• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    برگ 22 از 24 نخستیننخستین ... 3456789101112131415161718192021222324 واپسینواپسین
    نمایش پیکها: از 211 به 220 از 233

    جُستار: اخلاق چیست؟

    1. #211
      دفترچه نویس
      Points: 156,618, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Community Award
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      Empty
       
      Russell آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      نوشته ها
      6,147
      جُستارها
      65
      امتیازها
      156,618
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      19,613
      از ایشان 15,276 بار در 5,851 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      67 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      این هم پیوند سودگرایی به خوشی‌گرایی:


      Classic utilitarianism, as advocated by two influential contributors, Jeremy Bentham and John Stuart Mill, is hedonistic.[1]

      Sinnott-Armstrong, Walter, "Consequentialism", Stanford Encyclopedia of Philosophy (Winter 2012 Edition), Edward N. Zalta (ed.),
      من بخواهم بگویم لذتگرایی میگویم لذتگرایی.در فایده‌گرایی امروزی هم حتی لذتگرایی با اینکه خیلی طرفدار ندارد ولی هنوز هست.
      منظور من آنجا این بوده که این حرفهای گله گشاد در و پیکر فلسفی ندارد و از دیدگاه آکادمیک روی هوا هستند برای همین پشتوانه و پایه و پرداخت ندارند آنچنان و معلوم نیست درست چی هستند.
      وقتی من 60 صفحه است دارم از "رفاه" حرف میزنم نه "لذت" معلوم است که من دارم چه میگویم،مگر اینکه خواننده نمیداند خودش داستان چیست یا اینرا دست آویز قرار داده که یک گیری بما داده باشد !!


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      اینها که سفسته‌یِ پرداختن به سخنگو بود, کسی شما را وادار به بحث که نکرده راسل جان, نمیتوانید یا حوصله ندارید پاسخ ندهید.

      کاخ اخلاقی که میگویم نیز همین است, که از جایگاه بالا دیگران را "کس و شعر گو" و "خسته امان
      کردی" و ... بنامیم و بکوشیم از میدان بدر اشان کنیم, که شوربختانه برای تو روی من کارگر نیست (:
      در تمام این ترول بازی و کس و شعر‌ها همواره من بوده‌ام که کنار کشیده‌ام ،من علاقه‌ای به ماراتون تایپ و تحریف حرف طرف مقابل بدون خواندن اینکه چه میگوید و... ندارم.
      برای این کارها میتوانی بروی با دیلکی کل بندازی و دست از پا درازتر برگردی !!
      کس و شعر هم حمله شخصی نیست دکتر جان،سخنت کس و شعر است یعنی کس و شعر است یعنی مهمل است یعنی پوچ است بقول مزدکتان !!
      حمله شخصی به این مهملاتی که من ازت در بالا نقل قول کرده‌ام (که به نیت یابی من میپردازد) میگویند یعنی من را متهم کنی به نشستن در برج اخلاق و چنین چرندیاتی !!
      وقتی در چند بحث پیاپی سر یک موضوع به من حمله شخصی میکنی و تعصبات خودت را مرتب تکرار میکنی و من میکشم کنار و در بار اخر دیگر رسما علاقه به بحث ندارم این معنیش خفه کردن طرف نیست،بلکه معنیش این است که (بدون بار قانونی/اجرایی) کمی شرم کن از این بازی‌ها

      "Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound



    2. یک کاربر برای این پست سودمند از Russell گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (04-11-2013)

    3. #212
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Russell نمایش پست ها
      من بخواهم بگویم لذتگرایی میگویم لذتگرایی.در فایده‌گرایی امروزی هم حتی لذتگرایی با اینکه خیلی طرفدار ندارد ولی هنوز هست.
      منظور من آنجا این بوده که این حرفهای گله گشاد در و پیکر فلسفی ندارد و از دیدگاه آکادمیک روی هوا هستند برای همین پشتوانه و پایه و پرداخت ندارند آنچنان و معلوم نیست درست چی هستند.
      وقتی من 60 صفحه است دارم از "رفاه" حرف میزنم نه "لذت" معلوم است که من دارم چه میگویم،مگر اینکه خواننده نمیداند خودش داستان چیست یا اینرا دست آویز قرار داده که یک گیری بما داده باشد !!
      من خواستم لغزش خودم در "تعریف کلاسیک از سودگرایی" را درست کرده باشم, جایی نگفتم تو سودگرایی را با خوشی‌گرایی یکی گرفته‌ای.




      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Russell نمایش پست ها
      کس و شعر هم حمله شخصی نیست دکتر جان،سخنت کس و شعر است یعنی کس و شعر است یعنی مهمل است یعنی پوچ است بقول مزدکتان !!
      کس و شعر خواندن سخن پرداختن به سخنگو نیست, کس و شعرگو خواندن سخنگو (+ ترول نامیدن وی) بجای پاسخ دادن ولی هست.




      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Russell نمایش پست ها
      حمله شخصی به این مهملاتی که من ازت در بالا نقل قول کرده‌ام (که به نیت یابی من میپردازد) میگویند یعنی من را متهم کنی به نشستن در برج اخلاق و چنین چرندیاتی !!
      وقتی در چند بحث پیاپی سر یک موضوع به من حمله شخصی میکنی و تعصبات خودت را مرتب تکرار میکنی و من میکشم کنار و در بار اخر دیگر رسما علاقه به بحث ندارم این معنیش خفه کردن طرف نیست،بلکه معنیش این است که (بدون بار قانونی/اجرایی) کمی شرم کن از این بازی‌ها
      من اینجا از آغاز کوشیده ام به برداشت درستی از اخلاقیات برای خودم برسم و نقدی روی نگرشم داشته باشم (+ در برابر تو که دیگران را سرکوب میکنی
      بایستم), ولی اینکه تو اینجا دژمنیاب شده‌ای و در این توهم به سر میبری که من تنها و تنها میخواهم چیزی را ببرم یا سرگرم ترول هستم دیگر دشواری‌ای من نیست.

      چیزیکه من کاخ اخلاقی خواندم نیز میتواند برداشت به پرداختن به سخنگو شود و حق با توئه, با این همه من تنها به خودت نپرداختم,
      سخن را نقد کردم, بر پاد رفتاری که اینجا میبینم و مهر تاییدی است بر همان کاخ اخلاقی: دیگران را ترول خواندن, کس‌وشعرگو خواندن, بازی‌دهنده خواندن, etc.

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    4. یک کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (04-11-2013)

    5. #213
      دفترچه نویس
      Points: 156,618, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Community Award
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      Empty
       
      Russell آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      نوشته ها
      6,147
      جُستارها
      65
      امتیازها
      156,618
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      19,613
      از ایشان 15,276 بار در 5,851 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      67 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      من اینجا از آغاز کوشیده ام به برداشت درستی از اخلاقیات برای خودم برسم و نقدی روی نگرشم داشته باشم (+ در برابر تو که دیگران را سرکوب میکنی
      بایستم), ولی اینکه تو اینجا دژمنیاب شده‌ای و در این توهم به سر میبری که من تنها و تنها میخواهم چیزی را ببرم یا سرگرم ترول هستم دیگر دشواری‌ای من نیست.

      چیزیکه من کاخ اخلاقی خواندم نیز میتواند برداشت به پرداختن به سخنگو شود و حق با توئه, با این همه من تنها به خودت نپرداختم,
      سخن را نقد کردم, بر پاد رفتاری که اینجا میبینم و مهر تاییدی است بر همان کاخ اخلاقی: دیگران را ترول خواندن, کس‌وشعرگو خواندن, بازی‌دهنده خواندن, etc.
      عجب است‌ها !!
      این واژه "کس و شعر گو" را من برای بار اول است که میشنوم و تا بحال بکار نبرده‌ام.
      اینجور باشد تو هم هر وقت میگویی این سخن پوچ است معنیش این میشود که طرف را پوچ گو خوانده‌ای و معجزه‌وار این حمله شخصی میشود !!
      میبینی که شوخی‌ست این حرف.
      چیز دیگری هم دلیل برای دژمنیابی و حمله شخصی من به خودت و... که مدعی شده‌ای ندیدیم.من تنها درباره روند بحث،بی منطقی و فرسایشی بودن روندی که گرفته‌ای و عدم علاقه خودم به شرکت در آن به این صورت را بیان کرده‌ام و در عمل هم نشان داده‌ام ،نشان به این نشان که در آخرین آنها در تاپیک "فایده‌گرایی" پست آخر برای من نیست برای خودت است.
      بحث در یک موضوع لزومش باز بودن نظر درباره آن و آمادگی نقد شنیدن و نقد کردن سخن است.این داستان اکسیم گرفتن هم حاظر نبودن به نگاه از یک قدم عقبتر به آن و متهم کردن طرف مقابل به نشستن در برج اخلاق بخاطر نقد آن کوچه بن بست است،چیز بدهی‌ست لازم به اینهمه بحث هم نداشته برای مشخص شدنش.بحث را میبندند و چیزی برای گفتگو باقی نمیگذارد.

      خودت هم بحث شخصی را شروع کردی و گرنه ما که کاری نداشتیم،اینها پستهای من نیستند:

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      در گفتمان نامبرده بی‌اخلاقی را خودت نشان دادی (:


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      گفتیم که, یک چیزی مانند خطای چشم هم از آگرتش[1] (واژه‌یِ نو را برای همین میسازند که این گنگی‌ها از میان روند) میاید, ولی ارزش شناخت‌شناسیک[2] ندارد.

      در اینجا بر دوش شماست بگویید این حس درونی ارزش شناخت‌شناسیک دارد, نه اینکه چون ما یک حس درونی آنجا داریم بگوییم پس هست.
      همین را در گفتمان «خودآگاهی» هم با شما داشتیم که میگویی چون ما «حس خودآگاهی» و «خواست آزاد» داریم, پس هر دو هستند.

      "Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound



    6. #214
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Russell نمایش پست ها
      عجب است‌ها !!
      این واژه "کس و شعر گو" را من برای بار اول است که میشنوم و تا بحال بکار نبرده‌ام.
      من نگفتم چرا میگویی کس و شعر, گفتم زمانیکه بجای پاسخ دادن تنها به کس و شعر خواندن سخن کفایت میکنی میشود "سفسته‌یِ پرداختن به سخنگو" —> من سخن
      تو را تنها پوچ دیده ام, پس نیازی به پاسخ نیست also implies [چون بجز پوچگویی و کل کل هدف دیگری نداری].

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Russell
      مهربد جان یعنی رسما‌ داری کس شعر میگویی، به اسپاگتی خسته مان کردی،جستار اول هم نیست من تا بحال چندبار بیخیال شده‌ام سر این نمیدانم چه اصراری هم داریو نمیدانم چرا احساس میکنی اینکاری که‌داری میکنی شباهت کوچکی با بحث دارد !!
      باور کن ما میدانیم اکسیم چه کوفتیست و مخترع اکسیم نیستی بجان اسپاگتی.
      در ضمن این سخن که ما اتهام زدیم هم سخن حقیقتا بی شرمانه‌ایست.
      شما بزور اتفاقا با اتهام "نشستن در برج اخلاقی" حتی فکر (چه برسد به بحث) درباره بحث در برابر حکم خودت را ممنوع کردی.
      چرا که در جامعه تبلیغ میشود و... پس هر کسی درباره آن بحث کند فلان است و دروغگوست و در برج اخلاق نشسته و مهمل میگوید و باورمند به ماور است و...
      من در اینجا یک سخن در راستای جستار نمیبینم, بجز اینکه به من پرداخته‌ای و اینکه پیوسته کس و شعر میگویم, بحث بیخود میکنم, آدم بدی هستم, etc.



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Russell نمایش پست ها
      اینجور باشد تو هم هر وقت میگویی این سخن پوچ است معنیش این میشود که طرف را پوچ گو خوانده‌ای و معجزه‌وار این حمله شخصی میشود !!
      میبینی که شوخی‌ست این حرف.
      آری, اگر من هم راه بیافتم به هر کس تنها بگویم "سخن پوچ نگو" و بروم همین است.



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Russell نمایش پست ها
      چیز دیگری هم دلیل برای دژمنیابی و حمله شخصی من به خودت و... که مدعی شده‌ای ندیدیم.من تنها درباره روند بحث،بی منطقی و فرسایشی بودن روندی که گرفته‌ای و عدم علاقه خودم به شرکت در آن به این صورت را بیان کرده‌ام و در عمل هم نشان داده‌ام ،نشان به این نشان که در آخرین آنها در تاپیک "فایده‌گرایی" پست آخر برای من نیست برای خودت است.
      بحث در یک موضوع لزومش باز بودن نظر درباره آن و آمادگی نقد شنیدن و نقد کردن سخن است.این داستان اکسیم گرفتن هم حاظر نبودن به نگاه از یک قدم عقبتر به آن و متهم کردن طرف مقابل به نشستن در برج اخلاق بخاطر نقد آن کوچه بن بست است،چیز بدهی‌ست لازم به اینهمه بحث هم نداشته برای مشخص شدنش.بحث را میبندند و چیزی برای گفتگو باقی نمیگذارد.
      دژمنیابی در خودش "سرپوشیدگی" یا مخفی بودن دارد, من از آغاز جستار گفته ام که بخشی از هدفم سرکوب این رفتار تو است, این دیگر
      کجایش دژمنیابی میخواهد زمانیکه من بآشکاری میگویم این رفتار که دیگران را بنکوهیم و با بی‌اخلاق نامیدن از بحث بیرون بیاندازیم خودش نااخلاقی است؟




      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Russell نمایش پست ها
      خودت هم بحث شخصی را شروع کردی و گرنه ما که کاری نداشتیم،اینها پستهای من نیستند:
      خب یک پستی زدیم و یک پست هم پاسخ دادی (از دید پوچ من تنش‌زدایی بود, انگار تنشزایی بود ولی) و سپس بحث را جدی دنبال کردم دیگر!

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    7. #215
      دفترچه نویس
      Points: 90,825, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      The last militant
      judgmentalist
       
      Empty
       
      undead_knight آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      ماندگاه
      Hell inc
      نوشته ها
      3,623
      جُستارها
      14
      امتیازها
      90,825
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      9,174
      از ایشان 7,829 بار در 3,090 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      36 Post(s)
      Tagged
      2 Thread(s)
      نکته:دوستان دقت کنید که ما در واکاوی اخلاق دو روش داریم، نگاه درون به بیرون و نگاه بیرون به درون.
      نگاه درون به بیرون به دنبال دلایل پدید اومدن اخلاقیات، فراگیر بودنش، اهمیتش، ریشه ها و... هست.یعنی اخلاقیات رو به عنوان یک پدیده در نظر میگیره و درستی و نادرستیش رو بررسی نمیکنه بلکه با دید علمی میخواد توضیحی برای وجودش بده.
      در دهه های اخیر و با پیشرفت دانش ما در مورد فرگشت این نگاه جدی تر دنبال میشه.

      نگاه قدیمی تر نگاه درون به بیرون هست که دیدگاهش فلسفی هست و به دنبال این هست که درستی و نادرستی اخلاقیات رو بررسی کنه و به معنای گزاره های اخلاقی، درستی یا نادرستیشون و ارائه سیستم اخلاقی میپردازه.
      اینکه "چرا یک چیز اخلاقی هست" و"چه چیزهایی میتواند اخلاقی باشد" یا حتی درستی یا نادرستی خود اخلاق(فارق از سیستم های متفاوت) در این حیطه هستند.

      این دو حیطه(مخصوصا بیرون به درون) روی همدیگه میتونند تاثیر داشته باشند و دیدگاه ما رو بهتر و دقیق تر کنند ولی نمیشه از این رو مخلوط کرد.برای نمونه اینکه رفتار اخلاقی ما ریشه فرگشتیک داشته باشه ربطی به این نداره آیا یک چیز اخلاقی هست یا بعکس.

      ما نخست اخلاق را تعریف کردیم:

      پروتکل همزیستی میان جانداران (هومنان[2])

      سپس گفتیم این پروتکل دو ارزش دارد, این دوارزش نیز بنداشتین هستند:

      فرازیست[3] ژن
      هوتاد[4] زندگی

      یعنی اینکه, من در جایگاه یک جاندار زنده میخواهم بفرازیوم[5] + هوتاد زندگی ام بالا باشد, اکنون برای
      اینکه من این ٢ را داشته باشم دیگران نیز باید داشته باشند ("باید" اینجا که سختی ندارد)؟

      بنداشت هم که روشنه چیست, بنداشت پنداره‌ای[6] است که شما آنرا خردتر نمیتوانید بکنید, این ارزش‌ها را هم نمیتوانید خردتر کنید. اکنون هر هومنِ دیگری آن بیرون که مانند من این ٢ را ارزش بداند سود اش با سود من می‌همگراید[7] و هر دوی ما میکوشیم با بیشیدنِ[8] این ٢ ارزش اخلاقیات را میان خودمان بگسترانیم = سود پایاپای
      1-"فرازیست ژن" و "هوتاد زندگی" خودگواه نیستند(مثل وجود خورشید)،حتی بدیهی هم نیستند(مثل اصول ریاضی) اینکه ژن من چه بلایی سرش میاد باد به من ربطی نداره(اینو با چند تا پرسش از اطرافیان هم میشه متوجه شد که همگانی یا حتی فراگیر نیست بدیهی بودنش)
      کیفیت زندگی هم هرچند میتونه خواستنی باشه ولی باز هم فاقد ویژگی های لازم برای بدیهی بودن یا خودگواه بودنه.(شفافیت،همه گیری، سادگی) یعنی هم مفهومش پیچیدگی داره هم اینکه لزوما همه گیر یا فراگیر نیست و هم اینکه به اندازه کافی شفاف نیست.(قبلا در موردش گفتگو کرده بودیم)
      2-حتی اگر شهودگرایی رو درست بدونیم اینها در زمره شهودگرایی حساب نمیشند در صورتی که مثلا مردود بودن درد نوعی شهود گراییه.حالا اینها به کنار به خود شهود گرایی هم ایراداتی وارد هست و حتی میشه مردود بودن درد رو به خاطر شهودی یا بدیهی بودنش باز هم اصل اخلاقی ندونست و دنبال دلایل دیگه ای گشت.
      3-تو داری اخلاق رو در اینجا از بیرون به درون تعریف میکنی و بعد از این تعریف برای اثبات ارزش هایی استفاده میکنی که "درون به بیرون"ی هستند.در حالی که اگر میخوای به "درستی و نادرستی" ارزش هایی که معرفی کردی بپردازی باید اخلاق رو هم به صورت پروتکل معرفی نمیکردی.
      به طور خلاصه تو داری نوعی رفتار اخلاقی رو توصیف میکنی ولی خود اخلاقی بودن این رفتار رو اثبات نمیکنی:)
      To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
      Tacitus-

    8. 3 کاربر برای این پست سودمند از undead_knight گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Russell (04-11-2013),SAMKING (04-11-2013),yasy (04-11-2013)

    9. #216
      دفترچه نویس
      Points: 156,618, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Community Award
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      Empty
       
      Russell آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      نوشته ها
      6,147
      جُستارها
      65
      امتیازها
      156,618
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      19,613
      از ایشان 15,276 بار در 5,851 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      67 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      من نگفتم چرا میگویی کس و شعر, گفتم زمانیکه بجای پاسخ دادن تنها به کس و شعر خواندن سخن کفایت میکنی میشود "سفسته‌یِ پرداختن به سخنگو" —> من سخن
      تو را تنها پوچ دیده ام, پس نیازی به پاسخ نیست also implies [چون بجز پوچگویی و کل کل هدف دیگری نداری].
      چندتا پست دوست‌داری بروم برایت پیدا کنم که در آن نقل قول گرفته‌ای و آنرا پوچ خوانده‌ای؟
      وقتی چنین پاسخی داده میشود که در آن سخن درخور پاسخ یافت نمیشود و تنها توصیف پوچ خوندنش میشود.در آنجایی که من چنین چیزی گفته‌ام استدلالی درسخنت نیافته‌ام که چنین گفته‌ام .


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      من در اینجا یک سخن در راستای جستار نمیبینم, بجز اینکه به من پرداخته‌ای و اینکه پیوسته کس و شعر میگویم, بحث بیخود میکنم, آدم بدی هستم, etc.
      خوب حمله و بحث شخصی را شروع کردی من هم پاسخ دادم،اینجا هم اینها را گفتم چون 100 بار سرش بحث کرده‌ایم و توضیح داده‌ام که با اینها در بحث بجایی نمیرسیم و باز تکرارش میکنی.چه انتظار داشتی پاسخ بدهم؟



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      دژمنیابی در خودش "سرپوشیدگی" یا مخفی بودن دارد, من از آغاز جستار گفته ام که بخشی از هدفم سرکوب این رفتار تو است, این دیگر
      کجایش دژمنیابی میخواهد زمانیکه من بآشکاری میگویم این رفتار که دیگران را بنکوهیم و با بی‌اخلاق نامیدن از بحث بیرون بیاندازیم خودش نااخلاقی است؟
      پس در اینجا دژمنیابی را دژمیابی میکنی؟

      خودت متوجه نیستی گویا که‌داری رسما اعتراف میکنی به مبارزه در راه خفه کردن هر کسی که بر خلاف نظر تو معتقد است عملی ناخلاقی‌ست.

      ما مثلا قرار است بحث بکنیم عمل الف اخلاقی ست یا نه.
      اگر اینجا خودت موافق نااخلاقی بودن عمل باشی که مشکلی نداریم حتی البته چه بسا به مخالفان اخلاقی بودن آن حمله کنی (چنانچه کرده‌ای)
      اگر اینجا حاج آقا مهربد نظرش این است که عمل نااخلاقی‌ست.در آن صورت بخود حق میدهد جهت کوبیدن و خفه کردن کسانی که در طرف مقابل بحث و ادعا و استدلال میکنند اقدام کند.
      به این کار (که رسما پذیرفتی) میگویند رفتار فاشیستی و شرم آور است. البته اگر اینجا ما را بخاطرش به صلیب نمیکشید و اجازه میفرمایید دهانمان را باز کنیم !!




      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      خب یک پستی زدیم و یک پست هم پاسخ دادی (از دید پوچ من تنش‌زدایی بود, انگار تنشزایی بود ولی) و سپس بحث را جدی دنبال کردم دیگر!
      نه،تا زمانی که همانطور که بالا گفتی در راستای کوبیدن مخالف بجای بحث کردن گام بر میداری نه تنش سرجایش هست و تصور اینکه چنین داستانی یکباره میتواند ناپدید شود عجیب و حیرت‌انگیز است.

      "Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound



    10. یک کاربر برای این پست سودمند از Russell گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      SAMKING (04-11-2013)

    11. #217
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Russell نمایش پست ها
      چندتا پست دوست‌داری بروم برایت پیدا کنم که در آن نقل قول گرفته‌ای و آنرا پوچ خوانده‌ای؟
      وقتی چنین پاسخی داده میشود که در آن سخن درخور پاسخ یافت نمیشود و تنها توصیف پوچ خوندنش میشود.در آنجایی که من چنین چیزی گفته‌ام استدلالی درسخنت نیافته‌ام که چنین گفته‌ام .
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod
      آری, اگر من هم راه بیافتم به هر کس تنها بگویم "سخن پوچ نگو" و بروم همین است.


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Russell نمایش پست ها
      خوب حمله و بحث شخصی را شروع کردی من هم پاسخ دادم،اینجا هم اینها را گفتم چون 100 بار سرش بحث کرده‌ایم و توضیح داده‌ام که با اینها در بحث بجایی نمیرسیم و باز تکرارش میکنی.چه انتظار داشتی پاسخ بدهم؟
      من که تنها تازش شخصی نکردم, ولی میبینم که تو دست برنمیداری و بجز پرداختن به بدنهاد بودن مهربد انگیزه‌یِ دیگری انگار نداری.



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Russell نمایش پست ها
      پس در اینجا دژمنیابی را دژمیابی میکنی؟

      خودت متوجه نیستی گویا که‌داری رسما اعتراف میکنی به مبارزه در راه خفه کردن هر کسی که بر خلاف نظر تو معتقد است عملی ناخلاقی‌ست.
      مبارزه در راه (برای) خفه کردن دیگران نااخلاقی است, من هم اینجا در کنار پرداختن به
      جستار اخلاقیات, رفتار تو را نکوهیدم که میخواهی هر کس که مخالفت هست را بخاموشانی,
      چگونه از این به اینکه خواسته ام تو را ساکت کرده باشم رسیدی؟




      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Russell نمایش پست ها
      ما مثلا قرار است بحث بکنیم عمل الف اخلاقی ست یا نه.
      اگر اینجا خودت موافق نااخلاقی بودن عمل باشی که مشکلی نداریم حتی البته چه بسا به مخالفان اخلاقی بودن آن حمله کنی (چنانچه کرده‌ای)
      اگر اینجا حاج آقا مهربد نظرش این است که عمل نااخلاقی‌ست.در آن صورت بخود حق میدهد جهت کوبیدن و خفه کردن کسانی که در طرف مقابل بحث و ادعا و استدلال میکنند اقدام کند.
      به این کار (که رسما پذیرفتی) میگویند رفتار فاشیستی و شرم آور است. البته اگر اینجا ما را بخاطرش به صلیب نمیکشید و اجازه میفرمایید دهانمان را باز کنیم !!
      با گفتمان و مبارزه با دیگران که روشنه من مشکلی ندارم, تنها بیزاری خودم از شیوه‌ای که دیگران را خفه
      کنیم نشان دادم, که انگار بیش از اندازه گران آمد که همه‌یِ گفتگوی اخلاقیات را ول کرده‌ای و به همین یک باره چسبیده‌ای.




      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Russell نمایش پست ها
      نه،تا زمانی که همانطور که بالا گفتی در راستای کوبیدن مخالف بجای بحث کردن گام بر میداری نه تنش سرجایش هست و تصور اینکه چنین داستانی یکباره میتواند ناپدید شود عجیب و حیرت‌انگیز است.
      من که اینجا نمیخواهم دروغ بگویم, گفتم در کنار پرداختن به جستار اخلاقیات کوشیدم رفتار نااخلاقی تو را هم نشان دهم.

      چندبار دیگر باید روی در کنار تاکید کنیم؟ پرداختن به دیگران جرم که نیست, دست‌بیش ناپسند است و من هم پیه‌یِ
      آن را به تن مالیدم, ولی دیگر گفتگو را هم مانند تو در اینجا تعطیل نکردم که تنها به دیگری و انگیزه‌هایِ پنهان و ناپنهان او بپردازم!

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    12. #218
      سخنور یکم
      Points: 13,575, Level: 75
      Level completed: 82%, Points required for next Level: 75
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      mosafer آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Sep 2012
      نوشته ها
      912
      جُستارها
      9
      امتیازها
      13,575
      رنک
      75
      Post Thanks / Like
      سپاس
      448
      از ایشان 1,533 بار در 771 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      10 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی kourosh_bikhoda نمایش پست ها
      البته من با این پیک شما خیلی خندیدم و خوشم اومد ولی ببینید که یه پیک پارازیت مانند موجب شد چندتا پیک حاشیه ای ایجاد بشه!

      به مهر یه بابایی یه خلاصه از این جستار ایجاد کنه ثواب داره. ما که نفهمیدیم بالاخره اخلاق چیست تا اینجا.
      والا تا جایی که من میبینم اون پارازیت ِ کوچک و بیچاره قدرت این انحراف بزرگ رو نداشت
      با این حال اگر پیک من مسبب این چند صفحه حاشیه شد متاسفم

    13. یک کاربر برای این پست سودمند از mosafer گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      kourosh_bikhoda (04-12-2013)

    14. #219
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی undead_knight نمایش پست ها
      1-"فرازیست ژن" و "هوتاد زندگی" خودگواه نیستند(مثل وجود خورشید)،حتی بدیهی هم نیستند(مثل اصول ریاضی) اینکه ژن من چه بلایی سرش میاد باد به من ربطی نداره(اینو با چند تا پرسش از اطرافیان هم میشه متوجه شد که همگانی یا حتی فراگیر نیست بدیهی بودنش)

      خود-گواه = self-evident = Self-evidence - WiKi
      بنداشت[1] = axiom = Axiom - WiKi

      این دو یکی نیستند, بنداشتن[2] یک فرایند آگاهانه است که ما میاییم خردترین چیزیکه میتوانیم را گزیده و روی آن خشت‌های پسین را میچینیم:


      An axiom, or postulate, is a premise or starting point of reasoning. As classically conceived, an axiom is a premise so evident as to be accepted as true without controversy.[1]



      فرازیست[3] هم پیوند یکراستی به ژن که ندارد, فرازیست میشود survival! یعنی زیستن و بجا ماندن شما, اگر شما نشدید, ژن اتان, اگر ژن اتان نشد, ژن بشریت:


      survive - definition of survive by the Free Online Dictionary, Thesaurus and Encyclopedia.
      1. To remain alive or in existence.



      این را میتوانیم بنداریم زیرا یک ارزش هنباز[4] است (مگر اینکه بگویید نیست و برخی از مردم نمیخواهند زندگی کنند؟ ), پس روی آن میتوانیم پروتکل همزیستی امان را پیاده‌سازیم.


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی undead_knight
      کیفیت زندگی هم هرچند میتونه خواستنی باشه ولی باز هم فاقد ویژگی های لازم برای بدیهی بودن یا خودگواه بودنه.(شفافیت،همه گیری، سادگی) یعنی هم مفهومش پیچیدگی داره هم اینکه لزوما همه گیر یا فراگیر نیست و هم اینکه به اندازه کافی شفاف نیست.(قبلا در موردش گفتگو کرده بودیم)
      نباید هم باشد, اخلاقیات میکوشد رفاهی را ببیشد[5] که برای همگان رفاه‌ باشد. همگان همان بیشینگان[6] نیست, همگان همگان است.



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی undead_knight
      2-حتی اگر شهودگرایی رو درست بدونیم اینها در زمره شهودگرایی حساب نمیشند در صورتی که مثلا مردود بودن درد نوعی شهود گراییه.حالا اینها به کنار به خود شهود گرایی هم ایراداتی وارد هست و حتی میشه مردود بودن درد رو به خاطر شهودی یا بدیهی بودنش باز هم اصل اخلاقی ندونست و دنبال دلایل دیگه ای گشت.
      3-تو داری اخلاق رو در اینجا از بیرون به درون تعریف میکنی و بعد از این تعریف برای اثبات ارزش هایی استفاده میکنی که "درون به بیرون"ی هستند.در حالی که اگر میخوای به "درستی و نادرستی" ارزش هایی که معرفی کردی بپردازی باید اخلاق رو هم به صورت پروتکل معرفی نمیکردی.
      به طور خلاصه تو داری نوعی رفتار اخلاقی رو توصیف میکنی ولی خود اخلاقی بودن این رفتار رو اثبات نمیکنی:)
      اخلاقیات این داستانها را ندارد, نکته در اینه که برخی میکوشند یک چیزِ جادویی برای اخلاقیات بیابند که خود‌به‌خود خوب و درست و خود-گواه باشد, نکته‌ای که من دارم میکوشم از آغاز بگویم این است که ارزش‌هایِ
      خودبه‌خود خوبی که داریم همین زیستن و خوشی بردن (سود) از زندگی هستند. هنگامیکه ما این دو را ببیشیم, اخلاقیات را گسترانده‌ایم[7] و هنگامیکه ایندو را بکمیم[8], اخلاقیات را آگسترانده‌ایم[9].

      پس کار ما اینجا میشود کاستن اخلاقیات به بیششِ «فرازیست[3]» و «هوتادِ[10] زندگی {خوشی, دوری جویی از درد و رنج}».

      اینجا هنوز هرکس که دوست داشت میتواند پیدا شده و بگوید «چرا [فرا]زیستن را ارزش بگیریم؟» و ما نمیتوانیم پاسخی هم بدهیم, زیرا آنرا بنداشته‌ایم[2]: یا برای شما زیستن
      با ارزشه یا نیست. از دیدگاه فرنودین[11], کسانیکه برای اشان زندگی ارزشمند نباشد زنده نیستند, تنها کسانی را فرگشت‌وار و خودآگاهانه داریم که زیستن برایشان با ارزش بوده باشد.

      هوتادِ زندگی ولی بسیار گنگ‌تر است, شاید یک چیزی برای من با ارزش باشد برای دیگری نه; در اینجا سودگرایی
      میکوشد به یک همسنگی[12] یا equilibrium میان همه‌یِ مردم برسد (با سوگیری[13] به اینکه درد نکشیدن باارزشتر از خوشی‌بُردنه).





      ----
      1. ^ bon+dâšt::Bondâšt || بنداشت: بدیهی; خود-گواه Ϣiki-En axiom
      2. ^ آ ب bon+dâštan::Bondâštan || بنداشتن: بنداشت کردن; بدیهی پنداشتن en.wiktionary.org to axiomatize
      3. ^ آ ب farâ+zist::Farâzist || فرازیست: بقاء; بجا ماندگی; Ϣiki-En survival
      4. ^ han+bâxtan::Hanbâxtan || هنباختن: هنبازی شدن; اشتراک گذاشتن Dehxodâ, Ϣiki-En to share
      5. ^ Bišidan || بیشیدن: به بیشترین رسانیدن Ϣiki-En to maximize
      6. ^ biš+in{miyânvand}+eg+ân::Bišinegân || بیشینگان: أكثریت majority
      7. ^ Gostar Ânidan <— Gostarândan
      8. ^ Kamidan || کمیدن: به کمترین رسانیدن Ϣiki-En to minimize
      9. ^ Â Gostar Ânidan <— Âgostarândan
      10. ^ hu+tâd::Hutâd || هوتاد: کیفیت Ϣiki-En quality
      11. ^ far+nudin::Farnudin || فرنودین: منطقی logical
      12. ^ ham+sang+i{pasvand}::Hamsangi || همسنگی: توازن . تعادل . هم وزن بودن Dehxodâ, Ϣiki-En balance
      13. ^ su+gereftan::Sugereftan || سوگرفتن: تعصب داشتن; پیورزیدن; تمایل بسوی ویژه‌ای داشتن to be biased

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    15. #220
      دفترچه نویس
      Points: 156,618, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Community Award
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      Empty
       
      Russell آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      نوشته ها
      6,147
      جُستارها
      65
      امتیازها
      156,618
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      19,613
      از ایشان 15,276 بار در 5,851 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      67 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      ا گفتمان و مبارزه با دیگران که روشنه من مشکلی ندارم, تنها بیزاری خودم از شیوه‌ای که دیگران را خفه
      کنیم نشان دادم, که انگار بیش از اندازه گران آمد که همه‌یِ گفتگوی اخلاقیات را ول کرده‌ای و به همین یک باره چسبیده‌ای.
      آری معلوم است که گران میاید و چنین اتهاماتی را جدی میگیرم و پاسخ درخور میدهم.
      اینجا قاضی و هیئت منصفه و جلاد شده‌ای گویا ،دژمن را یافته‌ای و‌ داری با آن (من) مبارزه میکنی.خوب با این توضیحات واضح است که چرا دارم بجای استدلال حمله شخصی دریافت میکنم.وقتی خودت اعتراف میکنی که‌ هدفت کوبیدن من است (و برایش هم برای خودت توجیه و حکم صادر کرده‌ای) جای حرف و تعجبی نمیماند.

      طبیعی ست من هم زین پس به چشم دیگری به تو نگاه خواهم کرد (کسی که دارد (بگمان خودش به طور موجه) با من مبارزه میکند).
      ایرادی ندارد ،دنبال جنگ هستی؟
      حالا داریش !!


      "Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound



    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 2 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 2 مهمان)

    کلیدواژگان این جُستار

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •