بیجاست، شورش اسپارتاکوس هم کوتاه بود.
خودتان این سفسته تان را بیابید!!
:e415:
•
نمایش نسخه قابل چاپ
Tu quoque - WiKi
آشکار تر از این نمیشه سفسطه کرد!
اصلا خود این ضرب المثل نمونه خوب "تو هم بدی" هست.
"To clarify, although the person being attacked might indeed be acting inconsistently or hypocritically, this does not invalidate their argument."
یعنی اگر کسی میگه استدلال شما اشتباهه یا کار نادرستی از شما سرزده و... شما نمیتونید به خاطر اینکه خودش همونطور یا حتی بدتر هست حرفش رو رد بکنید!
بیجاست، چیزی که شما و دوست تان کوروش بیخدا هوش
نکردید این است که: "نکوهش" از سوی کسی که خود به
گناه آلوده است نارواست و سخن بر سر درستی یا
نادرستی چیزی که می نکوهد نیست.
برای این که شما هم هوش کنید:
یک سیگاری هم میتواند از زیان های نیکوتین سخن بگوید
و کسی نمیتواند بگوید که سخن تو، چون سیگاری
هستی, نادرست است ( = سفسته ی تو هم بدی)
ولی یک سیگاری نمیتواند دیگری را, به شوند سیگار
کشیدن نکوهش و ایرازش نماید!
این ها دو رهگذر هستند که به باریکی از هم جدا میباشند.
دوزاری افتاد؟
:e415:
•
پارسیگر
:e057:
نارواست؟ این دقیقن مد نظر من بود. من میدونستم که منظور شما بحث اخلاقیِ این انتقاد هست نه صحت و درستی اون. ولی خب اینجوری که شخص ستیزی حساب میشه :e057:
بیجاست حضرت شیخ العلماء :e057:
یک سیگاری هم میتونه موعضه و نصیحت در باب سیگار نکشیدن بکنه. ایرادی به این موضوع وارد نیست. همونطور که یک معتاد میتونه بگه سمت مخدر نرو تا گرفتار نشی. واقعن چه ایرادی در این سخن هست؟:e402:
خیلی جالب هست که دانش منطقی دو کمونیستِ اصیل این انجمن در هنگامِ نصرفیدن ته میکشه. من بابت این به رخ کشیدن سواد منطقی تان از شما به طور کیلویی و عمده سپاسگزارم :e41f:
ولی جهت روشن شدن اذهانتان و یادگیری، نظر شما رو به موارد زیر جلب میکنم:
گیر بعدی احمدینژاد به چیه؟ | وبلاگ رسمی آرش بیخداگفتآورد:
...وقتی به شما ایراد میگیرند که چرا اعدام میکنی چرا شکنجه میکنی چرا توی اقتصاد ادراریدی چرا اینترنت را سانسور میکنی چرا و چرا، بجای پاسخ گو بودن میتونی برگردی بگی خودت هم همینطور
مثال هایی از "خودت هم همینطور":
خودت هم همینطور | شرح مغالطات منطقیگفتآورد:
سودابه – وزن اضافه داشتن برای سلامتی تهدید بزرگی به شمار میرود، سعی کن وزن اضافه نداشته باشی.
کاوه – تو خود اضافه وزن داری، بنابر این به من این رو نگو.
کاوه – بنابر تحقیقاتی که من انجام دادم و آنها را ارائه کردم، استفاده از لباسهای چرمی و پشمی به دلیل اینکه کشتار غیر ضروری حیوانات را ترویج میکند غیر اخلاقی است.
سودابه – ولی تو خود کفش چرمی به پا داری، چگونه میتوانی چنین ادعایی کنی؟
کاوه- تو دیروز وقتی در صف اتوبوس ایستاده بودی تقلب کردی و حق دیگران را ضایع کردی، نمیفهمی که اینکارت بده؟
سودابه- تو خودت هم هفته پیش در صف مترو همینکار رو کردی، نکنه یادت رفته؟
ولی جنبه "شخص ستیزی" این سخن جناب کسرا خیلی ملموس تر هست:
حمله شخصی | شرح مغالطات منطقیگفتآورد:
سودابه- مطهری میگوید که هر آدمی که اهل تفکر باشد به مسئله وجود یا عدم خدا فکر میکند
کاوه – ولی مطهری یک آخوند است، بنابر این سخن او ارزشی ندارد
کاوه- مایکل جکسون معتقد است که سبک موسیقی او انقلابی در موسیقی پاپ بوجود آورد
سودابه – مایکل جکسون یک کودک آزار پلید است، او نمیتواند چنین انقلابی را بوجود آورده باشد.
مغالطات/ علی اصغر خندان/ چاپ دوم/ ص 200گفتآورد:
... زیرا ممکن است یک انسان فاسد الاخلاق، سخن صحیح و مستدلی بگوید و برای آن دلیل و برهان محکمی نیز اقامه کند. چنانچه سلامت اخلاقی یک شخص نیز دلیل صحت و درستی تمام عقاید و سخنان او نیست. بنابر این به هر حال برای نقد یک سخن و عقیده باید صرفا توجه خود را به ارزش منطقی آن معطوف بداریم و از ارزش گزاری و نقد شخصیت سخن گو پرهیز کنیم، زیرا در آن صورت جایی برای بررسی اصل سخن باقی نمی ماند.
حالا در مقابل این مغالطه، من هم میتونم بگم از نظر من کمونیست ها و چپی های سرکوبگر و حاضری خور در مقامی نیستند که بخواهند از ارزش انسانی در اقتصاد کاپیتالیستی انتقاد کنند!
والسلام و علیکم.
پ.ن: در مثال های حضرت آرش بیخدا به وارون سریال های ایرانی، فرد مغالطه گر با اسامی عربی ظاهر شده :e414:
کورش مثلا لاجوردی اگر زنده بود و بیاید از شرایط زندان گوانتنامو انتقاد کند ، آیا شما به او نمیگویی که خودت تا گردن به خون زندانیها آلوده هستی پس این حق رو نداری که از گوانتنمو انتقاد کنی؟
مساله این هست کسی که خودش ۱۰ برابر تبهکار تر است نمیتواند به کسی که مثلا با چک زده تو گوش یکی بگوید کار تو اشتباه است! یک مثل دیگر اینکه انگار رودلف هاس نازی و مسئول اشویتز بیاید بگوید در زندانهای سویس چرا به زندانیها چلو کباب ناهار نمیدهند و این کار غیر انسانی هست! من باشم میگویم برو مرتیکه تو اول یک سوزن به خودت بزن بعد یک جالدوز به دیگران!
شما مغلطه میکنید. واقعن چه ایرادی در "سخن" این فرد هست؟ برای اینکه بهتر درک کنید تصور کنید این انتقادی که مثال زدید تنها به صورت یک نقل قول بی نام و بی منبع روی پارچه ای جلوی سازمان زندان های سوییس نوشته شده باشه. در اونصورت و در حالیکه منبع و گوینده سخن مشخص نیست، در مقابل این انتقاد چه روشی رو باید پیش گرفت؟ راهی جز نقد و بررسی هست؟ فکر میکنم نظرتون این باشه که خیر.
پس میبینید که اعتبار یک سخن، فارغ از سخنگو باید بررسی بشه.
ولی اگر نظر منو بخواهید بهتون میگم که با طرف بحث میکنم و دلایل رو براش تشریح میکنم، سپس به نقطه ای میرسیم که وجوه اشتراکی بیتمون معلوم میشه، مثلن نتیجه میگیریم که باید کرامت یک زندانی پاس داشته بشه. خب از این نقطه اشتراک من گریز میزنم به اینکه زندانی هم یک انسان هست و چطور به کرامت انسان زندانی باید توجه بشه ولی به کرامت انسان آزاد خیر؟
نکوهش کنش ≠ نکوهش کننده
کنش را شما میتوانید بنکوهید, هتّا اگر خودتان کنندهیِ آن باشید (نکوهش دربرگیرندهیِ خودتان هم
خواهد بود), ولی نکوهش دیگران جاییکه خودتان بدتر از آنها هستید میشود سفستهیِ "تو هم بدی".
این میتواند آشکار باشد:
اگر ما بهرهکشان بد هستیم, شما کمونیستها هم بد هستید!
یا نِهان:
شما کمونیستها بهمان و بیسار تبهکاریها را کردهاید (پس از جاییکه شما هم تبهکارید, تبهکاریهایِ ما پذیرفتنیاند).
پارسیگر