• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    برگ 2 از 3 نخستیننخستین 123 واپسینواپسین
    نمایش پیکها: از 11 به 20 از 27

    جُستار: بحث های بی پایان

    1. #11
      سرنویسنده دوم
      Points: 45,990, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      ضد و نقیض
       
      سر به زیر
       
      iranbanoo آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      نوشته ها
      1,545
      جُستارها
      25
      امتیازها
      45,990
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      2,572
      از ایشان 3,738 بار در 1,364 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      30 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      به نظر من خیلی وقت ها ما برای یافتن حقیقت(شخصا باور دارم تقریبا حقیقتی وجود نداره!) بحث نمیکنیم بلکه هدف ما دفاع از باور هامون هست.خیلی وقت ها هم دلیل دلبستگی ما به باورهامون بیشتر احساسیه نه منطقی،به ویژه اینکه ما باور رو به شخصیتمون زنجیر میکنیم،وبنابراین رد شدن باور به نوعی ضربه به شخصیت خودمون پس تا حد ممکن از باورمون دفاع میکنیم.
      من فکر میکنم حتی خیلی وقت ها هم که فکر میکنیم هدفمون جدا کردن سره از ناسره هست هم داریم فقط از باورهامون دفاع میکنیم.
      در واقع بهترین راه سنجشش اینه که از خودمون بپرسیم:آیا من بحث میکنم،چون به دنبال حقیقتم یا اینکه بحث میکنم چون فکر میکنم حقیقت مال منه!؟[/QUOTE]
      خیلی عالی...
      اما اینه فکر کنیم حقیقت از ان منه هم چیز بدی نیست.اما روش انتقال اون حائز اهمیته..
      مثلا توی همین فروم ممکنه کسی که مثلا داره تو آمریکا زندگی می کنه و داره با منی که مثلا در یکی از شهرهای x ایرانم در مورد همجنسگرایی بحث میکنه نباید انتظار داشته باشه یافته های اون رو منم دارم.و نباید طوری بحث کنه که انگار داره از یک دنیای دیگه با من حرف میزنه.در کل نظر من اینه که بحث ها و نظرات باید تلفیقی از احساس و منطق باشن تا در کنار اینکه فکر و ذهن جست و جو گر رو ارضا کنن بتونن اون رو تحت تاثیر قرار بدن.
      اما متاسفانه بحث ها یا خیلی احساسیو بی پایه اند و یا خیلی منطقی و خشک...
      این مسئله باعث میشه که حقایق یافته شده در ذهن هر کس همیشه در ذهنش مدفون بمونه و نتونه اون رو انتقال بده

    2. 4 کاربر برای این پست سودمند از iranbanoo گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (12-11-2012),Mehrbod (12-11-2012),sonixax (12-11-2012),undead_knight (12-11-2012)

    3. #12
      سرنویسنده دوم
      Points: 45,990, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      ضد و نقیض
       
      سر به زیر
       
      iranbanoo آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      نوشته ها
      1,545
      جُستارها
      25
      امتیازها
      45,990
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      2,572
      از ایشان 3,738 بار در 1,364 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      30 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Alice نمایش پست ها
      1- خزانه ی ژنتیک
      2- خزانه ی ممتیک

      این دو سازنده ی تن و پیکر ؛ و رفتارها و اندیشه های شما خواهند
      بود ؛ هردو نیز از قانون گزینش طبیعی پیروی میکنند ؛ بر این پایه
      زیستبوم گزینشگر مهادین در فرازیست مم ها نیز می باشد !



      ایران بانوی گرامی ؛ من در نمیابم این جُستار را برای چه
      وا کردید ؛ اگر رویدادی است که ما از آن نا آگاهیم آگاهمان
      کنید !
      آلیس عزیز
      اخلاق بحث و انتقال اندیشه یکی از مواردی هست که بهش توجه میکنم و
      مثل باقی جستارها تنها میخواستم از دیدگاه دیگر دوستان بهره ببرم

    4. 5 کاربر برای این پست سودمند از iranbanoo گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Alice (12-11-2012),Anarchy (12-11-2012),Mehrbod (12-11-2012),sonixax (12-11-2012),undead_knight (12-11-2012)

    5. #13
      دفترچه نویس
      Points: 90,825, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      The last militant
      judgmentalist
       
      Empty
       
      undead_knight آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      ماندگاه
      Hell inc
      نوشته ها
      3,623
      جُستارها
      14
      امتیازها
      90,825
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      9,174
      از ایشان 7,829 بار در 3,090 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      36 Post(s)
      Tagged
      2 Thread(s)
      خیلی عالی...
      اما اینه فکر کنیم حقیقت از ان منه هم چیز بدی نیست.اما روش انتقال اون حائز اهمیته..
      مثلا توی همین فروم ممکنه کسی که مثلا داره تو آمریکا زندگی می کنه و داره با منی که مثلا در یکی از شهرهای x ایرانم در مورد همجنسگرایی بحث میکنه نباید انتظار داشته باشه یافته های اون رو منم دارم.و نباید طوری بحث کنه که انگار داره از یک دنیای دیگه با من حرف میزنه.در کل نظر من اینه که بحث ها و نظرات باید تلفیقی از احساس و منطق باشن تا در کنار اینکه فکر و ذهن جست و جو گر رو ارضا کنن بتونن اون رو تحت تاثیر قرار بدن.
      اما متاسفانه بحث ها یا خیلی احساسیو بی پایه اند و یا خیلی منطقی و خشک...
      این مسئله باعث میشه که حقایق یافته شده در ذهن هر کس همیشه در ذهنش مدفون بمونه و نتونه اون رو انتقال بده
      اتفاقا باور داشتن به اینکه کسی تونسته به حقیقت دست پیدا کنه کمی مشکل زاست!
      به نظر من شکل بهترش اینه که ما به این آگاه باشیم که ما تصور داشتن حقیقت رو داریم نه لزوما خودش رو(که معمولا چنین چیزی نیست،تقریبا از هر قشر و طرز تفکری میشه درصد بالایی رو جز کسانی دونست که خودشون رو دارنده حقیقت میدونند)
      باز بهم بحث شیرین احساس :)) راستش من باز هم منظورتون رو دقیقا متوجه نمیشم :))
      در هر حال به نظر من حتی اگر ما فکر میکنیم دارنده حقیقتیم نگاهمون به اشخاص نباید مثل یک دشمن باشه!
      روش خود من به این صورته که من اونهایی رو که باهاشون بحث میکنم دوست دارم،هرقدر مخالفت بیشتری داشته باشند بیشتر دوسشون دارم!(چون باعث میشند که اندیشه هام محک بخورند)ولی با باورها و چیزهایی که ممکنه دارندشون باشند در یک جنگ تمام عیار هستم!از نظر من اشکالی نداره ما به صورت منطقی باور یک شخص رو از پایه ویران کنیم ولی به هیچ وجه نباید به بحث ها بعد شخصی داد و به دنبال شکست دادن یک شخص بود.
      To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
      Tacitus-

    6. 4 کاربر برای این پست سودمند از undead_knight گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (12-11-2012),iranbanoo (12-11-2012),Mehrbod (12-11-2012),sonixax (12-11-2012)

    7. #14
      سرنویسنده یکم
      Points: 27,797, Level: 98
      Level completed: 45%, Points required for next Level: 553
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      سرگرم
       
      مشغول
       
      Reactor آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      نوشته ها
      1,377
      جُستارها
      9
      امتیازها
      27,797
      رنک
      98
      Post Thanks / Like
      سپاس
      1,641
      از ایشان 2,863 بار در 1,134 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      10 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      چرا دعوا میکنید اخماتونو وا بکنید

      برگی از جملات قصار کلاه قرمزی کبیر
      انسان پیشرو با جامعه همخوانی ندارد هم آهنگی دارد

    8. 4 کاربر برای این پست سودمند از Reactor گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      iranbanoo (12-11-2012),Russell (12-12-2012),sonixax (12-11-2012),undead_knight (12-11-2012)

    9. #15
      سخنور یکم
      Points: 33,211, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      تهی
       
      ریلکس
       
      viviyan آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Aug 2011
      نوشته ها
      791
      جُستارها
      22
      امتیازها
      33,211
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      1,400
      از ایشان 2,245 بار در 716 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      10 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      ایران بانو جان من یکی که قدیما بحث میکردم چون از بحث کردن لذت میبردم؛ حالا از بحث با دیگران لذت نمیبرم و بحث نمیکنم. معمولا دنبال متقاعد کردن دیگران نیستم.

    10. 4 کاربر برای این پست سودمند از viviyan گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (12-12-2012),iranbanoo (12-11-2012),sonixax (12-12-2012),کافر_مقدس (12-12-2012)

    11. #16
      سرنویسنده دوم
      Points: 45,990, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      ضد و نقیض
       
      سر به زیر
       
      iranbanoo آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      نوشته ها
      1,545
      جُستارها
      25
      امتیازها
      45,990
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      2,572
      از ایشان 3,738 بار در 1,364 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      30 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی undead_knight نمایش پست ها
      اتفاقا باور داشتن به اینکه کسی تونسته به حقیقت دست پیدا کنه کمی مشکل زاست!
      به نظر من شکل بهترش اینه که ما به این آگاه باشیم که ما تصور داشتن حقیقت رو داریم نه لزوما خودش رو(که معمولا چنین چیزی نیست،تقریبا از هر قشر و طرز تفکری میشه درصد بالایی رو جز کسانی دونست که خودشون رو دارنده حقیقت میدونند)
      باز بهم بحث شیرین احساس :)) راستش من باز هم منظورتون رو دقیقا متوجه نمیشم :))
      در هر حال به نظر من حتی اگر ما فکر میکنیم دارنده حقیقتیم نگاهمون به اشخاص نباید مثل یک دشمن باشه!
      روش خود من به این صورته که من اونهایی رو که باهاشون بحث میکنم دوست دارم،هرقدر مخالفت بیشتری داشته باشند بیشتر دوسشون دارم!(چون باعث میشند که اندیشه هام محک بخورند)ولی با باورها و چیزهایی که ممکنه دارندشون باشند در یک جنگ تمام عیار هستم!از نظر من اشکالی نداره ما به صورت منطقی باور یک شخص رو از پایه ویران کنیم ولی به هیچ وجه نباید به بحث ها بعد شخصی داد و به دنبال شکست دادن یک شخص بود.
      اما به راحتی مشخص میشه که چه کسی نسبت به مسئله ای بیشتر تحقیق و بررسی داشته.(اگر نخوایم دارنده ی حقیقت بدونیمش)
      مسلما اون فرد شایستگی نظر دادن در مورد چند و چون مسئله رو داره .مقابله ی بیهوده و مخالفت فرد مقابل تنها در شرایطی هست که فرد مورد نظر روش انتقال صحیحی نداره.
      اینکه حرف از احساس میزنم خارج از دایره ی تعقل نیست.تنها نگاه روانشناسانه به مخاطب هست و اینکه این فرد رو چه طور میشه به فکر خودم راغب کنم یا به قول شما چه طور میشه عقایدم رو بهش ثابت کنم.

      اما بر خلاف نظر شما من جنگ و ستیز رو نمیپسندم.روش صحیح اینه که گام به گام با فردی که صاحب نظره در مورد مسئله ای اندیشیده بشه و اصولا نیازی نباشه که برای روشن سازی به سرکوب عقاید هم بپردازیم.
      گرچه اختلاف نظر همیشه هست و اجتناب ناپذیر اما اینکه طرف مقابل رو به انواع و اقسام عناوین ملقب کنیم که افکار خوردمون رو اثبات کنیم کاری رو به جایی نمیرسونه.

    12. 2 کاربر برای این پست سودمند از iranbanoo گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (12-12-2012),undead_knight (12-12-2012)

    13. #17
      سرنویسنده دوم
      Points: 45,990, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      ضد و نقیض
       
      سر به زیر
       
      iranbanoo آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      نوشته ها
      1,545
      جُستارها
      25
      امتیازها
      45,990
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      2,572
      از ایشان 3,738 بار در 1,364 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      30 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی viviyan نمایش پست ها
      ایران بانو جان من یکی که قدیما بحث میکردم چون از بحث کردن لذت میبردم؛ حالا از بحث با دیگران لذت نمیبرم و بحث نمیکنم. معمولا دنبال متقاعد کردن دیگران نیستم.
      من هم تا حدودی مثل شما هستم.
      یکی از علتاش همینه که معمولا برای وارسی اندیشه هام شرایط مساعدی فراهم نیست.
      از بحث با مخالف هام به خاطر تنش هایی که وارد بحث میکنن فراریم و موافقانمم که موافقن دیگه :)))

    14. 2 کاربر برای این پست سودمند از iranbanoo گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (12-12-2012),viviyan (12-12-2012)

    15. #18
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی viviyan نمایش پست ها
      ایران بانو جان من یکی که قدیما بحث میکردم چون از بحث کردن لذت میبردم؛ حالا از بحث با دیگران لذت نمیبرم و بحث نمیکنم. معمولا دنبال متقاعد کردن دیگران نیستم.
      گفتمان یا همان بحث کردن برای من زمانی کارکردی چون شترنگ برای دوستمان «امیر» را داشت که بسیار خوشی‌آور و سرگرم‌کننده بود و میتوانم بگویم یک
      زمانی بر سر کوچکترین چیزها هم من با دیگران ساعت‌ها و روزها بحث میکردم و کمابیش همه را هم می‌بردم؛ همچنان ریشه‌هایی از آن را در خودم میبینم.

      ولی روی هم رفته بر پاد دیگر دوستان من به دسترس‌پذیری «فرهود» یا همان "حقیقت" که
      برداشتِ درست ما از فرابود (واقعیت) بیرونی باشد می‌باورم، ولی با زوری چپاندن آن به دیگران نه.

      رسیدن به دریافت درست از جهان شدنی است و دریافت امروز ما از جهان بسیار باری‌تر (دقیقتر) و بهتر از هزار سال پیش است و در آینده
      باز هم بهتر خواهد شد؛ اینکه دانش‌اندوری ما مرزی هم دارد یا نه خود گفتمانی است فلسفی و من بیشتر زمانها نیازی به درون شدن به آن نمیبینم.



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی iranbanoo نمایش پست ها
      چیزی که در حال حاضر شاهد آن هستیم کشمکش وبحث های بی سرانجامیست که معمولا به خصومت و دلزدگی منجر می شود.
      نه تنها نمی اموزیم که گاهی بر ان چیزی که معتقد بودیم هم به شدت اصرار میکنیم و معنای اشتراک گزاری را فراموش میکنیم.
      اگر قرار بر این است که هر کس به تنهایی همه چیز را بداند پس این همه هزینه ی زمانی و انرژی و... از چه روست و اگر قرار است که از دانسته های دیگران برای پرش به جلو استفاده کرد پس اینهمه مقاومت و مخالفت چرا؟
      .....
      .....
      .....؟
      ایران‌بانو جان meme ها بیگمان نقش پررنگی بازی میکنند، بسیاری از ما اینجا هستیم چون میخواهیم خردگرایی (=meme) را بگسترانیم.
      من زمان بسیاری را روی گسترش زبان پارسی (meme) میگذارم. مسلمین شباروز تروریست صادر میکنند تا اسلام (meme) را بگسترانند و ...


      جدای اینها، به نگر من بجای فراخواندن دیگران به نرمخویی در گفتمان، نیاز به کلفت‌تر کردن پوست خودمان میرود، اگر نه گفتمان و کشمکش چیزهای خوبی هستند و مغز را شاداب نگه میدارند.
      Russell and mahtab71 like this.

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    16. 6 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      iranbanoo (12-12-2012),Russell (12-12-2012),Soheil (12-17-2012),sonixax (12-12-2012),undead_knight (12-12-2012),viviyan (12-12-2012)

    17. #19
      دفترچه نویس
      Points: 90,825, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      The last militant
      judgmentalist
       
      Empty
       
      undead_knight آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      ماندگاه
      Hell inc
      نوشته ها
      3,623
      جُستارها
      14
      امتیازها
      90,825
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      9,174
      از ایشان 7,829 بار در 3,090 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      36 Post(s)
      Tagged
      2 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی iranbanoo نمایش پست ها
      اما به راحتی مشخص میشه که چه کسی نسبت به مسئله ای بیشتر تحقیق و بررسی داشته.(اگر نخوایم دارنده ی حقیقت بدونیمش)
      مسلما اون فرد شایستگی نظر دادن در مورد چند و چون مسئله رو داره .مقابله ی بیهوده و مخالفت فرد مقابل تنها در شرایطی هست که فرد مورد نظر روش انتقال صحیحی نداره.
      اینکه حرف از احساس میزنم خارج از دایره ی تعقل نیست.تنها نگاه روانشناسانه به مخاطب هست و اینکه این فرد رو چه طور میشه به فکر خودم راغب کنم یا به قول شما چه طور میشه عقایدم رو بهش ثابت کنم.

      اما بر خلاف نظر شما من جنگ و ستیز رو نمیپسندم.روش صحیح اینه که گام به گام با فردی که صاحب نظره در مورد مسئله ای اندیشیده بشه و اصولا نیازی نباشه که برای روشن سازی به سرکوب عقاید هم بپردازیم.
      گرچه اختلاف نظر همیشه هست و اجتناب ناپذیر اما اینکه طرف مقابل رو به انواع و اقسام عناوین ملقب کنیم که افکار خودمون رو اثبات کنیم کاری رو به جایی نمیرسونه.
      برای هر کسی مشخص نیست،برای کسی مشخصه که به دنبال حقیقته :)
      نه روش انتقال فقط بخشی از موضوع هست،مسئله اصلی بازدارندگی فرایندهای دفاعی هست(در واقع این دفاع کردن یک نوع غریزه زیستی هست که به باورهای ما هم سرایت کرده) و این فرایندهای دفاعی بیشتر با خرد شدن پایه هاشون ممکنه نابود بشند تا روش های دیگه.
      بزارید یه نمونه براتون بیارم:فکر کنید تمامی خردگراهای دنیا رو جمع کنند و ببرند توی حوزه علمیه!بشینند با آخوندا بحث کنند،فکر میکنند نتیجه چیه!؟ :)
      حتی در دنیای آزاد که افراد به هر نوع اطلاعاتی دست یابی دارند بازهم فرایند آگاهی به شدت سخت و دشواره،یکیش تبدیل باورهای کودکی به جزئی از شخصیته و یکی دیگش اینه که ما بیش از اینکه ناآگاه و دگم باشیم تنبل هستیم!به جای اینکه دنبال آگاهی باشیم میخوایم همه چیز در دسترس و راحت باشه و چون فرایند اگاه شدن سخت تر از روش های دم دستی دیگست،این هم فاکتور موثر دیگه ای هست.

      شاید ساده تر این باشه که بگم بهترین روش از نظر من دیالکتیک و بحث با دیگران هست(حتی گاهی که دسترسی به حریف و مخاطب ندارم به باورهای خودم حمله میکنم) البته تفاوت دیالکتیک با خطابه و یا منظاره اینه که هدف ما بردن بحث به هر شیوه ای نیست،بلکه فقط استدلال منطقی رو باید استفاده کنیم.

      در واقع روش های دیگه بحث(که گاهی واقعا ممکنه کارا و حتی درست باشند) با دیالکتیک متفاوتند،ما در این متود به دنبال اثبات افکار خودمون نیستیم بلکه به دنبال اثبات چیزی هستیم که بیشترین انتقادات رو تاب بیاره(و در نتیجه ضریب خطای کمتری داره)
      iranbanoo این را پسندید.
      To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
      Tacitus-

    18. 6 کاربر برای این پست سودمند از undead_knight گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (12-12-2012),iranbanoo (12-12-2012),mahtab71 (12-15-2012),Mehrbod (12-12-2012),Russell (12-12-2012),sonixax (12-12-2012)

    19. #20
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی undead_knight نمایش پست ها
      برای هر کسی مشخص نیست،برای کسی مشخصه که به دنبال حقیقته :)
      نه روش انتقال فقط بخشی از موضوع هست،مسئله اصلی بازدارندگی فرایندهای دفاعی هست(در واقع این دفاع کردن یک نوع غریزه زیستی هست که به باورهای ما هم سرایت کرده) [/B]

      درباره آوندهای فیزیکی سخت بودن دگرش باورها اندکی اینجا نوشته بودیم: هم‌اندیشی پیرامون گسترش خردگرایی


      دگراندن یک باور بدرستی و فیزیک‌وار سخت است! بایستی نورون‌های مغزی انرژی بسیاری بسوزانند تا بتوانند باور یا پنداره نو را جایگزین پیشینی کنند.

      از همینرو ما در اندیشیدن سوگیری یا همان bias های گوناگونی داریم، مانند سوگیری لنگرزدن که دریافتنی‌ترین آن است:

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod
      (لنگر اندازی)Anchoring

      لنگراندازی سوگیری (bias) دیگری است که مغز هنگام اندیشیدن با آن روبرو است. به زبان ساده، مغز در برابر داده‌های نو به گونه‌ای برخورد می‌کند که با الگوهای از پیش آموخته سازگار = compatible باشد.

      برای نمونه، اگر یک آدم در واکاوی نخستین خود به این فرجام رسد که «موسوی» سرگرم نقش‌بازی کردن بوده و خود از عوامل دولتی است، هر داده نویی که این آدم با آن روبرو
      شود، اگر در سازگاری با این نگره لنگرانداخته شده باشد، همراه با داده‌های کنونی آمیخته شده و انبار میشود. اگر در بر پاد این نگره باشد، بسادگی دور انداخته می‌شود.

      چرایی این پدیده شاید بیشتر ریشه در دشواری و زمان‌بر بودن فرآیندن بازسازی پنداره‌ها داشته باشد. دور انداختن یک نگره (که مانند یک گره (node) از نورون‌های
      بسیار است) نیاز به هزینه‌ی انرژی فیزیکی فراوانی دارد و اندازه انرژی‌ای که برای آسازی (deconstructing) نورون‌های پیشین و ساختن گره‌های نورونی نوین نیاز می‌باشد، همواره روندی رو به افزایش دارد.

      ما این را به گونه‌ی آروینیک و درونی به این ریخت می‌دریابیم که یک آدمی که برای 70 سال مسلمان خداباور مومن بوده، برایمان بس شگفت‌انگیز خواهد بود اگر ببینیم که ناگهان خدا ناباور شود.

      Sticky باور‌ها و نگره‌ها مانند خشت‌های یک ساختمان هستند که در رهگذر زمان، باور‌ها و نگره‌های بیشتری روی آن‌ها ساخته شده و از یک نقطه زمانی به پیش، دگرگونی یکی از این خشت‌های زیرین می‌تواند به فروریزی همه سازه‌های ساخته شده روی آن بیانجامد.



      Sticky مغز تنها زمانی دست از نگره‌ی لنگر انداخته شده برمی‌دارد که داده‌های نوی بر پاد آن، آن اندازه فراوان شده باشند که پاکسازی پنداره و جایگزینی آن، ارزشش را داشته باشد.


      مغز ما برای دریافت فرهود (حقیقت) نفرگشته، بساکه برای رویارویی با دشواری‌های زندگی، آنهم در ساوانا، آفریقای چند میلیون سال پیش فرگشته است.

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    20. 6 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (12-12-2012),iranbanoo (12-12-2012),mahtab71 (12-15-2012),Russell (12-12-2012),sonixax (12-12-2012),undead_knight (12-12-2012)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •