توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را دیدن نمیکنید برای دیدن کامل نوشتهیِ و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بازی : گفتگو
Crusader
04-04-2014, 04:44 PM
این جستار را به راه انداختم تا در مورد مخزدنها و تجربههایمان به بحث و گفتگو بنشینیم. مبانی آموزشی «بازی» به شکل علمی و تئوریک را در جستار «بازی : آموزش» ادامه میدهیم. پس اینجا فقط میز گردی است برای دوستان کُسباز، تا شرایط و روابط جاری با دوستدخترانمان را آنالیز کنیم و با یاری یکدیگر دنبال راهکارهای بهتری بگردیم. به سبب اینکه بازی ابطالپذیر است و کاملا با تجربههای فردی ما مرتبط میباشد، هرجا که ایدهی نوپایی دادیم و جواب مثبت گرفتیم آن را تحت عنوان «قانون» در جستار آموزش ارائه میدهیم.
:e14c:
Anarchy
04-04-2014, 05:24 PM
جستاری با محتوای مشابه پیش از این داشتیم :
راههای دلبری و مخ زدن (http://www.daftarche.com/%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%85%D8%B1%D8%AF-36/%D8%B1%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%D9%84%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%D9%88-%D9%85%D8%AE-%D8%B2%D8%AF%D9%86-725/)
اگر مایل هستید جستار جداگانه ای داشته باشید ، ایرادی نداره . در این غیر صورت بفرمایید تا جستار ها رو ادغام کنم !!
Crusader
04-04-2014, 06:29 PM
به نظرم جستار جداگانهای نیاز باشد، من دوست دارم اینجا از ترفندها و روابط کنونی خود میز گردی برپا کنیم. راههای دلبری موضوع دیگریست و اگر بنابه ادغام باشد باید با جستار بازی : آموزش یکی شود. (که شخصا این را نمیپسندم، چون جستار آموزش دهها برابر غنیتر از این یکی به نظر میرسد.)
امروز یا یکی از دوستانم در پارکی نشسته بودیم، دو دختر که دورادور آنها را میپاییدیم از رفتارشان پیدا بود تنشان برای دوستی شدیدا میخوارد. مغز کُسیاب من شرایط را به سرعت آنالیز میکند، پس زمانی که برای دومین بار از جلوی ما رد شدند در حالی که سیگارم را به آرامی دود میکردم این چنین گشایش کردم:
- چرا شما دوتا انقدر از جلوی ما رد میشید؟؟
- عددی نیستید، (خطاب به دوستم) عینکی چهار چشم.
پس از آن که با چندین متر فاصله در صندلی کناری ما نشستند سیگار را خاموش کردم و به سمت آنان رفتم:
- خوب بابا حالا شمارتونو بدید انقدر خودزنی نکنید.
- من صد سال سیاه به تو شماره نمیدم.
- آها الان مثلا میخوای بگی عاشق من نشدی؟ :e057: دخترا همه همینو بهم میگن ولی یه دل نه صد دل عاشقم میشن.
- برو بابا گور خر ماداگاسکار!!!
- چی؟ پوزهی خودتو میگی شبیه گورخره؟
- پوزهی خودت شبیه میمونه!
- بیا بابا این شمارمه، سرم خیلی شلوغه از نه شب به بعد میتونی بهم زنگ بزنی.
- (یکی از آنها شماره را میگیرد)
- اوه اوه روی هوا شمارمو زدی، خیالت جمع شد خلاصه؟
- (با کمی خنده و شادی) باشه دیگه برو پی کارت حالا.
- نه پس فکر کردی بهت افتخار میدم بشینم کنارت؟
(و پاتوق را ترک کردم)
نیم ساعت پیش دختر به من اسمس داد! :e10c: بله، ترفندهای بکار برده برای گشایش را ببینید:
بازی اعتماد به نفس: من نیازی به شما ندارم و در ذات خود انقدر آلفا هستم که برای شماره دادن به من خودزنی میکنید.
بازی Pre Selection : دخترهای دیگر همگی مثل شما عاشق من میشوند.
بازی حاضرجوابی : متلکها و پاسخهای بهجا در مقابل گهتستهای آغازین.
به اینها بیافزایید صدا و «نوع بیان» مقتدر و آلفا مابانه را.
اما باید بهوش باشید که در «گشایش خیابانی» دخترها باید اینکاره باشند، اگرنه پاسخ مثبت نمیگیرید. دخترهایی که پارک را متر میکنند یعنی به قصد پسربازی بیرون آمدهاند. پس یادتان باشد، گشایش خیابانی را روی دختری انجام بدهید که زیرچشمی شما را برانداز میکند!
Russell
04-07-2014, 05:57 PM
بنظر دوستان، اگر بخواهیم تفاوتهایِ شرایط را برای بازی در ایران و مثلا نیویورک آمریکا لیست کنیم، چه بدست خواهد آمد؟
وجود چنین لیستی برای تطابق رویکرد و استفاده از روشها و تکنیکهایِ توسعه یافته در غرب بایسته بنظر میرسد!
Dariush
04-07-2014, 06:39 PM
خوب بگذریم این جستار جای مناسبی برای این حرفها نیست. اما شما چرا بطور لایت بازی میکنید؟ هنوز به اثربخشی آن پی نبردید یا اینکه موقیعتتان جور نیست و...؟! چندین بازیکن «حرفهای» در این فروم باشند برویم مثل میستری به طور آزمایشی مخ بزنیم و هرشب میز گردی از روبط روزانهی خود برپا کنیم. یا اگر هم مایل بودید پس از چندین گشایش دور هم جمع شویم و مهمانی شبانه بگیریم و از کُس و کون دختران زیباچهره، این اکسیر ناب طبیعت نهایت بهره را ببریم.
:e105::e415::e00e:
چون گمان میکنم شروعی آرام میتواند اطمینانِ بیشتری به من بدهد وگرنه خطر اینکه در اثرِ شکستهای ابتدایی دلزده و پشیمان شوم وجود دارد. ولی گفتگو در این مورد را حسابی پایه هستم! هیچ چیز بهتر از به اشتراکگذاریِ تجربهها در این مورد موثر نیست.
Crusader
04-10-2014, 09:49 AM
چون گمان میکنم شروعی آرام میتواند اطمینانِ بیشتری به من بدهد وگرنه خطر اینکه در اثرِ شکستهای ابتدایی دلزده و پشیمان شوم وجود دارد. ولی گفتگو در این مورد را حسابی پایه هستم! هیچ چیز بهتر از به اشتراکگذاریِ تجربهها در این مورد موثر نیست.
بله در مراحل اولیه محتملا به هنگام سرپوزی خوردن دلزده و نادم میشوید. اما رفته رفته که رقمهای مخ زنی بالا رفت و حرفهای شدید پاسخ منفی دختر را به پشمتان هم نمیگیرید و سریعا به دنبال گزینهی دیگری میروید. من تاکید میکنم که شما هرچقدر هم حرفهای باشید محال است سرپوزی نخورید، پس اینکه اگر به شما «نه» بگویند سرخورده بشوید را از ذهنتان به دور بریزید. شما میتوانید خیلی ساده از طریق افزایش کمیت بازی موفقیتهایتان را افزایش بدهید، کیفیت در بازیهای برونگرا چندان محوریت ندارد، کمیت را افزایش بدهید.
اکنون مایلم بدانم که شروع لایت و آرام شما چه میزانی از موفقیت و مخ زنی را برایتان به ارمغان آورده است؟
Mehrbod
04-10-2014, 10:54 AM
بنظر دوستان، اگر بخواهیم تفاوتهایِ شرایط را برای بازی در ایران و مثلا نیویورک آمریکا لیست کنیم، چه بدست خواهد آمد؟
وجود چنین لیستی برای تطابق رویکرد و استفاده از روشها و تکنیکهایِ توسعه یافته در غرب بایسته بنظر میرسد!
من چندباری خواستم اینجا بنویسم, ولی همین بازدارنده بود. راههایی که من برای دختربازی دارم به درد چندانی برای ایرانیان نمیخورند.
بیشترین جاییکه من دختربازی کردهام دیسکوها و nightclubها بودهاند (که امیر آنها نمونهوار را
بی کاربرد میدانست) و اگر نیک بنگرم, یک کتاب میتوانم دربارهیِ آیینهای nightclub و دختربازی اش بنویسم.
بله در مراحل اولیه محتملا به هنگام سرپوزی خوردن دلزده و نادم میشوید. اما رفته رفته که رقمهای مخ زنی بالا رفت و حرفهای شدید پاسخ منفی دختر را به پشمتان هم نمیگیرید و سریعا به دنبال گزینهی دیگری میروید. من تاکید میکنم که شما هرچقدر هم حرفهای باشید محال است سرپوزی نخورید، پس اینکه اگر به شما «نه» بگویند سرخورده بشوید را از ذهنتان به دور بریزید. شما میتوانید خیلی ساده از طریق افزایش کمیت بازی موفقیتهایتان را افزایش بدهید، کیفیت در بازیهای برونگرا چندان محوریت ندارد، کمیت را افزایش بدهید.
اکنون مایلم بدانم که شروع لایت و آرام شما چه میزانی از موفقیت و مخ زنی را برایتان به ارمغان آورده است؟
کسی که نتواند درد وازنش (= rejection) را برتابد همان بهتر که تک و تنها بمیرد. برای دختربازی (یا براستی هر کار درخور دیگری) پوست
باید کلفت باشد و همانجور که دوست امان گفت, خودباوری همواره روی ١٠٠, چه که اگر خودباوری اتان را ببازید همهچیز را باختهاید.
جدای این درد وازنش هم مانند هر چیز دیگر با تکرار و بالارفتن بسامد بفراخور میکاهد و برزش بسیار خوبی هم است, یاد بگیریم روی احساسها کنترل داشته باشیم.
یک نکتهای را چندباری دربارهیِ درد وازنش گفته بودم, وازنش فرگشتیگ فرا-اندازه دردناک است, چراکه در گذشته و در تیرههایِ
نخستینی (که بیشتر زمان فرگشت آدمی در گروهکهایِ کوچک سپریده) اگر نمونهوار یک پسری آنجا از دختری درمیخواست و در پاسخ وازده میشد,
آن اندازه تیرهها کوچک بودهاند که همه از این وازدگی او دیر یا زود آگاه میشدند و شانس او در اینکه یک بار دیگر به کسی
درخواست بدهد و وازده هم نشود بسیار پایین میآمد; پیشگزینش نائین: اگر یکی او را پیشتر وازده, پس حتما عیب و علتی داشته و من هم بهتره وابزنم.
امروزه که همهیِ ما ولی در کلانشهرهایِ چند میلیونه میزیویم این درد کودنانه و به درد نخور است و کارکرد اش را بروشنی از دست داده, پس شایستهیِ فروپیچش هم میباشد.
هر آینه نباید فراموشید, در جاهایِ کوچک این دردناکی دوباره کارکرد میاید. یکی از جاهاییکه امروزه این درد کارکرد دارد همین nightclubهاست که بالاتر گفتم,
اگر در nightclub نسبتا کوچکی دختره شما را پس بزند میتوانید لاسیدن با دیگر دخترانی که از دور وازدگی اتان را دیدهاند را دیگر درجا بفراموشید و باید به ترفندهایِ دیگر روی آورید.
ولی بیرون از nightclub, هِه, باید آماروار (statistically) یا زیباتر بگوییم, serendipitously پیش رفت و کمیت هزاران بار بر کیفیت برتری میابد.
پارسیگر
Crusader
04-10-2014, 11:21 AM
کسی که نتواند درد وازنش[٢] (= rejection) را برتابد[٣] همان بهتر که تک و تنها بمیرد. برای دختربازی (یا براستی هر کار درخور دیگری) پوست
باید کلفت باشد و همانجور که دوست امان گفت, خودباوری همواره روی ١٠٠, چه که اگر خودباوری اتان را ببازید همهچیز را باختهاید.
جدای[٤] این درد وازنش هم مانند هر چیز دیگر با تکرار و بالارفتن بسامد[٥] بفراخور میکاهد و برزش[٦] بسیار خوبی هم است, یاد بگیریم روی احساسها کنترل داشته باشیم.
یک نکتهای را چندباری دربارهیِ درد وازنش گفته بودم, وازنش فرگشتیگ[٧] فرا-اندازه دردناک است, چراکه در گذشته و در تیرههایِ
نخستینی[٨] (که بیشتر زمان فرگشت[٩] آدمی در گروهکهایِ کوچک سپریده) اگر نمونهوار یک پسری آنجا از دختری درمیخواست[١٠] و در پاسخ وازده میشد,
آن اندازه تیرهها کوچک بودهاند که همه از این وازدگی او دیر یا زود آگاه میشدند و شانس او در اینکه یک بار دیگر به کسی
درخواست بدهد و وازده هم نشود بسیار پایین میآمد; پیشگزینش نائین[١١]: اگر یکی او را پیشتر وازده, پس حتما عیب و علتی داشته و من هم بهتره وابزنم.
امروزه که همهیِ ما ولی در کلانشهرهایِ چند میلیونه میزیویم[١٢] این درد کودنانه و به درد نخور است و کارکرد اش را بروشنی از دست داده, پس شایستهیِ[١٣] فروپیچش[١٤] هم میباشد.
هر آینه نباید فراموشید, در جاهایِ کوچک این دردناکی دوباره کارکرد میاید. یکی از جاهاییکه امروزه این درد کارکرد دارد همین nightclubهاست که بالاتر گفتم,
اگر در nightclub نسبتا کوچکی دختره شما را پس بزند میتوانید لاسیدن[١٥] با دیگر دخترانی که از دور وازدگی اتان را دیدهاند را دیگر درجا بفراموشید و باید به ترفندهایِ[١٦] دیگر روی آورید.
ولی بیرون از nightclub, هِه, باید آماروار (statistically) یا زیباتر بگوییم, serendipitously پیش رفت و کمیت هزاران بار بر کیفیت برتری میابد.
در مورد سرپوزی خوردن من راهکاری برای کاهش درد مربوطه به ذهنم نمیاید، جز اینکه دختر را جدی نگیرید و با خنده و حاضرجوابی او را قهوهای کنید. یک «دوست» دخترباز در راه افزایش اعتماد به نفس بیاندازه موثر واقع خواهد شد، بعد از مدتی نه گفتن دخترها برایتان کاملا عادی میشود و حتی شاید مثل من از سرپوزی خوردن هم لذت ببرید. اعتماد به نفس من برای مخزنی از طریق نشست و برخاست با یکی از همین دوستان دخترباز به طول برج میلاد صعود کرد. او حتی پس از نه گفتن دخترها هم بیخیال نمیشد و به قدری گیر سه پیچه میداد که گاهی دخترها میدویدند به سوی کیوسک پلیس، یا از مردان دیگر با التماس طلب کمک میکردند و ...! کلید موفقیت همانا اعتماد به نفس شماست، دخترها از مرد کمرو و خجالتی بیزارند و برایشان کمترین میزانی از جذابیت جنسی را ندارد. میبایستی که به معنای واقعی «پررو» باشید و اگر دختر بخواهد در آغوش آلفای شما بماند کاملا مطیع و فرمانبردارتان باشد.
برای مخ زدن شما فقط باید بازی را بیاموزید و روی فاکتورهای ذهنی خود و دختر کذایی سرمایهگذاری کنید. چرا امکانات حداقلی هم نیاز دارید، یک پراید مدل 84 و بوغی، اندکی تیپ و لباسهای مرغوب! همین. (موهای فشن و سیخ کرده و ... هم فاجعه است! تیپ شما باید طوری باشد که معلوم نباشد دو ساعت جلوی آینه پشم و پیل خودتان را پیراستهاید)
Russell
04-10-2014, 03:34 PM
من چندباری خواستم اینجا بنویسم, ولی همین بازدارنده[١] بود. راههایی که من برای دختربازی دارم به درد چندانی برای ایرانیان نمیخورند.
بیشترین جاییکه من دختربازی کردهام دیسکوها و nightclubها بودهاند (که امیر آنها نمونهوار را
بی کاربرد میدانست) و اگر نیک بنگرم, یک کتاب میتوانم دربارهیِ آیینهای nightclub و دختربازی اش بنویسم.
آری محیط ایران با استراتژی شبانه نمیخواند، یا خیلی کم میخواند. ولی در روز که موضوع بحث من است شاید وضع متفاوت باشد.
Nevermore
04-12-2014, 11:24 AM
دوستان من وضعیتی را برای شما تشریح می کنم و از شما می خواهم هر کدام راهکاری که به نظرتان می رسد را بگویید:
موقعیتی را متصور شوید که دختری که در محیط کاری مدت ها است می شناسید خود به یک باره به شما اس ام اس دهد و پا پیش گذارد و شما هم مراحل ابتدایی ِ آشنایی را از سر گذرانده اید و تا جایی که می شده از اشارات جنسی بهره برده اید به نحوی که بار ها دختر مورد اشاره به شما گفته "خیلی پررویی" وحتی یک بار هم گفت:"وقتی اینجوری باهام حرف می زنی دوست ندارم".اما نکته اینجا است که من یکی دو باری واقعا گمان کردم که شاید نمی خواهد و به دنبال فرندزون و این حرفها است و مدتی سگ محلی کردم،ولی دختره باز پا پیش گذاشت و سعی کرد دوباره بهم نزدیک بشه و من هر بار تهاجمی تر از قبل سعی کردم اشارات جنسی را ادامه دهم،حال چند نکته را در نظر بگیرید:
1-دخترک به واقع چهره ی زیبایی دارد و اگر 9 از 10 نباشد بدون شک بالای 8 است.
2-احتمال بسیار بالایی می دهم که باکره باشد.
3-دو بار درخواست قرار با من را پیچاند.
اینجا پرسش نخست من این است که گه تست "نه" به قرار را چگونه می توان به سلامت رد کرد؟دو اینکه اشارات جنسی را چه زمانی باید شروع کرد؟
آخرین پرسش هم اینکه به نگرتان جای امیدی هست که ادامه دهم یا بروم پی کارم؟:e057:دختران ِ انجمن هم می توانند به شرط راستگویی و حسن نیت پاسخ دهند.:e403:
Crusader
04-12-2014, 12:02 PM
اینجا پرسش نخست من این است که گه تست "نه" به قرار را چگونه می توان به سلامت رد کرد؟دو اینکه اشارات جنسی را چه زمانی باید شروع کرد؟
آخرین پرسش هم اینکه به نگرتان جای امیدی هست که ادامه دهم یا بروم پی کارم؟
قطعا جای امید فراوانی وجود دارد. اما نباید در مرحلهی فرندزون با او گفتگوی جنسی کنید، شما باید نشان بدهید که شیفتهی ویژگیهای جنسی او نشدهاید، از اخلاق و افکار او تعریف بکنید. مثلا بگویید از طرز حرف زدن و بیان تو خیلی خوشم میاید و از این چرندیات خندهدار! به حرف بازیکنان آماتور توجه نکنید، اگر بگویید چه کونی داری و ... ریسک کردهاید و دختر به خیال اینکه برای سکس با او دوست هستید ممکن است شما را رها کند. اگر خودش پا پیش گذاشته یعنی شما را آلفا دیده و متمایل است از شما بیشتر بداند، این یعنی برای شما موقعیت مناسبی پیش آمده و تا میتوانید باید ذهنپردازی دختر را معطوف به ویژگیهای جذاب خود کنید. بنابراین پررو باشید اما چهارچوب جنسی دختر را در این مرحله درهم نشکنید.
این را فراموش نکنید، قانون اول دختربازی میگوید که دخترها هرگز شما را انتخاب نمیکنند، مگر اینکه شما را از «تمام» مردهای موجود در محافل دوستی و محل کار و ... سرتر ببیند. پس در محل کار شما باید با رفتاری آلفا مابانه خودتان را از مردان دیگر سرتر نشان بدهید، مراحل سنتی آلفا شدن را به طور ذهنی طی کنید: مردان دیگر باید به طور گروپی دور شما حلقه بزنند و رئیس باشید، جلف نباشید تا مردان دیگر به شما احترام بگذارند و ... اینها تماما در ذهنپردازی دختر تاثیر مستقیم دارند.
به دختر زنگ بزنید و هرگز به اساماس اکتفا نکنید، دختر باید صدای شما را به دفعات بشنود تا بیشتر و بیشتر ذهنپردازی کند. اساماس هیچ تاثیری ندارد، دخترها به طور سمعی شدیدا عاشق و شیدا میشوند. نوع بیان را هم که خودتان میدانید باید جذاب و مقتدر باشد...
در قرارهای اول بازی کینو را رعایت کنید، میتوانید از تکنیک من بهره ببرید. به او با مزاح بگویید یکی از معیارهای من برای همسرگزینی دستهای دختر میباشد، دستت را بده ببینم چطور است و دقایقی دست او را لمس کنید. به شوخی در کتف او بزنید و خلاصه به نحوی با او تماس جسمانی برقرار کنید تا تنشها زدوده شوند. سعی کنید به طور ضمنی و ناخوداگاه خودتان را در موقعیت فاعلی و فرمانده و دختر را در جایگاه مفعولی و فرمانبردار قرار بدهید، حتی در موارد کوچک باید به او دستور بدهید. مثلا اگر میخواهید تفالههای ساندویچی که در پارک خوردید را به سطل آشغال بیاندازید به او بگویید که این کار را انجام بدهد. اما در عین حال باید به او «احترام» هم بگذارید که از خطر افراط در بازی بکاهید، در کافه در را بگشایید تا اول او وارد شود و ... پس در رفتار فرمانده باشید اما در گفتار بتا و زندوست.
علاوه بر اینها پیشگزینی و اصول مهم بازی را رعایت کنید تا اولین ارتباط جنسی را از او دریافت کردید. خلاصه حواستان باشد که دختر از زیر دستانتان سُر نخورد، اینکه در محل کار با شماست یعنی موقعیت فریبگری برای شما پیش آمده و تا میتوانید باید استفاده بکنید، اینکه به شما کنجکاو است یعنی بهترین فرصت برایتان پیش آمده... از این فرصتها به نحو احسنت استفاده بکنید و نتیجه را اینجا گزارش بدهید.
Russell
04-12-2014, 12:21 PM
اینجا پرسش نخست من این است که گه تست "نه" به قرار را چگونه می توان به سلامت رد کرد؟دو اینکه اشارات جنسی را چه زمانی باید شروع کرد؟
شهریار جان در مورد پیشنهاد قرارت و چگونگی «نه»یِ او بیشتر توضیح میدهی؟
Nevermore
04-12-2014, 04:29 PM
قطعا جای امید فراوانی وجود دارد. اما نباید در مرحلهی فرندزون با او گفتگوی جنسی کنید، شما باید نشان بدهید که شیفتهی ویژگیهای جنسی او نشدهاید، از اخلاق و افکار او تعریف بکنید. مثلا بگویید از طرز حرف زدن و بیان تو خیلی خوشم میاید و از این چرندیات خندهدار! به حرف بازیکنان آماتور توجه نکنید، اگر بگویید چه کونی داری و ... ریسک کردهاید و دختر به خیال اینکه برای سکس با او دوست هستید ممکن است شما را رها کند. اگر خودش پا پیش گذاشته یعنی شما را آلفا دیده و متمایل است از شما بیشتر بداند، این یعنی برای شما موقعیت مناسبی پیش آمده و تا میتوانید باید ذهنپردازی دختر را معطوف به ویژگیهای جذاب خود کنید. بنابراین پررو باشید اما چهارچوب جنسی دختر را در این مرحله درهم نشکنید.
این را فراموش نکنید، قانون اول دختربازی میگوید که دخترها هرگز شما را انتخاب نمیکنند، مگر اینکه شما را از «تمام» مردهای موجود در محافل دوستی و محل کار و ... سرتر ببیند. پس در محل کار شما باید با رفتاری آلفا مابانه خودتان را از مردان دیگر سرتر نشان بدهید، مراحل سنتی آلفا شدن را به طور ذهنی طی کنید: مردان دیگر باید به طور گروپی دور شما حلقه بزنند و رئیس باشید، جلف نباشید تا مردان دیگر به شما احترام بگذارند و ... اینها تماما در ذهنپردازی دختر تاثیر مستقیم دارند.
به دختر زنگ بزنید و هرگز به اساماس اکتفا نکنید، دختر باید صدای شما را به دفعات بشنود تا بیشتر و بیشتر ذهنپردازی کند. اساماس هیچ تاثیری ندارد، دخترها به طور سمعی شدیدا عاشق و شیدا میشوند. نوع بیان را هم که خودتان میدانید باید جذاب و مقتدر باشد...
در قرارهای اول بازی کینو را رعایت کنید، میتوانید از تکنیک من بهره ببرید. به او با مزاح بگویید یکی از معیارهای من برای همسرگزینی دستهای دختر میباشد، دستت را بده ببینم چطور است و دقایقی دست او را لمس کنید. به شوخی در کتف او بزنید و خلاصه به نحوی با او تماس جسمانی برقرار کنید تا تنشها زدوده شوند. سعی کنید به طور ضمنی و ناخوداگاه خودتان را در موقعیت فاعلی و فرمانده و دختر را در جایگاه مفعولی و فرمانبردار قرار بدهید، حتی در موارد کوچک باید به او دستور بدهید. مثلا اگر میخواهید تفالههای ساندویچی که در پارک خوردید را به سطل آشغال بیاندازید به او بگویید که این کار را انجام بدهد. اما در عین حال باید به او «احترام» هم بگذارید که از خطر افراط در بازی بکاهید، در کافه در را بگشایید تا اول او وارد شود و ... پس در رفتار فرمانده باشید اما در گفتار بتا و زندوست.
علاوه بر اینها پیشگزینی و اصول مهم بازی را رعایت کنید تا اولین ارتباط جنسی را از او دریافت کردید. خلاصه حواستان باشد که دختر از زیر دستانتان سُر نخورد، اینکه در محل کار با شماست یعنی موقعیت فریبگری برای شما پیش آمده و تا میتوانید باید استفاده بکنید، اینکه به شما کنجکاو است یعنی بهترین فرصت برایتان پیش آمده... از این فرصتها به نحو احسنت استفاده بکنید و نتیجه را اینجا گزارش بدهید.
امید جان، سپاس از پاسخ مفصل ات،اما من به دنبال پاسخ روشن تر و دقیق تری بودم،اینکه به طور کلی هرکس اگر با "نه" به قرار مواجه شد باید چه کند،یکی از راه هایی که به ذهن خود ام رسید،قرار اجباری بود،به این ترتیب که سر ساعت مشخص که می دانم دختر مورد نظر کجاست بروم سوار اش کنم اما این کار قدری به نظرم بتاگونه آمد.
شهریار جان در مورد پیشنهاد قرارت و چگونگی «نه»یِ او بیشتر توضیح میدهی؟
یک چیزی در این مایه ها:
من:امروز خیلی هوس قلیون کردم،نمی خوای یه قلیون منو مهمون کنی؟
دختر:من مهمونت کنم؟چه پررویی تو.
من:پس چی؟نکنه توقع داشتی من مهمونت کنم؟ساعت چند میای دنبالم؟
دختر:امروز و این هفته اینقدر کارای دانشگاه ریخته سرم که نگو،پدرم داره در میاد،اصن وقت نمی کنم برم بیرون.
.
.
.
دوبار چنین حالتی پیش آمد.:e108:
Dariush
04-14-2014, 01:32 AM
اکنون مایلم بدانم که شروع لایت و آرام شما چه میزانی از موفقیت و مخ زنی را برایتان به ارمغان آورده است؟
خب من فعلا بازی را بیشتر روی دختران و زنانِ دور و برِ خودم امتحان میکنم؛ نه در خیابان و پارک، هنوز برای اینها زود است. در این حالت بازی برایم ارمغانهایی داشته که برای خودم هم گاهی تعجببرانگیز هستند! در یک مورد من توانستم با دختری قرار داشته باشم که تقریبا برایش نامرئی بودم (او هم تقریبا همینطور بود البته!)؛ البته بعد از اینکه با دو دخترِ دیگر روابط حسنه برقرار کردم. کاری که برای مرئی شدن کردم اینطور بود که به جای آنکه مستقیما نگاهِ او را به خودم جلب کنم نگاهِ اطرافیاناش را جلب کردم. ما هفتهای دوس سه روز در محیطی که حدود 20 نفر حضور دارند با هم هستیم و کار میکنیم. من کاری کردم که دوستانِ (پسر و دختر) او که مرا بیشتر میشناختند توجه بیشتری به من داشته باشند و آن را معمولا با شایع کردنِ دروغهایی شاخدار انجام میدادم. مثلا برای چند هفتهای که نبودم شایع کردم که قرار است بروم تورِ اروپایی! من میدانستم رد کردنِ آن صدمهی چندانی به من نمیزند، همین که تصوراتِ او در این چند هفته به من کمک میکردند کافی بود. البته من هرگز ان دروغ را رد هم نکردم، از این بابت که به آن نیاز داشتم.
من یک چیز فهمیدم و آن اینکه بعد از یک هفته کار کردن روی این پروژه کاملا در آن غرق شده بودم؛ تمامِ کنشها و واکنشهای من در آن محیط به این پروژه وابستگی پیدا کرده بودند، همه جا به آن فکر میکردم و جزئیترین حرکاتِ دخترِ مربوطه را کاملا دقیق و هوشیارانه زیر نظر داشتم! گویی شترنگ بازی میکردم و نه تنها دختر را زیر نظر داشتم تمامِ رقبایم در آنجا نیز از چشمانِ من دور نبودند. بار دیگر به قدرت رانههایم ایمان آوردم. تمامِ کارهایم طبقِ الگوریتمهایی ناخودآگاه ارزشیابی و شبیهسازی ذهنی میشدند، در تندایی که قبلا کمتر تجربهاش کرده بودم. اینها البته وابستگی تام به روش من (بازی) نداشتند بلکه به هدفم مربوط بودند، من به چیزی فکر میکردم که باید آن را تا آخر ادامه میدادم و آن آزمایش کردنِ بازی در عمل بود و بررسی نتایجاش بود.
خودنمایی عینی بیشک فازِ بعدی بود. باید بیشتر جلویش میبودم و او مرا بیشتر میدید! وقتِ نهار و وقتِ رفتن بهترین وقتها برای اینکار بودند. سعی میکردم جلوی او بیشتر با دختران لاس بزنم و آنها را بخندانم! کارِ خیلی سختی برای من بود، شاید یکی از سختترین کارهایی که تاکنون کردهام. اما داشتم موفق میشدم، چون او کم کم به جمعِ ما ملحق شد. اوائل ساکت بود و فقط میخندید یا خیلی محتاطانه جملهای میگفت. گهتستهایش از همان دورِ هم بودنها آعاز شد. یکی دوتا از گهتستها را بسیار بد پاسخ دادم، چنانکه ناامید شدم از اینکه بتوانم بدستاش بیاورم. اما خوشبختانه اینطور نشد.
یک پرانتز: بتای درونام مرا رسما داشت میگائید! شاید صدها بار خواستم بیخیالِ این بازیها شوم، شبهای زیادی با عذابوجدان از دروغهایم خوابیدم، بارها حالم از خودم بهم خورد، خلاصه اینکه داشتم خفه میشدم، گویی سرطان روان گرفته بودم؛ اما کافی بود او یکبار از جلوی اتاقِ من رد شود و بوی تناش به مشامام برسد، همهی آن درگیریهای درونی برباد میرفتند، همچون نرّه اسبی در دشتها و چمنزارهای پهناور بهاری بودم که بوی مادیان چنان از خود بیخودم میکند که میتوانستم کیلومترها دنبالاش بدوم! گویی درونم یک جانور بیدار شده بود؛ من قبلا هرگز اینطور نبودم! من قبلا هرگز چند ساعتِ متمادی به فکرِ یک دختر نبودم!ذهن و فکرم در اختیارِ خودم نبودند. من هورمونها را درونِ رگهایم حس میکردم. میخواستم هرجور شده به هدفم برسم، اینبار اما هدفِ نخستینِ من فراموشم شده بود و فقط میخواستم او را به چنگ آورم.
Passions!
Passions!
Passions!
من داریوشی را تجربه میکردم که قبلا هرگز نبودم. من یک جانور شده بودم! نمیخواستم همیشه اینطور باشم، ولی نمیتوانستم دختر را رها کنم. چند باری که او در محلِ کار نبود همچون دیوانهها شده بودم ، گویی خورهی شهوت دارد مرا از درون میخورد. راستاش من نمیتوانم اینطور باشم؛ این منای نیست که بتوانم به آن افتخار کنم، بازی با خردِ من سازگار نیست. بعید است که من هرگز بازیکن شوم ولی برنامه دارم که حداقل تا دو سال هرجور که شده بازی را ادامه دهم.
نگاههای او از دور را میدیدم؛تا همین جا من به دستاورد بزرگی رسیده بودم: من دیگر نه تنها برای او نامرئی نبودم که توسطِ او دنبال میشدم. اما میدانستم که هنوز برای پیشنهاد دادن زود است. حداقل یکبار گپ و گفتِ خودمانی و خصوصی لازم بود. من باید تمامِ سخنانِ او را میفهمیدم. شاید صدها سوژه برای گفتگو با او را تحلیل کردم و انواعِ گوناگونِ سناریوها را در ذهنم شبیهسازی میکردم. تا اینکه بالاخره فرصت دست داد و من توانستم با شروع کردن در مورد همکاری که مدتی بود که ناپیدا بود با او یک ساعتی گفتگو کنم. دختر سختی بود واقعا، خیلی مراقبِ حرفهایش بود و تا آنجا که میتوانست حینِ حرف زدن به من نگاه نمیکرد. به هیچ وجه امکان نداشت بتوانم در آن شرایط کینو را به کار ببرم. چون نمیخواستم به گوشاش برسد که من در حالِ تحقیق در موردش هستم، با کسی در موردش حرف نمیزدم و اطلاعاتِ خیلی کمی از او داشتم؛ اما الان وقتاش بود که بفهمد من دنبالش هستم، شمارهاش را از جایی گیر آوردم و پیام دادم:
من:سلام، شب بخیر، اگه گفتی من کیام؟
دختر: سلام، می دونم!
من:واقعا؟ کی هستم؟
دختر:داریوش!
رسما شاخ درآوردم. امکان نداشت! من داشتم خیلی زیرکانه او را دنبال میکردم! دو حالت داشت:
یا او شماره مرا داشت
یا اینکه واقعا فهمیده بود که من دنبالش هستم!
با توجه به اینکه او دختر باهوش و زیرکی بود، موردِ دوم کاملا محتمل بود! برای اینکه مطمئن شوم:
من:شمارهی منو داشتی؟
دختر:نه!
من: دروغ نگو!
دختر: دروغ چیه؟ شمارهی تورو میخام چیکار آخه؟
من: پس از کجا فهمیدی که منم؟
دختر: فهمیدم دیگه!
من: آخه همچین چیزی خیلی بعیده!
دختر: بعیده واسه اینکه تو هنوز ما دخترا رو نشناختی:)
من واقعا نمیتوانستم بفهمم! امکان نداشت او از پروژهی من باخبر شود. فهمیدنِ او شبیه به درکِ حرفهاییست که پشتِ نگاهِ مردیست که از دویست متری میگذرد و نیمنگاهی میاندازد و میرود. شبیه به پیدا کردن ردِ پای یک اردک روی رودخانه بود! ترجیح دادم در این مورد چیزِ دیگری به او نگویم، چون به نظرم رسید این که خودش از اول همه چیز را فهمیده ، بیشتر به نفعم است. پیشنهادِ قرار دادم، رد کرد! بدونِ اینکه علتاش را بپرسم گفتم هرجور راحتی. با اینکه حسِ بدی داشتم و نمیتواسنتم راحت باشم، اما میدانستم این پایانِ ما نیست. حدسم درست بود: فردای آن شب، خودش به اتاقم آمد و گفت:
میدونی چرا پیشنهادتو رد کردم؟
من سعی میکردم تا میتوانم به او سگمحلی کنم:
به خودت مربوطه، دلیلی نداره من بدونم.
خب حالا، لوس نشو دیگه!
لوس چیه بابا، حتما فکر کردی خیلی واسم مهمه که بدونم چرا پیشنهادمو رد کردی؟
نیست؟
هه...
از اتاقم رفت. چند دقیقه بعد پیام دادم:
میخای فردا تو کافیشاپِ پایینِ خیابون بگی چرا ردم کردی؟
ساعتِ چند؟
بعد از کار دیگه.
اوکی:)
فردا در موردِ همه چیز حرف زدیم غیر از دلیلِ رد کردناش، اصلا فراموشمان شده بود! قرار خوبی بود و جز شلوغی کافیشاپِ مربوطه هیچ مشکلی پیش نیامد.
من چندین جا را برای آنکه رعایتِ برخی مواردِ امنیتی عوض کردهام اما کلیتِ آن همین بود! من در این مورد بعدا بیشتر خواهم نوشت. از این تجربه چند نکتهی مهم قابلِ استخراج است که فردا در جستارِ بازی:آموزش قرار خواهم داد. نظر دوستان چیست؟ من هنوز تماسِ فیزیکی با او نداشتهام، به نظرم زود است، اینطورنیست؟
izabel
04-14-2014, 11:52 AM
به نظر شما دوستان این جمله چقدر درسته؟
وجود فرد به اصطلاح دخترباز فاقد معرفت و انسانیت هست.
Anarchy
04-14-2014, 05:52 PM
@Dariush (http://www.daftarche.com/members/dariush-299/)
خوشمان آمد ! از این جهت که این بازی صرفا برات بازی نبوده و احساس هم توش بود ... حالا نه صرفا جنبه رمانتیک !! در حالی سایر دوستان بازیکن ، بدون احساس وارد بازی میشن ...
بانو گشسب
04-15-2014, 09:49 AM
من واقعا نمیتوانستم بفهمم! امکان نداشت او از پروژهی من باخبر شود. فهمیدنِ او شبیه به درکِ حرفهاییست که پشتِ نگاهِ مردیست که از دویست متری میگذرد و نیمنگاهی میاندازد و میرود. شبیه به پیدا کردن ردِ پای یک اردک روی رودخانه بود! ترجیح دادم در این مورد چیزِ دیگری به او نگویم، چون به نظرم رسید این که خودش از اول همه چیز را فهمیده ، بیشتر به نفعم است.
معلوم شد که باهوش نگم حداقل با دختر خنگی روبرو نیستی.
من هنوز تماسِ فیزیکی با او نداشتهام، به نظرم زود است، اینطورنیست؟
نه زوده بابا جان!! ابن قرارها و رفت و آمدها باید بیشتر بشه تا هم بیشتر شیفته ات بشه و هم اعتمادش بیشتر. بعد از این قرار به نظرم کمی کم محلی کن. حداقل چند روزی پیگیرش نباش و بگذار او مشتاق تو بشه و سراغت بیاد. جوری وانمود کن که انگار اتفاقی نیفتاده و انگار از ذهنت همه چیز پاک شده.
Crusader
04-15-2014, 10:02 AM
خب من فعلا بازی را بیشتر روی دختران و زنانِ دور و برِ خودم امتحان میکنم؛ نه در خیابان و پارک، هنوز برای اینها زود است.
اگر شما دوستان مایل بودید من بازی را به زوری وارد فاز خیابانی میکنم و هر روز روی ده دختر تصادفی کار میکنیم تا عیار بازی را به جلقیهای منتقد در عمل نشان بدهیم. اما داریوش گرامی به نظرتان چرا وقتی که شما برای دختر نامرئی بودید او هم برای شما چنین بود؟ چرا زنان برای بتاهای نازکصدا در محل کار و درس و ... نامرئی هستند؟ برای اینکه در عمق ذهنشان میدانند شانسی برای رسیدن به سوراخ ندارند، هیچ شانسی. این است که سر به زیر میشوند و دختر را نگاه نمیکنند! سربهزیری؟ بله، سربهزیری به بدترین وجه من الجوه بتاست! شما حتی وقتی با دختر ارتباط چشمی استواری برقرار میکنید پس از گسستن ارتباط نباید به پایین نگاه کنید! باید اطراف یا بالا را ببینید، پایین نگاه کردن و سربه زیر بودن نماد مطیع بودن است. من بارها در قهوهخانه میبینم که تازهواردها قلیان را پایین دود میکنند و لات و لوتها با اعتماد به نفس فراوان دود را به سمت اطراف یا بالا میدهند، بله شما باید به اینها توجه کنید. چون کوچکترین رفتار شما که شاید هرگز خودآگاهانه نباشید میتواند ذهنپردازی دختر را دگرگون کند. من در خیابان کنار دخترها سروی میکنم، دود سیگارم را بالا میدهم، در حین رد شدن از خیابان دستش را گرفته و او را به کنار خودم میکشانم و به طور ضمنی از او «محافظت» میکنم!
مورد شما کاملا قابل درک است، ما حیوانات نر وقتی بوی ماده را استشمام میکنیم مثل نره اسبان دشت و صحرا برای رسیدن به مادهها از انسانیت بیخود میشویم. اگر با خودمان صادق باشیم و بتای درون را در معرض نمایش بگذاریم بدترین تاکتیک ممکنه را به کار بردهایم. من مردان فراوانی را دیدهام که برای بدست آوردن دختر صادق بودند و با ابراز نامشروط عواطف خود برای همیشه دختر را فراری دادند. اما سگمحلی بخش کوچکی از ماجراست که در مرحلهی فرندزون میباید استاندارد آن را رعایت بکنید. بخش عمدهی ماجرا بالا رفتن از پلکان سنتی آلفابودگی در ذهن دختر است. همین که شما توجه دختران دیگر را معطوف میکنید و خودتان را تثبیت شده مینمایانید یعنی موفق بودهاید. اگر در قرارهای اول کینو نکردید مهم نیست، چون دختر اکنون به شما کنجکاو است و این یعنی فرصتهای مناسبی در آینده برایتان موجود است. اما در مورد قرار گذاشتن گویا دوستان کمی با این مهم دست و پنجه نرم میکنند! قرار گذاشتن و نمایش اقتدار شما در محیط بیرون اتفاقا مهمترین قسمت ماجراست! دخترها معمولا در این باره طفره میروند، باید طوری اعتماد و اشتیاق او را جلب بکنید. هرگز به اساماس کفایت نکنید، شما میتوانید به طور سمعی نبض بازی را در اختیار بگیرید. آخر شب به او زنگ بزنید و حتی برای چند دقیقه هم که شده حتما با او حرف بزنید. یک شب در میان یا هرشب این کار را بکنید، سعی کنید قانون سه به یک را پس از دریافت ارتباط جنسی رعایت کنید، در مرحلهی فرندزون شما علاوه بر اینکه خودتان را «بیتفاوت» نشان میدهد اما باید کمی هم «گیر» بدهید تا دل او را به دست آورید. من برای این کار طوری به دختر میفهمانم که آلترناتیوهای بیشماری برای دوستی دارم اما فعلا روی وی زوم کردهام و مایلم از او بیشتر بدانم. بعد از اینکه دل او را به دست آوردم کمتر و کمتر گیر میدهم.
من اما عملکرد شما را تا به اینجا مثبت ارزیابی میکنم، آثار موفقیت شما در مرحلهی اول مشهود بود. اما باید بگویم مرحلهی فرندزون به باریکی مویی بسته است، میباید مراقب تلهگذاریهای دختر باشید تا مسیر پیش رو را با سلامتی طی کنید و به «غول آخر» برسید. پس حتما این تاپیک را فراموش نکنید، هرگاه به دستانداز رسیدید بیایید اینجا تا با یکدیگر مشاورت کنیم. بعد از این نکات مهمی که از این پروژه استخراج کردید را در جستار بازی: آموزش قرار بدهید تا به دلخواه استفاده کنیم. ولی همواره مراقب فریادهای خروشان بتای درون باشید، وجدانتان را در توالت بیفکنید و سیفون را بکشید. مردان در تمام روابط ممکنه با دخترها بازنده هستند و مونث همیشه در موضع قدرت قرار دارد، پس دلسوزی نکنید. وضعیت جنسی هوموساپینزهای نر وخیمتر از پستانداران دیگر است، ما برای به دست آورن ماده نه تنها با رقبای دیگر مبارزه میکنیم، بلکه تا آخرین ثانیه در موضع نکبت قرار داریم. برای بدست آوردن و داشتن دختر باید پول خرج کنیم، از او صیانت بکنیم، امنیت جانی و اجتماعی و اقتصادی و ... را برای او تامین کنیم تا دختر به نحوی حق نانوشتهی خود را از ما «مطالبه» کند! اما ما به این معرکه فیصله میدهیم، و از طریق قوانین بازی موضع قدرت را بدست میاوریم.
3941
Crusader
04-15-2014, 10:16 AM
به نظر شما دوستان این جمله چقدر درسته؟
وجود فرد به اصطلاح دخترباز فاقد معرفت و انسانیت هست.
نه درست نیست. اینکه ما دخترهای بیشماری را میخواهیم به این معنا نیست که فاقد انسانیت هستیم. این مسئله فقط استراتژی جنسی اجداد ما برای گسترش ژنوم خودشان بوده که به ما هم رسیده است. یعنی استفادهی حداکثری از تمام تخمکهای یک جمعیت.
نه زوده بابا جان!! ابن قرارها و رفت و آمدها باید بیشتر بشه تا هم بیشتر شیفته ات بشه و هم اعتمادش بیشتر. بعد از این قرار به نظرم کمی کم محلی کن. حداقل چند روزی پیگیرش نباش و بگذار او مشتاق تو بشه و سراغت بیاد. جوری وانمود کن که انگار اتفاقی نیفتاده و انگار از ذهنت همه چیز پاک شده.
آفرین بانو. :e414:
برای راهنماییهایی مربوطه یادمان باشد از تجربیات شما هم کمک بگیریم.
بانو گشسب
04-15-2014, 10:22 AM
آفرین بانو.
برای راهنماییهایی مربوطه یادمان باشد از تجربیات شما هم کمک بگیریم.
من در خدمتم؛ اتفاقا امروز داشتم فکر میکردم چه خوب میشد اگه میتونستم از اطرافیانم به یکی کمک کنم تا مرد آلفا بشه...:e105:
fun خوبی بود!
Crusader
04-15-2014, 10:28 AM
من در خدمتم؛ اتفاقا امروز داشتم فکر میکردم چه خوب میشد اگه میتونستم از اطرافیانم به یکی کمک کنم تا مرد آلفا بشه...
fun خوبی بود!
پس به تیم ما بپیوندید. ما دخترهای باهوش را هم وارد باشگاه میکنیم و تاکتیکهای مهم دلبری از مردان را به او میاموزیم. :e405:
اینکارا از من گذشته.متاهل هستم و وفادار به همسرم.
البته دوست دارم رابطه سکسیم محدود به همسرم نباشه و تنوع داشته باشم.چه کنم که این عذاب وجدان نمیزاره و زود منصرف میشم
undead_knight
04-15-2014, 10:46 AM
نه درست نیست. اینکه ما دخترهای بیشماری را میخواهیم به این معنا نیست که فاقد انسانیت هستیم. این مسئله فقط استراتژی جنسی اجداد ما برای گسترش ژنوم خودشان بوده که به ما هم رسیده است. یعنی استفادهی حداکثری از تمام تخمکهای یک جمعیت.
.
ایراد ادعایی بعضی دختران این هست که افراد در بازی اخلاق رو رعایت نمیکنند.شاید ایراد "قلبی"شون این باشه که مردا تنوع طلبند.
در هر حال فارق زا درست یا غلط بودن این رفتار توسل به طبیعت برای توجیهش سفسطه هست:))
Crusader
04-15-2014, 11:01 AM
ایراد ادعایی بعضی دختران این هست که افراد در بازی اخلاق رو رعایت نمیکنند.شاید ایراد "قلبی"شون این باشه که مردا تنوع طلبند.
