خمینی به تنهایی استارت جنگ رو نزد . خمینی به تنهایی توان کشتن آن همه سردار و سر تیپ و ... را نداشت - فقط دستور میداد و همانهایی که انقلاب کرده بودند اجرایش میکردند .
خمینی هارت و پورت میکرد و دستور میداد - و یک عده هم کارهایش را اجرا میکردند . طبق پستی از جناب کاوه :
یکی از آن کسانی که گوش به فرمان خمینی بوده و برای دیدن خمینی بال بال میزده همین فهمیده بوده ! پس نفرمایید کسانی که باعث و بانی جنگ شدند در جبهه نبودند . بودند خوب هم بودند .
اتفاقن همان طوری که پیشتر هم گفته ام در اینجا کسانی غرور آفرین هستند که نقشی در انقلاب و افتضاح 57 نداشته اند و به جنگ رفته اند - نه آنهایی که خودشان باعث و بانی اش بوده اند .
و توجه داشته باشید که همه جا گفته ام غرور آفرین نیستند - نگفته ام قابل احترام نیستند . چون همانهایی هم برای پاک کردن گند کاری خودشان به جبهه رفتند قابل احترام هستند که حد اقل انقدر این شجاعت رو داشته اند که برای جبران اشتباهشون قدمی بردارند .
حضور کودکان در جبهه هم نه تنها مایه غرور و سر بلندی نیست - بلکه به نظر من مایه شرمساری هم هست . حتا اگر فرض کنیم که به کل جمهوری اسلامی در اعزام کودکان به جبهه نقشی نداشته باز هم اعزام کودکان به جبهه غرور آفرین نیست و مایه شرمساری است .
در مورد دخالت نداشتن جمهوری اسلامی هم باز میشود به زندگی نامه حسین فهمیده که از زبان خود جمهوری اسلامی نقل شده اشاره کرد :
گفتآورد:
شهيد فهميده که به دليل کمي سن بارها از سوي مسئولان اعزام کننده با ممانعت از حضور در خط مقدم مواجه شده بود سرانجام با تلاشهاي زيرکانه خويش اعتماد مسئولان نظامي منطقه را جلب کرد و در مناطق درگيري مستقيم با دشمن حاضر شد.
وي سرانجام در روز هشتم آبان 59 در زماني که خرمشهر مورد محاصره رژيم بعث عراق بود، براي جلوگيري از پيشروي تانکهاي عراقي به شهر و قتل عام نيروهاي مقاومت، با نارنجکي در دست از لابه لاي سفير گلوله هاي دشمن خود را به تانک دشمن مي رساند و با استفاده از نارنجک، تانک دشمن را منفجر مي کند که در اثر اين انفجار محل عبور ديگر تانک ها بسته مي شود و خود نيز به شهادت مي رسد.
http://www.jamejamonline.ir/newstext...m=100952904022گفتآورد:
وی در بیست و پنجم یا ششم شهریور ماه ۱۳۵۹ یک هفته پیش از اعلام رسمی آغاز جنگ همراه نیروی مقاومت بسیج به جبههٔ خرمشهر اعزام شد. از آنجا که در روزهای نخستین از شرکت او در خط مقدم جلوگیری میشد، با تلاشهایی از جمله یک نفوذ چریکی به خط نیروهای دشمن، برای حضور در خط مقدم اجازه گرفت. وی در غروب سی و یکم شهریور ماه -از نخستین روزهای اعلام تجاوز نظامی ارتش عراق- همراه با محمد رضا شمس در جبهه نبرد حضور رسمی یافت. این دو، یک بار در هفته اول مهرماه زخمی شده و به بیمارستان ماهشهر اعزام شدند. چند روزی پس از بهبودی با ترخیص از بیمارستان و بازگشت به جبهه و پایان دادن مجدد به مخالفت فرماندهان با حضورشان؛ به خط مقدم اعزام شدند. امّا فهمیده بار دیگر در بیست و هفتم مهرماه طی مقاومت در برابر حملههای دشمن دوباره زخمی شد. او سر انجام در ۸ آبان ماه ۱۳۵۹ در کوت شیخ، نزدیک ایستگاه راه آهن خرمشهر شهید شد. و بقایای بدنش در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.
http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/m...e=Check&Rand=0
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%...8C%D8%AF%D9%87
توجه داشته باشید که در نقل های بالا مدام از اعزام شد و اجازه گرفت و موافقت فرمانده استفاده شده ! نه از یواشکی و .... و این خود سندی است بر اعزام کودکان به میادین نبرد توسط جمهوری اسلامی .
در مورد تانک هم جالبه که نوشته با نارنجکی در دست ! یک تانک دشمن را منفجر کرد . چه طوری میشه با 56 گرم ماده منفجره یک تانک را منفجر کرد ؟!
با 56 گرم ماده منفجره اگر میشد تانک منفجر کرد اسرائیل تا الان باید از صحنه روزگار محو شده بود :21: