+ گرسنگی، تشنگی، ...نوشته اصلی از سوی mamad1
اینها نیاز به تفسیر ندارند
نِشان‌ها:
+ گرسنگی، تشنگی، ...
اینها نیاز به تفسیر ندارند
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
اونها کمتر+ گرسنگی، تشنگی، ...
اینها نیاز به تفسیر ندارند
اون جیش لعنتی همزمان که داری خوابشو می بینی تعبیر میشه و ابرو و حیثیتو لباسو زندگیو همه چی رو به گا میده
آنقدر بلند خندیدم که گمان می رود مادرم از خواب بیدار شده باشد !
اخه من نمیدونم این چه فشاریه که شما به خودتون میدید واسه این کتابی حرف زدن
ادم حس میکنه یه خار ماهی تو گلتون گیر کرده
راحت باشید
نِشان‌ها:
من یک بار در خواب عاشق شده بودم !
صبح که بیدار شدم عین کسانی که شکست عشقی خورده اند همش به خوابم می اندیشیدم !
براستی که ما هموندان دفترچه از عجایب روزگاریم ؛
در پیِ ترانویسی چامه‌های خیام اینجا: رباعیات «خیام» - صفحه 2
چند شبی بود چامه‌های ترانوشته شده را خواب میدیدم و روی هم رفته خیام‌وار در خواب چامه‌سرایی میکردم.
یک جای خواب هم یک سدای زمزمه‌گری در گوشم میگفت:
Kâri ce koni ke bâ ajal bâšad joft ... Barxiz ke bezire xâk mibâyad xoft
یکجای دیگر هم میگفت:
Kâri ce koni bâ ajal bâšad joft ... Barxizo be jâm bâde kon azm dorost
روی هم رفته آمایش درهم برهمی از چامه‌ها بود ...
—مزدک بامداد
البته همیشه فشار نیست،گاهی تغییر دادن حتی سخت تره وقتی عادت کنیاخه من نمیدونم این چه فشاریه که شما به خودتون میدید واسه این کتابی حرف زدن
ادم حس میکنه یه خار ماهی تو گلتون گیر کرده
راحت باشید
مثلا فکر کن توی محیط کاری یه دوست صمیمی داری همش به فامیلیش صدا میزنیش،بیرون که میری صدا زدن اسم کوچیکش نیاز داره یکم این عادت رو بشکنی:)
خار ماهی رو خوب اومدی :))
To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
مهربد غلط کردم
همون پارسی سره خوبه
من که تا جاییکه می توانم سره نویسی نمیکنم تا همگان پُست هایم را
دریابند ؛ ولی این لفظ قلم را نمی توانی از من بگیری !
من هم چون همیشه آخر شب به دفترچه می آیم ؛ گاهی خواب های
پراکنده و گنگی از تو و ممد و بقیه می بینم !
:)))))))))
من چه شکلیم تو خوابت؟
من که خوابتو ندید بابا الیس که بگم چه شکلی هستیبیشتر خواب همین دنیای مجازی را می بینیم ! یکی دوبار
تنها مهربُد و آنارشی را در خواب دیده بودم ؛
ولی از تو تصویر ذهنی یک جوانی را در ذهنم دارم !
تو بگو چه تصویری از من داری تا من هم بگویم !
اما من تصویر ذهنی جالبی ازت دارم و از اونجایی که به علم روانشناسی علاقه دارم
تقریبا میدونم چه مدل دختری هستی و چه روحیاتی داری
اگر کنجکاو شدی هم نپرس که من داده خودینه نمیدم
هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)
مجوز های پیک و ویرایش
پاسخ با گفت‌آورد
