پاتوق شب نشینی

[mosafer]

با یه پسری چت میکنم. فکر میکنه من منحرف جنسی ام، همه چی میگه. منم اصلا ناامیدش نمیکنم :)) در حالی که من منحرف جنسی نیستم، حتی فانتزی هاش خیلی برایم حوصله سر بر هستند. نمیدونم چرا تحملش میکنم

شاید او هم چون شما فکر میکند

[Persepolis]

من هم خدمت دوستمون آرش تولدشون رو شادباش عرض می کنم

[viviyan]

شاید او هم چون شما فکر میکند

نه، اون چون من فکر نمیکرد. البته موضوع را حل کردیم.

[Alice]

یه درخواست برای بازی داشتما، ببینید چه چیزهایی بهم میچسبانید

به ایشان پیشنهاد شترنگ ندهید، او سندروم خودآلفاپنداری مزمن دارند و کاری از دست من و شما برنمیاید. بهترین راه اینست که تحویلشان نگیرید..

[viviyan]

به ایشان پیشنهاد شترنگ ندهید، او سندروم خودآلفاپنداری مزمن دارند و کاری از دست من و شما برنمیاید. بهترین راه اینست که تحویلشان نگیرید..

اوه، آلیس جان داشته باشد. آسیبی به من که نمیرساند این سندرم خودآلفاپنداری مزمن امیر. دیگر من پیشنهادم را دادم، ایشان هم نپذیرفتند و کار از کار گذشته :)))

[Ouroboros]

ای سوته‌دلان گرد هم آیید
سخنها واکرید غم وا نمایید

[Ouroboros]

امیر جان اذیتش نکن شاید بلده!
راستی مقالتو خوندم خیلی زیاد بود دهنم سرویس شد تا حالا اینقدر تو وب نخونده بودم!! خیلی جالب بود اما یه چندتایی ایراد بهش داشتم که در یه زمان مناسب خدمت شما عرض می کنم مخصوصن اون قسمت تحصیلات دکتراش !

دوست گرامی سپاس از وقتی می‌گذارید، من در انتظار دیدگاه‌های شما هستم.
ضمنا من از انتقادات استقبال می‌کنم چراکه اگر نکته‌ای در خود داشته باشند به بهتر کردن بازی و زندگی‌ام خواهند انجامید. تنها در نظر داشته باشید که من احتمالا از اواسط هفته‌ی دیگر نتوانم در اینجا در خدمت دوستان و دشمنان گرامی باشم، پس اگر سوالی هست تا آن زمان بپرسید اگرنه می‌رود برای الله اعلم کی.

[Alice]

تنها در نظر داشته باشید که من احتمالا از اواسط هفته‌ی دیگر نتوانم در اینجا در خدمت دوستان و دشمنان گرامی باشم، پس اگر سوالی هست تا آن زمان بپرسید اگرنه می‌رود برای الله اعلم کی.

نمی‌شود امشب بروید ما هوای آزاد را استشمام و نفسی تازه کنیم؟!

[viviyan]

ای بابا، چقدر میزنید تو سر و کله هم.

[Alice]

یک قطره آب بود که با دریا شد
یک ذره خاک با زمین یکتا شد
آمد شدن تو اندر این عالم چیست
آمد مگسی پدید و ناپیدا شد

بسیار هم خوب! :)
از قضا هنگامیکه آن تصویر کیهانی مرا غرق خود کرده بود و این پرسش لعنتی را برای شما مطرح می‌کردم همین رباعی در ذهنم زمزمه می‌شد..!