گفتیم که, یک چیزی مانند خطای چشم هم از آگرتش[1] (واژهیِ نو را برای همین میسازند که این گنگیها از میان روند) میاید, ولی ارزش شناختشناسیک[2] ندارد.
در اینجا بر دوش شماست بگویید این حس درونی ارزش شناختشناسیک دارد, نه اینکه چون ما یک حس درونی آنجا داریم بگوییم پس هست.
همین را در گفتمان «خودآگاهی» هم با شما داشتیم که میگویی چون ما «حس خودآگاهی» و «خواست آزاد» داریم, پس هر دو هستند.
Via Negativa برای عمل کاربرد دارد, نه برای نگرههایِ[3] فلسفی و اندیشیک.
سودگرایی و فرهشت[4] مهاد[5] فرابرنهادگی[6] - Supervenience Principle میتواند بسادگی توضیح دهد که اخلاقیات پدیدهای مادی[7] و رایانیدنی[8] (براه نگرهیِ
بازیها) است.
کتابی که اینجا معرفی کردم نیز از دیدگاهی که من در این جستار داشتم به اخلاقیات مینگرد: NonZero
اینکه اخلاقیات و دگردوستی همان خودخواهی و خوددوستی ما هستند که با افزایش پیچیدگیِ زیرساختارهایِ همبودین[9] از ما فراتر و بالاتر میروند, چیزی مانند
این سخنی که اینجا داشتیم: مفهوم میهن دوستی و patriotism
در این دیدگاه, نگرش تو که میگویی ما باید فراتر از مرزهای ملیتی به جهان بنگریم میشود همان اخلاقیات فرارفتهای که اگر به گذشته برگردیم میبینم چنین روندی را سپرانده:
هرکس برای خودش؟
هر کس برای تیرهیِ خودش.
...
هر کس برایِ دین خودش.
...
هر کس برای شهر خودش
...
هر کس برای کشور خودش.
...
هر کس برای گویالِ[10] خودش: چیزیکه هماکنون مینزدیکیم[11].
...
هر کس برای جهانِ ِخودش؟
در این نگاه, همچنان زیرساختار همهیِ اینها به "سودگرایی" میترزباند[12], ولی با افزایش پیچیدگیِ اندرکنشها[13] شمار بازیهایِ
ناتهی-برایند (non-zero-zum) نیز بهمینسان بیشتر میشود: ما با دگرخواهی به سود بیشتری برای خودمان میرسیم تا با خودخواهی.
----
1. ^ âgert+eš{pasvand}::Âgerteš || آگرتش: دریافت کردن; نپاهستن Ϣiki-En perception
2. ^ šenâxt+šenâs+ik::Šenâxtšenâsik || شناختشناسیک: Ϣiki-En epistemological
3. ^ negar+e::Negare || نگره: فرضیه Ϣiki-En theory
4. ^ far+hešt::Farhešt || فرهشت: تم; زمینه; موضوع; مضمون Dehxodâ theme
5. ^ meh+âd::Mehâd || مهاد: اصل Ϣiki-En principle; law
6. ^ farâ+bar+nehâd+eg+i{pasvand}::Farâbarnehâdegi || فرابرنهادگی: پدید آمدن زابهای نو از اندرکنش لایههایِ زیرین Ϣiki-En supervenience
7. ^ Mâdi || مادی: material
8. ^ râyânidan+i{pasvand}::Râyânidani || رایانیدنی: رایانش پذیر; محاسبه شدنی Ϣiki-En computable
9. ^ ham+bud+in{pasvand}::Hambudin || همبودین: اجتماعی Ϣiki-En social
10. ^ guy+âl::Guyâl || گویال: کره; گویال زمین Ϣiki-En planet
11. ^ Nazdikidan || نزدیکیدن: نزدیک کردن to bring close; to come close
12. ^ tar+zabânidan::Tarzabânidan <— Tarzabândan || ترزبانیدن: ترجمه کردن to translate
13. ^ andar+kon+eš{pasvand}::Andarkoneš || اندرکنش: تعامل; فرایند اندرکردن Ϣiki-En, fa.wiktionary.org, Ϣiki-Pâ interaction


















































پاسخ با گفتآورد