در هر حال فارق زا درست یا غلط بودن این رفتار توسل به طبیعت برای توجیهش سفسطه هست:))
استدلال ما مغلطهی توسل به طبیعت است اما ایراد «قلبی» دخترها انتقادی موجه و مستند! :e40e:
بدیهیست که من طبیعت را مرجعیت قرار ندادم، استفادهی حداکثری از تخمکهای یک جمعیت هیچ دلیلی برای غیراخلاقی بودن ندارد. دخترها معمولا از این طریق مردان را رسوا میکنند! به نظر شما فارغ از ایراد قلبی چه انتقاد موجهی برای مردی که هزار مونث را میگاید وجود دارد؟
Nevermore
04-21-2014, 07:19 AM
امید جان بیا یک چندتایی از آن روتین های خیابانی را برایمان بگو تا من هم داستان ِ ریجکت شدنم پس از سالها را تعریف کنم تا ببینیم ایراد کار از کجا بوده،بعد هم توضیح بده تارگت مورد نظر را چگونه باید انتخاب کنیم،منظورم این است که در بازی ِ خیابانی چه رفتاری از سوی دختر نشان می دهد که او پا می دهد؟زنان در این مورد یک سری رفتار های کلیشه ای ندارند که بتوان تشخیص داد؟
Crusader
04-21-2014, 01:05 PM
@امید جان بیا یک چندتایی از آن روتین های خیابانی را برایمان بگو تا من هم داستان ِ ریجکت شدنم پس از سالها را تعریف کنم تا ببینیم ایراد کار از کجا بوده،بعد هم توضیح بده تارگت مورد نظر را چگونه باید انتخاب کنیم،منظورم این است که در بازی ِ خیابانی چه رفتاری از سوی دختر نشان می دهد که او پا می دهد؟زنان در این مورد یک سری رفتار های کلیشه ای ندارند که بتوان تشخیص داد؟
در مورد گشایش خیابانی افکارم بسیار پراکنده و دوان است و کمی طول میکشید آنها را متمرکز و پست کنم. به فراخور نوع گشایش هر یک تاکتیکهایی را میطلبد که شامل ارتباط چشمی فاعلی، باز کردن سر صحبت با دختر و... است. (در این مورد من از تکنیک میستری استفاده میکنم، یک ویژگی بسیار ضایع در تیپم که دختر وقتی من را گُهتست میکند با اعتماد به نفس غنی من مواجه میشود.) من باب مثال مدتی پیش با دختری که روبروی من و با کمی فاصله نشسته بود ارتباط چشمی برقرار کردم، خوب شما از «نوع نگاه» او میتوانید تشخیص بدهید که جلو بروید یا نه! مثلا دختر مداوم برمیگردد و به شما گریز میزند، یا شما را برانداز میکند و لختی ارتباط چشمی برقرار میکند، اگر فرصت را مناسب یافتید میتوانید در موضع فاعلی جلو رفته و آلفاگری کنید. دو حالت بیشتر وجود ندارد، یا پاسخ منفی دریافت میکنید یا مثبت. در هر حالتی اما ذرهای از اعتماد به نفس شما مخدوش نخواهد شد. واقعیت اینست که گشایش خیابانی به میزان زیادی بسته به شانس شما دارد، زیرا دختر تاکنون شما را ندیده و عیارتان را نسنجیده است، پس شما تنها «یک فرصت کوتاه» برای عرض اندام دارید.
پیش از اینکه در مورد بازی خیابانی بیشتر گفتگو کنیم نخست شما بگویید ببینم چه اتفاقی افتاده و برای گشایشهای خیابانی چه تاکتیکی دارید؟
Dariush
04-21-2014, 01:25 PM
من اما عملکرد شما را تا به اینجا مثبت ارزیابی میکنم، آثار موفقیت شما در مرحلهی اول مشهود بود. اما باید بگویم مرحلهی فرندزون به باریکی مویی بسته است، میباید مراقب تلهگذاریهای دختر باشید تا مسیر پیش رو را با سلامتی طی کنید و به «غول آخر» برسید. پس حتما این تاپیک را فراموش نکنید، هرگاه به دستانداز رسیدید بیایید اینجا تا با یکدیگر مشاورت کنیم. بعد از این نکات مهمی که از این پروژه استخراج کردید را در جستار بازی: آموزش قرار بدهید تا به دلخواه استفاده کنیم. ولی همواره مراقب فریادهای خروشان بتای درون باشید، وجدانتان را در توالت بیفکنید و سیفون را بکشید. مردان در تمام روابط ممکنه با دخترها بازنده هستند و مونث همیشه در موضع قدرت قرار دارد، پس دلسوزی نکنید. وضعیت جنسی هوموساپینزهای نر وخیمتر از پستانداران دیگر است، ما برای به دست آورن ماده نه تنها با رقبای دیگر مبارزه میکنیم، بلکه تا آخرین ثانیه در موضع نکبت قرار داریم. برای بدست آوردن و داشتن دختر باید پول خرج کنیم، از او صیانت بکنیم، امنیت جانی و اجتماعی و اقتصادی و ... را برای او تامین کنیم تا دختر به نحوی حق نانوشتهی خود را از ما «مطالبه» کند! اما ما به این معرکه فیصله میدهیم، و از طریق قوانین بازی موضع قدرت را بدست میاوریم.
برای نیافتادن در دامِ فرندزون، من گمان میکنم بهترین راهکار نگاه باشد؛ خیره شدن به چشمانِ دختر به او سیگنالهای روشنی میدهد مبنی بر انگیزهی حقیقی مرد از بودن در کنارش! موضوعی که من میخواستم در جستارِ بازی:آموزش در موردش سخن بگویم هم همین بود ولی از آنجا که هنوز نوآموز هستم، فعلا سعی میکنم خطرِ دادنِ اطلاعاتِ غلط را از خودم دور نگاه دارم. ولی بیانِ آن در اینجا خوب بنظر میرسد و آن اینکه دختران زبانِ بدن را بسیار بهتر از مردان میدانند! اگر فکر میکنید در محلِ کار، دانشگاه یا یک جای عمومی، دختری که نزدیکتان است متوجه نگاههای دزدکانهی شما نمیشود، سخت در اشتباهید! او در همان یکی دو نگاهِ اولتان متوجه معنای پشتشان میشود. به نظر من البته این یک امتیاز برای شماست و میتوانید از آن به نحوی مطلوب استفاده کنید. شما میتوانید پیش از رو در روییِ ِ مستقیم با او (متلک پراندن و... ) از این طریق تا اندازهای واکنشِ او نسبت به خودتان را دریابید و گامِ بعدی را مطمئنتر بردارید. من نمیتوانم آثارِ موافقتِ ضمنیِ دختر در این حالت را فرموله کنم ولی در شرایط اگر باشم، گمان میکنم استعدادِ خوبی برای دریافتِ معنای اشاراتِ او دارم! شما باید به دنبالِ پاسخی از او باشید، اینکه او چگونه به شما این پاسخ را میدهد کاملا وابسته به شرایط و روحیاتِ دختر مربوطه است؛ بنابراین بکوشید استعدادِ خود در درکِ زبانِ بدن را بیشتر پرورش دهید که در بازی بسیار به کارتان خواهد آمد.
در موردِ پروژهی خودم، من دوبار دیگر با دخترِ مربوطه قرار داشتم، نکتهی مهم این است که او بسیار سرزبان است در حالیکه من خیلی کمحرف و ساکت هستم چنانکه چند باری به من گفته «چقدر ساکتی تو!». نمیدانم چطور حرافی را در خودم پرورش دهم، اما فعلا فکر میکنم چرت و پرت گفتنهای بیپایان با دوستان خودم یک راهِ نیمبند برایش باشد. نکتهی دیگر آنکه او بسیار زیباست! چنانکه من خیلی اوقات واقعا تحتِ تاثیر زیباییِ او قرار میگیرم و عنان از کف میدهم و به بتا بودن متمایل میشوم. راهکارهای امیر و میستری را کم و بیش میدانم ولی آنچنان که باید برایم موثر نبودند! اما کینو! این یکی را با موفقیت از سر گذراندم! خیلی راحتتر از آنچه که فکر میکردم. در قرار دوم، کاملا فیالبداهه، همراه با سلام کردن، دستم را دراز کردم تا با او دست دهم. او نگاهی کرد و دو سه ثانیه با خودش سبک سنگین کرد و در نهایت با یک لبخند تسلیمِ حرکتِ غیرمنتظرهی من شد.
قانونِ سه به یک را پیشنهاد میکنم دوستان به هیچ عنوان فراموش نکنند. بسیار کاراست. این روش به نظر من دقیقا برای همین فازی که من در آن هستم کاربرد دارد: موقعی که شما یکی دو بار با دخترِ مربوطه قرار گذاشتهاید و حالا میخواهید ذهنِ او چنان درگیر کنید که روزی چند ساعت به فکر شما باشد! من چندبار این قانون را به کار بردم و دختر مثلا 3 روز بعد از یک نگِ من ازم پرسیده که «واقعا در موردِ من اینطوری فکر میکنی؟» خب چنین پرسشی معنایی دارد که باید فورا متوجهاش شوید: او به حرفِ شما و نظری که در موردش دارید اهمیت میدهد و در این مدت بارها به آن فکر کرده. عملکردِ قانونِ سه به یک همین است که ذهنِ دختر را محسور میکند و به شما این فرصت را میدهد که هر چه بیشتر با او بازی کنید.
Crusader
04-21-2014, 02:32 PM
برای نیافتادن در دامِ فرندزون، من گمان میکنم بهترین راهکار نگاه باشد؛ خیره شدن به چشمانِ دختر به او سیگنالهای روشنی میدهد مبنی بر انگیزهی حقیقی مرد از بودن در کنارش! موضوعی که من میخواستم در جستارِ بازی:آموزش در موردش سخن بگویم هم همین بود ولی از آنجا که هنوز نوآموز هستم، فعلا سعی میکنم خطرِ دادنِ اطلاعاتِ غلط را از خودم دور نگاه دارم. ولی بیانِ آن در اینجا خوب بنظر میرسد و آن اینکه دختران زبانِ بدن را بسیار بهتر از مردان میدانند! اگر فکر میکنید در محلِ کار، دانشگاه یا یک جای عمومی، دختری که نزدیکتان است متوجه نگاههای دزدکانهی شما نمیشود، سخت در اشتباهید! او در همان یکی دو نگاهِ اولتان متوجه معنای پشتشان میشود. به نظر من البته این یک امتیاز برای شماست و میتوانید از آن به نحوی مطلوب استفاده کنید. شما میتوانید پیش از رو در روییِ ِ مستقیم با او (متلک پراندن و... ) از این طریق تا اندازهای واکنشِ او نسبت به خودتان را دریابید و گامِ بعدی را مطمئنتر بردارید. من نمیتوانم آثارِ موافقتِ ضمنیِ دختر در این حالت را فرموله کنم ولی در شرایط اگر باشم، گمان میکنم استعدادِ خوبی برای دریافتِ معنای اشاراتِ او دارم! شما باید به دنبالِ پاسخی از او باشید، اینکه او چگونه به شما این پاسخ را میدهد کاملا وابسته به شرایط و روحیاتِ دختر مربوطه است؛ بنابراین بکوشید استعدادِ خود در درکِ زبانِ بدن را بیشتر پرورش دهید که در بازی بسیار به کارتان خواهد آمد.
در موردِ پروژهی خودم، من دوبار دیگر با دخترِ مربوطه قرار داشتم، نکتهی مهم این است که او بسیار سرزبان است در حالیکه من خیلی کمحرف و ساکت هستم چنانکه چند باری به من گفته «چقدر ساکتی تو!». نمیدانم چطور حرافی را در خودم پرورش دهم، اما فعلا فکر میکنم چرت و پرت گفتنهای بیپایان با دوستان خودم یک راهِ نیمبند برایش باشد. نکتهی دیگر آنکه او بسیار زیباست! چنانکه من خیلی اوقات واقعا تحتِ تاثیر زیباییِ او قرار میگیرم و عنان از کف میدهم و به بتا بودن متمایل میشوم. راهکارهای امیر و میستری را کم و بیش میدانم ولی آنچنان که باید برایم موثر نبودند! اما کینو! این یکی را با موفقیت از سر گذراندم! خیلی راحتتر از آنچه که فکر میکردم. در قرار دوم، کاملا فیالبداهه، همراه با سلام کردن، دستم را دراز کردم تا با او دست دهم. او نگاهی کرد و دو سه ثانیه با خودش سبک سنگین کرد و در نهایت با یک لبخند تسلیمِ حرکتِ غیرمنتظرهی من شد.
قانونِ سه به یک را پیشنهاد میکنم دوستان به هیچ عنوان فراموش نکنند. بسیار کاراست. این روش به نظر من دقیقا برای همین فازی که من در آن هستم کاربرد دارد: موقعی که شما یکی دو بار با دخترِ مربوطه قرار گذاشتهاید و حالا میخواهید ذهنِ او چنان درگیر کنید که روزی چند ساعت به فکر شما باشد! من چندبار این قانون را به کار بردم و دختر مثلا 3 روز بعد از یک نگِ من ازم پرسیده که «واقعا در موردِ من اینطوری فکر میکنی؟» خب چنین پرسشی معنایی دارد که باید فورا متوجهاش شوید: او به حرفِ شما و نظری که در موردش دارید اهمیت میدهد و در این مدت بارها به آن فکر کرده. عملکردِ قانونِ سه به یک همین است که ذهنِ دختر را محسور میکند و به شما این فرصت را میدهد که هر چه بیشتر با او بازی کنید.
باید برعکس باشد. اگر برونگرا بازی میکنید همواره شما میباید بالای منبر باشید تا سوژه در مصاف شما موضع مناسب را اتخاذ کند. دختر را متهم به «خجالتی» بودن بکنید و همیشه زمانی که گفتگو منجمد میشود چرتوپرتی برای ارائه دادن داشته باشید. اتهام خجالتی بودن مهمتر است، دخترها همیشه از لاشی و جنده شدن در هراسند، وقتی که با او وارد فاز سکسی میشود و مرزهای قرمز را میدرید ممکن است احساس بدی پیدا کند که شما او را لاشی تصور میکنید. برای معدوم کردن این خطر بزرگ به او اتهام خجالتی بودن بزنید یا بطور ضمنی بگویید میدانم که دختر خوبی هستی و...!
سخنوری و حاضرجوابی یکی از ارکان مهم بازیست، برای اینکه به این مهم چیره بشوید در ذهنتان تمرین کنید، موضوعات انتزاعی مطرح کنید و برای آنها پاسخی بسازید تا همیشه چیزی در خزانه محفوظ بماند. من شاید بعدا مکالمهی تلفنی خودم با یکی از دخترها را اینجا بگذارم تا برای پرورش سخنوری در ذهنتان به شما چندین ایده بدهم. تمایل شما به بتاشدن اما کاملا قابل قبول و درک کردنیست، چه کار باید کرد گرامی؟ باید با این فریادهای بیمحابا بجنگید، و تسلیم نشوید. مبادا موضع مفعولی بگیرید و زانو بزنید، همیشه از زاویهی بالا به او نگاه کنید. یکی از رویکردهای مهمی که در این بزنگاه کارگر است در جستار آموزش مطرح شده است. یعنی متصور شدن دختر در حالتی وحشتناک یا چندشآور، با این تکنیک بتای درون را رام کرده و تاثیر زیبایی دختر را موقتا مضمحل میکنید.
بایت یادآوری زبان بدن متشکرم. بله زبان بدن مهم است و دخترها برخلاف تصور مردان اگر برایشان نامرئی نباشید کاملا متوجه شما هستد. این نکات را در جستار آموزش مکتوب کنیم بهتر است، چون اعتبار بازی به تجربهگرایی میباشد و من هم اگرچه اطلاعات تئوریک بالایی ندارم سالها بازیکنی تجربی بودهام. برای همین اگر تجربه و آزمایش کردید و پاسخ مثبت دریافت شد، آن را ارائه و آموزش بدهید، در بازی تجربه بالاتر از تئوری قرار دارد.
Russell
04-21-2014, 03:01 PM
دایوش جان کسانی که ذهن تحلیلی دارند و چمیدانم مغالطهیِ منطقی برایشان از دهان طرف خارج نشدهشناسی میشود بسیاری مواقع نسبت به چرت و پرت گویی بیتوجه میمانند. من چندیست به این هنر بسیار علاقمند شدهام و بسیار در نظرم با مزه میآید. در نظر مردان سخن گفتن موجز و جامع و مانع حرف زدن نوعی ارزش است ولی بسیاری زنان حرف میزنند که حرف زده باشند و آنچه منتقل میشود محتوا نیست. این البته همانطور که گفتم در جای خود هنریست که از نظر مردان مغفول مانده !!
Nevermore
04-21-2014, 04:30 PM
در مورد گشایش خیابانی افکارم بسیار پراکنده و دوان است و کمی طول میکشید آنها را متمرکز و پست کنم. به فراخور نوع گشایش هر یک تاکتیکهایی را میطلبد که شامل ارتباط چشمی فاعلی، باز کردن سر صحبت با دختر و... است. (در این مورد من از تکنیک میستری استفاده میکنم، یک ویژگی بسیار ضایع در تیپم که دختر وقتی من را گُهتست میکند با اعتماد به نفس غنی من مواجه میشود.) من باب مثال مدتی پیش با دختری که روبروی من و با کمی فاصله نشسته بود ارتباط چشمی برقرار کردم، خوب شما از «نوع نگاه» او میتوانید تشخیص بدهید که جلو بروید یا نه! مثلا دختر مداوم برمیگردد و به شما گریز میزند، یا شما را برانداز میکند و لختی ارتباط چشمی برقرار میکند، اگر فرصت را مناسب یافتید میتوانید در موضع فاعلی جلو رفته و آلفاگری کنید. دو حالت بیشتر وجود ندارد، یا پاسخ منفی دریافت میکنید یا مثبت. در هر حالتی اما ذرهای از اعتماد به نفس شما مخدوش نخواهد شد. واقعیت اینست که گشایش خیابانی به میزان زیادی بسته به شانس شما دارد، زیرا دختر تاکنون شما را ندیده و عیارتان را نسنجیده است، پس شما تنها «یک فرصت کوتاه» برای عرض اندام دارید.
پیش از اینکه در مورد بازی خیابانی بیشتر گفتگو کنیم نخست شما بگویید ببینم چه اتفاقی افتاده و برای گشایشهای خیابانی چه تاکتیکی دارید؟
درست می فرمایید،همانطور که پیشتر هم گمان می کردم،بازی خیابانی شاید سخت ترین نوع بازی باشد چرا که زمان بر خلاف میل شما عمل می کند و شما فرصت بسیار کمی برای نشان دادن خود دارید،اما نوعی کشش در این نوع بازی وجود دارد، تو گویی هرکس پا در آن می گذارد و آن را امتحان می کند آلوده و معتاد آن می شود.:e105:یکی دو روز پیش من در مترو نشسته بودم که دیدم دو دختر آنطرف تر نشسته اند،یکی شان از این زشت های سابق بود که به لطف عمل بینی و احتمالا یکی دو عمل دیگر می شد با اغماض به او 7 ،7.5 داد.پس از مدتی نگاه های بریده بریده، متوجه نگاه های زیرزیرکی او شدم و یکی دوباری من هم با نگاه متقابل ،مغرور با کمی چاشنی لبخند پاسخ او را دادم.توجه بفرمایید که من چیزی در حدود دو سه ایستگاه با جدا شدن فاصله داشتم،از اینرو در اولین ایستگاه که پیرمردی وارد قطار شد جایم را به او دادم و خود را به بالای سر آنها رساندم،نگاهم را به اطراف می افکندم که متوجه شدم صحبت شان در مورد آموزشگاه رانندگی و قبولی آن دختر در آزمون آیین نامه بود.خب من سر صحبت را باز کردم و در مورد قبولی او پرسیدم و وقتی فهمیدم قبول شده سعی کردم به او نگ بزنم و گفتم"چه دختر های امروز آپگرید شده اند،بهتان نمی خورد بار اول قبول شده باشید،حتما یکی دو باری رد شده اید،درست است؟"با خنده.خلاصه صحبت ادامه یافت و من از مربی او پرسیدم و اینکه دختر عمویم می خواهد در همان آموزشگاه ثبت نام کند و می خواهد با یک مربی خوب بردارد و از این کس و شعرها...مدتی گذشت به ایستگاه که رسیدیم پا شدند که بروند من هم ریلکس گویی که ایستگاه من هم همانجاست به دنبال آنها رفتم،از هم جدا شدند،مدتی دخترک با تلفن حرف زد و سپس ایستاد،تلفن را قطع کرد،داشت همان دور و بر پرسه می زد که من نزدیک شدم،گفتم :"خانم فلانی،من میتونم شماره ی شما رو داشته باشم؟آخه این دختر عموی من خیلی استرسیه می ترسه بره رانندگی،می خوام باهاش صحبت کنید تا آروم شه."(شت فکر کنم همینجا گند زدم:e415:)دخترک مکثی کرد خیلی خونسرد و با چهره ای سرد و بی روح گفت"نه،نمیشه"گفتم گناه داره ها،طفلک خیلی می ترسه،گفت:"نه،بش بگید با همون مربی که گفتم برداره استرسش از بین می ره."تجربه ی جالبی بود برای من،برای منی که هیچ گاه بازی ِ خیابانی را امتحان نکرده بودم و ریجکت شدن همیشه برایم دردناک بود،اما شگفت زده شدم،چراکه نه تنها دردی احساس نکردم،بساکه اشتیاق من برای امتحان چند باره ی این نوع بازی ده ها برابر شد.
حساب کنید که من در آن چند دقیقه، کلی هم با خود ام فکر کرده بودم و چنین روتین شرم آوری به نظرم رسیده بود.:e412:خب تک تک بیایید بگویید ایراد کار چه بوده؟
Dariush
04-21-2014, 05:29 PM
خب تک تک بیایید بگویید ایراد کار چه بوده؟
به نگر من میشود با اقماض گفت که هیچ! جواب رد گرفتهای دیگر شهریار جان. شاید دختر مربوطه به تازگی با پسری دوست شده، شاید به تازگی دچار شکست عشقی شده، شاید از تو خوشاش نیامده و... . بازی خیابانی همین است دیگر شهریار جان، در اینجا اگرچه نیاز اصول و متدهایی را بیاموزی، اما باز شانس نقشِ پررنگتری دارد. فقط آن داستانِ استرسِ دختر عمو به نگرم کمی آبکی بود وگرنه اشکالِ دیگری در کارت نبود.
ولی این تشنگی و شوق را حس کردی شهریار؟ گویی بازی چیزی در خود دارد که در همان دفعهی اول آدم را به خودش جذب میکند. من چندبار در این مدت نه شنیدهام، ولی هربار بیشتر نمای آن اتفاق هولناک «نه» شنیدن از طرف یک دختر که در گذشته همیشه از آن میترسیدم برایم فرو ریخت. اکنون میبینم واقعا خیلی راحتتر از آن است که فکر میکردم.
Crusader
04-21-2014, 07:05 PM
درست می فرمایید،همانطور که پیشتر هم گمان می کردم،بازی خیابانی شاید سخت ترین نوع بازی باشد چرا که زمان بر خلاف میل شما عمل می کند و شما فرصت بسیار کمی برای نشان دادن خود دارید،اما نوعی کشش در این نوع بازی وجود دارد، تو گویی هرکس پا در آن می گذارد و آن را امتحان می کند آلوده و معتاد آن می شود.یکی دو روز پیش من در مترو نشسته بودم که دیدم دو دختر آنطرف تر نشسته اند،یکی شان از این زشت های سابق بود که به لطف عمل بینی و احتمالا یکی دو عمل دیگر می شد با اغماض به او 7 ،7.5 داد.پس از مدتی نگاه های بریده بریده، متوجه نگاه های زیرزیرکی او شدم و یکی دوباری من هم با نگاه متقابل ،مغرور با کمی چاشنی لبخند پاسخ او را دادم.توجه بفرمایید که من چیزی در حدود دو سه ایستگاه با جدا شدن فاصله داشتم،از اینرو در اولین ایستگاه که پیرمردی وارد قطار شد جایم را به او دادم و خود را به بالای سر آنها رساندم،نگاهم را به اطراف می افکندم که متوجه شدم صحبت شان در مورد آموزشگاه رانندگی و قبولی آن دختر در آزمون آیین نامه بود.خب من سر صحبت را باز کردم و در مورد قبولی او پرسیدم و وقتی فهمیدم قبول شده سعی کردم به او نگ بزنم و گفتم"چه دختر های امروز آپگرید شده اند،بهتان نمی خورد بار اول قبول شده باشید،حتما یکی دو باری رد شده اید،درست است؟"با خنده.خلاصه صحبت ادامه یافت و من از مربی او پرسیدم و اینکه دختر عمویم می خواهد در همان آموزشگاه ثبت نام کند و می خواهد با یک مربی خوب بردارد و از این کس و شعرها...مدتی گذشت به ایستگاه که رسیدیم پا شدند که بروند من هم ریلکس گویی که ایستگاه من هم همانجاست به دنبال آنها رفتم،از هم جدا شدند،مدتی دخترک با تلفن حرف زد و سپس ایستاد،تلفن را قطع کرد،داشت همان دور و بر پرسه می زد که من نزدیک شدم،گفتم :"خانم فلانی،من میتونم شماره ی شما رو داشته باشم؟آخه این دختر عموی من خیلی استرسیه می ترسه بره رانندگی،می خوام باهاش صحبت کنید تا آروم شه."(شت فکر کنم همینجا گند زدم)دخترک مکسی کرد خیلی خونسرد و با جهره ای سرد و بی روح گفت"نه،نمیشه"گفتم گناه داره ها،طفلک خیلی می ترسه،گفت:"نه،بش بگید با همون مربی که گفتم برداره استرسش از بین می ره."تجربه ی جالبی بود برای من،برای منی که هیچ گاه بازی ِ خیابانی را امتحان نکرده بودم و ریجکت شدن همیشه برایم دردناک بود،اما شگفت زده شدم،چراکه نه تنها دردی احساس نکردم،بساکه اشتیاق من برای امتحان چند باره ی این نوع بازی ده ها برابر شد.
حساب کنید که من در آن چند دقیقه، کلی هم با خود ام فکر کرده بودم و چنین روتین شرم آوری به نظرم رسیده بود.خب تک تک بیایید بگویید ایراد کار چه بوده؟
دقیقا لحظهای که از ایستگاه پیاده شدید تا به راه خودتان بروید سخترین قسمت ماجراست، یعنی زنگ پایان به صدا آمده و «فرصت» کوتاه شمابرای عرض اندام تمام شده است. در این مدت مگر اتفاق خاصی بیفتد که عیارتان را به رخ دختر بکشید، برای همین رُل اصلی در بازی خیابانی مبتی بر احتمالات است. در بیشتر مواقع رادار بازیکنیاب زن روشن شده و به مجرد اینکه پس از مدت اندکی گفتگو پیشنهاد شماره میدهید شما را بازیکنی هرزه تشخیص میدهد. اگر میخواهید به طور خیابانی گشایش کنید باید آمادهی سرپوزی خوردن، نه شنیدن و حتی در مواقعی بد و بیراههای دختر هم باشید! کاری نمیتوان کرد و بازی خیابانی همینست، برای من حتی پیش آمده دختری که در خیابان آمار میداد به پیشنهادم پاسخ منفی داده باشد. اما قطب دیگری هم در معرکه جریان دارد، چه بسیار دخترهایی هستند که به صورت خیابانی عاشق شده و دل از کف باختهاند! برای همین افزایش کمیت در بازیهای خیابانی منتج به موفقیتهای سربلندی هم میشود که فاتحان را مجذوب این نوع بازی میکند، ولی به دلایل مذکور گشایش خیابانی به مراتب سختتر از انواع دیگرست و زمان بر علیه شما جلو میرود. پس در این بازی شما به شخصیتی فولادین نیاز دارید، که تحت هیچ شرایطی بدست دخترها مخدوش نمیشود و در هر مرحله پس از نه شنیدن سراغ گزینههای بعدی میرود. یکی از دلایل مخالفت من با بازی خیابانی همینست، طبیعتا شما برای هر نوعی از گشایش نیاز به فرصت کافی دارید تا «ذهن» دختر را درگیر کنید، بدیهیست که در بازی خیابانی شما فرصتی برای درگیر کردن ذهن زن ندارید و تنها دخترانی که برای متر کردن خیابان و پسربازی بیرون آمدهاند را گلچین میکنید.
من در بازی شما ایرادی نمیبینم جز لحظهی بزنگاه که مهمترین آنست، زمانی که برای شماره گرفتن میروید «دلیل» نیاورید، دلیل آوردن ضد اعتماد به نفس شما و بتاست، بهتر است بگویید که از تو خوشم آمده و مایلم بیشتر تو را بشناسم. (یادتان باشد که او را شما هم خطاب نکنید) من از این تکنیک استفاده میکنم، برای اینکه رادار بازیکنیاب زن را موقتا خاموش میکند و سوژه پیش خود گمان میکند که لابد شما حقیقتا از او خوشتان آمده و ویژگی برجستهای داشته که مردی را شیفته کرده است! دلیل آوردن در هر نوع آن جالب نیست، علاوه بر اینکه شخصیت بتای خجالتی با اعتماد به نفس اندک را در ذهن زن تداعی میکند (چون شما به هر شکل ممکن وانمود میکنید که برای دوستی شمارهی او را نمیخواهید در حالیکه هردو متوجهی این ماجرا هستید) کمی هم ریسک است و دختر به احتمال بالا شما را بازیکنی خیابانی و هرزه متصور میشود که پس از دقایقی سلام علیک با دخترها به سرعت پیشنهاد دوستی میدهید. پس با مزاح اما جدی به ابراز تمایل کنید تا شانستان بیشتر شود. در هر صورت اما جای نگرانی نیست چون بدترین شرایط متصور هم اینست که رادار بازیکنیاب او سوت میکشد و به همراه مقادیری داد و بیداد جنسی توسط وحشیترین گونهی زیستی مطرود میشوید.
Russell
04-21-2014, 07:10 PM
درست می فرمایید،همانطور که پیشتر هم گمان می کردم،بازی خیابانی شاید سخت ترین نوع بازی باشد چرا که زمان بر خلاف میل شما عمل می کند و شما فرصت بسیار کمی برای نشان دادن خود دارید،اما نوعی کشش در این نوع بازی وجود دارد، تو گویی هرکس پا در آن می گذارد و آن را امتحان می کند آلوده و معتاد آن می شود.یکی دو روز پیش من در مترو نشسته بودم که دیدم دو دختر آنطرف تر نشسته اند،یکی شان از این زشت های سابق بود که به لطف عمل بینی و احتمالا یکی دو عمل دیگر می شد با اغماض به او 7 ،7.5 داد.پس از مدتی نگاه های بریده بریده، متوجه نگاه های زیرزیرکی او شدم و یکی دوباری من هم با نگاه متقابل ،مغرور با کمی چاشنی لبخند پاسخ او را دادم.توجه بفرمایید که من چیزی در حدود دو سه ایستگاه با جدا شدن فاصله داشتم،از اینرو در اولین ایستگاه که پیرمردی وارد قطار شد جایم را به او دادم و خود را به بالای سر آنها رساندم،نگاهم را به اطراف می افکندم که متوجه شدم صحبت شان در مورد آموزشگاه رانندگی و قبولی آن دختر در آزمون آیین نامه بود.خب من سر صحبت را باز کردم و در مورد قبولی او پرسیدم و وقتی فهمیدم قبول شده سعی کردم به او نگ بزنم و گفتم"چه دختر های امروز آپگرید شده اند،بهتان نمی خورد بار اول قبول شده باشید،حتما یکی دو باری رد شده اید،درست است؟"با خنده.خلاصه صحبت ادامه یافت و من از مربی او پرسیدم و اینکه دختر عمویم می خواهد در همان آموزشگاه ثبت نام کند و می خواهد با یک مربی خوب بردارد و از این کس و شعرها...مدتی گذشت به ایستگاه که رسیدیم پا شدند که بروند من هم ریلکس گویی که ایستگاه من هم همانجاست به دنبال آنها رفتم،از هم جدا شدند،مدتی دخترک با تلفن حرف زد و سپس ایستاد،تلفن را قطع کرد،داشت همان دور و بر پرسه می زد که من نزدیک شدم،گفتم :"خانم فلانی،من میتونم شماره ی شما رو داشته باشم؟آخه این دختر عموی من خیلی استرسیه می ترسه بره رانندگی،می خوام باهاش صحبت کنید تا آروم شه."(شت فکر کنم همینجا گند زدم)دخترک مکسی کرد خیلی خونسرد و با جهره ای سرد و بی روح گفت"نه،نمیشه"گفتم گناه داره ها،طفلک خیلی می ترسه،گفت:"نه،بش بگید با همون مربی که گفتم برداره استرسش از بین می ره."تجربه ی جالبی بود برای من،برای منی که هیچ گاه بازی ِ خیابانی را امتحان نکرده بودم و ریجکت شدن همیشه برایم دردناک بود،اما شگفت زده شدم،چراکه نه تنها دردی احساس نکردم،بساکه اشتیاق من برای امتحان چند باره ی این نوع بازی ده ها برابر شد.
حساب کنید که من در آن چند دقیقه، کلی هم با خود ام فکر کرده بودم و چنین روتین شرم آوری به نظرم رسیده بود.خب تک تک بیایید بگویید ایراد کار چه بوده؟
من البته خودم بسیار چه از بعد تئوری و چه عملی در بازی خام هستم و چیزهایی در ذهنم هست که شاید با هم همخوانی نداشته باشند یا نادرست باشند، ولی آنچه بنظرم من میرسد:
اینکه دنبال آنها راه افتادی بزرگترین اشتباه بوده، یا باید در همان مترو برای شماره میرفتی، یا آنها را به بهانهای دنبال خودت میانداختی. نکتهیِ دیگری که بنظرم میرسد ین است که باید بحث رانندگی در همان چند دقیقهیِ اول استفاده و تمام میکردی و بحث را به جای شخصی میکشاندی تا شماره را برای خودت بگیری. و البته بگمانم برای گفتن شماره باید امریتر جلو میرفتی.
البته همین بقول خودت امتحان بازی خیابانی و ترس ریجت شدن که کردی خودش بسیار ارزشمند است.
Crusader
04-22-2014, 01:49 PM
من البته خودم بسیار چه از بعد تئوری و چه عملی در بازی خام هستم و چیزهایی در ذهنم هست که شاید با هم همخوانی نداشته باشند یا نادرست باشند، ولی آنچه بنظرم من میرسد:
اینکه دنبال آنها راه افتادی بزرگترین اشتباه بوده، یا باید در همان مترو برای شماره میرفتی، یا آنها را به بهانهای دنبال خودت میانداختی. نکتهیِ دیگری که بنظرم میرسد ین است که باید بحث رانندگی در همان چند دقیقهیِ اول استفاده و تمام میکردی و بحث را به جای شخصی میکشاندی تا شماره را برای خودت بگیری. و البته بگمانم برای گفتن شماره باید امریتر جلو میرفتی.
البته همین بقول خودت امتحان بازی خیابانی و ترس ریجت شدن که کردی خودش بسیار ارزشمند است.
بله باید بحث را وارد فاز شخصی میکردند و میپرسیدند آموزشگاه شما کجاست، بعدا خانهتان کجاست و ...
اما موقع پیشنهاد دادن دلیل آوردن بیجا اشتباهست، در این نوع بازی فرصتی برای کوچکترین اشتباه ندارید و کمترین سوء بازی برای شما گران تمام میشود،
شما اگر تته پته کنید و برای پیشنهاد دادن عرق شرم بر پیشانی بریزید هرگز هیچجایی کیر خر هم بهتان نمیدهند!
پس ویرایش میکنم، علاوه بر تته پته کردن نیز «دلیل بیجا آوردن» از خصیصههای بتاست، مرد آلفا چنان صلابتی دارد که براحتی برای شماره گرفتن اقدام و به دختر ابراز تمایل میکند تا رادار بازیکنیاب او خاموش شود. بنابراین موقع شماره گرفتن به دختر «پیشنهاد دوستی» بدهید و به هر نوعی به او ابراز کنجکاوی و تمایل کنید. نه اینکه دخترعمویم میخواهد استرسش بریزد شما با او صحبت کن و دلداری بده ...! :e057:
Russell
04-22-2014, 02:08 PM
پس ویرایش میکنم، علاوه بر تته پته کردن نیز «دلیل بیجا آوردن» از خصیصههای بتاست، مرد آلفا چنان صلابتی دارد که براحتی برای شماره گرفتن اقدام و به دختر ابراز تمایل میکند تا رادار بازیکنیاب او خاموش شود. بنابراین موقع شماره گرفتن به دختر «پیشنهاد دوستی» بدهید و به هر نوعی به او ابراز کنجکاوی و تمایل کنید. نه اینکه دخترعمویم میخواهد استرسش بریزد شما با او صحبت کن و دلداری بده ...!
امید عزیز بنظر من میرسد گرایشت بیشتر به بازی مستقیم است. بنظر در این مورد جای بحث زیاد هست و خود من هنوز دراینباره بسیار کنجکاو هستم.
Crusader
04-22-2014, 02:38 PM
امید عزیز بنظر من میرسد گرایشت بیشتر به بازی مستقیم است. بنظر در این مورد جای بحث زیاد هست و خود من هنوز دراینباره بسیار کنجکاو هستم.
برای بازی خیابانی همانا بهترین نوع گشایش شماره دادن به دخترهای دبیرستانی بعد از تعطیل شدن از مدرسه است. آنها بسیار کمسال هستند و هنوز به مرز «همه مردها عین یکدیگرند» و ... نرسیدهاند، و به احتمال بالایی خام شما خواهند شد. اما بیشتر آنها زشت هستند چه که کمتر به سر و روی خود دست میزنند، پس ببینید زنها بدون آرایش چه شکلی هستند گرامی! (خطاب به داریوش گرامی، زن زیبا کمتر وجود خارجی دارد) به هر روی میتوانید خوشگلهای آنان را گلچین کنید و به او شماره بدهید. احتمال اینکه در پایان روز به شما اساماس بدهد بدون اغراق بالا خواهد بود، اگر با چاشنی خوشمزگی و اعتماد به سقف جلو بروید براحتی گشایش میکنید و از جایی که دختری جوان و بیتجربه را تور کردهاید تب و تاب رابطه پس از درنگی شدت میگیرد. من برای این کار بارها اسپری فلفل و کشیده و کتک خوردهام، اما بدون شک ارزش آن را داشت! شما چه باکی دارید؟ به نظرتان در طبیعت چه اکسیری نابتر از کُس و کون دخترهای زیبا و جوان وجود دارد؟ شما بهتر از من میدانید که وضعیت جنسی مردان ایرانی چه اندازه وخیم است و بیشتر آنان به خاطر «محترم بودن» در تنهایی عمر میکنند... چه کار باید کرد گرامی راه دیگری هم نمانده است.
Nevermore
04-22-2014, 07:07 PM
به نگر من میشود با اقماض گفت که هیچ! جواب رد گرفتهای دیگر شهریار جان. شاید دختر مربوطه به تازگی با پسری دوست شده، شاید به تازگی دچار شکست عشقی شده، شاید از تو خوشاش نیامده و... . بازی خیابانی همین است دیگر شهریار جان، در اینجا اگرچه نیاز اصول و متدهایی را بیاموزی، اما باز شانس نقشِ پررنگتری دارد. فقط آن داستانِ استرسِ دختر عمو به نگرم کمی آبکی بود وگرنه اشکالِ دیگری در کارت نبود.
ولی این تشنگی و شوق را حس کردی شهریار؟ گویی بازی چیزی در خود دارد که در همان دفعهی اول آدم را به خودش جذب میکند. من چندبار در این مدت نه شنیدهام، ولی هربار بیشتر نمای آن اتفاق هولناک «نه» شنیدن از طرف یک دختر که در گذشته همیشه از آن میترسیدم برایم فرو ریخت. اکنون میبینم واقعا خیلی راحتتر از آن است که فکر میکردم.
درست است داریوش جان،کِیف خاص خود اش را دارد:e412:
بله باید بحث را وارد فاز شخصی میکردند و میپرسیدند آموزشگاه شما کجاست، بعدا خانهتان کجاست و ...
اما موقع پیشنهاد دادن دلیل آوردن بیجا اشتباهست، در این نوع بازی فرصتی برای کوچکترین اشتباه ندارید و کمترین سوء بازی برای شما گران تمام میشود،
پس ویرایش میکنم، علاوه بر تته پته کردن نیز «دلیل بیجا آوردن» از خصیصههای بتاست، مرد آلفا چنان صلابتی دارد که براحتی برای شماره گرفتن اقدام و به دختر ابراز تمایل میکند تا رادار بازیکنیاب او خاموش شود. بنابراین موقع شماره گرفتن به دختر «پیشنهاد دوستی» بدهید و به هر نوعی به او ابراز کنجکاوی و تمایل کنید. نه اینکه دخترعمویم میخواهد استرسش بریزد شما با او صحبت کن و دلداری بده ...! :e057:
بله،من همان لحظه ی بعد از این واقعه فهمیدم که سخن آخرم چرندی بیش نبود،چندی پیش مطلبی از استایل می خواندم که در آن می گفت نه تنها هر گونه دلیل آوردن برای دختر بیجاست،حتی پرسش از دختر هم کار مردان بتا است،پرسش نه از نوع آموزشگاه تان کجاست،خیر،از آن نوع که بگوییم:"من می تونم شماره شما را داشته باشم؟"شوربختانه من در آن لحظه این قانون طلایی را از یاد برده بودم.:e403:
Crusader
04-23-2014, 07:20 PM
رفقا امروز ظهر در هوای بارانی و رمانتیک شهر تصمیم گرفتم بازی خیابانی را روی دخترهایی که از دبیرستان تعطیل شدهاند اجرا کنم و نتیجه را اینجا گزارش بدهم. قاعدهی بازی به این ترتیب بود که نخست زیباترها را گلچین کنم و به مجرد اینکه اولین سوژه را فتح کردم و از/به او شماره گرفتم/دادم بازی را مختوم کنم. در این موارد معمولا سوژه سر به زیر است و اگر «مزاحم» او نشوید شلوغ نمیکند، برخی به غلط گمان میکنند بازی خیابانی زنها را مورد آزار و اذیت قرار میدهد. اما آماج ما از بازی به کلی چیز دیگریست، بدیهیست که ما بین «بازی خیابانی» و «مزاحمت خیابانی» تقاوت اساسی قائل میشویم. ما نمیخواهیم دختران را بیازاریم، میخواهیم خیلی ساده دل آنها را بدست بیاوریم.
اولین سوژه را آزمودم و دقایقی با او ارتباط کلامی برقرار کردم، پسرها معمولا روتین اشتباهی را اتخاذ میکنند و به دختر بدون اینکه هیچگونه «ارتباط کلامی» برقرار کنند شماره میدهند، بدیهیست که پاسخ مثبت نخواهند گرفت. اما من حدود پنج دقیقه با دختر مربوطه صحبت میکردم و همانطور که در پست دوم این جستار گفتم در چارچوب اعتماد به نفس، پیشگزینش و... بازی میکردم. در آزمایش اول سوژه دقایق اولیه را به راه خود مینگریست و بیهیچ توجهی نسبت به من قدم میزد، بعد گذشت چند دقیقه افزود «نمیخوام برو» من اما ادامه دادم و بعد از درنگی با جدیت به من گفت «برو وگرنه به بابام زنگ میزنم بیاد». آبژهی آزمایشی صراحتا ختم قائله را اعلام کرد و من هم بازی را ترک کردم! تکنیک پاسخ منفی داده بود، مثل باقلوا. من اما بنا بود تا اولین سوژه را فتح نکردم بازی را تمام نکنم، به محل دومین سوژه رسیدم:
- من ده دقیقهست دارم تورو از دور میبینم. به نظرم یه ویژگی خاصی داری که با بقیه دخترها فرق داری. ازت خوشم اومده.
(سوژه مسکوت میماند)
- هوا خیلی رمانتیکه نه؟!! اوه اذیت نکن تو با بقیه فرق داری، من بقیه دخترهایی که باهاشون دوستم رو اصلا آدم حساب نمیکنم. الان چند دقیقه داشتم تورو از دور میدیدم»
(سوژه مسکوت میماند)
- ههه من از دخترای محجوب و سر به زیر خوشم میاد. خوب بیا شمارم رو داشته باش، وگرنه نصف عمرت بر فناست. میرم سهم یکی دیگه میشما!
- برو گمشو، من اهلش نیستم!
- ...
- ...
- برو بابا کیرم دهنت.
سومین سوژه را امتحان کردم، باز هم پاسخ منفی دریافت کردم. عین باقلوا...! چهارمی و پنجمی نیز به همچنین. اما بازی من را به سوی خود مجذوب میکرد و اکنون که به این مرحله رسیده بودم به هیچ وجه من الوجوه نمیخواستم دست خالی برگردم.
سوژهی ششم! او با من ارتباط کلامی دوستانه برقرار کرد و از «ویژگی خاص» کذایی پرسید، من خیلی ساده از فیلتر بازیکنیاب او به سلامتی گذشتم و هنگامی که با او حرف میزدم با لبخند ملیحی که نشان از رضایت قلبی او بود مواجه شدم! به او شماره دادم و طبق قاعده بازی را مختوم کردم. دو/سه ساعت بعد به من اساماس داد و از حال و هوای «رمانتیک» امروز گفت. بله، او را کاملا فتح کردم و اکنون برای خودم «فرصت» ساختم. فرصتهایی برای fitness test که طبیعتا به نحو احسنت و با موفقیت آنها را پشت سر خواهم گذاشت.
پس ببینید رفقا، اگر اعتبار و شخصیت «اجتماعی» شما برایتان مهم است بازی خیابانی را انجام ندهید. من در پنج مورد اول پاسخ منفی گرفتم، همانطور که دارویش گفت شاید دخترها اهل دوستی نبودند، شاید در رابطهی دیگری بودند و ...! در این فرصت کوتاه شما محتملا پاسخ مثبت نمیگیرید زیرا دلایل گوناگونی در معرکه مداخله میکنند و زمان بر علیه شما جریان دارد، که البته طبیعی میباشد و نباید انتظار معجزه داشته باشید. مگر آنکه طبق قانون طلایی بازیهای برونگرا «کمیت» را بیافزایید و پاسخهای کیفی بگیرید، بنابراین در این نوع بازی شما به شخصیت «فولادین» نیازمندید، پاسخ منفی، توهین جنسی، کتک و داد و بیداد نباید کارکتر شما را مخدوش بکند. همانطور که رفقا اذعان کردند این نوع بازی کشنده است، شما چه بسا پس از مدتی به آن معتاد بشوید! نخستین آزمایش محتملا برای شما دردناک خواهد بود و با ترس و دلهره جلو خواهید رفت، به مجرد اینکه اولی را آزمودید اضطراب از کالبد جانتان فرو میریزد و سپس با سرخوشی عجیبی که برآمده از جذابیت بازی خیابانیست سراغ آلترناتیو بعدی خواهید رفت.
iranbanoo
04-24-2014, 12:36 PM
وای چه بامزست اینجا:))
خدا شفاتون بده.کدوم آدم بیکاری پا میشه میره جلو دبیرستان دخترونه دختر بازی.دخترای دبیرستانی آدم میخورن:))
ولی انصافا هم غیر اخلاقیه.دخترای کم سن و سال احساسی ترن و این کار عملا سواستفاده از خامی و بچگی اونهاست
undead_knight
04-24-2014, 12:53 PM
وای چه بامزست اینجا:))
خدا شفاتون بده.کدوم آدم بیکاری پا میشه میره جلو دبیرستان دخترونه دختر بازی.دخترای دبیرستانی آدم میخورن:))
ولی انصافا هم غیر اخلاقیه.دخترای کم سن و سال احساسی ترن و این کار عملا سواستفاده از خامی و بچگی اونهاست
ایران بانو جان در ایران زندگی نمیکنی؟!دختربازی جلوی دبیرستان از عادی ترین چیزها در ایرانه:))(الان یه نفر میاد میگه من گفتم پلیس بیاد جمعشون کنه!)
sonixax
04-24-2014, 12:56 PM
دخترای دبیرستانی آدم میخورن:))
پسرهایی هم که جلوی دبیرستان دخترونه میرند دختر دبستانی میخورند!!! این شکارچیه که همیشه میره دنبال شکار نه برعکس.
Crusader
04-24-2014, 02:47 PM
وای چه بامزست اینجا:))
خدا شفاتون بده.کدوم آدم بیکاری پا میشه میره جلو دبیرستان دخترونه دختر بازی.دخترای دبیرستانی آدم میخورن:))
ولی انصافا هم غیر اخلاقیه.دخترای کم سن و سال احساسی ترن و این کار عملا سواستفاده از خامی و بچگی اونهاست
شوخی میکنید. زن ۳۰ به بالای چاق ایرانی ارزش نگاه کردن هم دارد؟
دختر ۱۷ سالهی ترگل مرگل به معنای واقعی عبارت «حورالعین» است. خوشبختانه سوژهی مربوطه ساده به چنگ آمد و بعد از یک روز دوستی آتش معاشقهی لفظی برافروخته شده است.
اما من هم به خاطر کم سن و سالی بازی خیابانی را روی دخترهای دبیرستانی پیشنهاد دادم، کم سال بودن فاکتور مثبتی است. هر چه سوژهی مربوطه بزرگتر و «لاشیتر» باشد کالیبر گهتستهای او هم به همان میزان قطور و نفوذناپذیر است.
Russell
04-24-2014, 02:50 PM
ایران بانو جان در ایران زندگی نمیکنی؟!دختربازی جلوی دبیرستان از عادی ترین چیزها در ایرانه:))(الان یه نفر میاد میگه من گفتم پلیس بیاد جمعشون کنه!)
شادی صدر - WiKi (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D8%A7%D8%AF%DB%8C_%D8%B5%D8%AF%D8%B1)
!!
undead_knight
04-24-2014, 02:55 PM
شادی صدر - WiKi (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D8%A7%D8%AF%DB%8C_%D8%B5%D8%AF%D8%B1)
!!
گفتم "یه نفر"، نه"راسل" :))))))
Russell
04-24-2014, 03:02 PM
گفتم "یه نفر"، نه"راسل" :))))))
آه راست میگی یادم رفته بود نیمهیِ گمشدت رو پیدا کردی اینجا من مزاحم روابط رمانتیک شما شدم lol
undead_knight
04-24-2014, 03:04 PM
آه راست میگی یادم رفته بود نیمهیِ گمشدت رو پیدا کردی اینجا من مزاحم روابط رمانتیک شما شدم lol
too bad i enjoy being trolled :))
طفلی قیافش بد نیست،حیف یکم باورهای سانتی مانتالیستی داره:))
Russell
04-24-2014, 03:07 PM
too bad i enjoy being trolled :))
طفلی قیافش بد نیست،حیف یکم باورهای سانتی مانتالیستی داره:))
:e105:
Crusader
04-24-2014, 03:23 PM
ایران بانو جان در ایران زندگی نمیکنی؟!دختربازی جلوی دبیرستان از عادی ترین چیزها در ایرانه:))(الان یه نفر میاد میگه من گفتم پلیس بیاد جمعشون کنه!)
باید عرض کنم که اکثر آنان نوجوانانی ترسو و چاقال هستند که جرات جلو رفتن و «مخ زدن» ندارند! شکارچی اگر ماهر باشد به سوژه امان نمیدهد، تته پته نمیکند و از ترس مردود شدن عقب نمیایستد. برای چنین «جسارتی» در مواجهه با سوژه باید مردی باشید که تمام زندگی به تخمتان آویزان است!
undead_knight
04-24-2014, 03:25 PM
باید عرض کنم که اکثر آنان نوجوانانی ترسو و چاقال هستند که جرات جلو رفتن و «مخ زدن» ندارند! شکارچی اگر ماهر باشد به سوژه امان نمیدهد، تته پته نمیکند و از ترس مردود شدن عقب نمیایستد. برای چنین «جسارتی» در مواجهه با سوژه باید مردی باشید که تمام زندگی به تخمتان آویزان است!
یا به عبارت دیگه اسمش "امید" باشه،درست میگم!؟:)))
:e405:
Crusader
04-24-2014, 03:34 PM
یا به عبارت دیگه اسمش "امید" باشه،درست میگم!؟:)))
یا به عبارتی دیگر «کُسلیس» نباشند! درست میگویم؟ :e057:
Anarchy
04-24-2014, 03:41 PM
وای چه بامزست اینجا:))
خدا شفاتون بده.کدوم آدم بیکاری پا میشه میره جلو دبیرستان دخترونه دختر بازی.دخترای دبیرستانی آدم میخورن:))
ولی انصافا هم غیر اخلاقیه.دخترای کم سن و سال احساسی ترن و این کار عملا سواستفاده از خامی و بچگی اونهاست
من هم میخواستم بگم این کار یه نیمچه پدوفیلیا محسوب میشه ... دوستان یه کم آلت مبارک رو کنترل کنن بد نیست :e059: !!
Crusader
04-24-2014, 03:51 PM
من هم میخواستم بگم این کار یه نیمچه پدوفیلیا محسوب میشه ... دوستان یه کم آلت مبارک رو کنترل کنن بد نیست !!
بازی خیابانی روی آنها موفقیت بالایی دارد گرامی. همانطور که اشاره داشتید بسیار «احساساتی» هستند و هنوز به مرزهای «پسرها همه آشغالند» و ... نرسیدهاند. سوژه هرچه «لاشیتر» باشد به همان نسبت نفوذناپذیرتر میشود. اما گهتستهای این حورالعینان جوان خیلی ساده و روان است، چنانکه اغلب دلم برای ایشان میسوزد که به این راحتی «خام» میشوند.
undead_knight
04-24-2014, 04:33 PM
بازی خیابانی روی آنها موفقیت بالایی دارد گرامی. همانطور که اشاره داشتید بسیار «احساساتی» هستند و هنوز به مرزهای «پسرها همه آشغالند» و ... نرسیدهاند. سوژه هرچه «لاشیتر» باشد به همان نسبت نفوذناپذیرتر میشود. اما گهتستهای این حورالعینان جوان خیلی ساده و روان است، چنانکه اغلب دلم برای ایشان میسوزد که به این راحتی «خام» میشوند.
اره بابا، دخترها هر قدر کوچیک تر باشند احساساتی ترند،مثلا 15 ساله رو با لباس یا یه جواهر بدل میتونی تور کنی،9 ساله رو چند تا خوراکی،نوزاد هم کلا تور کردن نیمخواد خودش جوره:e412:
البته فراموش نکنید تا اختلاف سنی اگه زیاد نباشه،مثلا 3 سال جرمش خیلی زیاد نیست،اگر در امریکا بودید نیاز نیست خیلی نگران باشی امید جان:)))
Anarchy
04-24-2014, 05:09 PM
بازی خیابانی روی آنها موفقیت بالایی دارد گرامی. همانطور که اشاره داشتید بسیار «احساساتی» هستند و هنوز به مرزهای «پسرها همه آشغالند» و ... نرسیدهاند. سوژه هرچه «لاشیتر» باشد به همان نسبت نفوذناپذیرتر میشود. اما گهتستهای این حورالعینان جوان خیلی ساده و روان است، چنانکه اغلب دلم برای ایشان میسوزد که به این راحتی «خام» میشوند.
خب دقیقا برای همین میگم کار درستی نیست دیگه ...
sonixax
04-24-2014, 06:00 PM
شادی صدر - WiKi
با این لینکت فضا رو مسموم کری راسل جان!
آخه این عَنینه هم اسم آوردن داره ؟ مشخصن به خاطر اینکه هیچ مردی براش سیخ نمیکنه انقدر عقده ای شده.
Russell
04-24-2014, 06:00 PM
دوستان با وجود اینکه در ایران مکانهایِ دختربازی بسیار محدودتر است و حتی اتوبوس هم زنانه-مردانه دارد مکانهای دختربازی را به ترتیب مرغوبیت چگونه تقسیم میکنید. در غرب آنطور که من دیدهام بازیکنان حرفهای خیابان را در رتبهیِ آخر قرار میدهند. همینطور اگر مکانی هست که فکر میکنید مغفول مانده میتوانید معرفی کنید.
iranbanoo
04-24-2014, 09:25 PM
پسرهایی هم که جلوی دبیرستان دخترونه میرند دختر دبستانی میخورند!!! این شکارچیه که همیشه میره دنبال شکار نه برعکس.
راز بقا زیاد نگاه میکنی عزیزم؟
همیشه معروف بوده در برابر دخترای دبیرستانی فقط یه مرد وجود داره و hونم بابای مدرسست:))
شوخی میکنید. زن ۳۰ به بالای چاق ایرانی ارزش نگاه کردن هم دارد؟
دختر ۱۷ سالهی ترگل مرگل به معنای واقعی عبارت «حورالعین» است. خوشبختانه سوژهی مربوطه ساده به چنگ آمد و بعد از یک روز دوستی آتش معاشقهی لفظی برافروخته شده است.
اما من هم به خاطر کم سن و سالی بازی خیابانی را روی دخترهای دبیرستانی پیشنهاد دادم، کم سال بودن فاکتور مثبتی است. هر چه سوژهی مربوطه بزرگتر و «لاشیتر» باشد کالیبر گهتستهای او هم به همان میزان قطور و نفوذناپذیر است.
زنان بالغ از چند جهت مثبت ترند اینکه هم به مردان نیاز بیشتری دارند و آنچنان هم شما برای ارتباط برقرار کردن با آنان دچار مشکل نمیشوید و هم دقیقا میدانند چه میخواهند و شما لازم نیست برای تور کردنشان از دروغ و دغل بازی آنچنانی استفاده کنید و چه آس و پاس باشید و چه مازراتی سوار آنان پس از کنکاش شخصیتتان با شما ارتباط برقرار میکنند.بگذریم از اینکه خوش سکس تر هم هستند:))
از طرفی من دخترکان کم سن و سال را برای پسران هم سن و سال خودشان مناسب میدانم نه مرد بالغ هفت خط و فراز و نشیب دیده که برای دمی خوش گذرانی مانند حیوان بر روی بره های تازه از گله جداشده بپرد و روح و شخصیت آنان را مخدوش کند.
مگر اینکه آنقدر بدبخت و طرد شده باشند که به جای اینکه به نابسامانی خود بپردازند ترجیح دهند تله گذاری کنند :e406:
sonixax
04-24-2014, 09:30 PM
راز بقا زیاد نگاه میکنی عزیزم؟
همیشه معروف بوده در برابر دخترای دبیرستانی فقط یه مرد وجود داره و hونم بابای مدرسست:))
خوب اینها شایعه هایی هست که دختر دبیرستانی ها برای روحیه دادن به خودشون ، خودشون برای خودشون درست کردند :))
iranbanoo
04-24-2014, 09:43 PM
خوب اینها شایعه هایی هست که دختر دبیرستانی ها برای روحیه دادن به خودشون ، خودشون برای خودشون درست کردند :))
نه اینا اثبات شدست.شما خودت جرات میکنی دو دقیقه جلو سرویس مدرسشون وایسی؟:)
sonixax
04-25-2014, 12:24 AM
نه اینا اثبات شدست.شما خودت جرات میکنی دو دقیقه جلو سرویس مدرسشون وایسی؟:)
زرشک! از ما که خیلی وقته گذشته ولی قدیم ندیمها و در دوران دبیرستانمان شده بود که به خاطر ما کل دبیرستان تعطیل شد :))
shirin
04-25-2014, 01:24 AM
تو سن بلوغ هم دخترا و هم پسرها زشت هستند. ربطی به دست زدن به صورتشون و ارایش نداره.
شماها خودتون که به دختر بچه ها هم رحم نمیکنید یه پا امام خمینی و حضرت محمد هستید چرا میگید کافرید؟
Nevermore
04-25-2014, 06:07 AM
هیچ ایرادی در تور کردن دختران دبیرستانی وجود ندارد به چند دلیل:
یکم اینکه طبق قانون اکثر کشورهای دنیا سن قانونی برای رضایت به سکس 16 سال است و این دختران اکثرا بالاتر از این سن هستند،حتی در برخی از کشورهای اروپایی سن قانونی 14 سال است،این است که از نگر قانونی به هیچ روی چنین کاری پدوفیلیا نیست.
دوم اینکه از نظر شخصیتی تقریبا هیچ تفاوتی میان یک زن 28 ساله با یک دختر 17 ساله نیست،جفتشان حال به هم زن هستند و به دنبال مسائل کس و شعر:e415:من خودم روزگاری چنین رابطه ای داشتم و بگذارید این را برایتان بگویم که دخترک هیچ تفاوتی با یک زن پخته نداشت و اگر تجربه اش از من بیشتر نبود،مطمئنا کمتر هم نبود.
یک نکته ای که این میان وجود دارد و به گمانم همه ما بدان وافقیم این است که به طور کلی دختران در روابط نزدیک و صمیمی بسیار با تجربه تر از مردان اند و اساسا بنیان روابط اجتماعی شان بر این نوع روابط است،اما مردان اکثرا در این موارد ضعف دارند مگر آنکه دخترباز باشند،این حرف ها که می گویید سوءاستفاده احساسی و این ها چرندیات محض است.
یه نفر
04-25-2014, 10:55 AM
الان یه نفر میاد میگه من گفتم پلیس بیاد جمعشون کنه!)
من چکاره هستم؟! جوون ها باید جوونی کنند
Crusader
04-25-2014, 11:03 AM
تو سن بلوغ هم دخترا و هم پسرها زشت هستند. ربطی به دست زدن به صورتشون و ارایش نداره.
چنین دخترانی نمونهی بارز «زن بیآرایش» هستند، برایتان مثال میزنم دختر پیشدانشگاهی ۱۹ ساله کاملا بالغ است، اما قریب به ۹۰% ایشان صورت زشت و نابسامانی دارند. نیازی هم به «مستند» نیست، دوستان بروید یک روز روبروی درب مدرسهی پیشدانشگاهی دخترانه بایستاید، و فقط «ابروان» آنان که مثل رشته پشمهای شتر ضخیم و کثیف است را ببینید!
اما معدود خوشگلهای آنان چون بدون هیچ گونه ادوات آرایشی زیبارو هستند مانند حورالعنین بهشتی میدرخشند، در مقابل داف له ۲۵ سالهی ایرانی که مثل اجنهی آسمانی تا خرخره در آرایش فرورفته است. ما دختربازان به خوبی واقفیم که زنان ایرنی بدون آرایش و لاشیگری وضعیتی بهتر از این ندارند:
3999
برای همین میگوییم حوری ۱۸ سالهی ایرانی با «زیبایی طبیعی» اگر پیدا شود بهترین نوع مونثی است که میتوانید آن را بدست آورید. میخواهید برویم سراغ حوریان ۴۰ و زیباروی ایرانی؟ :e140:
Russell
04-25-2014, 08:25 PM
یه آنچه کیرتان به شما میگوید اعتماد کنید، اوست که در این حیطه دانای مطلق بحساب میآید !! و خام این سخنان نشوید که زنان 40 ساله کوتاه میآیند و آسانتر هستند (که کمی هم هستند ولی خب که چه؟) یا داد و بیداد اینکه مردان خوک هستند و ...
پیدوفیلی هم بگمانم علاقهیِ جنسی به دختران 10-11 ساله و ... باشد که هنوز نشانههایِ بلوغ درست در آنها ظاهر نشده، دیدن دلیلهایِ تراشیده شده در فضای عمومی برای نادرست بودن رابطهیِ مرد با دختر 17-18 ساله البته بسیار جالب و بدیع است !!
shirin
04-25-2014, 08:45 PM
البته تو بسیاری از کشورها هم سن بلوغ 9 سالگی هست. شما اگه از بودن با دختر14 15 ساله لذت میبرید دنبال توجیه اخلاقی نباشید برای خودتون. 19 ساله هم دبیرستانی حساب نمیشه. ما وقتی دیپلم گرفتیم تازه هیجده ساله شده بودیم.
Crusader
04-26-2014, 09:14 AM
البته تو بسیاری از کشورها هم سن بلوغ 9 سالگی هست. شما اگه از بودن با دختر14 15 ساله لذت میبرید دنبال توجیه اخلاقی نباشید برای خودتون. 19 ساله هم دبیرستانی حساب نمیشه. ما وقتی دیپلم گرفتیم تازه هیجده ساله شده بودیم.
خیر. به طور معمولی یک دانشآموز اول دبیرستان ۱۵/۱۶ و تا زمانی که فارغ التحصیل میشود (پیش دانشگاهی) ۱۸/۱۹ سال سن دارد. رابطهی جنسی با دختران در این بازهی سنی نه «نیمچهپدوفیل» است به قول دوستان، نه نیازی به توجیه اخلاقی دارد! به نحوی ما را تقبیح میکنید که گویی با خردسال ۵ ساله معاشقه میکنیم؟
Crusader
04-26-2014, 09:59 AM
رفقا اگر مایل باشید برای سرآغاز بازی خیابانی را عملی کنیم و نتایج مربوطه را اینجا گزارش بدهیم؟ این بهترست برای اینکه دورنمای ترسناک پاسخ منفی را از ذهنتان بشویید. قاعده و چارچوب بازی را در این محفل تعیین میکنیم، دیالوگها و پاسخهای احتمالی سوژه را بررسی و سپس آزمایش میکنیم. هرکسی که داوطلب بود با یاری هم شروع میکنیم.
یا میتوانیم پروژهای انقلابی و صفر و صدی را روی معشوقههایمان اجرا کنیم و... دوستان چه نظری دارید؟
Nevermore
04-26-2014, 10:39 AM
البته تو بسیاری از کشورها هم سن بلوغ 9 سالگی هست. شما اگه از بودن با دختر14 15 ساله لذت میبرید دنبال توجیه اخلاقی نباشید برای خودتون. 19 ساله هم دبیرستانی حساب نمیشه. ما وقتی دیپلم گرفتیم تازه هیجده ساله شده بودیم.
شیرین جان می توانی به ما نشان دهی در کدام کشور درست و حسابی age of consent نُه سالگی است؟
http://www.daftarche.com/images/imported/2014/04/5.png
Age of Consent - Global (http://en.wikipedia.org/wiki/File:Age_of_Consent_-_Global.svg)
– no data available
Nevermore
04-26-2014, 11:02 AM
رفقا اگر مایل باشید برای سرآغاز بازی خیابانی را عملی کنیم و نتایج مربوطه را اینجا گزارش بدهیم؟ این بهترست برای اینکه دورنمای ترسناک پاسخ منفی را از ذهنتان بشویید. قاعده و چارچوب بازی را در این محفل تعیین میکنیم، دیالوگها و پاسخهای احتمالی سوژه را بررسی و سپس آزمایش میکنیم. هرکسی که داوطلب بود با یاری هم شروع میکنیم.
یا میتوانیم پروژهای انقلابی و صفر و صدی را روی معشوقههایمان اجرا کنیم و... دوستان چه نظری دارید؟
من آمادگی خود را اعلام می دارم،اما پیش از شروع بیا یک راهنمایی بکن:
من امروز به سمت دو دختر رفتم،گشایش را نسبتا خوب انجام دادم و آخر کار شماره را نیز گرفتم،اما مشکل اینجاست که شماره ی آن دختری که می خواستم را نگرفتم،چگونه می توانم برنامه ای بچینم که دختر خوشگل تر را تور کنم؟:e058:
Crusader
04-26-2014, 11:28 AM
من آمادگی خود را اعلام می دارم،اما پیش از شروع بیا یک راهنمایی بکن:
من امروز به سمت دو دختر رفتم،گشایش را نسبتا خوب انجام دادم و آخر کار شماره را نیز گرفتم،اما مشکل اینجاست که شماره ی آن دختری که می خواستم را نگرفتم،چگونه می توانم برنامه ای بچینم که دختر خوشگل تر را تور کنم؟
هه هه :e057:
من هم در چنین منجلابی بودهام. راهکار شما ایسنت که در وهلهی اول خیلی شیک مخ کسی که با او هستید را میزنید. چرا؟ چون دخترها عقل سمعی دارند، اگر سوژه در مقابل دوست خود از شما تمجید کند شما سانس بالایی برای تور کردن شخص ثالث خواهید داشت. مراحل بعدی هم خاموش کردن رادار بازیکنیاب اوست. اما در وهلهی اول باید مخزنی کنید، وقتی دوست او پرسید خب پسره چه طوری بود؟ باید بگوید عالی! پرفکت! بعدا میروید سراغ گزینهی ثالث، در قرار آتی که دوست کذایی هم حضور داشت شمارهی او را به بهانهای میگیرید و با اساماس آغاز میکنید. چندی بعد هم مثل آبنبات در چنگتان خواهد بود.
بگذارید ببینم دوستان دیگر چه نظری دارند، همانطور که ذکر آن شد «کمیت» خیلی مهم است. باید روزی به ده هزار دختر پیشنهاد دوستی بدهید تا صدتای ایشان را به رخت خواب بکشانید.
Nevermore
04-26-2014, 05:16 PM
هه هه :e057:
من هم در چنین منجلابی بودهام. راهکار شما ایسنت که در وهلهی اول خیلی شیک مخ کسی که با او هستید را میزنید. چرا؟ چون دخترها عقل سمعی دارند، اگر سوژه در مقابل دوست خود از شما تمجید کند شما سانس بالایی برای تور کردن شخص ثالث خواهید داشت. مراحل بعدی هم خاموش کردن رادار بازیکنیاب اوست. اما در وهلهی اول باید مخزنی کنید، وقتی دوست او پرسید خب پسره چه طوری بود؟ باید بگوید عالی! پرفکت! بعدا میروید سراغ گزینهی ثالث، در قرار آتی که دوست کذایی هم حضور داشت شمارهی او را به بهانهای میگیرید و با اساماس آغاز میکنید. چندی بعد هم مثل آبنبات در چنگتان خواهد بود.
بگذارید ببینم دوستان دیگر چه نظری دارند، همانطور که ذکر آن شد «کمیت» خیلی مهم است. باید روزی به ده هزار دختر پیشنهاد دوستی بدهید تا صدتای ایشان را به رخت خواب بکشانید.
چه خبر است؟ده هزار تا:e412: ما آخرین نفری که داشتیم اینجا امیر بود که پس از 10 سال بازی خیابانی می گفت تا به حال به هزار دختر پیشنهاد داده.آقا زمان بازی را بیشتر کنید،من نهایتا بتوانم روزی به یک دختر پیشنهاد دهم،زندگی و بساط داریم جانم.:e415:
Crusader
04-28-2014, 07:22 PM
در مثل جای مناقشه نیست. من باب مثال عرض کردم. اگر نه شما واقعا در زندگی به ده هزار نفر پیشنهاد بدهید میباید که حرمسرای عظیمی به وسعت قلمروی چنگیزخان مغول باز کنید!
Dariush
05-16-2014, 01:50 PM
امید
درود؛ کمپیدایی؟!
یک موضوع جالب عرض کنم خدمتتان! آن دختری که در حال مخ کردن بودم را به خاطر دارید؟ به شکلی بسیار خندهدار و البته غمانگیز از دستم پرید تقریبا! یکبار که با هم بودیم، بطور ناگهانی گفت گوشیات را بده چک کنم ببینم چه خبر است. من هر چه کلنجار رفتم، بیخیال نشد. آخرین حربهای که خیلی خیلی احمقانه بود را به کار گرفتم و با پای خودم افتادم توی چاه: به او گفتم من گوشی خودم را میدهم، ولی به شرطی که تو هم بدی! قبول کرد! هیچ راهی نداشتم، باید گوشی را میدادم. گوشی خودش پاک پاک بود، توی گوشی من اما از دو دختر دیگر غیر از خودش اس ام اس بود:e108:
خلاصه توی این مدت هر کاری میکنم بیخیالِ آن موضوع نمیشود! خیلی گند بزرگی زدم و فکر نمیکنم دیگر راهی باشد. درست است؟
undead_knight
05-16-2014, 02:00 PM
@امید (http://www.daftarche.com/member.php?u=1132)
درود؛ کمپیدایی؟!
یک موضوع جالب عرض کنم خدمتتان! آن دختری که در حال مخ کردن بودم را به خاطر دارید؟ به شکلی بسیار خندهدار و البته غمانگیز از دستم پرید تقریبا! یکبار که با هم بودیم، بطور ناگهانی گفت گوشیات را بده چک کنم ببینم چه خبر است. من هر چه کلنجار رفتم، بیخیال نشد. آخرین حربهای که خیلی خیلی احمقانه بود را به کار گرفتم و با پای خودم افتادم توی چاه: به او گفتم من گوشی خودم را میدهم، ولی به شرطی که تو هم بدی! قبول کرد! هیچ راهی نداشتم، باید گوشی را میدادم. گوشی خودش پاک پاک بود، توی گوشی من اما از دو دختر دیگر غیر از خودش اس ام اس بود:e108:
خلاصه توی این مدت هر کاری میکنم بیخیالِ آن موضوع نمیشود! خیلی گند بزرگی زدم و فکر نمیکنم دیگر راهی باشد. درست است؟
دیدگاه من:
1-به هیچ وجه تسلیم خواستش نباید میشدی،اینجور موضع قدرت خودت رو ضعیف کردی.
2-این رو بر علیه خودش استفاده میکردی،با یک ژست ناراحتی و کمی خشم و جملاتی مثل "به من اعتماد نداری؟! و چرا میخوای چکش کنی؟و..." تحت فشار میزاشتیش،یا عقب نشینی میکرد یا اینکه به حالت قهر صحنه رو ترک میکردی تا بعدا در آرامش یه فکری به حال این قضیه بکنی.
3-چه نوع اس ام اس هایی؟!:e402:
Dariush
05-16-2014, 02:08 PM
دیدگاه من:
1-به هیچ وجه تسلیم خواستش نباید میشدی،اینجور موضع قدرت خودت رو ضعیف کردی.
2-این رو بر علیه خودش استفاده میکردی،با یک ژست ناراحتی و کمی خشم و جملاتی مثل "به من اعتماد نداری؟! و چرا میخوای چکش کنی؟و..." تحت فشار میزاشتیش،یا عقب نشینی میکرد یا اینکه به حالت قهر صحنه رو ترک میکردی تا بعدا در آرامش یه فکری به حال این قضیه بکنی.
3-چه نوع اس ام اس هایی؟!:e402:
حرفات کاملا درست است ولی آن موقع انگار خون به مغزم نمیرسید و او هم بدجور پیله کرده بود. هیچ جور بیخیال نمیشد. از همین اساماسهای عادی میانِ دوستپسر دوستدخترها دیگر.
من خودم هنوز گمان میکنم دخترِ مربوطه نسبت به من تمایل دارد و فقط میخواهد من به روشی درست گندی که زدم را درست کنم و دوباره بشوم همان مردِ خواستیِ خودش:e404:
ولی هر کاری میکنم بیخیالِ آن موضوع نمیشود لامصب. همینکه چیزی در آن مورد میگویم شروع به بد وبیراهگویی میکند!
Theodor Herzl
05-16-2014, 02:09 PM
خلاصه توی این مدت هر کاری میکنم بیخیالِ آن موضوع نمیشود! خیلی گند بزرگی زدم و فکر نمیکنم دیگر راهی باشد. درست است؟یک مدتی به آن دختر اصلی اصلا کاری نداشته باشید ، خودش کشیده میشود طرف شما! بهترین راه هم برای pick up کردن توی مهمونی این هست که برید با یکی شروع کردن لاسیدن بعدش بعد ۵ دقیقه برید چند متر انور تر با یکی دیگه رو بوسی کردن ، زمانی که دختر بفهمد او تنها انتخاب شما هست از شما سواری میگیرد!
Crusader
05-16-2014, 02:10 PM
@امید
درود؛ کمپیدایی؟!
یک موضوع جالب عرض کنم خدمتتان! آن دختری که در حال مخ کردن بودم را به خاطر دارید؟ به شکلی بسیار خندهدار و البته غمانگیز از دستم پرید تقریبا! یکبار که با هم بودیم، بطور ناگهانی گفت گوشیات را بده چک کنم ببینم چه خبر است. من هر چه کلنجار رفتم، بیخیال نشد. آخرین حربهای که خیلی خیلی احمقانه بود را به کار گرفتم و با پای خودم افتادم توی چاه: به او گفتم من گوشی خودم را میدهم، ولی به شرطی که تو هم بدی! قبول کرد! هیچ راهی نداشتم، باید گوشی را میدادم. گوشی خودش پاک پاک بود، توی گوشی من اما از دو دختر دیگر غیر از خودش اس ام اس بود
خلاصه توی این مدت هر کاری میکنم بیخیالِ آن موضوع نمیشود! خیلی گند بزرگی زدم و فکر نمیکنم دیگر راهی باشد. درست است؟
درود گرامی. پاسخ شما را در اولین فرصت میدهم. فعلا در کهکشانهای مجاور راه شیری سیر میکنم و نمیتوانم تمرکزم را مکتوب کنم...
Dariush
05-16-2014, 02:22 PM
درود گرامی. پاسخ شما را در اولین فرصت میدهم. فعلا در کهکشانهای مجاور راه شیری سیر میکنم و نمیتوانم تمرکزم را مکتوب کنم...
یک بحثی هم رد موردِ مخزنی آنلاین و در شبکههای اجتماعی داشته باشیم بد نیست. من اخیرا چهار پنجتا مخ در این فضاها زدهام که خب خلاصهی گفتگوها به علاوه تحلیل و آنالیزشان میتواند برای خیلی از دوستان راهگشا باشد:e412:.
Russell
05-16-2014, 03:33 PM
یک بحثی هم رد موردِ مخزنی آنلاین و در شبکههای اجتماعی داشته باشیم بد نیست. من اخیرا چهار پنجتا مخ در این فضاها زدهام که خب خلاصهی گفتگوها به علاوه تحلیل و آنالیزشان میتواند برای خیلی از دوستان راهگشا باشد.
اینرا من هم اتفاقا میخواستم چند وقت پیش پیشنهاد بدم، در همین راستا این هم جالب است:
4096
James Franco or Direct? | The Blog of Christian McQueen (http://realchristianmcqueen.com/2014/04/03/james-francos-text-game-thirsty-or-direct/)
Crusader
05-17-2014, 05:53 PM
درود؛ کمپیدایی؟!
یک موضوع جالب عرض کنم خدمتتان! آن دختری که در حال مخ کردن بودم را به خاطر دارید؟ به شکلی بسیار خندهدار و البته غمانگیز از دستم پرید تقریبا! یکبار که با هم بودیم، بطور ناگهانی گفت گوشیات را بده چک کنم ببینم چه خبر است. من هر چه کلنجار رفتم، بیخیال نشد. آخرین حربهای که خیلی خیلی احمقانه بود را به کار گرفتم و با پای خودم افتادم توی چاه: به او گفتم من گوشی خودم را میدهم، ولی به شرطی که تو هم بدی! قبول کرد! هیچ راهی نداشتم، باید گوشی را میدادم. گوشی خودش پاک پاک بود، توی گوشی من اما از دو دختر دیگر غیر از خودش اس ام اس بود
خلاصه توی این مدت هر کاری میکنم بیخیالِ آن موضوع نمیشود! خیلی گند بزرگی زدم و فکر نمیکنم دیگر راهی باشد. درست است؟
بستگی دارد تا چه میزان پیش رفته باشید. اگر در مرحلهی فرندزون باشید سوژه سادهتر از چنگتان سُر میخورد، اما اگر او را کرده باشید قطعا به این راحتی حاضر به جدایی با شما نمیشود و طریقهی سگ محلی را پیشه کنید. رفتار شما از اول رابطه باید طوری باشد که از شما حساب ببرد و فرمانبرداری کند، پس اگر چنین درخواستی داد نمیباید گوشیتان را تقدیم میکردید و باید با نگ به او تودهنی میزنید. اگر برای جدایی و قطع رابطه این را بهانه و دستاویز کرده است یا میخواهد شما را رها کند و آلترناتیو دیگری دارد، یا همچنان متمایل است و شما در یک ابرگهتست دست و پا میزنید. راه حل باقی مانده اینست که ورق را برگردانید، بگویید ایشان سوشل فرند من هستند و من با دختران فراوانی دوستم. اما هیچکسی را لایق تو نمیبینم و تو تنها شریک احساسیام هستی. بعد از آن دعوا به پا میکنید و برآشفته میشوید. وانمود میکنید که نمیتوانید با کسی که به شما اعتماد ندارد رابطه داشته باشید و به معرکه خاتمه دهید. پس از آن یا برای عذرخواهی و ... برمیگردد، یا روزهای بعدی که در محل کار شما را میبیند با رفتار آلفایتان دوباره آمار میدهد و رابطه را از سر میگیرید.
شما میتوانستید این گهتست را با بیمحلی و ... به راحتی پشت سر بگذارید، اما فعلا که به اینجا رسیدهاید به نظرم این تنها راه حل باقی مانده است. گذشتن از حربهی فرندزون بازی حرفهای را میطلبد، من زمانی که بازی را اتخاذ نکرده بودم در این مرحله شکستهای زیاد و مفتضحانهای را متحمل میشدم. اکنون هم که بازی را در سطوح بالایی اجرا میکنم از هر ده زن اغلب دو یا سه تایی را موفق نمیشوم، خاصیت مرحلهی فرندزون همینست که سوژه مدتی شما را fitness test میکند و بعد که از آنکه از هفت خوان رستم گذشتید بند سوتین را وا میکند.
در هر صورت دقت کنید که رابطه را باید شما با دعوای نمایشیتان خاتمه بدهید و او گمان نکند به شما سرپوزی زده است.
Dariush
05-17-2014, 06:24 PM
بستگی دارد ...
شوربختانه هنوز با او سکس نداشتم ولی لب و دستمالی چرا! این اگر چنین دختر دست اولی نبود من تخمام هم نبود رفتناش ولی لامصب حوریایست برای خودش!
راستاش من در رابطه تقریبا همیشه دستِ بالا را داشتم و کارم را تا آنجا بینقص انجام داده بودم اما در آن لحظه واقعا نمیدانم چه شد که گوشیام را دادم! البته شک داشتم که پیامکها را پاک کرده بودم یا نه و احتمالِ بالایی میدادم که پاک کرده بودم. بیشترشان هم پاک شده بودند ولی آن اواخر اینباکسم چندین پیامک باقی مانده بودند. مضمونِ پیامکها بیشتر همین عاشقانههای خنک معمولی بود و خب کاملا تابلو بود که رابطهای جدی با انها داشتم.
من تقریبا مطمئن هستم که او هنوز نسبت به من تمایل دارد. من خوشبختانه تاکنون اصلا سعی نکردم کارم را توجیح کنم، تنها گفتم که اینها اصلا جدی نبوده و نیستند و یک صدمِ ارزش تو را هم ندارند و از این دست چرندیات. و البته چند روز پیش پس از اینکه پیغامی را از طرف شخص دیگری به رساندم، انگار کمی حالاش بهتر شده و اندکی از خر شیطان پائین آمده. ولی لعنت بر من که چنین گندِ عظیمی زدم و گرنه تا الان صددرصد یک سکس تکرار نشدنی تجربه کرده بودم؛ الان حداقل یک ماهی به عقب افتاده:e108:
نکته: حتما یکی از این گوشیهای دو سیمکارته داشته باشید. قبل از هر گونه قرار، همهی جوانب از جمله پاک کردنِ تمامِ پیامکها را رعایت کنید تا مبادا به این فلاکت بیوفتید.
Dariush
05-17-2014, 06:26 PM
امید جان،پیش از هر چیز دیگر در موردِ این فرندزون هم کمی جزئیتر و موردیتر بحث کنیم خیلی خوب است. هم من و هم تعدادِ زیادی از دوستانم همچنان با این مشکل دارند. راههایی برای رهایی از این دام حتما باید باشد.
Crusader
05-17-2014, 06:44 PM
شوربختانه هنوز با او سکس نداشتم ولی لب و دستمالی چرا! این اگر چنین دختر دست اولی نبود من تخمام هم نبود رفتناش ولی لامصب حوریایست برای خودش!
راستاش من در رابطه تقریبا همیشه دستِ بالا را داشتم و کارم را تا آنجا بینقص انجام داده بودم اما در آن لحظه واقعا نمیدانم چه شد که گوشیام را دادم! البته شک داشتم که پیامکها را پاک کرده بودم یا نه و احتمالِ بالایی میدادم که پاک کرده بودم. بیشترشان هم پاک شده بودند ولی آن اواخر اینباکسم چندین پیامک باقی مانده بودند. مضمونِ پیامکها بیشتر همین عاشقانههای خنک معمولی بود و خب کاملا تابلو بود که رابطهای جدی با انها داشتم.
من تقریبا مطمئن هستم که او هنوز نسبت به من تمایل دارد. من خوشبختانه تاکنون اصلا سعی نکردم کارم را توجیح کنم، تنها گفتم که اینها اصلا جدی نبوده و نیستند و یک صدمِ ارزش تو را هم ندارند و از این دست چرندیات. و البته چند روز پیش پس از اینکه پیغامی را از طرف شخص دیگری به رساندم، انگار کمی حالاش بهتر شده و اندکی از خر شیطان پائین آمده. ولی لعنت بر من که چنین گندِ عظیمی زدم و گرنه تا الان صددرصد یک سکس تکرار نشدنی تجربه کرده بودم؛ الان حداقل یک ماهی به عقب افتاده
نکته: حتما یکی از این گوشیهای دو سیمکارته داشته باشید. قبل از هر گونه قرار، همهی جوانب از جمله پاک کردنِ تمامِ پیامکها را رعایت کنید تا مبادا به این فلاکت بیوفتید.
اگر مطمئن هستید به شما متمایل است همچنان شانس بالایی دارید، جای نگرانی وجود ندارد، خاصه آنکه با دوز خفیفی با او ارتباط جسمانی برقرار کردهاید. بله توجیه کردن بدترین عملکرد ممکنه و مختص به مردان بتاست. قانون طلایی را هم فراموش نکنید، شما مردی بسیار پرگزینه هستید و رفتن یا ماندن او به بیضهی چپتان هم نیست، در محل کار اگر میتوانید برای دختر دیگری نمایش اقتدار کنید تا حسادت زنانهی او و ترس از دست دادن شما برایش برانگیخته شود.
اگر هم دو سه گزینهی دیگر برای شما له له میزنند چه نشستهاید؟ برای من زیبایی دختران تا حدی مقبول میفتند و دخترهای بالاتر از ۷ تفاوت عمدهای با یکدیگر ندارند، به دختر شمارهی هفت همان قدری اشتیاق دارم که دخترهای ۹ یا ۱۰ .
من یکی از این گوشیهای نوکیای بوغی دارم و اساماس هم به زور میدهم! دو سیمکارته و این بند و بساط نداریم گرامی! :e057:
Dariush
05-17-2014, 06:58 PM
اگر مطمئن هستید به شما متمایل است همچنان شانس بالایی دارید، جای نگرانی وجود ندارد، خاصه آنکه با دوز خفیفی با او ارتباط جسمانی برقرار کردهاید. بله توجیه کردن بدترین عملکرد ممکنه و مختص به مردان بتاست. قانون طلایی را هم فراموش نکنید، شما مردی بسیار پرگزینه هستید و رفتن یا ماندن او به بیضهی چپتان هم نیست، در محل کار اگر میتوانید برای دختر دیگری نمایش اقتدار کنید تا حسادت زنانهی او و ترس از دست دادن شما برایش برانگیخته شود.
اگر هم دو سه گزینهی دیگر برای شما له له میزنند چه نشستهاید؟ برای من زیبایی دختران تا حدی مقبول میفتند و دخترهای بالاتر از ۷ تفاوت عمدهای با یکدیگر ندارند، به دختر شمارهی هفت همان قدری اشتیاق دارم که دخترهای ۹ یا ۱۰ .
از یکی دو روز پیش امیدم خیلی بیشتر شده! الان فقط فکر میکنم که رسیدن به نقطهی اوج مدتی عقب افتاده!
راستش من اصلا اینطور نیستم! دختر هر چه زیباتر باشد تمایلِ من هم به همان نسبت بیشتر میشود!در زمانِ وجودِ دختر 8، اصلا متوجه حضور دختر 7 و 7.5 نخواهم شد(هایپرگمی مردانه).
Crusader
05-17-2014, 07:04 PM
دوستان یک ویژگی «بارزی» در تیپتان داشته باشید که هربار گهتست شدید اعتماد به نفس بالایتان را نمایش دهید. شما باید «دیده» شوید و توجهها را به خود مجذوب کنید، به هر طریقی. بتابودن حتی به مراتب بهتر از مردانیست که برای دخترها نامرئی هستند. به هر حال من از این تکنیک پاسخهای مثبت فروانی گرفتهام و به جرات بگویم شمار بالایی از گشایشهایم از این طریق بوده! :e057:
- اه انقدر از موهای بلند بدم میاد.
- خیلی دخترکشه. میدونی چقدر خاطرخواه داره؟
- موهات چی میگه؟
- چیه میخوای لیس بزنی؟
- عین بازیگرا هستی. خوشم میاد!
- بازیگر چیه؟ از بازیگرا هم شاخ تر
در جستار دیگری خواندم Ouroboros هم از این تکنیک در شکل ریشهای گوسفندی و طالبانی استفاده میکرد. من البته با ریش نمیسازم، اما شما اگر میتوانید گزینهی مناسبی خواهد بود.
Dariush
05-17-2014, 07:17 PM
دقیقا!
من یکبار به یک نفر در این مورد گفتم که سعی کن ویژگیای شاخص و توچشم در تیپات داشته باشی و صد البته جوات و خز هم نباشی. مثلا سعی کن موی بلند داشته باشی، اگر موی بلند نداری سعی کن ریش داشته باشی و اگر ریش نمیگذاری حداقل سبیل داشته باش و اگر هیچ کدام از اینها را نداری بیشک یک آدم جوات و خز و خیل ازت خیلی جلوتر است.
Crusader
05-18-2014, 06:12 PM
دقیقا!
من یکبار به یک نفر در این مورد گفتم که سعی کن ویژگیای شاخص و توچشم در تیپات داشته باشی و صد البته جوات و خز هم نباشی. مثلا سعی کن موی بلند داشته باشی، اگر موی بلند نداری سعی کن ریش داشته باشی و اگر ریش نمیگذاری حداقل سبیل داشته باش و اگر هیچ کدام از اینها را نداری بیشک یک آدم جوات و خز و خیل ازت خیلی جلوتر است.
در این موارد من دوستانم را تقبیح نمیکنم، به هر صورت ما بازی را اتخاذ کردهایم و بدیهیست که اگر کسی به طور جدی دنبال کُس نباشد نیازی هم به این تکنیکها ندارد. موهای بلند تکنیک مناسبیست، شاید برای برخی کسان دلچسب نباشد، اما به محض اینکه «تمجید» شما پیرامون آن را ببیند طور دیگری میاندیشد. شاید برای اینکه مغز ما به تجارب فرهنگی وابستگی عمیقی دارد، زیبایی را شما زیبا میکنید و ماهیت پدیدهای که مشاهده میشود چندان محوریت ندارد.
بالعکس این مورد هم وجود دارد، نظر شما حول دخترها برای ایشان به شدت اساسی است، بیشتر دخترها اعتماد به نفس پایینی دارند و در هراس زشت بودن هستند، برای همین نیازمند تایید اطرافیان هستند. چنانکه اگر شما در خیابان به مزاح بگویید "هه... چه تیپ ضایعی داری" رسما یک ماه تمام فکر و ذهن او را مشغول میکند و با خود کلنجار میرود که چرا تیپ ضایعی دارد! برای همین در گشایشها باید حواستان باشد که نگها را اصولی اجرا کنید، با دوز خفیف. زیرا اگر به نحوی روی نقطهی حساس دست بگذارید و اعتماد به نفس سوژه را مخدوش کنید شانستان پایین میاید.
kourosh_bikhoda
05-26-2014, 06:20 PM
امیر گرامی؛ تا اونجا که من میدونم یک ویژگی مرد آلفا تعدد شرکای جنسی هم هست. اگر تا اینجا درسته، بفرمایید که آقای Dan Bilzerian - WiKi (http://en.wikipedia.org/wiki/Dan_Bilzerian) سرمایه دار امریکایی آیا آلفاست؟ توضیح اینکه ایشون معمولن با چند دختر هم بستر هست که البته بیشترشون تکراری هستند ولی خب ویژگی تعدد در این رابطه مشهوده:
4146
4147
4148
4149
Instagram (http://instagram.com/danbilzerian)
Ouroboros
05-26-2014, 06:28 PM
او را نمیشناسم اما به نظر آلفای تیپیک میآید، سابقهی نظامی، بازیکن حرفهای پوکر، ریش مردانه، تعدد روابط... حالا چرا میپرسید؟ یادتان باشد که بازی تقلید از مردان آلفا نیست، درک فرمول موفقیت ایشان و بازسازی آن از طریق بیرون کشیدن قواعدی که انها را موثر کرده و سپس اتخاذ روشی متناسب با احوال شخصی و روانی و اجتماعی خودتان بر مبنای آن قواعد است.
kourosh_bikhoda
05-26-2014, 06:32 PM
او را نمیشناسم اما به نظر آلفای تیپیک میآید، سابقهی نظامی، بازیکن حرفهای پوکر، ریش مردانه، تعدد روابط... حالا چرا میپرسید؟ یادتان باشد که بازی تقلید از مردان آلفا نیست، درک فرمول موفقیت ایشان و بازسازی آن از طریق بیرون کشیدن قواعدی که انها را موثر کرده و سپس اتخاذ روشی متناسب با احوال شخصی و روانی و اجتماعی خودتان بر مبنای آن قواعد است.
نکته خوبی بود. آیا این آدم به نظرتون بدون پول و نفوذ بازیکن خوبی بوده؟
یک نگاهی اگر به فیسبوک او بکنید میبینید زیر هر پست مردان بیچاره ای که با جمله fuck my life احساس خودشون رو بیان می کنند :e412:
Ouroboros
05-26-2014, 07:03 PM
نکته خوبی بود. آیا این آدم به نظرتون بدون پول و نفوذ بازیکن خوبی بوده؟
از همان اندک دادههای ویکیپدیا آشکارست که تمول و نفوذ او بیشتر نتیجهی سبک زندگی ریسکپذیر اوست. و کمتر ویژگیای به اندازهی خطرپذیری آلفاست. من خاطرم هست در آن سالهای بیاطلاعی و خرفتی، یکی از معدود چیزهای جذاب در وجود من همین انقلابیگری، موتورسواری، قماربازی و ... بود.
البته او «بازیکن» نیست، بلکه آلفای طبیعیست.
یک نگاهی اگر به فیسبوک او بکنید میبینید زیر هر پست مردان بیچاره ای که با جمله fuck my life احساس خودشون رو بیان می کنند
یکی از اوصاف مرد آلفا اینست که «زنان میخواهند با او باشند، مردان میخواهند به جای او باشند».
Ouroboros
05-28-2014, 09:58 AM
یک بحثی هم رد موردِ مخزنی آنلاین و در شبکههای اجتماعی داشته باشیم بد نیست. من اخیرا چهار پنجتا مخ در این فضاها زدهام که خب خلاصهی گفتگوها به علاوه تحلیل و آنالیزشان میتواند برای خیلی از دوستان راهگشا باشد.
به نظر من بازی آنلاین وجود ندارد، همه از پشت مانیتور خوشصحبت و بامزه و ... هستند.
هنر اینست که در حضور دختر ۸ از ۱۰ ایستاده باشید و به او نگ بزنید!
Dariush
05-28-2014, 11:25 AM
به نظر من بازی آنلاین وجود ندارد، همه از پشت مانیتور خوشصحبت و بامزه و ... هستند.
هنر اینست که در حضور دختر ۸ از ۱۰ ایستاده باشید و به او نگ بزنید!
بازی که نه! ولی مخزنی چرا حتما... بازی هم که خودش هدف و افتخار نیست، وسیله است، هدف در نهایت یک چیز است، چه آنلاین و چه آفلاین!
Ouroboros
05-28-2014, 11:34 AM
بازی که نه! ولی مخزنی چرا حتما... بازی هم که خودش هدف و افتخار نیست، وسیله است، هدف در نهایت یک چیز است، چه آنلاین و چه آفلاین!
به ضرر شما تمام میشود در بلندمدت، چون از پشت دیوار امن اینترنت و بیترس از دست رد خوردن دارید با دختر صحبت میکنید و «تصویری» که ارائه میکنید ممکن است هیچ شباهتی به «تصویری» که واقعا دارید نباشد. مخزنی هم وسیله است، هدف سکس است. شما مخ دختری را بزنید، بروید سر قرار و او از آنچه میبیند در قیاس با آنچه دیده بود نا امید بشود چه فایدهای دارد؟ شما برای بهتر شدن در ارتباط رودر روی چشمدرچشم ِ انسانی نیاز به تمرین از طریق ارتباط رو در روی چشمدرچشم انسانی دارید.
Dariush
05-28-2014, 11:50 AM
به ضرر شما تمام میشود در بلندمدت، چون از پشت دیوار امن اینترنت و بیترس از دست رد خوردن دارید با دختر صحبت میکنید و «تصویری» که ارائه میکنید ممکن است هیچ شباهتی به «تصویری» که واقعا دارید نباشد. مخزنی هم وسیله است، هدف سکس است. شما مخ دختری را بزنید، بروید سر قرار و او از آنچه میبیند در قیاس با آنچه دیده بود نا امید بشود چه فایدهای دارد؟ شما برای بهتر شدن در ارتباط رودر روی چشمدرچشم ِ انسانی نیاز به تمرین از طریق ارتباط رو در روی چشمدرچشم انسانی دارید.
من از اینکار برای ترمیمِ کاستیِ کمحرفی و تا اندازهای کمرو بودنِ خودم استفاده میکنم. من همانطور که قبلا گفتهام آدم منزوی، کمحرف و کمرویی هستم و این برای بازی واقعا بد است! اما در این مدت به وضح میبینم که توانِ چرندگوییهای دخترپسندانهام به طرزی قابلِ توجه رو به ارتقاست! در واقع بیشتر برای من یک تمرین است؛ وگرنه هر سه نفری که تور کردم را دک کردم چون در دو رابطهی دیگر درگیر هستم و نمیتوانم بیش از این را هندل بکنم!
راستی امیر جان، یکبار یادم هست که گفتید شما با بازی نهایتا میتوانید دختری یک شماره بالاتر از خودتان را تور بکنید، این واقعا درست است؟! هیچ خللی بر این قانون وارد نیست؟ یک نفر هست که من واقعا ماندهام با او چه بکنم، از آنجا که خیلی زیباست، میخواهم بیخود انرژی خودم را هدر ندهم!
Ouroboros
05-28-2014, 12:20 PM
من از اینکار برای ترمیمِ کاستیِ کمحرفی و تا اندازهای کمرو بودنِ خودم استفاده میکنم. من همانطور که قبلا گفتهام آدم منزوی، کمحرف و کمرویی هستم و این برای بازی واقعا بد است! اما در این مدت به وضح میبینم که توانِ چرندگوییهای دخترپسندانهام به طرزی قابلِ توجه رو به ارتقاست! در واقع بیشتر برای من یک تمرین است؛ وگرنه هر سه نفری که تور کردم را دک کردم چون در دو رابطهی دیگر درگیر هستم و نمیتوانم بیش از این را هندل بکنم!
ببینید دوست گرامی، همهی ما انسانها از صحبت کردن با غریبهها اکراه داریم، همهی ما اگر موضوع مشخصی در ذهنمان نباشد برای حرف زدن به هنهن میافتیم، همهی ما از دست رد خوردن میترسیم و ... تفاوت کسی که به این ترس غلبه میکند و کسی که بندهی آن میشود، اینست که شخص اول تصمیم میگیرد «احساس» خود را نادیده بگیرد. متوجه هستید؟ هیچ فرمولی نیست که شما را از «خجالتی» بودن در بیاورد، تنها راهی که وجود دارد اینست که احساس شرم خود را نادیده بگیرید.
بازی معطوف به «احساسی» که میکنید نیست، معطوف است به «عملی» که انجام میدهید. هرچه میخواهید احساس بکنید به درک! این درگیری ذهنی عجیب با آنچه احساس میکنیم برمیگردد به غلبهی گفتمان احساسمحور زنانه به گفتمان عملمحور مردانه. میخواهید با یک دختری وسط اتوبوس با صدای بلند شروع به حرف زدن بکنید و از این بابت «خجالت» میکشید و احساس «اظطراب» میکنید و «میترسید»؟ بسیار خب، آن احساس را مورد بازشناسی قرار بدهید و به رغم آن «عمل» بکنید.
بدبختی اینست که همه سعی میکنند احساس خودشان را تغییر بدهند، حالت عاطفی/روانی خود را. «چه بکنم که خجالتم بریزد»، چنین چیزی ممکن نیست، شما باید بپرسید «چه بکنم که به رغم خجالتکشیدن، ترسیدن و ... کار لازم را انجام بدهم؟». لاسخشکهی آنلاین با دخترها شاید حتی مخرب هم باشد، چراکه شما با خودتان گمان میکنید که درحال پیشرفت هستید و به «خجالتی» بودنتان غلبه کردهاید و ... حال آنکه در واقعیت امر چنین اتفاقی نیافتاده.
راستی امیر جان، یکبار یادم هست که گفتید شما با بازی نهایتا میتوانید دختری یک شماره بالاتر از خودتان را تور بکنید، این واقعا درست است؟! هیچ خللی بر این قانون وارد نیست؟ یک نفر هست که من واقعا ماندهام با او چه بکنم، از آنجا که خیلی زیباست، میخواهم بیخود انرژی خودم را هدر ندهم!
ارزش شما به زیباییتان نیست، این پست (http://www.daftarche.com/%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%85%D8%B1%D8%AF-36/%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%D8%B4-1415/#post60762) را یکبار بخوانید. بدون بازی ، بدلیل زبرگزینی زنان مرد تنها دختران ۳ و ۴ گیرش میآید، با درک خوبی از بازی و تجربهی مداوم آن او میتواند به سادگی تا ۵ و ۶ هم برود. سالی یکی دو بار شاید یک ۷ به او محل بگذارد و اگر حاضر بشود تعهد خرج دختری بکند، میتواند حتی تا پلهی هشتم هم بالا برود. ولی نه، بیش از این هرگز ممکن نیست. مسئله اینست که ما خودمان اعتماد بنفس آنرا نخواهیم داشت. مثل شما که این دختر را با مقداری بازی جذب کردهاید، اما بعد کار را خراب کردید و وا دادید و این شد(اگر همان دختریست که اینجا در موردش صحبت کرده بودید).
Dariush
05-28-2014, 12:32 PM
ارزش شما به زیباییتان نیست، این پست را یکبار بخوانید. بدون بازی ، بدلیل زبرگزینی زنان مرد تنها دختران ۳ و ۴ گیرش میآید، با درک خوبی از بازی و تجربهی مداوم آن او میتواند به سادگی تا ۵ و ۶ هم برود. سالی یکی دو بار شاید یک ۷ به او محل بگذارد و اگر حاضر بشود تعهد خرج دختری بکند، میتواند حتی تا پلهی هشتم هم بالا برود. ولی نه، بیش از این هرگز ممکن نیست. مسئله اینست که ما خودمان اعتماد بنفس آنرا نخواهیم داشت. مثل شما که این دختر را با مقداری بازی جذب کردهاید، اما بعد کار را خراب کردید و وا دادید و این شد(اگر همان دختریست که اینجا در موردش صحبت کرده بودید).
اوممم! قبول دارم... اما در نهایت زنِ بالای هشت چه میشود خب؟ یعنی هیچ درجهای از بازی روی او کارگر نیست؟
Ouroboros
05-28-2014, 12:42 PM
اوممم! قبول دارم... اما در نهایت زنِ بالای هشت چه میشود خب؟ یعنی هیچ درجهای از بازی روی او کارگر نیست؟
در آن پست یک «مرد ۶» جا افتاده بود، مرد ۶ در حالت معمولی دختران ۳-۴ گیرش میآید، با بازی ۵-۶، با بازی ایدهآل ۷ ِ گاهی، به هنگام خرج تعهد و بهترین بازی و ... می تواند امیدوار باشد یک ۸ میانسال(۲۵+)را به همسری بگیرد. اگر آن مرد ۶ میخواهد برود با دختر بالاتر، باید جایگاه خود را ارتقاء بدهد.
Russell
05-28-2014, 12:43 PM
با تمام اینها که گفته شد و درست هم هست، بنظر من اینکه گفته میشود بازی بر روی زنان بالای 8 موثرتر است هم بنظرم درست است.
Ouroboros
05-28-2014, 12:47 PM
با تمام اینها که گفته شد و درست هم هست، بنظر من اینکه گفته میشود بازی بر روی زنان بالای 8 موثرتر است هم بنظرم درست است.
در آن پست کذایی یک ۶ جا افتاده بود که خیلی سردرگمکننده است: منظور من این بود که اگر یک مرد ۶ برود به یک زن ۹ نگ بزند، درصد موفقیت او بسیار پائین خواهد بود. دلیل موثر نبودن آنهم «درونی»ست نه بیرونی، مرد ۶ اعتماد بنفس بسنده برای پیاده سازی درست نگ را ندارد و خودباختگی او در جایی از رفتارش، زبان بدنش، تُن صدایش و ... خود را درز میدهد.
Anarchy
05-29-2014, 08:23 AM
من با الهام از شتو یک جدولی برای نمره دادن به مردان هم بنویسم که دوستان بتوانند درکی عینیتر از جایگاه فعلی خودشان در هرم قدرت اجتماعی مردان بدست بیاورند:
۱.
در آمد زیر ۱ میلیون : -۲
در آمد بین ۱ تا ۳ میلیون: -۱
درآمد ۳ تا ۵ میلیون: ۰
درآمد ۵ تا ۱۵ میلیون: +۱
> در آمد بیش از ۱۵ میلیون: +۲
۲.
قد زیر ۱۷۵: -۲
قد بین ۱۷۵ تا ۱۸۰: ۰
قد بین ۱۸۰ تا ۱۸۸: +۱
قد بین ۱۸۸ تا ۱۹۵ : +۲
قد بالاتر از ۱۹۵: -۲
۳.
خانهی مستقل جنوب شهر: ۰
خانهی مستقل وسط یا شرق شهر : +۱
خانهی پدری: -۱
خانهی مستقل شمال یا غرب شهر: +۲
۴.
ماشین زیر ۵۰ میلیون: -۱
بیماشین!: ۰
ماشین بین ۵۰ تا ۱۰۰ میلیون: ۰
ماشین بین ۱۰۰ تا ۳۰۰ میلیون: +۱
ماشین بین ۳۰۰ تا ۸۰۰ میلیون: +۲
ماشین گرانتر از ۸۰۰ میلیون: -۱ (دارید کمبود چیزی را جبران میکنید)
موتور بالاتر از ۱۰۰ میلیون: +۲
۵.
قیافهی معمولی : ۰
قیافهی زشت: -۱
قیافهی کیری: -۲
قیافهی مردانه: +۲
قیافهی «خوشگل»: +۱
۶.
بدن چاق: -۱
بدن معمولی: ۰
بدن لاغز: -۲ (بله، لاغر در نظر زنان زشتتر است از چاق!)
بدن ورزیده: +۱
بدنسازی + ۵ سال : +۲
۷.
تعداد شریک جنسی زیر ۳ = -۲
تعداد شریک جنسی ۳-۸ = -۱
تعداد شریک جنسی ۸-۲۰ = ۰
تعداد شریک جنسی +۲۰ = +۱
تعداد شریک جنسی ۲۰-۱۰۰ = +۲
تعداد شریک جنسی سه رقمی یا بیشتر = -۱ (میترسند از بکن-در-رو)
۸.
زیر دیپلم: -۲
دیپلم: ۰
لیسانس: +۱
فوقلیسانس: +۲
دکتری: -۲
(پزشکی: -۳! مُهر بتاییست بر پیشانی شما! باید با کُلی بازی آنرا جبران بکنید اگرنه هیچ دختری شما را بجز «کیس ازدواج» نخواهد دید)
۹.
تعداد دوستان مذکر زیر ۳ = -۲
تعدا دوستان مذکر ۳-۵ = -۱
تعداد دوستان مذکر ۵-۱۰ = ۰
تعداد دوستان مذکر ۱۰-۲۰ = +۱
تعداد دوستان مذکر ۲۰-۵۰ = +۲
تعداد دوستان مذکر +۵۰ = -۲ (لش!)
۱۰.
بتای بیبازی: -۱
بازیآموز تازهکار: ۰
بازیکن باتجربه: +۲
بازیکن حرفهای: +۴
منکر بازی: -۱ :e40a:
«مرد فمینیست»: -۱۰ :e409:
امیر جان نابودمون کردی با این سیستم امتیازبندی :e404: !! یعنی آنچنان منفی هستم که بازیکن حرفه ای هم اگر بشم بازم منفیم :e409: ...
اما این فاکتورا اگه واقعا جهانی باشن ، تعداد کمیش هست که در دست خود فرد هست ...
1. درآمد رو که کسی نتونسته در کوتاه مدت و حتی بلند مدت ، آنچنان افزایش بده که براش پوئن مثبت باشه !!
2. قد که کلا از دست فرد خارج هست !!
3. خونه هم باز کاملا با مورد اول مرتبط هست و اصلا میشد حذفش کرد یا تو مورد اول ادغامش کرد !!
4. ماشین هم مثل مورد خونه !!
5. قیافه هم جز اندکی اصلاح و افزودن ریش و پشم ، راه فراری نداره و از اختیار فرد خارج هست !!
6. این مورد باز کمی در دست فرد هست اما فکر کن شما هم ژنتیک بدنت مثل سر لشکر فیروز آبادی بود ، اون وقت 100 سال هم ورزش میکردی آنچنان تاثیری نداشت :e415: !!
7. این شریک جنسی به نظرم یه جور "دور" ایجاد میکنه ... شما تا وقتی که در هرم قدرت اجتماعی بالا نری شرکای جنسیت زیاد نمیشن و تا وقتی شرکای جنسیت بالا نرن ، در هرم قدرت اجتماعی بالا نمیری :e40d: !!
8. اینجاست که میگن علم زیادی هم خوب نیست :e404: !! خودت هم شانس آوردی و باید ممنون از اونایی باشی که با اخراجت باعث شدن مهر بتابودگی از پیشانی شما برداشته شه :e405: ...
9. نمیدونم این از کجا اومده و چرا باید انقدر تاثیرگذار باشه اما در هر حال خودش میتونه با چند تا از موردهای قبلی "دور" ایجاد کنه !!
10. این هم باز بسیار مستعد ایجاد "دور" هست و فاکتور مستقلی نیست !!
-----------------------------
با این حساب ، من فکر میکنم اکثر مردها شانس زیادی برای بالارفتن در هرم قدرت اجتماعی ندارن :e418: !!
Crusader
05-29-2014, 09:37 AM
بله من هم به این جدول انتقاد دارم، خیلی از امتیازات آن صحیح و منطبق با واقعیت به نظر نمیرسد. مثلا موارد افراطی که برای آنان امتیاز منفی آمده! لش بودن یا ازدیاد شرکای جنسی و ... که از نظر من یک مزیت تلقی میشود تا افراط بیرویه، بطور مثال تعداد دوستان مذکر من از شمارش خارج است و تاکنون بارها پیش آمده اشخاصی با من سلام و علیک کردهاند که تاکنون یادم نمیاید کی و کجا با ایشان مراوده داشتهام. من از این «مزیت» به نحو احسنت استفاده میکنم، سوژه را عمدا به کافیشاپ مورد نظر میبرم تا دهها نفر با سلام و «احترام» از من پذیرایی کنند. بنابراین نیازی به ارتقاء سنتی در هرم قدرت نمیرود، همین جریان شما را تا سر حد «رئیس شرکت» بالا میکشاند:
- به به سلام داداش، نوکرتم. خوبی؟ قربونت آقایی...
- قابلی نداره، اصلا حرفشو نزن. ما که از تو پول نمیگیریم داداش. آقای مایی...
هرچقدر تعامل اجتماعی شما بالاتر باشد به طبع آن توجهات بیشتری جذبتان میشود و بدون احتیاج به صعود از نردبان موفقیت نفوذ اجتماعیتان افزون میشود. موارد دیگر هم چندان قابل تکیه نیستند و بازیکن «حرفهای» به معنای تحتالفظی، قادرست اکثریت آن معایب را در پستو بپوشاند یا در بدترین حالت ممکنه در جای دیگری آنان را جبران کند.
خلاصه این چه بساطیست؟ یعنی چه آقاجان ما را به هراس انداختید؟ :e057: مگر همه مثل شما ماهانه ۱۵میلیون حقوق میگیرند؟
Ouroboros
05-29-2014, 10:44 AM
امیر جان نابودمون کردی با این سیستم امتیازبندی !! یعنی آنچنان منفی هستم که بازیکن حرفه ای هم اگر بشم بازم منفیم ...
اما این فاکتورا اگه واقعا جهانی باشن ، تعداد کمیش هست که در دست خود فرد هست ...
1. درآمد رو که کسی نتونسته در کوتاه مدت و حتی بلند مدت ، آنچنان افزایش بده که براش پوئن مثبت باشه !!
2. قد که کلا از دست فرد خارج هست !!
3. خونه هم باز کاملا با مورد اول مرتبط هست و اصلا میشد حذفش کرد یا تو مورد اول ادغامش کرد !!
4. ماشین هم مثل مورد خونه !!
5. قیافه هم جز اندکی اصلاح و افزودن ریش و پشم ، راه فراری نداره و از اختیار فرد خارج هست !!
6. این مورد باز کمی در دست فرد هست اما فکر کن شما هم ژنتیک بدنت مثل سر لشکر فیروز آبادی بود ، اون وقت 100 سال هم ورزش میکردی آنچنان تاثیری نداشت !!
توانایی شما برای تغییر یک فاکتور، یعنی «انتخابی» یا «تحمیلی» بودن آن تغییری در درستی یا نادرستی آن ایجاد نمیکند. جهان جای بیرحمیست و مردی که قدش ۱۷۵ سانت در جهانی متفاوت زندگی میکند از مردی که ۱۸۵ سانت است. کارکرد اصلی این چارت آنست که شما نقاط قوت و ضعف خود را بشناسید و در جهت بهبود (یا اگر نمیتوانید «پنهان» کردن) آن ضعفها و برجستهتر کردن (یا اگر نمیتوانید برجستهتر جلوه دادن) آن قدرتها بکوشید.
بازی در مقام روشی برای جذب مستقیم زنان «دور زدن» این لیست محسوب میشود. که شما طی آن میتوانید ضعفهای خود را بیاهمیت جلوه بدهید یا از موضوعیت ساقط بکنید. برای مثال:
دختر: ماشین چی داری؟
بازیکن: ماشین؟ هیچی، دوستدخترم میان دنبالم! تو چی داری؟
دختر: هه، معمولاً پسر باید ماشین داشته باشه.
بازیکن: موافقم، یه دوستپسر ماشیندار پیدا کن ازش بگیر بیا دنبالم.
یا
دختر: چقدر کوتولهای تو؟
بازیکن: کوتوله با کیر کلفت، شکایتی نیست!
….
چنانکه در مثالهای بالا آمده، شما با «ضعفی» که دارید به نحوی برخورد میکنید که گویی اساساً وجود خارجی ندارد و چه بسی حتی وجه برجستگی و تمایز شما از باقی گله هم هست(چیزی مثل بینی ِ رابرت دنیرو، یا سر کچل جمشید هاشمپور).
پس مشکل کجاست؟ من معتقدم که «اعتماد بنفس»، به عنوان سنگ بنای همهی رفتارهای اجتماعی موفق یک مرد، برخلاف آنچه عوام گمان میکنند یک «احساس» یا «حالت» روانی نیست، بلکه موقعیت ذهنی منتج از موفقیت عینیست. مرد بتا، برخلاف مرد امگا و مرد آلفا که فقط بدلیل «وجود» داشتن خود را ارزشمند تلقی میکنند، برای ارزشمند بودن نیازمند انجام کاری مفید و موفقیت در آنست. پس بهبود مداوم شرایط زندگی شما روشیست ایدهآل برای حرکت در جهت درست.
7. این شریک جنسی به نظرم یه جور "دور" ایجاد میکنه ... شما تا وقتی که در هرم قدرت اجتماعی بالا نری شرکای جنسیت زیاد نمیشن و تا وقتی شرکای جنسیت بالا نرن ، در هرم قدرت اجتماعی بالا نمیری !!
10. این هم باز بسیار مستعد ایجاد "دور" هست و فاکتور مستقلی نیست !!
همهی اینها با هم در ارتباطی تنگاتنگ و متقابل هستند: شما تا آدمی اجتماعی نباشید مردان شما را تحویل نمیگیرند و تا مردان تحویلتان نگیرند آدمی اجتماعی محسوب نخواهید شد. تا موفق نباشید زنان زیبا به شما محل نمیگذارند و تا زنان زیبا به شما محل نگذارند موفق محسوب نمیشوید... بجای درگیری ذهنی با اینکه آیا تخم مرغ اول آمد مرغ، چاقو را بردارید و سر مرغ را ببرید و ناهار درست بکنید که گرسنه نمانید! یا به عبارتی دیگر: همزمان در جهت موفقیت اجتماعی، اقتصادی، ورزشی و جنسی بکوشید.
پیشگزینی چنان قدرتمند است، که رقم شما را در نظر زنان( و تا اندازهای مردان)یکسر دگرگون میکند، چنانکه «جایگاه شما در هرم قدرت برابر با دختریست که زیربغلتان را گرفته». اگر با یک دختر ۸ در حال قدم زدن هستید، تمام زنان دیگر شما را یک ۸ میبینند، اگر با یک دختر ۵ در حال قدم زدن هستید، همه شما را ۵ میبینند و … شنیدهاید میگویند «پول، پول میآورد»؟ اینهم چیزیست از همان جنس. برای آزمایش این تز مرتبهی بعد که با دوستدختر خود بیرون رفتید، بنگرید که چگونه دختران همسطح یا پائینتر از او به شما آمار میدهند.
8. اینجاست که میگن علم زیادی هم خوب نیست !! خودت هم شانس آوردی و باید ممنون از اونایی باشی که با اخراجت باعث شدن مهر بتابودگی از پیشانی شما برداشته شه ...
:e404:
بله اما با موفقیت پنهان کردن دکتری یا پزشکی از چشمان دختر باعث میشود شما امتیاز منفی آنرا از دست بدهید، انگار که هرگز آنرا نداشتهاید! مسئله اینست که بدانید جایگاه آکادمیک زیادی بالای شما به خودیخود یک نقطهی ضعف است نه یک نقطهی قوت. شما دو قاعده را رعایت بکنید: بطور کلی ۹۰٪ راجع به دختر صحبت بکنید ۱۰٪ راجع به خودتان، دختر اگر پرسید «چه کارهای» جوابهای مضحک و یا رازآمیز بدهید و از پاسخگویی طفره بروید: «رامکنندهی حیوانات»، «مشروب فروش!»، «رانندهی تانک»... پس از مدتی آشنایی و سکس، زمانی که او فهمید شما پزشک هستید «سورپرایز» میشود و با خود میگوید ببین چه جایگاه رفیعی دارد که از چنان ویژگی برجستهای برای فریفتن و دلبری از من ذرهای بهره نبرده بود.
9. نمیدونم این از کجا اومده و چرا باید انقدر تاثیرگذار باشه اما در هر حال خودش میتونه با چند تا از موردهای قبلی "دور" ایجاد کنه !!
مقبولیت اجتماعی شما بعد از پیشگزینی احتمالا مهمترین فاکتوریست که زنان بسیار زیبا به آن توجه میکنند. مردان میان خودشان روابط بسیار جالبی از میکرو-قدرتنماییها دارند و محبوبیت یک مرد میان مردان دیگر، احترام او، جایگاه او و... یکی از مستقیمترین راهها برای اثبات ارزش و بازشناسی جایگاه او از سوی زن است. اغلب میبینید که مردان امگا برای مثال هیچ دوستی ندارند، یا هرگز نمیتوانند وارد محیطهای یکسر مردانه بشوند و برخی حتی همنشینی با زنان را به همنشینی با مردان ترجیح میدهند. هرچه میزان مقبولیت شما میان مردان بالاتر میرود، جایگاه اجتماعیتان نیز ارتقاء پیدا میکند( و بالعکس ).
Ouroboros
05-29-2014, 10:51 AM
بله من هم به این جدول انتقاد دارم، خیلی از امتیازات آن صحیح و منطبق با واقعیت به نظر نمیرسد.
شما اگر میخواهید جایگاه خودتان میان مردان را بیابید باید یک مرد ۱۰ از ۱۰ را «ببینید» و سپس یک مرد ۰ از ۱۰ را «ببینید»، آنگاه جایگاه خودتان میان ایشان را محسابه بکنید. مردی سی سالهی خوشقیافهی خوشاندام را تصور بکنید که مدیرعامل یک شرکت بینالمللیست، برای آخر هفته یک بنز اسال، برای سر کار رفتن یک بنز اس و برای میهمانیهای رسمیتر یک بیامو ۷۵۰ دارد. یک پنتهاوس در فرمانیه، یک ویلای تریبلکس در امیردشت و یک ویلای دیگر هم در اسپانیا دارد. سر کار یک رولکس ۵۰ میلیونی و سر قرار یک امگای ۴۰ میلیونی دست میکند. کتشلواری که امروز انتخاب کرده را ۷ میلیون خریداری کرده. کلید آن کافیشاپی که شما پُز «آشنا» بودن در آنرا میدهید را هفتهی قبل در قمار از رفیقش، پسر فلان وکیل و وزیر برده و …. شما باید این مرد را در همین ده پله، کنار آن مردی قرار بدهید که سر چهار راه دارد سیدی فروشی میکند.
به خاطر داشته باشید که از صفت «دیدن» استفاده کردم نه از صفت «تصور» کردن، این آدمها وجود دارند، چه شما دیدن آنها را انتخاب بکنید چه نادیده گرفتن آنها را، و برای بدست آوردن «بهترین» زنان شما باید با «بهترین» مردان رقابت بکنید.
مثلا موارد افراطی که برای آنان امتیاز منفی آمده! لش بودن یا ازدیاد شرکای جنسی و ... که از نظر من یک مزیت تلقی میشود تا افراط بیرویه، بطور مثال تعداد دوستان مذکر من از شمارش خارج است و تاکنون بارها پیش آمده اشخاصی با من سلام و علیک کردهاند که تاکنون یادم نمیاید کی و کجا با ایشان مراوده داشتهام. من از این «مزیت» به نحو احسنت استفاده میکنم، سوژه را عمدا به کافیشاپ مورد نظر میبرم تا دهها نفر با سلام و «احترام» از من پذیرایی کنند. بنابراین نیازی به ارتقاء سنتی در هرم قدرت نمیرود، همین جریان شما را تا سر حد «رئیس شرکت» بالا میکشاند:
- به به سلام داداش، نوکرتم. خوبی؟ قربونت آقایی...
- قابلی نداره، اصلا حرفشو نزن. ما که از تو پول نمیگیریم داداش. آقای مایی...
«آشنا» با «دوست» فرق میکند، سلامعلیکی بودن بسیار خوب است و نشانگر اجتماعی بودن شماست، اما اگر بیش از ۵۰ رفیق مرد در کنتکت موبایلتان دارید، ببخشید اما بیشتر دختران شما را «رفیقباز» و «لش» تلقی خواهند کرد نه «اجتماعی» و «محترم».
هرچقدر تعامل اجتماعی شما بالاتر باشد به طبع آن توجهات بیشتری جذبتان میشود و بدون احتیاج به صعود از نردبان موفقیت نفوذ اجتماعیتان افزون میشود. موارد دیگر هم چندان قابل تکیه نیستند و بازیکن «حرفهای» به معنای تحتالفظی، قادرست اکثریت آن معایب را در پستو بپوشاند یا در بدترین حالت ممکنه در جای دیگری آنان را جبران کند.
البته، اما آیا خودتان هم احساس رضایت خواهید کرد؟ آیا شما مشکلی ندارید با اینکه بزرگترین دستاورد زندگیتان به رختخواب کشیدن زنان، این بازیچههای دمدستی هستند؟ ضمن اینکه اگر شما میخواهید بازیکن حرفهای باشید باید بدانید که دلبری از زنان خیلی زود ملال آور میشود، رقابت با مردان اما همیشه هیجانانگیز باقی خواهد ماند زیرا همیشه آنچه زیاد است مرد از شما بهتر است.
خلاصه این چه بساطیست؟ یعنی چه آقاجان ما را به هراس انداختید؟ مگر همه مثل شما ماهانه ۱۵میلیون حقوق میگیرند؟
:e057:
نه بابا این خبرها هم نیست، منهم ۶-۷ میگیرم با این جدول.
منهم دو سال پیش ولمعطل بودم و از اینکه فاند بخور و نمیری از یک دانشگاه درجه دو اروپایی بگیرم احساس شادی میکردم، الان ولی امثال آن مردی که توصیفش را کردم سر و دست میشکنند شاید در یکی از میهمانیهای من دعوت بشوند، یا دور سرم میچرند شاید از پسماندههای من چیزی گیرشان بیاید. مشکل شما این نیست که بازی را دستبالا گرفتهاید، این است که آنرا دستکم گرفتهاید و بلندپروازی اندکی دارید! بین ۳ تا ۵ سال طول میکشد تا از یک بتای معمولی به یک بازیکن حرفهای تبدیل بشوید، پس از آن باید از بازی هم به عنوان «ابزاری دیگر» در جعبهی ابزار مهارتهای زندگی خود برای پیشرفت استفاده بکنید. بازی هدف زندگی نیست، وسیلهای است بسیار موثر در میان باقی وسایلی که برای رسیدن به هدف غایی، یعنی خوشبختی.
Crusader
05-29-2014, 01:59 PM
گرامی من فکر میکنم شما خلط مبحث میکنید. اساسا مراد ما از این گفتگو همینست که شما در مقام یک مذکر برای برای بدست آوردن دل زنان دو راه بیشتر پیش رویتان ظاهر نیست: یکی ارتقای موقعیت خویش در هرم قدرت و دومی «بازی». هر دو هم ابزاری برای مخ زدن به شما میروند، اما روش اول شما را متحمل به هزینهی گزاف و سرساماوری میکند که نسبت مستقیمی به «قرعهی طبیعت = شانس» شما دارد و محال است شما روی پاهای خودتان بایستید و پس از مدتی به چنین تصویری که ارائه داید = آلفای مطلقاً رادیکال مبدل بشوید و پس از چنین قرعهکشی بیرحمانه و نابرابری لاف گندگی بزنید که «کافهای که تو در آن پز میدهی قمار منست»!
خلط مبحث شما اینست که ما در این محفل راجع به مخ زدن یا به دست آوردن دل زنان صحبت میکنیم نه ارتقای جایگاه اجتماعی. اگرنه من هم میتوانم بیرون از گود بنشینیم و پیشنهاد بدهم برای رسیدن به زنان ۱۰ از ۱۰ بروید و کونتان را به معنای تحتالفظی کلمه جهت رسیدن به چنین تصویری که شرح آن رفت جر بدهید! اساسا محل گفتگو همینست، چطور یک مرد «بازنده» در چنین دنیای بیرحمی که بر قرعهی نابرابر طبیعت استوار است، میتواند هایپرگمی زنان را فریب دهد و این جانوران وحشی «خواستنی» را رام کند؟
چه بخواهید چه نخواهید گرامی ارتقای موقعیت در هرم کار آسانی نیست، چه قبول بکنید یا نه من جوانان بیشماری را در ایران میبینم که اشتیاقی به ادامهی زندگی ندارند و به سبب بنبستی که حکومت دینی برای بقای زندگی به ایشان متحمل کرده افسرده و وازده شدهاند و سرانجام هم یا سر به نیست شدند یا اینکه فله فله روانهی کمپ ترک اعتیاد!
اینها به این معنا نیست که «من اینجا میمانم.» یا که «من از موقعیت خود راضی یا دستکم ناگزیر به رضایت هستم.» نه! من نیز حیوانی هستم در این جنگل متمدن، که مداوم در جهت سبقت از رقبا گام برمیدارم و هر آنچه در بضاعتم جهت دستیابی به خوشبختی باشد را میپردازم. اما ارتقای موقعیت در هرم قدرت به کلی موضوع دیگریست از مخ زدن و نخواهید که از روش گران اولی برای رسیدن به هدف غایی بهره ببریم!
مرد بازندهی ایرانی در هجمهی اقصادی/روانی/جسمانی جنگلی به نام «ایران» نمیفهمد به جای پای منبر و نصایح امثال شما نشستن (منظورم شما نیستید) فقط با یک ژست هیپی گرفتن در پارک دانشجو قادرست فله فله دختر تور کند (خود من یکی از ایشان هستم و آنطور که گفتید هرگز هم از همنشینی با دختران ملالزده نمیشوم). البته گرامی یادآوری کنم که خود شما سابقا در جستار آموزشی فقر اقتصادی بازیکن را یکی از موثرترین تکنیکها یا چه بسا بهترین آن توصیه کرده یودید.
Ouroboros
05-29-2014, 04:54 PM
گرامی..
4219
«همهی آنچه این مرد لازم دارد بازیست»!
اینجا کمی بوی خودفریبی میآید، بازی ضریب نفوذ مشخصی دارد، همان حداکثر ۴ امتیاز مثبت. مرد بازنده هرگز نمیتواند از آن برای «برنده» شدن استفاده بکند. ضمن اینکه شما باید به چالش اعتماد بنفس منهم پاسخ بدهید:
پس مشکل کجاست؟ من معتقدم که «اعتماد بنفس»، به عنوان سنگ بنای همهی رفتارهای اجتماعی موفق یک مرد، برخلاف آنچه عوام گمان میکنند یک «احساس» یا «حالت» روانی نیست، بلکه موقعیت ذهنی منتج از موفقیت عینیست. مرد بتا، برخلاف مرد امگا و مرد آلفا که فقط بدلیل «وجود» داشتن خود را ارزشمند تلقی میکنند، برای ارزشمند بودن نیازمند انجام کاری مفید و موفقیت در آنست. پس بهبود مداوم شرایط زندگی شما روشیست ایدهآل برای حرکت در جهت درست.
یک مرد معمولی با بازی تبدیل به یک مرد برنده میشود، اما یک مرد بازنده هرگز نمیتواند با بازی به تنهایی به موفقیت برسد، نیازمند پیشبرد موقعیت خود است. شما دو نکته را از نظر انداختهاید: اول آنکه مردان موفق و بازیدان هم آن بیرون وجود دارند و شما باید همزمان با مردانی رقابت بکنید که افزون بر کلکهای من و شما، ثروت آن چنانی، جذبهی آن چنانی، جایگاه و لقب آنچنانی هم دارند.
نکتهی دوم این است که گروهی مردان «متوسط» یا «معمولی» نیستند، یک عدهای از مردان «زیر» خط معمولی هستند، مثل همین فرتوری که گذاشتهام، بازی چه میتواند برای او بکند؟ دست بالا یک زنجیرهی مداومی از دختران ۲ و ۳ برایش فراهم میکند. که البته از هیچ بهتر است ولی کافی نیست. این «کافی» نبودن است که هدف چارت مطروحه است، شما چیزی فراتر از آنچه میتوانید با بازی خالی بدست بیاورید میخواهید و آن چیز فراتر مسیر مشخصی دارد. اینهم که ادعا بکنید بازی محدودیتی ندارد، ادعای اشتباهی خواهد بود.
البته شما هنوز جوان هستید و به نظرتان همین که بدست آوردهاید و میآورید کافیست، چند سالی فرصت بدهید خسته خواهید شد و دیگر نمیتوانید انرژی کنونی را به روی یک دختر مثلاً ۶ خرج بکنید، هرچه بیشتر بگذرد زیادهخواهتر میشوید و هرچه بیشتر از به قولی «لیگ» خودتان پا را فراتر بگذارید، بیشتر احساس میکنید که بازی به تنهایی کافی نیست.
undead_knight
05-29-2014, 04:55 PM
دوستان ولی جدی جدی چرا من احساس میکنم این تعاریف آلفا و بتا و امگا و... ضعف "تعریف" دارند:e403:
میشه یه تعریف بدون راه دررو و نسبتا جامع از اینها بدید،توی ذهن من با هم جور درنمیاند :|
Crusader
05-29-2014, 11:48 PM
بازی که فقط برای آقایون نیست! ^_^
منم سوال دارم!
به نظرتون اگه یه دختر از یکی خوشش بیاد، بعدشم خودش به پسره بگه، شخصیتش پایین مــیـــآد؟؟؟
۸.۱/۱۰
:e414::e00e:
undead_knight
05-30-2014, 04:54 PM
. از تستهای فرمانبرداری کوچک و ناخودآگاهی استفاده بکنید که زن چارهای بجز فرمانبرداری ندارد، «شیشه رو بده بالا»، «یه دقیقه ساکت، من یه زنگ بزنم»، «بشین»، «یه دقیقه اینو نگه دار»، «برو/بیا» و ... سایز تست مهم نیست اثر آن ناخودآگاه و پنهانیست، نفس اینکه شما دستور دادهاید و او پیروی کرده، ارزش شما را در نظر وی به نحوی ناخودآگاه ارتقاء خواهد داد. عکاسان ِ مدلینگ بیشمار کُس مرغوب میکنند زیرا دستورهای ضمنی و «معصومانه»ای که به مدلها میدهند جایگاه ایشان را در نظر زنان صد برابر، هزار برابر ارتقاء میدهد. «اینجوری وای نستا»، «یه کم به چپ»، «سرتو برگردون اینور»، «کمتر لبخند بزن» و … همین است، دستورات کوچک و معصومانه و ظاهراً بیمنظور، هرچه بیشتر بهتر + بازی برجسته = فرمانبرداری.
این دیگه جدی جدی مضحکه:))
unconscious mind - The Skeptic's Dictionary - Skepdic.com (http://www.skepdic.com/unconscious.html)
امیرا ین توئی که داری حرف از "ناخوداگاه" میزنی!؟
به نظر شما ناخودآگاه چیزیست اثباتشده؟ چگونه، کجا و توسط چه کسی اثبات شده؟ به راستی همان اهمیتی را دارد که فروید برای آن قائل بوده؟ ساختمان آن چگونه است، همچون یک دریای طوفانی(فروید)، یک اسطوره(یونگ)یا یک زبان(لکان)؟ جایگاه آن کجاست، عرصهی خیالی(فروید)، نمادین(یونگ) یا واقعی(لکان)؟ چرا؟
خب الان پاسخی برای پرسش های خودت پیدا کردی؟
Ouroboros
05-30-2014, 05:11 PM
این دیگه جدی جدی مضحکه:))
Try it out, tell us how it went :e405:
پ.ن: اینجا منظور این مفهوم (http://en.wikipedia.org/wiki/Unconscious_mind) بود نه این مفهوم (http://en.wikipedia.org/wiki/Subconscious)، وانگهی زبان فارسی فقیر است و از همان لغاتی که جا افتاده باید برای رساندن منظور استفاده بکنیم. به نظرم «مضحک» و شاید حتی قدری «باورنکردنی» اینهمه همت و تلاشیست که شما برای یافتن تناقض در پستهای من کردهاید، پستهایی با «چند سال» فاصلهی زمانی! این اصلا نشانهی خوبی نیست، به قولی You really are starting to seem desprate! دارید تلاش میکنید به ما بقبولانید بازی واقعیت ندارد یا به خودتان؟
پ.ن۲: چگونه چیزی «جدیجدی» ، «مضحک» میشود؟ :e414:
undead_knight
05-30-2014, 05:45 PM
Try it out, tell us how it went :e405:
پ.ن: اینجا منظور این مفهوم (http://en.wikipedia.org/wiki/Unconscious_mind) بود نه این مفهوم (http://en.wikipedia.org/wiki/Subconscious)، وانگهی زبان فارسی فقیر است و از همان لغاتی که جا افتاده باید برای رساندن منظور استفاده بکنیم. به نظرم «مضحک» و شاید حتی قدری «باورنکردنی» اینهمه همت و تلاشیست که شما برای یافتن تناقض در پستهای من کردهاید، پستهایی با «چند سال» فاصلهی زمانی! این اصلا نشانهی خوبی نیست، به قولی You really are starting to seem desprate! دارید تلاش میکنید به ما بقبولانید بازی واقعیت ندارد یا به خودتان؟
پ.ن۲: چگونه چیزی «جدیجدی» ، «مضحک» میشود؟ :e414:
نه عزیزم برای یافتن تناقض نیازی به جستجوی زیاد نیست ولی خب ما بحث های تکراری و نسبتا بیهوده زیاد داشتیم،دیدن همچین چیزی از تو برام قدری عجیب بود.
بخشی از مشکلی که ما اینجا داریم توجه بیش از حد به "انگیزه" هست که البته بعضی وقت ها حتی انگیزه رو هم اشتباه تشخیص میدیم!
دلیل اینکه بین این همه پستت در مورد بازی که ممکنه با خیلی هاش مخالفت هایی دارم روی این دست میزارم اینه که به چیزی ربط داره که در حد ومپایر و تک شاخ ناموجود میدونمش! البته قطعا بستگی داره "ناخوداگاه" رو چی تعریف میکنی، چون بارها شده که شخص از یک تعریف حداقلی استفاده میکنه و بعدا چیزهایی فراتر از تعریف رو هم اثبات شده میبینه.
اینجا چند تا سوال مطرح میشه:
1-آیا میشه روی مردان هم اینطور اثر گذاشت؟
2-اثر این "دستورات" روی ناخوداگاه تا چه حدیه،شخص بعد از پذیرفتن این دستورات تا چه حد فرمان بردار میشه؟
3-Is there any actual scientific proof ؟ :))
+همونطوری که یه چیزی "یخورده خیلی زیادی!" هست،با زبان انسان ها تازه آشنایی پیدا کردی؟!:))
It's a little bit too much for you:e40a:
Ouroboros
05-30-2014, 05:59 PM
نه عزیزم برای یافتن تناقض نیازی به جستجوی زیاد نیست ولی خب ما بحث های تکراری و نسبتا بیهوده زیاد داشتیم،دیدن همچین چیزی از تو برام قدری عجیب بود.
بخشی از مشکلی که ما اینجا داریم توجه بیش از حد به "انگیزه" هست که البته بعضی وقت ها حتی انگیزه رو هم اشتباه تشخیص میدیم!
دلیل اینکه بین این همه پستت در مورد بازی که ممکنه با خیلی هاش مخالفت هایی دارم روی این دست میزارم اینه که به چیزی ربط داره که در حد ومپایر و تک شاخ ناموجود میدونمش! البته قطعا بستگی داره "ناخوداگاه" رو چی تعریف میکنی، چون بارها شده که شخص از یک تعریف حداقلی استفاده میکنه و بعدا چیزهایی فراتر از تعریف رو هم اثبات شده میبینه.
تقصیر منست که انگیزههای احتمالی شما تنها بخش جالب توجه نوشتههایتان است؟ :e10c::e409:
اینجا چند تا سوال مطرح میشه:
1-آیا میشه روی مردان هم اینطور اثر گذاشت؟
2-اثر این "دستورات" روی ناخوداگاه تا چه حدیه،شخص بعد از پذیرفتن این دستورات تا چه حد فرمان بردار میشه؟
3-Is there any actual scientific proof ؟ :))
۱. امتحان نکردهام. اما ای شیطون، آن کاره هم بودی و درز نمیدادی؟ :e108:
۲. شخص «فرمانبردار» که نمیشود، فقط روز بعد تا قبل از نهار شش تا میسد کال دارید.
وانگهی ممکن است ذهن من اینجا «ارتباط بین عناصر نامرتبط» برقرار کرده باشد.
۳. topkek.
Crusader
05-30-2014, 06:08 PM
خسته نباشی خدا شفات بده ؛ این الان نمره من بود؟!! یا جواب سوالم بود؟
حالا اون یه دهم چی می گه ؟؟؟ 0_0
شما عجب بانوی مهماننوازی هستید، من را به اینجا دعوت میکنید و بعد گم و گور میشوید؟
آن «مهربان» کذایی را هم از وضعیت کنونیتان بردارید که اصلا به این روزهای شما شباهت ندارد، به جای آن بگذارید : پریود :e00e:
undead_knight
05-30-2014, 06:32 PM
تقصیر منست که انگیزههای احتمالی شما تنها بخش جالب توجه نوشتههایتان است؟ :e10c::e409:
۱. امتحان نکردهام. اما ای شیطون، آن کاره هم بودی و درز نمیدادی؟ :e108:
۲. شخص «فرمانبردار» که نمیشود، فقط روز بعد تا قبل از نهار شش تا میسد کال دارید.
وانگهی ممکن است ذهن من اینجا «ارتباط بین عناصر نامرتبط» برقرار کرده باشد.
۳. topkek.
1-مشتری هستی!؟:))
2-آه بلاخره "
هرچه بیشتر بهتر + بازی برجسته = فرمانبرداری" این حرف تو هست یا نیست!؟ا
+حالا جدای از انتقاد بر اساس تجربه شخصی تست کردی که آیا با این دستورات ساده تغییری در موفقیتت حاصل میشه یا نه؟
باید دقت کرد که "ذهن" یک واژه توصیفی هست،ذهن یک چیز "مادی"(و البته نه ماورایی!) نیست که بعد و حجم داشته باشه و بنابراین نمیتونه ابعاد مخفی یا عمیق و... داشته باشه.ذهن واژه ای برای جمع خودآگاهی،احساس،اندیشیدن،ب ه خاطر آوردن و... هست و هر چیزی جز خودآگاهی در تعامل مستقیم با خودآگاهی هست.
اگر شما "متوجه" یک سری فرایند توی مغزتون نمیشید(به اصطلاح شواهدی که طرفداران ناخوداگاه برای اثباتش دارند،مثلا با اسکن مغز) به این معنا نیست که چیزی در مغز شما هست که بدون اینکه انسان "متوجه" باشه رفتارش رو کنترل میکنه!
توی همین نمونه آیا شخص "آگاه" نیست که چی داره میشنوه؟!مشخصه که هست،چون اگر ازش بپرسی بهت میتونه بگه چی بهش گفتی،اگر ازش بپرسی میتونه بگه جمله دستوری بود یا نه،چون آگاهه که داری چیزی رو میشنوه و اینکه دقیقا حرف رو "فهمیده" که دستور رو انجام داده.
چطور چیزی که اینقد "آگاهانه" هست روی ناخوداگاه فرضی اثر میزاره؟!
البته من حدس میزنم گیر کار اینجاست که چون در ذهن شخص این اندیشه که"اوه من دارم دستور میگیرم" شکل نمیگیره،پس داره ناخوداگاه تاثیر میگیره.
در واقع ما خیلی وقت ها به کاری "فکر" نمیکنیم چون اون کار از دید ما بی اهمیت یا پیش پاافتادست،موقع خوردن غذا به این فکر نمیکنیم که"اوه من دارم غذا میخورم"و این دلیلی نمیشه که غذا خوردن من تحت تاثیر چیزی "خارج از آگاهی" من هست.
Ouroboros
05-30-2014, 06:40 PM
باید دقت کرد که "ذهن" یک واژه توصیفی هست،ذهن یک چیز "مادی"(و البته نه ماورایی!) نیست که بعد و حجم داشته باشه و بنابراین نمیتونه ابعاد مخفی یا عمیق و... داشته باشه.ذهن واژه ای برای جمع خودآگاهی،احساس،اندیشیدن،ب ه خاطر آوردن و... هست و هر چیزی جز خودآگاهی در تعامل مستقیم با خودآگاهی هست.
اگر شما "متوجه" یک سری فرایند توی مغزتون نمیشید(به اصطلاح شواهدی که طرفداران ناخوداگاه برای اثباتش دارند،مثلا با اسکن مغز) به این معنا نیست که چیزی در مغز شما هست که بدون اینکه انسان "متوجه" باشه رفتارش رو کنترل میکنه!
توی همین نمونه آیا شخص "آگاه" نیست که چی داره میشنوه؟!مشخصه که هست،چون اگر ازش بپرسی بهت میتونه بگه چی بهش گفتی،اگر ازش بپرسی میتونه بگه جمله دستوری بود یا نه،چون آگاهه که داری چیزی رو میشنوه و اینکه دقیقا حرف رو "فهمیده" که دستور رو انجام داده.
چطور چیزی که اینقد "آگاهانه" هست روی ناخوداگاه فرضی اثر میزاره؟!
البته من حدس میزنم گیر کار اینجاست که چون در ذهن شخص این اندیشه که"اوه من دارم دستور میگیرم" شکل نمیگیره،پس داره ناخوداگاه تاثیر میگیره.
در واقع ما خیلی وقت ها به کاری "فکر" نمیکنیم چون اون کار از دید ما بی اهمیت یا پیش پاافتادست،موقع خوردن غذا به این فکر نمیکنیم که"اوه من دارم غذا میخورم"و این دلیلی نمیشه که غذا خوردن من تحت تاثیر چیزی "خارج از آگاهی" من هست.
:e40d:
چه حوصلهای دارید! این واقعیت ماجراست: ۹۰٪ آنچه در بازی جواب میدهد را ما نمیدانیم که چرا و چطور جواب میدهد. مقداری سندیت از روانشناسی فرگشتیک آمده، کمی سندیت از زولوژی، کمی از روانشناسی.. ولی واقعیت این است که بازیکن مکانیزم عملکرد «جادوی» خود را نمیداند و اساساً لازم هم ندارد که ذهن خود را با این پرسشگریهای کذایی درگیر بکند، شما یک تکنیک میآموزید، آنرا به دفعات مورد استفاده قرار میدهید، اگر «جواب» داد آنرا دوباره استفاده میکنید و اگرنه آنرا کنار میگذارید. در توضیح اینکه چرا «نگ» کار میکند ما میتوانیم سالها گمانهزنی بکنیم، سوال اصلی اینست که چه فایدهای خواهد داشت این گمانهزنیها وقتی آن بیرون دختری نشسته در انتظار نگ خوردن؟
جواب: هیچ!
undead_knight
05-30-2014, 06:47 PM
:e40d:
چه حوصلهای دارید! این واقعیت ماجراست: ۹۰٪ آنچه در بازی جواب میدهد را ما نمیدانیم که چرا و چطور جواب میدهد. مقداری سندیت از روانشناسی فرگشتیک آمده، کمی سندیت از زولوژی، کمی از روانشناسی.. ولی واقعیت این است که بازیکن مکانیزم عملکرد «جادوی» خود را نمیداند و اساساً لازم هم ندارد که ذهن خود را با این پرسشگریهای کذایی درگیر بکند، شما یک تکنیک میآموزید، آنرا به دفعات مورد استفاده قرار میدهید، اگر «جواب» داد آنرا دوباره استفاده میکنید و اگرنه آنرا کنار میگذارید. در توضیح اینکه چرا «نگ» کار میکند ما میتوانیم سالها گمانهزنی بکنیم، سوال اصلی اینست که چه فایدهای خواهد داشت این گمانهزنیها وقتی آن بیرون دختری نشسته در انتظار نگ خوردن؟
جواب: هیچ!
تست شخصیت رو مگه ندیدی؟!:))
البته دلیل "کار کردن(جواب دادن)" و مفهوم" کار کردن" خیلی اهمیت داره،میتونم بهت شما زیادی آدم رو نشون بدم که فکر میکنند "طالع بینی" "کار" میکنه و همه تجربیات شخصیشون هم تائیدش میکنه!
به هر حال نمیشه منکر این شد که در بازی یک چیزهایی واقعا موثره ولی برای یک آدم شک گرایی مثل من آنالیز اینها خیلی جالب تر از اینی هست که به "موثر بودنشون" توجه کنم.
این وبعدش اضافه کردم:
+حالا جدای از انتقاد بر اساس تجربه شخصی تست کردی که آیا با این دستورات ساده تغییری در موفقیتت حاصل میشه یا نه؟
اگر واقعا کسی فرقی بین دستور ریز دادن! و ندادنش داشته خب لااقل از دید منطقی اشکالی نداره بازم برای موفقیت ازش استفاده بکنه.
Ouroboros
05-31-2014, 08:21 AM
البته دلیل "کار کردن(جواب دادن)" و مفهوم" کار کردن" خیلی اهمیت داره
نگفتم در ذات خود بیاهمیت است گفتم برای من(بازیکن)اهمیتی ندارد.
Dariush
06-01-2014, 07:16 PM
من علارغمِ موفقیتهای خودم در بازی، نهایتا تصمیم گرفتم از آن بطور کامل خارج شوم، و راهِ خودم را بروم. اما یک پرسش دارم؛ اومگا، بتا و آلفا، در چه شرایطی پرورش مییابند؟ آیا غریزیست یا آنکه یک آلفا میتواند به بتا یا برعکس تبدیل شود؟ کلا آنچه باعث میشود یک بچه تبدیل به آلفا، بتا یا امگا شود چیست؟
Anarchy
06-01-2014, 08:04 PM
من علارغمِ موفقیتهای خودم در بازی، نهایتا تصمیم گرفتم از آن بطور کامل خارج شوم، و راهِ خودم را بروم. اما یک پرسش دارم؛ اومگا، بتا و آلفا، در چه شرایطی پرورش مییابند؟ آیا غریزیست یا آنکه یک آلفا میتواند به بتا یا برعکس تبدیل شود؟ کلا آنچه باعث میشود یک بچه تبدیل به آلفا، بتا یا امگا شود چیست؟
به نظر من "بازی" ، ظرفیت روانی بالایی لازم داره . احتمال شکست توش فوق العاده زیاده چون یه فاکتور ناشناخته هر لحظه ممکنه معادله رو به هم بزنه !! این اومگا و بتا و آلفا هم خیلی قابل درک نیست برای من ... حداقل تیپ شخصیتی بود باز یه چیزی !!
Dariush
06-01-2014, 09:19 PM
به نظر من "بازی" ، ظرفیت روانی بالایی لازم داره . احتمال شکست توش فوق العاده زیاده چون یه فاکتور ناشناخته هر لحظه ممکنه معادله رو به هم بزنه !! این اومگا و بتا و آلفا هم خیلی قابل درک نیست برای من ... حداقل تیپ شخصیتی بود باز یه چیزی !!
نه! بازیکنِ واقعی به خوبی میداند با شکست چگونه برخورد بکند و به قولِ آخوندها از آن هتا یک فرصت بسازد. بازیکن از شکست بیزار هست، اما از آن نمیترسد. دلیلِ من هم برای برونرفت از بازی، از اساس ربطی به شکست ندارد، چنانکه در آن موفقیتهای چشمگیری داشتم، من از نخست با شک و تردید واردِ بازی شدم و پس چندی تجربهی آن فهمیدم با طبیعت و ذاتِ شخصیتیِ من سازگار نیست و از اینکه این را زود فهمیدم خوشحالم. فقط تصور بکنید این اتفاق در جهتِ عکس رخ بدهد:
درپی والامنشی رفتن و پرهیز از فرومایگی ایرادی که دارد اینست که شاید به راستی شما برای اکتشاف و ادراک امور والا بسنده نباشید، شاید به راستی ذاتا فرومایه باشید، شاید حقیقت (یا هر ابژهی والای دیگری که به جستجوی آن رفتهاید) دستنیافتنی باشد، شاید شما هم یکی دیگر از آن میلیونها، شاید حتی میلیاردها والامنشی باشید که هرگز از این والامنشی استفادهای بجز توجیه وجود نباتی خود نمیبرند.
اینست که زاهد هرچه پیرتر میشود، یا به عبارت بهتر هرچه میزان «زمان سوخته»ی او بالاتر میرود، بدخلقتر و در پایبندی به عقاید خود مستحکمتر میشود. دشوار است پذیرفتن اینکه تمام زندگی خود را به پای «اهداف والا»یی هدر دادهاید که هیچکدام به جایی نرسیده و اکنون باید بپذیرید که این اندک زمان محدودی که در این جهان به ما داده شده، پای تعقیب افسانههای دلفریب به هدر رفته.
واقعا چه اتفاقی خواهد افتاد اگر شما براستی انسانی والا باشید و سعی کنید ادای لاشیهای رذلپیشه را دربیاورید؟ دشواریِ شما دو برابر خواهد شد: یکبار دچار آن سفاحتی میشوید که شخصِ فرومایه به وقتِ دوروییِ والانمایانانهاش دچارش میشود، یکبار دیگر چون استعدادِ ذاتیِ شما در این مورد ضعیف است، آنچنان خودتان را مسخره و مضحک میکنید که بچههای 10 ساله هم به ریشتان خواهند خندید؛ تصور بکنید مثلا نیچه با چنین گفت زتشتاش زیر بغل، در خیابان به دخترکان ، دقیقا به همین لحن تکهپرانی بکند: «آه ای زیبارو، اینک رخات چنان رخ از هستی بگرفت که گویی آن «هیچ» ِ همیشه زندگی بوده و تنها تو معنایش». این را بگذارید در کنارِ اینکه اگر شما واقعا انسانِ اصیلی باشید، با این خرفتیهای پیدرپیای که نقطهی پایانی برایشان نیست، روانتان همیشه مسموم، وژدانتان همیشه در رنج، ذهنتان همیشه مشغول و رویاهاتان همیشه کابوس میشود. من واقعا کتاب نمیتوانستم بخوانم! نمیتوانستم با شور و حرارتِ پیشینام پیرامونِ چیزی با کسی بحث بکنم و «باشه، هر چی تو میگی درسته» داشت تکهکلامام میشد، نمیتوانستم به طور مداوم حتا منظم به امری واحد و جدی فکر بکنم؛ ذهنم تماما پیرامونِ یک چیز میگشت: دختر! و هر چیز دیگری که راهِ مرا برای رسیدن به او کوتاه نمیکرد، کاملا بیهوده، وقتتلفکنی و در این اواخر هتا احمقانه بنظر میآمد! من فکر میکردم که واقعا شاید موضوع این است که روانِ من همچون بدنی که با نوعی از غذا نمیسازد، با بازی نمیسازد. در همین حال اما تطبیق ِ من با بازی و دریافتِ نتیجههای چشمگیر از آن، مرا به شک انداخته بود و میخواستم به خودم زمانِ بیشتری بدهم تا اینکه پنجشنبه وقتی با دوستان در راهِ شیراز بودیم اتفاقی افتاد که تردیدهای مرا فرو ریخت...
وقتی توی رستورانِ بینِ راهی بودیم، خانوادهای به احتمالِ زیاد کارگر را دیدم که پدر و مادر برای کودکشان ساندویچی خریده بودند و او مشغولِ خوردن بود، تا اینکه آن را نصفه رها کرد. بعد دیدم که زن و شوهری که از لباسهایشان بوی فقر و بیچارگی میآمد، ساندویچِ نصفهی فرزند را دو نیم کرده و خوردند.
با هر سطحی از روشنفکری و تفکرِ فلسفی، این اتفاقِ ساده و الان دیگر همهجا حاضر همچنان آن جا هست و هر چه ما آن را انکار میکنیم و هر چه آن نادیده میگذاریم برای نیازدنِ روح و روانمان، باز چیزی از دردی که من پدید میآورد نمیکاهد. در آنجا این چارت به یادم آمد:
من با الهام از شتو یک جدولی برای نمره دادن به مردان هم بنویسم که دوستان بتوانند درکی عینیتر از جایگاه فعلی خودشان در هرم قدرت اجتماعی مردان بدست بیاورند:
۱.
در آمد زیر ۱ میلیون : -۲
در آمد بین ۱ تا ۳ میلیون: -۱
درآمد ۳ تا ۵ میلیون: ۰
درآمد ۵ تا ۱۵ میلیون: +۱
> در آمد بیش از ۱۵ میلیون: +۲
۲.
قد زیر ۱۷۵: -۲
قد بین ۱۷۵ تا ۱۸۰: ۰
قد بین ۱۸۰ تا ۱۸۸: +۱
قد بین ۱۸۸ تا ۱۹۵ : +۲
قد بالاتر از ۱۹۵: -۲
۳.
خانهی مستقل جنوب شهر: ۰
خانهی مستقل وسط یا شرق شهر : +۱
خانهی پدری: -۱
خانهی مستقل شمال یا غرب شهر: +۲
۴.
ماشین زیر ۵۰ میلیون: -۱
بیماشین!: ۰
ماشین بین ۵۰ تا ۱۰۰ میلیون: ۰
ماشین بین ۱۰۰ تا ۳۰۰ میلیون: +۱
ماشین بین ۳۰۰ تا ۸۰۰ میلیون: +۲
ماشین گرانتر از ۸۰۰ میلیون: -۱ (دارید کمبود چیزی را جبران میکنید)
موتور بالاتر از ۱۰۰ میلیون: +۲
۵.
قیافهی معمولی : ۰
قیافهی زشت: -۱
قیافهی کیری: -۲
قیافهی مردانه: +۲
قیافهی «خوشگل»: +۱
۶.
بدن چاق: -۱
بدن معمولی: ۰
بدن لاغز: -۲ (بله، لاغر در نظر زنان زشتتر است از چاق!)
بدن ورزیده: +۱
بدنسازی + ۵ سال : +۲
۷.
تعداد شریک جنسی زیر ۳ = -۲
تعداد شریک جنسی ۳-۸ = -۱
تعداد شریک جنسی ۸-۲۰ = ۰
تعداد شریک جنسی +۲۰ = +۱
تعداد شریک جنسی ۲۰-۱۰۰ = +۲
تعداد شریک جنسی سه رقمی یا بیشتر = -۱ (میترسند از بکن-در-رو)
۸.
زیر دیپلم: -۲
دیپلم: ۰
لیسانس: +۱
فوقلیسانس: +۲
دکتری: -۲
(پزشکی: -۳! مُهر بتاییست بر پیشانی شما! باید با کُلی بازی آنرا جبران بکنید اگرنه هیچ دختری شما را بجز «کیس ازدواج» نخواهد دید)
۹.
تعداد دوستان مذکر زیر ۳ = -۲
تعدا دوستان مذکر ۳-۵ = -۱
تعداد دوستان مذکر ۵-۱۰ = ۰
تعداد دوستان مذکر ۱۰-۲۰ = +۱
تعداد دوستان مذکر ۲۰-۵۰ = +۲
تعداد دوستان مذکر +۵۰ = -۲ (لش!)
۱۰.
بتای بیبازی: -۱
بازیآموز تازهکار: ۰
بازیکن باتجربه: +۲
بازیکن حرفهای: +۴
منکر بازی: -۱ :e40a:
«مرد فمینیست»: -۱۰ :e409:
یک لحظه فکر کردم که من به چه میاندیشم و آن زن و شوهر به چه؟ من در پی یک شماره بالا بردنِ شرکای جنسی خودم هستم و برای دخترانِ 8 و 9 لهله میزنم و آنها برای سیر کردنِ شکم فرزندِ خود در اضطراب! بیش از این از تحملِ من خارج بود و من دیگر نمیتوانستم آنور بنشینم و «کفر» بگویم و چلوکبابم را بخورم و بعد بنشینم در اینجا و آنجا روشنفکری بنویسم در حالیکه آنسوتر در آغوش دلبرکی نغمهی بندگی بخوانم. مشکلِ من همین بود، من نمیتوانستم و نمیتوانم بطورِ جدی هم نقشِ یک آدم مارمولکِ بیتفاوتِ زنپرست را بازی بکنم و هم اینکه به آنچه ایدهآلهای فلسفی من است فکر بکنم و برایشان دنبالِ راهِ حل باشم. نمیتوانستم وقتی از من پرسیده میشود « چرا از فمنیسم بدت میاد؟»، مثلِ احمقها فقط بگویم «چون مسخرهبازی درمیارن این فمنیسمها، کی گفته من زنستیزم؟آخه من زنستیزم ؟من زنارو خیلی هم دوست دارم و بهشون احترام میزارم» و مشتاقانه منتظر بشوم تا او بگوید« اول اینکه، فمنیسمها نه و فمنیستها، دوم اینکه منظورِ فمنیستها مردای گُلی مثلِ تو که نیست عزیزم، اونا با مردای بدی کار دارن که زنستیز هستن، به زنا تجاوز میکنن، کتکشون میزنن و... » و «عه؟! اینطوریه؟! من نمیدونستم، پس منم فمنیسمام!». ساده است؟ برای من اصلا اینطور نیست، من نمیتوانم بروم در جلسهی فالگیری بنیشینم و نیشم را تا بنا گوش برای دخترکان باز بکنم و فردا بیایم اینجا در ستیز با خرافهپرستی بنویسم. این هر دو را من نمیتوانم همزمان پیش ببرم، امیدوارم دوستان به شکلی این مشکل را حل کرده باشند.
Ouroboros
06-02-2014, 07:11 AM
من علارغمِ موفقیتهای خودم در بازی، نهایتا تصمیم گرفتم از آن بطور کامل خارج شوم، و راهِ خودم را بروم. اما یک پرسش دارم؛ اومگا، بتا و آلفا، در چه شرایطی پرورش مییابند؟ آیا غریزیست یا آنکه یک آلفا میتواند به بتا یا برعکس تبدیل شود؟ کلا آنچه باعث میشود یک بچه تبدیل به آلفا، بتا یا امگا شود چیست؟
امیدوارم در زندگی موفق باشید، اما از اصول بازی همچنان استفاده خواهید کرد. جالبی بازی اینست که همهی آنچه خواندهاید به هنگام رخ دادن موقعیتی که دربارهی آن صحبت شده به ذهن شما هجوم میآورد و بجز آن نمیتوانید رفتاری بکنید. من اگر فرصت بکنم شاید آن نوشتهی موعود دربارهی سبکهای گوناگون بازی را هم پُست بکنم و شما را به این محفل باز بگردانم، چون این مسائلی که برپاد بازی مطرح کردهاید بیشتر مربوط هستند به سبک بازی شخصی من نه خود ِ بازی. :e303:
آلفا و امگا و بتا مجموعهی رفتارهای شماست نه تیپ ِ شخصیتی شما. یک مثال: حتی بتاترین مرد عالم در برابر زنی که او را هیچ جذاب نمییابد، یا حتی چندشآور تلقی میکند به مثابهی یک آلفا رفتار میکند. شما کافیست برای آزمایش این بروید بیرون و به پنج دختر که اصلا از آنها خوشتان نمیآید پیشنهاد دوستی بدهید. احتمالا تعجب خواهید کرد اما همهی اظطراب شما، همهی «ایرادات» بازی شما و ... بلافاصله محو میشوند. درصد موفقیتتان هم چند برابر میشود!
پس این تقسیمبندیها از یک موقعیت ذهنی شروع میشود، با تجلی آن موقعیت ذهنی در جهان عینی ادامه مییابد و با تصویری که شما مشتاق به پروجکته کردن از خودتان هستید کامل میشود. آلفا همانست که آلفا میکند.
دربارهی اینکه چه میشود که مردی یکی از این الگوهای رفتاری را به عنوان تیپ ِ شخصیتی خود بازشناسی میکند تئوریهای مختلفی وجود دارد، محبوبترین آنها همان ِ رولو توماسی که «شرطی کردن» رفتار پسربچهها از بدو تولد برای تسلیم بودن در برابر زنانگی را دلیل آن تلقی میکند. من اما معتقدم نقش اصلی را نه جامعه، نه مدرسه و نه خانواده که شخص پدر ایفا میکند!
پدر مهمترین نقش متصور را در زندگی پسر خود ایفا میکند و حذف او از پروسهی تربیت فرزندان در سبک زندگی ماشینیزه که مستلزم خروج پدر از خانه بود باعث شد کودکان یکسره به مادرانشان سپرده بشوند و آنها هم خیانت در امانت کردند. پسرانی ضعیف و دخترانی لاشی محصول این خانوادهها بودند و هیچ چیز برای مرد نازیباتر از ضعف و برای زن چندشآورتر از لاشیگری نیست. زنان فرزندانی تربیت کردند که مایهی چندش و بیزاری مطلق جنس مخالفشان بود و این شرایط سایش متقابل نتیجهی آن شد که زنان از مردان بیزارند و مردان از زنان چندششان میشود. باور نمیکنید من چند دختر زیبا و جوان را طی چند ماه گذشته به شکل «پیشبینی ناپذیر»(مثلا در قرار اول)به رختخواب کشاندهام و بدنشان «پشمالو» بوده! در غرب هم این اتفاق میافتاد.. زن ِ مدرن ِ مستقل ِ بکارتستیز ِ لاشی کمتر از باکرهی ده سال پیش میکند، چرا؟ : مرد جذاب به اندازهی کافی وجود ندارد!
Nevermore
06-02-2014, 10:05 AM
به نظر من اوضاع آن اندازه که داریوش می گوید وخیم نیست.بازی مفهومی است فراتر از کشاندن زنها به رخت خواب،برخی از این اصول حتی در جمع های مردانه هم به کار شما می آید،کافی است با دختری براستی زیبا به یک مهمانی بروید و ببینید که چگونه چشمهای مردان دیگر چهارتا می شود و احترام آنها به شما چندین برابر.به غیر از این بازی به شما می آموزد که هرگز زنان را بیش از آنکه شایسته ی آن هستند دوست نداشته باشید و حتی اگر میتوانید هیچ دوست نداشته باشید،این به نفع خودمان است مرد بتایی که تمام احساسات خود را خرج یک زن می کند و جواب نه می شنود زندگی اش براستی ویرانه می شود اما شمایی که بازی را آموخته اید و درباره اش خوانده اید پاسخ نه زن را به بیضه های خود حواله می دهید،باور کنید پیشرفت عظیمی است.یکی از نکات جالب برای من این است که قوانین بازی چیز چندان جدیدی نیستند،تنها ما آنها را نادیده می گرفتیم و گمان می کردیم که در رابطه با زنان اینگونه نیست.بخش بزرگی از این نادانی به نظرم تقصیر مدیا است و همانطور که امیر گفت تربیت فرزندان.اینکه زنی آن بیرون پیدا شود و بدون هیچ تلاشی از جانب ما عاشق مان شود دروغ مسخره ایست.پرسش من این است که شما به کدام مرد احترام بیشتری می گذارید؟آنکه اعتماد به نفس بالایی دارد و یا آنکه نمی تواند دو کلمه حرف بزن؟همه ی ما به مرد قدرتمند،ثروتمند،مغرور،با اعتماد به نفس بالا،بذله گو،خوش صحبت و ... احترام بیشتری می گذاریم.تمرین و سعی وخطا چیزی است که از بدو تولد آنرا می آموزیم. دانشمندی که اگر هزار بار در رسیدن به فلان نتیجه ی علمی شکست بخورد باز هم تلاش می کند تا به نتیجه برسد،وقتی از یک دختر نه می شنود خرد می شود.چرا؟مگر چه تفاوتی است میان این کار با آن؟به نظرم این خود ما هستیم که نمی خواهیم واقعیت را قبول کنیم،اصول بازی در تمام زندگی ما جریان دارد،تمرین،پشتکار،آموختن، سعی و خطا،کسب تجربه اینها همه و همه را می دانیم اما به برخورد با زنان که می رسیم توقع داریم سریع و بی درنگ عاشق ما بشوند،خب بگویید ببینم براستی عاشق چه بشوند؟
Dariush
06-02-2014, 11:36 AM
آلفا و امگا و بتا مجموعهی رفتارهای شماست نه تیپ ِ شخصیتی شما
پس این دستهبندی بیشتر بر اساسِ منشِ اشخاص است تا طبیعتشان. من به این قبلا از نوشتههای شما مشکوک شده بودم، اما مطمئن نبودم؛ خب پس یک آلفا میتواند بتا بشود و برعکس... و هتا از این هم بیشتر: خودِ یک عمل هم میتواند آلفا یا بتا باشد. پس از آلفا هم رفتارهای بتا ممکن است دیده بشود.
به نظر من اوضاع آن اندازه که داریوش می گوید وخیم نیست.بازی مفهومی است فراتر از کشاندن زنها به رخت خواب،برخی از این اصول حتی در جمع های مردانه هم به کار شما می آید،کافی است با دختری براستی زیبا به یک مهمانی بروید و ببینید که چگونه چشمهای مردان دیگر چهارتا می شود و احترام آنها به شما چندین برابر.به غیر از این بازی به شما می آموزد که هرگز زنان را بیش از آنکه شایسته ی آن هستند دوست نداشته باشید و حتی اگر میتوانید هیچ دوست نداشته باشید،این به نفع خودمان است مرد بتایی که تمام احساسات خود را خرج یک زن می کند و جواب نه می شنود زندگی اش براستی ویرانه می شود اما شمایی که بازی را آموخته اید و درباره اش خوانده اید پاسخ نه زن را به بیضه های خود حواله می دهید،باور کنید پیشرفت عظیمی است.یکی از نکات جالب برای من این است که قوانین بازی چیز چندان جدیدی نیستند،تنها ما آنها را نادیده می گرفتیم و گمان می کردیم که در رابطه با زنان اینگونه نیست.بخش بزرگی از این نادانی به نظرم تقصیر مدیا است و همانطور که امیر گفت تربیت فرزندان.اینکه زنی آن بیرون پیدا شود و بدون هیچ تلاشی از جانب ما عاشق مان شود دروغ مسخره ایست.پرسش من این است که شما به کدام مرد احترام بیشتری می گذارید؟آنکه اعتماد به نفس بالایی دارد و یا آنکه نمی تواند دو کلمه حرف بزن؟همه ی ما به مرد قدرتمند،ثروتمند،مغرور،با اعتماد به نفس بالا،بذله گو،خوش صحبت و ... احترام بیشتری می گذاریم.تمرین و سعی وخطا چیزی است که از بدو تولد آنرا می آموزیم. دانشمندی که اگر هزار بار در رسیدن به فلان نتیجه ی علمی شکست بخورد باز هم تلاش می کند تا به نتیجه برسد،وقتی از یک دختر نه می شنود خرد می شود.چرا؟مگر چه تفاوتی است میان این کار با آن؟به نظرم این خود ما هستیم که نمی خواهیم واقعیت را قبول کنیم،اصول بازی در تمام زندگی ما جریان دارد،تمرین،پشتکار،آموختن، سعی و خطا،کسب تجربه اینها همه و همه را می دانیم اما به برخورد با زنان که می رسیم توقع داریم سریع و بی درنگ عاشق ما بشوند،خب بگویید ببینم براستی عاشق چه بشوند؟
اما اشکالِ من جای دیگری بود و تمامِ اینها را من قبلا کم و بیش داشتم و هیچ PUAی نیست که بتواند تضمین بکند تمام اینهایی که شما برشمردید تنها از طریقِ بازیست که تضمین میشود! موضوع قدری پیچیدهتر است؛ فرض کنید که من خودم تا الان احترام به افراد به واسطهی ثروتشان را همیشه تقبیح میکردهام اما با بازی قرار است خودم از طریق ثروت احترام کسب بکنم و من تا الان نمیتوانستم به این سادگی دروغ بگویم و شخصیتی حبابی و بیوجود از خودم بسازم، حالا اما مثلِ آبِ خوردن باید دروغ بگویم و «هرآنچه هستم اهمیتی ندارد، آنچه از خودم نشان میدهم است که مهم است»، راستاش من نمیدانم ایراد دقیقا از کجاست ولی بیشک یک موردش «پدر»م است. من پدری داشتم بسیار والامنش، جوانمرد و بزرگمنش؛ کسی که بزرگترین انسانِ زندگی من بود و من هرچه میکنم از سلطهی شخصیتِ او در روانم نمیتوانم رها بشوم. بازی بیشک نقشِ پسزمینهای خودش را در من ایفا خواهد کرد، اما من حداقل زمانی دراز نیاز دارم تا بتوانم راهی برای گنجاندنِ بازیِ حرفهای و جدی در روانم و شخصیتام پیدا بکنم.
Ouroboros
06-02-2014, 01:34 PM
پس این دستهبندی بیشتر بر اساسِ منشِ اشخاص است تا طبیعتشان. من به این قبلا از نوشتههای شما مشکوک شده بودم، اما مطمئن نبودم؛ خب پس یک آلفا میتواند بتا بشود و برعکس... و هتا از این هم بیشتر: خودِ یک عمل هم میتواند آلفا یا بتا باشد. پس از آلفا هم رفتارهای بتا ممکن است دیده بشود.
البته، بسیاری از این «مردان خوب» در نبردی روزمره با مردانگی و انسانیت خود به سر میبرند تا مطابق اتیکت ِ فمینیستی-سنتی رفتار بکنند، برای خود من سالها شکنجهی روانی بود و بابت آن از تمام زنانی که به زندگیام وارد میشدند عمیقا بیزار بودم. حالا شما ممکن است «رانه»های طبیعی داشته باشید که شما را به یک جهت میراند، مثلا سادیست باشید و از آزار دیگران، به خصوص زنان لذت ببرید، اما باز در پایان روز رفتار شما تعیین کنندهی نهایی ماجراست.
نه فقط بیشتر مردان سطحی مشخص از رفتار دوگانهی بتا-آلفا هستند، اغلب کسانی که رفتارهای آلفاتر را بیشتر بروز میدهند هم در پایان محکوم به بتا شدن خواهند بود زیرا کُل ماشین فرهنگساز اجتماعی در این جهت تنظیم شده که او «سرانجام» باید «بالغ» بشود و «مرد» بشود و زندگی خود را به پای زنی خرفت فدا بکند. سرنوشت بسیار غمانگیزی دارند این مردان «طبیعی»، مثل پادشاهان باشکوهی هستند که به گدایی درافتاده.
Unknown
06-04-2014, 05:21 PM
جای این سوال در همان جستار آموزش بازیست. تعریف مرد آلفا، بتا و امگا «همانگویی»ست:
آلفا: خواستنی برای زنان از هر نظر(شرکای جنسی در تمام طول زندگی بیش از بیست نفر).
بتا: خواستنی برای زنان از نظر مالی، در مقام یک «فراهمآورنده»(شرکای جنسی در تمام طول زندگی بیش از سه نفر، کمتر از بیست نفر).
امگا: مرد ناخواستنی(شرکای جنسی کمتر از سه نفر).
بازیکن: مردی که رفتار مرد الفا را مطالعه و تقلید میکند(شرکای جنسی بیش از ۴۰ نفر).
آیا این تعاریف قرار است تمام مردان (دگرجنسگرا) را پوشش دهد؟ ویژگیهای شخصیتی که معمولا برای مرد آلفا یاد می کنید، الزاما با تعداد شرکای جنسی بالای 20 نفر همراه نیست. تکلیف این دسته از مردان چه می شود؟ آیا امکان ندارد یک مرد با ویژگیهای شخصیتی آلفا، بخواهد با مثلا دومین شریکش ازدواج کند؟ بسیاری از ویژگیهای آلفا میان مردان در جامعه سنتی مردسالار خودمان وجود داشته، و خیلی از آنها اولین و آخرین شریکشان همان همسرشان بوده است.
Ouroboros
06-04-2014, 06:08 PM
آیا این تعاریف قرار است تمام مردان (دگرجنسگرا) را پوشش دهد؟ ویژگیهای شخصیتی که معمولا برای مرد آلفا یاد می کنید، الزاما با تعداد شرکای جنسی بالای 20 نفر همراه نیست. تکلیف این دسته از مردان چه می شود؟ آیا امکان ندارد یک مرد با ویژگیهای شخصیتی آلفا، بخواهد با مثلا دومین شریکش ازدواج کند؟ بسیاری از ویژگیهای آلفا میان مردان در جامعه سنتی مردسالار خودمان وجود داشته، و خیلی از آنها اولین و آخرین شریکشان همان همسرشان بوده است.
بله همهی مردان را شامل میشود.
اینها متعلق به جامعهی پسا-انقلابجنسیتی هستند، در جامعهی سنتی ممکن است یک مرد تعداد شرکای جنسی به مراتب کمتری داشته باشد(مثلا یک آلفا در افغانستان)، مسئله اینست که در صورت بروز امکان اجتماعی ایشان «امکان» و «شانس» نقد کردن پتانسیل خود را در بازار جنسی/جنسیتی دارند.
Anarchy
06-06-2014, 05:50 AM
آلفا و امگا و بتا مجموعهی رفتارهای شماست نه تیپ ِ شخصیتی شما. یک مثال: حتی بتاترین مرد عالم در برابر زنی که او را هیچ جذاب نمییابد، یا حتی چندشآور تلقی میکند به مثابهی یک آلفا رفتار میکند. شما کافیست برای آزمایش این بروید بیرون و به پنج دختر که اصلا از آنها خوشتان نمیآید پیشنهاد دوستی بدهید. احتمالا تعجب خواهید کرد اما همهی اظطراب شما، همهی «ایرادات» بازی شما و ... بلافاصله محو میشوند. درصد موفقیتتان هم چند برابر میشود!
:e415:
https://www.youtube.com/watch?v=omcxjXiWwpU
Ouroboros
06-06-2014, 10:31 AM
sorry for questions.
در حقیقت اگر برگردید به پستهای ایشان و نگاهی به آنچه مینویسند بیاندازید میبینید ۹۰٪ آنچه مینویسد «جملهی سوالی» هستند نه «جملهی خبری». زهر آنها را هم خبری هستند با شکلک و اطوار میگیرد. آن بیرون در جهان واقعی این به نظر من در میان بهترین روشها برای بازشناسی بتا/امگا/آلفا از یکدیگر و سنجیدن ارزش مردان است، چنانکه طرف چندان از خود نامطمئن، از اخذ موضع و ایستادن بر آن گریزان، و از بر خطا بودن و لطمهای که چنان «فاجعهای» میتواند به «شهرت» او بزند هراسان است که همهی آنچه میگوید یک «علامت سوال» آخرش دارد. یک روش Passive-Agressive و چاکرمأبانه است برای اخذ تائید و دعوت جناح مقابل به تأمل بیشتر، شما او را بطور موقت به جایگاه مرجعیت برمیکشید.
تحقیر ضمنی خودتان برای پذیرفته شدن توسط دیگران روش موثریست اگر میخواهید به عنوان نوکر خانهزاد «پذیرفته» بشوید، اما هر از آگاهی گیر رندی مثل من میافتید که دست شما را میگذارد در پوست گردو و شما را وسط راه ملاقات نمیکند و نتیجه میشود اینکه شما خودتان را بیفایده در حضور جمع تحقیر کردهاید. یک ایراد دیگر این روش آنست که امروز به اندازهی دویست سال پیش که همه درپی اثبات برتری خود بر دیگران بودند و مردی که داوطلبانه صحنهی رقابت را ترک میکرد برتری ماکیاوولیستی پیدا میکرد، موثر نیست. همهی مردان ضعیف ِ زنصفت دیگر آن بیرون از همین روش استفاده میکنند.
پس «مرد باشید» و یک موضع بگیرید، به زندگی رقت انگیز خود بنگرید تا بفهمید چگونه حتی مردن در راه موضعی نادرست بهتر است از زندگی بینابین و میانهحال. اگر اینجا که چهارتا خوانندهی فکسنی دارد از موضع گرفتن وحشت دارید آن بیرون که خبری از مستعارنویسی و نور آرامشبخش مانیتور نیست چگونه میخواهید زندگی بکنید؟
شما چون قصد طرح موضع میکنید همواره بدانید که جمله خبری>جمله سوالی. به جای اینکه از دختر بپرسید «چند سالته» بگویید «به نظر سی ساله میای»، به جای آنکه بپرسید «اهل کجایی» بگویید «به نظر رشتی میای» و ... خواهید دید که هیچ اهمیتی ندارد که حدستان درست بوده یا نه، اگر درست یا نزدیک به حقیقت باشد دختر میخواهد بداند «از کجا میدانستی»ِ، اگر دور از حقیقت و مضحک باشد، چه بهتر، خودش را میکشد تا بفهمد «چرا چنین فکری کردی»...
Nevermore
06-06-2014, 11:29 AM
امیر عزیز،در سرتاسر مطالب پی یو ای ها نوشته شده که لبخند از اساسی ترین اصول است.من تعجب می کنم شما چطور می گویید مخرب است؟مگر کاکی فانی از جذابترین شخصیت ها برای زنان نیست؟
Ouroboros
06-06-2014, 11:32 AM
امیر عزیز،در سرتاسر مطالب پی یو ای ها نوشته شده که لبخند از اساسی ترین اصول است.من تعجب می کنم شما چطور می گویید مخرب است؟مگر کاکی فانی از جذابترین شخصیت ها برای زنان نیست؟
در توضیح ان در جستار دیگری نوشتم.
لبخند بتا: :e057:
پوزخند آلفا: :e402:
لبخند امگا: :e056:
من خودم اولین پییوای هستم که تفاوت میان اینها را دریافته و با «لبخند بزنید» نصیحت مخرب تحویل کسی نمیدهد. :e402:
الان در ایران به نظر من بهترین استراتژی همین پوزخند است، چون باقی مردان همگی استراتژی «اخم مطلق» اتخاذ کردهاند، و شما اگر میخواهید متفاوت و همچنان جذاب، یا چه بسی «جذابترین» باشید، صورتی ریلکس و نگاهی خیره به دوردست و پوزخند تمسخرآمیز چنانکه گویی لطیفهای قدیمی را به خاطر آوردهاید بهترین روش است.
Nevermore
06-06-2014, 11:45 AM
در توضیح ان در جستار دیگری نوشتم.
لبخند بتا: :e057:
پوزخند آلفا: :e402:
لبخند امگا: :e056:
من خودم اولین پییوای هستم که تفاوت میان اینها را دریافته و با «لبخند بزنید» نصیحت مخرب تحویل کسی نمیدهد. :e402:
الان در ایران به نظر من بهترین استراتژی همین پوزخند است، چون باقی مردان همگی استراتژی «اخم مطلق» اتخاذ کردهاند، و شما اگر میخواهید متفاوت و همچنان جذاب، یا چه بسی «جذابترین» باشید، صورتی ریلکس و نگاهی خیره به دوردست و پوزخند تمسخرآمیز چنانکه گویی لطیفهای قدیمی را به خاطر آوردهاید بهترین روش است.
پرسش دیگر اینکه مگر talkative بودن و پر حرفی جذابیت نمی آورد؟من به نظرم شاد بودن همواره بهتر از ساکت و اخمو بودن است.انسانهای شاد معمولا از اعتماد به نفس بسنده برای جذب زنان برخوردارند،این وسط یک مشت کسخل الکی شاد و مشنگ هم وجود دارند که خب منظور آنها نیست.به نظرم حتی این کس مشنگان هم از مرد امگای عقده ای شانس بیشتری دارند.چگونه می توان از این برداشت "امگای عقده ای" توسط زنان با این روشی که شما می گویید جلوگیری کرد؟مشکل اینجاست که همواره مرد است که باید پا پیش بگذارد و first impression بخش بسیار مهمی است.چگونه با چنان شخصیتی که شما توصیف می کنید این کار را می توان انجام داد؟
Ouroboros
06-06-2014, 12:07 PM
پرسش دیگر اینکه مگر talkative بودن و پر حرفی جذابیت نمی آورد؟من به نظرم شاد بودن همواره بهتر از ساکت و اخمو بودن است.انسانهای شاد معمولا از اعتماد به نفس بسنده برای جذب زنان برخوردارند،این وسط یک مشت کسخل الکی شاد و مشنگ هم وجود دارند که خب منظور آنها نیست.به نظرم حتی این کس مشنگان هم از مرد امگای عقده ای شانس بیشتری دارند.چگونه می توان از این برداشت "امگای عقده ای" توسط زنان با این روشی که شما می گویید جلوگیری کرد؟مشکل اینجاست که همواره مرد است که باید پا پیش بگذارد و first impression بخش بسیار مهمی است.چگونه با چنان شخصیتی که شما توصیف می کنید این کار را می توان انجام داد؟
پرحرفی جذاب نیست، چه بسی در میان چندشآورترین ویژگیهای یک مرد باشد! موقع مخزنی هم هرگز به چیزی بجز مظطرب بودن تعبیر نخواهد شد و درصد موفقیت شما را شدیدا کاهش میدهد. خلاصهگویی هوشمندانه جذابترین ویژگی ممکن است، این مردانی که یک جملهی مرتبط، بامزه و کوتاه میگویند. اما هرکسی قادر به آن نیست. بعد از این سخندانی ِ هدفمند بهترین گزینه است، اینکه شما بتوانید یک گفتگو را آغاز بکنید و دنبال بکنید و رهبری بکنید و به نتیجه برسانید، سپس و درپی پدید آمدن جذابیت، بلافاصله به لاک «سکوت» و «کمحرفی» فرو بروید. مرد شلوغ ممکن است آنقدر «جالب» باشد که ایجاد جذابیت بکند، این زیاد اتفاق میافتد بخصوص میان بازیکنان، Sasha PUA یک نمونهی ایدهآل از بازی برونگرای پرانرژی ِ شلوغ است که به ذهن من میرسد، اما او حقیقتا دارد حرفهای جالبی میزند و کارهای جالبی میکند، این جالب بودن است که او را جذاب میکند به رغم شلوغی نه بالعکس. خود شلوغ بودن هرگز محرک جذابیت نیست، کافیست به تصویر کلاسیک «آبدارچی حشری و دلقکصفت» در ادبیات ایرانی نگاهی بیاندازید، مردی که با جایگاه نازل اجتماعی دائم شلوغ بازی در میآورد و وراجی میکند و سر همه را میخورد.
خود من بدلیل برونگرایی و سخندانی آدم بسیار شلوغی هستم، و همیشه از این بابت رنج کشیدهام! اگر موضوعی که دارید دربارهی آن حرف میزنید، نحوهی حرف زدنتان دربارهی آن و زبان بدنی که این تکلم را همراهی میکند حقیقتا «جالب» نیست، هیچ شانسی برای برانگیختن جذابیت ندارید. این سبک بازی عوضی بامزه سبک بازی شخصی من و چند نفر دیگر است، هیچ مناسب آدم درونگرای خجالتی نیست. من امروز که وقت آزاد دارم حتما وعدهی معرفی سبکهای مختلف بازی را عملی میکنم!
اما مردان ساکت که شما صحبتشان را میکنید معمولا «زیادی» ساکت هستند، و سکوتشان منفعل است. برای سکوت جذاب، آن سکوتی که مرد را جدی و والا و برجسته نمایش میدهد بنگرید به کاراکتر جیمز باند!
Crusader
06-06-2014, 01:54 PM
در توضیح ان در جستار دیگری نوشتم.
در کدام جستار نوشته بودید؟
یکی از دختری که من هماکنون با ایشان هستم مدام به من میگوید «خیلی سرشار انرژی هستی، همیشه شادی و ...» و به زعم من هم به جذابیت من میافزاید! این یعنی اشتباه میکردهام؟ :e40b::e40f:
پرحرفی جذاب نیست، چه بسی در میان چندشآورترین ویژگیهای یک مرد باشد! موقع مخزنی هم هرگز به چیزی بجز مظطرب بودن تعبیر نخواهد شد
همانطور که گفتید پرحرفی از نوعی که بتواند به «اضطراب» تعبیر شود مخرب است، شما در هر موضوعی که حرافی میکنید (نه موضوعاتی که امگای مفلوک به پیش میکشد) اگر متسلط و چیزه باشید که دیگر چندشآور نیست!
ویرایش : آن جستار را اکنون دیدم! :e05a:
Crusader
06-06-2014, 08:56 PM
داریوش گرانمایه شنیدم که با آن دختر کذایی به بنبست رسیدید و اینک با بتای خروشان وجودتان در مبارزهی احساسی/روانی قرار دارید؟
باید بگویم که با شنیدن چنین اعترافی حقیقتا منقلب شدم، چه که غبار کهولت را از خاطرههای دردناک نوجوانیام زدود و یاد روزگاران بتازدگیام افتادم. برای همین درد روانی رفیقی چون شما برای من کاملا به احساس میاید و با دیدن حال و روزتان متاثر میشوم... من توشهی آن روزگاران را به شما میدهم، شاید تجربهی من مرهمی برای شما شود. بارها پیش آمده دختری به من «نه» گفته باشد، دختری را که با تمام تمنای درونی او را میخواستم، دختری را که با دیدن ظواهر آراستهی او در پوست و گوشت و خون و استخوانم انقلابی از شور و شعف برپا میشد، تمام سلولهای وجودم او را فریاد میزدند و دورنمای زندگی «بدون او» برای من باورنکردنی و غیرممکن بود! به من «نه» گفته بگوید و من ویران شوم، شبهای من تباه شود و تنها مونس و همدرد ضجههای من چهارچوب اطاق خاموشی باشد...
پس بگویید ببینیم چه شده گرامی؟ شاید تجربههای من برای شما راهنما شد؟ :e058:
undead_knight
06-13-2014, 11:38 AM
در حقیقت اگر برگردید به پستهای ایشان و نگاهی به آنچه مینویسند بیاندازید میبینید ۹۰٪ آنچه مینویسد «جملهی سوالی» هستند نه «جملهی خبری». زهر آنها را هم خبری هستند با شکلک و اطوار میگیرد. آن بیرون در جهان واقعی این به نظر من در میان بهترین روشها برای بازشناسی بتا/امگا/آلفا از یکدیگر و سنجیدن ارزش مردان است، چنانکه طرف چندان از خود نامطمئن، از اخذ موضع و ایستادن بر آن گریزان، و از بر خطا بودن و لطمهای که چنان «فاجعهای» میتواند به «شهرت» او بزند هراسان است که همهی آنچه میگوید یک «علامت سوال» آخرش دارد. یک روش Passive-Agressive و چاکرمأبانه است برای اخذ تائید و دعوت جناح مقابل به تأمل بیشتر، شما او را بطور موقت به جایگاه مرجعیت برمیکشید.
تحقیر ضمنی خودتان برای پذیرفته شدن توسط دیگران روش موثریست اگر میخواهید به عنوان نوکر خانهزاد «پذیرفته» بشوید، اما هر از آگاهی گیر رندی مثل من میافتید که دست شما را میگذارد در پوست گردو و شما را وسط راه ملاقات نمیکند و نتیجه میشود اینکه شما خودتان را بیفایده در حضور جمع تحقیر کردهاید. یک ایراد دیگر این روش آنست که امروز به اندازهی دویست سال پیش که همه درپی اثبات برتری خود بر دیگران بودند و مردی که داوطلبانه صحنهی رقابت را ترک میکرد برتری ماکیاوولیستی پیدا میکرد، موثر نیست. همهی مردان ضعیف ِ زنصفت دیگر آن بیرون از همین روش استفاده میکنند.
پس «مرد باشید» و یک موضع بگیرید، به زندگی رقت انگیز خود بنگرید تا بفهمید چگونه حتی مردن در راه موضعی نادرست بهتر است از زندگی بینابین و میانهحال. اگر اینجا که چهارتا خوانندهی فکسنی دارد از موضع گرفتن وحشت دارید آن بیرون که خبری از مستعارنویسی و نور آرامشبخش مانیتور نیست چگونه میخواهید زندگی بکنید؟
شما چون قصد طرح موضع میکنید همواره بدانید که جمله خبری>جمله سوالی. به جای اینکه از دختر بپرسید «چند سالته» بگویید «به نظر سی ساله میای»، به جای آنکه بپرسید «اهل کجایی» بگویید «به نظر رشتی میای» و ... خواهید دید که هیچ اهمیتی ندارد که حدستان درست بوده یا نه، اگر درست یا نزدیک به حقیقت باشد دختر میخواهد بداند «از کجا میدانستی»ِ، اگر دور از حقیقت و مضحک باشد، چه بهتر، خودش را میکشد تا بفهمد «چرا چنین فکری کردی»...
you are boosting my ego a bit too much:e417:
خب من اصولا از اونجایی که خیلی بحث طلب هستم هرزگاهی یک رندی مثل تو پیدا میشه که "اوه چه حوصله ای داره" و میاد منو تحلیل میکنه،میتونم این اطمینان رو بهت بدم که از موقع ورودم اونقدری در مورد من حرف زدی که همشون رو جمع کنی به پای تو نمیرسند:)))
هدف من از جملات سوالی معمولا همونطور که خودم چندین بار آشکار و پنهان گفتم اینه که به چیزهایی که میخوام برسم و با اطمینان نسبی نقاط ضعف استدلال طرف مقابل رو پیدا کنم که خب طبیعتا شخص نمیتونه بعدش مدعی بشه"حرف توی دهنش" گذاشتم:))
FYI:این":))..." حالت بای دیفالت صورت منه،چون اصولا ادم خوش خنده ای هستم و البته مثل این مورد به عصبی شدن مخاطب چه توی نت و چه بیرون منجر میشه:))
گذشته از اینکه مواضع من رو تقریبا همه میدونند و میانه روی واقعا با من جور در نمیاد، من بین عمل گرایی بازی و متودولوژی ببحث کردن پیوندی نمیبینم،هدف اثر گذاری روی مخاطب نیتس هدف رسیدن به یک نتیحه درسته که خب البته یک بازیکن در اثر بازی زیاد ممکنه فکر کنه که اهمیت هر چیزی در اثری هست که میزاره :))
Dariush
08-03-2014, 08:08 PM
ریوش گرانمایه شنیدم که با آن دختر کذایی به بنبست رسیدید و اینک با بتای خروشان وجودتان در مبارزهی احساسی/روانی قرار دارید؟
باید بگویم که با شنیدن چنین اعترافی حقیقتا منقلب شدم، چه که غبار کهولت را از خاطرههای دردناک نوجوانیام زدود و یاد روزگاران بتازدگیام افتادم. برای همین درد روانی رفیقی چون شما برای من کاملا به احساس میاید و با دیدن حال و روزتان متاثر میشوم... من توشهی آن روزگاران را به شما میدهم، شاید تجربهی من مرهمی برای شما شود. بارها پیش آمده دختری به من «نه» گفته باشد، دختری را که با تمام تمنای درونی او را میخواستم، دختری را که با دیدن ظواهر آراستهی او در پوست و گوشت و خون و استخوانم انقلابی از شور و شعف برپا میشد، تمام سلولهای وجودم او را فریاد میزدند و دورنمای زندگی «بدون او» برای من باورنکردنی و غیرممکن بود! به من «نه» گفته بگوید و من ویران شوم، شبهای من تباه شود و تنها مونس و همدرد ضجههای من چهارچوب اطاق خاموشی باشد...
پس بگویید ببینیم چه شده گرامی؟ شاید تجربههای من برای شما راهنما شد؟
من این پست شما را تاکنون چرا ندیدهام؟!
راستش من گمان میکنم پسری که لااقل یکبار شکست عشقی را تجربه نکرده باشد وجود ندارد و بیش از این، من هتا تصور میکنم چنین تجربهای برای هر مردی لازم هم هست. بواسطهی چنین تجربهای مرد سالها بعد که از دور به وقایع آن روزگار مینگرد میبیند که خود نجربه فاقد از اثراتِ روحی روانیاش چقدر به او قدرت بخشیده ، چه میزان به او در شناخت فطرتِ زنان یاری رسانده و مهمتر از همه چه بسیار به او کمک کرده که خودش را بشناسد. زخم ِ آن تجربه اگرچه همیشه در دلاش باقی خواهد ماند، اما اگر کمی شانس و هوش داشته باشد، دیگر هرگز قربانی آن صحنهآرایی نخواهد شد. تا آنجا که من میدانم تمام این معلمانِ بزرگِ بازی خودشان روزگاری قربانی آن بازی بودهاند(از نیک ساوی و میستری و رولو توماسی گرفته تا امیر خودمان). برای من هم چنین تجربهای تلخ و زرّین وجود داشته. از نوعی بسیار آتشین و رمانتیک و رویایی! دو سالِ تمام من با او خاطراتی بسیار زیبا و درخشان داشتم و شب و روز به یادش بودم تا اینکه یک روز دانستم او با کس دیگری دوست شده، اما این شاید زیاد مهم نباشد، مهمتر این بود که او در حین جدایی چنان شخصیت و روانِ نوجوانی مرا با نیشهای کلامی (به این بهانه که "میخواستم ازم متنفر بشی")لگدمال کرد که چندماه زخمخورده و نیمهجان، نفس نفس میزدم. او با آنکه از من چندسال بزرگتر بود (تمامِ دوستانِ دختر من تا این اواخر همگی از من بزرگتر بودند!) و خیلی بهتر از من میدانست که چنین اتفاقی میتواند چه آسیبِ عظیمی به یک نوجوان بزند، اما در مواجهه با کیسی بهتر از من، موتور هایپرگمیاش چنان داغ شد که در کمالِ بیرحمی هتا به من فرصتِ یک مکالمهی ده دقیقهای را هم نداد.
این تجربه در ذهنم همیشه زنده و پایدار است... . اما پس از همهی این سالها فهمیدم که در واقع او ناخواسته یک لطف بزرگ در حقم کرده و پردههایی از آن سوی رمانتیسمهای بچهگانهام بر روی من گشود که شاید خودم هرگز نمیتوانستم آن را ببینم.
Dariush
08-03-2014, 09:33 PM
با تمام پلشتیهایی که در یک آلفا هست و همه آنها را میشناسیم، باید معترف بود که در او ذاتا یک عنصر حقیقتا ستودنی وجود دارد: صداقت! او همهی آنچه را که میخواهد هرگز پشتِ هیچ نقابی پنهان نخواهد کرد. او حتا اگر مستقیما نگوید از دختر فقط کس میخواهد، چنان با صراحت این خواستهاش را در رفتارش نمود میدهد که دختر به خوبی میفهمد که نزدِ او چیزی بیش از یک جنده نیست و نخواهد بود. بتا آنچنان مفلوک خودش را پشت نقابهای کسلیسانه و رومانتیک مخفی میکند که حاضر میشود دقایقی پیش از ملاقات با یک دختر کفدستی برود تا مبادا پیش او کیرش راست بشود و دختر بفهمد که او کیر هم دارد(True Story!). او هرگونه عنصر شهوتآمیز، غریزی و خودخواهانه را در ارتباط با معشوقهاش گناه میپندارد و حاضر میشود برای باوراندنِ آن به دختر به هر فلاکتی مبتلا بشود. این در حالیست که مردِ آلفا با افتخار و گردنفرازی خودش به ظهور میرساند. او هرگز به اینکه دختر یا هرکس دیگر در موردِ او چه فکری میکند نمیاندیشد و کمترین اهمیتی برای اندیشهی دیگران در موردِ خودش قائل نمیشود.
اساسا منشاء اصلی نفرتِ بسیاری از مردان در موردِ آلفاها از همین جا نشات میگیرد. همهی آنچه مردانِ دیگر برای رسیدنِ بدان خود را درونِ هزارتوهای بیپایان میاندازند(رمانتیسم، فمنیسم، اخلاق و... )، همهی آنها را مردِ آلفا پیشاپیش و بطور خودکار در اختیار دارد، بنابراین مردِ آلفا هرگز خود را ملزم به این نمیداند که مودب باشد، فروتن باشد، اخلاقمدار باشد، آرام باشد و ... همهی اینها در مردانِ دیگر روشهایی برای رسیدن به زنان هستند، آلفا این را بدون کمترین تلاشی در اختیار دارد و این است که تخماش هم نیست که دیگران در موردش چه فکر میکنند.
Dariush
08-07-2014, 08:32 PM
حالا که امیر گرامی اینجا هستند من فرصت را غنیمت میشمارم و یکی دو پرسش از ایشان میپرسم.
امیر یکبار بطور خصوصی به من گفتند که بزنم تو کار فروشندگی به خصوص فروشندگی مانتو چونکه برای خروج از انزوا و بالا بردن مهارتهای تعاملات احتماعی به خصوص در موردِ زنان بسیار کارآ است. من در این مورد با ایشان موافق هستم اما یک موضوعی هست و آن اینکه مثلا راننده تاکسی بودن هم شاید به اندازهی مانتوفروشی کارآ باشد اما همهی مشاغلِ اینچنینی آیا در نظر دختران چیپ و سطح پائین نیستند؟ منظور اینکه من احساس میکنم مثلا عنوان مهندس یا دکتر کاریزمای خیلی بیشتر نزد دختران خواهند داشت و شاید بتواند تا حد زیادی کمبود و نقایص مهارتهای اجتماعی را هم پوشش بدهد. اینطور نیست؟
پرسش بعدی که در واقع یک درخواست در مورد راههای دک کردن است! این مهارتیست بسیار حیاتی و فوری برای همگان. برای غربیها شاید این موردِ چندان مهمی نباشد، چرا که آنجا برهم زدنِ یک رابطه بسیار سادهتر از اینجاست.
و اما در نهایت اینکه این روحیهی بتابودگی به این سادگیها دستبردار نیست! ببینید، مثلا در مواجهه با دختری که چندیست با من دوست است، وقتی که میگوید: داریوش پس تکلیف ازدواجِ ما چی میشه، نمیخوای به آینده فکر کنی؟ من میدانم که اینجا باید چه بگویم (از همانهایی که شما گفتید) اما دانستنِ آن مهم نیست، توانستناش است که مهم است. من البته این را برای خودم نمیپرسم، من از پساش خوب برمیآیم، برای یکی دو نفر از دوستانِ نزدیک خودم است. پس از اینکه من به آنها در مورد این شرایط و کاری که باید بکنند، میگفتند که اگرچه حرفهایت یادمان بود، اما انگار زبانمان بند آمده بود. در واقع میخواستم بدانم که آیا شما راهی برای عملی کردن و خودکاروار کردنِ این روشها برای کسی که سالهای سالها بتا بوده میشناسید؟
Ouroboros
08-08-2014, 08:46 AM
حالا که امیر گرامی اینجا هستند من فرصت را غنیمت میشمارم و یکی دو پرسش از ایشان میپرسم.
امیر یکبار بطور خصوصی به من گفتند که بزنم تو کار فروشندگی به خصوص فروشندگی مانتو چونکه برای خروج از انزوا و بالا بردن مهارتهای تعاملات احتماعی به خصوص در موردِ زنان بسیار کارآ است. من در این مورد با ایشان موافق هستم اما یک موضوعی هست و آن اینکه مثلا راننده تاکسی بودن هم شاید به اندازهی مانتوفروشی کارآ باشد اما همهی مشاغلِ اینچنینی آیا در نظر دختران چیپ و سطح پائین نیستند؟ منظور اینکه من احساس میکنم مثلا عنوان مهندس یا دکتر کاریزمای خیلی بیشتر نزد دختران خواهند داشت و شاید بتواند تا حد زیادی کمبود و نقایص مهارتهای اجتماعی را هم پوشش بدهد. اینطور نیست؟
ببینید «پرستیژ» به کلی نشانهای برای گواهی آنست که شما توان حمایت اقتصادی از زن را دارید، و تاج سر مرد بتاست. مرد آلفا به آن نیازی ندارد زیرا خودش به تنهایی (بخوانید ژنهای مرغوبی که سر سفره میآورد) برای زن کافیست و نیازی به عناصر ثانویه، از قبیل ثروت، پرستیژ، جایگاه اجتماعی و ... ندارد. بازی تلاش برای تبدیل شدن به مرد دوم است نه تبدیل شدن به مرد اول.
یک زمانی زنان توان مراقبت مالی از خودشان را نداشتند، اینست که با آقای دکتر ازدواج میکردند و با آقای لولهکش او را کاکاولد میکردند. امروز که توان اقتصادیشان بیشتر شده، دیگر طرف اقای دکتر نمیروند مگر زمانی که دیگر هیچ آقای لولهکشی به طرفشان نمیآید.
ضمنا من الان کفش زنانه فروشی را ترجیح میدهم، مانتوفروشی بسیار دشوار شده و اماکن دائم موی دماغ است.
پرسش بعدی که در واقع یک درخواست در مورد راههای دک کردن است! این مهارتیست بسیار حیاتی و فوری برای همگان. برای غربیها شاید این موردِ چندان مهمی نباشد، چرا که آنجا برهم زدنِ یک رابطه بسیار سادهتر از اینجاست.
خدمت شما (http://www.daftarche.com/%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%85%D8%B1%D8%AF-36/%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%D8%B4-1415/%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D9%87-11.html#post72309)
راستش راههای چندان موثری برای این کار وجود ندارد، بعضی که زیادی در منجلاب فرو رفتهاند از بتابازی درآوردن استفاده میکنند، بعضی از آغاز چنان رفتار میکنند که زن خیال وبالبازی هم به ذهنش خطور نکند. واقعیت اینست که بیشتر زنان(اکثریت مطلق)اعتماد بنفس لازم برای متوهم شدن پیرامون یک مرد جذاب را ندارند، مگر آنکه خود مرد سیگنالهایی به او مخابره بکند مبنی بر اینکه چیزی فراتر از سکس خشک و خالی در انتظار او خواهد بود. من آنهایی که به ذهنم میرسید را نوشتم.
و اما در نهایت اینکه این روحیهی بتابودگی به این سادگیها دستبردار نیست! ببینید، مثلا در مواجهه با دختری که چندیست با من دوست است، وقتی که میگوید: داریوش پس تکلیف ازدواجِ ما چی میشه، نمیخوای به آینده فکر کنی؟ من میدانم که اینجا باید چه بگویم (از همانهایی که شما گفتید) اما دانستنِ آن مهم نیست، توانستناش است که مهم است. من البته این را برای خودم نمیپرسم، من از پساش خوب برمیآیم، برای یکی دو نفر از دوستانِ نزدیک خودم است. پس از اینکه من به آنها در مورد این شرایط و کاری که باید بکنند، میگفتند که اگرچه حرفهایت یادمان بود، اما انگار زبانمان بند آمده بود. در واقع میخواستم بدانم که آیا شما راهی برای عملی کردن و خودکاروار کردنِ این روشها برای کسی که سالهای سالها بتا بوده میشناسید؟
شما نباید نقشی را که هورمنها در رفتارتان ایفا میکنند نادیده بگیرید. تستسترون بطور اخص، با میزان خودخواهی، طلبکاری جنسی و خودپسندی مردان ارتباط مستقیم دارد، و راه افزایش آن نیز وزنه زدن است. شش ماه تمرین با وزنه و رسیدن سطوح تستسترونتان به حد نرمال از ۹۰٪ مردان ایرانی جلو میزنید ، تلاش مردان دیگر برای اعمال سلطه بر خودتان را با خشونت جواب میدهید و تلاش زنان برای فریب عاطفی/جنسی را با تحکم پس میزنید، خودتان را شایسته و حتی شاید طلبکار رابطهی جنسی با زنان تلقی میکنید و در همه حال و همه جا جنبهی «جنسی» ماجرا را فراموش نمیکنید. اگر ورزش خالی اثر نداشت، میتوانید از این روش (http://www.webmd.com/men/guide/testosterone-replacement-therapy-is-it-right-for-you) برای بهبود سطوح هورمنی خودتان استفاده بکنید. تمام این مردان نرمپستان ِ زنصفت پخمهای که میبینید از کمبود شدید تستسترون رنج میبرند.
Russell
08-08-2014, 09:59 AM
شما نباید نقشی را که هورمنها در رفتارتان ایفا میکنند نادیده بگیرید. تستسترون بطور اخص، با میزان خودخواهی، طلبکاری جنسی و خودپسندی مردان ارتباط مستقیم دارد، و راه افزایش آن نیز وزنه زدن است. شش ماه تمرین با وزنه و رسیدن سطوح تستسترونتان به حد نرمال از ۹۰٪ مردان ایرانی جلو میزنید ، تلاش مردان دیگر برای اعمال سلطه بر خودتان را با خشونت جواب میدهید و تلاش زنان برای فریب عاطفی/جنسی را با تحکم پس میزنید، خودتان را شایسته و حتی شاید طلبکار رابطهی جنسی با زنان تلقی میکنید و در همه حال و همه جا جنبهی «جنسی» ماجرا را فراموش نمیکنید. اگر ورزش خالی اثر نداشت، میتوانید از این روش برای بهبود سطوح هورمنی خودتان استفاده بکنید. تمام این مردان نرمپستان ِ زنصفت پخمهای که میبینید از کمبود شدید تستسترون رنج میبرند.
این اتفاقا مرا این چند وقته مرا کنجکاو کرده بود، مخصوصا رفیقمان در DangerandPlay زیاد دربارهاش مینویسد. قدری بیشتر توضیح میدهید، در همین لینک که گذاشتی نوشته عوارض دارد و باید با مشورت پزشک باشد.
Ouroboros
08-08-2014, 10:18 AM
این اتفاقا مرا این چند وقته مرا کنجکاو کرده بود، مخصوصا رفیقمان در DangerandPlay زیاد دربارهاش مینویسد. قدری بیشتر توضیح میدهید، در همین لینک که گذاشتی نوشته عوارض دارد و باید با مشورت پزشک باشد.
راستش منهم غنیترین منبعی که در اینباره میشناسم همان دنجراندپلی است، من خودم از اینها استفاده نمیکنم چون تستسترونم از طریق وزنه زدن به بالاتر از حد نرمال رسیده! اما در همین ایران مربی که پیر این کار باشد زیاد است. اول شش ماه وزنه بزنید، خواب خودتان را درست بکنید، غذایتان را درست بکنید، چربی بدن را به زیر ۱۰٪ برسانید، بعد یک آزمایش بدهید و در صورت «متوسط» بودن یا پائین بودن یک دوره استروئید مصرف بکنید. نظر من اینست. تکتک مردانی که زیر نظر من به باشگاه رفتهاند در کمتر از شش ماه سطوح تستسترون مطلوبی پیدا کردهاند و زندگیشان تغییر کرده.
شما وزنه میزنید؟
Russell
08-08-2014, 10:29 AM
راستش منهم غنیترین منبعی که در اینباره میشناسم همان دنجراندپلی است، من خودم از اینها استفاده نمیکنم چون تستسترونم از طریق وزنه زدن به بالاتر از حد نرمال رسیده! اما در همین ایران مربی که پیر این کار باشد زیاد است. اول شش ماه وزنه بزنید، خواب خودتان را درست بکنید، غذایتان را درست بکنید، چربی بدن را به زیر ۱۰٪ برسانید، بعد یک آزمایش بدهید و در صورت «متوسط» بودن یا پائین بودن یک دوره استروئید مصرف بکنید. نظر من اینست. تکتک مردانی که زیر نظر من به باشگاه رفتهاند در کمتر از شش ماه سطوح تستسترون مطلوبی پیدا کردهاند و زندگیشان تغییر کرده.
شما وزنه میزنید؟
الان نه، ولی قبلا (یکی دو سال پیش) یکی دوسالی میزدم، البته اثر مثبت کلی آنرا هم حس میکردم ولی خوب از خیلی فاکتورها میتواند ناشی شده باشد. در آن زمان رشد من پس از مدتی متوقف شد (به علت آشنایی نادرست، مربی بد و...) و همان شد که دلزده و خسته شدم. ولی الان که فکر میکنم گمانم اینست که شاید این تنبلی و کمانرزی بودنم در اصل ریشهاش هرمونی باشد.
Ouroboros
08-08-2014, 10:54 AM
الان نه، ولی قبلا (یکی دو سال پیش) یکی دوسالی میزدم، البته اثر مثبت کلی آنرا هم حس میکردم ولی خوب از خیلی فاکتورها میتواند ناشی شده باشد. در آن زمان رشد من پس از مدتی متوقف شد (به علت آشنایی نادرست، مربی بد و...) و همان شد که دلزده و خسته شدم. ولی الان که فکر میکنم گمانم اینست که شاید این تنبلی و کمانرزی بودنم در اصل ریشهاش هرمونی باشد.
خیلی احتمال زیادی دارد. حواسپرتی، بیحوصلگی، خجالتی بودن، پرخوابی، کمخوابی، لاغری، چاقی... همه میتوانند با تستسترون در ارتباط باشند، و در خیلی از موارد، حقیقتا هستند! بروید پیش یک پزشک عمومی درمانگاه و بخواهید که یک آزمایش برای اندازهگیری سطوح تستسترون برایتان بنویسد، همینطور قند و چربی و استروژن و تیروئید. بگویید موهایم ریزش دارد اگر نمیخواهید دلیل حقیقی را با او در میان بگذارید.
Parisa
08-08-2014, 06:23 PM
- دختر: تنهایی اومدی دختر بازی؟
- بازیکن: نه، سه تا از دوستام رو هم آوردم(در حالی که کیرش را در دست گرفته و حواله میدهد)
- دختر: وای چقدر بیادب..
- بازیکن: ممنون که توجه کردی، بگو ببینم، بیشتر از هرچی عاشق چه چیز مردهای بیادب هستی..؟
من نمیدونم کسی واقعا این چرندیات رو جدی میگیره؟ توهم آدما تا کجا میتونه ادامه داشته باشه که به همچین جایی برسه! شما واقعا فکر میکنی با این توهینها و بی ادبی ها کسی جز دخترای خیابانی و لاشی به شما پا میدن آخه؟ من اگر دوست پسرم بخاد به این شکل به من توهین بکنه و شخصیت منو تخریب کنه کمتر از یه سیلی آبدار نباید انتظار داشته باشه!
Ouroboros
08-08-2014, 06:40 PM
من نمیدونم کسی واقعا این چرندیات رو جدی میگیره؟ توهم آدما تا کجا میتونه ادامه داشته باشه که به همچین جایی برسه! شما واقعا فکر میکنی با این توهینها و بی ادبی ها کسی جز دخترای خیابانی و لاشی به شما پا میدن آخه؟ من اگر دوست پسرم بخاد به این شکل به من توهین بکنه و شخصیت منو تخریب کنه کمتر از یه سیلی آبدار نباید انتظار داشته باشه!
خوشآمدید،
از کجا میدانید که سیلی آبدار خوردن هدف ما نباشد؟ آن ماجرای عبید زاکانی را شنیدهاید که درویشی به در خانهای رفت؟ :e057:
دیگر آنکه «لاشی» کدام است؟ آیا زنان آزادیطلبی که میخواهند سکشوالیتهی خود را بیازمایند «لاشی» هستند؟ این حرفها تحقیر خواهران معنوی خودتان است. شما باید ببینید خودتان چه مشکلی دارید که آزاداندیشی زنان دیگر مزاحمتان میشود.. :e402:
Parisa
08-08-2014, 06:55 PM
از کجا میدانید که سیلی آبدار خوردن هدف ما نباشد؟ آن ماجرای عبید زاکانی را شنیدهاید که درویشی به در خانهای رفت؟
؟!
اوه! یعنی اینقد در کف هستید که از سیلی خوردن هم لذت میبرید؟
ولی بدبختی اینه که بعد از سیلی چیز دیگه ای در انتظارتون نیست!
دیگر آنکه «لاشی» کدام است؟ آیا زنان آزادیطلبی که میخواهند سکشوالیتهی خود را بیازمایند «لاشی» هستند؟ این حرفها تحقیر خواهران معنوی خودتان است. شما باید ببینید خودتان چه مشکلی دارید که آزاداندیشی زنان دیگر مزاحمتان میشود..
این من نیستم که اونها را تقبیح یا سرزنش می کنم، حتی از وقتی که دارم از واژه هایی مثل لاشی یا خیابانی استفاده می کنم، بلکه این شما هستید که چنین اینکارو میکنید وقتی که از پرهیز کردن از زنهای لاشی حرف میزنید و ... من فقط از نشانه های کلامی خودتون برای انتقال منظورم استفاده کردم.
ضمنا سوال من هنوز سر جاش هست و بدون جواب مونده: چه کسی به کسی که به شخصیتش توهین میکنه علاقه مند میشه واقعا؟ شما گویا دارید رویاپردازی میکنید گرامی! تنها شاید اشخاص بی مایه و دون صفت باشند که از این ارازل بازی های به ظاهر بامزه خوششون بیاد. یک دختر متشخص همانقدر از این شوخی های خیابانی خوشش میاد که شما از شوخی های خیابانی دوستان پسرتون.
Ouroboros
08-08-2014, 07:18 PM
اوه! یعنی اینقد در کف هستید که از سیلی خوردن هم لذت میبرید؟
ولی بدبختی اینه که بعد از سیلی چیز دیگه ای در انتظارتون نیست!
البته، سیلی خوردن از دختران زیباروی آنچنانی میتواند لذتبخش باشد، همانطورکه بوسههای دختران معمولی «دارای شخصیت خوب» دردآورست. :e404:
این من نیستم که اونها را تقبیح یا سرزنش می کنم، حتی از وقتی که دارم از واژه هایی مثل لاشی یا خیابانی استفاده می کنم، بلکه این شما هستید که چنین اینکارو میکنید وقتی که از پرهیز کردن از زنهای لاشی حرف میزنید و ... من فقط از نشانه های کلامی خودتون برای انتقال منظورم استفاده کردم.
این نقد جالبیست، ولی درست نیست. بازی را میتوان با میزان لاشی بودن دختر تنظیم کرد، دختری که وسط خیابان با صدای بلند از شما میپرسد «تنهایی اومدی دختربازی» ، آنقدر لاشیست که اشارهی شما به «دوستتان» را هم تحمل بکند، دختر دیگری که گهتست میکند «من با مردای غریبه حرف نمیزنم» و کمتر لاشیست، جواب متناسب و درخور میشوند که «پدر و مادرتم یه روزی غریبه بودن».
ضمنا سوال من هنوز سر جاش هست و بدون جواب مونده: چه کسی به کسی که به شخصیتش توهین میکنه علاقه مند میشه واقعا؟ شما گویا دارید رویاپردازی میکنید گرامی! تنها شاید اشخاص بی مایه و دون صفت باشند که از این ارازل بازی های به ظاهر بامزه خوششون بیاد. یک دختر متشخص همانقدر از این شوخی های خیابانی خوشش میاد که شما از شوخی های خیابانی دوستان پسرتون.
من اتفاقا عاشق شوخیهای خیابانی دوستان پسرم هستم، اصلا هر وقت به رفقا میرسم تا یک انگشتی به آن فرزاد پدرسوخته نرسانم آرام نمیگیرم، یکبار وسط پارک ملت شلوارش را کشیدم پائین... تا خود ونک دنبالم دوید:e057:
Parisa
08-08-2014, 07:35 PM
البته، سیلی خوردن از دختران زیباروی آنچنانی میتواند لذتبخش باشد، همانطورکه بوسههای دختران معمولی «دارای شخصیت خوب» دردآورست.
پس فکر کنم دو سه تا سیلی از من که بخورید ارضا می شید:e415:
این نقد جالبیست، ولی درست نیست. بازی را میتوان با میزان لاشی بودن دختر تنظیم کرد، دختری که وسط خیابان با صدای بلند از شما میپرسد «تنهایی اومدی دختربازی» ، آنقدر لاشیست که اشارهی شما به «دوستتان» را هم تحمل بکند، دختر دیگری که گهتست میکند «من با مردای غریبه حرف نمیزنم» و کمتر لاشیست، جواب متناسب و درخور میشوند که «پدر و مادرتم یه روزی غریبه بودن».
آهان! خب بازم اشکال سر جاش هست. ببینید در واقع نوع عباراتی که شما استفاده می کنید شاید زیاد مهم نباشه، رفتارتون به خودی خود توهین امیز و بی ادبانه هستش. من خودم رو میزارم جای شخصیت اون دختری که شما باهاش همچین برخوردایی میکنین و میبینم که به هیچ وجه نمیتونم همچین شخصیت بی ادبی رو تحمل کنم.
ببینید شما باید بدونید که تمامِ اینهایی که میگید شاید مدت کوتاهی برای دختر جذاب باشه، اما بعد از اون خیلی زود از این شوخی های زشت و بی ادبانه دلزده میشه و میره پی کارش.
من اتفاقا عاشق شوخیهای خیابانی دوستان پسرم هستم، اصلا هر وقت به رفقا میرسم تا یک انگشتی به آن فرزاد پدرسوخته نرسانم آرام نمیگیرم، یکبار وسط پارک ملت شلوارش را کشیدم پائین... تا خود ونک دنبالم دوید
اگر اینطوری نبودید تعجب میکردم. از کسی که اینجا همچین چیزایی مینویسه نمیشه بیشتر از این هم انتظار داشت. یاد اون دو تا بازیکن پرسپولیس افتادم که تو زمین فوتبال با هم شوخی دستی میکردن:e412:.
Ouroboros
08-09-2014, 09:43 AM
پس فکر کنم دو سه تا سیلی از من که بخورید ارضا می شید
بیشتر دختران از زیبایی خودشان برداشتی «خوشبینانه» دارند و گمان میکنند جزو سیلیزنها هستند، ولی کار به پای میز معامله که میرسد ۹۹.۹٪ آنها روی دو زانو برای سیلی خوردن التماس میکنند. :e405:
آهان! خب بازم اشکال سر جاش هست. ببینید در واقع نوع عباراتی که شما استفاده می کنید شاید زیاد مهم نباشه، رفتارتون به خودی خود توهین امیز و بی ادبانه هستش. من خودم رو میزارم جای شخصیت اون دختری که شما باهاش همچین برخوردایی میکنین و میبینم که به هیچ وجه نمیتونم همچین شخصیت بی ادبی رو تحمل کنم.
بله همینست، نمیتوانید او را تحمل بکنید و دلتان میخواهد بگیرید ادبش بکنید، نشانش بدهید دنیا دست کیست، پسرهی پر رو، فکر کرده کیست؟ چنان او را به زانو دربیاورم، حالا ببنیید، درستش میکنم، همین امشب... در همان حال، بتای مؤدب دست به سینهی پیشبینیپذیر ِ ملالآور، منتظر است فرصت بکنید و بیستمین اساماس او را بعد از چهار ساعت تأخیر پاسخ بدهید و رستورانی که قرار است فردا جمع دوستانتان را غذا بدهد تعیین بکنید. :e057:
به هر حال پسر با ادب ِ باشخصیت آن بیرون زیاد است، شما میتوانید بروید با آنها، دلتان هم برای ما نسوزد کارمان راه نیافتاد خبرتان میکنیم.
ببینید شما باید بدونید که تمامِ اینهایی که میگید شاید مدت کوتاهی برای دختر جذاب باشه، اما بعد از اون خیلی زود از این شوخی های زشت و بی ادبانه دلزده میشه و میره پی کارش.
برای من بیست دقیقه کافیست، برخی دوستان هستند که تریاک میزنند و شاید تا یک ساعت هم طول بکشد، بعد از آن هرجا رفت به سلامت. :e411:
پ.ن: Dariush این لاس خشکهها را به آن جستارهای کناری منتقل بکنید لطفا.
Anarchy
08-09-2014, 10:54 AM
پ.ن: @Dariush (http://www.daftarche.com/member.php?u=299) این لاس خشکهها را به آن جستارهای کناری منتقل بکنید لطفا.
منتقل شد :e417: !!
Russell
08-09-2014, 11:15 AM
پیرامون بازی بازیکنان میگویند بازی روی زنان میانه کتر از 6-7 سختتر کارایی دارد (بخاطر سختتر بودن نگ زدن و...) و همچنین تور کردن زنان زیبا سخت است(حداقل برای اکثریت مردان). برای کارایی بهتر بازی بر زنان میانهتر باید اصلاحاتی در استراتژی اتخاذ شده باشد، توضیحی دراینباره داری امیر جان؟
Ouroboros
08-09-2014, 12:02 PM
پیرامون بازی بازیکنان میگویند بازی روی زنان میانه کتر از 6-7 سختتر کارایی دارد (بخاطر سختتر بودن نگ زدن و...) و همچنین تور کردن زنان زیبا سخت است(حداقل برای اکثریت مردان). برای کارایی بهتر بازی بر زنان میانهتر باید اصلاحاتی در استراتژی اتخاذ شده باشد، توضیحی دراینباره داری امیر جان؟
در تجربهی من سختترین زنان همین ۶ و ۷ ها هستند، چون نه آنقدر زشت هستند که مردان جذاب به طرفشان نروند، نه آنقدر زیبا هستند که مردان بتا فاقد اعتماد بنفس نزدیک شدن به آنها باشند. در نتیجهی این پرطرفداری، از همه لاشیتر، از همه متوهمتر و از همه سختتر هستند. باید نگهای اتمی به آنها بزنید و لحظهای در برابرشان تسلیم نشوید. زنان بالاتر از ۷، خوب به ارزش خودشان واقفند، اما باز مرد بازیکن را جذاب مییابند چون هیچ مرد دیگری آن بیرون نیست که ادای تنگها را برایشان در بیاورد و حتی لحظهای وانمود بکند که اصلا زیبا نیستند. البته این به معنای آن نیست که زن بالای ۷ «آسان» است، صرفا به این معنیست که اگر از فردا شروع بکنید به دختران +۷ پیشنهاد دوستی دادن و بازی کردن، خیلی زود سورپرایز خواهید شد.
زنان زشت ارزشی ندارند و به این بیارزشی واقف هستند، اینست که به مردی که با آنها بازی میکند بسیار بدبین هستند، و چون اعتماد بنفس ارتباط با مردان جذاب را ندارند دائم از خودشان میپرسند این برای چه اصلا دارد با من حرف میزند و میرود به دشت کربلا. ضمن اینکه باید خیلی، خیلی بازنده باشید که بخواهید با بازی بروید سراغ زن از ۵ کمتر.
Russell
08-09-2014, 12:17 PM
در تجربهی من سختترین زنان همین ۶ و ۷ ها هستند، چون نه آنقدر زشت هستند که مردان جذاب به طرفشان نروند، نه آنقدر زیبا هستند که مردان بتا فاقد اعتماد بنفس نزدیک شدن به آنها باشند. در نتیجهی این پرطرفداری، از همه لاشیتر، از همه متوهمتر و از همه سختتر هستند. باید نگهای اتمی به آنها بزنید و لحظهای در برابرشان تسلیم نشوید. زنان بالاتر از ۷، خوب به ارزش خودشان واقفند، اما باز مرد بازیکن را جذاب مییابند چون هیچ مرد دیگری آن بیرون نیست که ادای تنگها را برایشان در بیاورد و حتی لحظهای وانمود بکند که اصلا زیبا نیستند. البته این به معنای آن نیست که زن بالای ۷ «آسان» است، صرفا به این معنیست که اگر از فردا شروع بکنید به دختران +۷ پیشنهاد دوستی دادن و بازی کردن، خیلی زود سورپرایز خواهید شد.
زنان زشت ارزشی ندارند و به این بیارزشی واقف هستند، اینست که به مردی که با آنها بازی میکند بسیار بدبین هستند، و چون اعتماد بنفس ارتباط با مردان جذاب را ندارند دائم از خودشان میپرسند این برای چه اصلا دارد با من حرف میزند و میرود به دشت کربلا. ضمن اینکه باید خیلی، خیلی بازنده باشید که بخواهید با بازی بروید سراغ زن از ۵ کمتر.
منظور من هم زبالهگردی نبود، پس بنظرت برای زنان میانه (و نه زشت) باید کالیبر نگها را بالا برد و به سمت تشدید رفت.
Alice
08-09-2014, 04:19 PM
پریسا جون پای حرف اینا بشینی صب تا شب دارن درباره دختربازی حرف می زنن! دیگه خودت حساب کن دغدغه های زندگیشون تا چه حدیه ! ╍●‿●╍
Parisa
08-09-2014, 05:48 PM
بیشتر دختران از زیبایی خودشان برداشتی «خوشبینانه» دارند و گمان میکنند جزو سیلیزنها هستند، ولی کار به پای میز معامله که میرسد ۹۹.۹٪ آنها روی دو زانو برای سیلی خوردن التماس میکنند.
حیف که گرفتاری های امنیتی دست و پای ما رو بسته وگرنه یه عکس از نیم رخم میزاشتم تا آب از لب و لوچه تون آویزون بشه و بدونید با کی دارید حرف می زنید:e52d:
بله همینست، نمیتوانید او را تحمل بکنید و دلتان میخواهد بگیرید ادبش بکنید، نشانش بدهید دنیا دست کیست، پسرهی پر رو، فکر کرده کیست؟ چنان او را به زانو دربیاورم، حالا ببنیید، درستش میکنم، همین امشب... در همان حال، بتای مؤدب دست به سینهی پیشبینیپذیر ِ ملالآور، منتظر است فرصت بکنید و بیستمین اساماس او را بعد از چهار ساعت تأخیر پاسخ بدهید و رستورانی که قرار است فردا جمع دوستانتان را غذا بدهد تعیین بکنید.
به هر حال پسر با ادب ِ باشخصیت آن بیرون زیاد است، شما میتوانید بروید با آنها، دلتان هم برای ما نسوزد کارمان راه نیافتاد خبرتان میکنیم.
راستش من که فکر میکنم شما هم کمتر از بقیه اهلِ خودارضایی نیستید و احتمالا اینهایی هم که اینجا نوشتید عمدتا حاصل اندیشیدن و تخیل مداوم به سوژه های جنسی در حین آنکارهاست.نه؟
معلوم است که من از مردِ پخمه و دوزاری خوشم نمیاد و ترجیح میدم ولی این اصلا به این معنی نیست که بتونم اون رزلی که شما توصیفش میکنید رو تحمل بکنم. خنده داره واقعا! من میدونی از چی تعجب میکنم؟از اینکه آدمایی مثل شما، که روشنفکر و اندیشمند هستید، وقتی اینقدر حشری هستند، اون بقیه دیگه فکر کنم به جای خون تو رگشون منی وجود داشته باشه:e409:.
برای من بیست دقیقه کافیست، برخی دوستان هستند که تریاک میزنند و شاید تا یک ساعت هم طول بکشد، بعد از آن هرجا رفت به سلامت.
اه... مسخره! میشه یه کم جدی و موقر باشید؟
پریسا جون پای حرف اینا بشینی صب تا شب دارن درباره دختربازی حرف می زنن! دیگه خودت حساب کن دغدغه های زندگیشون تا چه حدیه ! ╍●‿●╍
سلام عزیزم، خوبی؟ آلیس شما با اینها چطور تونستید یکی دو سال دووم بیارید؟ من فکر می کردم اخرین گونه های اینها 1400 سال پیش با محمد نبی نابود شده!
Ouroboros
08-09-2014, 05:54 PM
پریسا جون پای حرف اینا بشینی صب تا شب دارن درباره دختربازی حرف می زنن! دیگه خودت حساب کن دغدغه های زندگیشون تا چه حدیه ! ╍●‿●╍
فعلا تنکس یکدیگر را محکم بفشارید، حد و اندازهاش دستتان میآید! :e105:
Alice
08-09-2014, 05:56 PM
پریسا این امیر قبلن اصن اینطوری نبود ؛ خعلی خفن بود ! الان یکسالی می شه یهو انقلاب شخصیتی پیدا کرده و اینطوری شده! قبلن بهش گفتم شخصیت قبلیش خیلی دوس داشتنی بود... اما این یکی بدرد سطل آشغال می خوره! چن ماهی فقط خودشون بودن و از این حرفا می زدن فک کردن خبریه! حالا فعلن من و تو داریم یه ارتش جمع می کنیم تا باهاشون مقابله کنیم.
Ouroboros
08-09-2014, 06:05 PM
حیف که گرفتاری های امنیتی دست و پای ما رو بسته وگرنه یه عکس از نیم رخم میزاشتم تا آب از لب و لوچه تون آویزون بشه و بدونید با کی دارید حرف می زنید
پیداست ماهها پشت در این امامزاده دخیل بسته بودهاید و یک دم از کنار آن تکان نمیخوردهاید که اینچنین از کاربران پرسابقهی اینجا هم بیشتر و بهتر به گرفتاریهای امنیتی آشنایید. باید از عوارض کار نکردن بازی و جذاب نبودن ما باشد. :e05a:
راستش من که فکر میکنم شما هم کمتر از بقیه اهلِ خودارضایی نیستید و احتمالا اینهایی هم که اینجا نوشتید عمدتا حاصل اندیشیدن و تخیل مداوم به سوژه های جنسی در حین آنکارهاست.نه؟
معلوم است که من از مردِ پخمه و دوزاری خوشم نمیاد و ترجیح میدم ولی این اصلا به این معنی نیست که بتونم اون رزلی که شما توصیفش میکنید رو تحمل بکنم. خنده داره واقعا! من میدونی از چی تعجب میکنم؟از اینکه آدمایی مثل شما، که روشنفکر و اندیشمند هستید، وقتی اینقدر حشری هستند، اون بقیه دیگه فکر کنم به جای خون تو رگشون منی وجود داشته باشه
فعلا که شما دارید از در نیامده پیرامون زندگی جنسی من خیالپردازی میکنید. :e404:
ضمنا مردان هرچه روشنفکرتر و اندیشمندتر باشند حشریتر میشوند، آینده نیاز به روشنفکر و اندیشمند زیادی دارد و ژنهای مرغوب را باید هرچه بیشتر پخش کرد.
سلام عزیزم، خوبی؟ آلیس شما با اینها چطور تونستید یکی دو سال دووم بیارید؟ من فکر می کردم اخرین گونه های اینها 1400 سال پیش با محمد نبی نابود شده!
البته ایشان هم همچین «دوام» نیاوردند، دو سه باری تا مرز جنون و خودزنی و خودزدایی... رفتند!
خوبی شما اینست که حالات روانیتان را کسی نخواهد توانست به گردن ما بیاندازد، از آغاز همینطوری آمدهاید. :e417:
Alice
08-09-2014, 06:10 PM
نخیرم من ب پریسا گفتم که یه وقت عکسشو نذاره ! ولی اگه ازش خواهش کنید شاید توی پیام خصوصی واستون ارسال کرد... (>‿♥)
Ouroboros
08-09-2014, 06:11 PM
پریسا این امیر قبلن اصن اینطوری نبود ؛ خعلی خفن بود ! الان یکسالی می شه یهو انقلاب شخصیتی پیدا کرده و اینطوری شده! قبلن بهش گفتم شخصیت قبلیش خیلی دوس داشتنی بود... اما این یکی بدرد سطل آشغال می خوره! چن ماهی فقط خودشون بودن و از این حرفا می زدن فک کردن خبریه! حالا فعلن من و تو داریم یه ارتش جمع می کنیم تا باهاشون مقابله کنیم.
بیادب،
برو اون گوشه وایسا. شش تا خطکش به خودت بزن تا اجازه بدم بازم حرف بزنی. :e059::e411:
Ouroboros
08-09-2014, 06:14 PM
نخیرم من ب پریسا گفتم که یه وقت عکسشو نذاره ! ولی اگه ازش خواهش کنید شاید توی پیام خصوصی واستون ارسال کرد... (>‿♥)
عجب زن تیپیکی هستی شما آلیس، میخواهید این «قدرتی» که در جهان حقیقی دارید را به هر قیمتی شده، حتی دستگیر شدن توسط عناصر نظام باز پس بگیرید. اینست که از خودتان عکس و لینک فیسبوک و چه میدانم اینها ارسال میکنید. به شما، و به این دوستدختر جدیدتان یادآوری میکنم که این کار بسیار خطرناک است و از آن بپرهیزید. ضمن اینکه اینجا موثر هم نخواهد بود و برای من فرقی نمیکند پشت آیدی آلیس و پریسا و پریماه زن نشسته یا پیرمرد نشسته یا دختر جوان ۱۰ از ۱۰ نشسته، برای من شما مثل خواهران کوچکم هستید و هیچ میل جنسی بهتان ندارم، اینست تا ابد توسری و تودهنی خواهید خورد حتی اگر حوری بهشتی باشید.
Parisa
08-09-2014, 06:15 PM
پیداست ماهها پشت در این امامزاده دخیل بسته بودهاید و یک دم از کنار آن تکان نمیخوردهاید که اینچنین از کاربران پرسابقهی اینجا هم بیشتر و بهتر به گرفتاریهای امنیتی آشنایید. باید از عوارض کار نکردن بازی و جذاب نبودن ما باشد.
هیچ هم اینطور نیست، وقتمو از سر راه نیاوردم که بخوام واسه انتظارِ ورود به اینجا برای این حرفهای سخیف هدرشون بدم. اینجا هم که دیگه گاو پیشانی سفیده، کدوم خلی هست که ندونه انتشار عکس خودش اینجا خطرناکه؟ سطح توهمات داره کهکشانی میشه ها، مراقب باشید!
فعلا که شما دارید از در نیامده پیرامون زندگی جنسی من خیالپردازی میکنید.
ضمنا مردان هرچه روشنفکرتر و اندیشمندتر باشند حشریتر میشوند، آینده نیاز به روشنفکر و اندیشمند زیادی دارد و ژنهای مرغوب را باید هرچه بیشتر پخش کرد.
فعلا با این سوژه ای که به شما دادم خوش باشید و یک دور بروید تا بعد. عکس آواتارم رو میگم! فکر می کنید نمیدونم چرا نمیتونید یک کلمه مثلِ ادمیزاد حرف بزنید و همش میزنید به اون راه؟:e411:
پریسا این امیر قبلن اصن اینطوری نبود ؛ خعلی خفن بود ! الان یکسالی می شه یهو انقلاب شخصیتی پیدا کرده و اینطوری شده! قبلن بهش گفتم شخصیت قبلیش خیلی دوس داشتنی بود... اما این یکی بدرد سطل آشغال می خوره! چن ماهی فقط خودشون بودن و از این حرفا می زدن فک کردن خبریه! حالا فعلن من و تو داریم یه ارتش جمع می کنیم تا باهاشون مقابله کنیم.
بابا اینا نمونه ی بارز مردایی هستن که عقلشون لای پاشونه. بعد بهشون میگیم بهشون بر میخوره!
هنوز لشگر آماده نیست آلیس، بزار یه چندتا از دوستامو خبر کنم بیان یه کم به اینا بخندیم! سوژه ای هستن به خدا، چقدر بخندیم...:e415::e415::e415:
Ouroboros
08-09-2014, 06:27 PM
اینجا هم که دیگه گاو پیشانی سفیده
چطور؟ یک بندی از پیردخترها هستند که دوشنبه شبها دور هم جمع میشوند و پای نوشتههای ما به درگاه بیبی رقیه اشک تمنای شوهر میریزند؟
فکر می کنید نمیدونم چرا نمیتونید یک کلمه مثلِ ادمیزاد حرف بزنید و همش میزنید به اون راه؟
من به سیستم امتیازدهی اینجا وصل هستم، شما دقیقا ۸۸ پست دیگر فاصله دارید با لحظهی آنقدر مهم شدن که من بهتان فکر بکنم. :e404:
هنوز لشگر آماده نیست آلیس، بزار یه چندتا از دوستامو خبر کنم بیان..
4373
Ouroboros
08-09-2014, 06:39 PM
فعلا با این سوژه ای که به شما دادم خوش باشید و یک دور بروید تا بعد. عکس آواتارم رو میگم!
ممنون، اجازه بدهید لطف شما را جبران بکنم و تصویری به شما بدهم که بتوانید با آن خودارضایی بکنید:
4374
Parisa
08-09-2014, 06:43 PM
چطور؟ یک بندی از پیردخترها هستند که دوشنبه شبها دور هم جمع میشوند و پای نوشتههای ما به درگاه بیبی رقیه اشک تمنای شوهر میریزند؟
هه هه، آره، حتما دنبالِ یه کیسِ جلقی مثل شما هستیم! گذشت اون دوران ها عزیزم، الان دخترها اینقدر مستقل و قدرتمند هستند که بتونن بدون کنیزی واسه شما که مثلا بهشون نفقه بدید، واسه خودشون زندگی خوب و مرفهی داشته باشند.
من به سیستم امتیازدهی اینجا وصل هستم، شما دقیقا ۸۸ پست دیگر فاصله دارید با لحظهی آنقدر مهم شدن که من بهتان فکر بکنم.
فکر کردید نمیدونم اون بیرون یه دختر 5 هم بهتون محل نمیزاره که اومدید اینجا ناز و عشوه و طنازی میکنید واسه دخترا؟ جون من بگو این عکسی که گذاشتم واسه چند دفعه میتونه کار بکنه؟ فکر میکنید نمیدونم شما هم مثل همه مردای ایرونی با دیدن باسن زنا عنان از کف میدید و آب از لبتون یه متر آویزون میشه؟ همین یه پرسش منو جواب بدید دیگه کاری به کارتون ندارم!
Ouroboros
08-09-2014, 06:49 PM
اینجا را بنگرید شما را به خدا، کی بود همین چند ساعت پیش لاف «باشخصیتی» و «مودبی» میزد؟ :e412:
یکی دو پست دیگر اگر رد و بدل بشود پردههای چهار ساله اینجا پاره خواهد شد(و نه، منظورم آن پردههایی که سالهاست پاره شدهاند نیست). :e40f:
همین یه پرسش منو جواب بدید دیگه کاری به کارتون ندارم!
Please, but I'm starting to like you. You remind me of my firends dog, always barking, never biting...
Dariush
08-09-2014, 06:50 PM
پریسا؛
من گمان میکنم شما بهتر است از کلکل با امیر دست بردارید! او آنقدر در اینکار ابتکار و تجربه دارد که تا شما با همهی دوستان و رفقا و خواهران و همرزمان و ... حریف او نخواهید بود. مردانِ خیلی بتاتری هم در این انجمن هستند که میتوانید با آنها بیشتر سرگرم شوید، آنقدر بتا که هتا در انترنت هم باز بتا هستند.
یادی هم بکنیم از دوست قدیمی undead_knight
:e105:
Ouroboros
08-09-2014, 06:59 PM
پریسا؛
من گمان میکنم شما بهتر است از کلکل با امیر دست بردارید! او آنقدر در اینکار ابتکار و تجربه دارد که تا شما با همهی دوستان و رفقا و خواهران و همرزمان و ... حریف او نخواهید بود. مردانِ خیلی بتاتری هم در این انجمن هستند که میتوانید با آنها بیشتر سرگرم شوید، آنقدر بتا که هتا در انترنت هم باز بتا هستند.
یادی هم بکنیم از دوست قدیمی @undead_knight (http://www.daftarche.com/member.php?u=307)
:e105:
خردگرا هم آمد، بروید تا اینجا را نگشوده و آبرویمان جلوی او نرفته..
من زنها را همینجا نگاه میدارم شما و دوستان بروید بحثهای جدی و حسابی بکنید، یکی باید بپرد روی نارنجک بالاخره... :e40c:
Russell
08-09-2014, 07:00 PM
یادی هم بکنیم از دوست قدیمی @undead_knight
چقدر یاد میشود از آندد :e415:
Parisa
08-09-2014, 07:03 PM
اینجا را بنگرید شما را به خدا، کی بود همین چند ساعت پیش لاف «باشخصیتی» و «مودبی» میزد؟
همانطور که شما میزان ادب تون رو با میزانِ لاشی بودنِ دخترِ مربوطه سینک میکنید، ما هم به تقابل ....
:e402:
یکی دو پست دیگر اگر رد و بدل بشود پردههای چهار ساله اینجا پاره خواهد شد(و نه، منظورم آن پردههایی که سالهاست پاره شدهاند نیست).
هه هه، از زمانی که به انتظار خشک مغزی مردای جلغی ای مثل شما پایان دادم و پرده و بکارت و این چیزهای پوسیده رو گذاشتم کنار اعصاری هست که میگذره!
من گمان میکنم شما بهتر است از کلکل با امیر دست بردارید! او آنقدر در اینکار ابتکار و تجربه دارد که تا شما با همهی دوستان و رفقا و خواهران و همرزمان و ... حریف او نخواهید بود. مردانِ خیلی بتاتری هم در این انجمن هستند که میتوانید با آنها بیشتر سرگرم شوید، آنقدر بتا که هتا در انترنت هم باز بتا هستند.
خواهیم دید کی کم میاره!
Anarchy
08-09-2014, 07:14 PM
خواهیم دید کی کم میاره!
ضمن خوشامد گویی به شما ، از اونجایی که کم کم پست ها داره به سمت مسائل بی ربط و کل کل میره لطفا چنین بحث هایی رو در پاتوق شب نشینی دنبال کنید !!
Ouroboros
08-09-2014, 07:15 PM
همانطور که شما میزان ادب تون رو با میزانِ لاشی بودنِ دخترِ مربوطه سینک میکنید، ما هم به تقابل ....
... میزان لاشی بودنمان را با ادب شما تنظیم میکنیم. :e412:
هه هه، از زمانی که به انتظار خشک مغزی مردای جلغی ای مثل شما پایان دادم و پرده و بکارت و این چیزهای پوسیده رو گذاشتم کنار اعصاری هست که میگذره!
آفرین، شما در زندگی برنده شدهاید، جایزهاش اینست که تا آخر عمر به زندگی با مردان باشخصیت ِ مودب ِ فهمیده و کاربلد «محکوم» میشوید، از آنجا برای ما نامه بنویسید. :e415:
خواهیم دید کی کم میاره!
من همینجا اعلام کم آوردن میکنم، خشم شما دارد با هر پست افزایش مییابد و ما نمیخواهیم خدای ناکرده دچار دشواریهای خاصی بشوید، خاصه آنکه قرار است دوستانتان را به اینجا بیاورید و به انجمن رونق بدهید.. ببینم آنها هم به باشخصیتی و زیبایی خودتان هستند؟
ضمن خوشامد گویی به شما ، از اونجایی که کم کم پست ها داره به سمت مسائل بی ربط و کل کل میره لطفا چنین بحث هایی رو در پاتوق شب نشینی دنبال کنید !!
دوست گرامی اینها مایهی آبروریزی پاتوق است، یک جستاری در زبالهدانی باز بکنید به گمانم بهتر باشد!
Parisa
08-09-2014, 07:19 PM
ضمن خوشامد گویی به شما ، از اونجایی که کم کم پست ها داره به سمت مسائل بی ربط و کل کل میره لطفا چنین بحث هایی رو در پاتوق شب نشینی دنبال کنید !!
خنده داره واقعا!
کل کل رو از اول کی شروع کرد؟ یه بار دیگه برید پستا رو بخونید، ببینید من از اولش اصلا قصدم کل کل بود که شما اومدید از پست من کوت گرفتید (نه جناب اوروبورو) و هشدار میدید؟ جواب پستای من چطور داده شد؟
:e421:
Ouroboros
08-09-2014, 07:23 PM
یه بار دیگه برید پستا رو بخونید...
نه شما را به خدا، هر کاری بجز این، او چه گناهی کرده مگر که به چنین سرنوشتی شومی دچار بشود؟ از این رنج رهایش بکنید!
Russell
08-09-2014, 07:28 PM
... از این رنج رهایش بکنید!
lol lol
من چندوقتی بود که اینطور نخندیده بودم :)))
Anarchy
08-09-2014, 07:41 PM
خنده داره واقعا!
کل کل رو از اول کی شروع کرد؟ یه بار دیگه برید پستا رو بخونید، ببینید من از اولش اصلا قصدم کل کل بود که شما اومدید از پست من کوت گرفتید (نه جناب اوروبورو) و هشدار میدید؟ جواب پستای من چطور داده شد؟
:e421:
دوست عزیز
قصدم فقط حفظ نظم جستار بود نه جبهه گیری در مقابل شما ، اما اگر بخوایم دقیق نگاه کنیم آغاز گر کل کل و حمله شخصی خود شما در اولین پستتون بودید :
بازی : گفتگو - برگ 15 (http://www.daftarche.com/%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%85%D8%B1%D8%AF-36/%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%DA%AF%D9%81%D8%AA%DA%AF%D9%88-1486/%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D9%87-15.html#post72368)
- دختر: تنهایی اومدی دختر بازی؟
- بازیکن: نه، سه تا از دوستام رو هم آوردم(در حالی که کیرش را در دست گرفته و حواله میدهد)
- دختر: وای چقدر بیادب..
- بازیکن: ممنون که توجه کردی، بگو ببینم، بیشتر از هرچی عاشق چه چیز مردهای بیادب هستی..؟
من نمیدونم کسی واقعا این چرندیات رو جدی میگیره؟ توهم آدما تا کجا میتونه ادامه داشته باشه که به همچین جایی برسه! شما واقعا فکر میکنی با این توهینها و بی ادبی ها کسی جز دخترای خیابانی و لاشی به شما پا میدن آخه؟ من اگر دوست پسرم بخاد به این شکل به من توهین بکنه و شخصیت منو تخریب کنه کمتر از یه سیلی آبدار نباید انتظار داشته باشه!
Parisa
08-09-2014, 07:54 PM
دوست عزیز
قصدم فقط حفظ نظم جستار بود نه جبهه گیری در مقابل شما ، اما اگر بخوایم دقیق نگاه کنیم آغاز گر کل کل و حمله شخصی خود شما در اولین پستتون بودید :
بازی : گفتگو - برگ 15
ببنید شما واقعا خودتون به این حرفی که دارید میزنید اعتقاد دارید؟
من از اول قصدم این بود که یه بحث جدی داشته باشم، به کس خاصی هم اشاره مستقیم نکردم، جوابِ پستِ من چطور داده شد؟
از کجا میدانید که سیلی آبدار خوردن هدف ما نباشد؟ آن ماجرای عبید زاکانی را شنیدهاید که درویشی به در خانهای رفت؟
دیگر آنکه «لاشی» کدام است؟ آیا زنان آزادیطلبی که میخواهند سکشوالیتهی خود را بیازمایند «لاشی» هستند؟ این حرفها تحقیر خواهران معنوی خودتان است. شما باید ببینید خودتان چه مشکلی دارید که آزاداندیشی زنان دیگر مزاحمتان میشود..
و هر بار که من سعی کردم بحث رو جدیش کنم، باز ایشون زدند به اون راه. شما هتا بدونِ اینکه شخص خاصی رو مخاطب قرار بدید مستقیما اومدید به من تذکر دادید، میتونستید بگید لطفا این بحثا رو ببرید توی فلان جستار، بدون اینکه از شخص خاصی کوت بگیرید. . من اینو میزارم به پای اینکه شما بیمنظور اینکار رو کردید ولی این روش برخورد درست نبود، شما با این کار نشون دادید که من یه ترول هستم و....
به هر حال.
Anarchy
08-09-2014, 08:00 PM
من از اول قصدم این بود که یه بحث جدی داشته باشم، به کس خاصی هم اشاره مستقیم نکردم
دوست عزیز بحث جدی رو کسی این جوری شروع نمیکنه !!
نوشته اصلی از سوی Parisa http://www.daftarche.com/images/buttons/viewpost-left.png (http://www.daftarche.com/%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%85%D8%B1%D8%AF-36/%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%DA%AF%D9%81%D8%AA%DA%AF%D9%88-1486-%D9%BE%DB%8C%DA%A9-72368/#post72368)
من نمیدونم کسی واقعا این چرندیات رو جدی میگیره؟ توهم آدما تا کجا میتونه ادامه داشته باشه که به همچین جایی برسه!
من اینو میزارم به پای اینکه شما بیمنظور اینکار رو کردید ولی این روش برخورد درست نبود
به هر حال ، ادامه این صحبت ها در این جستار مناسب نیست . کلیه پست به زودی به جستار مناسب منتقل میشه !!
Parisa
08-09-2014, 08:08 PM
دوست عزیز بحث جدی رو کسی این جوری شروع نمیکنه !!
دوستِ محترم، من به چه زبانی باید بگم که از اول قصدم اصلا کل کل و جار و جنجال نبود و بحث خودش به اینجا کشیده شد. من حتی جنابِ اوروبوس رو هم برای رسیدن بحث به اینجا مقصر نمیدونم ولی شما اصرار داری که انگشت اشاره رو به سمت من بگیری و هر چی هم که من میگم حداقل بیخیال نمیشید. :e40e:
Dariush
08-09-2014, 08:12 PM
دوستان بیخیال، داشتیم به شوخیهای شما میخندیدیمها...
Ouroboros
08-09-2014, 08:15 PM
دوستِ محترم، من به چه زبانی باید بگم که از اول قصدم اصلا کل کل و جار و جنجال نبود و بحث خودش به اینجا کشیده شد. من حتی جنابِ اوروبوس رو هم برای رسیدن بحث به اینجا مقصر نمیدونم ولی شما اصرار داری که انگشت اشاره رو به سمت من بگیری و هر چی هم که من میگم حداقل بیخیال نمیشید.
Jesus Christ, what a drama queen! :e40e:
کافیست دیگر، اندکاندک ملالزده میشوم.
کلیه پست به زودی به جستار مناسب منتقل میشه !!
عنوان پیشنهادی آن جستار : «۳۰۰: لشگرکشی به دفترچه!».
Parisa
08-09-2014, 08:22 PM
بسیار خب، من دیگه اینجا هیچی نمیگم.
Ouroboros
08-09-2014, 08:24 PM
دوستان بیخیال، داشتیم به شوخیهای شما میخندیدیمها...
ما دیگر عادت کردهایم داریوش جان.. چقدر از این داستانها خواندهایم؟
> زن مستقل قوی (lol) به گوش مرد رهگذر بیآزار سیلی میزند.
> مرد با یک آپرکات جواب میدهد.
> «آی وای، کمک، تجاوز!».
A3pik
08-13-2014, 05:17 PM
سلام
امیر جان اکثر توضیحات شما مثل گه تست و نگ و لنگراندازی و ... زمانی کاربرد داره که اول با یه دختر آشنا شده باشیم ولی در مورد شروع آشنایی زیاد صحبت نکردید مثلا اگه میشه در مورد اینکه چه مکان هایی به نظر شما برای اینکار مناسب تره ( به جز دانشگاه) و یا چطور جلو بریم، از چه جملاتی استفاده کنیم و چطور سر صحبت رو باز کنیم و... یه توضیحی بدید
ممنون
Ouroboros
08-13-2014, 05:50 PM
سلام
امیر جان اکثر توضیحات شما مثل گه تست و نگ و لنگراندازی و ... زمانی کاربرد داره که اول با یه دختر آشنا شده باشیم ولی در مورد شروع آشنایی زیاد صحبت نکردید مثلا اگه میشه در مورد اینکه چه مکان هایی به نظر شما برای اینکار مناسب تره ( به جز دانشگاه) و یا چطور جلو بریم، از چه جملاتی استفاده کنیم و چطور سر صحبت رو باز کنیم و... یه توضیحی بدید
ممنون
درود. خوش آمدید.
برای گشایش زیاد راهحلهای پیچیدهای وجود ندارد. من خودم در خیابان، پارکها و ... کار میکنم و از بازی مستقیم بهره میبرم. ببینید تنها راه رسیدن به سکس اینست که بر شرم خود غلبه بکنید اگرنه تا ابد باید کفدستی بروید! راههای زیادی برای بالا بردن موفقیت به هنگام گشایش وجود ندارد، یا بهتر است بگویم راههای خیلی زیادی وجود دارد ولی آنهایی که من امتحان کردهام، اینها موثر بوده، شما هم آنها را به وقت مخزنی مورد استفاده قرار بدهید و نتایج را با قبل از آن مقایسه بکنید:
- زبان بدن مسلط ، بیتفاوت، آرام و مغرور : پرهیز از بازی کردن با دستان، اینپا آنپا شدن، ارتباط چشمی ضعیف، برقرار نکردن کینو بلافاصله بعد از شروع به صحبت کردن، لحن و تن صدای ضعیف، خشدار، با صدای کم یا تندتند. قورت دادن آب دهان. لیسیدن لبها. نگاه کردن به ممهها(دست زدن به ممهها). یک چیزی که من اثر آنرا خیلی قوی دریافتهام اینست که بدن خود را کمی به سمت مخالف دختر بچرخانید انگار هر لحظه قصد رفتن دارید.
- دوتا یکی کردن مراحل مخزنی : «سلام، شمارتو بده» را اگر به صد دختر بگویید ده تا قبول میکنند، ولی مراحل ِ «گشایش > نگ > کینوی آغازین > اولین تعریف > شل کن > دست انداختن > سفت کن > کینوی بیشتر > شماره» را من از همه موثرتر دریافتهام. آن بیرون واقعا هیچ پسری اینطور رفتار نمیکند و دختر حتی برای رفع کنجکاوی هم که شده شماره را به شما میدهد.
- چاپلوسی نکردن، تعریف نکردن(حداکثر یک تعریف آنهم بلافاصله با یک نگ همراه شده!)، نگاه ملتمس نداشتن(مثل بچهگربهی گم شده)، جدی نگرفتن کل پروسه، دلقکبازی در نیاوردن، زیر بار گهتست نرفتن(برای هر گهتستی جواب آماده داشتن) و ...
در پایان روز ولی هر بازی موفقی بازی اعداد است. شما به خودتان قول بدهید که روزی ۳ تا پیشنهاد به دختران بدهید(با رعایت نکات بالا)، و من به شما قول میدهم هیچوقت بیسکس نخواهید ماند!
Dariush
10-14-2014, 10:35 PM
من شخصا یک پرسشی برایم وجود دارد که نمیتوانم به آن جواب بدهم. شاید Ouroboros پاسخاش را بدانند. موضوع این است که من پیش از آنکه شروع به بازی بکنم و زمانیکه بتاگی میکردم، شمار ِ دخترانی که شریک جنسی من میشدند و رابطهای نسبتا بلندمدت را با آنها تجربه میکردم خیلی کمتر از الان بودند (سالی یک، دو یا نهایتا سه نفر!) الان اما، شمار این دختران خیلی بیشتر شده. از آن طرف اما آن موقعها کالیبر زیبایی دختران بطور میانگین به نظرم نیم نمره بیشتر بود! یعنی الان اگر میتوانم دختر 7 بلند بکنم و هرازگاهی 7.5 ، آن موقعها دختران همیشه بین 7.5 تا 8 بودند :e108:
آیا این عارضهی بازیست یا کاهش اعتماد به نفس است و یا آنکه پیر شدهایم؟
undead_knight
10-15-2014, 10:42 AM
در تائید حرف داریوش باید بگم که وقت و انرژی گذاشتن بی تاثیر نیست،مثلا کسی که براش این مسائل اهمیتی نداره شاید تو هفته یک ساعت هم سیستماتیک به این مسئله فکر نکنه ولی بازیکن حتی اگر روشش کارائی کمی هم داشته باشه به خاطر وقت و انرژی که میزاره به هر حال احتمالا بازده بالاتری نسبت به یک نابازیکن داره.
Russell
10-15-2014, 10:13 PM
در تائید حرف داریوش باید بگم که وقت و انرژی گذاشتن بی تاثیر نیست،مثلا کسی که براش این مسائل اهمیتی نداره شاید تو هفته یک ساعت هم سیستماتیک به این مسئله فکر نکنه ولی بازیکن حتی اگر روشش کارائی کمی هم داشته باشه به خاطر وقت و انرژی که میزاره به هر حال احتمالا بازده بالاتری نسبت به یک نابازیکن داره.
من هم در تکذیب حرف آندد بگویم !!
من متوجه نمیشوم چطور «مهارتی» که با وقت و انرژی و تمرین بیشتر بهتر می شود (بازده بهتری) میدهد؟ و «کارایی روش کم است ولی بازده بالاتری می دهد» یعنی چه؟
شاید این همان ایراد همیشگی «اینها در آمار تفاوتی با نمونهیِ رندم ندارند» است که به این شکل عجیب بیان شده؟
------
دوستان لطفا این دو پست ما را به تالار «بحث پیرامون بازی» منتقل کنند.
Dariush
10-15-2014, 10:24 PM
دوستان لطفا این دوپست ما را به تالار «بحث پیرامون بازی» منتقل کنند
OK.
در تائید حرف داریوش باید بگم که وقت و انرژی گذاشتن بی تاثیر نیست،مثلا کسی که براش این مسائل اهمیتی نداره شاید تو هفته یک ساعت هم سیستماتیک به این مسئله فکر نکنه ولی بازیکن حتی اگر روشش کارائی کمی هم داشته باشه به خاطر وقت و انرژی که میزاره به هر حال احتمالا بازده بالاتری نسبت به یک نابازیکن داره.
چه شد؟ ناگهان بازی دارای درجاتی از کارآیی شد؟!
Russell
10-15-2014, 10:58 PM
چه شد؟ ناگهان بازی دارای درجاتی از کارآیی شد؟!
بگمانم شاید گزینهیِ باقی مانده، رجوع به «بازی حلال» باشد !!
Dariush
10-15-2014, 11:09 PM
بگمانم شاید گزینهیِ باقی مانده، رجوع به «بازی حلال» باشد !!
:e412:
باید دید در توضیحالمسائلشان، چه نوع بازیای حلال شمرده میشود؛ من حدس میزنم یکی از موارد حلال بازی در آنجا، خود فمنیسم باشد :)))
Russell
10-15-2014, 11:13 PM
باید دید در توضیحالمسائلشان، چه نوع بازیای حلال شمرده میشود؛ من حدس میزنم یکی از موارد حلال بازی در آنجا، خود فمنیسم باشد :)))
آری دیگر شرع مقدس همان فمینیسم است.این (http://clarissethorn.com/2011/03/23/ethical-pick-up-artistry/) هم یک توضیحالمسائل !!
Dariush
10-15-2014, 11:22 PM
آری دیگر شرع مقدس همان فمینیسم است.این هم یک توضیحالمسائل !!
خیلی باحال بود، این را از کجا پیدا کردی راسل؟ Ethical pickup artistry، به گمانم ظهور امام زمان نزدیک است!!!
یاد دوست قدیمیمان، Philo گرامی افتادم، هر جا هست خوش و سلامت باشد...
Russell
10-15-2014, 11:39 PM
خیلی باحال بود، این را از کجا پیدا کردی راسل؟ Ethical pickup artistry، به گمانم ظهور امام زمان نزدیک است!!!
یاد دوست قدیمیمان، @Philo گرامی افتادم، هر جا هست خوش و سلامت باشد...
لینک این را در وبلاگی دیدم. جالب است که یک بازیکن مثل Neil Strauss عقاید فمینیستی ابراز میکرده. بگمان من اگر بازی به این فاز برسد نتایج جالبی خواهد داشت.
undead_knight
10-16-2014, 06:45 AM
من هم در تکذیب حرف آندد بگویم !!
من متوجه نمیشوم چطور «مهارتی» که با وقت و انرژی و تمرین بیشتر بهتر می شود (بازده بهتری) میدهد؟ و «کارایی روش کم است ولی بازده بالاتری می دهد» یعنی چه؟
شاید این همان ایراد همیشگی «اینها در آمار تفاوتی با نمونهیِ رندم ندارند» است که به این شکل عجیب بیان شده؟
------
دوستان لطفا این دو پست ما را به تالار «بحث پیرامون بازی» منتقل کنند.
کارایی و بازده یک مسئله نسبی هست.
یک بازیکن بد نسبت به نابازیکن احتمالا روش کاراتر و موثرتری داره ولی نسبت به یک بازیکن خوب بازده چندان زیادی نداره.
OK.
چه شد؟ ناگهان بازی دارای درجاتی از کارآیی شد؟!
داریوش جان من هیچ وقت مدعی نشدم بازی "به هیچ وجه" کارایی نداره بلکه سر میزان و دلایلش با دوستان اختلاف دارم.
Russell
10-16-2014, 08:41 AM
کارایی و بازده یک مسئله نسبی هست. یک بازیکن بد نسبت به نابازیکن احتمالا روش کاراتر و موثرتری داره ولی نسبت به یک بازیکن خوب بازده چندان زیادی نداره. داریوش جان من هیچ وقت مدعی نشدم بازی "به هیچ وجه" کارایی نداره بلکه سر میزان و دلایلش با دوستان اختلاف دارم. بله خب داریوش از امیر بلندتر است و مایکل جردن از او. پس قد (و اصولا هر مقایسه ای) نسبی ست.بگذریم !! من قول میدهم مشکل دلایل حل شود بحث میزانش هم بطور معجزه واری حل شود !!
Dariush
10-22-2014, 04:33 PM
من شخصا یک پرسشی برایم وجود دارد که نمیتوانم به آن جواب بدهم. شاید @Ouroboros پاسخاش را بدانند. موضوع این است که من پیش از آنکه شروع به بازی بکنم و زمانیکه بتاگی میکردم، شمار ِ دخترانی که شریک جنسی من میشدند و رابطهای نسبتا بلندمدت را با آنها تجربه میکردم خیلی کمتر از الان بودند (سالی یک، دو یا نهایتا سه نفر!) الان اما، شمار این دختران خیلی بیشتر شده. از آن طرف اما آن موقعها کالیبر زیبایی دختران بطور میانگین به نظرم نیم نمره بیشتر بود! یعنی الان اگر میتوانم دختر 7 بلند بکنم و هرازگاهی 7.5 ، آن موقعها دختران همیشه بین 7.5 تا 8 بودند
آیا این عارضهی بازیست یا کاهش اعتماد به نفس است و یا آنکه پیر شدهایم؟
امیر، شما توضیحی ندارید در این مورد؟ خاصه آنکه یکی دو تا از دوستان نیز تجربهی مشابهی داشتهاند.
Ouroboros
10-23-2014, 06:44 AM
امیر، شما توضیحی ندارید در این مورد؟ خاصه آنکه یکی دو تا از دوستان نیز تجربهی مشابهی داشتهاند.
نه والا! بستگی به سطح دخترانی دارد که بهشان پیشنهاد میدهید دیگر. من خودم الان مدتیست ۵ و ۶ بیشتر گیرم نمیآید.. :e407:
کلا سطح متوسط زیبایی دختران ایرانی کاهش داشته.. یک گروهی شدهاند «داف» و خودشان را شبیه دوجنسهها کردهاند، یک گروه دیگر هم به دام این هیپستربازیها که اخیرا مُد شده افتادهاند که واقعا چندشآورست و یکی دو نمره زیبایی آنان را کاهش میدهد(عینکهای الکی، موهای آبی و قرمز، لباسهای گشاد ِ بیحالت، آرایش مصنوعی ِ که انگار میخواهند بروند روی صحنه تئاتر...)... حداقل این توضیحیست که من برای توجیه زبالهگردیهای اخیر خودم اختراع کردهام:e412:
undead_knight
10-23-2014, 11:51 AM
نه والا! بستگی به سطح دخترانی دارد که بهشان پیشنهاد میدهید دیگر. من خودم الان مدتیست ۵ و ۶ بیشتر گیرم نمیآید.. :e407:
کلا سطح متوسط زیبایی دختران ایرانی کاهش داشته.. یک گروهی شدهاند «داف» و خودشان را شبیه دوجنسهها کردهاند، یک گروه دیگر هم به دام این هیپستربازیها که اخیرا مُد شده افتادهاند که واقعا چندشآورست و یکی دو نمره زیبایی آنان را کاهش میدهد(عینکهای الکی، موهای آبی و قرمز، لباسهای گشاد ِ بیحالت، آرایش مصنوعی ِ که انگار میخواهند بروند روی صحنه تئاتر...)... حداقل این توضیحیست که من برای توجیه زبالهگردیهای اخیر خودم اختراع کردهام:e412:
it's hard not to love you:e40a:
Dariush
10-23-2014, 12:32 PM
نه والا! بستگی به سطح دخترانی دارد که بهشان پیشنهاد میدهید دیگر. من خودم الان مدتیست ۵ و ۶ بیشتر گیرم نمیآید..
کلا سطح متوسط زیبایی دختران ایرانی کاهش داشته.. یک گروهی شدهاند «داف» و خودشان را شبیه دوجنسهها کردهاند، یک گروه دیگر هم به دام این هیپستربازیها که اخیرا مُد شده افتادهاند که واقعا چندشآورست و یکی دو نمره زیبایی آنان را کاهش میدهد(عینکهای الکی، موهای آبی و قرمز، لباسهای گشاد ِ بیحالت، آرایش مصنوعی ِ که انگار میخواهند بروند روی صحنه تئاتر...)... حداقل این توضیحیست که من برای توجیه زبالهگردیهای اخیر خودم اختراع کردهام
:e413:
من به یک چیزی فکر میکنم و آن اینکه دختر ِ ایرانی چند برابری از دختر ِ دیگر جغرافیاها از بزن در رو میترسد و اگر دختر مربوطه بالای 7 باشد معمولا به ارزش زیبایی خود آنچنان واقف است که هنوز ما نمیتوانیم بر آن غلبه کنیم. یعنی به سطح دختران ِ پیشنهادی ربطی ندارد (من به یک نسبت به همه ی بالای ششها پیشنهاد میدهم اما نسبت ِ اوکی گرفتن از هر گروه متفاوت است). من به دنبال ِ نقاط ِ ضعف ِ خودم و راهکارهایی هستم که این رادارهای فوق ِ حساسی که در میان ِ دختران ِ ایرانی هست و از همهی دختران ِ کشورهای دیگر پیشرفتهتر است را دور بزنم. موضوع این است که دختر 6 و 7 چندان فرقی با هم از لحاظ روحیات ندارند جز همانی که گفتم و اعتماد به نفسی که دارد. باید دید چگونه میتوان بر آن غلبه نمود. :e10c:
Ouroboros
10-23-2014, 01:00 PM
it's hard not to love you:e40a:
That's what she said!
من به یک چیزی فکر میکنم و آن اینکه دختر ِ ایرانی چند برابری از دختر ِ دیگر جغرافیاها از بزن در رو میترسد و اگر دختر مربوطه بالای 7 باشد معمولا به ارزش زیبایی خود آنچنان واقف است که هنوز ما نمیتوانیم بر آن غلبه کنیم. یعنی به سطح دختران ِ پیشنهادی ربطی ندارد (من به یک نسبت به همه ی بالای ششها پیشنهاد میدهم اما نسبت ِ اوکی گرفتن از هر گروه متفاوت است). من به دنبال ِ نقاط ِ ضعف ِ خودم و راهکارهایی هستم که این رادارهای فوق ِ حساسی که در میان ِ دختران ِ ایرانی هست و از همهی دختران ِ کشورهای دیگر پیشرفتهتر است را دور بزنم. موضوع این است که دختر 6 و 7 چندان فرقی با هم از لحاظ روحیات ندارند جز همانی که گفتم و اعتماد به نفسی که دارد. باید دید چگونه میتوان بر آن غلبه نمود.
همانطورکه گفتم نمیدانم، مشکل من الان دسترسی به دختران بالای ۷ هست. بیشتر حلقههای اجتماعی که در آنها رفت و آمد میکنم کُسهای کیری ۵ و ۶ را میگذارند روی طبق حلواحلوا میکنند. اینست که در چنین محیطی اگر یک ۸ هم پیدا بشود مثل یک ۱۰ رفتار خواهد کرد. من خودم را گرفتار کردهام ولی شما که الان دارید زمان و انرژی بیشتری روی زندگی جنسی خودتان هزینه میکنید هیچ دلیل ندارد به کس معمولی رضا بدهید.
Dariush
10-23-2014, 01:44 PM
همانطورکه گفتم نمیدانم، مشکل من الان دسترسی به دختران بالای ۷ هست. بیشتر حلقههای اجتماعی که در آنها رفت و آمد میکنم کُسهای کیری ۵ و ۶ را میگذارند روی طبق حلواحلوا میکنند. اینست که در چنین محیطی اگر یک ۸ هم پیدا بشود مثل یک ۱۰ رفتار خواهد کرد. من خودم را گرفتار کردهام ولی شما که الان دارید زمان و انرژی بیشتری روی زندگی جنسی خودتان هزینه میکنید هیچ دلیل ندارد به کس معمولی رضا بدهید.
ما به کمکهای راهگشای شما امیدها داشتیم امیر جان!
داریوش جان کار درست را شما میکنید، پیشنهاد دادن به کُسهای بالاتر از 6 موجب تقویت اعتماد به نفس میشود (فارغ از نتیجهی آن، اگر دست رد هم بخورید مفرح است). اما دست رد خوردن از کُسهای کیری آدم را نابود میکند. مدتی پیش من یک 5 را به بازی گرفتم و چنان قهوهای شدم که هنوز هم در ناحیهی مقعد دچار آتشسوزی هستم... بهتر اینست که اصلا سراغ این کُسهای متوهم و خودزیباپندار نروید...
چطوری گرامی؟
من میگویم من به زودی چندتا از تجربیاتی که داشتهام را اینجا خلاصه بکنم و رویشان بحث بکنیم و ببینیم که چرا وقتی روشی یکسان را برای این دو گروه از دخترها اجرا میکنم به نتیجهی مشابه نمیرسم؟
undead_knight
10-23-2014, 04:15 PM
That's what she said!
“Things are not always what they seem; the first appearance deceives many; the intelligence of a few perceives what has been carefully hidden.”
Ouroboros
10-24-2014, 03:22 PM
ما به کمکهای راهگشای شما امیدها داشتیم امیر جان!
غیرممکن است که مردی دچار خشکسالی یا زبالهگردی نشود. بهترین راه برای بیرون رفتن از آنها اینست که اهمیتی ندهید و خودتان را با کارهای جدیتری سرگرم بکنید و همزمان به هرچه دختر زیبا میبینید پیشنهاد دوستی بدهید تا اینکه از این وضع خلاص بشوید. من وانگهی مشکلم اینست که فعلا حوصله و علاقهی هزینه کردن زمان روی کس را ندارم و میخواهم با یک تلفن بیاید خانه. فارغ از اینکه چقدر مرد آلفایی هستید، هیچ زن بالای ۷ به این آسانی خود را وانخواهد داد.
Nevermore
02-17-2015, 05:27 PM
دوستان عزیز حالا که جمع دختر باز های انجمن جمع شده بیایید کمی هم در مورد جزییات دختر بازی در "ایران" بگویید.بهترین مکان ها برای تور کردن دختر،چگونگی غلبه کردن بر ترس دختر های ایرانی از خانه آمدن،تیکه ها، متلک ها و لاین های کاربردی برای گشایش و شیوه های شماره گرفتن و اینها...بی خیال مباحث فلسفی "بازی" بشوید خواهشا جزییات از همه چیز مهمتر است.:e412:
Nevermore
02-17-2015, 05:35 PM
به طور مثال من در یکی دو هفته ی اخیر به مورد خیلی جالبی بر خورد کردم.طرف به شیرینی نمره ی 8 می گرفت سعی کردم تمام قواعد بازی را رعایت کنم یکی دوباری با خواهر گرامی هم به خانه آوردمش تمام مراحل تاچ و کینو و اینها را هم به گمان خودم درست انجام دادم بار آخری که دخترک را تنها به خانه آوردم هرچه تلاش می کردم پس می زد.حتی می گفت از لب گرفتن هم بد میاد(جل الخالق) خلاصه ما قدری هم با چاشنی زور لب را چسباندیم و دخترک شروع به جیغ و داد کرد.اعصابمان را گهی کرد مجبور شدم با یه تیپا از خانه بیرون بیاندازمش.حدس خودم بر این بود که طرف تیغ زن بود.تیکه ی خوبی بود لا مصب حیف شد.راهکارتان برای گاییدن اینگونه دختران چیست؟
Russell
02-17-2015, 05:40 PM
برخی از دوستان، دربارهیِ کارکرد اهمیت دادن به «افکار» دختران قول راهنماییهایی را دادهاند که بهتر است آنرا به فردا موکول نکنند :D
Dariush
02-17-2015, 06:38 PM
دوستان عزیز حالا که جمع دختر باز های انجمن جمع شده بیایید کمی هم در مورد جزییات دختر بازی در "ایران" بگویید.بهترین مکان ها برای تور کردن دختر،چگونگی غلبه کردن بر ترس دختر های ایرانی از خانه آمدن،تیکه ها، متلک ها و لاین های کاربردی برای گشایش و شیوه های شماره گرفتن و اینها...بی خیال مباحث فلسفی "بازی" بشوید خواهشا جزییات از همه چیز مهمتر است.
درود شهریار جان، کجا هستی شما؟ خوش میگذرد بر شما؟:e40a:
برخی از دوستان، دربارهیِ کارکرد اهمیت دادن به «افکار» دختران قول راهنماییهایی را دادهاند که بهتر است آنرا به فردا موکول نکنند :D
به طور مثال من در یکی دو هفته ی اخیر به مورد خیلی جالبی بر خورد کردم.طرف به شیرینی نمره ی 8 می گرفت سعی کردم تمام قواعد بازی را رعایت کنم یکی دوباری با خواهر گرامی هم به خانه آوردمش تمام مراحل تاچ و کینو و اینها را هم به گمان خودم درست انجام دادم بار آخری که دخترک را تنها به خانه آوردم هرچه تلاش می کردم پس می زد.حتی می گفت از لب گرفتن هم بد میاد(جل الخالق) خلاصه ما قدری هم با چاشنی زور لب را چسباندیم و دخترک شروع به جیغ و داد کرد.اعصابمان را گهی کرد مجبور شدم با یه تیپا از خانه بیرون بیاندازمش.حدس خودم بر این بود که طرف تیغ زن بود.تیکه ی خوبی بود لا مصب حیف شد.راهکارتان برای گاییدن اینگونه دختران چیست؟
دختر را هر طور شده خانه میآورید و در حالی که همهی مقدمات را برای برگزاری یک سور اساسی
برای کیر مبارک آماده کردهاید، دخترک همچون چوب خشک مینشیند روی مبل و هر چه شما این
دست آن دست میکنید و میکوشید او را به آغوش بکشید، خودش را پس میکشد! اینجا یک فرق
اساسیست بین دختری که شما را پس میزند و دختری که خودش را پس میکشد. دومی بدونِ
شک در حال ناز و عشوه است و یا اینکه از کمبود اعتماد به نفس رنج میبرد و میترسد شما با
دیدن مثلا بدن لختاش و معایب احتمالی دلزده بشویدو بر شماست که او را نرم کنید. بر اساس ِ
تجربه، برای دختر ایرانی، یک راهکار اصلی وجود دارد در این مورد:
سعی بکنید فضا را طوری بچینید و جوی فراهم بکنید که دختر ِ مربوطه از لاک در آمده و کمتر
احساس رسمی و مهمان بودن بکند. توجه داشته باشید که دختر مورد ِ بحث، دختریست که دو
هفته بیشتر از آشنایی شما با او بیشتر نمیگذرد و از این جهت به قول معروف یخهایتان آب نشدهاند
(که خیلی هم خوب است و این به نفع شماست) وگرنه دختری که بیش از این با او رفت و آمد داشته
و در ارتباط بودهاید، به احتمال زیاد در حال ِ تلاش برای فرندزون کردن ِ شماست یا آنکه بر این باور است
که میتواند بیسکس به رابطه ادامه دهد، و به همین جهت کارتان پیچیدهتر خواهد بود و دقیقا به همین
خاطر است که تاکید میشود رابطهی پیشاگایش را به هیچ عنوان بیش از دو هفته طول ندهید.
آمدن زن به خانه در ایران تماما یک معنا دارد: دادن! هر زنی این را به خوبی از روز اول میداند، هتا عمهی 60
سالهی من! اینرا مطمئن باشید که او بعد از مدتها اندیشیدن و کلنجار رفتن با خود، آمده است که بدهد.
جز در مواردی بسیار معدود این قاعده همیشه برقرار است.
برای آب شدن ِ یخ ِ دختر ِ مربوطه که برای اولین بار است که آمده است به خانهتان، نخست آنکه باید
رفتار میهمان-میزبان را به کلی کنار بگذارید. فضا را کمی دوستانه و صمیمی بکنید و کارهایی بکنید
از این قبیل:
- پاشو تا من لباسمو عوض میکنم، از تو یخچال یه چیزی آماده کن بزنیم
- شوخی بدنی بکنید (قلقلک، نیشگون و ... )
- خانه و وسایل جالبتان را به او نشان بدهید
- با شلوارک و رکابی در خانه بچرخید
- او را به حرف بیاورید و سعی بکنید بیشتر شنونده باشید
و....
کار من معمولا این است که سازم (ساز درون شرتام را نمیگویم بیادبها، ساز واقعی)
را بیرون میآورم و سعی میکنم به او یاد بدهم؛ این است که دخترک ناگهان خودش را مییابد
که روی پایم و سازم (اینبار آن یکی ساز منظورم است!) نشسته و قه قه میخندد:e415:.
راستاش من تاکنون به دختری که بیاید و نخواهد بدهد برنخوردهام! من تصور میکنم یکی از این موارد
بوده : باکره بوده، پریود بوده یا آنکه قصد اخاذی داشته و میخواسته سکس را ابزار بکند. همانکه با
تیپا انداختیدش بیرون، کار بسیار خوبی کردید.
Russell
02-17-2015, 07:33 PM
دختر را هر طور شده خانه میآورید و در حالی که همهی مقدمات را برای برگزاری یک سور اساسی
جواب منرا نمیدهی چرا نقل قول میگیری داریوش؟ داستان چیست ناقلا؟ :e405:
Crusader
02-18-2015, 10:45 AM
به طور مثال من در یکی دو هفته ی اخیر به مورد خیلی جالبی بر خورد کردم.طرف به شیرینی نمره ی 8 می گرفت سعی کردم تمام قواعد بازی را رعایت کنم یکی دوباری با خواهر گرامی هم به خانه آوردمش تمام مراحل تاچ و کینو و اینها را هم به گمان خودم درست انجام دادم بار آخری که دخترک را تنها به خانه آوردم هرچه تلاش می کردم پس می زد.حتی می گفت از لب گرفتن هم بد میاد(جل الخالق) خلاصه ما قدری هم با چاشنی زور لب را چسباندیم و دخترک شروع به جیغ و داد کرد.اعصابمان را گهی کرد مجبور شدم با یه تیپا از خانه بیرون بیاندازمش.حدس خودم بر این بود که طرف تیغ زن بود.تیکه ی خوبی بود لا مصب حیف شد.راهکارتان برای گاییدن اینگونه دختران چیست؟
گهتست «هنوز نه».
شهریار جان اعصاب خوردی و حیف شد دیگر چه صیغهایست؟ یکی در گوش او بخوابانید و بدون ملاحظه او را شوت بکنید بیرون. اگر دختر را تنها به خانه آوردهاید فقط یک معنی میدهد: او آمده کون بدهد. بهمین سادگی... شما «چشمانداز» سکس را مقابل راه میبینید، اما گاهی اوقات فاحشهی ما همچنان بند کرست را شل نمیکند و با مقاوت موخره فاز «معذبم» برمیدارد. دلیل آن چیست؟ زن «هنوز» راضی نشده است و شما را در تلهی گهتست قرار میدهد. یکسری دخترهایی هستند که خود را بسادگی وا نمیدهند، آنها تا آخرین ثانیه پابهپای شما مقاومت میکنند و پس از گهتستهای مقدماتی تا واپسین چالههایی که سر راه قرار میدهند کالای جنسی خود را در اختیارتان نمیگذارند. بیشتر زنانی که نخستین بار تنهایی به منزل شما میایند معذب هستند و پیشروی در این مرحله تجاوز جنسی محسوب میشود. اما یکسری از پاسخهای معدود منفی هستند که معنای «نه» نمیدهند، زن میخواهد شما او را راضی بکنید و از مرحلهی convince me عبور بکنید. راه مقابله با این گهتست اینست که در اولین قرار با دوز بالایی بطور بیاختیار کینوی سنگین بزنید و اگر دختر ممانعت کرد، ناگهان بازی «بیتفاوتی» را پیش بگیرید. جوری که فاحشهی شما اصلا متوجه نشود سفت و سخت روی سکس اصرار میورزید و بدون چون و چرا میخواهید حتما شلوارتان را پایین بدهد. مردان در رابطه به چیزی جز سکس نمیاندیشند اما زنان اینرا نمیفهمند و نباید متوجهی «نیاز» شما به سکس بشوند، در قرار اول اگر با مقاوت فاحشه روبهرو شدید هیچ عیبی ندارد زیرا دختر با مشاهدهی رفتار شما با خود میگوید «این چه مرد باحالیه، اصلا دنبال سکس نیست و واسش هیچ فرقی نداره»، بیتفاوت ِ بامزه باشید و اگر در قرار دوم هم در این گهتست قرار گرفتید بیتفاوتی بیشتر پیشه کنید، نیمی از مردان بتا هستند که آنقدر رنگ کُس را ندیدهاند در همین گهتست بازی را به زن واگذار میکنند. اما شما پس از آنکه با موفقیت مرحلهی convince me را پشت سر گذاشتید در قرار سوم، فاحشه سیگنال «راضی شدم» را در یک مرحلهی ناخودآگاه گسیل میکند، اکنون همان موقعی است که شما دست بکار میشوید و تمامی این گهتسهای کثیف را با داگیاستایل و انال سکس تلافی میکنید.
Russell
02-18-2015, 11:54 AM
بیشتر زنانی که نخستین بار تنهایی به منزل شما میایند معذب هستند و پیشروی در این مرحله تجاوز جنسی محسوب میشود.
Rape = تجاوز به عنف
date rape = تجاوز جنسی
اگر شما معتقد به وجود چیزی بنام عفت نیستید، اولی معنایی ندارد (مخصوصا برای دختری که بالای 16 سال سن دارد و به خانهیِ شما میآید) و دومی چیز چندان مهمی نیست. پس بحث دراینباره تنها مسالهای قانونیست و پیرامون سلیقهیِ شخصی و چگونگی مقابله با برخی عواطف بدویست!
Crusader
02-18-2015, 12:11 PM
برای من بارها پیش آمده اولین بار دختر را به خانه آوردهام و ترس و اضطراب یا تعذیب و... در چهرهی او موج بزند. در قرار دوم و سوم خود را واداده، من میگویم اصلا چرا همان قرار اول را مشروط به سکس بکنیم؟ دختری که به این سادگی کالای جنسی خود به کسی نمیدهد و دنبال «بهترین» است طبیعیست که در قرار اول هم با گهتستهای موخره شما را به چالش بکشد. بله دختری که شما را «جذاب» میابد توان صبر کردن ندارد، مسئله اینست که برای جذابیت مطلق باید از این مراحل هم بگذرید. اگر در قرار اول به هر نحوی با دختر نزدیکی کنید کافیست او متوجهی «نیاز» شما بشود، پر میزند. دختری که تنهایی به منزل شما میاید دنبال فیلم دیدن و توپبازی و... نیست، او میداند دقیقا برای چه اینجاست و تنها دلیلی که کُس نمیدهد همینست، فاحشه برای عبور از این مرحله سکس را به تاخیر میاندازد و دفعهی بعدی که به قول داریوش یخ او آب شد با اشتیاق تمام منزل شما آمده و شلوارتان را پایین میدهد.
Russell
02-18-2015, 12:20 PM
برای من بارها پیش آمده اولین بار دختر را به خانه آوردهام و ترس و اضطراب یا تعذیب و... در چهرهی او موج بزند. در قرار دوم و سوم خود را واداده، من میگویم اصلا چرا همان قرار اول را مشروط به سکس بکنیم؟ دختری که به این سادگی کالای جنسی خود به کسی نمیدهد و دنبال «بهترین» است طبیعیست که در قرار اول هم با گهتستهای موخره شما را به چالش بکشد. بله دختری که شما را «جذاب» میابد توان صبر کردن ندارد، مسئله اینست که برای جذابیت مطلق باید از این مراحل هم بگذرید. اگر در قرار اول به هر نحوی با دختر نزدیکی کنید کافیست او متوجهی «نیاز» شما بشود، پر میزند. دختری که تنهایی به منزل شما میاید دنبال فیلم دیدن و توپبازی و... نیست، او میداند دقیقا برای چه اینجاست و تنها دلیلی که کُس نمیدهد همینست، فاحشه برای عبور از این مرحله سکس را به تاخیر میاندازد و دفعهی بعدی که به قول داریوش یخ او آب شد با اشتیاق تمام منزل شما آمده و شلوارتان را پایین میدهد.
آری درست است، ولی اینها صرفا بحث تکنیکیست برای رسیدن به سکس. من دربارهیِ بحث اصول اخلاقی که PUA مطرح میکنذ صحبت میکنم.
شاید این بحث هم جستار جداگانهای لازم داشته باشد. من میگویم تمام آنچه تحت نام اخلاق جنسی در جامعهیِ، پس از انقلاب جنسیتی مطرح میشود
جعلیات فمینیستیست و روشن کردن آنها بسیار مهم است.
Crusader
02-18-2015, 12:26 PM
برای من بارها پیش آمده اولین بار دختر را به خانه آوردهام و ترس و اضطراب یا تعذیب و... در چهرهی او موج بزند. در قرار دوم و سوم خود را واداده، من میگویم اصلا چرا همان قرار اول را مشروط به سکس بکنیم؟ دختری که به این سادگی کالای جنسی خود به کسی نمیدهد و دنبال «بهترین» است طبیعیست که در قرار اول هم با گهتستهای موخره شما را به چالش بکشد. بله دختری که شما را «جذاب» میابد توان صبر کردن ندارد، مسئله اینست که برای جذابیت مطلق باید از این مراحل هم بگذرید. اگر در قرار اول به هر نحوی با دختر نزدیکی کنید کافیست او متوجهی «نیاز» شما بشود، پر میزند. دختری که تنهایی به منزل شما میاید دنبال فیلم دیدن و توپبازی و... نیست، او میداند دقیقا برای چه اینجاست و تنها دلیلی که کُس نمیدهد همینست، فاحشه برای عبور از این مرحله سکس را به تاخیر میاندازد و دفعهی بعدی که به قول داریوش یخ او آب شد با اشتیاق تمام منزل شما آمده و شلوارتان را پایین میدهد.
اینرا هم ضمیمه کنم که کل فرایند بیش از دو یا سه هفته نباید طول بکشد، اولین بار اگر کُس نداد بیتفاوتی کنید، دومین بار میدهد و اگر نداد یعنی قصد اخاذی دارد و با تیپا بیرون بیاندازیدش. دخترها معمولا این تست را از شما میگیرند که ببینند نیاز شما به سکس چه اندازه است؟ اگر زود اقدام بکنید میشوید عوضی، بکن برو و... دیر هم اقدام بکنید فرندزون میشوید، دختر با دختر فرق میکند اما معمولا هفتهی دوم یا سوم دوستی بهترین موقعیت برای اقدام است.
Moshref
02-21-2015, 09:14 AM
چند وقتی است بدجور هوس زن متاهل کردهام ! شاید بارها شده که دختران سن پایین به من آمار دادهاند ولی من بیاعتنایی میکنم و خود را به کیر باد زدهام
مشکلم اینست در مقابل دختران خیلی کیر بادم جوری کیر بادی میکنم که طرف اگر 1٪ هم از من خوشش بیاید با این رفتار گندم قیدم را میزند
شاید هم این از بی حوصلگی من میباشد حوصله بازی کردن و طی کردن اصولی مراحل و عشوهگری را ندارم ، گاهی با خودم میگویم طرف اگر خودش راضی باشه میخوابد
و حتما نمیخواهد سکس کند ! یک همچین استدلال بچهگانهای ...
برعکس دوست مجازی من که دختر سالم را جنده میکند و بقول این رفیق میگوید دختری در یونی ما نیست که نگاییده باشم به دختر همسایه ، دختر فامیل ، دوست ، آشنا ، رفیق کسی را بی نصیب نمیگذارد ، گویی که مهره مار دارد
و هتا بارها به من گفته تو که اعصاب نداری و لقمه را حاضر آماده میخواهی یکسر بیا شهرمان !
پیشاپیش متشکر میشوم از دوستانی که راهنمایی میکنند.
Dariush
02-22-2015, 01:34 AM
جواب منرا نمیدهی چرا نقل قول میگیری داریوش؟ داستان چیست ناقلا؟
:e11b:
نشد زیرسیبیلی رد بکنیم. :e415:
پاسخ میدهم راسل عزیز، الان خواب بر سایهای سنگین افکنده. :e032:
حالا این آقایون الفا این دام خودشون و غیر دم رخت خوابشون جای دیگه ای هم ممکنه پهن بکنن؟؟
Crusader
02-22-2015, 12:31 PM
حالا این آقایون الفا این دام خودشون و غیر دم رخت خوابشون جای دیگه ای هم ممکنه پهن بکنن؟؟
حضور بانوان در این تاپیک ممنوع است.:e418::e414:
Ouroboros
02-24-2015, 10:21 AM
گهتست «هنوز نه».
مقاومت واپسین لحظه پیر بسیاری را در آورده!
من قبلاً روشهایی را برای فایق آمدن به آن پیشنهاد کرده بودم، موثرترین آنها برای من تا این لحظه بیرون آوردن آلت ِ راست شده از شلوارم بوده! به نوعی طرف را در کار انجام شده قرار میدهید و به او میفهمانید که خریدار عشوه نیستید. نه گفتن به کیر لخت و آویخته وسط اتاق یعنی طرف تحت هیچ شرایطی راضی نخواهد شد، موجودی هرزه است که آمده شما را اخته بکند و بلافاصله باید او را بیاندازید بیرون.
دربارهی محیط مخزنی، پاساژها وسط هفته بسیار خوب هستند، آخر هفتهها میشوند لاشیبازار و رقابت هم زیاد میشود. خیابان را نیز از دست ندهید، هر دختری را که دیدید و خوشتان آمد، اول مطمئن بشوید که با مردی نیست و سپس بلادرنگ بروید جلو شروع به صحبت کردن بکنید. بازی غیرمستقیم در ایران جواب نمیدهد چون دخترها بیادب و بیشعور هستند، شما اگر از ده زن آدرس بپرسید ممکن است نه نفرشان جواب ندهند، حالا نسل جوانتر کمی بهتر شدهاند ولی باز صادق بودن دربارهی قصد سکس خیلی بهتر است از «زیر رادار حرکت کردن». اگر به روزی پنج دختر بگویید «شمارهام رو بزن» هیچوقت مشکل مخزنی نخواهید داشت.
دربارهی ماجرای شهریار، دو بار با کُس به خانه رفتن و به رختخواب نرفتن حرکت بسیار بتاییست، بعد یک ایراد دیگری که در کُل لحن او به نظر من میآید ایرادی در ذهنیت اوست که میخواهد در دختر «اعتمادسازی» بکند، در حالی که ما میدانیم هرچه غیرقابل اعتمادتر و خطرناکتر و مرموزتر به نظر برسید بهتر است. پس او برخلاف نظر خودش به تئوری بیشتر نیاز دارد نه تکنیک بیشتر.
من یک قانون ابلهآزموده برای جلوگیری از زیادهروی یا کمروی در مسیر آشنایی تا سکس: مخ زدن -> حداکثر سه بار یا پانزده دقیقه گفتگوی تلفنی -> یک قرار بیرون = خانه + سکس. هیچ چیزی خارج از این انجام ندهید. نه «بیا سکس تل کنیم»، نه «فلان شب پارتی دعوتم تو هم بیا»، نه «بیا با دوستات بریم بیرون»...
Alice
02-26-2015, 09:11 PM
ایرادی در ذهنیت اوست که میخواهد در دختر «اعتمادسازی» بکند، در حالی که ما میدانیم هرچه غیرقابل اعتمادتر و خطرناکتر و مرموزتر به نظر برسید بهتر است.
آخه خطر داریم تا خطر... مثلا اراذل اوباش هم وقتی از کنارشون رد میشم و تیکه و متلکای آبدار بهم میندازن من احساس خطر میکنم... ولی آیا ازشون خوشم میاد... نه، حالم از ریختشون به هم میخوره و واقعا گاهی اوقات قلبم تند تند میتپه از ترس.
در کل مرد خطرناک باشه طوریکه دختر از مرد بترسه آلفا نیست، شکلی از خطرناکی آلفاست که به سمت "مردای دیگه" باشه، یعنی بقیه از مرد خطرناک بترسن نه دختر... هرچی بیشتر مرد برای دیگران خطرناک تر باشه و برای دختر معتمدتر آلفا تره.
شهریارم کارش درست بوده که خواسته اعتمادسازی بکنه، دختر اگه از مرد بترسه (مثه اراذل و...) فک میکنه میخوان بهش تجاوز کنن. پس اون نوعی از خطر که آلفاس با خطری که تو میگی فرق میکنه عزیز دل من :)
برعکس چیزی که تو فک میکنی به نظر من اشتباه شهریار این بوده که زود اقدام کرده، آخه دختری که با یه هفته دوستی با مرد رابطه جنسی برقرار میکنه بدون شک لاشیه. خیلی از رابطه ها دوماه یا سه ماه طول بکشه تا دختر مطمئن بشه و به قول معروف پا بده... این پروسه ای که تو گفتی فقط روی دخترای خیابونی جواب میده.
Ouroboros
02-27-2015, 08:42 AM
آخه خطر داریم تا خطر... مثلا اراذل اوباش هم وقتی از کنارشون رد میشم و تیکه و متلکای آبدار بهم میندازن من احساس خطر میکنم... ولی آیا ازشون خوشم میاد... نه، حالم از ریختشون به هم میخوره و واقعا گاهی اوقات قلبم تند تند میتپه از ترس.
اینرا تعریف کردید که بگویید لقمهی گلوگیری هستید و «اراذل و اوباش» نمیتوانند رد شدن شما از کنار خودشان را در سکوت تحمل بکنند و «متلک آبدار» بهتان میپرانند؟ :e402:
رذل خطرناک باز بهتر است از مرد ِ «مطمئنی» و «امنی» که هرگز او را به شکل یک موجود جنسی نمیبینید. مرد آلفای جذاب > متعرض جنسی احتمالی > مرد بتای مهربان ِ مطمئن ِ بیخطر! احتمال اینکه یک زن از ترس به سکس با متجاوز احتمالی رضایت بدهد خیلی بیشتر است تا اینکه از ترحم(«اعتماد») به یک مرد مطمئن(فرض مثل).
احساس عدم اعتماد و اطمینان هم مستقیماً باید در خود زن پدید بیاید و ربطی به دیگر مردان ندارد، شما هر قدر از آیندهی یک رابطه، از آنچه مرد میخواهد پس از این انجام بدهد، از خلق و خو و منش او بیشتر نامطمئن باشید، بیشتر میکوشید از طریقی او را کنترل بکنید و به احساس آرامش برسید، زن نیز فقط یک راه برای کنترل مرد در اختیار دارد!
مردی که بیش از یک قرار برای سکس منتظر میماند بتاست چون به طور پیشفرض زن مدرن ارزش صبر کردن ندارد، قرار است صبر کردن مرد را به چه چیز او برساند؟ «جواهری» که میتوانید آنرا از هر زن زیبایی ارزان بستانید را گران خریدن خطاست. زن نیز اینرا در مرحلهای از آگاهی میداند و صبر را حمل بر بتا بودن مرد میکند. کسی که صبر میکند تا «مطمئن» بشود شما ارزش دارید یا نه فرصت خود را از دست داده و زنی اگر بتواند شما را بدون ارائه خدمات جنسی نگاه بدارد، خب بدیهیست که چنین میکند.
خود شما هم بهتر است به جای این دخالتهای بیجا در اموری که به شما مربوط نیست بروید آن بیرون و از جوانی و زیبایی اندکی(:e414:)که دارید برای به دست آوردن مردی دلخواه ولو برای یک شب استفاده بکنید، حسرت تعهد مردان بتایی که امروز هستند را بخورید بهتر است تا حسرت مردان آلفایی که فردای پس از دیوار نخواهند بود را، من هر دو زن را پس از دیوار دیدهام، لاشی ِ بیوهی آلفا خیلی خیلی خوشبختتر است از باکرهی ترشیدهی منتظر آلفا، باز اولی خاطراتی خوش دارد برای خیالپردازی از «آنی که گریخت» و نیازی نیست پیرامون متلکپرانیهای آبدار عملهجات داستانسرایی بکند. :e411:
با طناب پوسیدهی لاف ِ گزاف ِ نجابتدوستی و ... من به چاه ازلت نروید!
Crusader
02-27-2015, 02:06 PM
مردی که بیش از یک قرار برای سکس منتظر میماند بتاست چون به طور پیشفرض زن مدرن ارزش صبر کردن ندارد،
شکی در آن نیست که زنان ارزش صبر کردن را ندارد، اما شما تفاوتهای فرهنگی و زیستبوم را هم در نظر بگیرید. در ایران دخترهای جوان و زیباروی اصلا بسادگی خود را وا نمیدهند، لاشی خیابانی چرا در همان قرار اول بند کرست را باز میکند اما دختر نجیب ِ باکرهی آفتاب و مهتاب ندیدهی خانگی هرگز در قرارهای اول وا نمیدهد، به ویژه اینکه «باکره» است و ترسی موهوم از سکس در ذهنیت خود دارد.
من میگویم دخترها را به نرخ لاشیبودن به قرارهای اول و دوم و سوم موکول بکنید. نرخ لاشیگری، دریدگی، «اجتماعی» بودن و... هرچه بالاتر باشد هرچه زودتر بهتر، در مقابل دختری با نرخ نجابت، باکرگی، جوانی بیشتر هم فرایند سکس را «کمی» به تعویق بیاندازید: قرار دوم، سوم یا حتی چهارم. یک نسخهی ثابت و آماده برای تکتک دخترها وجود ندارد، اما بیش از سه هفته ذاتا بتاست و فروندزون میکند، کمتر از آن هم باید نرخ لاشیبازی دختر را بررسی کنید.
Alice
02-28-2015, 03:16 PM
احساس عدم اعتماد و اطمینان هم مستقیماً باید در خود زن پدید بیاید و ربطی به دیگر مردان ندارد، شما هر قدر از آیندهی یک رابطه، از آنچه مرد میخواهد پس از این انجام بدهد، از خلق و خو و منش او بیشتر نامطمئن باشید، بیشتر میکوشید از طریقی او را کنترل بکنید و به احساس آرامش برسید، زن نیز فقط یک راه برای کنترل مرد در اختیار دارد!
من قصدم کمک کردن به کیفیت مخ زنی هاتونه و نمیخوام نقد یا مخالفتی بکنم که اینجوری جواب میدی. دارم به عنوان یه دختر نظرم رو میگم که چطوری بهتر دخترا رو تور کنید.
احساس عدم اعتماد با احساس «ترس» و نا امنی فرق میکنه. درسته بازیکن میتونه احساس عدم اطمینان رو در دختر به وجود بیاره و سکس بگیره، اما اینکه در آغاز دوستی زن از مرد احساس نا امنی میکنه دستکمی از تجاوز جنسی نداره. کسایی هم که میخوان احساس "امنیت" به وجود بیارن و بگن بی خطرن هیچ جذابیتی ندارن چون بی خطری بتاست. پس پیشنهاد من اینه که هیچ تلاشی نکنید که در دختر احساس "امنیت" به وجود بیاد؛ همینطور هیچ تلاشی هم نکنید که خطرناک باشید چون دستکمی از اراذل ندارید. بهترین کار اینه که «صمیمتتون» رو بیشتر کنید تا دختر احساس نزدیکی بیشتری بکنه.
undead_knight
02-28-2015, 04:11 PM
من قصدم کمک کردن به کیفیت مخ زنی هاتونه
in the wrong place at the wrong time
Nevermore
02-28-2015, 04:12 PM
سپاس از تک تک دوستان بابت راهنمایی.نظر خودم هم همان بود که دخترک از آن تیغ زن های هفت خط بود.واقعیت این است که اگر دختری براستی شما را حذاب ببیند در همان قرار اول نه دوم راضی به سکس می شود،مگر اینکه بار اولش باشد و از این مزخرفا.اتفاقا به نگر من آنچنان با لاشی بودن طرف رابطه ندارد این قضیه.از همه ی اینها که بگذریم من بدون شک میان دختری زیبا و به تعبیر شما لاشی که هفته ای سه بار مثل بچه ی خوب می آید میدهد و می رود و دختری نجیب که برای پایین کشیدن شرتش از هفت خوان رستم باید بگذرید گزینه ی نخست را انتخاب می کنم.
یه نفر
02-28-2015, 04:59 PM
نمونه ای از مخ زنی و بازی مردان بتا و آلفا و گاما و لاندا امروز:
توی تاکسی نشسته بودم یه پسر تقریبا سر و وضع خوبی هم سوار شد چند لحظه بعد گوشی گنده اش رو گرفت جلو تکان میداد!
دیدم نوشته : سلام. خوبی؟ باهم پیاده بشیم؟
محاش نزاشتم چند دقیقه بعد نوشت: به روح داداشم!!! قصدم دوستیه. مزاحمت نیست ! :-)))))
چند دقیقه بعد رو گوشیش نوشت: من قصدم ازدواجه! :-)))))))))))))))))))))
تمام این مدت من داشتم به مغز پر از پهن این پسره فکر میکردم که توی تاکسی قصد ازدواج داره و !
وقتی پیاده شدم پسره یواش میگفت : چکار کنم؟ پیاده بشم؟ الوو؟
منم یه نگاهی بهش کردم و گفتم چته آقا؟؟ یهو توی خودش از ترس خرابی کرد :-))))
Russell
02-28-2015, 06:55 PM
همینطور که اینجا بین همه موافق هستند و من جای دیگر هم همین رو دیدم، افراط در آلفا و سلطهگری بهتر از افراط در بتا بازیست.
من جالبتری نظری که دراینباره خواندهام این بوده که: احساس خطر میتواند و باید باشد ولی باید سعی شود نام احساس چیز دیگری گذاشته شود.
یه نفر
06-15-2015, 04:36 PM
درود بر همگی
آیا روشی برای مخ پسر رو زدن هم هست؟
خصوصیات پسرا چیه؟
sonixax
06-16-2015, 03:28 AM
درود بر همگی
آیا روشی برای مخ پسر رو زدن هم هست؟
خصوصیات پسرا چیه؟
مخ پسرها که زده خدایی هست :))) مگر اینکه عجوزه باشید :e412:
Rustin
06-16-2015, 08:54 PM
درود بر همگی
آیا روشی برای مخ پسر رو زدن هم هست؟
خصوصیات پسرا چیه؟
حدود یک ساله که موضوعی بنام زن افسونگر (Femme fatale) بشدت من رو کنجکاو کرده، سعی کردم تا جایی که زمان داشتم دربارش بخونم. ولی خب هنوز فرصتی دست نداده که افکارم در این باره رو بنویسم.
اگر این پرسش رو برای خودتون پرسیدین بنطرم کار خوبی که میتونین بکنین اینه که دربارهی موضوع "زن افسونگر" تحقیق کنید و سعی کنید به مقام افسونگری برسید (:e056:)
برای شروع از همین ویکی پدیا شروع کنید بنظرم بد نباشه.
https://en.wikipedia.org/wiki/Femme_fatale
milad_esteghlal
12-15-2015, 02:12 PM
با سلام یکی از بهترین سایت های پی یو ای برای ایرانیان lovesystems.com چند وقتی است برای ورود پسورد میخواهد, آیا کسی از دوستان پسورد برای ورود دارد ؟
milad_esteghlal
12-15-2015, 07:16 PM
لینک دانلود Magic Bullet را کسی دارد ؟
Dariush
12-16-2015, 12:29 AM
با سلام یکی از بهترین سایت های پی یو ای برای ایرانیان lovesystems.com چند وقتی است برای ورود پسورد میخواهد, آیا کسی از دوستان پسورد برای ورود دارد ؟
درود، این را من هم الان دیدم، کمی سرچ کردم مطلب خاصی در مورد این تغییر رویه ندیدم.
اغلب مواقع که اینطور میشود،نشانهایست از اینکه سایت در آستانهی Down شدن است.:e058:
لینک دانلود Magic Bullet را کسی دارد ؟
این را فکر کنم دارم روی هاردم، میگردم اگر پیدا کردم تا فردا لینکش را همینجا قرار میدهم.
milad_esteghlal
12-16-2015, 11:00 AM
درود، این را من هم الان دیدم، کمی سرچ کردم مطلب خاصی در مورد این تغییر رویه ندیدم. اغلب مواقع که اینطور میشود،نشانهایست از اینکه سایت در آستانهی Down شدن است.:e058:
سلام داریوش جان
حقیقتآ NICK SAVOY یکی از پادشانهان پی یو ای است به خصوص در ایران روش <<لاو سیستم ها>> بهتر از روش میستری جواب میدهد.
من با یک دختر 9 قرار گذاشتم در مرحله A2 روش میستری هرچه از خودم بیشتر جذابیت به خرج میدادم دختر با کلمات <<خفه شو>>،<<چقدر حرف میزنی>>،<< ساکت باش>>، جواب من را میداد و من همه آنها را نادیده گرفته و به کار خودم ادامه میدادم گرچه زیاد وراجی نمی کردم.
در مرحله بعد هرچه از دختر سوال میپرسیدم که مرحله A3 را روی او اجرا کنم با کلمات <<به تو چه>>، <<مگه تو فضولی>>، <<به تو ربطی نداره>>، پاسخ من را میداد حتی روش های غیر سوالی هم جواب نمیداد. در مرحله C نیز به همین ترتیب دختر به هیچ عنوان راضی به همکاری نشد. در نتیجه دختری که نه پریود بود و نه مشکلات خانوادگی داشت از دست ما لیز خورد و برای قرار بعدی رغبت به خرج نداد.
با چندین دختر 6 تا 9 دیگر قرار گذاشتم همه به همین ترتیب. بهترین مرحلهای که با روش میستری رسیدم C3 بوده است حتی با روش میستری دوستان چندین ساله ام از من ناراضی بودند و کم مانده بود آنها را نیز از دست بدهم.
در این وضعیت تیره و تار بود که ناگهان با پرزیدنت NICK SAVOY آشنا شدم 2 هفته سخت روش او را مطالعه کردم و همین چند روز پیش با دختر 9 دیگر قرار گذاشتم و در قرار دوم تا خوردن آلت بنده در ماشین پیش رفتیم. میدانم با این روش میشود از ایشان در قرارهای بعدی یک سکس مقعدی توپول هدیه بگیرم.
این را فکر کنم دارم روی هاردم، میگردم اگر پیدا کردم تا فردا لینکش را همینجا قرار میدهم.
این کتاب تورنت شده است اما همه آنها پسورد میخواهد که باید یکسری آفر پر کرد با اطلاعات دقیق.
milad_esteghlal
12-16-2015, 11:17 AM
چند اختلاف نظر بین مربیان دختر بازی:
1- بعضی از آنها معتقدند در راه رفتن باید سریع باشید نه خیلی سریع که انگار هل هستید و اضطراب دارید طوری قدم ها را بلند و تند بردارید که گویی هدف در زندگی دارید و برای رسیدن به آن سخت در تلاشید. عده ای دیگر میگویند طوری راه بروید انگار در زیر آب هستید.
2- موقع صحبت کردن با دختر تا میتوانید نزدیکش بایستید طوری که دماغ به دماغ شوید و عده ای دیگر میگویند همیشه فضا اشغال کنید اما فضای دیگران را نگیرید و کمی عقب بایستید.
نظر دوستان با توجه به تجربیات ؟ برای من که 50/50 بوده است. اسناد روان شناسی زنانه ؟
milad_esteghlal
12-16-2015, 11:46 AM
بازی در چت نوشتاری کاملآ متفاوت با بازی در روز ملاقات و مکالمه رو در روست.
این لینک رو پیشنهاد میکنم به دوستان:
How to Text A GIrl - Love Systems: Relationship Science | We teach you how to meet the girl next door. (https://www.lovesystems.com/blogs/dating-advice/55062853)
غیر از این موارد تجربیات دیگهای دارید؟
Dariush
12-16-2015, 12:18 PM
سلام داریوش جان
حقیقتآ NICK SAVOY یکی از پادشانهان پی یو ای است به خصوص در ایران روش <<لاو سیستم ها>> بهتر از روش میستری جواب میدهد.
من با یک دختر 9 قرار گذاشتم در مرحله A2 روش میستری هرچه از خودم بیشتر جذابیت به خرج میدادم دختر با کلمات <<خفه شو>>،<<چقدر حرف میزنی>>،<< ساکت باش>>، جواب من را میداد و من همه آنها را نادیده گرفته و به کار خودم ادامه میدادم گرچه زیاد وراجی نمی کردم.
در مرحله بعد هرچه از دختر سوال میپرسیدم که مرحله A3 را روی او اجرا کنم با کلمات <<به تو چه>>، <<مگه تو فضولی>>، <<به تو ربطی نداره>>، پاسخ من را میداد حتی روش های غیر سوالی هم جواب نمیداد. در مرحله C نیز به همین ترتیب دختر به هیچ عنوان راضی به همکاری نشد. در نتیجه دختری که نه پریود بود و نه مشکلات خانوادگی داشت از دست ما لیز خورد و برای قرار بعدی رغبت به خرج نداد.
با چندین دختر 6 تا 9 دیگر قرار گذاشتم همه به همین ترتیب. بهترین مرحلهای که با روش میستری رسیدم C3 بوده است حتی با روش میستری دوستان چندین ساله ام از من ناراضی بودند و کم مانده بود آنها را نیز از دست بدهم.
در این وضعیت تیره و تار بود که ناگهان با پرزیدنت NICK SAVOY آشنا شدم 2 هفته سخت روش او را مطالعه کردم و همین چند روز پیش با دختر 9 دیگر قرار گذاشتم و در قرار دوم تا خوردن آلت بنده در ماشین پیش رفتیم. میدانم با این روش میشود از ایشان در قرارهای بعدی یک سکس مقعدی توپول هدیه بگیرم.
راستاش پیاده کردن متدهای خارجی در ایران به طور کلی دشوار است؛
ایران واقعا مدل خاص خودش را میخواهد که آن هم جز با تجربه زیاد در
این امر دستیافتنی نخواهد بود. خواندن و آشنایی با میستری به طور
خاص پیشنیاز مهمیست برای هر بازیکنی که میخواهد شروع کند،
چرا که از این طریق زوایای پنهانی از روحیات و رفتارهای دختران، چه از لحاظ
عاطفی و چه از لحاظ جنسی، بر بازیکن تازهکار آشکار میشود. روشهای
دیگری که بازیکن خلق میکند یا از دیگران عاریه میگیرند همگی باید
بر مبنای همان تئوریهای میستری باشد.
من در ایران پی بردهام که دختران زیبا و دست اول، بیادبی و بددهنی
را به شکلی از جذابیت تعبیر میکنند! این برای بازیکن همچون جهنم است!
حداقل برای من غیرقابل تحمل است، و هتا یک گام هم پیش رفتن تقریبا
غیرممکن میشود برایم! دوستان دیگر هم کم و بیش همین وضع را
دارند! اما یک سوالی اینجا وجود که میتواند کلید حل مساله باشد:
مطمئنا مردها یا پسرانی هستند که این دختران مجذوب آنها خواهند
شد، آن مردها چه کسانی میتوانند باشند و چه خصوصیاتی دارند؟
اگر گمان میکنید که این مردها را باید در میان اراذل و اوباش و پسرهای
خیابانی یافت در اشتباه هستید، چرا که طبق مشاهدهی من اغلب این
دخترها در حال پیروی از مادر خود یا یک زن آلفای دیگر هستند! مرد تحت
حاکمیت، معمولا مرد کارمند ِ کتوشلواری ِ خانوادهدوست بوده است.
دختری که در حال مخ زدن او هستید و او این مدلی رفتار میکند،
معمولا چون آن مدل رابطه را جذاب یافته، در حال بازسازی و پیروی از آن
است. در خانوادههای پدرسالار، دخترها معمولا مهربان و مودب بار میآیند!
اکنون مردی که بتواند این دخترها در بند بکشد و آنها را جذب کند، چه مردیست؟
اگرچه من هنوز این معما را به طور کامل نگشودهام، اما گمان میکنم این دخترها
اتفاقا به دلیل اینکه به موقعیت و قدرت روانی و کلامی اهمیت بیشتری میدهند،
از طریق بازی سهلالتصرفتر هستند، چرا که آنها شکلی از سرآمدی و برتری را طلب
میکنند که خوشبختانه از طریق بازی جعل آن ساده است.
اما، این بازی باید کاملا منحصر به فرد باشد، بازیکن باید اعصاب پولادی داشته باشد
و هر حرف او را با دو سه تا حرف آبدارتر پاسخ دهد، چندبار هم با عصبانیت، استقلال
خودش را بیش از او به رخ بکشد و ...
من هنوز از عهدهی این نوع بازی برنمیآیم! :e40e:
Dariush
12-16-2015, 12:56 PM
این کتاب تورنت شده است اما همه آنها پسورد میخواهد که باید یکسری آفر پر کرد با اطلاعات دقیق.
:e056:
پیدایش کردم و در لینک زیر آپلود کردم:
Nick Savoy Magic Bullets 2009 - Download - 4shared - Dariush Dariush (http://www.4shared.com/office/dkqiCogoba/Nick_Savoy_Magic_Bullets____20.html)
Dariush
12-16-2015, 01:07 PM
غیر از این موارد تجربیات دیگهای دارید؟
این یل دلاور سیزده سالهی ایرانی:
مهران، سیزده ساله، مدتها از طریق چت با یک زن مطلقه دوست بود
و بعد از مدتها افشا کرد که سیزده سالش است:
http://www.daftarche.com/attachment.php?attachmentid=4945&stc=1
http://www.daftarche.com/attachment.php?attachmentid=4946&stc=1
و این آن ویدیویی که تماشایش شهامت میخواهد(+18):
video_2015-12-14_23-59-29 - Download - 4shared - Dariush Dariush (http://www.4shared.com/video/Yr66fWsOce/video_2015-12-14_23-59-29.html)
milad_esteghlal
12-16-2015, 02:26 PM
راستاش پیاده کردن متدهای خارجی در ایران به طور کلی دشوار است؛
ایران واقعا مدل خاص خودش را میخواهد که آن هم جز با تجربه زیاد در
این امر دستیافتنی نخواهد بود. خواندن و آشنایی با میستری به طور
خاص پیشنیاز مهمیست برای هر بازیکنی که میخواهد شروع کند،
چرا که از این طریق زوایای پنهانی از روحیات و رفتارهای دختران، چه از لحاظ
عاطفی و چه از لحاظ جنسی، بر بازیکن تازهکار آشکار میشود. روشهای
دیگری که بازیکن خلق میکند یا از دیگران عاریه میگیرند همگی باید
بر مبنای همان تئوریهای میستری باشد.
من در ایران پی بردهام که دختران زیبا و دست اول، بیادبی و بددهنی
را به شکلی از جذابیت تعبیر میکنند! این برای بازیکن همچون جهنم است!
حداقل برای من غیرقابل تحمل است، و هتا یک گام هم پیش رفتن تقریبا
غیرممکن میشود برایم! دوستان دیگر هم کم و بیش همین وضع را
دارند! اما یک سوالی اینجا وجود که میتواند کلید حل مساله باشد:
مطمئنا مردها یا پسرانی هستند که این دختران مجذوب آنها خواهند
شد، آن مردها چه کسانی میتوانند باشند و چه خصوصیاتی دارند؟
اگر گمان میکنید که این مردها را باید در میان اراذل و اوباش و پسرهای
خیابانی یافت در اشتباه هستید، چرا که طبق مشاهدهی من اغلب این
دخترها در حال پیروی از مادر خود یا یک زن آلفای دیگر هستند! مرد تحت
حاکمیت، معمولا مرد کارمند ِ کتوشلواری ِ خانوادهدوست بوده است.
دختری که در حال مخ زدن او هستید و او این مدلی رفتار میکند،
معمولا چون آن مدل رابطه را جذاب یافته، در حال بازسازی و پیروی از آن
است. در خانوادههای پدرسالار، دخترها معمولا مهربان و مودب بار میآیند!
اکنون مردی که بتواند این دخترها در بند بکشد و آنها را جذب کند، چه مردیست؟
اگرچه من هنوز این معما را به طور کامل نگشودهام، اما گمان میکنم این دخترها
اتفاقا به دلیل اینکه به موقعیت و قدرت روانی و کلامی اهمیت بیشتری میدهند،
از طریق بازی سهلالتصرفتر هستند، چرا که آنها شکلی از سرآمدی و برتری را طلب
میکنند که خوشبختانه از طریق بازی جعل آن ساده است.
اما، این بازی باید کاملا منحصر به فرد باشد، بازیکن باید اعصاب پولادی داشته باشد
و هر حرف او را با دو سه تا حرف آبدارتر پاسخ دهد، چندبار هم با عصبانیت، استقلال
خودش را بیش از او به رخ بکشد و ...
من هنوز از عهدهی این نوع بازی برنمیآیم! :e40e:
تجربیات من با شما مغایر است چه بسا حتی با بازیکن ها.
چیزی که برای دختران ایرانی به خصوص دختران زیبا و دسته اول بیشتر از هر چیزی اهمیت دارد ظاهر و صورتی مردانه، قدی بلند، داشتن روابط عمومی با دوستانی پر نفوذ و قدرتمند و هم تیپ خودتان و صدایی زمخت و کلفت است. به ویژه که در ایران بیشتر جوانان به صورت گروه گروه توسط بسیج و تکیه محله با هم آشنایی آبرومندی تشکیل میدهند یا در دانشگاه رفت و امدی پر رنگی دارند دوست ندارند به آنها بی احترامی شود یا با کلماتی بد مورد خطاب قرار گیرند ولو اینکه جذاب به نظر آید. گرچه همیشه پرو بازی و قدرت روانی باید ملاک کار باشد.
http://www.daftarche.com/attachment.php?attachmentid=4947&stc=1
اگر شما هم تیپ ایشان هستید 80 تا 90 درصد راه را بدون هیچ مشکلی رفته اید. داشتن یک استایل خوب و حرکات بدن حساب شده با تن صدای مردانه و آرامش بخش برای هر دختری که از نظر مالی تامین باشد و در قید و بند فرهنگ قوم و فامیل نباشد جذاب ترین چیز است. 10 تا 20 درصد بقیه بستگی به بازی و شوخ طبیعی و چیز هایی است که به زبان میاورید یا همان قدرت کلامی.
بین اثر بازیکن ها به غیر از چندی زنان جذابیت را در موارد زیر میبینند.
What are the 8 attraction switches? - Love Systems: Relationship Science | We teach you how to meet the girl next door. (https://www.lovesystems.com/blogs/dating-advice/55077317)
اینها از میستری اقتباس نشده است و همه بازیکن ها به صورت مجزا در نقاط مختلف دنیا آنها را یافتهاند. چیزی که مهم است میزان جذابیت این ویزگی ها برای یک دختر بخصوص در یک شرایط بخصوص است.
برای دختر زیبایی که در بند سنت و خانواده است و آبروی پدر و مادرش را ملاک قرار داده و در جامعه ایران با اختلاف طبقاتی شدید زندگی میکند و در قعر این اختلاف فاحش است شاید ویژگی پسر بالا زیاد ملاک نباشد آنگاه اگر شما پولدار باشید و او را تامین مالی کنید 80 درصد راه را رفتهاید مشروط به اینکه گزینه دیگری نباشد که با پول شما رقابت کند اینچنین او گوهر گران بهایش را در اختیار شما خواهد گذاشت.
تقلید از زنان دیگر معضل دیگر دختران نفهم ایرانی است. دختران ایرانی طی تشکیل گروه های متحد توسط مواردی که در بالا اشاره کردم توسط یک خاله یا یک زن الفا رهبری میشوند این خاله اگر دوست پسری پولدار داشته باشد و به دیگر دختران گروه پسران پولدار را معرفی کند بقیه اعضا نیز همین کار را میکنند اگر بر مبنای قد انتخاب کند همینطور و هر ملاک دیگری که اعضای گروه انتخاب کنند آنها نیز انتخاب میکنند ولو اینکه گزینه های دیگری در گوشه و حاشیه باشند که شاید برای زنان غربی جذاب تر بنماید اما در این گره فرهنگی و در این شرایط خاص ایران این گزینه ها دیده نمیشوند.
از این مرحله بگذریم تنها جذابیت برای سکس کفایت نمیکند جذابیت تنها شروع یک بازی پیچیده است. برای رسیدن به سکس باید روش داشت کدام روش الفاست و کدام روش بتا اصلا مشخص نیست و بسته به اینکه شما در چه شرایطی هستید و دختر در چه شرایطی است فرق میکند از این رو به نظر من همه متد های خارجی به درد ایران میخورد تنها باید همه آنها را یاد بگیرید و در اجرای آنها در شرایط خاص خبره شوید.
این را هم در نظر بگیرید شما همیشه یک شخصیت ثابت نخواهید داشت هر روز که حساب بانکی شما پربارتر میشود شما جاهطلب تر و زیادهخواه تر میشوید هر روز که دختران بیشتری تور میکنید با اعتماد به نفس تر و جدی تر میشوید هر روز که هورمون های شما بالاتر میرود تناسب رفتار ها با شخصیت شما بر هم میخورد و این شرایط ایجاب میکند متدی را انتخاب کنید که با شرایط جدید شما و صفات جدیدی که در شما بروز کرده بیشترین تناسب، تاکید و هماهنگی را داشته باشد. اگر یک متدی روی اعتماد به نفس بیشترین تاکید را دارد ببینید شما در چه شرایطی هستید اگر دیگری روی پیشگزینی تاکید دارند ببینید آیا این شرایط را دارید یا نه ؟ اگر روی شوخ طبعی و روی انرژی بالا تاکید دارد همینطور.
در ضمن یادم رفت بگویم میستری نون بلندی قد و تیپ خاص اش را میخورد گویی از جهان دیگری آمده است و او در دورانی ظهور کرد که مردان غربی بردگان جنسی بیش نبودند و به نظر من هنوز هم هستند. امروزه بازیکن های ابر قدرتمند تری آمده اند که بیشتر از میستری دختر 10 از 10 به رخت خواب میکشند.
Dariush
12-17-2015, 06:12 PM
اینها از میستری اقتباس نشده است
چطور نشده است دوست گرامی؟ شما اگر نوشتههای میستری را خوانده باشید، او اتفاقا
همین موارد برمیشمرد:
http://www.daftarche.com/attachment.php?attachmentid=4948&stc=1
http://www.daftarche.com/attachment.php?attachmentid=4949&stc=1
http://www.daftarche.com/attachment.php?attachmentid=4950&stc=1
از نظر من و همانطور که میستری در کتابش جلوتر شرح میدهد این سه ویژگی
آنقدر کلی و جامع هستند که علاوه بر اینکه میتوانند تمام خصوصیات حیاتی دیگر
را دربگیرند، بلکه میتوانند تقریبا همهی مردان در هر جغرافیی را شامل شوند. من
به همهی دوستانی که در ابتدای راه بازیکن شدن هستند، توصیه میکنم که برای
مطالعهی تئوریها پیش از هر کتابی به نوشتههای میستری مراجعه کنند. پس از
آن مدلهای دیگر بازی را میتوانید بر اصول و اساسی که او شرح میدهد بنا نهید و
در حین دختربازیهای خود مکررا به تعریفهای مراجعه کنید. به نظر من میستری
همچون اعمال ریاضی برای ریاضیدان هستند!
در ایران، بازی همچنان برای کسانی بیشترین بازده را دارد که در حد متوسطی
از ثروت، سیما و فیزیک هستند. شما اگر ثروتمند کت و کلفت باشید، هیچ نیازی
به بازی و گاهی هتا جنبههای دیگر جذاب بودن نیز ندارید! یعنی با پولدار بودن
میتوانید هتا در صورت زشت بودن، لاغر بودن، قدکوتاه بودن، منزوی بودن و هتا
پیر بودن، همچنان با زنان تاپ همخوابگی کنید. در آمریکا و اروپا اما چنین نیست.
در آنجاها شما اگر بسیار پولدار باشید، استعداد زیادی برای «الیوت راجرز (https://www.google.nl/url?sa=t&rct=j&q=&esrc=s&source=web&cd=1&cad=rja&uact=8&ved=0ahUKEwjNgq7Bq-PJAhXC0xoKHc5_DGgQFggfMAA&url=https%3A%2F%2Fen.wikipedia.org%2Fwiki%2F2014_I sla_Vista_killings&usg=AFQjCNGqjODlM0FX9KdCMY3DLyAfgB9IGg&sig2=jEhdYvJbQK2ZQ5V6DnehHQ&bvm=bv.110151844,d.d2s)» شدن
دارید. تمام کسانی که در کلاسهای آموزش بازی اساتید بازی شرکت میکنند
متمول هستند! در ایران اما فرد متمول نیازی به بازی ندارد.
همچنین شما اگر با مدل سووی موفقیت کسب کردهاید، دلیلاش این است که
روشهای غیرمستقیم او در ایران خیلی خوب جواب میدهند، چرا که در ایران
بازی مستقیم به مراتب دشوارتر و کمبازدهتر از روشهای غیرمستقیم است.
این رابطه در آمریکا و اروپا تقریبا برعکس است. در آنجا مدل بازی Krauser خیلی
بهتر جواب میدهد.
در ایران شیفتگی دختران در مقابل کاریزما بسیار بیشتر است، در حالیکه در آمریکا
Sexual Attractiveness به مراتب اهمیت بیشتری دارد. اینکه شما در چه گروهی در
ایران دختربازی میکنید هم بسیار مهم است و روشی که شما در اینجا برای دختر
در خیابان بکار میبرید، میتواند برای دختری که در دانشگاه با او آشنا میشوید
کاملا متفاوت باشد.
به همین دلایل و دلایل دیگر، فکر میکنم که اگرچه بسیاری از متدها و اصول
بازیهای اساتید خارجی قابل استفاده در ایران هستند، با اینحال بازی در ایران
نیازمند ظرافتهای خاصیست که در مدلهای کلاسیک بازی یافت نمیشوند.
به همین خاطر است که من با بهتر شدن اوضاع اقتصادیام به دنبال حلقهای
از دوستان بازیکن هستم برای اشتراک در یافتههایی که اغلب بسیار ارزشمند
و پراهمیت هستند.
Transcendence
01-16-2016, 09:49 AM
یک سوالی داشتم از دوستان کس باز چرا برخی از دخترهای غربی به ای اس ای اس می پیوندند؟
Transcendence
01-16-2016, 06:33 PM
یک سوال دیگه ...
برای من که آدم درون گرایی هستم چه مدل روشی مناسب هستش؟:e414: یکی بیاد به سوالات جواب بده!!
shekaste.atlasi
01-18-2016, 06:31 PM
دوستان یه سوال فنی چطور یه مرد الفا تبدیل به بتای بی خاصیت میشه اصلا چنین چیزی امکان داره؟ فعلا همین سوالو ج بدین تا بعد سوالای خیلی زیادی دارم که باید یکی یکی بپرسم
shekaste.atlasi
01-19-2016, 05:21 PM
انگار کسی حاظر نیست جواب مارو بده
milad_esteghlal
01-28-2016, 02:43 AM
چند اختلاف نظر بین مربیان دختر بازی: 1- بعضی از آنها معتقدند در راه رفتن باید سریع باشید نه خیلی سریع که انگار هل هستید و اضطراب دارید طوری قدم ها را بلند و تند بردارید که گویی هدف در زندگی دارید و برای رسیدن به آن سخت در تلاشید. عده ای دیگر میگویند طوری راه بروید انگار در زیر آب هستید. 2- موقع صحبت کردن با دختر تا میتوانید نزدیکش بایستید طوری که دماغ به دماغ شوید و عده ای دیگر میگویند همیشه فضا اشغال کنید اما فضای دیگران را نگیرید و کمی عقب بایستید. نظر دوستان با توجه به تجربیات ؟ برای من که 50/50 بوده است. اسناد روان شناسی زنانه ؟ غیر از دو مورد بالا اختلاف نظر در ارتباط چشمی است. در مورد ارتباط چشمی با زنان اختلاف نظری وجود ندارد اما با مردان چرا. تعداد از بازیکن ها معتقدند مرد آلفا با مردان ارتباط چشمی برقرار نمیکند و بی تفاوتی را پیشه میکند اما تعدادی از بازیکن ها اعتقاد دارند ارتباط چشمی با همه و در همه جوانب زندگی از واجبات است و باعث پیشرفت و تغییر در حالات و روحیات و اعتماد به نفس شما میشود. تا آنجا که یافتم این هم از مواردی است که بین بازیکن ها 50/50 است.
Dariush
02-03-2016, 05:05 AM
دوستان یه سوال فنی چطور یه مرد الفا تبدیل به بتای بی خاصیت میشه اصلا چنین چیزی امکان داره؟ فعلا همین سوالو ج بدین تا بعد سوالای خیلی زیادی دارم که باید یکی یکی بپرسم
اگر پرسشتان با عطف به یک «چرا» در ابتدایش باشد، آنگاه باید گفت مرد آلفا
مرد ناهنجاریست که قوانینی که جامعه برای کنترل افراد جامعه وضع کرده
برای او بیارزش است و عدم پایبندی او به هنجارهای اجتماعی برای جامعه
گران تمام خواهد شد و از آنجا که جامعه به دنبال برابرسازی و تمکین
افراد در برابر هنجارهای اجتماعیست، مرد آلفا برایش کاملا غیرقابل
تحمل است. مدرنتر شدن جوامع این تلاش جامعه برای رام کردن آلفاها
را موجهتر نیز میکند؛ در جهان سنتی و بدوی، جامعه به مرد آلفا نیازمند
بود چرا که شهامت و شیفتگیاش به قدرت و تواناش برای رهبری جامعه
امری حیاتی محسوب میشده و چندان غیرمعقول نبوده که در ازای افسارگسیختگی
مرد آلفا، مزیتهای بودن ِ او در جامعه را داشته باشد. در جهان مدرن که
مفهوم قدرت بطور کلی زیر و زبر شده است، دیگر مرد تبدیل به یک
ناهنجاری غیرقابل تحمل شده است.
اگر هم پرسشتان با یک «چطور» آغاز میشود هم باید بگویم که با بالا بردن
هزینههای رفتارهای آلفاگون! این سیستم شامل مکانیزمهای متنوع اجتماعی
از قبیل به بند کشیدن مرد یاغی از طریق ازدواج میشود و موارد گوناگون سیاسی
و حقوقی را نیز در میگیرد. من در میان نزدیکان خودم مواردی از مردان آلفا
که زیر فشار اطرفیان و خانواده به سوی بتا شدن سوق داده شدهاند را
دیدهام و از نزدیک با این فرآیند آشنا هستم. با تغییر مفهوم امر سیاسی و
مدنیت و هر جه عقلانیتر شدنِ این مسائل در جهان مدرن، مرد آلفا
مترودتر شده و بیشتر تحت فشار قرار میگیرد. هنجارهای اجتماعی به دنبال در قفس
کردن ِ الفاها و یاغیها هستند وگرنه، بطور خودکار مرد بتا و بقیهی جامعه
پیشاپیش از آنها رعایت میکرده و نیازی بدانها نبوده. تمام قوانین و هنجارها
تنها شاید برای 5 درصد جامعه وضع شدهاند.
فمنیسم هم از منظری تلاشیست برای در قلاده کردنِ مردان آلفا؛ اما نه از سوی زنان.
هربار که دیدید مردی از فمنیسم حمایت میکند، بدانید که او نه به دنبال برابری
جنسیتی به نفع زنان، که به دنبال رام کردن مردان آلفا است که نمیخواهند تن
به قواعد بازی او بدهند. برای زنان اما فمنیسم در واقع رهاوردیست در خدمت
مردان آلفا.
Dariush
02-03-2016, 05:08 AM
برای من که آدم درون گرایی هستم چه مدل روشی مناسب هستش؟ یکی بیاد به سوالات جواب بده!!
در مدلهایی که امیر توضیح داده، احتمالا میتوانید مدل مناسب خود
را پیدا بکنید، مثلا یک مدل محبوب میان افرادی با تیپ شخصیتی
شما، بازی نابغهی کشفنشده است که امیر پیشتر در موردش
توضیح داده است. اگر آن را به طور کامل منطق بر تیپ شخصیتی
خود نمیبینید بیایید بیشتر صحبت کنیم.
Transcendence
02-03-2016, 05:54 PM
در مدلهایی که امیر توضیح داده، احتمالا میتوانید مدل مناسب خود
را پیدا بکنید، مثلا یک مدل محبوب میان افرادی با تیپ شخصیتی
شما، بازی نابغهی کشفنشده است که امیر پیشتر در موردش
توضیح داده است. اگر آن را به طور کامل منطق بر تیپ شخصیتی
خود نمیبینید بیایید بیشتر صحبت کنیم.
خوب مشکل اینجاست که من نابغه نیستم .
از یک طرفی هم با اون چه که از نوشته های امیر گیرم اومد وضعیتم خیلی ناجور می شه که ..ماشین چند صدمیلیونی کی داره آخه....
برای آدمی با چنین ویژگی هایی شما چه مدلی پیشنهاد می کنید.
1-درون گرا 2-پوست کلفت(پر تحمل) 3-زیبایی: 6 از 10 4-تجربه دوستی با دختر ها : یکی( جدی ) 5-درآمد: 2 میلیون
6-سن: بالای 27 7- مدرک (فوق لیسانس-زبان-کامپیوتر)8-دانش عمومی: یه مقدار روانشناسی وعرفان و فلسفه 9- iQ=125
Powered by vBulletin® Version 4.2.2 Copyright © 2024 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.