دوستان عزیز امیدوارم بدونین "سیکیدن" در زبان شیرین آذری چه معنایی داره که می خواین پاربسیکین :e105:
نمایش نسخه قابل چاپ
دوستان عزیز امیدوارم بدونین "سیکیدن" در زبان شیرین آذری چه معنایی داره که می خواین پاربسیکین :e105:
پاربسیکید نادرسته، بپارسیکید درسته:
پارسیکیدن —> پارسیک
[می] پارسیکم
[می] پارسیکی
[می] پارسیکد
[می] پارسیکیم
[می] پارسیکید
[می] پارسیکند
بپارسیک
کارواژه دیگر همراستا "تازیکیدن (عربی کردن)" باشد.
در کنارش، در دستور زبان هم این مزهپراکنیها بچهگانه است، اگرنه از فردا هم نباید بگوییم "خریدیم"، چون به "-ریدیم" میرسد و این لوسبازیهای دیگر.
:13::13::13::90::90::lol:
یعنی مولانا و مولوی دو نفر بودند و ما نمی دانستیم!!!!!! من از وقتی یادم هست مولانا و مولوی و ملای روم و جلال الدین محمد بلخی را یکی می دانستم عجب!!! یعنی شما الان اینجا شوخی کردید نه؟ و یا نکند به آخر عمرم رسیده ام که چنین چیزهای عجیبی می شنوم!!!
بعد شما با این سطح سواد در ادبیات می خواهید به دیگران زبان پارسی بیاموزید؟!!!!! و خنده دار آنجاست که با یکی از آن اکانتهایتان (همان اکانت دخترانه اتان که از بد حادثه همنام ماست!) خودتان را مدیر تالار ادبسار اینجا کرده اید و برای خود در اینجا و آنجا نوشابه باز می کنید:))
بخدا این عجیب ترین چیزی بود که می شد شنید:)))) مولانا و مولوی :)))))))))))))
و بنده ام با این سخن شما صد در صد موافقم که فرمودید:
با این تفاوت که در ایران هم بیسواد بسی فراوان هست و البته برخلاف غربیها پر مدعا هم هستند برای نمونه هنوز نمی دانند که مولانا و مولوی یکنفر بوده اند ولی با اینحال خود را متخصص زبان و ادب پارسی می دانند و می خواهند به دیگران پارسی بیاموزند و البته خودشان خودشان را مدیر ادبسار می کنند !!!!!! وای خدا اینها را از ما نگیر:)
چه داستانی داریمها, عمو جان راستش را به شما گفتم :e403: نمیدانستم این دو یکیاند, نگاه کردم دید حق با شماست و سپاس گزاردم.
هرآینه شما هم دگرسانی میان دستورزبان (grammar) و ادبسار (literature) و واژهسار (vocabulary) و چامهسار (poetry)
و دیگریها را بایستی در دید داشته باشید و همهیِ اینها را یک کاسه نکنیه, نمونهوار در چامهسُرایی دانش شما
بیشتر از من است, ولی در ادبسار گمان نمیکنم بیشتر باشد چون نمیگمانم به اندازهیِ من با ادبسار
پارسیک کهن و روس و فرانسوی و آلمانی و ... آشنایی داشته بوده باشید, آنهم به زبان سرچشمه.
...