نوشته اصلی از سوی
undead_knight
نبابا اتفاقا اصلش اصلا فمنیستی نیست از روی جنبش های مبارزه با خشونته:)اینجا نشون میده آنتی فمنیسم هم جنبه های جالبی داره ها:))
مردان خشن هستند؟!بلی،فقط مردها خشن هستند؟!خیر
انسان ها نیازمند درمان!؟شاید
مردها چرا باید خشن باشند؟ نه فرگشتیکوار نه فیزیکوار, هیچ جانداری زندهای اگر نیاز نباشد چنانکه
بالاتر هم گفتم دستِ خودش را هم بلند نمیکند, چه رسد به اینکه این همه انرژی بسوزاند و الکی خشن باشد.
نوشته اصلی از سوی
undead_knight
معیار بیماری چی هست؟!:)مگرنه اینکه ما بخش هایی از روان شناسی رو به خاطر معیارهای بیمار انگاری رد میکنیم؟
من اینجا از آغاز دربارهیِ «خشونت فیزیکی» سخن گفته ام و کار چندانی با روانیکِ آن ندارم.
نوشته اصلی از سوی
undead_knight
خب چرا ارزش حریم شخصی بالاتر از سکس هست؟:)
زیرا اخلاقوارانه برگزیدگی دارد, فرمول ما برای آزادی را که فراموش نکرده اید؟
مرزبندی آزادی روشنه:
هر کس آزاد به انجام هر آنڃه است که میخواهد تا زمانیکه خواستهیِ او آسیبِ سرراست یا ناسرراستِ بسیار بالایِ فیزیکی به دیگران نرساند.
پس رفتاری که این آزادی را بفروپیچیند نااخلاقی خواهد بود.
نوشته اصلی از سوی
undead_knight
پس نتیجه میگیری خشونت در جاهایی بجاست،یکی زمانی که ابزار دیگه ای برای نشون دادن ناخشنودی نباشه و یکی دیگه اینکه بعضی رفتارها رو میشه به خشونت جواب داد؟!:)
آری, خشونت بجا و معتر هم داریم, بگوییم در یک رینگ مُشتبازی که هردو سو بجا و
خودآگاهانه خشن هستند, یا هتا در چیز دیگری مانند Rough Sex و نمونههایِ همانندِ دیگر.
اینها میتوانند برای بیشتر ما ناخواستنی باشند, هر آینه «بجا» + «معتبر» هستند.
دسته دوم را هم من در واکاوی به نگاه ابزاریکِ خشونت که ببینم چه راههایِ دگرگُزینی برای رویاروی با دشواری
در دست میباشند گردآورم, اگر راهِ آشکار و سودمند دیگری نبود, آنگاه خشونت بسیار هم خواستنی و اخلاقی است.