Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958
ساختارشناسی زبان پارسیک - برگ 27
  • Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    برگ 27 از 37 نخستیننخستین ... 8910111213141516171819202122232425262728293031323334353637 واپسینواپسین
    نمایش پیکها: از 261 به 270 از 390

    جُستار: ساختارشناسی زبان پارسیک

    Hybrid View

    1. #1
      دفترچه نویس
      Points: 90,825, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      The last militant
      judgmentalist
       
      Empty
       
      undead_knight آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      ماندگاه
      Hell inc
      نوشته ها
      3,623
      جُستارها
      14
      امتیازها
      90,825
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      9,174
      از ایشان 7,829 بار در 3,090 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      36 Post(s)
      Tagged
      2 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Nâxodâ نمایش پست ها
      نه, همین پیک بالاتر را بخوانی درباره‌یِ چرایی آسیب‌رسانی کارواژگان[1] آموده[2] نوشته آرش جان.

      کارواژه‌هایِ آموده مانند نوفه[3] هستند و کمابیش هر زبان‌شناسی که سرش به تنش بیارزد اینرا میگوید, بویژه در جاییکه "کردن/نمودن/شدن/گشتن/etc" باشد
      که سراسر بیخود هستند و میتوان بآسانی جای یکدیگر نشاند اشان بی آنکه چم[4] هتا اندکی بدگرد[5] (= نوفه): جور آوردن = جور کردن = جور نمودن = نوفه.

      به اینها کارواژه‌یِ سبک (همکرد[6]) میگویند که چنانکه از نام برمیاید آن میانها ول میچرخند/میگردند.


      در ادبسار[7] و چامه‌سرایی این همکرد‌ها کاربردشان بی آک[8] است, ولی در نوشتار و سخن روزانه بس ناخواستنی‌اند.



      ----
      1. ^ kâr+vâže::Kârvâže || کارواژه: فعل Dehxodâ verb
      2. ^ â{pišvand}+mudan::Âmudan || آمودن: ترکیب کردن to combine
      3. ^ Nufe || نوفه: اختلال ⚕Heydari☉, Ϣiki-En noise
      4. ^ Cam || چم: معنی; چرایی Ϣiki-En, MacKenzie meaning
      5. ^ Digarestan <— Degarestan || دیگرستن: تغییر کردن Ϣiki-En to change
      6. ^ ham+kard::Hamkard || همکرد: فعل سبک Ϣiki-Pâ, Ϣiki-En, Ϣiki-Pâ light verb
      7. ^ adab+sâr{pasvand}::Adabsâr || ادبسار: ادبیات Ϣiki-En literature
      8. ^ Âk || آک: عیب Dehxodâ, Ϣiki-En, Ϣiki-Pâ fault
      مشکلی که من میدیم این بود که آیا آیا "درنگ"مثل "کش"، "کار" "سوز" و... هست که با اضافه کردن "ب" امری بشه؟!تا اونجایی که یادم میاد درنگ اسم بود:)اگر مطلبی در این باره نوشتی قبلا لینکشو بده بخونم.

      درر مورد "ناخداباور"هم توضیحی که داید ابهام داشت؛آیا ساختار ناخداباور مثل ناجوانمرد هست؟خب اگر اینطوره از دید من خداناباور درست تره،چون به جای تاکید روی کل مفهوم خدا روی مفهوم "باور" تاکید میکنه.ذر واقع ناخداباور یا نادیوباور به "خداباوری" و "دیوباوری" شکلی فراتر از یک باور میده که به نظر من زیادیه.
      To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
      Tacitus-

    2. یک کاربر برای این پست سودمند از undead_knight گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Alice (04-09-2013)

    3. #2
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی undead_knight نمایش پست ها
      مشکلی که من میدیم این بود که آیا آیا "درنگ"مثل "کش"، "کار" "سوز" و... هست که با اضافه کردن "ب" امری بشه؟!تا اونجایی که یادم میاد درنگ اسم بود:)اگر مطلبی در این باره نوشتی قبلا لینکشو بده بخونم.
      درنگیدن | لغت نامه دهخدا
      درنگیدن . [ دِ رَ دَ ] (مص ) درنگ کردن . ثبات و آرام ورزیدن . (برهان ). آرام گزیدن . ثبات ورزیدن . (آنندراج ). ثابت ماندن . (ناظم الاطباء). || تأخیر کردن . (برهان ). دیری کردن . (ناظم الاطباء). || توقف کردن . ماندن . متوقف شدن . (ناظم الاطباء). || آرامیدن . (ناظم الاطباء).
      در زبان پارسیک از هر چیزی کارواژه[1] می‌برسازند[2], چه زاب[3], چه نام و چه هتا بنواژنام[4]: برساختن کارواژه‌یِ ogrāyeŝnigistan از بنواژ‌نام ogrāyeŝn (گرایش)- دینکرد

      شیوه‌یِ کنونی که با همکرد‌هایِ[5] گشتن/کردن/نمودن/... کارواژه صرف میکنند از تازیک[6] آمده و ناکارآمد و نازیبا و درازگویانه است.




      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی undead_knight نمایش پست ها
      درر مورد "ناخداباور"هم توضیحی که داید ابهام داشت؛آیا ساختار ناخداباور مثل ناجوانمرد هست؟خب اگر اینطوره از دید من خداناباور درست تره،چون به جای تاکید روی کل مفهوم خدا روی مفهوم "باور" تاکید میکنه.ذر واقع ناخداباور یا نادیوباور به "خداباوری" و "دیوباوری" شکلی فراتر از یک باور میده که به نظر من زیادیه.
      هر دو‌یِ «ناخداباور» و «خدا ناباور» درست هستند, ولی من "خداباور" را یک واژه‌ میگیرم (theist) و پس زیباتر اش (منطقی‌تر اش) اینه که آنرا نایی کنیم: ناخداباور.

      باید دید در گذر زمان کدام بهتر جا می‌افتد!




      ----
      1. ^ kâr+vâže::Kârvâže || کارواژه: فعل Dehxodâ verb
      2. ^ bar+sâxtan::Barsâxtan || برساختن: جعل کردن Dehxodâ, Ϣiki-En to coin || برساختن: به انجام رسانیدن to develop | || برساختن: آموزش دادن; تعلیم دادن to instruct; to construct
      3. ^ Zâb || زاب: صفت; فروزه Ϣiki-En, www.loghatnaameh.org attribute; adjective
      4. ^ bon+vâže+nâm::Bonvâženâm <— Bonvâžnâm || بنواژه‌نام: اسم مصدر; نام بنواژه Ϣiki-En gerund
      5. ^ ham+kard::Hamkard || همکرد: فعل سبک Ϣiki-Pâ, Ϣiki-En, Ϣiki-Pâ light verb
      6. ^ tâz+ik::Tâzik || تازیک: عربی Ϣiki-En, Dehxodâ, en.wiktionary.org arabic

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    4. یک کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      undead_knight (04-08-2013)

    5. #3
      دفترچه نویس
      Points: 90,825, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      The last militant
      judgmentalist
       
      Empty
       
      undead_knight آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      ماندگاه
      Hell inc
      نوشته ها
      3,623
      جُستارها
      14
      امتیازها
      90,825
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      9,174
      از ایشان 7,829 بار در 3,090 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      36 Post(s)
      Tagged
      2 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Nâxodâ نمایش پست ها
      درنگیدن | لغت نامه دهخدا


      در زبان پارسیک از هر چیزی کارواژه[1] می‌برسازند[2], چه زاب[3], چه نام و چه هتا بنواژنام[4]: برساختن کارواژه‌یِ ogrāyeŝnigistan از بنواژ‌نام ogrāyeŝn (گرایش)- دینکرد

      شیوه‌یِ کنونی که با همکرد‌هایِ[5] گشتن/کردن/نمودن/... کارواژه صرف میکنند از تازیک[6] آمده و ناکارآمد و نازیبا و درازگویانه است.






      هر دو‌یِ «ناخداباور» و «خدا ناباور» درست هستند, ولی من "خداباور" را یک واژه‌ میگیرم (theist) و پس زیباتر اش (منطقی‌تر اش) اینه که آنرا نایی کنیم: ناخداباور.

      باید دید در گذر زمان کدام بهتر جا می‌افتد!




      ----
      1. ^ kâr+vâže::Kârvâže || کارواژه: فعل Dehxodâ verb
      2. ^ bar+sâxtan::Barsâxtan || برساختن: جعل کردن Dehxodâ, Ϣiki-En to coin || برساختن: به انجام رسانیدن to develop | || برساختن: آموزش دادن; تعلیم دادن to instruct; to construct
      3. ^ Zâb || زاب: صفت; فروزه Ϣiki-En, www.loghatnaameh.org attribute; adjective
      4. ^ bon+vâže+nâm::Bonvâženâm <— Bonvâžnâm || بنواژه‌نام: اسم مصدر; نام بنواژه Ϣiki-En gerund
      5. ^ ham+kard::Hamkard || همکرد: فعل سبک Ϣiki-Pâ, Ϣiki-En, Ϣiki-Pâ light verb
      6. ^ tâz+ik::Tâzik || تازیک: عربی Ϣiki-En, Dehxodâ, en.wiktionary.org arabic
      thanks ;)

      دیدگاه من در این مورد به سم هریس نزدیک تره،میگه atheist برای توضیح باور ما درست نیست. ناخداباور به واژه انگلیسی نزدیک تره ولی از دید من خداناباور بودن تفاوت با وازه انگلیسی این هست که لیبل رو برمیداره و به صورت یک باور خاص جلوه نمیده.
      Although an atheist, Harris avoids using the term, arguing that the label is both unnecessary and a liability.[21] His position is that "atheism" is not in itself a worldview or a philosophy. He believes atheists "should not call ourselves anything.
      To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
      Tacitus-

    6. یک کاربر برای این پست سودمند از undead_knight گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Mehrbod (04-08-2013)

    7. #4
      سخنور یکم
      Points: 13,575, Level: 75
      Level completed: 82%, Points required for next Level: 75
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      mosafer آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Sep 2012
      نوشته ها
      912
      جُستارها
      9
      امتیازها
      13,575
      رنک
      75
      Post Thanks / Like
      سپاس
      448
      از ایشان 1,533 بار در 771 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      10 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      آیا نرم افزار فرهنگ لغات پارسی وجود داره که قابلیت نصب بر روی موبایل رو داشته باشه؟

    8. #5
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      ٭٭٭٭٭ دستورمندی و توانایی شگرفِ زبان پارسیک در بازگوییِ باریکانه‌یِ سخن:


      Suxtan —> Suz



      Indicative - Past
      suxtand suxtid suxtim suxt suxti suxtam Simple
      misuxtand misuxtid misuxtim misuxt misuxti misuxtam Imperfect
      dâštand misuxtand dâštid misuxtid dâštim misuxtim dâšt misuxt dâšti misuxti dâštam misuxtam Progressive
      suxteand suxteid suxteim suxte suxtei suxteam Narrative
      misuxteand misuxteid misuxteim misuxte misuxtei misuxteam Narrative Imperfect
      dâšteand misuxteand dâšteid misuxteid dâšteim misuxteim dâšte misuxte dâštei misuxtei dâšteam misuxteam Narrative Progressive
      suxte budand suxte budid suxte budim suxte bud suxte budi suxte budam Precedent
      misuxte budand misuxte budid misuxte budim misuxte bud misuxte budi misuxte budam Precedent Imperfect
      dâštand misuxte budand dâštid misuxte budid dâštim misuxte budim dâšt misuxte bud dâšti misuxte budi dâštam misuxte budam Precedent Progressive
      suxte budeand suxte budeid suxte budeim suxte bude suxte budei suxte budeam Precedent Narrative
      misuxte budeand misuxte budeid misuxte budeim misuxte bude misuxte budei misuxte budeam Precedent Narrative Imperfect
      dâšteand misuxte budeand dâšteid misuxte budeid dâšteim misuxte budeim dâšte misuxte bude dâštei misuxte budei dâšteam misuxte budeam Precedent Narrative Progressive
      Indicative - Present
      suzand suzid suzim suzad suzi suzam Simple
      misuzand misuzid misuzim misuzad misuzi misuzam Imperfect
      dârand misuzand dârid misuzid dârim misuzim dârad misuzad dâri misuzi dâram misuzam Progressive
      Indicative - Future
      xavâhand suxt xavâhid suxt xavâhim suxt xavâhad suxt xavâhi suxt xavâham suxt Simple
      Subjunctive - Past
      suxte bâšand suxte bâšid suxte bâšim suxte bâšad suxte bâši suxte bâšam Narrative
      misuxte bâšand misuxte bâšid misuxte bâšim misuxte bâšad misuxte bâši misuxte bâšam Narrative Imperfect
      suxte bude bâšand suxte bude bâšid suxte bude bâšim suxte bude bâšad suxte bude bâši suxte bude bâšam Precedent Narrative
      misuxte bude bâšand misuxte bude bâšid misuxte bude bâšim misuxte bude bâšad misuxte bude bâši misuxte bude bâšam Precedent Narrative Imperfect
      Subjunctive - Present
      besuzand besuzid besuzim besuzad besuzi besuzam Simple
      Imperative - Past
      suxte bâšand suxte bâšid suxte bâšim suxte bâšad suxte bâš suxte bâšam Narrative
      Imperative - Present
      besuzand besuzid besuzim besuzad besuz besuzam Simple




      پ.ن.
      توانگرفته از Main page - Persian grammar lessons, phrasebook and verb conjugator

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    9. یک کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Ouroboros (04-11-2013)

    10. #6
      شناس
      Points: 1,239, Level: 19
      Level completed: 39%, Points required for next Level: 61
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      Sotudeye Setâyide
       
      خونسرد
       
      Sotude آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      ماندگاه
      ایران
      نوشته ها
      54
      جُستارها
      0
      امتیازها
      1,239
      رنک
      19
      Post Thanks / Like
      سپاس
      126
      از ایشان 97 بار در 43 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      1 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Nâxodâ_Mehrbod نمایش پست ها
      ٭٭٭٭٭ دستورمندی و توانایی شگرفِ زبان پارسیک در بازگوییِ باریکانه‌یِ سخن:


      Suxtan —> Suz



      Indicative - Past
      suxtand suxtid suxtim suxt suxti suxtam Simple
      misuxtand misuxtid misuxtim misuxt misuxti misuxtam Imperfect
      dâštand misuxtand dâštid misuxtid dâštim misuxtim dâšt misuxt dâšti misuxti dâštam misuxtam Progressive
      suxteand suxteid suxteim suxte suxtei suxteam Narrative
      misuxteand misuxteid misuxteim misuxte misuxtei misuxteam Narrative Imperfect
      dâšteand misuxteand dâšteid misuxteid dâšteim misuxteim dâšte misuxte dâštei misuxtei dâšteam misuxteam Narrative Progressive
      suxte budand suxte budid suxte budim suxte bud suxte budi suxte budam Precedent
      misuxte budand misuxte budid misuxte budim misuxte bud misuxte budi misuxte budam Precedent Imperfect
      dâštand misuxte budand dâštid misuxte budid dâštim misuxte budim dâšt misuxte bud dâšti misuxte budi dâštam misuxte budam Precedent Progressive
      suxte budeand suxte budeid suxte budeim suxte bude suxte budei suxte budeam Precedent Narrative
      misuxte budeand misuxte budeid misuxte budeim misuxte bude misuxte budei misuxte budeam Precedent Narrative Imperfect
      dâšteand misuxte budeand dâšteid misuxte budeid dâšteim misuxte budeim dâšte misuxte bude dâštei misuxte budei dâšteam misuxte budeam Precedent Narrative Progressive
      Indicative - Present
      suzand suzid suzim suzad suzi suzam Simple
      misuzand misuzid misuzim misuzad misuzi misuzam Imperfect
      dârand misuzand dârid misuzid dârim misuzim dârad misuzad dâri misuzi dâram misuzam Progressive
      Indicative - Future
      xavâhand suxt xavâhid suxt xavâhim suxt xavâhad suxt xavâhi suxt xavâham suxt Simple
      Subjunctive - Past
      suxte bâšand suxte bâšid suxte bâšim suxte bâšad suxte bâši suxte bâšam Narrative
      misuxte bâšand misuxte bâšid misuxte bâšim misuxte bâšad misuxte bâši misuxte bâšam Narrative Imperfect
      suxte bude bâšand suxte bude bâšid suxte bude bâšim suxte bude bâšad suxte bude bâši suxte bude bâšam Precedent Narrative
      misuxte bude bâšand misuxte bude bâšid misuxte bude bâšim misuxte bude bâšad misuxte bude bâši misuxte bude bâšam Precedent Narrative Imperfect
      Subjunctive - Present
      besuzand besuzid besuzim besuzad besuzi besuzam Simple
      Imperative - Past
      suxte bâšand suxte bâšid suxte bâšim suxte bâšad suxte bâš suxte bâšam Narrative
      Imperative - Present
      besuzand besuzid besuzim besuzad besuz besuzam Simple




      پ.ن.
      توانگرفته از Main page - Persian grammar lessons, phrasebook and verb conjugator

      اگر نلغزم، نزدیک به 2 سال پیش به تارنمای سرور جهانشیری سر زدم و از دیدن این همه کارواژه و زمان (tense) و ساخته شدن یکباره ی همه ی آن ها شاخ درآوردم!!!!!!!! ما کِی می گوییم (چه در گفتار و چه در نوشتار!) داشته ام می سوخته ام، می سوخته بودم، داشته ام می سوخته بودم، می سوخته باشم، می سوخته بوده باشم و ...
      براستس که خنده آور است!!!! من نمی دانم ایشان چگونه این همه زمان را یکشبه و به یکباره در زبان پارسیک ساختند که ما درنیافتیم!!!!! به نگر من این زمان هایی که ایشان از خود درآورده اند نه به سود سُخَنمَندان (متکلمان؟) پارسیکزبان است و نه به سود کسانی که می خواهند پارسیک بیاموزند! با این کار یادگیری زبان را برای خود و (بیشتر برای) ناپارسیکزبانان دشوار و دشوارتر می کنیم. تا آنجا که من می دانم، زبان پارسیک، 13 زمان بیشتر ندارد که همینها بسیار بسنده اند و به زمان های بیشتر از آن نمی نیازیم (بهتر است بگویم که در این زمینه، به رونوشت برداری از دیگر زبان ها مانند انگلیش نمی نیازیم!!!!):
      نوشیدن:
      1- نوشیدم
      2- می نوشیدم
      3- داشتم می نوشیدم
      4- نوشیده ام
      5- می نوشیده ام (کاربرد بسیار کمی (تا اندازه ی صفر) در پارسیک دارد!!)
      6- داشته ام می نوشیده ام!! (هیچ کاربردی در پارسیک ندارد و اگر نلغزم، رونوشت یا برابر [(have been verb+ing (gerund] می باشد!) از کجا آمده؟!!
      7- نوشیده بوده ام (کاربرد کمی در پارسیک دارد!)
      8- می نوشیده بوده ام !! (هیچ کاربردی در پارسیک ندارد!!!) از کجا آمده؟!!
      9- داشته ام می نوشیده بوده ام !!!!! (هیچ کاربردی در پارسیک ندارد!!!) از کجا آمده؟!!
      10- نوشَند (کاربرد بسیار کمی (تا اندازه ی صفر) در پارسیک امروزین دارد و تنها در چامه ها و نوشته های ادپیک و کهن دیده می شود!)
      11- می نوشم
      12- دارم می نوشم
      13- خواهم نوشید
      14- نوشیده باشم
      15- می نوشیده باشم!! (هیچ کاربردی در پارسیک ندارد!!!) از کجا آمده؟!!
      16- نوشیده بوده باشم
      17- می نوشیده بوده باشم!!!!! (هیچ کاربردی در پارسیک ندارد!!!) از کجا آمده؟!!
      18- بنوشم
      کنون اگر زمان هایی که سرور جهانشیری از خود درآورده اند را به کنار بگذاریم، به شمار 13 زمان در نوشتار و بیشینه (دست بالا --> ماکزیمم) 10 زمان در گفتار می رسیم که در کاربرد (عملا) در زمان پارسیک گفتار، تنها از 7 زمان بهریده می شود!
      ایشان (سرور جهانشیری) بسیار دلسوز زبان پارسیک هستند که دارند آن را به زبان جهانیک انگلیش به همه بازدیدگران تارنمایشان می آموزانند ولی به نگر من ایشان دارند (نا خودآگاهانه/خواسته) دیگران را از نزدیک شدن به زبان پارسیک باز می دارند!!! چه بهتر بود به جای ساختن چندین زمان برساخته و "عجق وجق!!"، ایشان زمان های پارسیک کنونی را (هم گفتاریک و هم نوشتاریک) تنها در این "جدول" می گنجاندند!
      نگر شما در این باره چیست؟!
      ,Living in a world which everybody is a sheep or a wolf
      ...!I'd rather be a shepherd
      !Let them shred one-another! ... I do play my own flute

    11. یک کاربر برای این پست سودمند از Sotude گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (04-19-2013)

    12. #7
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Sotude نمایش پست ها
      17- می نوشیده بوده باشم!!!!! (هیچ کاربردی در پارسیک ندارد!!!) از کجا آمده؟!!
      نه, این طومارنویسی‌ها را هم نداشت:





      انگار با ادبسار[1] پارسیک چندان سروکار نداری‌ ها ستوده جان (:
      من همه‌یِ این tense‌ها را در خود نسک خوانده ام و هیچ چیز شگفت‌انگیزی درباره اشان نیست.

      اگر در سرچشمه‌هایِ پارسیک نیز بکندوکاوی[2] چندین tense دیگر هم داشته‌ایم که از دست رفته‌اند, نمونه‌وار برای همین "داشتن" ما "همی" هم داشته‌ایم و امروز رو به مرگ است:

      نوشته را همی میخواندند = نوشته را داشتند میخواندند






      ----
      1. ^ adab+sâr{pasvand}::Adabsâr || ادبسار: ادبیات Ϣiki-En literature
      2. ^ kand+o+kâftan::Kandokâftan <— Kandokâvidan || کندوکافتن: کندوکاوی کردن; وررفتن Dehxodâ, Ϣiki-En to tinker

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    13. یک کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Sotude (04-19-2013)

    14. #8
      شناس
      Points: 1,239, Level: 19
      Level completed: 39%, Points required for next Level: 61
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      Sotudeye Setâyide
       
      خونسرد
       
      Sotude آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      ماندگاه
      ایران
      نوشته ها
      54
      جُستارها
      0
      امتیازها
      1,239
      رنک
      19
      Post Thanks / Like
      سپاس
      126
      از ایشان 97 بار در 43 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      1 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      مهربد جان، "مثلا" می خواستی یه دستی بزنی؟!!!!!!!
      به گفته ی خودت، باریک بینی نداری!!!! من که نگفتم زمان "التزام گذشته ی نقلی" توی پارسیک نیست، گفتم "التزام گذشته ی نقلی استمراری" توی پارسیک نیست!!! به سخن دیگه، من نگفتم "نوشیده/گرفته/سوخته بوده باشم" توی پارسیک نیست، گفتم زمان "می نوشیده/گرفته/سوخته بوده باشم" توی پارسیک نیست!! تو یک نوشته "معتبر" با این زمان از یک نویسنده (نه از ویکی پیدیا!) رو به من نییییشان بده!!!
      چشم به راه نگر تو و دیگر دوستان هستم.
      سربلند باشید! ما که می ریم بخوابیم. با روادیییییییید!!
      ,Living in a world which everybody is a sheep or a wolf
      ...!I'd rather be a shepherd
      !Let them shred one-another! ... I do play my own flute

    15. 2 کاربر برای این پست سودمند از Sotude گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Mehrbod (04-19-2013),sonixax (04-19-2013)

    16. #9
      شناس
      Points: 1,239, Level: 19
      Level completed: 39%, Points required for next Level: 61
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      Sotudeye Setâyide
       
      خونسرد
       
      Sotude آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      ماندگاه
      ایران
      نوشته ها
      54
      جُستارها
      0
      امتیازها
      1,239
      رنک
      19
      Post Thanks / Like
      سپاس
      126
      از ایشان 97 بار در 43 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      1 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Nâxodâ_Mehrbod نمایش پست ها
      چندین tense دیگر هم داشته‌ایم که از دست رفته‌اند, نمونه‌وار برای همین "داشتن" ما "همی" هم داشته‌ایم و امروز رو به مرگ است:

      نوشته را همی میخواندند = نوشته را داشتند میخواندند
      دلم نیامد این را نگویم و بخوابم!!!
      شما که دیگر باید بهتر بدانید که ذر پارسیک، زمان کنون/ گذشته ی دنباله دار(استمراری) نبوده و همین "همی" که می گویی به "می" دگریده شده که کاری به بَهرِش (بکارگیری/استفاده) آن در گذشته ندارم ولی در پارسیک امروزین از "می" برای ساختن زمان کنون/گذشته اخباری( آگَهیک) از آن بهریده می شود. زمان کنون/گذشته دنباله دار (داشتن + کارواژه) که می گویی، تنها چند سال است که از زبان گفتار به نوشتار راه یافته و در سرشت (اصل)، زمانی برساخته ولی پرکاربرد است!
      ,Living in a world which everybody is a sheep or a wolf
      ...!I'd rather be a shepherd
      !Let them shred one-another! ... I do play my own flute

    17. 2 کاربر برای این پست سودمند از Sotude گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Mehrbod (04-19-2013),sonixax (04-19-2013)

    18. #10
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Sotude نمایش پست ها
      دلم نیامد این را نگویم و بخوابم!!!
      شما که دیگر باید بهتر بدانید که ذر پارسیک، زمان کنون/ گذشته ی دنباله دار(استمراری) نبوده و همین "همی" که می گویی به "می" دگریده شده که کاری به بَهرِش (بکارگیری/استفاده) آن در گذشته ندارم ولی در پارسیک امروزین از "می" برای ساختن زمان کنون/گذشته اخباری( آگَهیک) از آن بهریده می شود. زمان کنون/گذشته دنباله دار (داشتن + کارواژه) که می گویی، تنها چند سال است که از زبان گفتار به نوشتار راه یافته و در سرشت (اصل)، زمانی برساخته ولی پرکاربرد است!
      «می‌سوخته بوده باشد» از دیدگاه دستور زبان چیز پیچیده‌ای ندارد (گذشته‌ای ناپایانیده) و گوگل هم برآیه‌هایی جسته گریخته میدهد که نمایانگر کاربردِ اندکِ آن میان مردم است.

      بودنش بیگمان بهتر از نبودن اشه!

      همچنین "همی" بیگمان همان "می" نیست (دومی میتواند از آن برگرفته شده باشد, من نمیدانم), ولی کارکرد خودش را داشته و دارد:


      همی بینم ساقی را که گرد جام می گردد
      ز زر پخته بویی بر که سیم اندام می گردد
      ...
      دگر دل دل نمی باشد، دگر جان می نیارامد
      که آن ماه دل و جانها بگرد بام می گردد
      چو خرمن کرد ماه ما، بران شد تا بسوزاند
      چو پخته کرد جانها را، بگرد خام می گردد
      دل بیچاره مفتون شد، خرد افتاد و مجنون شد
      بدست اوست آن دانه، چه گرد دام می گردد
      ز گردش فارغست آن مه، چه منزل پیش او چه ره
      برای حاجت ما دان که چون ایام می گردد

      شهی که کان و دریاها زکات از وی همی خواهند

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    19. 2 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (04-19-2013),Sotude (04-20-2013)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. جداییده: ساختارشناسی زبان پارسیک
      از سوی محمد در تالار ادبسار
      پاسخ: 34
      واپسین پیک: 08-11-2016, 08:11 PM
    2. پاسخ: 22
      واپسین پیک: 04-17-2014, 03:53 PM
    3. پاسخ: 5
      واپسین پیک: 11-11-2013, 07:50 PM
    4. پاسخ: 72
      واپسین پیک: 10-26-2013, 02:02 PM

    کلیدواژگان این جُستار

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •