البته خلق الله که خود شما ( و امثال شما ) هستید برادر :e420: !!
نمایش نسخه قابل چاپ
0.پاسخ به این پرسش شاید برای شما راهنمای خوبی باشد : فرضیه یا Hypothesis تفاوتش با نظریه یا Theory چیست؟
1.رویای صادقه و این چیزها فعلا پشم هستند تا زمانیکه شما ارتباط واقعی بین رویا و جهان بیرون را اثبات کنید.
2.اهمیت دادن به یک احتمال باید بر مبنای وجودِ آن احتمال باشد. شما زمانی میتوانید یک احتمال را مهم بشمارید که به وجودش اطمینان داشته باشید. برای اثباتِ وجودِ یک احتمال، راههایی هست ولی هرگز شاملِ ادعا کردنِ صرف نمیشود.
3. برای این ادعا که مرگ برایمان پایان است شواهد زیاد است، همچنین برای اینکه بهشت و جهنمی که الله مدینه میگوید وجود ندارد هم شکی نیست و همچنین برای اینکه موجودی به نام الله وجود ندارد. همهی آنچه میتوان گفت این است که به احتمالِ 1 صدمِ درصد شاید خدایی وجود داشته باشد (همانقدر که احتمال دارد هری پاتر وجود داشته باشد). در موردِ ماهیتِ این خدا نیز باز کمترین چیزی هم نمیدانیم. یعنی نمیدانیم که از نظر او چه چیز خوب است و چه چیز بد است. پس همانا بهترین راهکار این باشد که نبودِ خدا را پیشفرض بگیریم.
خوب است، پس یک گام پیش رفتیم، اینکه ادعایی مطرح شود و از سوی کسانی(هر تعداد که باشند) پشتیبانی شود، هیچ اهمیتی ندارد، باید دید که چه دلایل و شواهدی آن را پشتیبانی میکنند(ممکن است اصلا حالتی پیش آید که کسی تاکنون آن را پیشبینی نکرده).
اکنون دلایل محمد رسولالله را برای اثباتِ جهانِ پس از مرگ بازگو کنید ببینیم آیا پذیرفتنی و عقلانی هستند یا خیر؟
پیش فرض های ذهنی شما چنین نتیجه ای می دهد؛ اگر هیچ اشتباه فاحش و یا تغافلی در چینش مقدماتی که نتیجه فوق را به دنبال دارند، مرتکب نشده باشید
شک نکنید اگر خدای احتمالی رنگ واقعی به خود بگیرد، شما را مواخذه نخواهد کرد چرا که خود او گفته:
ما کنا معذبین حتی نبعث رسولا؛ تا حجت بر بنده ای تمام نشود عذاب نخواهد شد.
اما خوشبختانه حجت بر من تمام شده و در حد وسع خویش سعی در تعظیم در برابر عظمت جان جهان خواهم کرد.
دلیل خیلی ساده استگفتآورد:
خوب است، پس یک گام پیش رفتیم، اینکه ادعایی مطرح شود و از سوی کسانی(هر تعداد که باشند) پشتیبانی شود، هیچ اهمیتی ندارد، باید دید که چه دلایل و شواهدی آن را پشتیبانی میکنند(ممکن است اصلا حالتی پیش آید که کسی تاکنون آن را پیشبینی نکرده).
اکنون دلایل محمد رسولالله را برای اثباتِ جهانِ پس از مرگ بازگو کنید ببینیم آیا پذیرفتنی و عقلانی هستند یا خیر؟
محکمترین دلیل بر ممکن بودن چیزی وقوع آن است
قطعا زمانی بوده که حیاتی وجود نداشته است مثلا چهار میلیارد سال پیش
اکنون حیات وجود دارد
پس منطقا تناقضی در وجود مجدد حیات وجود ندارد.
:e057:
آزمون را کسی میکند که از بارآورد آن ناآگاه باشد.
تازه کدام خـُلی است که خودش چیزی را بیافریند برای
اینکه آنهارا آزمون کند؟ اگر نمی آفرید نیازی به
آزمون هم نبود وا گر خوب می افرید ، بازهم نیازی
به آزمون نبود!
سفسته:
من نکردم خلق تا سودی کنم
بلکه تا بر بندگان جودی کنم !!
•
پارسیگر
:e105::e105::e105:
نه جانم، ۳٢ تا غزوه و سریه و راهزنی و کشتار کرد تا "تمکین " کردند
تازه : زمانی که مـُرد، عرب شادی ها کرده و دستشان را حنا بستند که
از شر این دزد رها شدیم، ولی ابوبکر, خالد ولید را با آدمکش ترین
مسلمین فرستاد که چند تا قبیله "مرتد" را کشتار کرده و دیگران بازهم
با دیدن این نشانه های اعجاز (!) "تمکین" کردند. (جنگ های ردّه)
دیگر کسانی که به زیر شمشیر عرب رفتند هم اینجوری تمکین کردند!
•
١- از مسلمانی پرسیدند الله را چگونه ثابت میکنی؟ گفت در قران نوشته!
٢- به ممد گفتند معجزه بیاور: گفت من معجزه نمی اورم ، چون اگر بیاورم
هم باور نمیکنید ( نه اینکه نتونم ها ... نه ...)
۳- ممد غلط کرده چنین گفته: او شق القمر و ردّالشمس کرده، اگر اینها
معجزه نیستند پس چی هستند؟ ( گواهش هم یک زن فامیل خودش بوده)!
•
پارسیگر
اینها که پاسخ پرسشهای من نبودند گرامی. پیشنهاد میشود یکبار دیگر پست پیشین مرا بخوانید.
۱-اینکه میشود پس از این زندگی، زندگی ای دیگر وجود داشته باشد با اینکه حتما چنین رخ دهد متفاوت است. شما نخست نشان دهید که چرا ممکن است زندگی ای پیامد این زندگی مادی ما باشد ، سپس بایستگی آن را نشان دهید.
۲-اینکه من در این زمان در این مکان با این هویت و این فیزیک زنده ام مرا با هر موجود دیگری در هر جای جهان هر زمان و مکان دیگری متمایز میسازد و من هرگز نمونه ای کاملا مشابه نخواهم داشت. برای دانستن اینها نیاز است که اندکی در مورد تحلیل فلسفی و مفهوم ابعاد هستی و همچنین ماتریالیسم بدانید. موجود حی هرگز نمیتواند تکثیر شود. یعنی ممکن نیست یکبار نابود شود و دوباره زاده شود.
۳- با من بحث درون دینی نکنید. قبل از اینکه چیزی بگویید، نخست آن را خوب تعریف کنید، سپس دلایل خود برای درستی آن را بیان کنید.
پایه بحث بر احتمال است نه قطعیت
بحث فیزیکی هم نمی کنیم بلکه بنا بر بحث منطقی است
عرض شد اگر چیزی یکبار واقع شد منطقا تناقضی بر وقوع مجدد آن نیست.
علاوه بر اینکه از علم هم می توان کمک گرفت؛ ما امروز می دانیم
تنها با کاشت یک سلول از یک موجود در محیط خاص دقیقا عین همان موجود کپی و ایجاد خواهد شد
و قرآن روی این موضوع تاکید دارد؛ بلی قادرین علی ان نسوی بنانه