
نوشته اصلی از سوی
Alice
مهربدجان ، اریک برن تا حدی خزانه ژنتیکی را هم مقصر میداند ؛
قطعاً می توان این پیش نویس را دگرگون کرد ! مشکل با روانکاوی و شناسایی عامل بازدارنده برطرف می شود ؛
برای نمونه شما در سن سه سالگی ؛ ممکن است مادرتان شما را به خانه دوست خود ببرد و شما را ترک کند ؛ اینجا کودک با خود نمی اندیشد که مادر من برای کاری مرا اینجا گذاشته و به زودی برمیگردد ؛ اگر این رویداد بارها و بارها تکرار شود کودک با خود گمان میکند که وجود او برای مادر زیان آور است و برای همین او را ترک میکند ! سپس این تفکر که "تو زیان بخش و به درد نخور هستی" در پیش نویس او شکل می کیرد و در بزرگسالی خود را نشان می دهد ! قطعاً این یک مثال ساده بود و ژرفای شکل گیری پیش نویس پیچیده تر از این است ؛ فقط برای درک ساده تر به میان کشیدمــــ...
عامل بازدارنده با روانکاوی شناسایی شده و پاک می شود !