Alice(02-02-2014),Aria Farbud (02-19-2014),Mehrbod (02-02-2014)
به نظر من درست نیست و پرسش همچنان پابرجاست!
مدلی از پارادایم نوین و ذرات بنیادین که مزدک مطرح کرد، به فرزامی قاعدهی علیت قدیم و تسلسل علل
را از ذهن خواننده میشوید و اشتباه فلاسفهی اسلامی را آشکار میکند! (هرچند، من معتقدم با مدل
سنتی هم نمیشود واجب الوجود را اثبات کرد) بهتر است خوانندگان را با آلبالو و زرشک و اینها گیج نکنیم.
نه. ببینید چه آنچه در جهان است و چه خود جهان که همه بازی چینش های ذرات هستند(فقط یکی جز است و دیگری کل) دارای علت باید باشد و این را منطق و فیزیک تایید می کنند. اگر علت مادی نداشته باشد پس باید علت غیر مادی داشته باشد که خارج از قانون پذیرفته شده علیت است. تا آنجا که من میدانم شما در کوانتوم هم علت و معلول دارید اما نه به شکل سنتی آن
پس تکلیف خود را روشن کنید>>> این جرثقیل عظیم ماده دارای چگونه علتی است؟؟؟ علتی مادی؟ یا علتی غیر مادی؟
در دید آقای مزدک علت ذراتی هستند که تنها چینش خود را تغییر میدهند و این یعنی ماده(چون کوارک ماده است نه فرا ماده یا غیر ماده)
من هم پرسشم روشن بود>>> علت وجود به این شکل چیست؟ شما با کل مجموعه طرف هستید که همه اش ماده است.
مجموعه آلبالو -آلبالو-آلبالو هم پرتقال نمی شود!!! و آلبالو هم خاصیتی دارد مثلا ترش است
میز و صندلی و.... هم همه ذرات ماده هستند>>> پس مجموعه ماده-ماده-ماده و.... است. پس کل آن هم چیزی غیر مادی نیست. و این پرسش باقی است(از نظر من) چرا به اینگونه ؟؟ مثلا بی نهایت بیگ بنگ پی در پی
ویرایش از سوی Mehrbod : 02-02-2014 در ساعت 09:55 PM دلیل: زیرگردآیه —> هموند
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
Aria Farbud (02-19-2014),Philo (02-02-2014)
why should we preserve our language ?
Whats the Most important reason ?
Pls Answer me in english , Bcz im gonna report about this question :D
All and every value derives itself from the value of life. In simple words, the good things, are those which help the humans in the way to a better life.If you have a good car that facilitates your life, which is reliable and need only the basic service, you are rather to keep it, to mend it, if it takes damages from environment and from the erosive hand of time. But else, if your car, although expensive, is not reliable, ( a breakdown in mid of Arizona Desert is no fun) you have to think about a new one, a more efficient, more durable, more useful and thus, more valuable for your life!
A language is in this aspect, the same as a car, only that it belongs to a group of people, to an special culture etc. If Vatican preserves the Latin language, this is for the sake of its usefulness for the communication between all these priests from all these countries , which each one has another language.
A language is a living, dynamic thing, entangled in evolution, which can lead it to higher degrees of perfection, or, it can decline, be attacked and fall down to lower degrees. If the expense of its restoration or preservation is estimated to be too high, it is not still worth the preservation. It is better to adopt an other existing and more efficient language. For example, the Celtic languages perished and its speakers, changed to roman language , creating the recent French.
A language, similar to a religion, is a long lasting matter, and thus, it is very expensive to replace it with a new better one ( translating all these books ...) . It is less costly, if we spend a continuous effort to protect it from harm and decline. And even it is better to try to restore a highly damaged language, as to let it die, because a language has a cultural value too: It is a heritage of our ancestors, with which, they were once so successful over millenniums. which shows that we can still be so. It makes us to what we are. If we ever had something to be proud of it, lets keep it.
خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد
Aria Farbud (02-19-2014),pulsar (02-02-2014)
آقای مزدک از پاسخ خوبتان تشکر میکنم اما خجالت می کشم که بگویم اینها را قبلا از نوشته های خود شما آموخته بودم اما پرسش خود را بد بیان کردم
این آخرین پست در مورد این پرسش خاص است! و حتی اگر پاسخ را متوجه نشدم بیش از این زمان شما را در مورد این پرسش نمی گیرم.
بهتر بود پرسش نمی کردم علت مادی جهان مادی چیست. ای کاش پرسش می کردم علت مادی آن بنیادی ترین ذره چیست>> به بیان دیگر>> فرض کنیم جهان پیرامون ما به جای بیشمار ذره و یا آجر سازنده از 10 یا اصلا 3 ذره بنیادین ساخته شده باشد. هر کدام از این ذرات موجوداتی مادی هستند که بالاخره ویژگی یا ویژگی هایی(حداقل یکی) دارند. پرسش من این است که علت مادی این ویژگی یا ویژگی ها چیست>> مثلا میگوییم کوارک هیچ گاه نابود نمی شود یا مثلا جنبش دارد یا از صورتی به صورت دیگر تغییر شکل میدهد>>>>>>>
فرض کنید تنها و تنها دارای یک ویژگی باشند(کمتر که نمی شود) >>پرسش این است علت مادی وجود چنین ویژگی چیست؟
پرسش می کنند علت این جهان چیست>> پاسخ میگیرند آقا جمشید است و کت آبی رنگش!!!!!!!
پرسش میکنند آقا جمشید با کت آبی رنگش چه فرقی دارد؟؟؟ پاسخ میدهند آقا جمشید همان کت آبی رنگ است!!!!
اما نمیتوانیم پرسش کنیم چرا این کت آبی از همیشه تا همیشه میخواهد اینگونه باشد؟
اگر بپرسند این ذره چرا نیست>> پاسخ این است که عدم و وجود نداشتن نتیجه پردازش مغزی انسان است و چیزی نمیتوانسته نباشد و نبودن ساخته و پرداخته ذهن ماست .
اگر بپرسند قبل از آن چه بوده > پاسخ این است که همیشه بوده
اما آیا این همیشه بودن و این نابود نشدن و یا مثلا جنبیدن یا هر ویژگی که دوست دارید به آن نسبت دهید گرفتار یک باید نیست؟
این باید از کجا آمده است؟ چرا جهان بگونه ای نباشد که کت آبی اصغر آقا!(کوارک ها مثلا) از ازلی و ابدی بودن دربیاید؟
چرا این ذره خصوصیتی غیر از این نداشته باشد؟
اگر از ما پرسش کنند آنچه در جهان پیرامون مییابیم چه علتی دارد یا بپرسند علت جهان چیست ، قطعا پاسخ شما کاملترین پاسخ است.
اما اگر بپرسند چرا این آجرها(کوارک ها) که این بنای عظیم از انسان و حیوان و دریاها و کوه ها را بوجود آورده اند(با جا عوض کردن!!) خود گرفتار ویژگی خود هستند(همیشه بودن و ذاتی بودن حصوصیت یا خصوصیاتشان) پاسخ چیست؟
هر چیز مادی ویژگی خاصی دارد حتی اگر آن چیز آنقدر بنیادین(مثل کوارک ها) باشد که تنها یک خصوصیت داشته باشد(که قابل تفکیک از موجودی دیگر شود) باز تصور میکنم این پرسش باقی است که چرا به این شکل و نه به شکل دیگر؟
می گویند جهان بی نهایت بار تپش کرده و هر بار و در هر تپش موجودی خاص(مثلا یک سوپر نیرو!) حاضر شده که جهان هایی متفاوت ساخته و این یکی اتفاقا من و شما را ساخته است!!!!!!!!
پرسش من این است که چرا این کت آبی(کوارک ها) که گاهی آقا جمشید که آن را به تن کرده می شود و گاهی همین کت باقی می ماند!!!!!! گاهی انرژی می شود و گاهی ماده، با چنین خصوصیت ازلی و ابدی وجود دارد؟
خب چه اشکالی داشت خصوصیت این ذرات به گونه ای بود که هیچ تپشی صورت نمی گرفت و از بی نهایت بیگ بنگ هم خبری نبود!
چه اشکالی داشت این ذرات خصوصیتی مثل نابود شدنی بودن داشتند و چرا گرفتار خاصیت نابود نشدنی بودن هستند و در جهانی بسته گرفتارند؟
پس با این نگاه اگر کسی بگوید جهان ازلی و ابدی است می پرسیم چرا این آجرها(کوارک ها یا همان کت آبی آقا جمشید!) اینگونه اند ؟
و اگر کسی بپرسد چرا جهان شروع و اتمام دارد باز میتوانیم بپرسیم چرا کوارک ها این ویژگی را دارند؟؟؟؟؟ چرا ازلی و ابدی نباشند؟!!!
من علت مادی این ذرات و حفظ خصوصیتشان را میخواهم و چون از ماده هستند جزئی از قانون علت و معلولی ما به حساب می آیند نه خارج از آن ، پس به دنبال علتی فرا مادی نیستم.
پرسش من اینست>>> کوارک ها چرا شما این خصوصیت و ویژگی را دارید و چرا شکل دیگری نیستید؟(مثلا نابود شدنی) تا با این روش بتوانید جهانی با موجودات مختلف بسازید؟
من تصور میکنم هر موجود مادی علتی مادی دارد. علت مادی جهان کوارک و ها و این آجرها هستند! اما علت این رفتار ذاتی کوارک ها کدام علت مادی است؟؟
خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد
chipollini (02-01-2014)
من از یک نظر خاص که به جبرگرایی نگاه میکنم میبینم که این دیدگاه میلنگد! مثلا فرض کنید یک فردی از شما میپرسد من در جواب شما جمله a را خواهم گفت یا جمله b را سپس طرف مقابل هرچه شما بگویید در عمل برعکسش را میگوید مثلا اگر شما بگویید a او b را میگوید!
در چنین حالتی جبرگرایی چگونه معنا پیدا میکند؟!
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)