• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 4 از 4

    جُستار: خاطره های كوتاه از دیدن مخفیانه بدنهای لخت رو اینجا بخونید و بنویسید

    1. #1
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)

      خاطره های كوتاه از دیدن مخفیانه بدنهای لخت رو اینجا بخونید و بنویسید

      ^^^ خاطره های كوتاه از دیدن مخفیانه بدنهای لخت رو اینجا بخونید و بنویسید ^^^
      Aug 09, 2008, 02:43 PM

      نویسنده: Dash_Ali56



      فروبار: http://www.daftarche.com/attachment/...mK2K8gXl5e.pdf

      اندازه: 33.82KB


      کوتاهیده‌یِ داستان

      سلام



      لحظه هایی را كه شما دوستان عزیز از دیدن بدن لخت مردم در ذهنتان حك كرده اید را در این تاپیك بنویسید....خالی بندی اكیدا ممنوع

      یکمیش هم از خودم:

      یه روز كه دختر داییم حامله بود و اومده بود خونه ما ، من از بالا پشت بوم و از طریق روشنایی رختكن حموم ، كس و كون دختر داییم رو حسابی دید زدم.

      یه بار هم خونه همسایه روبرویی رو با دوربین شكاری دید زدم.دخترشون پریود بود و وسط اتاقش ، دامنش رو زده بود بالا و داشت نوار بهداشتی رو كسش نصب میزد.

      حالا شما بنویسید بینیم چیا دیدید

      نظر سنجی داش علی --- ام بیتری بلیر ارزان و جالب - اراذل

      ***




      نکته: فرآیند چاپ این نوشته ١٠٠% خودکار بوده است. اگر درونمایه‌یِ این داستان را نااخلاقی/نافراخور میبینید با دکمه «گزارش» ما را بیاگاهانید.

      بایگانیده از avizoon.com




      <!--
      [stats]
      Mirrored by AvizoOooOoOOn Copier v1.2
      Total time: 0:00:18.375000
      -->

      <!--
      [LOG_DATA]
      URL: http://avizoon.com/forum/2_68102_0.html
      Author: Dash_Ali56
      last-page: 3
      last-date: 2008/09/24 16:48
      -->


      mohsenjahan این را پسندید.

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    2. یک کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Russell (02-22-2013)

    3. #2
      رهگذر
      Points: 132, Level: 2
      Level completed: 64%, Points required for next Level: 18
      Overall activity: 0%
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      mohsenjahan آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Sep 2014
      نوشته ها
      1
      جُستارها
      0
      امتیازها
      132
      رنک
      2
      Post Thanks / Like
      سپاس
      0
      از ایشان 1 بار در 1 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)

      دید زدن در نوجوانی

      من خیلی چشم چرون بودم الانم یه ذره هنوز در وجودم هست یكی از بهترینها مربوط به دختر داییم بود كه واحد كناری ما به همراه همسر و پسرش زندگی میكرد خیلی خوش هیكل و ناز بود از طریق حموم یه پنجره داشتیم كه به پاسیو باز میشد ما و اونا چون بهم اعتماد داشتیم بازش میذاشتیم یه روز خونه تنها بودم صدای در حموم اونا رو شنیدم دویدم سمت حموم و چهار پایه صندلی حمومو زیر پام گذاشتم با شورت و سوتین اومده بود حموم اول بچه رو شست و داد به خواهر شوهرش بعد خودش لخت لخت شد چه بدن ناز و تپلی داشت یه دست ج ل ق حسابی زدم دیگه هفته ای یكبارو داشتم تا اینكه رفتند خارج

    4. یک کاربر برای این پست سودمند از mohsenjahan گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (09-17-2014)

    5. #3
      مدیر تالار
      Points: 94,728, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.7%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      وضعیت؟
       
      Empty
       
      kourosh_bikhoda آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      صهیونیستستان
      نوشته ها
      2,339
      جُستارها
      40
      امتیازها
      94,728
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      4,209
      از ایشان 4,997 بار در 2,197 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      26 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی mohsenjahan نمایش پست ها
      یه دست ج ل ق حسابی زدم دیگه هفته ای یكبارو داشتم تا اینكه رفتند خارج
      قبول باشه اخوی. با گلنار یا بی گلنار؟

      چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
      جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
      ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
      ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
      «توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»

      خردگرایی و ایمان ستیزی

    6. 2 کاربر برای این پست سودمند از kourosh_bikhoda گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (09-23-2014),sonixax (09-19-2014)

    7. #4
      سرنویسنده سوم
      Points: 50,772, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      Agnostic آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2011
      نوشته ها
      2,538
      جُستارها
      67
      امتیازها
      50,772
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      2,650
      از ایشان 3,328 بار در 1,555 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      3 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)

      Thumbs down

      این داستانها حتی در فرومهای بیخدایی انگلیسی زبان هم ممنوع هست! نکند از خیلی وقت پیش سربازان گمنام امام زمان جای دوستانمان نشسته اند برای بی اخلاق جلوه دادن مخالفان اینطور داستان ها را می نویسند!؟

    8. یک کاربر برای این پست سودمند از Agnostic گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (09-20-2014)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •