البته چنان تصوری چندان منافی ِ انصاف هم نبوده، چراکه میان روانکاوی و عرفان و باورهای متافیزیکی خط چندان پررنگی نیست و همگی شبهعلمی هستند و میتوانند بر سر راه ِ دانش راستین مانعتراشی بکنند، قطعا با کارل گوستاو یونگ در سنت روانکاوی و مهملات و اراجیفی که بهم میبافت آشنا هستید! یا حتی متفکر جالبی همچون لکان که به نظر میرسد حرفهایی برای گفتن دارد اما چنان زبان ناهنجار و مریضی را برای بیان ِ آنها اتخاذ میکند که خوانندهی اهل تحقیق با نفرت و بیزاری ِ هرچه تمامتر از او میگریزد.. آدم وسوسه میشود بجای تکرار اتهام نسبتا کهنهشدهی «غیرعلمی» بودن به روانکاوی مهر «ضدعلمی» برپیشانی ِ آن بزند. بطور کلی هرنوع گمراهی از مسیر مستقیم ِ علم آنجاکه صحبت از پدیدههای علمیست ناروا و نادرست است، زیرا کجروی که آغاز شد، چه یک قدم چه صد قدم.
با این اوصاف، ضمن خوشامدگویی به شما، شخصا مشتاق مطالعهی تحقیقات و دانستههای شما در اینباره هستم.