• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 3 از 3

    جُستار: λ سَـرایِ دانِـشْـبٌـدان γ

    1. #1
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)

      λ سَـرایِ دانِـشْـبٌـدان γ

      خوب پیش از اینکه دوباره بروم این جُستار را هم بیاغازم, که انگار دوری از رایانه و آغوشِ گرمِ دلداده مایـه‌یِ بـَرانگیختگی شورِ
      ڃامه‌سُراییِ در من بوده و این ڃند روزه ڃامگان و سخنانِ آهنگین بوده‌اند که در مـِـندار (=ذهن) من برای خودشان پایین‌بالا و رژه میرفتند!

      اینجا دست‌نوشته‌های ادبیک و ڃامه‌ای خود را بگذارید: درون‌مایه‌‌یِ دانشیک داشتنشان بایا است, پارسیکی‌اشان ولی تنها خواستنی است (:

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    2. 5 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      iranbanoo (02-17-2013),Russell (02-17-2013),Soheil (02-17-2013),Sotude (02-17-2013),yasy (02-17-2013)

    3. #2
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      آغازگر جُستار
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      چون یک پِـی‌یاخته ز دیگر پی‌یاختگان بیاگاهد و خود دگر پی‌یاختگان بیاگاهاند و از پیِ این آگاهش‌ها خویش برآید و خویش خود را
      بخودآگاهاند و دریــابـَد که بـِجُـز خودْ ناخودی نیز بخودْ آگاهــد, آنگاه زِ خویشتن پرسد ڃرا هستم و کوشد که پِی‌واژد ڃرایش را ❆ ڃون
      نِـپاهـد خویـشْ نیکْ اندرْ پَـرگیــــر بیـابـد آنْ ریــزآژنگــان کیهانیـک و ڃون رفتْ از پیِ آنها رِسَــد به آنْ تیـلِ آغــازی, همانْ مِــه‌بــانـگِ جـهـان‌گُـسـتر.




      پِی‌یاخته = پِـی (عصب) + یاخته = neuron
      واژیدن = سخنیدن = سخن گفتن
      پــِی‌واژیدن = پاسخ دادن (پی گرفتن سخن)
      نِـپاهِستن / نِـپاهیدن = مشاهده کردن = to observe
      نون = اکنون = nun = now
      پـَـرگیر = پیرامون, environment
      ریزآژنگ = microwave
      کیهانیک = cosmic
      تیل (til) = نقطه, point; واژه‌یِ نزدیک دیگر «تیله»
      مه‌بانگ = big bang


      نکته:

      آغازی ≠ آغازین; «آغازی = یک آغاز» که از آغازنماییِ جهانمان میگوید و راهِ ڃرخیکیِ (= ڃندبارگی) آن را نمیبندد.



      تا دنبال شود (:

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    4. 4 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      iranbanoo (02-17-2013),Russell (02-17-2013),sara (10-07-2013),Sotude (02-17-2013)

    5. #3
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      آغازگر جُستار
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      کیست این من که من سر در آن اینچنین اندیشان
      چیست این من که من در کار آن هی سرگردان

      بامداد, این منِ من در خود یک آنچنان آشفته بود
      شامگاه لیک, این منِ من در پوست خود گنجوده نیست
      از چیست این کشند و واکشند که من در آن غوته‌وران
      سود آن چیست که این من, با آن منِ من یکسره نیزه زنان

      آری, گهگداری این من و آن من بگردند آنچُنان همداستان
      گهگداری نیز این دو با خود شوند یک داستان

      هر چه من خواهم از این من‌ها فراتر ایستم
      هر چه بیشتر من در آنان از رفتنم بازایستم

      چون اندر سرشتم من ببینم من بیشمار
      گهگداری من چنان گردم که ای من من کدام..
      گیریم که من پرسیدم از این من که ای من تو کـــی؟
      پاسخ این من نباشد جز, من تو باد
      هر چه من گویم اگر تو من منی
      پس کیست این من که از تو پاسخ پرسش بخواست؟
      ای بینوا, ریشخندد این من و گوید به من
      پرسش تو پاسخی درخور نداشت
      آنچه تو در من ز خود من دیده ای
      نیست جز آنکه تو خود پیشتر در من هشته ای
      سود این پاسخ چیست, بر من روشن نی اد
      آن زمان که من میگویم من, خب این من کجاست
      گهگهداری این من آنچنان من بود که من بی گمان
      گهگداری نیز این من آنچنان نامن که من خویش یابم هات و مات

      چیست راز این من‌های من کز من دارند بالا میروند
      کیست این من که این من‌ها را دارد نام من‌ها میدهد؟
      هر چه هست, در من بوند جز من یک چند نامنی
      آنچه من خواهم از آنها, خود میاید از منی

      چون رسیدم من به این سال از زمان
      دریافتم که من, نباشم آن من که من پیشترها باوران...
      Dariush این را پسندید.

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •