بسیار ساده است, شاید شما هم مانند من به زبانهایِ C, C++, PHP و Python و بسیاری دیگر آشنایی داشته باشید.
زبان پارسیک نیز مانند همین زبانهای برنامهریزیای به اندیشهیِ شما راستا و شاخ و برگ میدهد, اگرنه چنانکه در زبانِ برنامهریزها میگویند: You can write Fortran in any language.
این هم بازگویی تکنیکیترِ آن که شاید تنها خودِ شما که سررشته از رایانه دارید دریابید:
کارکرد زبان در اندیشه
کارکرد زبان در انگیزش اندیشه
نکته مهندی[1] که در بالا ما به آن پرداختیم نامرزمند شدن اندیشه از سوی زبان بود، ولی آیا چون دو زبان اندیشهیِ گویندگان خود را مرزمند نمیسازند، کارایی یکسانی نیز در فرجام[2] خواهند داشت؟
برای سادگی, بجای بررسیِ زبانهای زنده میتوانیم به زبانهای ساختگی یا همان برنامهریزیِ رایانهای بپردازیم که ساختاری بسیار سادهتر از زبانهای زنده داشته و کارکرد آنها در اندیشه بساویدنیتر است.
زبانهای برنامهریزی در رایانه را به زبانهای تراز-بالا (high-level) و تراز-پایین بخش میکنند. زبانهای تراز-بالا
زبانهایی هستند که به گویش ما هومنان[3] نزدیکتر میباشند، هر چه ترازِ زبان پایینتر میرود نیز به زبان ماشین و اسمبلی نزدیک شده و سرانجام 0 و 1 تنها میرسیم.
تراز-بالاترین زبانهای برنامهریزی هنگام نگارش این نوشتار دو زبان Ruby و Python میباشند.
نکتهیِ شایان یادکرد درباره این دو زبان این میباشند که هر دو همتراز یکدیگر بوده و برای انجام کارهایِ همانندی[4]
نیز ساخته شدهاند و برنامهریزهای دو زبان میتوانند برنامههای خود را بی هیچ دشواری چندانی به دیگری بترزبانند[5].
هرآینه، کسانیکه به هر دو زبان توانا هستند از ویژگیهایِ پنهان ولی مهادین[6] دو زبان نیز آگاهند[7] که همان کارکرد زبان در شیوه اندیشه و راهکاریابی باشد.
دگرسانی[8] فلسفهیِ میان دو زبان که از خواستههایِ سازندگان آغازین آنها برخاسته را میتوان اینچنین کوتاهید (Python Vs. Ruby)
# Python Ruby 1. باید تنها یک راه - و برگزینانه[9] تنها یک راه - آشکار برای رسیدن به پاسخ باشد. باید چندین راه گوناگون برای رسیدن به پاسخ باشد. 2. آشکارگویی (explicitness) همیشه برتر از پوشیدهگویی است. پوشیدهگویی پذیرفتنیتر و خواستنیتر است. 3. کُد باید تَنِک و جدا جدا باشد. کُد میتواند بیاندازه تودرتو و درهم ولی بجایش همفشرده[10] باشد.
این دگرسانیهای ریز در فلسفه ولی به ساختار سراسر دگرسانی در زبان میترزبانند و هنگام کار و اندیشه
روی این دو زبان میتوان بآسانی دریافت و سُهید[11] که چگونه در فرایند اندیشیدن به راههایِ از پیش گزیده شده میگراییم.
نمونهوار، اگر روی زبان Python بدنبال راهکار باشیم, همواره کمابیش بدنبال راهِ آشکار و درست آن میگردیم.
همچنین هنگام کد نوشتن وادار به آشکارگویی و جدا جدا و خوانانویسی هستیم، هنگامیکه در Ruby میتوانیم
و به این سو میانگیزیم که گاه چرخ را از نو ساخته و همان کار را با کُدی همفشردهتر و پوشیدهگویانهتر بیانجامیم.
----
1. ^ meh+and+i::Mehandi || مهندی: اهمیت Ϣiki-En, Ϣiki-Pâ importance
2. ^ Farjâm || فرجام: پایان; خاتمه Ϣiki-En, www.loghatnaameh.org conclusion; ending
3. ^ hu+man::Human || هومن: آدم; هو+منش همچون دُژ+منش (دشمن), کسیکه کارکتر و منش والای دارد. human
4. ^ Hamânandidan || همانندیدن: همانندی کردن; تشبیه کردن to make similar
5. ^ tar+zabânidan::Tarzabânidan <— Tarzabândan || ترزبانیدن: ترجمه کردن to translate
6. ^ meh+âd+in::Mehâdin || مهادین: اصلی Ϣiki-En, Ϣiki-En principal; main
7. ^ âgâh+idan::Âgâhidan || آگاهیدن: آگاه شدن Dehxodâ to be informed
8. ^ digar+sân+i::Digarsâni <— Degarsâni || دیگرسانی: تفاوت ⚕Heydari difference
9. ^ bar+gozin+âne::Bargozinâne || برگزینانه: ترجیحأ preferably
10. ^ ham+fešordan::Hamfešordan || همفشردن: Ϣiki-En to compress
11. ^ Sohidan || سهیدن: حس کردن MacKenzie to sense