Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958

Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958
علت بروز بحران اقتصادی در غرب چیست؟
  • Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    برگ 1 از 2 12 واپسینواپسین
    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 15

    جُستار: علت بروز بحران اقتصادی در غرب چیست؟

    Hybrid View

    1. #1
      مدیر تالار
      Points: 220,665, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 5.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      سر گیجه !!
       
      مهربون
       
      Anarchy آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      نا کجا آباد
      نوشته ها
      5,234
      جُستارها
      57
      امتیازها
      220,665
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      32,457
      از ایشان 11,792 بار در 4,917 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      86 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)

      علت بروز بحران اقتصادی در غرب چیست؟

      دوستان گرامی سوال من همون عنوان تاپیک هست.تا به حال مطلبی رو به طور منسجم در این مورد نخوندم و هنوز علت این اتفاق برای من روشن نیست. همین طور اینکه اصولا رخ دادن بحران در نظام های سرمایه داری اتفاقی عادی و قابل پیش بینی هست؟ و این بحران در کشور های حوزه یورو داستانش چیه؟

    2. 4 کاربر برای این پست سودمند از Anarchy گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Agnostic (02-14-2012),Mehrbod (02-14-2012),sonixax (02-13-2012),Theodor Herzl (02-13-2012)

    3. #2
      دفترچه نویس
      Points: 200,245, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Posting Award
      باید با تمامی‌
      قدرت پرچم اسلام
      را در غرب به زیر
      کشید.
       
      موفق
       
      Theodor Herzl آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      نوشته ها
      4,812
      جُستارها
      106
      امتیازها
      200,245
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      1,026
      از ایشان 11,876 بار در 4,433 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      28 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      من تو این چند ماهه خیلی‌ تحقیق و مطالعه کردم در مورد این موضوع ، در چند روز آینده وقت کردم یک مطلب کامل اینجا مینویسم.
      "A Land without a People for a People without a Land"



    4. 4 کاربر برای این پست سودمند از Theodor Herzl گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Agnostic (02-14-2012),Anarchy (02-13-2012),Mehrbod (02-14-2012),sonixax (02-13-2012)

    5. #3
      مدیر تالار
      Points: 424,596, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      گاز نگیر!
       
      متعجب
       
      sonixax آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      کره ی زمین
      نوشته ها
      9,105
      جُستارها
      110
      امتیازها
      424,596
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      47,087
      از ایشان 15,109 بار در 7,094 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      89 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Havadar_e_Democracy نمایش پست ها
      دوستان گرامی سوال من همون عنوان تاپیک هست.تا به حال مطلبی رو به طور منسجم در این مورد نخوندم و هنوز علت این اتفاق برای من روشن نیست. همین طور اینکه اصولا رخ دادن بحران در نظام های سرمایه داری اتفاقی عادی و قابل پیش بینی هست؟ و این بحران در کشور های حوزه یورو داستانش چیه؟
      نظر من رو میخواید یک سیاسته خود زنی در آمریکاست که به تقویت اقتصادش کمک میکنه .
      منی که در اروپا هستم این رو خیلی خوب حس کردم ، وقتی آمریکا گفت کلی از شرکتهاش ورشکست شدند و بحران پیدا کرده و ... قیمت دلار در مقابل یورو خیلی اومد پایین برای یه مدت کوتاهی و تمام اروپایی ها شروع کردند به خرید اجناس آمریکایی - این طوری شد که هر چی پول بود ریخت توی آمریکا . از اونجایی که اقتصاد آمریکا و اروپا با هم گره خورده اقتصاد اروپا هم ریخت به هم ولی به هر حال به نفع آمریکا شد .
      همیشه قبل خواب دو تا شات بزن راحت بخواب!
      دکتر ساسی

    6. 3 کاربر برای این پست سودمند از sonixax گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Agnostic (02-14-2012),Anarchy (02-14-2012),Pazhuhande (11-05-2012)

    7. #4
      سرنویسنده یکم
      Points: 27,797, Level: 98
      Level completed: 45%, Points required for next Level: 553
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      سرگرم
       
      مشغول
       
      Reactor آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      نوشته ها
      1,377
      جُستارها
      9
      امتیازها
      27,797
      رنک
      98
      Post Thanks / Like
      سپاس
      1,641
      از ایشان 2,863 بار در 1,134 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      10 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      البته حمله به برج های تجارت جهانی و کشته شدن تعداد زیادی از مغزهای اقتصادی جهان هم بی تاثیر نبود. ولی یک دلیل دیگر هم که من میتونم بگم جلوگیری از رشد خیلی زیاد شرکت های امریکایی هست.فکر میکنم دولت آمریکا چند وقت یکبار همچین برنامه هایی رو داره که بقول معروف شاخ خیلی از شرکت ها رو که بیش از اندازه بزرگ شدن رو بشکونه. مثلا جنرال موتورز که نه فقط اتومبیل تولید میکرد بلکه از بانکداری بگیر تا بیزنس کازینو و لاس وگاس رو صاحب شده بود. درست مثل اکسان موبیل. جنرال موتورز با درآمد هر ماهش یک کمپانی اتومبیل سازی رو میخرید. اول شورلت و پونتیاک و لانچیا و بیوک بود بعد هامر هم وارد شد. نصف تویوتا رو با برند لکسوس میفروخت. اپل و بنز و بی ام و آلمان رو خرید. دوو ی کره رو خرید. واکسهال رو خرید. دست روی سهام آئودی و فولکس واگن گذاشت. رولزرویس رو خرید و ...تقریبا داشت هرچیزی که مربوط به اتوبیل بود توسط جنرال موتورز تولید میشد. از آنطرف اکسان موبیل هم با درآمد سالیانه ی 460میلیارد دلاری تازه در دروه ای که اقتصاد آمریکا راکد بود داشت تمام کمپانی های انرژی دنیا رو میبلعید. تا جایی که دیگر جا نداشت و درآمدش رو صرف خرید سهام ام جی ام و ساختن هتل و کازینو در لاس وگاس میکرد. اکسان موبیل خودش یک نمونه ی یک شرکت نفتی تجزیه شده از یک خانواده ی بزرگتر به نام استاندارد اویل بود که توسط راکفلرها تاسیس شد. استاندارد اویل هم تقریبا 100 سال پیش باز هم تقریبا به همین شکلی که جنرال موتورز تجزیه شد توسط دولت آمریکا تجزیه شد.به نظرم دولت آمریکا با این کارش اول نوک تیز شاخ کمپانی ها رو قیچی میکنه تا به دولت و چوپانشون آسیبی نزنن و با ایجاد زمینه برای محدود کردن اون ها (مثل استفاده از قانون های ضد تراست) و جلوگیری از تک قطبی شدن اقتصاد و مونوپل زمینه رو برای رشد کمپانی های کوچکتر و بروز خلاقیت محیا میکنه. دولت امریکا با مداخله ی به موقعش در اقتصاد از تبدیل شدن کمپانی ها و اقتصاد کشورش به امپریالیسم و ابر غول شدن جلوگیری میکنه و تا موقعی که این کار رو انجام بده اقتصاد آمریکا رو بیمه میکنه و این اقتصاد به رشد مثبت خودش ادامه میده.این ها از جمله دلایلی بود که اقتصاد آمریکا با وجود بحران های مالی بسیار زیادش هنوز هم پابرجاست و پیشتاز همه ی کشورها به رشد خودش ادامه میده.
      انسان پیشرو با جامعه همخوانی ندارد هم آهنگی دارد

    8. 3 کاربر برای این پست سودمند از Reactor گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Agnostic (02-14-2012),Anarchy (02-14-2012),sonixax (02-14-2012)

    9. #5
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Havadar_e_Democracy نمایش پست ها
      دوستان گرامی سوال من همون عنوان تاپیک هست.تا به حال مطلبی رو به طور منسجم در این مورد نخوندم و هنوز علت این اتفاق برای من روشن نیست.

      سیستم‌های اقتصادی مدرن‌تر شده‌اند و این شکنندگی سیستم را بیشتر می‌کند، بدین گونه که در گذشته (بگوییم 100 سال) سیستم‌های
      بانکی کشورها، تراکنش‌های بسیار کمتری با یکدیگر داشتند و اگر یکی از آنها دوچار ورشکستگی و بحران می‌شد، مرز بحران از حد همان بانک فراتر نمی‌رفت.

      امروز ولی اگر یک بانک ورشکسته شود، همراه با خود همه بانک‌های دیگر را هم به ورشکستگی می‌کشاند، چرا که پیوند-درونی (inter-connectivity) میان بانک‌های جهان بسیار زیاد است.

      یکی از اثرات جانبی آن هم این است که ما بحران‌های کوچتر بسیار کمتری خواهیم داشت (چرا که پیوند-درونی زیاد است و سیستم غول‌پیکر و بزرگ، از همینرو
      به سختی از کار می‌افتد) ولی زمانی هم که یک بحران رُخ داده و سامانه از کار افتاد، پراکندگی بسیار بیشتری دارد و دامنه‌ آن همه کشورها را در بر می‌گیرد = Global crisis


      این شیوه پیاده‌سازی سیستم از بالا-به-پایین (top-down) بسیار ناکارآمد است و شوربختانه همه سامانه‌های اقتصادی که امروز
      می‌بینیم اینگونه پیاده‌سازی شده‌اند. در برابر آن، سامانه‌های سرشتین که در طبیعت می‌بینم وارونه آن، و از پایین-به-بالا (bottom-up) ساخته شده‌اند.

      یک فرتور نه چندان خوب برای نشان دادن دگرش ایندو:




      The control network of bacterium E Coli, left, and the Linux operating system, right



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Havadar_e_Democracy نمایش پست ها
      همین طور اینکه اصولا رخ دادن بحران در نظام های سرمایه داری اتفاقی عادی و قابل پیش بینی هست؟ و این بحران در کشور های حوزه یورو داستانش چیه؟
      بحران و crash سد در سد عادی و بخشی جداناپذیر در همه سیستم‌های اقتصادی است، چه سرمایه‌داری چه غیره. وضعیت کنونی امروز ولی از روی بهینه‌سازی بیش از اندازه و
      نداشتن redundancy است و اینکه هر بحران، بخش‌های (components) کناری خود را هم درگیر می‌کند و درگیر شدن این بخش‌ها به نوبه خود، بحران را به بخش‌های پایین‌تر می‌کشاند.
      ویرایش از سوی Mehrbod : 02-14-2012 در ساعت 03:33 AM

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    10. 3 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Agnostic (02-14-2012),Anarchy (02-14-2012),sonixax (02-14-2012)

    11. #6
      سرنویسنده سوم
      Points: 50,772, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      Agnostic آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2011
      نوشته ها
      2,538
      جُستارها
      67
      امتیازها
      50,772
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      2,650
      از ایشان 3,328 بار در 1,555 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      3 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)

      Post

      من علت بحران اقتصادی را اینطور از دیگران شنیده ام:

      بانک های آمریکایی شرایط دادن وام مسکن را آسان کرده بودند و دیگر اصلا درباره فرد وام گیرنده تحقیق نمی کردند. آمریکایی ها هم خیلی بلند پروازند و به یکباره مردم به بانکها هجوم آوردند و وام مسکن گرفتند.
      وام مسکن مثل ایران نیست که مثلا خانه ای که می خری 150 میلیون تومنه ولی حداکثر بانک 20 میلیون تومان وام میده. بلکه بانکهای امریکا همه پول را از دم قسط میدهند.

      چون تحقیق از مشتری انجام نمی شد و اکثر مردم خانه های گرانقیمت و خارج از توان مالی خود خریدند. مثلا کسی توان پرداخت قسط 50 هزار دلار داشت رفت خانه 200 هزار دلاری خرید.
      از سوی دیگر چون همه مردم هجوم آوردند خانه بخرند تقاضا به یکباره افزایش یافت و قیمت خانه چند برابر شد.

      از سوی دیگر خیلی از آنها که در زمان ارزانی خانه خریده بودند بیش از توانشان بود و لقمه بزرگ برداشته بودند و آنها نتوانستند قسط بدهند و خانه ها را پس دادند و بانک خانه ها را به حراج گذاشت.

      درن تیجه قیمت خانه سقوط کرد و به قیمت قبلی خودش بازگشت و آنوقت همه آن دسته مردمی که در اوج قیمت مسکن خانه خریده بودند از پرداخت قسط سرباز زدند و به بانکها گفتند قسط نمیدیم بیا خانه را بردار!!



      حالا بانکها مانده بودند و یک عالمه خانه که خریداری نداشت!!!

      از سوی دیگر قبل از اینکه خانه سقوط کند بانکهای آمریکا اوراق بدهی قسط این خانه ها را ارزانتر به بانکهای اروپا فروخته بودند!!! و با سقوط قیمت مسکن در آمریکا بانکهای اروپا نیز مثل بانکهای آمریکا ضرر کردند.

      کلا این بحران به علت وام کارشناسی نشده مسکن در آمریکا بوده!

    12. 3 کاربر برای این پست سودمند از Agnostic گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (02-14-2012),Pazhuhande (11-05-2012),sonixax (02-14-2012)

    13. #7
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Havadar_e_Democracy
      اما سوال این بود که عامل خود بحران چی بود نه عامل انتشار و همه گیریش!!

      هر آینه واپسین فرنود را همانگونه که آگنوستیک گفت:

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Agnostic نمایش پست ها
      من علت بحران اقتصادی را اینطور از دیگران شنیده ام:

      بانک های آمریکایی شرایط دادن وام مسکن را آسان کرده بودند و دیگر اصلا درباره فرد وام گیرنده تحقیق نمی کردند. آمریکایی ها هم خیلی بلند پروازند و به یکباره مردم به بانکها هجوم آوردند و وام مسکن گرفتند.
      وام مسکن مثل ایران نیست که مثلا خانه ای که می خری 150 میلیون تومنه ولی حداکثر بانک 20 میلیون تومان وام میده. بلکه بانکهای امریکا همه پول را از دم قسط میدهند.
      ...

      کاری که در بالا به آن اشاره شد Hypothecation (هایپاتیکِیشِن= انگاشتن؛ فرض کردن) می‌گویند و همچنان که از
      نام آن برمی‌آید، بدینگونه است که بانک یا یک نهاد سوم‌شخص با انگاشتن درستی پیش‌بینی خود در اعتبارپذیری دیگری، به او وام و قرض می‌دهد.

      برای نمونه، بانک با نگاه به اعتبار مشتری پیش خود پیش‌بینی می‌کند که آیا اعتبار او به اندازه
      بسنده خوب است یا نه و اگر بود، به او وام برای خرید خانه می‌دهد و آن را در قسط ماهانه از فرد پس می‌گیرد (mortgage
      ولی در حقیقت خانه همچنان به بانک تعلق دارد و اگر این پرداخت ماهانه عقب بیافتد می‌تواند خانه را در جبران زیان خود بردارد.

      پس تا اینجا بانک ما با یک ‌پیش‌انگاشت ذهنی اینگونه پیش‌بینی کرده که وام‌گیرنده اعتبارمند است و می‌تواند تا
      بگوییم، 15 سال آینده این قسط ماهیانه را پرداخت کند. اکنون در دنباله مفهوم بالا ما Re-Hypothecation را خواهیم
      داشت بدینگونه که بانک وام‌دهنده ما، در راستای ضمانت تراکنش‌های خود با نهاد‌های دیگر می‌گوید که
      در صورت به جا نیاوردن معامله، این خانه به آن بانک یا یک نهاد (entity) دیگر تعلق خواهد گرفت:

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Agnostic
      از سوی دیگر قبل از اینکه خانه سقوط کند بانکهای آمریکا اوراق بدهی قسط این خانه ها را ارزانتر به بانکهای اروپا فروخته بودند!!! و با سقوط قیمت مسکن در آمریکا بانکهای اروپا نیز مثل بانکهای آمریکا ضرر کردند.
      پس اکنون خانه‌ای که وام‌گیرنده ما با پرداخت قسط ماهیانه خود در آن زندگی می‌کند به بانک آمریکایی
      وام‌دهنده تعلق دارد (hypothecated)، اما در حقیقت در جایگاه ضمانت به یک بانک اروپایی نیز تعلق دارد (re-hypothecated).


      روشن است که این همه انگاشت و فرض و پیش‌بینی چه اندازه سیستم را ناپایدار و شکننده می‌کند.
      ویرایش از سوی Mehrbod : 02-15-2012 در ساعت 08:25 PM

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    14. 3 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Agnostic (02-16-2012),Anarchy (02-15-2012),sonixax (02-16-2012)

    15. #8
      دفترچه نویس
      Points: 200,245, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Posting Award
      باید با تمامی‌
      قدرت پرچم اسلام
      را در غرب به زیر
      کشید.
       
      موفق
       
      Theodor Herzl آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      نوشته ها
      4,812
      جُستارها
      106
      امتیازها
      200,245
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      1,026
      از ایشان 11,876 بار در 4,433 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      28 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      ببخشید با تاخیر زیاد به سراغ این موضوع اومدم ، نظرات خودم رو در مورد مشکلات اقتصادی که در غرب هست اینجا مینویسم. اگر بخواهیم ریشه‌ای به این قضیه بپردازیم باید به پایان جنگ جهانی‌ دوم برگردیم که میلیون‌ها سرباز از جنگ برگشته بودند و دولت احساس مسئولیت میکرد که از مردم حمایت کند ، برای همین تمامی‌ این بیمه‌ مجانی‌ ، ولفر و اینها که در اروپا و کانادا می‌بینید برای آن دوران هست تا سال ۱۹۸۰ که موج نئو لیبرالیسم با به قدرت رسیدن دست راستی‌‌ها مثل ریگان و تاچر شروع شد که به نابودی اتحادیهٔ‌های کارگری و خدمات اجتماعی پرداختند. از سال ۱۹۸۰ به صورت وحشتناکی‌ شرکت‌های بزرگ و سازمان جهانی‌ پول قدرت گرفتند و به خصوصی سازی پرداختند. البته اگر بخواهیم سر مار را در اقتصاد آمریکا در نظر بگیریم ، سیستم فدرال رزرو است که پول را در آمریکا چاپ می‌کند ، بر خلاف تصور همه ، این یک بانک خصوصی است که بدون هیچ پشتوانه طلا به چاپ پول عین کاغذ میپردازد و از زمان تاسیس این بانک در سال ۱۹۱۳ ارزش دلار آمریکا ۹۸% پایین آماده است. این بانک به هر اندازه که بخواهد دلار چاپ می‌کند و به بانک‌های خصوصی مثل morgan chase و bank of america با بهره تقریبا صفر وام میدهد و این بانک‌ها با بهره چندین برابر این پول‌ها را به دولت آمریکا میدهند و این دولت را زیر قرض نگاه میدارند. این گونه هست که به زبان ساده بگویم اقتصاد آمریکا و جهان به گه کشیده شده است. البته بسیار پیچیده تر از این هست قضیه هست
      "A Land without a People for a People without a Land"



    16. 2 کاربر برای این پست سودمند از Theodor Herzl گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (04-09-2012),sonixax (04-09-2012)

    17. #9
      مدیر تالار
      Points: 424,596, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      گاز نگیر!
       
      متعجب
       
      sonixax آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      کره ی زمین
      نوشته ها
      9,105
      جُستارها
      110
      امتیازها
      424,596
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      47,087
      از ایشان 15,109 بار در 7,094 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      89 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی مهربد نمایش پست ها
      این شیوه پیاده‌سازی سیستم از بالا-به-پایین (top-down) بسیار ناکارآمد است و شوربختانه همه سامانه‌های اقتصادی که امروز
      می‌بینیم اینگونه پیاده‌سازی شده‌اند. در برابر آن، سامانه‌های سرشتین که در طبیعت می‌بینم وارونه آن، و از پایین-به-بالا (bottom-up) ساخته شده‌اند.
      این رو میشه بیشتر توضیح بدید ؟!
      همیشه قبل خواب دو تا شات بزن راحت بخواب!
      دکتر ساسی

    18. 2 کاربر برای این پست سودمند از sonixax گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Agnostic (02-15-2012),Anarchy (02-14-2012)

    19. #10
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی sonixax نمایش پست ها
      این رو میشه بیشتر توضیح بدید ؟!
      این امر درباره نگره سامانه‌ها یا systems theory است.
      سامانه‌ها می‌توانند به چند رویکرد گوناگون پیاده‌سازی و طراحی شوند، دو تای مهم آنها:

      • top-down یا بالا-به-پایین
      • bottom-up یا پایین-به-بالا


      ساختن سیستم‌ها بالا-به-پایین برای آدمی بسیار ساده‌تر و درک‌پذیرتر هستند، ما می‌آییم بخش‌های گوناگون سیستم را از یکدیگر جدا کرده
      و آن را به controller, evaluator و ... خُرد می‌کنیم و سپس با بخش کردن وظایف میان این بَند‌ها، کارکرد سیستم را پیاده‌سازی می‌کنیم.

      نمونه خوب آن همانندی مغز آدم (سرشتین) با یک سیستم عامل (ساخت آدمی) رایانه است، در یک سیستم عامل بگوییم ویندوز،
      ما بَند‌هایی مانند kernel (هسته) و drivers و .. داریم و اگر یکی از اینها از کار بیا‌فتد، همه سیستم از کار خواهد افتاد:



      در برابر آن، سیستم مغز آدمی هسته و مرکز ندارد و همه بخش‌ها می‌توانند جایگزین بخش‌های دیگر شوند، بدینگونه که می‌بینیم حتی
      در نمونه‌هایی که فرد با فلج مغزی یکی از نیمکره‌های مغز خود را از دست می‌دهد و برای نمونه لال می‌شود، نیم‌کره بجامانده وظایف
      دیگری را به عهده گرفته و پس از چند ماه و پیش از آنکه کسی چیزی بفهمد بیمار زبان باز کرده و در حال شکایت از غذای بیمارستان و .. است


      در دنباله آن ما سامانه‌ها را در سه دسته جای می‌دهیم:
      • شکننده یا Fragile
      • ناشکننده یا Robust
      • پاد-شکننده یا Anti-Fragile


      سیستم‌های بالا-به-پایین عموما بیشترین شکنندگی را دارند. ولی سامانه‌هایی مانند اینترنت نیز داریم که ناشکننده هستند و
      برای آنکه از کار بیافتد، بایستی بیشتر از 50 درسد بخش‌های آن از میان برود (البته اینترنت همواره این اندازه ناشکنندگی را نداشته)

      سامانه‌های پاد-شکننده اما سامانه‌های هستند که از شوک و آسیب تا یک اندازه و لیمیتی سود می‌برند. برای نمونه
      سیستم گوارشی آدم پاد-شکننده است و اندکی نامنظمی و بی‌برنامگی در برنامه غذایی در حقیقت سودمند است.

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    20. 3 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Agnostic (02-16-2012),Anarchy (04-03-2012),sonixax (04-09-2012)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. تصاحب اموال کفار در قرآن
      از سوی viviyan در تالار دین
      پاسخ: 17
      واپسین پیک: 01-01-2016, 01:12 PM
    2. سال حماسه ساسی و اقتصادی افتخار می افریند!!
      از سوی cool در تالار سیاست و اقتصاد
      پاسخ: 4
      واپسین پیک: 04-06-2013, 07:55 PM
    3. پاسخ: 0
      واپسین پیک: 09-20-2012, 12:11 PM
    4. صفحه کلید پارسی اختصاصی دفترچه
      از سوی sonixax در تالار رایانه، اینترنت، تلفن‌های همراه
      پاسخ: 3
      واپسین پیک: 06-23-2012, 08:53 AM
    5. اخبار اقتصادی ایران وجهان
      از سوی sonic در تالار گفتگوی آزاد
      پاسخ: 0
      واپسین پیک: 12-08-2010, 10:37 PM

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •