Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958

Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958

Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958
زمان - برگ 3
  • Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    برگ 3 از 5 نخستیننخستین 12345 واپسینواپسین
    نمایش پیکها: از 21 به 30 از 43

    جُستار: زمان

    1. #21
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Nocturne نمایش پست ها
      زمان چیزی نیست جز تغییر همه چیز که همان افزایش انتروپی و بی نظمی در کائنات باشد، و این زمان چیزی نیست که همیشه ادامه داشته باشد بلکه وقتی انتروپی در جهان انقدر افزایش پیدا کرد که قابلیت افزایش بیشتر را نداشت خود زمان هم متوقف میشود چون انتروپی دیگر بیشتر از این نمیتواند افزایش پیدا کند و هیچ مارکری برای اینکه فرق گذشته را با آینده مسخص کند وجود ندارد.
      یک نکته افزوده درباره این که من خوانده‌ام، ماده هرگز هم از جنبش باز نمیایستد.
      در سرمایش پایانی جهان (آنتروپی بیشیده[1]) باز هم ماده در جنبش است و تنها جنبش آن رو به کند و کندتر شدن میرود.





      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Nocturne نمایش پست ها
      دلیلی که فکر میکنم برگشت به گذشته امکان پذیر نیست این است که احتمال اینکه جهان به طریقی به سوی نظم سوق پیدا کند و انتروپی کاهش پیدا کند بسیار بسیار کم است، فرض کنید من اگر بخواهم به گذشته برگردم این تنها اتفاقی نیست که افتاده بلکه وقتی من به گذشته بر میگردم ستاره ای که همین چند لحظه پیش سوپر نوا شده هم باید ذرات تشکیل دهنده اش دوباره به هم بچسبند و منظم بشوند، البته چیزهایی که گفتم تعریف های مستدل علمی شاید نباشند بلکه بیشتر برداشت ساده ی خودم از این مفاهیم است.
      نکته‌ای باریک اینجا هست:

      بسیار کم ≠ صفر

      از همینرو با اینکه کاهش آنتروپی بسیار کم گِرایند[2] (احتمال) است، ولی چون ماده جاودانه و نامیرا است اگر زمان بسنده بدهیم دوباره چینشش میتواند بریخت امروزین برگردد.

      به گفته دیگر، همه ما و منی که اینها را اکنون مینویسم، پیشتر بارها بار اینجا بوده و همه این چیزها را نیز گفته‌ایم و در آینده باز هم خواهیم گفت!



      ----
      1. ^ Bišidan || بیشیدن: به بیشترین رسانیدن Ϣiki-En to maximize
      2. ^ ger+ây+and::Gerâyand || گرایند: احتمال, اگرآیند probability
      ویرایش از سوی Mehrbod : 04-06-2013 در ساعت 12:33 AM

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    2. 8 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (09-29-2012),iranbanoo (04-05-2013),MaSteRyk (04-06-2013),Nocturne (09-29-2012),onali (02-01-2013),Reactor (09-30-2012),Russell (09-29-2012),sonixax (09-29-2012)

    3. #22
      نویسنده دوم
      Points: 12,156, Level: 72
      Level completed: 27%, Points required for next Level: 294
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      هیچ
       
      Nocturne آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jan 2011
      نوشته ها
      206
      جُستارها
      18
      امتیازها
      12,156
      رنک
      72
      Post Thanks / Like
      سپاس
      304
      از ایشان 622 بار در 196 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      5 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      از همینرو با اینکه کاهش آنتروپی بسیار کم گِرایند (احتمال) است، ولی چون ماده جاودانه و نامیرا است اگر زمان بسنده بدهیم دوباره چینشش میتواند بریخت امروزین برگردد.

      به گفته دیگر، همه ما و منی که اینها را اکنون مینویسم، پیشتر بارها بار اینجا بوده و همه این چیزها را نیز گفته‌ایم و در آینده باز هم خواهیم گفت!
      خوب اگر قرار بر این خوش خیالی ها باشد تئوری هست به نام کوانتم فیلد تئوری که بر پایه ی این تئوری دانشمند ها این نظریه رو مطرح میکنند که یک رشته افت و خیر کوانتمی (Quantum fluctuation) میتواند باعث جدا شدن یک قطعه از فضای موجود شود و آن فضا مانند جهان کنونی انبساط پیدا کند و قوانین فیزیک خاص خود را هم تشکیل دهد، آیا در مورد این تئوری اطلاعاتی دارید؟ چون من نتوانستم این تئوری را درست درک کنم.

    4. 5 کاربر برای این پست سودمند از Nocturne گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (09-29-2012),iranbanoo (04-05-2013),Mehrbod (09-29-2012),Russell (09-29-2012),sonixax (09-29-2012)

    5. #23
      دفترچه نویس
      Points: 156,618, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Community Award
      بدون وضعیت
       
      Empty
       
      Russell آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      نوشته ها
      6,147
      جُستارها
      65
      امتیازها
      156,618
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      19,613
      از ایشان 15,276 بار در 5,851 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      67 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Nocturne نمایش پست ها
      خوب اگر قرار بر این خوش خیالی ها باشد تئوری هست به نام کوانتم فیلد تئوری که بر پایه ی این تئوری دانشمند ها این نظریه رو مطرح میکنند که یک رشته افت و خیر کوانتمی (Quantum fluctuation) میتواند باعث جدا شدن یک قطعه از فضای موجود شود و آن فضا مانند جهان کنونی انبساط پیدا کند و قوانین فیزیک خاص خود را هم تشکیل دهد، آیا در مورد این تئوری اطلاعاتی دارید؟ چون من نتوانستم این تئوری را درست درک کنم.
      بگمونم یکچیزی تو مایه همون حرفهای لورنس (کراوس) خودمان باشه

      "Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound



    6. 3 کاربر برای این پست سودمند از Russell گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (09-29-2012),Mehrbod (10-01-2012),sonixax (09-29-2012)

    7. #24
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Nocturne نمایش پست ها
      خوب اگر قرار بر این خوش خیالی ها باشد تئوری هست به نام کوانتم فیلد تئوری که بر پایه ی این تئوری دانشمند ها این نظریه رو مطرح میکنند که یک رشته افت و خیر کوانتمی (Quantum fluctuation) میتواند باعث جدا شدن یک قطعه از فضای موجود شود و آن فضا مانند جهان کنونی انبساط پیدا کند و قوانین فیزیک خاص خود را هم تشکیل دهد، آیا در مورد این تئوری اطلاعاتی دارید؟ چون من نتوانستم این تئوری را درست درک کنم.
      اری در همان اندازه‌ای که از کتاب و اینها میشود در آورد

      این نگره در راستای همان جهان‌های همراستا! میرود.
      لرزش‌های کوانتومی (quantum fluctuations) همواره رخ میدهند و ریزگانِ مجازی (virtual particles) را میسازند:

      http://www.daftarche.com/%D8%AF%D8%A...-437/#post8633

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mazdak
      برای دریافت چگونگی كار كرد ذرات مجازی و مفهوم آنها، بهتر است از یك همانندسازی
      سود ببرم كه در جایی گویا خوانده بودم. میدانیم كه فضا كاملا ً تهی نیست و انرژی خلاء
      هم كاملا ً صفر نیست، بلكه دارای یك مقدار مینیموم است كه نمیتواند از ان كمتر باشد.
      مانند یك حساب بانكی كه زمانی موجود است كه در آن یك دستكمی از پول، ثبت شده باشد.
      هر گره شبكه ی فضا، در یك فضای كوانتیزه، میتواند همانند یك حساب بانكی تصور شود
      كه در آن باید دستكم یك انرژی دستكمی ( مینیموم) باشد. رایانه ی بانك، هر ساعت، سر
      ساعت، همه حساب ها را كنترل میكند و هر حسابی كه كمتر از این موجودی داشته باشد،
      پوچ و بسته میشود. این زمان و پریود " كنترل" در فیزیك، همان زمان پلانك است.
      حال تصور كنید كه كسی یك میلیارد حساب دارد كه در هر كدام هم ١۰ دلار ( مینیموم)
      دارد و اجازه هم ندارد كه حساب هایش را ببندد. چنین سخصی هم میلیاردر است و هم
      اینكه بینواست! چرا؟ چون اگر از حساب خود برداشت كند و سرساعت جایش را پر
      نكند، از قانون سرپیچی كرده و حسابش پوچ میشود. امّا این شخص میتواند برای راه
      انداختن كار خود یا كسی كه یك ساعت كمتر بدرازا بكشد، پول كلانی فراهم كند.مثلا ً
      یك دقیقه پس از سرساعت ( پس از كنترل) از ۵۰۰ حساب خود، هركدام یك دلار
      برداشته و ۵۰۰ دلار داده و یك سكه ی طلا بخرد و كمی مانده به كنترل بعدی، دوباره
      آنرا بفروشد و به ۵۰۰ حساب خود هركدام یك دلار را بیفزایدتا به مینموم برسند.
      بر این پایه به نگر میاید كه این شخص در این چند دقیقه، دارای یك سكه ی طلا از
      هیچ بوده است. در فیزیك هم بنگر میاید كه در زمان پلانك، ذره ای از "هیچ" پدید
      میاید كه اینگونه نیست، بلكه این انرژی را از اَبَردریای انرژی كه در فضاست، وام
      كوتاه پاینده و گذرا گرفته است یا یك واكنش را ممكن سازد و دوباره این وام به
      فضا پرداخت میشود. بزبان دیگر، زمان پلانك یك حالت ویژه و استثنایی دارد كهدر آن " كنترل" بالای سر ذرات بسیار ریز ماده انجام نمیشود. •


      اکنون نگره بالا میگوید که برخی از این لرزش‌ها (بسیار کم‌گِرایند) میتوانند به پیدایش جهان‌هایی همچون جهان
      خودمان بیانجامند یا به گفته دیگر، جهان خودمان در پس یکی از همین لرزش‌های کوانتومی در یک جهان دیگر باز شده.

      در این ریخت ما دیگر نه یک جهان، که بیشمار جهان (baby universe) داریم و هر کدام میتوانند دوباره یک جهان دیگر "بزایند".
      ویرایش از سوی Mehrbod : 02-25-2013 در ساعت 07:30 PM

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    8. 8 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (09-29-2012),iranbanoo (04-05-2013),MaSteRyk (04-06-2013),Nocturne (09-29-2012),onali (02-01-2013),Reactor (09-30-2012),Russell (10-02-2012),sonixax (09-29-2012)

    9. #25
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Russell نمایش پست ها
      بگمونم یکچیزی تو مایه همون حرفهای لورنس (کراوس) خودمان باشه
      سخن لورنس درباره تاریکی جهان باید همین بشود، خود اِسپاش (space) آن اندازه تند می‌گسترد
      که شید (نور) یا هیچ تکه (particle) آگاهی‌‌رسان دیگر هرگز نمیتواند از کهکشان‌های دوردست به ما برسد:

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    10. 5 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (10-02-2012),iranbanoo (04-05-2013),Reactor (10-02-2012),Russell (10-02-2012),sonixax (10-02-2012)

    11. #26
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      برای آنکه اندکی شور داده باشیم به گفتمان این زمان-خدای!

      در اینکه بدانیم سفر به زمان شدنی است یا نه، باید به پیوند تنگانگی که میان اِسپاش (space) و زمان است بپردازیم.

      در نگره‌های کنونی فیزیک زمان به دو ریخت کمابیش برابر میتواند پذیرفته شود:


      A. در جایگاه پنداره‌ای آهنجیده (abstracted concept): جنبش ماده بریخت گذر زمان سُهیده (حس) میشود و چیزی به نام زمان هستش ندارد.

      B. در جایگاه یک گُسترای (dimension) چهارم که در کنار سه گسترای جهان باز میشود.


      اگر B باشد، آنگاه اِسپاش‌زمان (spacetime) را میتوان به مانند یک تَنجِره (network, شبکه) چهار گسترایی از پیش‌پردازیده
      (preprocessed) را انگاشت که از راه رفتن زمان در این تنجره، ساختار جهان به نِهش‌های (position) های گوناگون میرود.

      اگر A باشد، آنگاه ما چیزی نداریم به جز خُردگان (particles) جهان که با دگرش به نهش‌های گوناگون رفته و سُهش گذر زمان پدید میاید.


      اسپاش نیز میتواند به دو ریخت باشد:

      پیوسته
      گسسته: پُرگرایند (با احتمال بالا)


      چرایی گسستگی آن:

      تفکر فازی - فلسفه و منطق - هم میهن
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod
      چرا اِسپاش گسسته است؟ با یک آزمایش اندیشیک میشود این را نیز دریافت. اگر اِسپاش پیوسته باشد، پس میتوان یک جا را
      را به جاهای ریزتر بخش نمود، پس راه رسیدن از A به B را میتوان دو نیم و سپس هر کدام را دوباره به دو نیم و چهار نیم و .. بخش کرد.

      در این ریخت برای رسیدن از A به B نیاز به پیمودن "بیشمار" جا میباشد، از آنجاییکه
      بیشمار جا بیکران (بینهایت) زمان میبرد، پس ما نباید هیچگاه از A به B برسیم؛ ولی از آنجاییکه
      در واقعیت بسادگی از A به B میرسیم، پس اثبات میشود که دورای میان A و B پیوسته نیست.
      نباید فراموشید که اسپاش با گِرایند اندکی میتواند پیوسته هم باشد. گویا در مَزداهیک (ریاضیات) میتوان درباره
      پیمایش دوراهای بی‌کران (بینهایت) در بی‌کران زمان سخن گفت و شاید با پیشرفته‌تر شدن دانشمان این را بتوانیم دربیاوریم.

      هر آینه، بیشتر آزمایش‌ها و پدیده‌هایی که ما به آنها برمیخوریم سخن از گسستگی اسپاش میدهند. برای نمونه، آب اگر چه هوتادینی (کیفیتی)
      آبگون و پیوسته‌سان از خود نشان میدهد، ولی ما میدانیم که این هوتاد برآمده از برآیند اندرکنش (interaction) میان مولکول‌های گسسته آب است.



      اکنون اگر اسپاش گسسته باشد چیزی به نام "همگاهش - synchronization" در جایگاه دشواری میتواند به میان آید.

      اگر اسپاش گسسته باشد و بگوییم در زمان پلانک (کوتاه‌ترین بازه‌زمانی) هر خُرده بخواهد نهش
      خود را در سامانه بروزرسانی کند، یک دشواری‌ همگاهش میان این خردگان خواهد بود.

      از دیدگاه ما، جهان اینگونه مینماید که با یک ساعت همه‌گیر (global clock) آنرا می‌همگاهد (synchronizes)،
      بگوییم در یک پلانک‌زمان همه خردگان جهان خود را همزمان (simultaneously) همگاه‌سازی میکنند.

      چنین چیزی به دو ریخت شدنی است، یا پیشتر همه نهش‌ها همچنان که بالا گفتیم در یک تَنجره پیش‌پردازش شده‌اند و تنها با زمان
      ما از نهشی به نهش دیگر میرویم، یا اینکه باید خرده‌ها خودشان را در هر پلانکزمان بروزرسانند بگونه‌ای که فرایند همگاه (synchronized) باشد:


      1. همگاهش با یک ساعت همه‌گیر (global clock): در هر دمک همه خرده‌ها نهش نوین‌اشان را داده پردازی میکنند.

      2. همگاهش بِسان یک افزار تورینگ: در هر دمک تنها یک خرده بروزرسانی میشود، ولی فرایند همچنان همگاه میشود.



      دیدگاه دوم در ماتیکان (کتاب) A New Kind of Science اینگونه نگره‌پردازی شده:




      پهنا: خردگان جهان
      درازا: گذر زمان

      نکته‌ای که در این دیدگاه ناساز (متناقض) میاید این است که، از دیدگاه یک نِپاهشگر (observer) جای جای
      جهان همزمان می‌همگاهد و دور از باور است که خرده‌های جهان بخواهند یک به یک همگاهسازی شوند!

      در اینجا میتوان به این نِمارید (اشاره کرد) که نگرش به یک سامانه از درون و برون میتواند دگرسان باشد. از دیدگاه نپاهشگری
      که درون سیستم است، دریافت اینکه چیزها یک به یک می‌همگاهند شدنی نیست، چرا که خود از همان
      خرده‌ها ساخته شده و برای دریافت گذر زمان نیاز به همگاه‌سازی یاخته‌های مغزی خود جاندار میرود!

      به گفته دیگر نمیتوان از درون سیستم دیدگاهی برآختی (objective) داشت و نگرش ما خواه ناخواه درآختیست.
      sonixax, Anarchy and Russell like this.

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    12. 8 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (10-06-2012),iranbanoo (04-05-2013),MaSteRyk (04-06-2013),onali (02-01-2013),Ouroboros (10-06-2012),Reactor (10-06-2012),Russell (10-06-2012),sonixax (10-06-2012)

    13. #27
      دفترچه نویس
      Points: 186,080, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.9%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Activity Award
      A Believer
       
      Empty
       
      Ouroboros آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      3,484
      جُستارها
      55
      امتیازها
      186,080
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,212
      از ایشان 10,931 بار در 3,331 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      53 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      مهربد با دیدگاه‌های «لی سمولین» پیرامون مفهوم زمان آشنایی دارید؟
      او با نظریه‌ی ریسمان به شدت مخالف است و رویکرد درآمیختن فیزیک کوانتوم و نسبیت عام را یکسر باطل می‌داند. به باور او ما در وضعیتی قرار داریم که همه‌ی آنچه واقعی‌ست در اکنون واقعی‌ست و گذشته و آینده به معنای حقیقی کلمه «وجود» ندارند. سمولین به شدت با این باور که زمان واقعی نیست و همچنین هر گونه‌ای از «وجود» خارج از زمان مخالفت می‌کند .. او مدلی را پیشنهاد می‌کند که در آن «زمان» و «مکان» به عنوان بنیان جهان پیشفرض گرفته نمی‌شوند. بطور کلی شخصیت جالبی‌ست، یکسری گفتگوهای او با لئونارد ساسکیند نظریه‌پرداز تئوری ِ ریسمان و کرمودینامیک کوانتومی را می‌توانید اینجا بخوانید.
      Russell این را پسندید.
      زنده باد زندگی!

    14. 5 کاربر برای این پست سودمند از Ouroboros گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (10-07-2012),iranbanoo (04-05-2013),Mehrbod (10-07-2012),Russell (10-07-2012),sonixax (10-07-2012)

    15. #28
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
      مهربد با دیدگاه‌های «لی سمولین» پیرامون مفهوم زمان آشنایی دارید؟
      او با نظریه‌ی ریسمان به شدت مخالف است و رویکرد درآمیختن فیزیک کوانتوم و نسبیت عام را یکسر باطل می‌داند. به باور او ما در وضعیتی قرار داریم که همه‌ی آنچه واقعی‌ست در اکنون واقعی‌ست و گذشته و آینده به معنای حقیقی کلمه «وجود» ندارند. سمولین به شدت با این باور که زمان واقعی نیست و همچنین هر گونه‌ای از «وجود» خارج از زمان مخالفت می‌کند .. او مدلی را پیشنهاد می‌کند که در آن «زمان» و «مکان» به عنوان بنیان جهان پیشفرض گرفته نمی‌شوند. بطور کلی شخصیت جالبی‌ست، یکسری گفتگوهای او با لئونارد ساسکیند نظریه‌پرداز تئوری ِ ریسمان و کرمودینامیک کوانتومی را می‌توانید اینجا بخوانید.
      نه چیزی نخوانده‌ام.

      اینکه همه چیزی که داریم همینی است که میبینیم تا آنجاییکه من میدانم پیش‌انگاشت کنونی فیزیک است. در کنار آن ولی نگره‌های
      ریسمان‌ها و M theory و .. میکوشند پدیده‌های کوانتومی را بزَندند (توضیح دهند) و در این ریخت گاه نیاز به جهان‌های همراستا یا زاینده و .. پیش میاید.

      درباره او میخوانم، دیگر دوستان چه نگری دارند؟

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    16. 3 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (10-11-2012),Russell (10-11-2012),sonixax (10-11-2012)

    17. #29
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی chera نمایش پست ها
      دوستی فرموده زمان انتزاع ما از حرکت است اما چه نوع انتزاعی ؟ مگر ذهن ما از مجموع حرکات چیزی جز پدیده حرکت انتزاع نمی کند ؟ چرا زمان را باید انتزاع کند ؟

      آهنجیدن = to abstract

      شما همان جنبش ماده را زمان میبینی دیگر، چرا ندارد.

      مانند این است که بپرسید چرا شیدِ (نور = šid) خورشید که به تن میخورد گرممان میشود، مگر نه اینکه شید برساخته از فوتون‌های انرژی است؟
      چرا ما برای نمونه درنمیابیم که یک میلیارد فوتون پرانرژی به تنمان خورده‌اند و بجایش ُسهش گرمی یا سردی میکنیم؟

      به این میگویند زاب هوتادین (qualitative). ما آدمها در جایگاه پردازشگرهای
      مادی داده‌های چنتادین (quantitative) را بریخت هوتادین دریافت میکنیم:


      جنبش ماده -> سُهِش زمان
      برخورد فوتون‌های خورشیدی به تن -> سُهش گرما / سرما
      برخورد مولکولهای ریز به دست -> سُهش نرمی/سختی/...
      ...




      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی chera نمایش پست ها
      شما از دیدن انسانهای متفاوت انسان را انتزاع می کنید و نه چیز دیگر از مجموع حرکات هم باید حرکت را انتزاع کنید نه زمان را !
      برای همین پافشاری در کاربرد واژه پارسی «آهنجیدن» بجای برابر بیخود "انتزاعی" میکنم.
      آهنجیدن از "برگرفتن، بیرون کشیدن" میاید. شما یک پنداره‌ای را از بافتار (context) آن بیرون
      کشیده و به آن یک نام میدهید میشود پنداره آهنج = abstract concept

      انتزاعی هیچ چَمی به یاد نمیاورد.




      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی chera نمایش پست ها
      دوستی فرموده اند زمان بعد چهارمیست بنده این تعریف را شنیده ام اما آن را نمی فهمم لطفا بفرمایید شما چه تعریفی از بعد ( گستره ) دارید که زمان را می شود در آن ضمره گنجاند ؟

      گستره (Range) ≠ گُسترا (Dimension)

      برای دریافت ساده‌ی گسترا میتوانید آنرا راهی ببینید که در اِسپاش (space) وا میشود.
      اگر یک چیز میتواند چپ و راست برود، در گسترای پهنا یک راه برای آن وا است.
      اگر یک چیز توانست پایین و بالا برود، در گسترای درازا یک راه دیگر برای آن وا است.

      زمان هم در این نگاه یک گسترای دیگر در کنار سه گسترای پهنا، درازا و گُنجاست که وا میشود و پس میتوان در آن پیش رفت.

      هر آینه، گفتیم این یک دیدگاهی است که گاه برای آسانی به کار میبرند و به گمان بسیار بالاتر زمان همان
      پنداره‌ای آهنج از جنبش ماده است و گستراتاد (dimensionality) ندارد: نمیتوان روی بُردار زمان پس و پیش رفت.


      یک چهارگـُستراکـاب (tesseract) در جهان 4گسترایی:




      .

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    18. 3 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Alice (01-05-2013),sonixax (01-05-2013),undead_knight (01-05-2013)

    19. #30
      بازداشت همیشگی
      Points: 47,012, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      بدون وضعیت
       
      هیچ
       
      Alice آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Sep 2012
      نوشته ها
      1,716
      جُستارها
      8
      امتیازها
      47,012
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      2,739
      از ایشان 4,155 بار در 1,601 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      75 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      شما همان جنبش ماده را زمان میبینی دیگر، چرا ندارد.
      برای روشنگری بیشتر ؛ گاهی گفته می شود که ما زمان را می سُهیم ! پس چگونه زمان
      هستی راستین ندارد ؟

      می دانیم که باشندگان جهان به دو دسته ی کلان باشندگان بیرونی و باشندگان درونی بخش می شوند !
      باشندگان درونی خود چند دسته اند :

      1- باشندگان ویری راستین

      2- باشندگان ویری برکشیده

      3- باشندگان ویری کلان

      4- باشندگان ویری بی همتا

      زمان هم یک باشنده ی درونی است و در دسته ی دوم جامی گیرد ؛ چراکه این پنداره
      در فربود (در واقع) هستی ندارد و زمان در بیخ همان جنبش است !
      باشندگان ویری برکشیده نیز هستی راستین ندارند ؛ ولی زابی هستند که در بیرون یافت
      می شوند مانند رج و تیل و پرهون و ... ! یعنی ما با نپاهش جهان راستین ، این زاب ها را
      که برای نمونه از گردی ماه و ... دیده ایم به ریخت باشندگان برکشیده (انتزاعی) درآوردیم !
      زمان هم چیزی نیست که هستی داشته باشد ؛ چراکه ما آن را از جنبش دریافت کرده ایم
      و برای آسانش بیشتر (به نادرست) آن را هستومند می دانیم ! پس براستی زمان را همان
      جنبش ها پدید می آورند ؛
      برای همین هم برگشت به گذشته شاینده نیست و همیشه یک ستیز انگیزشی (تناقض علّی)
      را همراه خود دارد !

    20. 2 کاربر برای این پست سودمند از Alice گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Mehrbod (01-06-2013),sonixax (01-06-2013)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •