ببینید میگم گیر ندید واسه همینه ها :e404:
نه من همچین حرفی جایی نزدم و نمیزنم. تنها چیزی که گفتم این بود که ترس خانمها منطقی هست. ولی خب واقعن چه اصراری دارید برای ورود به دستشویی بانوان؟
نمایش نسخه قابل چاپ
کوروش جان سخنان شما و سیر آنها حقیقتا شگفت انگیز است! بگذارید با وجود سخن شما یک گیر به آن بدهیم چراکه بنظر من نگرش شما شایع است و پرداختن به آن ارزشش را دارد.
شما ابتدا گفتید هر مردی به همان اندازه که احتمال دارد متجاوز نباشد احتمال دارد متجاوز باشد (ِیعنی احتمالش 50-50)، بعد از آن که با پاسخ دوستان خودتان هم تا حدی متوجه عجیب و غریب بودن و ابعاد آن گفتید که ترس خانمها [از تجاوز مردان] منطقیست (احتمالا منظورت این بوده که شرط احتیاط لازم است)، استدلالی که مبنایش با استدلال قبلی کاملا متفاوت است.البته لازم به یادآوری ست که عینا همین استدلال هم برای متجاوز بودن زنان قابل انجام است (چرا که اصلا میزان احتمال در سخن شما اهمیت ندارد و میگویید همینکه احتمال آن صفر نیست کافی ست حتی اگر 1 در 10000 باشد)
چیزی که در سخن شما غایب است قائل شدن ارزش انسانی برای مردان (انسان) است. این استدلال شما تنها مربوط به مسالهیِ جنسیتی نیست، هر فرد چه مرد یا زن در این خطر قرار دارد که قربانی ِ تجاوز جنسی، سرقت، قتل، آدمربایی، کلاهبرداری و... شود، مساله این است که اگر برخورد منطقی در زندگی روزمره با انسانها دزد و قاتل و متجاوز و... فرض کردن آنها و برخورد با آنها بر این مبناست، در چنین رویکردی منطقیست که یک لولهیِ اسلحهیِ آماده را بسمت هرکسی که میبینیم نشانه رویم و آمادهیِ شلیک باشیم، حتی اگر آن فرد دوست یا عضوی از خانوادهیِ ما باشد.
اساسا در چنین منشی چیزی بنام احترام و ارزش برای سایر انسانها معنایی ندارد. اما میدانیم که حقیقتا اینگونه نیست و در عرصهیِ دیگر در زندگی اجتماعی چنین خبری نیست و تنها در شرایط مرد در برابر زن، سیاه در برابر سفید، فقیر در برابر ثروتمند است که چنین استدالالهای محافظه کارانهای را برای ماستمالی کردن (rationalizing) این برخوردها و رفتارها میشنویم. توجه کنید سخن من در رابطهیِ استفادهیِ پارانوئیدگونه و افراطی از این استدلال "دفع خطر احتمالی" (بقول دوستان مسلمان) برای مواردی خاص است و نشان دادن آنچه بطور سیستماتیک در جامعه با چنین استدلالهایی نادیده گرفته میشود یا بهتر بگویم لاپوشانی میشود، وگرنه در مورد لزوم احتیاط (و نه بیاحترامی، و حتی استفاده از خشونت در برابر دیگر انسانها) میشود دراینباره بحث بسیار کرد و من هم از آنجا که شکاک هستم تا حد زیادی با آن موافقم.
نخست آنکه چنین احتمالی وجود ندارد و بساکه درصد مردانِ متجاوز هتا در ایرانی که مردان وسیعا در معرض انواعِ سرکوبهای جنسیتی هستند و گرسنگیِ جنسی بیداد میکند، آنقدر ناچیز است که متجاوز پنداشتنِ مردان پیش از آنکه بتوانند نامتجاوز بودنِ خویش را اثبات کنند، چیزی نیست جز یک عادتِ فرهنگی غیراخلاقی که البته شوربختانه بس همهگیر است، چنانکه بخشی از آنچه ما در اینجا میکنیم زدودنِ هالهی حقیقتنمایِ همین افسانههاست. پس از این اما، شما در همین پست نادرست نبودنِ سخنِ من در مورد «تمرینِ ما برای اینکه از مرد بودنِ خویش شرمنده نباشیم» را نشان دادید و دیدیم که پیاز داغی که گفتید در سخن من نبود آنچنانکه شما دوستِ لیبرالیست و طرفدارِ آزادیِ ما، به ازای همان احتمالِ بسیار ناچیز متجاوز بودنِ یک مرد، نسبت بدانها پیشداوری میورزید و از ما انتظار دارید که باور کنیم که اینها نه از روی زنپرستیست که از روی تحلیل آماری و روشنبینیِ بیطرفانه اما رئالیستیک است!
خیر، این احتمالِ این است که در پرتابِ هزار و یک بار سکه، حداقل یکبار شیر یا خط بیاید. مسالهی شما با روشهای مختلف حل میشود اما در سادهترین حالت اگر همین ترتیب اهمیت داشته باشد (یعنی اینکه هزار بار شیر بیاید و بار 1001 ام خط بیاید) آنگاه ما با یک احتمال بسیار اندک مواجه هستیم:
(0.5 ^ 1000)*(1-0.5) تقسیم بر 2 به توان 1001
اگر ترتیب مهم نباشد،یعنی اینکه از 1001 پرتاب یکبار شیر نیاید، آنگاه احتمال قدری بیشتر است:
c(1001,1) * (1/2 ^ 1000)*(1-1/2
(