• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 10

    جُستار: آیا سنجش و مقایسه‌ی ِ فرهنگی ممکن است؟

    1. #1
      دفترچه نویس
      Points: 186,080, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.9%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Activity Award
      A Believer
       
      Empty
       
      Ouroboros آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      3,484
      جُستارها
      55
      امتیازها
      186,080
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,212
      از ایشان 10,931 بار در 3,331 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      53 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)

      آیا سنجش و مقایسه‌ی ِ فرهنگی ممکن است؟

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Theodor Herzl نمایش پست ها
      منظور من فرهنگ است و نه نژاد. تمامی‌ فرهنگ‌ها با هم برابر نیستند و بعضی‌ از فرهنگ‌ها از بعضی‌ بهتر یا بدتر هستند. مثلا فرهنگ انگلیسی‌ از فرهنگ طالبانی بهتر است ولی‌ نمیگوییم که نژاد افغانی از نژاد انگلیسی‌ پست تر است! متوجه شدید؟ منظور من نیز فرهنگ عربی‌ است ، نه نژاد.
      سنجه‌ی مستقل شما برای برسی این «بهتر» یا «بدتر» بودن کدام است؟!
      زنده باد زندگی!

    2. 2 کاربر برای این پست سودمند از Ouroboros گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Russell (06-30-2013),sonixax (06-30-2013)

    3. #2
      دفترچه نویس
      Points: 200,245, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Posting Award
      باید با تمامی‌
      قدرت پرچم اسلام
      را در غرب به زیر
      کشید.
       
      موفق
       
      Theodor Herzl آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      نوشته ها
      4,812
      جُستارها
      106
      امتیازها
      200,245
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      1,026
      از ایشان 11,876 بار در 4,433 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      28 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      مثلا یکی‌ از چیز‌هایی‌ که از این فرهنگ عربی‌ من بدم می‌‌آید این دشمنی ‌شیعه و سنی است ۱ میلیارد نفر مسلمان بخاطر اینکه فکر میکنند کی‌ خلیفه اول بوده صد‌ها سال است هم دیگر را پاره و پوره کرده، خوب بیزاری از این قضیه نژاد پرستی‌ است؟ خیر!
      "A Land without a People for a People without a Land"



    4. 2 کاربر برای این پست سودمند از Theodor Herzl گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (06-30-2013),sonixax (06-30-2013)

    5. #3
      دفترچه نویس
      Points: 200,245, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Posting Award
      باید با تمامی‌
      قدرت پرچم اسلام
      را در غرب به زیر
      کشید.
       
      موفق
       
      Theodor Herzl آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      نوشته ها
      4,812
      جُستارها
      106
      امتیازها
      200,245
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      1,026
      از ایشان 11,876 بار در 4,433 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      28 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
      سنجه‌ی مستقل شما برای برسی این «بهتر» یا «بدتر» بودن کدام است؟!
      فرهنگ مدرن غربی که برخاسته از دوران enlightenment هست که شامل آزادی اندیشه ، آزادی مذهب ، دولت غیر دینی و غیره میشود ، چیزی که توماس پین و جفرسون و امثالهم بنیان گذار آن بودند. چیز‌های دیگر را با این می‌سنجم.
      "A Land without a People for a People without a Land"



    6. 2 کاربر برای این پست سودمند از Theodor Herzl گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (06-30-2013),sonixax (06-30-2013)

    7. #4
      دفترچه نویس
      Points: 186,080, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.9%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Activity Award
      آغازگر جُستار
      A Believer
       
      Empty
       
      Ouroboros آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      3,484
      جُستارها
      55
      امتیازها
      186,080
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,212
      از ایشان 10,931 بار در 3,331 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      53 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Theodor Herzl نمایش پست ها
      مثلا یکی‌ از چیز‌هایی‌ که از این فرهنگ عربی‌ من بدم می‌‌آید این دشمنی ‌شیعه و سنی است ۱ میلیارد نفر مسلمان بخاطر اینکه فکر میکنند کی‌ خلیفه اول بوده صد‌ها سال است هم دیگر را پاره و پوره کرده، خوب بیزاری از این قضیه نژاد پرستی‌ است؟ خیر!
      یک مثال: ما یک ارزش را با یکسری پارامترها تعریف می‌کنیم، مثلا «احترام به کودکان» را یک ارزش تلقی می‌کنیم، و می‌گوییم نشانگان پایبندی به آن «اینهاست»(مثلا صحبت نکردن با آنها با صدای بلند، کتک نزدنشان، نترساندن و تهدید نکردنشان و ...). سپس می‌رویم فرهنگ اعراب را بر مبنای این ارزش می‌سنجیم، و نتیجه می‌گیریم که برپایه‌ی این ارزش فرهنگ اعراب واپسگرا، عقب‌مانده یا بسیار سخیف است. اینجا اما یک مشکلی ظهور می‌کند. و آن اینکه خود این معیار، فرافرهنگی و «عینی» نیست. «احترام به کودکان» در فرهنگ عربی یک ارزش نیست، فرمان‌برداری کودکان، حرکت عمودی احترام بر مبنای سن(یعنی احترام کوچکتر به بزرگتر)، سنجش آموخته با تستهای دشوار و متناسب با شرایط زندگی آنها و ... ارزش است. در این برسی قیاسی شما مرتکب یک اشتباه محساباتی شده‌اید، ارزشی که زاییده‌ی شرایط اجتماعی متفاوتی بوده را برای برسی و بازشناسی جامعه‌ای که محصول شرایطی یکسره متفاوت(و گاهی متضاد)است مورد استفاده قرار داده‌اید.

      معیاری که از طریق آن نتیجه می‌گیرید فرهنگ آمریکایی نسبت به فرهنگ کویتی برتر است، همیشه زاییده و محدود در و منحصر به فرهنگ آمریکایی‌ست و اگر کار مشابهی با معیارهای فرهنگ کویتی نسبت به فرهنگ آمریکای بکنید، آنرا منحط و از کار افتاده و بدرد نخور خواهید یافت.
      Fiona این را پسندید.
      زنده باد زندگی!

    8. 6 کاربر برای این پست سودمند از Ouroboros گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (06-30-2013),Dariush (06-30-2013),Fiona (06-30-2013),Russell (06-30-2013),sonixax (06-30-2013),undead_knight (07-04-2013)

    9. #5
      دفترچه نویس
      Points: 186,080, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.9%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Activity Award
      آغازگر جُستار
      A Believer
       
      Empty
       
      Ouroboros آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      3,484
      جُستارها
      55
      امتیازها
      186,080
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,212
      از ایشان 10,931 بار در 3,331 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      53 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Theodor Herzl نمایش پست ها
      فرهنگ مدرن غربی که برخاسته از دوران enlightenment هست که شامل آزادی اندیشه ، آزادی مذهب ، دولت غیر دینی و غیره میشود ، چیزی که توماس پین و جفرسون و امثالهم بنیان گذار آن بودند. چیز‌های دیگر را با این می‌سنجم.
      خب این روش ناکارآمدی‌ست. شما نمی‌توانید قضاوت دقیقی داشته باشید اگر تنها از معیارهایی بسته و منحصر به یک موقعیت اجتماعی خاص استفاده می‌کنید. ما باید در جستجوی یافتن یک سنجه‌ی فرافرهنگی و بیرونی باشیم، یا آنکه به کلی از مقایسه فرهنگ‌ها با هم دست بکشیم و هر کدام را به تنهایی با معیارهایی که ارزشمند تلقی می‌کنیم بسنجیم نه با یکدیگر.
      زنده باد زندگی!

    10. 2 کاربر برای این پست سودمند از Ouroboros گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (06-30-2013),sonixax (06-30-2013)

    11. #6
      دفترچه نویس
      Points: 200,245, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Posting Award
      باید با تمامی‌
      قدرت پرچم اسلام
      را در غرب به زیر
      کشید.
       
      موفق
       
      Theodor Herzl آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      نوشته ها
      4,812
      جُستارها
      106
      امتیازها
      200,245
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      1,026
      از ایشان 11,876 بار در 4,433 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      28 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
      فرمان‌برداری کودکان، حرکت عمودی احترام بر مبنای سن(یعنی احترام کوچکتر به بزرگتر)، سنجش آموخته با تستهای دشوار و متناسب با شرایط زندگی آنها و ... ارزش است. در این برسی قیاسی شما مرتکب یک اشتباه محساباتی شده‌اید، ارزشی که زاییده‌ی شرایط اجتماعی متفاوتی بوده را برای برسی و بازشناسی جامعه‌ای که محصول شرایطی یکسره متفاوت(و گاهی متضاد)است مورد استفاده قرار داده‌اید.
      cultural reletavism از نظر من بی‌ معنی هست ، ما یک سری قوانین universal داریم که در هر زمانی‌ و هر مکانی اشتباه است. فرهنگ عربی‌ و اسلامی تجاوز به کودک ۹ ساله را توجیه نمیکند ( یعنی‌ نمیتوانیم بگوییم چون ما در آن شرایط نیستیم نمیتوانیم قضاوت کنیم) ، و چون در عربستان این norm است آن را OK نمیکند. شاید مردم بادیه نشین چون چیز دیگری ندید‌ند و نشنیدند برای قرن‌ها ندانند که این کار اشتباه است ، ولی‌ این قضیه آن را OK نمیکند.
      "A Land without a People for a People without a Land"



    12. 2 کاربر برای این پست سودمند از Theodor Herzl گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (06-30-2013),sonixax (06-30-2013)

    13. #7
      دفترچه نویس
      Points: 186,080, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.9%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Activity Award
      آغازگر جُستار
      A Believer
       
      Empty
       
      Ouroboros آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      3,484
      جُستارها
      55
      امتیازها
      186,080
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,212
      از ایشان 10,931 بار در 3,331 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      53 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Theodor Herzl نمایش پست ها
      cultural reletavism از نظر من بی‌ معنی هست ، ما یک سری قوانین universal داریم که در هر زمانی‌ و هر مکانی اشتباه است. فرهنگ عربی‌ و اسلامی تجاوز به کودک ۹ ساله را توجیه نمیکند ( یعنی‌ نمیتوانیم بگوییم چون ما در آن شرایط نیستیم نمیتوانیم قضاوت کنیم) ، و چون در عربستان این norm است آن را OK نمیکند. شاید مردم بادیه نشین چون چیز دیگری ندید‌ند و نشنیدند برای قرن‌ها ندانند که این کار اشتباه است ، ولی‌ این قضیه آن را OK نمیکند.
      من گفتم مشکلی با برسی جداگانه‌ی هیچ فرهنگ، گروه، عقیده یا انجمنی ندارم. مشکلم با «مقایسه» است. وقتی شما قصد قیاس دارید باید حقیقتا یکسری قوانین «یونیورسال» داشته باشید، نه آنکه چهار ارزش صوری برآمده از شرایط سیاسی-اجتماعی غرب را به عنوان قوانین ازلی و ابدی بشری جعل بکنید. حداکثر قیاسی که ما می‌توانیم بکنیم اینست که بگوییم فرهنگ غرب به اندازه‌ی فرهنگ شرق رسوا نیست، اگرنه هر آدم بی‌طرفی می‌تواند رسوایی هر دو را ببیند.
      زنده باد زندگی!

    14. 6 کاربر برای این پست سودمند از Ouroboros گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (06-30-2013),Dariush (06-30-2013),Fiona (06-30-2013),Russell (06-30-2013),sonixax (06-30-2013),undead_knight (07-04-2013)

    15. #8
      دفترچه نویس
      Points: 156,618, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Community Award
      بدون وضعیت
       
      Empty
       
      Russell آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      نوشته ها
      6,147
      جُستارها
      65
      امتیازها
      156,618
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      19,613
      از ایشان 15,276 بار در 5,851 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      67 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
      یک مثال: ما یک ارزش را با یکسری پارامترها تعریف می‌کنیم، مثلا «احترام به کودکان» را یک ارزش تلقی می‌کنیم، و می‌گوییم نشانگان پایبندی به آن «اینهاست»(مثلا صحبت نکردن با آنها با صدای بلند، کتک نزدنشان، نترساندن و تهدید نکردنشان و ...). سپس می‌رویم فرهنگ اعراب را بر مبنای این ارزش می‌سنجیم، و نتیجه می‌گیریم که برپایه‌ی این ارزش فرهنگ اعراب واپسگرا، عقب‌مانده یا بسیار سخیف است. اینجا اما یک مشکلی ظهور می‌کند. و آن اینکه خود این معیار، فرافرهنگی و «عینی» نیست. «احترام به کودکان» در فرهنگ عربی یک ارزش نیست، فرمان‌برداری کودکان، حرکت عمودی احترام بر مبنای سن(یعنی احترام کوچکتر به بزرگتر)، سنجش آموخته با تستهای دشوار و متناسب با شرایط زندگی آنها و ... ارزش است. در این برسی قیاسی شما مرتکب یک اشتباه محساباتی شده‌اید، ارزشی که زاییده‌ی شرایط اجتماعی متفاوتی بوده را برای برسی و بازشناسی جامعه‌ای که محصول شرایطی یکسره متفاوت(و گاهی متضاد)است مورد استفاده قرار داده‌اید.

      معیاری که از طریق آن نتیجه می‌گیرید فرهنگ آمریکایی نسبت به فرهنگ کویتی برتر است، همیشه زاییده و محدود در و منحصر به فرهنگ آمریکایی‌ست و اگر کار مشابهی با معیارهای فرهنگ کویتی نسبت به فرهنگ آمریکای بکنید، آنرا منحط و از کار افتاده و بدرد نخور خواهید یافت.
      خب نمیشود این‌ها را بر دانسته‌هایِ ما از عصبشناسی و فضائل مشترک بنا کرد؟
      مثلا صداقت و شجاعت هر دو تا حد زیادی در فرهنگ‌های مختلف مشترک هستند.همینطور در مورد احترام به کودکان میشود نتایج آنرا در رفاه روانی آنها و میزان شکوفایی توانایی‌هایِ آنها دید.
      مثلا کسی که خودش را منفجر میکند شهید یشود یا خواست‌هایِ جنسیش سرکوب میشوند در مقایسه با کسی که اینها را انجام نمیدهد در وضع روانی بهتری‌ست که این وضع روانی از لحاظ عصبشناسی قابل مطالعه است.

      "Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound



    16. 3 کاربر برای این پست سودمند از Russell گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (06-30-2013),Ouroboros (06-30-2013),sonixax (06-30-2013)

    17. #9
      دفترچه نویس
      Points: 186,080, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.9%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Activity Award
      آغازگر جُستار
      A Believer
       
      Empty
       
      Ouroboros آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      3,484
      جُستارها
      55
      امتیازها
      186,080
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,212
      از ایشان 10,931 بار در 3,331 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      53 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Russell نمایش پست ها
      خب نمیشود این‌ها را بر دانسته‌هایِ ما از عصبشناسی و فضائل مشترک بنا کرد؟
      مثلا صداقت و شجاعت هر دو تا حد زیادی در فرهنگ‌های مختلف مشترک هستند.همینطور در مورد احترام به کودکان میشود نتایج آنرا در رفاه روانی آنها و میزان شکوفایی توانایی‌هایِ آنها دید.
      مثلا کسی که خودش را منفجر میکند شهید یشود یا خواست‌هایِ جنسیش سرکوب میشوند در مقایسه با کسی که اینها را انجام نمیدهد در وضع روانی بهتری‌ست که این وضع روانی از لحاظ عصبشناسی قابل مطالعه است.
      تطابق یک اصل، دیدگاه یا عمل با عصب‌شناسی، زیست شناسی یا حتی روانشناسی ما را من بعید می‌دانم بتوان به عنوان روشی متافیزیکی مورد استفاده قرار داد. چاره در پذیرفتن این اشکال ابزاری انسان برای «شناخت» با دقتی که ما دوست داریم تصور و باور بکنیم است. ما هیچ معیاری که بتوان با دقتی حتی شبه‌علمی و نسبی ادعا کرد از تاثیرات فرهنگی که زایشگاه آن بوده فارغ و مبری نگاه داشته شده نداریم، که بخواهیم بر مبنی آن قضاوتی «عینی» به چیزها داشته باشیم.

      وقتی شرایط برآمدن یک ارزش متفاوت است، همه چیز تغییر می‌کند، از جمله بایستگی‌ها، دلایل، انگیزه‌ها و نتایجی که برقراری آن ارزشها به بار می‌آورده‌اند. احترام به کودکان در شرایطی که هر دو«کودکی» به محض رسیدن به سنی مشخص باید بتواند وظایفی ضروری برای زنده ماندن خود را برعهده بگیرد و آنچه در کودکی آموخته را تا پایان عمر برای گذران زندگی بکار ببندد و ... ارزش و اهمیت خود را در برابر ضرورت از دست می‌دهد. در ایران صد سال پیش ما می‌بینیم که تمام کودکان نه فقط تشویق، بلکه حتی وادار به کار کردن می‌شدند زیرا برای زنده ماندن آنها آموختن یک حرفه و توانایی بکار بستن آن بسیار ضروری‌تر از «امنیت روانی» بود. موقعیتی که جامعه‌ی ایرانی در آن قرار داشت فاقد توانایی بسنده برای در نظر گرفتن فاکتورهایی بود که بعدتر در غرب «کار کودکان» را مخرب یا منفی یا هرچه تشخیص دادند. اینست که تعمیم معیارها تقریبا همیشه نتایجی اشتباه به همراه می‌آورد.

      چنین شکلی از شناخت نه ممکن است نه اگر ممکن بود مفید.
      زنده باد زندگی!

    18. 2 کاربر برای این پست سودمند از Ouroboros گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Russell (06-30-2013),sonixax (06-30-2013)

    19. #10
      دفترچه نویس
      Points: 90,825, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      The last militant
      judgmentalist
       
      Empty
       
      undead_knight آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      ماندگاه
      Hell inc
      نوشته ها
      3,623
      جُستارها
      14
      امتیازها
      90,825
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      9,174
      از ایشان 7,829 بار در 3,090 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      36 Post(s)
      Tagged
      2 Thread(s)
      راستش موردی که در این تاپیک به پرسش گذاشته شده یکی از چیزهایی هست که واقعا به بحث در مورش علاقه دارم و با این حال به خاطر تضادهای درونی(که حدس میزنم در وجود همه یا اکثر انسان ها باشه)رسیدن به نتیجه دلخواه و شفاف رو چندان ممکن نمیدونم.
      به هر جال جدای از جرف های کلیشه ای و کلی مثل"تعادل بین نسبیت و قطعیت" یا "جهان شمول بودن و نسبی بودن" معمولا حتی طرفداران تعادل هم به یک طرف دلبستگی بیشتری دارند.چیزی که از دید من باید بهش توجه ویژه داشت این هست که اگر دنبال معیار یا ارزش جهان شمول هستیم هرگز نمیتونیم حرف از چیزی فرای شناخت و ادراک انسانی بزنیم یعنی گشتن دنبال ترازویی که همه کردار و اندیشه انسان ها رو بسنجه هم بیهودست چه برسه اینکه چیزی باشه که بتونیم بگیم برای سنجش همه جهان قابل اطمینانه.این جایی هست که به نظرم نسبی گرایی میتونه پیروزی خودش رو اعلام بکنه با این حال میشه گفت که چون ما هرگز نمیتونیم شناختی جز شناخت انسانی داشته باشیم دلیل نمیشه که نتونیم معیارهای پایداری رو برای سنجش داشته باشیم.
      برای نمونه ما میتونیم بگیم "کشتن بد است"زمانی هست که ما ممکنه فقط به دلیل اینکه از یک نفر خوشمون نمیاد بکشیم یا اینکه در موقعیت دیگه ای برای حفظ جون خودمون دست به کشتنش بزنیم.اگر ما به معیار قطعی و جهان شمول باور داشته باشیم در هر حالتی کشتن نادرست باید تلقی بشه و اگر معیار نسبی باشه ممکنه حالت دوم رو استثنا در نظر بگیریم.
      اینجا هر دو طرف از بعد انسانی دارند به موضوع نگاه میکنند ولی ستیز قطعی گرایی و نسبی گرایی در مرحله بالاتری هم برقراره،آیا میشه مدعی شد اینکه "کشتن بد است"(از دید قطعی گرا) یا اینکه "کشتن گاهی بد نیست"(از دید نسبی گرا) همواره و در همه زمان ها و برای هر کسی درسته یا خیر؟
      اینجا ما 4حالت دیگه داریم که دو حالتش از دید من خیلی مهمه اینکه خود معیارهای نسبی یا قطعی رو هم از دریچه نسبی یا قطعی گرایی نگاه کنیم.ممکنه یک نسبی گرا مدعی بشه معیارهای نسبی گرایانش جهان شمول هست یا اینکه یک قطعی گرا مدعی باشه معیارهاش جهان شمول نیست.
      احتمالا تا اینجا مشخص شده که من طرف دیدگاهی هستم که بیشتر معیارها و ارزش هاش از نوعی قطعیت و جهان شمول بودن برخورداره ولی مدعی نمیشم که دیدگاه من فراتر از شناخت و شرایط انسانی هست.

      حالا اگر کمی بخوام بیشتر به موضوع نزدیک بشم بهتره به یک نکته مهم اشاره بکنم،سنجش اشخاص و سنجش کردار از دید من دو موضوع جداگانست،ممکن هست ما عناصری از یک فرهنگ رو مردود یا نادرست تشخیص بدیم ولی اشخاصی که به اون فرهنگ عمل میکنند لزوما مردود یا مشکل دار میتونند نباشند، بنابراین از دید من میشه فرهنگ ها رو سنجید ولی سنجش مردمانی که تحت سیطره یک فرهنگ هستند به مراتب ستخت تر و گاهی ناممکنه، یعنی ممکن هست گفتن اینکه "بخشی از فلان فرهنگ نادرسته"منطقی باشه ولی سنجش مردمان که به اون بخش عمل میکنند بدون توجه به شرایط، مکان، زمان و زمینه اجتماعی، اقتصادی که توش بودند معمولا اشکال داره.
      برای نمونه میشه گفت شکنجه در هر حالی محکومه ولی محکوم کردن همه شکنجه گران به نظر من درست نیست.
      ویرایش از سوی undead_knight : 07-05-2013 در ساعت 08:29 AM
      To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
      Tacitus-

    20. 2 کاربر برای این پست سودمند از undead_knight گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Russell (07-04-2013),sonixax (07-04-2013)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. گفتگو پیرامون کمونیسم و سوسیالیسم
      از سوی Mehrbod در تالار سیاست و اقتصاد
      پاسخ: 2182
      واپسین پیک: 08-12-2018, 12:19 AM
    2. محمد چرا اینقد زن میگرفته است؟
      از سوی viviyan در تالار دین
      پاسخ: 17
      واپسین پیک: 11-02-2014, 07:28 PM
    3. مازوخیسم / سادیسم / لذت‌جویی و ...
      از سوی yasy در تالار گفتگوی آزاد
      پاسخ: 6
      واپسین پیک: 01-20-2013, 08:03 PM
    4. آیا وجود خدا لازم هست؟
      از سوی Theodor Herzl در تالار فلسفه و منطق
      پاسخ: 64
      واپسین پیک: 10-13-2012, 10:08 PM
    5. مرز قانون و اخلاقیات تا کجاست؟
      از سوی Anarchy در تالار هماندیشی
      پاسخ: 60
      واپسین پیک: 10-10-2012, 07:42 PM

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •