
نوشته اصلی از سوی
Mehrbod
خب من از آغاز هم میدانستم میان دستکم من و شما یک همنگری بالایی هست. خواسته
در اینه که چجوری میشود این زیرساختارهای همبودین[1] را فروریزاند. زنان تنبل و تنپرور شدهاند
و مردان (بیشترِ آنهایی که بیرون هستند) به زنان بهایِ بسیار بیشتری از آنچه که سزوار اش هستند میدهند.
اینجا نه تنها زنان باید خودشان را بدگرانند[2], که مردان هم باید چشمداشت و شیوهیِ برخورد اشان را بدگرانند. شما زنان در این زمینه بیگمان امتیازهایِ ویژهای را از دست
خواهید داد; دوران نازپروردگی, ladies first, هزینهیِ شام با دوست پسر, etc به سر خواهند رسید ولی بجایش به همبودی[3] همگن[4] میرسیم که زن و مرد اش به یک اندازه کار و تکاپو میکنند.
هر آینه, از دیدگاه من زنان بویژه در غرب چنین چیزی را خواستنی نمیبینند (من هم بودم نمیدیدم). شما برای چه باید امتیازهایِ
ویژه خودتان را از دست بدهید و به اندازهیِ مردان و همپای آنها به کارهای سخت و دشوار و فرساینده بپردازید؟ که چه شود؟
اگر سخن از پول است, که زنان هماکنون اش در این کشورها در همهیِ کارهای خوب (و تنها کارهای خوب) با مردان ٥٠-٥٠ و بیشتر سهیم[5] شدهاند.
اگر سخن از جایگاه همبودین است, که مردان هماکنون به زنان بهایِ بیشتری از آنکه سزوار اش هستند میدهند.
انگیزهیِ دیگری هم داریم؟
من براستی انگیزهای از سوی خود زنان نمیبینم و پس تنها ابزار همانا دست مردان است: زنان را همتراز خودشان ببینند (دربرگیرندهیِ کار سخت برای زنان + چشمداشت بیشتر از آنها, ...)