیک" پدید میاید.

٢- این نیاز از راه‌هایِ گوناگون بایستی برآورده و سرکوب شود.

٣- کاربرد مادّه‌هایِ روانگردان و اعتیادآور در کنار خوشی و نئشگی خود, این نیاز را بنادرستی فرومیچیپانند/سرپوش میگذارند.