• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 23

    جُستار: بحساب آوردن امکان وجود نیروهای ناشناخته در موارد خاص

    Threaded View

    1. #1
      سخنور یکم
      Points: 9,302, Level: 64
      Level completed: 84%, Points required for next Level: 48
      Overall activity: 90.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      folaani آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2012
      نوشته ها
      673
      جُستارها
      44
      امتیازها
      9,302
      رنک
      64
      Post Thanks / Like
      سپاس
      380
      از ایشان 567 بار در 352 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      2 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)

      بحساب آوردن امکان وجود نیروهای ناشناخته در موارد خاص

      یک مثالی میزنم.
      البته مثال است و در مثل مناقشه نیست.
      گیر به این ندهید که در واقعیت چنین شرایطی چطور میتواند وجود داشته باشد.
      بنده منظورم از این مثال اینست که نشان دهم آنچه میگویم چیست و غیر منطقی نیست.

      فرض کنید شما در جایی در سر یک چند راهی قرار گرفته اید. یک چند راهی واقعی (منظورم چند جاده است).
      در یک مکان ناشناخته. در فضایی غیرعادی. در شرایطی بحرانی. مثلا گم شده اید. چه میدانم مثلا از این حوادث آخرالزمانی یا فیلم های تخیلی!

      اکنون مثلا به 10 جاده یا تونل رسیده اید که هرکدام به سمت متفاوتی میروند.
      نمیدانید از میان آنها کدام را انتخاب کنید.
      آنچه از علم و هوش دارید، هرچه از شواهد محیطی که ممکن است بسیار محدود یا حتی مفقود باشند، جمع میکنید و بکار میگیرید و فکر میکنید اما نمیتوانید به هیچ نتیجهء بقدر کافی روشن و محکمی برسید که باید کدام راه را انتخاب کنید.

      در این حالت انتخاب هرکدام از آن راهها برای شما از نظر منطقی و احتمالات ریاضی ترجیح یکسانی دارند.
      شما میتوانید بصورت رندوم یکی از آن راهها را انتخاب کنید و واردش شده و ادامهء مسیر دهید.
      شاید مرگ و زندگی شما به انتخاب راه صحیح بسته باشد و شاید درصورت خطا دیگر هیچ راه بازگشت و جبرانی نباشد یا اینکه هزینه و ریسک زیادی داشته باشد.
      شما میخواهید هرچه زودتر و امن تر به سرانجام مطلوبی برسید.

      خب فرض کنیم یک حس ششم و احساس خاصی دارید نسبت به هرکدام از راهها.
      در درون خودتان ندایی، غریزه ای، احساسی، دریافت مستقیمی حس میکنید.
      ممکن است از نگاه کردن به یک راه و تصور وارد شدن در آن احساس دلشورهء عجیبی بکنید.
      ممکن است با نگاه کردن به یک راه و تصور وارد شدن بدان، احساس امید و جاذبه کنید.

      هرچه هم فکر و تحلیل میکنید نمیتوانید بفهمید منشاء این احساس شما چیست و چقدر اعتبار دارد، آیا خطا میکند یا صحیح است. قادر به تشخیص نیستید. فقط این احساسات را دارید.

      خب در این حالت آیا بنظر شما نامعقول است که آدمی از راههایی که نسبت بدانها احساس بدی دارد اجتناب کند و/یا راههایی را که نسبت بدانها احساس خوبی دارد ترجیح بدهد؟
      بنظر شما بهتر است که بصورت رندوم یک راه را انتخاب کند؟
      یا اینکه اصلا برعکس احساسات درونی اش عمل کند؟!

      این مثال را میتوان با استفاده از یک خواب هم تعریف کرد.
      فرضا شما در خواب دیده اید که راه صحیح کدام است.
      آیا با این وجود، بصورت رندوم راهی را انتخاب خواهید کرد؟

    2. 2 کاربر برای این پست سودمند از folaani گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Mehrbod (04-27-2013),sonixax (04-26-2013)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •